جناب آقای منوچهر متکی! عملکرد شما به عنوان نماینده روابط
برونمرزی کشور نه تنها آبروریزی های فراوانی را در بر داشته، گفته
های شما توسط دیپلمات های بیگانه به ریشخند کشیده شده، در نشست های
بین المللی ناآگاهی های شما موجبات توهین را فراهم کرده، به جلسات
حساس گفتگوهای مربوط به ایران راه نیافته اید، و حتا کشورهای کوچکی
که خود همیشه متکی به دیگران بوده و هستند، چنان گستاخ شده اند که
با نماینده ایران مانند نوکر خود رفتار می کنند.
علت اصلی تداوم خطر را بايد در ناتوانی حکومت ايران برای در پيش
گرفتن يک سياست خارجی خردمند و هم چنين برنامه ريزی های هدفمند و
عملی برای حل مشکلات داخلی ديد. ليکن تا زمانی که جمهوری اسلامی نه
تنها در جهت گشايش درهای قدرت به سوی نيروهای فعال و پويای جامعه
گامی بر نمی دارد، بلکه بيش از پيش دايره قدرت را به نيروهايی
محدود می کند که اهداف ايدئولوژيک و رسالت مذهبی خويش را در ذهن می
پرورانند، نبايد انتظار داشت آن خطر کاهش يابد.
مسئله اين نيست که ما بايد ميان سکولاريسم و مذهب گرايي يکي را انتخاب کنيم،
بلکه سکولاريسم خود رويکردي متمایز از مذهب گرايي و مذهب ستيزي است. به بيان
ديگر، انديشه های سکولار در برابر باورهاي ديني غالبا موضعي "خنثي" اتخاذ کرده
اند. و اين نگاه "خنثي"، که در مقابل مذهب گرایی نوعی چالش و در برابر مذهب
ستیزی نوعي مسامحه گرایی را در بر دارد محصول همان تعادل ميان چالش و سازش است.
بارها در خود و از خود پرسيده ام كه تا كجا مي تواني بپذيري تفاوت
را؟ لنز "ايدئولوژيك" پيش چشم تا كجا مي تواند فراق بال دهد انديشه
را؟ و تفكر ـ كه نيازمند ساختي منسجم است و در عين حال پويا. و مي
بينم در روزهاي ماضي، و هم روزهايي كه بنام حال رقم مي خورند، نهاد
استبدادي درون بسياريمان همچنان همان است كه بود. ما مستبدان تازه
راه! در بسياري از ماست اين درد تاريخي كه مسئوليت يا تعهدي را
احساس مي كنيم به خود، به ميهن، به جهان و به همه ی آنان كه
قربانيان تبعيض و نظم غير انساني موجودند.
شماره 143
ـ سه شنبه 10 ارديبهشت
1387ـ
29 آوريل 2008
جهان از نظم شگرفی برخوردار است و امکان ندارد که پديده های جامعه شناسی هم مثل
ساير پديده های جهان از نظم و منطق برخوردار نباشند. در اين خصوص، به ويژه به
«گور ويچ» انتقاد کرده ام که مسئلهء عليت را با منطقی اشتباهی نفی می کند.
معتقد هستم که جامعه شناسی هم تابع قانون است و مسائل اجتماعی فابل تعليل
هساتندو تصادفی نيستند. بنابر اين جامعه شناسی «می تواند» علم باشد، اما هنوز
علم نشده است.
سکولاریسم – در معنای «وفاق فراگیر»- یگانه شکلی است که در جوامع چند مذهبی و
چند فرهنگی امروز در اختیار ما قرار دارد. هر دو روایت پیشین
آن،
که طی رشد جوامع سکولار غرب از حیث تاریخی پدید آمده است، به دلایل مختلف دیگر
معتبر نیستند. اما از آن جا که در دمکراسی مدرن جایگزینی برای سکولاریسم وجود
ندارد، تنها چیزی که برای ما باقی میماند راهنمایی کردن همین تنها شکل موجود
سکولاریسم به سوی موفقیت است. صرفنظر از این که آیا موفق بشویم یا نشویم –
باید مقدمات آن تدارک دیده شود که «وفاق فراگیر» به وظیفه خود عمل کند.
امروز هر ايرانی خارج از کشور، بویژه آنانی که خود را دموکرات و سکولار
میدانند، باید کلاه خود را قاضی کندو از خود سئوال کند: تکلیف چیست؟ اگر مردم
ما فعلاً نتوانند رژیم جمهوری اسلامی را به زباله دان تاریخ بفرستند چه باید
کرد؟ ایا ما ایرانیان خارج از کشور باید تنها به امید چنین روزی شاهد نابودی
کامل کشورخود باشیم و یا میتوانیم اعتراض خود را رساتر به گوش جامعه جهانی
برسانیم و افکار آنان را به رژیم توتالیتر بنام جمهوری اسلامی و زندانی بنام
ایران جلب کنیم؟
به گمان من، فقدان پرسشگری و نقد در مبحث سکولاريزم و ربط بنيادين آن با
مدرنيت (که به نظرم مترادف با مقوله تجدد است) يکی از نقصان های اساسی اندیشه و
عمل
در عرصه روشنفکری و مبارزاتی ما _ از جمله در جنبش زنان _ بوده است. شايد بتوان
گفت
که تنها کسانی که با آگاهی به اهداف خود، به طور جدی به آن پرداخته اند اسلام
گرايان بوده اند. امروز اما، اين مباحث، در کشور ما و در دنيا موضوع جدل فکری و
عملی قرار گرفته، و اين نه از سر ادا و اصول روشنفکرانه و يا دگماتيسم و يا خشک
انديشی است.
شماره 142
ـ دو شنبه 9 ارديبهشت
1387ـ
28 آوريل 2008
پارسايان روی در مخلوق / پشت بر قبله می
کنند نماز (سعدی)
امروزه، تحولات رعد آساي نيم قرن اخير و شکل گيري «جامعهء فراصنعتی»، باعث
پيدايش شرايط مشابه آغاز «جامعهء صنعتی» در جهان شده و «نگرش به آينده»، بار
ديگر، در چارچوب جامعه اي با امکانات زياد اهميتي تازه يافته است. در
عين حال، تنها
اين جهان متفاوت نيست که مورد مطالعهء آينده شناسان قرار دارد بلکه خود «آينده
شناسي» نيز دقيق تر شده و بسياري از جنبه هاي مختلف آن به عرصه هاي گوناگون
دانش بشر تبديل شده اند.
تولد یک سالگی آزادی خواهی دانشجویان را به قاضی حداد، مرتضوی، اژه ای و احمدی
نژاد تبریک می گوئیم که زندان ها را از کارگران، دانشجویان، معلمان و… پر کردند
و رکورد زده اند. در حالی که هموطنان ما در گرگان و آذربایجان از سرما جان
باختند، گاز ما را به پاکستان و هند می دادند. حال باید دید پهلوی بیشتر باج می
داد یا این ها.
از
آنجايي
که
حكومت
حاکم بر
ايران نگهبان منافع ملى نيست و خود از نابود كنندگان ميراث فرهنگى ما است اين
خويشكارى يكايك ما ايرانيان است كه از تماميت ارضى ايران دفاع كرده و در برابر
دشمنان
خيانتکار
بايستيم.
فرمانده نيروي انتظامي جزييات طرح برخورد با مسايل غيراخلاقي در شركت هاي خصوصي
را تشريح كرد. به گفته اسماعيل احمدي مقدم در اجراي اين طرح نظارت دقيق تري بر
فعاليت شركت هاي خصوصي مي شود تا اگر روابط ناسالمي در آن جا ايجاد شده، روابط
كنترل شده و در صورتي كه خلاف هايي در آن جا مشاهده شد، برخورد شديدتري صورت
گيرد. برخي كارشناسان معتقدند اين طرح دخالت در حريم خصوصي افراد تلقي مي شود.
احمدي مقدم اين نكته را نمي پذيرد.
در هر جامعه
احتیاج به مدیریتی قابل اطمینان به گونه اى كه مشارکت مستقیم مردم قابل لمس
باشد به ضرورتی تبدیل شده است که امروز کمتر كسى يافت مى شود كه آن را نپذيرفته
باشد . تجربه امروز در جهان حكايت از اين واقعيت دارد كه اساساً مدیریت راستين،
در قلمرو واقعیت های قابل لمس امروز رسالت دارد نه در تخیلات نشات گرفته از
ایدئولوژی های کاذب قرون گذشته که در نهایت آزمایشی خونبار را بدنبال داشته
اند.
در میان همه انواع گوناگون شناخته و تجربه شده حکومتهای خودکامه و
فردی ـ که مدیریت جامعه در اختیار یک فرد یا گروه قرار می گیرد ـ
نظام ولایت مطلقه فقیه با فاصله بسیار بدترین و زیانبارترین است
زیرا اولا اختیار سرنوشت جامعه را در دست یک فرد به عنوان ولی فقیه
قرار می دهد و دو دیگر با جعل عنوان "جانشینی خداوند بر روی زمین"
برای او، وی را از پذیرش مسئولیت اعمال و تصمیم هایش ـ آنچنان که
در دیگر انواع حکومت های خودکامه وجود دارد ـ معاف می نماید.
استفتاء:
جوانانی که چیزی از تقوا نمی دانند و به وقتشان اهمیتی نمی دهند و می گویند می
خواهیم فوتبال بازی کنیم، می پرسند شروط و ضوابط بازی فوتبال چیست تا ما در
ورطهء تشبّه به کفار و طاغوتیان و دشمنان دین مثل آمریکا و روسیه و... نیفتیم؟
فتوا:
به آنها می گوییم اگر اصرار دارید بازی کنید و وقت خود را بگذرانید، باید شروط
و ضوابط زیر را رعایت کنید...
