سانسور
علی رضا محمد ظاهری
سانسور ، عمل کنترل سخن و نوشته و انواع دیگر بیان و ابراز وجود انسان است. جلوگیری از بیان و نشر هر عقیده و اثری (ادبی ، هنری، سیاسی،دینی،فلسفی) که از دیدگاه نظام سیاسی یا اخلاقی که قدرت حاکم پشتیبان آنست ، زیان آور یا خطرناک شمرده شود . سانسور در جوامع بشری پیشینه ای دیرینه دارد ، اما کاربرد منظم آن از زمان اختراع چاپ به بعد است .
در بسیاری از موارد (نه در همه آنها) این عمل به دست سازمانهای دولتی انجام میشود.انگیزه روشن برای انجام و اعمال سانسور ایجاد ثبات در جامعه یا تحول وضعیت آن به گونهای است که سیطره دولت یا ساختار حاکم برامور را محقق کند.
سانسور یکی از شاخصه های اصلی حکومت های فراگیر (توتالیتر) است . این نظام ها سعی می کنند بر همه فعالیت های سیاسی و اقتصادی و حتی فرهنگی نظارت داشته باشند .معمولاً واژه سانسور در مواردی که در محیط های عمومی واقع شوند، به کار میرود و در رسمی ترین وجه آن به شکل سرکوب اندیشه توسط تهدیدهای قانونی و جرم انگاری آنها محقق میشود.
همچنین معمولآ بحث راجع به سانسور شامل ابزارهای کمتر رسمی کنترل عواطف، توسط محروم کردن چندین اندیشه از وسایل ارتباط جمعی نیز، میشود. آنچه که سانسور میشود، میتواند از کلمات خاص تا کل مفهوم تغییر کند که ممکن است تحت تأثیر نظام ارزشی قرار داشته باشد.
اصطلاح سانسور ازکلمه لاتین censere گرفته شدهاست. در روم سانسورچی دووظیفه اصلی داشت ،شمارش شهروندان و نظارت براخلاق ایشان ،ریشه اصطلاح Census (سرشماری) نیز همین واژه است.
از مشهورترین افرادی که به اعمال سانسور دست می زد “استالین” (1879-1953) ، دیکتاتور اتحاد شوروی بود که پس از اینکه جانشین لنین شد (1924) در جهت اهداف خود و پذیرش احکام مطلقش در جنبش کمونیست نظارت پلیسی بر مردم را گسترش داد و در این راه وسائل بسیار بی رحمانه و خشنی را به کار گرفت . تمام دستگاه تبلیغاتی دولت شوروی و نیز منابع انحصاری خبر و اطلاعات ف حتی در تاریخ و ادبیات نیز در خدمت استالین بود تا وی را فرمانده ای خیرخواه بشناساند که با فرزانگی بی نهایت خویش ملت نیکبخت را در حلقه محاصره دشمنان “کاپیتالیت” از خطر در امان می دارد .
محتوای کتب درسی همواره یکی از بحثهای جنجال برانگیز بوده است چرا که مخاطب آن افراد کم سم و سالی هستند و اصطلاح شستشوی مغزی در این کتب کماکان به حذف مغرضانه مطالب ناخواسته اشاره دارد. گزارشهای مربوط به جنایات نظامی در طول تاریخ و تاریخ سیاسی همواره چالش برانگیز بودهاند، مانند قتل عام نانکینگ، هولوکاست (یا رد هولوکاست) و بازجویی سرباز زمستانی در جنگ ویتنام.
همچنین برخی از گروههای مذهبی در برهههایی از تاریخ تلاش کردهاند تا تدریس نظریه تکامل را در مدارس ممنوع کنند چرا که این نظریه در تقابل با عقاید مذهبی شان است. تدریس مسایل جنسی و زناشویی در مدارس و ارائه مطالبی در مورد رابطه جنسی سالم، کنترل زاد و ولد و روشهای جلوگیری از باروری از حوزههای دیگری هستند که سانسور در مورد آنها رخ میدهد.
