بازگشت به خانه  |   فهرست موضوعی مقالات و نام نويسندگان

 فروردين 1387 ـ   آوريل  2008

 

تجربه سه دهه حکومت دینی

رضا فانی یزدی

 

rezafani@yahoo.com

 

در هشتمین دوره از انتخابات نمایندگان مجلس شورای اسلامی، شورای ‏نگهبان با حذف چهره‌های اصلی گرایش اصلاح طلب حکومتی و قلع و قمع کاندیداهای نمایندگی که به زعم آنها ‏التزام به اسلام و قانون اساسی را نداشته از پيش از انجام انتخابات تکلیف انتخاب بیش از ۲۰۰ کرسی از مجموع کرسی‌های ‏مجلس را تعیین کرده بود.

دامنه حذف اینبار بقدری محدود شده بود که حتی افرادی همچون محمدرضا عباسی فر با سابقه ۱۲ سال عضویت در ‏شورای نگهبان، هشت سال عضویت در مجلس خبرگان و ۸ سال نمایندگی مجلس شورای اسلامی و سالها ریاست ‏دیوان عدالت اداری کشور و مشاور ریاست جمهوری و همچنین مشاورت رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام را ‏نیز در برگرفت. بعد از سه دهه معلوم شد که او به اسلام التزام نداشته و یا بعد از سه دهه تجربه حکومتی دینی از ‏التزام به اسلام خارج شده است.‏

بسیاری از وزیران، نمایندگان سابق مجلس شورای اسلامی،‌معاونین ریاست جمهوری های گذشته دادستانها و ‏قضات و حاکمین شرع دادگاه های اسلامی و مقامات مسئول زنداهای کشور و بقول دوستی بازجوی سابق او در ‏شهر ساری نیز مورد غضب شورای نگهبان قرار گرفتند و در بررسی پرونده های آنها، دلایلی دال بر عدم التزام ‏عملی آنها به اسلام پیدا شد و از شرکت آنها در انتخابات هشتمین دوره برای مجلس شورای اسلامی جلوگیری به ‏عمل آمد.‏

پدیده بسیار جالبی است. در مملکت امام زمان،‌ تحت حاکمیت نظام اسلامی و آموزه‌های امام خمینی و تحت تبلیغات ‏‏۲۴ ساعته و ۳۰ ساله مقامات حکومتی در تعریف و تمجید اسلام و فواید دین، شورای نگهبانش کشف کرده است ‏که بسیاری از رهبران و مسئولین گذشته این مملکت که برخی از آنها در مقام قضاوت و یا دادستانی بسیاری از ‏جوانان کشور را به اتهام خروج از دین و یا قیام علیه حکومت دینی به اعدام محکوم کرده بودند،‌ امروز التزام شان ‏بر اسلام مورد پرسش قرار گرفته است. عضو شورای نگهبان و مجلس خبرگان یا وزیران کابینه‌اش که سالها ‏سرنوشت امت اسلام و بلاد اسلامی را در کف اختیار گرفته بودند، امروز نامسلمان از آب درآمده‌اند.‏

در مملکتی که وزرا و وکلایش بعد از سه دهه حکومت به نام اسلام، امروز التزامشان به اسلام زیر سوال است از ‏دیگران چه انتظاری باید داشت. مردم کوچه و بازارش حتما همه بی دین و ایمانند و روشنفکرانش صدالبته ضد ‏دین و کافر و حربی. آنوقت رهبر از مردم می‌خواهد که در انتخابات شرکت کنند و گروهی دیگر را که معلوم ‏نیست چهارسال دیگر آیا هنوز التزام عملی به اسلام دارند را به مجلس شورای اسلامی برگزینند.‏

بسیار تعجب‌آور است که روحانیت شیعه در مقابل چنین عملکرد نابخردانه رهبر حکومت در جمهوری اسلامی ‏ایران سکوت اختیار کرده و متوجه آن نیست که ایشان با این تنگ‌نظری نه تنها زیرپای خویش را خالی کرده، که ‏تمامی آنها و آینده ایشان را به قهقرا می برد.‏

شاید هم برای سکولارها در کشور ما طلیعه امید آنست که حکومت اسلامی دارد چنان ضربه‌ای به اسلام و بویژه ‏اسلام سیاسی می‌زند که آن را برای همیشه به خلوت خانه‌های مومنین برده و دیگر کمتر کسی دراین مملکت ‏جرات آن را داشته باشد که با ادعای اسلامی در جهت تحقق ارزش‌های دینی در جستجوی حکومت دینی برآید.

تجربه سه دهه حکومت دینی‏

هم اکنون سه دهه از عمر حکومت دینی می‌گذرد. در یک کشور اسلامی که مدعی حکومت دینی است بزرگترین ‏مراجع دینی آن همچون آیت‌الله شریعتمداری، قمی وشیرازی و مرعشی در سالهای اولیه پس از انقلاب و آیت‌الله ‏منتظری و طاهری و بسیاری دیگر از رهبران مذهبی در سالهای بعدی یکی پس از دیگری به ضدیت با حکومت ‏دینی متهم گردیده و عملا التزام آنها به اسلام و حکومت دینی (یعنی تجسم اسلام در عمل) زیر سوال رفته و مورد ‏غضب حکومت قرار می‌گیرند. چه بسیاری از روحانیون و طلبه‌ها که در این سه دهه در دادگاه‌های ویژه ‏روحانیت محاکمه شده و از اعدام تا زندانهای کوتاه و طویل المدت و یا حصرخانگی و یا تبعید محکوم شده اند که ‏همه از کسانی بودند که برای تحقق حکومت دینی سالها مبارزه کرده و پس از انقلاب اسلامی سالها در مراکز ‏اداره قدرت نقش موثر ایفا کرده بودند و امروز خارج از دین، منکر وحی و عامل سیاسی حکومت های غربی ‏محسوب می‌شوند.‏