متاسفم که حالا می بينم خانم کلينتون هم شاخ و شانه کش شده اند و، به سبک
قلدرهای بی خبر از درک و اهميت و ارزش انسان، در مقابل چشم ميليون ها بييننده ی
تلويزيونی از محو کردن کشوری از روی صفحه ی جهان سخن می گويند.
چرا بايد اعمال و رفتار يک زن، خوب يا بد، ربطی به همسرش پيدا کند؟ چرا ما در
جامعه ی خودمان هر زنی را جزو مايملک شوهرش می دانيم و هر کار خوب يا بد او را
به شوهرش مربوط می کنيم؟
آرشيو
جهان آن ها جهاني است تهي از عشق و عشق ورزي و آن را جرم و گناه مي پندارند. و
همين است كه آنان را در برابر ما و اميد ها و آرزوهاي ما قرار داده است. گناه
ما اين است كه مي خواهيم آزاد باشيم، و بتوانيم عاشقانه به يكديگر عشق بورزيم و
با آرامش و آسايش در كنار هم بخنديم و بخموشيم؛ وگر نه گوش فلك را با فرياد
شادماني مان كر كنيم. اما آنان ـ از آن جا كه ديو در خانه ي جان شان آشيانه
نهاده ـ چهره ي جهان و زندگي را تنها تيره و كدر مي خواهند و همين است كه
مردمان را هميشه ميهمان مجالس نوحه و عزا مي كنند، چنان كه جامعه مان را به يك
«نوحه خانه» بدل كرده اند.
گناه اصلی این «شیر شب» و «خشكه مقدس ِ روز» بازشدن چشم و گوش اوست: دنیا را
سلف سرویس، تجربه را قابل گسترش، و دَم را غنیمت يافته...
اصل قضیه ناشی از تقلیل قانون به قضاوت اخلاقی و بازگذاشتن دست پلیس در سركوبی
ِسایر خرده فرهنگ هاست. در قانون و جزای مدرن، درس عبرت هم خطای دیگری است.
فردْ فقط مسئول اَعمال خویش است، نه كل اوضاع و احوالی كه در زمان مورد بحث
وجود داشته یا بعداً ایجاد شده. عادلانه نیست وانمود كنند تمام شلتاق كماثر دو
سال گذشته زیر سر همین آدم بوده و اگر دمار از روزگارش در آورند هم برای مقامها
و هم مخالفان درس عبرت خواهد شد.
کسانی که با توجیهات خام و نادرست به میدان می آیند و فکرمی کنند که به بهانهء
وجود جنگ بین دولت ترک عثمانی و روسیه تزاری و شرکت در نخستین جنگ جهانی، می
توان کشتار و آواره کردن میلیون ها نفر ارامنه را توجیه کنند، بايد بدانند که
با این نوع استدلال نازی های آلمانی هم می توانند هولاکاست یهودیان را منکر
شوند و یا توجیه کنند، زیرا کشتار یهودیان، کولی ها، معلولین، چپ ها و همجنس
گرايان و... نیز در طی جنگ جهانی دوم و جنگ آلمان با تمامی گیتی رخ داده است!
آقای سيد علی خامنه ای!
اگرچه دون شأن من ـ بعنوان يک نويسندهء گريخته از جهنم حکومت اسلامی ـ است که
«دنيادار»
ی چون شما را مخاطب قرار دهم، و اگرچه می دانم در بين نزديکان و اطرافيان شما
آدم با جنمی پيدا نخواهد شد که اين نوشته را به ديد شما برساند، اما، در
آستانهء سفر هفتهء آينده تان به استان فارس، فکر کردم چند نکتهء با اهميت ـ از
نظر خودم ـ را با شما در ميان بگذارم باشد تا شايد اين سفر را با اشراف و آگاهی
بيشتری انجام دهيد.
مستبدین و دیکتاتورها بعنوان اولین دشمنان آزادی و مطبوعات آزاد ، در جهت گسترش
سانسور و تحدید مطبوعات ،از یکدیگر سبقت میگیرند.
در همین راستا ارتقای سید علی خامنه ای از رده نهم در سال 2006 به رده سوم در
سال 2007 را به خبرگزاری کار ایران
(ایلنا) و تمامی سانسورچیان تبریک و به مردم ایران تسلیت باید گفت.
در
سن نه سالگی سه ماه در مسکو درس خواندم. پس از بازگشت به دوشنبه من را از يک
کلاس به کلاسی ديگر می بردند و می خواستند از جلال آرامگاه لنين و جسد موميايی
او بگويم. به داستان های من که با آب و رنگ لنين دوستانه بيان می شد، همه با
ولع گوش می دادند. برادرم که ازدواج کرد، مثل هر تازه داماد ديگری با عروسش پای
تنديس بزرگ لنين در شهر دوشنبه رفتند و دسته گل گذاشتند. پيشاروی لنين دف زديم
و پايکوبی کرديم.
واقعیت این است که پیش شرط اصلاح طلبی در ایران کنونی اعتقاد به جدائی دین از
سیاست می باشد و هرگونه تفکر و برنامه ای که این امر مهم را به تعویق بیندازد
و یا بر آن خدشه ای وارد نماید فریب و نیرنگ دیگری بیش نیست. از هادی غفاری این
آخوند لات و چاله میدانی گرفته تا "روشنفکران دینی" و "اندیشمندان اسلامی"، در
تحلیل نهائی، همه اما با زبان های متفاوت، یک حرف را می زنند و آن حفظ جمهوری
اسلامی و ادامهء حکومت مذهبی در ميهن بلا کشیده ما است.
شماره 138
ـ پنج شنبه 5 ارديبهشت
1387ـ
24 آوريل 2008
علمای مسلمان ژئولوژی و شریعت روز شنبه 31 فروردین در همایش بین المللی مکه؛
مرکز زمین خواستند از ساعت مکه به عنوان زمان واحد جهانی به جای گرینویچ لندن
بهره مند شوند، چرا که تحقیقات علمی دقیق نشان داده مکه مرکز زمین به شمار می
رود. بنابراین خواستار استفاده از ساعت اسلامی مکه به جای گرینویچ شدند. این
ساعت قبله را در هر مکانی در جهان مشخص می کند و عقربه های آن با حرکت طواف دور
کعبه از چپ به راست و بر عکس عقربه های ساعت های موجود است.
در این دنیای سراسر درد و رنج و ظلم و بیدادگری و دراین کشور تحت ستم که داخلی
و اجنبی با هر شرایطی تنها منافع شخصی و گروهی را می طلبد و از ضربه زدن به
ایران و ایرانی هراسی ندارد و قربانی شدن کشور و فرزندانش کم اهمیت ترین موضوع
بنظر میرسد بزرگترین جفا در حق
انسان این است که به خودخواهی و اختیار پدر و مادر فرزندی ناخواسته و به جبر
وارد
جهان شود و بانیان آن بی توجه به آینده در برابر آنچه می گذرد بی تفاوت باشند.
اپوزیسیون آزادیخواه خارج از کشور نزدیک به سه دهه با تشتت و
سردرگمی درگیر بحثهای ماراتونی در زمینههای مختلف بوده و ماحصل
تاثیرگذاری سیاسی اش در روند مبارزات داخلی کم سو و یا بی اندازه
بی رمق میباشد. برخا از خلاء رهبری، نبود برنامه سیاسی واحد، عدم
امکانات رساندن پیام و... غیره بعنوان دلائل این معضل یاد میشود.
اما به باور من هیچکدام از معضلات یاد شده دلیل و یا دلائل اصلی بی
ثمری چنین نیروی سیاسی بلفعل قدرتمندی را توجیه نمی کنند.
برای اين كه واقعا درك كنيد سلاخان صنعت دوبله چه خلاقيتی از خود بروز داده اند
و در اين كار چه رنج ها كشيده اند، بهتر است فيلم را سكانس به سكانس برايتان
تعريف كنم. مطمئنم حوصله شما سر نخواهد رفت. چه بسا برای بعضی هايش قهقهه بزنيد
و يا از عصبانيت فرياد بكشيد. ضمنا دوست داشتم سناريست و كارگردان اين فيلم و
البته زيست شناسان و دانشمندان كشورهای مختلف هم می توانستند اين نوشته را
بخوانند. واكنش آنان می توانست خيلی تماشايی باشد.
شماره 137
ـ چهار شنبه چهارم ارديبهشت
1387ـ
23 آوريل 2008
بی حجابی در عالم در
کوبه ها... (عکس از پويان محسنی نيا)
اگر ترديد و حيرت را خاستگاه كاروبار روشنگري بدانيم، روشنفكر به پرسيدن «چرا»،
«چگونه»، «آيا»، «مگر» و در ميان آوردن «اما» و «ولي» زنده است.
پيش نياز چنين زندگاني اي اما، پذيرايي انديشهء مخالفان، آزادي علمي و عملي،
رواج روزنامه ها و همايش ها، نقد كتاب ها و مقاله ها، پرورش دانشجويان
پرسشگر و پايان دادن به پيوندهاي مريدي- مرادي است. بايد به برداشتن از حساب
فكري رفتگان نيز پايان داد و به قول برنارد شاو دريافت كه «آنچه ما را دانا
ميسازد نه تجديدخاطره با گذشته كه مسووليتپذيري در برابر آينده است.»
وزیر فرهنگ پیشین افغانستان، سید مخدوم رهین، سیاست آزادی کامل رسانهها را در
پیش گرفته بود، اما دو سال پیش حامد کرزای، زیر فشار اسلامگرایان، سید مخدوم
رهین را برکنار کرد و عبدالکریم خرم را به جانشینی او گمارد. عبدالکریم خرم،
وزیر اطلاعات و فرهنگ، در اوایل ماه جاری اعلام کرد، پس از مشاورت با «شورای
علما» ی افغانستان، تصمیم گرفته است پخش پنج سریال تلویزیونی را به دلیل مغایرت
آنها با «ارزش های دینی» ممنوع کند.