در مدارس راهنمایی نحوه ارائه حقایق تاریخی نقش بسیار موثری در شخصیت افراد ایفا میکند. به علت نامناسب دانستن این مفاهیم برای نسل جوان عدهای دست به سانسور این نوع از اطلاعات میزنند. استفاده از کلمه نامناسب کمی بحث برانگیز است و میتواند ما را در یک سراشیبی تند قراردهد و پدیده سانسور را گستردهتر و سیاسی کند.
خودسانسوری
خود داری کردن یک رسانه از انتشار اخبار و یا سایر موارد بدون اعمال شدن مستقیم فشار بیرونی برای سانسور. خود سانسوری در واقع یک نوع عمل پیش گیرانهاست.
رسانهها در شرایطی ویژه (بیشتر برای بقا) دست به خود سانسوری میزنند که این شرایط ممکن است به دلیل فشارهای سیاسی و دینی و… یک کشور باشد. خودسانسوری در کشورهایی که در آنها دموکراسی و آزادی بیان تا حدودی وجود دارد کمتر است.این عمل بیشتر در کشورهای جهان سوم و بیشتر کشورهای اسلامی نظیر ایران دیده میشود که رسانهها مجبور میشوند برای ادامه کار خودسانسوری کنند. مثلاً در رسانههای داخلی ایران هیچ گاه تظاهراتی که بر ضد دولت است (حتی اگر به حق برگزار شده باشد) را پوشش نمیدهند.
سانسور در دنیای امروز :
سانسور در دنیای امروز ما به دو صورت به کار بسته می شود :
سانسور بازدارنده که پیش از انتشار به کار می رود ؛ مثلا در جمهوری اسلامی مراجع نظارتی از به وسیله بخش نامه هایی به رسانه ها مواردی را اعلام می کنند که آنها حق ندارند در مورد آن خبر ، مقاله ، و یا گزارشی را منتشر کنند . از موارد اخیر آن می توان به پرونده قتل دانشجوی پزشکی (زهرا بنی عامری ) و دستور به نشریات مبنی بر عدم پوشش خبری ماجرای سردار زارعی اشاره کرد .
و دومی سانسور کیفری است که بعد از انتشار اعمال می شود . مثلا در مورد چاپ کتابها و روزنامه ها ممکن است به جمع آوری آنها و یا به مجازات عامل آن منجر شود .
از نمونه های جمهوری اسلامی می توان به کتابهای “مرحوم سعیدی سیرجانی” اشاره کرد که پس از چاپ به دلیل اینکه وزارت ارشاد مجوز پخش آنها را نداد آن قدر در انبار ماند که دست آخر مجبور شدند کتابها را به خمیر کاغذ تبدیل کنند .
همچنین موارد بسیاری در جمهوری اسلامی وجود دارد که فردی به دلیل بیان افکارش مجازات شده است . از این نمونه ها در جمهوری اسلامی زیاد وجود دارد و می توان به اکبر گنجی اشاره نمود که به دلیل سخنرانی در کنفرانش برلین پس از بازگشت در فرودگاه بازداشت و به حبس طولانی مدت محکوم شد.
نبودن حدود قانونی برای قدرت حکومت و و سعت دامنه ی قدرت خودسرانه در جمهوری اسلامی منجر به پیدایش حکومتی استبدادی شده که حتی “حقوق طبیعی” مردم نیز آن را محدود نمی کند و نادیده گرفته می شود .انحصار قدرت در دست یک نفر (یا عده ای خاص) و حذف هرگونه نظارت آزادانه جامعه و تلاش برای شکل دادن به جامعه براساس یک ایدئولوژی که فقط آن اجازه مطرح شدن دارد و بسیج همه نیروهای جامعه در راه این هدف به وسیله یکسان کردن آموزش ، نظارت بر فعالیتهای ادبی و هنری و هدایت آن ، از جمله عواملی است که جمهوری اسلامی را نیز در دسته نظام های توتالیتر قرار می دهد که در حوزه های مختلف دست به سانسور می زند.
محل اظهار نظر شما: شما با اين آدرس ها می توانيد با ما تماس گرفته و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:
و يا مستقيماً از وسيله زير استفاده کنيد: (توجه: اين ایميل ضميمه نمی پذيرد) |
New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fxa: 509-352-9630 |