تحلیل و بررسی در این زمینه احتیاج به وقت کافی و دسترسی به اسناد و مدارک لازم دارد. اما حداقل با توجه به ‏آنچه در حافظه شفاهی ماست می توان گفت در کمترین دورانی از تاریخ یعنی حداقل در کشور ما رهبری دینی در ‏یک زمان محدود ۳۰ ساله اینهمه مورد اتهام و بی مهری از طرف دستگاه حکومتی قرار گرفته است. در هیچ کجا ‏از تاریخ معاصر یا چندصد ساله گذشته در کشورهای اسلامی و بویژه کشورهای شیعه، مراجع تقلید در نمایش‌های ‏تلویزیونی مجبور به عذرخواهی از مردم و اعتراف به خیانت به کشور و دروغ‌گویی نشده‌اند (آنچه بر آیت‌الله ‏شریعتمداری رفت) یا خویشاوندان آنها به اتهام قتل و جنایت توسط دادگاهها به اعدام محکوم نشده بودند (مهدی ‏هاشمی وقضیه آیت‌الله منتظری) و یا خانه‌های آنها مورد هجوم و سنگسار واقع نشده و درب خانه‌هایشان از جاکنده ‏نشده است (ماجراهای آیت‌الله منتظری) و یا به ساده لوحی و ابزار دست نیروهای بیگانه و جریانات سیاسی متهم ‏نشده بودند و یا که فرزند امامشان را در یک توطئه قدرت به قتل نرسانده بودند (قتل سید احمد خمینی).

تجربه سه دهه حکومت دینی در ایران گرچه از یک طرف هدفش را گسترش و اشاعه دین نه تنها در کشور که در ‏منطقه و جهان قرار داده است، اما از طرف دیگر چنان رفتاری را با بخشی دیگر از روحانیت شیعه مرتکب شده ‏که معتقدین به دین و بویژه آنها که به دنبال تحقق حکومت دینی بودند را به شدت در استمرار اندیشه حکومت دینی ‏دچار تزلزل کرده است. اتهام عدم التزام عملی به اسلام به تعداد بسیاری از ائمه جمعه و روحانیون و مسئولین ‏حکومتی دینی گرچه دراین مرحله زمانی رقبای رهبری حکومت را از عرصه قدرت سیاسی حذف می‌کند، اما در ‏نهایت اعتماد مردمی را که پشت سر این آقایان نماز اقامه می‌کردند و به حکم ایشان و به نام اسلام آدم می‌کشتند و ‏یا جانشان را برکف نهاده و در جبهه‌های جنگ برای حفظ «بیضه اسلام» به دستور آقایان در جهاد مقدس شرکت ‏می‌کردند سلب می‌کند. شورای نگهبان که رقبای سیاسی خود را از قدرت حکومتی تحت عنوان عدم التزام عملی ‏به اسلام حذف می‌کند،‌در حقیقت اسلام را بر شاخه نشانده وبن آن را می برند.‏

 

خیانت به دین،‌ جاسوسی و مزدوری بیگانگان

اگر شورای نگهبان و روحانیت مصدر امور و اطرافیان مقام رهبری به واقع به آنچه مدعی آن هستند باور دارند و ‏خود را معیار تشخیص مسلمان بودن و غیرمسلمانی می‌دانند و این همه از خدمتگزاران اسلام و امام و حکومت ‏دینی (*) را به عدم التزام به اسلام،‌ خیانت به دین،‌ جاسوسی و مزدوری بیگانگان متهم نموده‌اند،‌ باید به آنها دست ‏مریزاد گفت که حکومت آنها و نظام دینی حاصل از آن، چه نظام جاسوس پرور و خائن پروری بوده است که ‏کسانی را که سالها برای دین و حکومت دینی همراه آقایان مبارزه کرده‌اند، پس از فقط سه دهه آنهم با همه مواهب ‏قدرت که در اختیار داشتند و جان و مال و ناموس مملکت در اختیارشان بود چنین فاسد و بی دین کرده است. حال ‏باید دید مردمی که از قدرت و مواهب آن بی بهره بودند به چه بی دین ها و کفاری مبدل شده اند. ‏

شایستگی مدیریت سیاسی این آقایان همین بس که محصول حکومت دینی ایشان پس از سه دهه متهم کردن مراجع ‏دینی و کادرهای حکومتی و شخصیت‌های روشنفکر دینی ایشان به جاسوسی، خدمت به بیگانه و عدم التزام به ‏اسلام است.‏

 

(*) ادعای خود حذف‌شدگان است که همه همچنان خود را پیرو اسلام، دنباله رو امام خمینی و آموزه‌های ایشان و ‏حکومت دینی می‌دانند. ‏بکار بردن عباراتی همچون «امام» و غیره از آن جهت است که توسط هر دو گروه درون حکومت به همین گونه ‏بکار برده می‌شود. ‏

 

برگرفته از سايت «ايران امروز»:

http://www.iran-emrooz.net/index.php?/politic/more/15605/

بازگشت به خانه

محل اظهار نظر شما:

شما با اين آدرس ها می توانيد با ما تماس گرفته

و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:

admin@newsecularism.com

newsecularism@gmail.com

 

و يا مستقيماً از وسيله زير استفاده کنيد:

(توجه: اين ایميل ضميمه نمی پذيرد)

 

نام شما:

اگر مايل به دريافت پاسخ هستيد آدرس ای - ميل خود را ذکر کنيد:

پيام شما:

بازگشت به خانه

 

New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fxa: 509-352-9630