چيز پيچيده و مبهمی در جمهوری اسلامی وجود ندارد، جمهوری يعنی نظامی که در آن
نهادها با رای مستقيم و آزاد مردم شکل بگيرد و اسلام هم که مشخص است... در اين
شرايط وجود دو افراط در جمهوری اسلامی به عنوان دغدغه مطرح است. در افراط نوع
اول، عدهای معتقدند جمهوری اسلامی جواب مسائل اسلامی را نمیدهد و بايد به سمت
حکومت اسلامی رفت... گروه افراطی ديگری هم معتقدند که اسلامی بودن نظام امر
زائدی است و بايد جمهوری اسلامی را به جمهوری تبديل کرد؛ در حالی که نبايد
فراموش کرد ما با اسلامی بودن نظام خيلی از مسائلمان را حل کرديم.
شماره 136
ـ سه شنبه سوم ارديبهشت
1387ـ
22 آوريل 2008
همسر زنده ياد حسين فاطمی دفترچهء
يادداشت های شوهرش را به احمدی نژاد می دهد>>
کامبيز قائم مقام دنياي غريبي است. هفتهء پيش
عکس احمدي نژاد را
پهلوي بيوه دکتر حسين فاطمي ديدم و تکان خوردم. ولي پس از چند روز فکر کردم
مسئله قديمي است و به آن نبايد بپردازم ولي امروز متوجه شدم که اين نکته نه
تنها قديمي نمي شود بلکه اين سيستم فکري نظام است که از هر جرياني سوء استفاده
کند. لذا فکر مي کنم هر بار و هميشه بايد با اينگونه اپورتونيسم سياسي برخورد
نمود.
ما زمانی می توانیم با پیروان فکر تلفیق دین و دولت در گیر شویم که بتوانیم با
طرح یک "اسلام اعتراضی"، بر اساس خود اصول اعتقادی اسلام، "تشیع آخوندی" و
"اسلام ایدئولوژیک" را مورد نقد قرار دهیم. ما اگر ثابت کنیم که مذهب ملاهای
جبل عاملی ربطی به دین اسلام و حتا آیین تشیع (به آن مفهوم که در 200 سال
اولیهء تاریخ اسلام به توسط امامان دور از حاکمیت تبلیغ می گشته) ندارد، آنگاه
با استفاده از تعلیمات قرآنی و تفسیراتی که در این زمینه بسیار است می توان
مسلمانان ایرانی را به پذیرفتن این فکر که دین از حکومت جدا است، قانع سازیم.
عيديان، قائم مقام معاون خدمات شهري
شهرداري: در نظر داريم اين پارک را به گونه يي محصور و ديوارکشي کنيم تا در
کنار ديوار سبزي که احداث مي شود، شرايط به گونه اي باشد که بانوان آرامش داشته
باشند اما با اين حال بانوان در اين پارک ها بايدپوشش مناسب را داشته باشند. وي
در ادامه گفت: البته بايد وضعيت و جايگاه اين پارک ها مورد بررسي و ارزيابي
قرار گيرد و اگر امکان پذير باشد که بانوان به راحتي در آن حضور داشته باشند به
طور حتم مي توان اين فرصت را فراهم کرد تا بدون حجاب در آن تردد داشته باشند،
در غير اين صورت، بانوان بايد مساله حجاب را رعايت کنند.
«رئوف»، مردی اصولی بود اما با قدرت تخيلی ضعيف؛ «کاظم کارابکير»
وفادار اما بی انعطاف بود، و «رفعت» شجاع اما بی کله می نمود. «علی
فواد» هم پر کار اما فاقد ذهنی تحليل گر بود. همهء آنان سربازانی
میهن دوست و آمادهء عمل و صاحب هوش و فکر بودند اما در بين آنها
تنها کمال بود که درون و بيرون همه چيز را می ديد، عقل را با اشراف
و فی البداهگی در هم می آميخت و سرسختی، انرژی و بالاتر از همه
اراده ای آهنين داشت. اين صفات همهء آن مواد لازمی بود که همگی،
برای رساندن اين ماجراجويي پر خطر به پايانی خوش، بدان نيازمند
بودند.
شماره 135
ـ دو شنبه
دوم ارديبهشت
1387ـ
21 آوريل 2008
در ميان صوفيان، خرد گرائي با ضد آن تفاوتي نمي
کرده است و آينده نگرى اصلأ معنائي نداشته است و آنها هميشه منتظر مرگی بوده
اند که آنها را با حق يکى می کرده است. در نظر آنها، اين
جهان خاکي ارزشی ندارد، و نادانند آنهائى که در فکر آيندهء جهان مادى باشند.
افتخار صوفى در اين نيست که منشاء اثرى در آيندهء بشريت در اين جهان فاني باشد،
افتخار او در رهنمون شدن بشريت بسوى خواست الهى و علت غائى است....
اعضای کمپین یک میلیون امضا در وب سایت «مدرسه فمینیستی» با انتشار مطلب «چالش
ماه» در فروردین 1387 تحت عنوان «
رابطه کمپین با دین و فرایند سکولاریزاسیون»، با شجاعتی در خور تحسین سعی
نموده اند که نگرش خود را از زندان جزمیات و دوگانه انگاری مرسوم «سکولار /
دینی» رها سازند. نتیجه گیری و منظر روایت در این نوشتار نیز به باور من جدید و
قابل مکث است. با این حال، پیش فرض های تئوریک نویسندگان این مدرسه زنانه هنوز
از مشکلات و پیچیدگی های گذشته، کاملا فاصله نگرفته است.
جمهوری اسلامی توانسته است به «دیانت ما عین سیاست ماست» در کامل ترین صورت خود
تحقق بخشد و میراث مذهبی اش، هنگامی که در چاه های خودکنده سرازیر شود، ضعیف
کردن دین، نابود کردن قدرت سیاسی آن تا چشم در آینده می تواند ببیند، و ژرف تر
کردن باور های خرافی خواهد بود. این دو پدیده به ظاهر متناقض، فرصت و نیز چالش
ایران است. گره تاریخی این ملت با بهره گیری از آن فرصت، و رویاروئی با آن چالش
گشوده خواهد شد.
پاپ بندیکت شانزدهم رهبر کاتولیکهای جهان در سفرش به ایالات متحده، در
روزچهارشنبه ۱۶ آوریل از کاخ سفید دیدن به عمل آورد و سپس در دیدار بعدی خود با
اسقف های آمریکایی از تأثیرات منفی سکولاریسم، سقط جنین، طلاق، و همخانگی
زوجهای ازدواج نکرده ابراز نگرانی کرد…
جورج بوش که خود همانند پاپ یک مسیحی محافظه کار متعلق به کلیسای متدیست است،
به نشانۀ همرأیی با پاپ از «تقدس زندگی» به معنی مخالفت با سقط جنین و از نقش
منفی «نسبی گرایی» فرهنگی سخن به میان آورد.
رهبری حککا تنها ضداسلامی بودن فیلم را دیده است. به همین دلیل، طی بیانیه مورد
اشاره، برخورد به این سردار جنگ صلیبی قرن بیستم را «حمله بیشرمانه به حق آزادی
بیان» قلمداد کرده و یاد آور شده است که «این یک جهاد هماهنگ علیه جریان
سکولار، چپ و آزادیخواه است که در چند سال گذشته بویژه در غرب سر بلند کرده
است. این یک تعرض بی سابقه به ارزش هایی است که جنبش سوسیالیستی و آزادیخواه در
غرب است که چند نسل برای آن جنگیده است».
سیاستهای ما باید سیاستهای چند زبانی باشد، ولی با محور قرار
دادن زبان میانجی که ابزار اصلی ما برای حضور موثر در جهان است.
این نکته را نیز توجه داشنه باشید که بسیاری از زبانهای محلی و
قومی ایران در خانواده زبانی مشترکی با زبان میانحی هستند و سایر
زبانها نیز بسیار از آن تاثیر پذیرفتهاند و خوشبختانه ما
تواناییهای بالایی را برای استفاده از زبان میانجی درنزد اقوام و
هویتهای ملیمان داریم کما اینکه میدانیم برخی از بزرگترین کسانی
که زبان فارسی را ساختهاند دارای زبان مادری متفاوتی بودهاند.
فرهنگ اسلامی زمانی بارور و پویاست كه با كندوكاو مباحث به نقاط روشنی برسیم
اما اگر از این مباحث فاصله بگیریم به دوره افول فرهنگ دینی می رسیم. وقتی
حكومت را اصیل ندانیم و بپذیریم كه اصالت با دین است نه حكومت، آن وقت عمل و
رفتار هر سیاستمداری به پای دین نوشته نمی شود. اما اگر گفتیم كه حكومت از دین
مهمتر است به این معنی است كه دین یك امر ثانوی است.
به
نظرمن
می خواستند بگويند ما می توانيم شماها را محدود کنيم. ولی خوشبختانه به هر حال
حقانيت من ثابت می شود. و نه فقط حقانيت من، که حقانيت همهء دوستان و همهء
فعالين ثابت می شود. ما قانون اساسی داريم؛ مادهء 27 قانون اساسی به ما تجمع در
فضای عمومی را هم اجازه می دهد، چه برسد به يک نشست در داخل منزل.
