بازگشت به خانه  |   فهرست موضوعی مقالات و نام نويسندگان

فروردين 1387 ـ   آوريل  2008

سکولاريسم انقلابيون يا منجي طلبي جهاني !؟

مديريت سايت باشگاه انديشه

نمي توان رشد منجي طلبي را در سراسر دنيا منکر شد و اينک که بن بستهاي معرفتي بسياري بر فضاي فکري جهان سيطره دارند منجي موعود تنها اميدبخش انسانهايي است که  هنوز گرد و غبار دنيازدگي و ياس محوري بر فطرتهاي حق طلبشان چيره نگشته است .  از طرفي انقلاب اسلامي ايران بلاشک تحولي بود که مي خواست از طريق حرکت در جهت اهداف حکومت مهدوي بر طبق سيره علوي زمينه ساز ظهور انقلاب جهاني آن حضرت باشد . انقلاب اسلامي ايران بر دوش مردم بود و انقلابيون آن هم همين مردمند که آنرا به ثمر رسانيده اند .

اينک قصد داريم تا در ايام ميلاد امام عصر -عج - در بحثي کوتاه به اين سوال مهم و اساسي پاسخ دهيم که آيا گرايش روزافزون همه اقشار و خصوصا مذهبي ها در کشور ما به مساله ظهور امام زمان -عج- در راستاي جريان منجي طلبي جهاني است و يا عوامل ديگري نيز در رشد آن نقش دارند ؟

براي اثبات روند رو به رشد گرايش مردم به امام زمان -عج- اقامه دليل لازم نيست چون با تورق نشريات مسجدي ، دانشجويي، دانش آموزي و . . . و مراجعه به کتاب فروشي هاي نقاط مختلف کشور مي توان حجم بسيار زياد توليداتي با اين موضوع که مورد استقبال چشمگير مردم واقع شده اند را به وضوح مشاهده کرد. به اين مساله دعاهاي ندبه و ختم صلواتها و جلسات متعدد مهدويت را اضافه کنيد و ميزان توجه مردم به جشن نيمه شعبان را با ساير جشنها مقايسه نمائيد .

حال ، اين مسائل چقدر سالم و لازم و چقدر ناسالم و منحرف کننده اند بحثي است که جاي طرح آن اينجا نيست اما آنچه در اينجا بايد مورد توجه قرار گيرد بررسي ريشه هاي گرايش خاص به اين موضوع است که بعنوان يک نشانه مورد بحث و بررسي قرار خواهد گرفت .

دقت کنيم که گسترش توجه به حضرت ولي عصر -عج - و مساله ظهور ايشان در صورتي که برآمده از مباني و خواستگاههاي صحيح خود باشد قابل توجه ، سازنده و لازم خواهد بود اما اگر اين مساله بمثابه واکنشي به يک سرخوردگي گسترده اجتماعي يا برآمده از جريانات فکري انزواطلب و ناسالم باشد نمي تواند بعنوان جرياني مثبت مورد ارزيابي قرار گيرد .

بي شک نمي توان ناکارآمدي حکومت ديني در دستيابي به اهداف ترسيم شده آرمان خود و سرخوردگي و نااميدي ايجاد شده از اين مساله در ميان مردم و بخصوص مذهبي ها را ناديده گرفت هرچند نمي توان همه رشد جريان مهدي طلبي در کشور را به اين عامل وابسته دانست .

اما آنچه مسلم است کاهش اميد وارثان انقلاب از به ثمر رسيدن آرمانهاي انقلاب ، مردمي که دين بعنوان عامل اصلي هويت ايشان مي باشد را نه از دين که از دين سياسي يعني انقلاب زده مي کند و اين يعني خطرناکترين تهديد براي انقلاب هويدا شده است :  سکولاريزم !

انقلاب اسلامي با نفي دو جريان التقاطي و ارتجاعي پديدار شد . جرياناتي که بنحوي علمدار جدايي دين از سياست بودند و حاکميت دين بر حکومت و اجتماع را نفي مي کردند . حال اگر سکولاريزم ناشي از ناکارآمدي نظام غلبه يابد انقلاب اسلامي خود به خود قلب ماهيت شده ، به آنچه براي نقض آن آمده بود بدل مي گردد.

لذاست که متاسفانه از اين پس بجاي رشد فعاليتهاي مثبت و سازنده بايد منتظر گسترش فردگرايي و پرداختن مومنان به عبادات و وظائف فردي و ظواهر ديني باشيم و حتي انتظار موعود در اين شرايط نيز انتظاري محرک ، فعال و التزام آور نخواهد بود .

ناگفته نماند که جريان منجي طلبي جهاني نشانه اي از ناکارآمدي تفکر انسان محور غربي و شکست انديشه هاي بشري است که اساسا خواستگاهي متفاوت با آنچه در حکومت اسلامي ما مي گذرد خواهد داشت هر چند ريشه ناکارآمدي ها در کشور ما نيز عدم توجه به آموزه هاي دين ، عدم توليد فکر ديني و گرته برداري نعل به نعل از تفکرات وارداتي غربي و شرقي است . . .

تاکيدات مکرر رهبر انقلاب و هزار و يک دليل واضح تر از روز ديگر، همه و همه اذعان دارند که امروز بزرگترين مساله براي نظام اسلامي چه در داخل و چه در عرصه بين المللي، اثبات کارآمدي دين در عرصه حکومت است و اين مهم جز از طريق توليد فکر ديني و نظريه پردازي مبتني بر آموزه هاي دين (جنبش نرم افزاري) و اصلاح حاکمان و ساختارهاي ناعادلانه موجود (عدالت خواهي) ميسر نخواهد شد . حال چرا عده اي هنوز به طرح اولويتهاي خودساخته ! روي مي آورند و به همه اين مسائل مهم بي مهري مي کنند مساله اي است که جاي تامل بسيار دارد !؟!

برگرفته از سايت «باشگاه انديشه»:

http://www.bashgah.net/pages-5451.html

بازگشت به خانه