فرهيختگان و فهمندگان نقص ها و کژي ها، بايد به ترميم و اصلاح نقايص و برداشتن
موانع براي اصلاح فهم از جمهوري اسلامي اقدام کنند و مديران اجتماع نيز در
مهندسي سازوکارهاي تحقق عملي جمهوريت و اسلاميت تجديدنظر کرده و نظام راهبردي
خويش را اصلاح کنند. در غير اين صورت جامعه رفته رفته به تلقي عرفي از حاکميت
روي آورده و وجوه مقدس يا متعالي نظام را که همانا جمهوريت و اسلاميت است از
صحنه روابط اجتماعي و گزينه هاي عمل جمعي و کليه نسبي که بين مردم، دولت،
نهادهاي اجتماعي و سياسي و... وجود دارد، حذف خواهند کرد.
هنوز از ديدار آقاي اميراحمدي با احمدي نژاد مدت زيادي نگذشته بود که دو هفته
پيش خبر ملاقات آقاي احمدي نژاد با همسر دکتر حسين فاطمي منتشر شد و حتي عبد
خدائي از فدائيان اسلام تيز که در جواني دکتر فاطمي را ترور کرده بود و باعث
مرگ وي نشده بود، وخود هنوز در قيد حيات و دبير کل جمعيت فدائيان اسلام ميباشد،
در رابطه با اين خبر اظهار نظري نکرد. وليکن ده روز بعد از اين رويداد، آيت
الله مصباح يزدي که رهبر مذهبي آقاي احمدي نژاد است، صريحاً از احمدی نژاد
بخاطر اين ديدار انتقاد کرد و دکتر فاطمي و مصدق را خائن خواند.
آنچه ماهيت ضد سکولار حکومت اسلامی را آشکار می کند نه اتصال پيامبر و امام (و
حتی امام جمعه و فقيه) با عالم غيب، که وجود حقوق ويژه، قشرهای خاص، خط قرمزهای
تبعيض گذار و تقسيم امور به «منکر» و «معروف» است و اينها ـ لااقل در ساحت عمل
ـ نه از «عالم غيب» که از «اصول و احکام شريعت» سرچشمه می گيرند و اين شريعت
تنها مفروض به صادر شدگی از جانب عالم غيب است و بيشتر دست پروردهء دينکاران.
قهرمانان زینت تاریخ اند اما تاریخ ساختهی زندگی و عملکرد انسان های معمولی
است. و ما را نیازی به قهرمان بودن نیست، کافی است که از قهرمانان الهام
بگیریم. به حق از خشونت واهمه داریم ، نمی خواهیم زندگی خود را فدا کنیم و این
قابل درک است، چرا که اساس دموکراسی، بهرهمندی از حق حیات و خوشبختی است. از
این رو باید هشیارانه راهی جست که ما را در عین ضربه زدن به خودکامگی، از خطرات
و صدمات احتمالی محفوظ بدارد.
و
مگر نه اینکه آزادی و مسئولیت دو روی یک سکه اند؟
چنین به نظر میآید که در نبود مدیریت مناسب برای شادی، - چنانچه در سخنان رییس
سازمان میراث فرهنگی و گردشگری بدان اشاره شده و اعتراف رییس سازمان صدا و سیما
به اینکه در مورد شادی و برنامهسازی در این حیطه مشکل است- افراد جامعه به
ویژه جوانان مجبورند راههایی را برای شادی و ارضای این نیاز خود بیابند.
بررسیها
و پژوهشهای
مختلفی که در 25 سال اخیر روی نظام آموزشی ایران انجام شدهاند،
در این نکتهی
اساسی با یکدیگر توافق دارند که برنامهی
درسیای
که به دانشآموزان
ارایه میشود،
دارای سمتگیری
روشن مذهبی و ایدئولوژیک است. کتابهای
درسی ایران از سالهای
نخست پس از استقرار جمهوری اسلامی تا کنون دستخوش تغییرات بسیار مهم و چندباره
شدهاند؛
اما گرایش مسلط در آنها،
همچنان، حضور پررنگ و ساختاریِ گفتمانی است که امروزه «اسلام سیاسی» را در سطح
منطقهی
خاورمیانه نمایندگی میکند.
شماره 131
ـ پنج شنبه
29 فروردين
1387ـ
17 آوريل 2008
بنده عرض می کنم که
روحانيت، بحمدالله، موفق شد ارتش را زمين گير کند.
می
باید بجای درآویختن با دین پیوند آن را با سیاست گسست تا نتواند دربرابر پیشرفت
و آزادی، و همان بهزیستی آدمیان، بایستد. ستیز با دین بیهوده است. مردمان در
توده های میلیونی شان به علت های گوناگون به دین نیاز دارند و در درازای تاریخ
همه دین ستیزان را شکست داده اند. به ویژه دین ستیزانی که خود، بی آنکه به رو
آورند، منادیان دین های تازه ای به صورت ایدئولوژی های فراگیرنده (با "ای"
بزرگ) هستند ــ باز همان زور و تجاوز به حق هر فرد که باور های خود را داشته
باشد.
چگونگی مهار و کنترل قدرت سیاسی محل نزاع همیشگی فلاسفه ای بوده است که در باب
سرشت و ماهیت قدرت نوشته اند و اندیشیده اند... از ظرایف و پیچیدگی های فلسفه ی
سیاسی که در گذریم، یک چیز مسلم است و آن اینکه قدرت دولت با «توصیه ی اخلاقی»
مهار نمی شود، هزار بار تکرار شعار «استبداد بد است» و ده هزار استدلال در مذمت
استبداد اقامه کردن، چنانچه بی توجه به الزامات عینی تحدید قدرت باشد، ذره ای
در مهار استبداد دولت کار گر نمی افتد. قدرت دولت را تنها جامعه ی مدنی محدود و
مهار می کند.
اگر كسی دارای توانایی رهبری باشد گوی حاضر و میدان باز است و او
باید بتواند رهبری خود را ثابت كند. ولی در حال حاضر در داخل یا
خارج كشور به سختی میتوان فردی با جاهطلبیهای سیاسی پیدا كرد كه
از یك اعتبار عمومی و مقبولیت ملی فراگروهی، فراسیاسی و
فراایدئولوژیك در بین مخالفان جمهوری اسلامی برخوردار باشد. غالب
افرادی كه از دید هوادارانشان به عنوان یك رهبر ملی نام برده
میشوند تنها در میان قشر یا اقشار خاصی از جامعه نفوذ دارند و برد
كلام آنان پهنه اپوزیسیون را در بر نمیگیرد.
روشنفکران واژهپرداز در جوامع سرمایهداری وضع خوبی دارند، آنها از آزادی
گستردهای در رویارو شدن با ایدههای جدید و صورتبندی و انتشار آنها، و نیز
مطالعه و مباحثه دربارهی آنها برخوردار اند. مهارتهای حرفهای آنها مورد نیاز
جامعه است، از این رو درآمد ایشان بسیار بالاتر از درآمد متوسط جامعه میباشد.
با این وجود چرا مخالفت آنها با سرمایهداری بیش از میزان متعارف در جوامع
آنها است؟ فیالواقع، حتی برخی آمار موید این است که هر چقدر روشنفکران
ثروتمندتر و موفقتر باشند، مخالفتشان با سرمایهداری بیشتر هم میشود.
شماره 130
ـ چهار شنبه
28 فروردين
1387ـ
16 آوريل 2008
در نتيجه تناقض درونی تجدد ايراني و همانندسازي هاي نامتناسب و بي بنياد مبتني
بر تقليل مفاهيم و نهادهاي جديد در ميان روحانيان مشروطه طلب و روشنفکران ايران
در عصر مشروطيت است که نجفي اصفهاني، روحاني مشروطه خواه، ادعا کرد:
«مشروطه عين اسلام و اسلام همان مشروطه است و مشروطه خواهي اسلام خواهي است»...
و عمادالعما خلخالي نيز بر اين پندار بود:
«اگر خوب به دقت ملاحظه کنيد معلوم و منکشف مي شود که اصول قانون اروپاييان
ماخوذ از قرآن مجيد و کلمات ائمه و کتب فقهاي اماميه است».
استفادهء بهينه از ثروت ملی
برمي گردد به تعلق خاطر دولت ها به کشور. بستگي دارد که خاک چقدر مهم است. به
نظر من تعلق به خاک يک سطح بلوغ فکري است، خيلي هم قابل توجه است... اگر خاک
مهم باشد خيلي از اين مسائل حل مي شود. من به عنوان يک دانشجوي علم سياست
واقعاً دوست دارم عده يي تحقيق کنند که ما ايرانيان چقدر به خاکمان تعلق داريم.
من هيچ پيش قضاوتي نمي کنم. به خاک تعلق داشتن پيامدهاي مهمي در رفتار و انديشه
و عمل دارد و براي يک کشور در سطح بين المللي پرستيژ توليد مي کند.
جامعه ايران که ظرفيت برپايی يک جامعه
سکولار را داشت، آنگاه که ديگر جوامع تلاش می کردند تا خود را از بندهای اسارت
انديشه های مسلکی و مکتبی ـ از هر نوع آن ـ رها سازند، دست به تجربه
حکومتی ايدئولوژيک از نوع دينی زد که نه تنها جهانيان که خود ايرانيان را مبهوت
نمود.بدتر از آن هنوز پس از گذشت يک نسل از استقرار بنيادگرايان،
روشنفکران ما
بجای نقد همزيستی دين و دولت و تعيين جايگاه هر کدام، همچنان در تلاش انکار و
تخطئه
دين بسر ميبرند.
فکر می کنم پرسش های جاری اين است که آزادی چيست، دموکراسی چيست، چگونه می توان
همبستگی اجتماعی را بنا کرد؟ اين ها مسائلی است که بايد در سياست چپ بر روی آن
متمرکز شد... شما نمی توانيد يک جنبش را بر مبنای تفاوت ها بنا کنيد. بايد
بکوشيد تا جنبشی را بنا کنيد که تفاوت ها را پيوند دهد و، در عين حال، در تلاش
باشد تا تفاوت ها را شناسائی کند و چيزی را که در شرف وقوع است بشناسد. ما بايد
بر تفاوت ها چيره شويم.
شماره 129
ـ سه شنبه
27 فروردين
1387ـ
15 آوريل 2008
«ويندهم دی دس»، وابستهء نظامی کميسريای عالی انگليس که بعدها به مقام
ژنرالی رسيد و با نام «سر ويندهم» معروف شد، نقل کرده است که به سرعت کسی
را شبانه به قصر وزير اعظم فرستاده بود تا او را از دلايل رفتن مصطفی
کمال از قسطنطنيه آگاه کند. اما داماد فريد به پشتی صندلی اش تکيه داده،
نوک انگشتانش را به هم چسبانده و به آرامی گفته بود: «عاليجناب، دير کرده
ايد. مرغ از قفس پريده است».
سانسور يکی از
شاخصه های اصلی حکومت های فراگير (توتاليتر) است. اين نظام ها سعی می کنند بر
همهء فعاليت های سياسی و اقتصادی و حتی فرهنگی نظارت داشته باشند. معمولاً
واژهء سانسور در مواردی که در محيط های عمومی واقع می شوند به کار می رود و در
رسمی ترين وجه آن به شکل سرکوب انديشه توسط تهديدهای قانونی و جرم انگاری آنها
محقق می شود. همچنين، معمولاً بحث راجع به سانسور شامل ابزارهای کمتر رسمی
کنترل عواطف، توسط محروم کردن چندين انديشه از وسائل ارتباط جمعی نيز می شود.
کاهش اميد وارثان انقلاب از به ثمر رسيدن آرمانهاي انقلاب ، مردمي که دين
بعنوان عامل اصلي هويت ايشان مي باشد را نه از دين که از دين سياسي يعني انقلاب
زده مي کند و اين يعني خطرناکترين تهديد براي انقلاب هويدا شده است: سکولاريزم
!
انقلاب اسلامي با نفي دو جريان التقاطي و ارتجاعي پديدار شد. جرياناتي که بنحوي
علمدار جدايي دين از سياست بودند و حاکميت دين بر حکومت و اجتماع را نفي مي
کردند. حال اگر سکولاريزم ناشي از ناکارآمدي نظام غلبه يابد انقلاب اسلامي خود
به خود قلب ماهيت شده ، به آنچه براي نقض آن آمده بود بدل مي گردد.
خردگرائي و آينده نگرى اصلى ترين پايه های باورهای نيروهاي مترقي در طول تاربخ
بوده اند و، متأسفانه، کهنه شدن ديدگاه هاى ترقى خواهانهء تاريخ معاصر ـ همچون
ليبراليسم و سوسياليسم ـ و ناتوان شدن اين ديدگاه ها در پاسخ دادن به معضلات
کنونى جهان، باعث وارد آمدن ضربهء شدبدى به ايدهء پيشرفت شده و، متقابلاً،
خردگرائى و آينده نگرى را نيز در عرصه اعتقادات تضعيف نموده است.
مسأله سکولاريسم در ايران،
حتی در ميان روشنفکران هم درست مطرح نشده است. برای اينکه ما داريم در خيلی از
کشورهای جهان دربارهء مابعد سکولاريسم هم صحبت می کنيم و شايد، مثلاً، بهترين
مدلی که در دنيا داريم مدل ترکيه است. خصوصاً در خاورميانه که يک جامعهء ای
است که دارد آزادانه دربارهء سکولاريسم يا مابعد سکولاريسم يا پسا سکولاريسو
هم بحث می کند. ما بايد اينجا نيز از گرايش های ايدئولوژی هامان فراتر برويم و
مسألهء سکولاريسم را در قالب يک مسألهء بزرگ تر اخلاقی و روشنفکری مطرح کنيم؛
نه فقط در مورد جدائی دين از دولت.
ما در اين مختصر ، سعي مي کنيم به معجزاتي از امام حسين بپردازيم
که بعد از شهادت آن حضرت در عالم اتفاق افتاده است، معجزات منحصر
به فردي که عقل هر عاقلي را مبهوت کرده و مي کند. بي ترديد ، هر يک
از اين معجزات براي روشن شدن حقيقت براي حق پرستان و کساني که به
دنبال هدايت الهي هستند کفايت مي کند؛ البته به شرطي که تعصب هاي
جاهلي را کنار گذاشته شده و فقط با چشم دل به اين معجزات نگريسته
شود.
از مسیح یاری خواستم تا دست من را بگیرد و قلبم را مطمئن سازد تا نلغزم و به
بیراهه ردّ مسیح نروم. در گرماگرم این برهان بود که مسیح من را از ظهور تازه اش
به نام بهاء
الله مطمئن کرد و محبت بهاء
الله در قلبم نفوذ کرد و او را شناختم و اقرار بر درستی او کردم. انجیل به ظهور
بهاء
الله وعده داده است. من به عنوان مسیحی در تورات و عهد قدیم از مسیح رد پا
یافتم. رد پای بهاء
الله و اشاره به ظهور او در انجیل آمده است.
حال که با مخالفت بسیاری از روحانیان و عالمان برجسته، ادعای «حکومت دینی» رنگ
باخته و وزر و وبال رفتارهای نامعقول و نامشروع برخی حکومتیان به نام دین خدا
ثبت نمی شود، می توان نفسی به راحتی کشید و اطمینان یافت که «تلاش های گروه
اندک روحانیان مستقل از قدرت، مؤثر و نتیجه بخش بوده است». اصولا از تضییقات
حکومت نسبت به مخالفان روحانی و غیر روحانی، می توان به میزان تأثیر کلام و
رفتار آنان پی برد. اگر این مخالفت ها اثری نداشت، قطعا حکومتیان زحمت و رنج
برخورد با مخالفان را به خود نمی دادند و سر بی درد خود را به درد نمی آوردند.
امروز صبح به دادياری ويژه امنيت به رياست قاضی سبحانی مراجعه کردم تا درخواست
تغيير وثيقه به کفالت را بدهم اما ايشان گفتند فعلا نمی توان کاری کرد. برويد
هفته آينده مراجعه کنيد. دليل بازداشت همسرم را پرسيدم، گفتند از خانم مقدم
خواستيم اسامی کسانی را که به خانه تان رفت و آمد دارند بدهد اما نداد. با
ماموران پليس هم برخورد داشت. گفتم اين ماموران شما بودند که با وضع خشونت
آميزی به خانه ما ريختند و برخورد بدی هم با همسرم داشتند.
علمداری نسبت به نقش دين در عقب ماندگی جامعه نه تنها بی توجه نيست بلکه آن را
يکی از تکيه گاه های کتاب خود می داند ولی نه آن طور که رايج است. او نه دين،
بلکه ادغام دين و قدرت سياسی (چه در شرق و چه در غرب) را يکی از عوامل مهم عقب
ماندگی جوامع می شمارد. نويسنده دورهء طولانی قرون وسطا را در غرب ناشی از همين
پديدهء ادغام دين و قدرت سياسی و سلطهء قباپوشان کليسای کاتوليک بر جامعه می
داند.
در
جامعهء ايران نشانه های کاملاً روشنی از ميل به زندگی و ميل به پيشرفت وجود
دارد که در مواقعی مثل اعياد و يا حتا مراسم سنتی عزاداری ها، به شکل گسترده و
به شکل همبستگی های اجتماعی ديده می شود. اصولاً از يأس اجتماعی بايد تفرق حاصل
شود. اما ما نمادهای جدی از هبستگی اجتمای می بينيم. البته هر رژيم سياسی يک
نظام و قدرتی را تعيين می کند که آنها را به خودش تحويل بدهد. ولی واقعيتش اين
است که بنيان هائی که در جامعهء ايران داريم، ميل به بقا و استمرار در آن به
شدت ديده می شود.
سبک
زندگی های سکولار اغلب به سختی می توانند برای مردم زمينهء تجربه های عاطفی
جمعی و دلپذير فراهم کنند. نئوليبراليزم، با صرف نظر کردن از حمايت دولتی از
فرهنگ، موزه ها، تحصيلات، اوقات فذاغت و امثالهم، تلاش زيادی برای نابود کردن
فرهنگ های عامه کرده است. اما نهاد های دينی، به خصوص مساجد و کليساها، برای
مردم محيط های اجتماعی يا سرمايهء اجتماعی فراهم می کنند. در جهان فردگرائی
شديد، دين غالباً يک تجربهء جمعی باقی می ماند.
براي آنکه گفت و شنودي در بگيرد کافي نيست که روشنفکرانِ سکولارِ
غربي به تجليل از تعدادِ انگشت شماري از همکاران جهان سومي شان در همان
آکادميايِ کشورهاي غربي بپردازند، و «از دور» از اسلام سياسيِ سيد قطب، جلال
آل احمد و علي شريعتي دفاع کنند. بايد درست همانند روشنفکران جهان سوم که به
غرب مي آيند و دانش پژوهي مي آموزند، آنها نيز به جهان سوم بروند و تجربهء
زيستهء روشنفکرِ جهان سومي را در محيط خودش و در زبان خودش تجربه کنند.
در خلاء آلترناتيو
های مدرن مبتنی بر آزادی،حقوق بشر و عدالت اجتماعی، ارتجاعی ترين مکتب هويت ساز جامعه،
از طريق ذهن سخنگويان خود، دست بکار پر کردن خلاء و ايجاد «هويت آلترناتيو» شد.
بازرگان، طالقانی، آل احمد، شريعتی، و مطهری از جمله نظريه پردازان اصلی اين
روند «هويت سازی» شدند و توانستند ـ با الهام پذيری از انديشه های چپ ـ بسياری
از عناصر موجود و آشنای مربوط به »هويت
اسلامی ـ ايرانی» را در داخل مجموعهء هويتی جديدی منسجم کنند.
مولفان سفر تثنیه هم راحت نتوانستند تک خدائی و خدای یهوه را جا بیندازند؛ مردم
اعتراض می کردند و می خواستند همچنان برای خدای زن آسمانی قربانی کنند. آنان
استدلال می کردند: «از زمانی که ما از پرستیدن و قربانی کردن برای او دست
برداشته ایم جنگو قحطی به ما روی آورده است». مردم حاضر نبودند براحتی از ادیان
قدیمی خود دست بر دارند. در نتيجه، برای این که فقط تک خدائی را به مردم
بباورانند باید تمام خاطرات گذشته را از ذهن ها پاک می کردند تا مردم فراموش
کنند که یهوه هم خدائی بوده از تعداد خدایان بیشمار.
رتبههاي برتر آزمونهاي سراسري دانشگاهها، برگزيدگان المپيادهاي ملي و
بينالمللي دانشجويي و دانشآموزي و رتبههاي اول تا سوم جشنوارههاي خوارزمي و
رازي مشمول جوايـز علمي و فرهنگي بنياد ملي نخبگان هستند. تشرف به حج يكي از
جوايز نخبگان مشمول جوايز علـمي بنياد ملي نخبگان است. در حال حاضر يك هزار و
صد نفر از نخبگان حائز شرايط اين بنياد مشمول جايزه تشرف به حج هستند.
نمايشگاه بينالمللي كتاب تهران به دليل موقعيت جغرافيايي و فرهنگي
ايران در منطقه براي ناشران عرب از اهميت ويژهاي برخوردار است و
براي اين گروه از توليدكنندگان كتاب، نمايشگاه بينالمللي كتاب
تهران شاهراهي به سوي بازارهاي كشورهاي همسايه به شمار ميآيد. حتي
پيشبينيها حاكي از آن است كه با توجه به روند رو به رشد حضور و
فعاليت ناشران عرب در نمايشگاه بينالمللي كتاب
تهران در طول چند سال گذشته اين نمايشگاه در آينده نزديك، به عنوان
«بازار كتاب عرب» شناخته شود.
شماره 124
ـ پنج شنبه 22 فروردين
1387ـ
10 آوريل 2008
بايد از اين آقايان پرسيد که اگر خصوصی سازی آثار تاريخی عمل پسنديده ای است
چرا آستان قدس رضوی، شاه چراغ شيراز و آرمگاه حضرت معصومه در قم و حتی آرامگاه
آيت الله خمينی به بخش خصوصی واگذار نمی شود و اين تيشه فقط به کار کندن ريشه
های آثار
قبل از اسلام و يا آثار غير مذهبی
مشغول است؟
بر اساس خبر سايت «ايران ـ ايران»، طلاب افزون بر فراگيري دروس حوزوي به پژوهش
در يکي از رشته هاي فقه، تفسير، کلام، فلسفه، حقوق، مذاهب اسلامي، تاريخ اسلام،
تبليغ و ديگر رشته ها مي پردازند و پس از سه سال با ارائه پايان نامه، مدرک سطح
سه دريافت مي کنند.فراگيران علوم ديني با ورود به مقطع تخصصي حوزه در يکي از
رشته هاي علوم اسلامي صاحب نظر شده و با تدوين رساله علمي خود در طول چهار سال،
مدرک سطح چهار مي گيرند.
نکته قابل توجه اينجاست که در اکثر مقالاتی که در مورد خروج ايرانيان از کشور
نگاشته شده است عموما به خروج تحصيلکردگان دانشگاهی ،اساتيد و مخترعين يا به
عبارتی ديگر فرار مغزها پرداخته شده است. حال اينکه اين هزاران پناهجويی که
الزاماً دانشگاهی نيستند قلبی داشته اند مملو از مردم و ميهنشان. اگر بهای فرار
مغزها با هزينه های سال های دانشگاهی قابل احتساب باشد بهای فرارقلب ها را
چگونه مي توان محاسبه نمود؟
سه گروه نسبت به تعامل کنشگران کمپين با دين عامه مردم معترض اند، يک گروه که
درد دين دارند و به نظرشان چنين تعاملي سبب «تقدس زدايي» از «دين» و سوء
استفاده از آن مي شود. گروهي ديگر که درد «قدرت» دارند و «قدرت» را مقدس مي
دانند و از اين رو، تعامل با دين عامه مردم را مختص «نهادهاي رسمي قدرت» مي
دانند نه «هرکس و ناکسي»، پس اين تعامل را «تقدس زدايي» از قدرت مي شمارند و با
آن مخالفت مي کنند. از سوي ديگر عده اي نيز «مردم» را «مقدس» مي دانند، براين
اساس تعامل فعالان کمپين را به خاطر «سوء استفاده از مردم» غير اخلاقي قلمداد
کردند و آن را «تقدس زدايي» از مردم مي دانند.
شماره 123
ـ چهارشنبه 21
فروردين
1387ـ
9 آوريل 2008
پرسش:
من مدتی است که با دین بهایی آشنا شده ام و حرف های مختلفی در مورد آن شنیده و
خوانده ام. اکنون سؤالاتی از شما دارم که در ذیل بیان خواهم کرد، به امید پاسخ
گویی کامل و منطقی شما.
پاسخ:
سکولاريسم نو نشريه ای برای مبارزه با تبعيض
در راستای برقراری آزادی انديشه ـ چه دينی
و چه غير دينی ـ است. ما نه اطلاع دقيق از، و نه علاقه ای خاص به بهائيت داريم
و آن را هم يکی از اديان می دانيم که اعتقاد به آنها نه از راه تعقل که از راه
ايمان به دست می آيد. بنا بر اين سئوالات خود را با مقامات بهائی مطرح کنيد.
برای ما هيچ دينی بر هيچ دينی مزيت ندارد و ساختار همهء آنها يکی است.>>>>
در حالی که در رادیو های کشورهای مسلمان عربی، ساز و ضرب می زنند، ما حمد و
سوره می خوانیم و کاه بر سر می افشانیم و کلمات آیات را از مخرج صحیح عربی به
گوش شنوندگان عزیر می رسانیم و همه و همه جا گزمه می گماریم که اگر آه پیرزنی
از روزنی بر شد به جرم روزه خواری او را به محبس اندازیم و از او باج ستانند تا
ستون های نانوایی را خاموش کنیم و به دکه های یخ فروش چفت و بست زنیم و درخانه
تزویر و ریا بگشاییم...
هدف اصلی جنبش دموکراسی خواهی ملت ایران که از آن به انقلاب نرم تعبیر کردم
آزادی، عدالت، اجرای مفاد اعلامیه ی جهانی حقوق بشر، تساوی حقوق زن و مرد،
سکولاریزم و اعاده ی حقوق قومیت های ایرانی از طریق یک حکومت آزاد و دموکراتیک
است. تحریم هماهنگ و موثر انتخابات اخیر، توده های مردم را امیدوار کرده است که
امکان رسیدن به یک همبستگی ملی برای رهایی از وضعیت تحقیرآمیز فعلی وجود دارد.
اسلاميسم، به مثابه توتاليتاريسمی جديد، دادههای قرون گذشته و معاصر را تلفيق
و ترکيب می کند و با ارائه يک ايدئولوژی سياسی بر پايه مذهب، در عصری که پذيرش
دمکراسی و سکولاريسم هر چه بيش میگسترد، در پی طرحی تامگرا است تا به نام يک
«هويت مذهبی جمعی»، حق انديشه و عمل را از مسلمانها، به مثابه افراد خود مختار
و آزاد سلب کند. در همان حال حق آزادی انديشه و پژوهش در متنهای مرجع، يعنی
چالشی که حيات نمادين و معنوی هر مذهب از آن مايه میگيرد نيز از پيروان اسلام
گرفته میشود.
کرزون قصد داشت که همهء ترک هائی را که قرن ها بود در اروپا اقامت داشتند
از آنجا خارج کند؛ چرا که آن ها «سرچشمه اغتشاش، توطئه و فسادند و برای
همه مشگل آفرين به شمار می آيند». در نتيجه لازم بود که ترک ها از در دست
داشتن قسطنطنيه و راه های دريايي محروم شده و اين مناطق تحت نظر سازمان
ملل متفق قرار گيرند. انتظار می رفت که با وجود يک دولت ضعيف ترک و در
شرايط روانی به هم ريختهء آنزمان اين راه حل عملی باشد.
از ديد
اقتصاد سياسی ايدئولوژی، به هم خوردن تناسب ارزها و کاهش عمومی نرخ بهرهء دينی،
دين را به واکنش وا می دارد. چارچوب اين بهم خوردن تناسب، مرحله ای ديگر از
گذار از جامعهء سنتی به جامعهء مدرن است. دين در آنجائی که واکنشش به عنوان کنش
بروز می کند و بر آن می شود که مناسبات ارزی را با تدبير تغيير دهد، ديگر فقط
با انرژی منفی ويرانگر حويش پيش نمی آيد. دين مجبور می شود ارز خود را در رابطه
های مثبت به ارزهای ديگر تبديل پذير کند...
مردم از شنبه آينده سه روز روزه بگيرند
و روز دوشنبه همزمان با هم همه مردم در سراسر استان فارس در جوار تربت شهيدان
نماز باران را اقامه كنند، مردم لباس شبيه فقرا بپوشند و ائمه جماعت در نماز
باران عباي وارونه به تن كنند و دست نياز به درگاه خداوند دراز كنند تا رحمت
الهي نازل شود…
ما مردم متكبري نيستيم كه اگر يكبار
نماز باران خوانديم و باران نيامد قهر و تكبر كنيم، ما گدايان سمج در درگاه
خداوند هستيم و تا نگيريم نميرويم، اميد است پاداش نماز باران روزهداران در
هفته آينده نزول رحمت الهي باشد
جهانِ “شرقیِ” ما، تا زمانی که با غرب و تمدنِ مدرنِ آن، که سرچشمهیِ این
ایدهها ست، رو به رو نشده بود، از تاریخ و فرجامِ آن با روایتی اسطورهای، بر
بنیادِ آخرت باوریِ مینُوی، آشنا بود. امّا فرجام شناسیِ تاریخیِ گیتیانه
(سکولار)، زادهیِ تاریخی اندیشیِ روشنفکریِ مدرن است که پرچمِ “روشنگری” را
به دست دارد و خود را پیشاهنگِ تاریخ میداند (یا میدانست). “روشنفکری” نیز
خود با این معنا از تاریخ و در این تاریخ نطفه میبندد و رشد میکند و “رسالتِ
تاریخیِ” خود را، در مقامِ روشنگر و نجاتبخش، بر دوش میگیرد.
«انديشه ترقي و پيشرفت در عرصهء اعتقادات»، در اغلب گروه بندي هاي سياسي، فداي
مقتضيات سياسي شده و بشدت از محتواي عقيدتي خود تهي گرديده است. اما اگرچه نمی
توان در مورد گذشته کاری کرد، سخت لازم است که در مورد آينده به اين نکته توجه
کنيم که درک ضرورت تدقيق مفهوم ترقي و پيشرفت در عرصهء اعتقادات، اکنون بسيار
فراتر از کنجکاوي های پژوهشگرانه رفته و براي روشنفکران و جامعهء ايران معناي
مرگ و زندگي را پيدا کرده است.
اين مطلب نخستين بار در نشريهء «کنکاش در گسترهء تاريخ و سياست» (پاييز
۱۹۸۹،
۱۳۶۸)
به دنبال واقعهء سلمان رشدي و فتواي آيت الله خميني به چاپ رسيد. چاپ دوبارهء
آن در اينجا بدون هيچ تغييري، به مناسبت شباهت آن واقعه به ماجراي کاريکاتورهاي
پيامبر اسلام در دانمارک انجام مي گيرد. مطالب طارق علي و دايانا جانسون از
هفته نامهء آمريکايي
In These Times
شماره هاي فوريه و مارچ
۱۹۸۹
و مطلب آنتوانت بروتن از ماهنامهء انگليسي
The London Review of Books
اول ژوئن
۱۹۸۹
، توسط عبدي کلانتري ترجمه شده است.
رفراندوم دوازده فروردين
1358 و حوادث پس از آن نشان داد که تا زمانی که فرهنگ دموکراسی از محافل
روشنفکری و مباحث نظری فرانرفته و در فرهنگ عمومی جامعه نهادينه نشود، تا زمانی
که جامعه مدنی درون جوش و برآمده از نيازهای درونی جامعه و برخوردار از پيوند
ارگانيک با مردم در جامعه شکل نگيرد، دموکراسی را می توان در يک روز يا چند ماه
به استبداد بدل کرد چنان که دفتر آزادی های دهه سی در يک روز و دفتر آزادی های
سال های اول انقلاب در چند ماه بسته شد.
بعضی ها می گويند در فلسفهء سياسی فقط دو پرسش مطرح است: «چی به کی می رسد؟» و
«کی گفته؟» اين حرف کاملاً صواب نيست. پرسش اول دربارهء توزيع مواهب و امکانات
مادی است و توزيع حقوق و آزادی ها. مردم بر چه اساس بايد مالک برخی دارائی ها
باشند؟ از چه حقوق و آزادی هائی بايد بهره مند باشند؟ پرسش دوم با توزيع امکان
ديگری سر و کار دارد: قدرت سياسی. جان لاک قدرت سياسی را چنين تعريف کرده: «حق
وضع قانون هائی که مجازات مرگ در آنها مندرج است و، در نتيجه، همهء اقسام
مجازات های ديگر نيز...»
بنا به خبر هايي که از داخل ايران مي رسند، بخشي از جوانان و دانشجويان کشور
ما، هر چند محدود، در جُست و جوي راهي براي پايان بخشيدن به نظام جمهوري
اسلامي، روي به ايده هاي چپ انقلابي و سوسياليستي آورده و مي آورند... اما، در
اين ميان، پاره اي، هر چند محدود، به جاي درس گيري از گذشته و گام برداشتن در
حرکتي نو در گسست از سوسياليسم استبدادي و تمامت خواه (توتاليتر)، هم چنان در
چنبرهء شيوه ها، شعارها، فرمول ها و حکم هاي «سوسياليسم واقعاً موجودِ» سابق
محصور اند.
آدمیت، با یک دنیا سخن، در سی سال اخیر در حفره ای از سکوت منزل کرده بود. تنها
دربارهء او حرف می زدند بی آن که خود در ميانه باشد. او از واقعیت فرهنگی ایران
منها شده بود. حتی اکنون که وجود بیولوژیک اش هم در میان ما نیست، باز هم
دربارهء سانسور کتاب هایش سخن می گویند و نه در بارهء حذف خود او از واقعیت
فرهنگی ایران.
احساس انسان سنتی از موقعيتش در جهان و اينکه او کيست، واقعيتی است متصلب که
کمتر توسط او به پرسش گرفته می شود. اين هويت سنتی را خانواده، حرفه و شغل و،
در نهايت، دين برای او تعريف می کنند. انسان سنتی در مورد اينکه او کيست، تا
آنجا که اصول اجتماعی جامعه همچنان در وجودش راسخ و پايدارند، به قطع رسيده است
و، بنا براين، کمتر در کيستی خود ترديد روا می دارد. مدرنيسم اما اين تصلب
شخصيتی ناشی از تفوق روحيات سنتی را به شدت درهم می شکند...
به نظرم می رسد آزادی بيانی
که مطرح می شود، کاملاً تفسير پذير است. يعنی، خب، ما در غرب می بينيم؛ من در
لندن زندگی می کنم، شرايط را می بينم. شما می بينيد به محض اينکه يک تفسيری يا
مطلبی نسبت به اسرائيل يا به يهوديت مطرح می شود، چگونه واکنش های تندی صورت می
گيرد. يعنی، آزادی بيان در اين حيطه ها وارد نمی شود. اما نسبت به اسلام هست که
اين آزادی مطلق را ما قائل هستيم که مطرح می کنند.
در سرزمين ما رژيم حاکم نه تنها با برابری زن و مرد مخالف است بلکه هر نوع
تبعيض جنسيتی را نيز بر زن ها روا می دارد، وقتی هم که می خواهد زنی را از
صندوق بيرون کشد، با راحتی خيال زنی را بيرون می آورد که ظاهر و باطنش به زيان
حقوق زن باشد. مجلس هشتم شورای اسلامی که چند ماه ديگر افتتاح خواهد شد، بهترين
نمونه از اين گونه انتخاب ها را با خود دارد.
فهمي که در
تجددمان از سنت به دست داده ايم، فهم مخدوشي است که آغشته به انگيزه هاي سياسي
و ايدئولوژيک است. از طالبان و القاعده به عنوان مشکل سنت ياد مي کنند. حال
آنکه طالبان و القاعده محصول تناقض هاي تجدد ما هستند که از سنت سوءاستفاده
سياسي و ابزاري مي کنند. در گذشته طي چند قرن، مجسمه هاي بودا در جامعه اسلامي
بر سر جاي خود بودند و سنت و جامعه سنتي با آنها کاري نداشت.
در بیانیه ای که گروهی از نویسندگان و فعالان حقوق بشر علیه فتوای شیخ
عبدالرحمن براک منتشر کرده اند، او و حامیانش را متهم به تروریسم فکری کرده و
به آنان لقب علمای ظلمت داده اند. در این بیانیه آمده که شیخ عبدالرحمن و
حامیانش اسلام را در انحصار خود می دانند و فکر می کنند که از جانب خداوند سخن
می گویند. برخی از نواندیشان نامدار اسلامی در جهان عرب همچون حسن حنفی در مصر
و رضوان السید در لبنان از جمله امضاکنندگان بیانیه اند.
عروس های خارجی اغلب بیش از آن خجالتی و هراسیده هستند که در صورت
خشونت خانگی به پلیس کره جنوبی شکایت کنند. انگیزهی زنان برای این
کار معمولاً اقتصادی است، حداقل در ابتدای کار. راشل لیم در مانیل
برای کار فروشندگی ماهی 10 دلار میگرفت تا آن که با یک خیاط از
کره جنوبی ازدواج کرد. آنها یکدیگر را روز جمعه دیدند، روز یکشنبه
ازدواج کردند و سه ماه بعد وقتی راشل لیم ویزایش را گرفت به کره
جنوبی پرواز کرد. او نمیدانست چه چیزی در انتظارش است.
اتهام دکتر سروش نه شک کردن به «اصول»،
که انديشيدن به اصول است! چرا که شک کردن و تأويل نو آوردن خود
حاصل و نتيجهء انديشيدن است. پس، وقتی که پای يک مذهب يا مکتب در
کار باشد، مصلحت پيروان آن است که اساساً کليد فکر کردن را بزنند و
آنچه استاد ازل (لابد در قالب اجماع علمای سلف) گفت بگو را بگويند.
چرا که فکر کردن خطرناک ترين کاری است که آدميزاد انجام می دهد.
بخصوص که فکر کردن به اصولی که تحقيق شان، بقول حافظ، فسون و فسانه
ست کاری بسيار دشوارتر و پر مخاطره تر هم هست.
پدرم تعريف می کرد که تو محل شايع شد عشقی کافره. خونه عشقی درست
کنار گذری که از اونجا مردم سر باغ می رن هست. عشقی هر روز صبح نمد
کوچکی بيرون از حياطش، توی راه پهن می کرد نماز می خوند تا همه
ببينند که کافر نيست. نماز دو رکعتی صبحش رو حدود نيم ساعت کش می
داد. چند روزی اين کار رو کرد و بعد چند نفر از بخش مجاور آمدند و
به جرم توهين به مقدسات و تمسخر دين دستگيرش کردند.
تأثيرات عقلانيگري بر
اخلاقيات اقتصادي مذاهب جهان عميق و متنوع بوده است... بهعنوان
يك قاعده، روشنفكران در حوزه مذهب عموما تلاش كردهاند تا تصوير
معناداري از جهان بهدست آورند، دقيقا به دليل اينكه آنها جهان را
بهعنوان امري بيمعنا تجربه كردهاند، بدين ترتيب خواسته آنها اين
بوده است كه نظام جهاني در كليت خود، ميتواند و به نحوي ميبايست
كيهاني معنادار باشد.
پاپ، رهبر
کليساي کاتوليک، سخنران زبردستي است، ولي در حال حاضر پيرو شعار
«سکوت غنيمت» شده است. او سخنراني بزرگ و پر اهٌميت خود را روز
پنجشنبه هفده ژانويه در يکي از بزرگترين دانشگاه هاي اروپا،
ساپينزا در رم لغو کرد. واتيکان با اشاره به «اتفاقات چند روز
اخير» سخنراني را بي فايده خواند. دليل لغو سخنراني پاپ، اعتصابات
و اعتراضات شديد استادان دانشگاه ها و دانشجويان در چند روز گذشته
است. آنها درخواست کرده اند به پاپ اجازه سخنراني در دانشگاه داده
نشود.
بسیار تعجبآور است که روحانیت شیعه در مقابل چنین عملکرد نابخردانه
رهبر حکومت در جمهوری اسلامی ایران سکوت اختیار کرده و متوجه آن
نیست که ایشان با این تنگنظری نه تنها زیرپای خویش را خالی کرده،
که تمامی آنها و آینده ایشان را به قهقرا می برد.شاید هم برای
سکولارها در کشور ما طلیعه امید آنست که حکومت اسلامی دارد چنان
ضربهای به اسلام و بویژه اسلام سیاسی میزند که آن را برای همیشه
به خلوت خانههای مومنین برده و دیگر کمتر کسی دراین مملکت جرات
آن را داشته باشد که با ادعای اسلامی در جهت تحقق ارزشهای دینی در
جستجوی حکومت دینی برآید.
شورای حقوق بشر سازمان ملل روز پنج شنبه گذشته قطعنامه پيشنهاد شده
از سوی کشورهای اسلامی برای جلوگيری از توهین به مذاهب را تصويب
کرد. کاريکاتورهای منتشر شده در يک روزنامه دانمارکی در باره
پيامبر مسلمین و همچنين فيلم تازه ای که يک نماينده هلندی عليه
قرآن ساخته است، اعتراض مسلمانان را برانگيخته و برخی از آنها
خواستار وضع قوانينی عليه توهين به مذاهب شده اند. متن اين قطعنامه
که توسط سازمان کنفرانس اسلامی ارائه شده، خواستار توجه شديد جهت
تمايز بين اسلام و تروريسم، خشونت و نقض حقوق بشر شده است.
عزلت جوئی، مسئووليت گريزی و کناره
گيری از زندگی سياسی و تعهدات اجتماعی، عامل و عوامل متعددی دارد؛
صرف نظر از عوامل روانشناختی و فرهنگی، در اين نوشتار کوشش می شود
ارتباط مسئووليت گريزی شهروندان با نظام های سياسی و نيز برخی علل
سياسی کناره گيری شهروندان از تعهدات اجتماعی، مورد تأمل قرار
گيرد.
انسان، زمانی می تونه به « وضعیّتهای
آرزویی و ایده آلی و آرمانی» برسه که در
آغاز، اصالت خودش را کشف کرده و پروریده باشه. وقتی ما هیچ « خود
اصیلی » نداریم،
به چیزی نیز نخواهیم رسید؛ سوای در جا زدن در همان باتلاق همگونه
گان و امّت صفتان
و همعقیده گانی که قرنهاست در ته چاه بلاهتها و رذالتهای آنها فرو
چسبیده ایم. در
تمام اون سرزمینهایی که بویی از تفکّر و روشنگری ذهنیّت و روان
آدمها به همّتمتفکّرانشون، واقعیّت پیدا کرده است،
می توان چهره هایی ساده و پیش پا افتاده را هر
روز تجربه کرد، اما...
شماره 116
ـ چهار شنبه14 فروردين
1387ـ
2 آوريل 2008
اينکه چرا علامه
دهخدا تصميم گرفت کار
خود را
به لغت نامهء عظيم خويش
محدود کرده
و ديگر آثاری همچون «چرند و پرند» را ننويسد و عملاً خود را ده ها
سال
پيش از فوتش
بازنشسته کند، و در
عرصهء سياسينيز
فقط پشتيبان مصدق باشد، خود موضوع مطالعهء بسيار با اهميتی است.
چرا؟ به اين دليل که
دهخدا ـ برعکس دکتر مصدق ـ مدرنيسم را در ليبراليسم مي ديد و نه در
ناسيوناليسم؛ و اگر در عرصهء سياست باقی مانده بود شايد جبههء ملي
ايران نيز عملاً بيشتر لیبرال می شد تا ناسيوناليست.
ما، بخاطر حکومت دينی که داريم، در
واقع نسبت به علوم انسانی احساس استغناء می کنيم. (فرض آن است که) ما هر آنچه
را از علوم انسانی می خواهيم در قرآن و روايات داريم و، بنا بر اين، برای چه
یايد در علوم انسانی تحقيق کنيم؟ يعنی، می توان گفت که تا احساس نکنيم که
دربارهء انسان هيچ نمی دانيم، يا آنچه می دانيم بسيار کمتر از آن است که تصور
می کنيم، علوم انسانی را جدی نخواهيم گرفت.
دولت نهم شعار آوردن سهم نفت به سفره
هاي مردم و توزيع عادلانه ثروت را مطرح نمود و در مقابل با حمله
به دولتها و تجربه
هاي گذشته، اقتصادي شبه
سوسياليستي را كه تكيه بر توزيع پول و ثروت دارد و اهميت و ارزش
بازار سرمايه در افزايش توليد و كنترل تورم را كمتر مورد توجه قرار
ميدهد، پيگيري نموده است. از ابتداي كار دولت نهم 50 اقتصاددان در
نامههايي به رئيسجمهور و در جلسات طولاني با ايشان كه هرگز به
افكار عمومي منعكس نشد، و همچنين نامهها و گزارشهاي دكتر ستاري
فر رئيس سازمان مديريت دوره اصلاحات خطر پيگيري اينگونه سياستها
و تبعات آن تذكر داده شده است.
داشتن بچه بیریش قشنگ و رقصنده ماهر در این منطقه نشانه از حیثیت و آبروی
زورمندان است . همه کوشش می کنند که بچه بیریش های دارنده این اوصاف را داشته
باشند. یک فرمانده دیگری جهادی که نه خواست نامش فاش شود به من گفت که همهء
رقبا کوشش می کنند بچه بیریش های زیبا، خوش گل، و بهترین داشته باشند . او می
گوید: «بعضی اوقات همه بچه بازان بچه بیریش های خود را به یک محل مناسب می
آورند و آنان را می رقصانند و هر بچه بیریش که خوب رقصید آن بچه بهترین بچه ها
یعنی شاه بچه ها معرفی می شود».
کمال اين طور برداشت کرد که سلطان بر اجرای سياستی مصمم شده است که
احتمال می دهد نارضايتی ارتش را در پی داشته باشد و، در نتيجه، می خواهد
عکس العمل های او را در مورد اين سياست بشنود. در چنين صورتی روشن بود که
مطرح کردن پيشنهاداتی که داشت، بدون لو دادن خود و هدف هايش، ممکن نبود
و، به اين ترتيب، وحيدالدين او را به طرز موثری خاموش کرده بود. نتيجه
اين شد که کمال تصميم گرفت سکوت اختيار کند.
من ناچارم عرض کنم که اگر اين سخنان از روي غرض
بيان شده، مسلمانان بايد به تکليف خود عمل کنند چرا که اين فرد با اين سخنان
ريشه قرآن و اسلام را هدف گرفته است. مطالب سروش از سلمان رشدي بدتر است، جريان
سلمان رشدي در سبالنبي منحصر ميشد.
از آنجا که راهي
براي بازگشت به گذشته وجود ندارد، اين جنگ يا با پيروزي نيروهاي سکولار و،
يعني، با آزادي زن به پايان مي رسد و يا با نابودي کامل جهان اسلام به انضمام
ايران. اين زوال داغ هاي رنج بسياري بر پيکر بقيهء جهان بشري هم، البته، به جاي
خواهد گذاشت. بدون آزادي زن - به اين معنا که زن مالک جسم و عواطف خويش است و
برخوردار از حقوقي کاملاٌ برابر با مرد، در تمام زمينهها - نه میتواند
مطبوعات آزاد وجود داشته باشد، نه ديگر آزاديهاي
فردي و اجتماعي و نه نيروي انساني توان دفاع از خود را، در برابر استثمار،
خواهد داشت...
نظامی که پایه در وحی الهی و امامت و موازین اسلامی دارد چگونه اصلا می تواند
جمهوری باشد. براساس همین قوانین این نظام است که رییس دولت اسلامی بدرستی
تدارک چی میشود... بنابر این فرق نمی کند که چه کسی رئیس دولت اسلامی است اصلاح
طلب است یا اصولگرا و یا هرکس دیگری. برای حل مشکل، مردم باید خواستار تغیر
بنیادین قوانین شوند ، خواستار قوانینی شوند که پایه گزار نظامی سکولار باشد و
دست مذهب را از حکومت کوتاه کند.