|
||
|
||
دربارهء سکولاريسم | دربارهء ما | تماس | سال سوم ـ شماره 828 ـ دوشنبه 2 فروردين 1389 ـ 22 مارس 2010 | کوتاه و گويا | عکس و مکث آرشيو صفحه اول | فهرست کليهء مقالات | اين نشريه دوشنبه ها، چهارشنبه ها و جمعه ها به روز می شود | کتابخانه | عکس و کاريکاتورانتخابی |
||
سال 1388 اينگونه آغاز شد تا در به آتش کشيدن فتوای خامنه ای پايان گيرد
قدمت نوروز ـ كه روز اول سال است ـ سر به هزاره ها مي زند. مثلاً، بنا بر حسب سالشماری كه امروز زرتشتيان دارند سال 3748 آغاز مي شود، اما با در نظر گرفتن اينكه نوروز حتا از دين زرتشت هم قديمي تر است، چگونه می توان هزاره ها را از کهن سالی آن کاست و با هجرت محمد از مکه به مدینه قرین اش ساخت؟ اگر به تصاوير یازمانده در تخت جمشید، که مراسم نوروزی را نشان می دهند، از روی خرد و دقت، نگاهی بیندازیم، نمایندگان امپراتوری بزرگ پارس را می بينيم که با پیشکشی ها از پلکان های تخت جمشید بالا می روند. چه سندی مستندتر از اين پلکان ها وجود دارد که بتوان از روی آنها مراسم نوروزی را دست کم در دورهء هخامنشی تعیین کرد؟ >>>
من، با احتياط تمام، که دلايلش را توضيح خواهم داد، ورود اصلاح طلبان دين باور را به قلمرو خواستاری حکومتی سکولار برای ايران خوش آمد می گويم و، بی آنکه وارد بحثی در مورد اينکه تک تک آنان تا چه حد در استقرار حکومت فعلی مذهبی در ايران نقش داشته و مؤثر بوده اند، و جايگاه آنان در ايران سکولار آينده کجا خواهد بود، و يا حتی «دليل» و «مشوق» آنان برای پيوستن علنی به اردوگاه سکولارها چيست، نشده و اقدام آنان برای اعلام موضع در راستای برحق دانستن خواست حکومت سکولار در ايران را قدمی مؤثر در راه رسيدن به يک مفاهمهء اصولی و يک گفتمان ملی ارزيابی می کنم، اما... >>>
تبريک به حضرت آيتالله العظمی خامنهای، دامت برکاته حضرت آيت الله العظمی خامنه ای، دامت برکاته؛ فرارسيدن نوروز باستانی را - که چشم نداريد آن را ببينيد و بدن تان کهير می زند از شنيدن اسم آن - به شما تبريک و تهنيت عرض می نمايم. می گويند اول هر سال جديد، بنشين دفترِ حسابْ کتابِ سال پيش را جلوی روی خودت باز کن و ببين چقدر سود کرده ای چقدر زيان. متاسفم که به عنوان کسی که سال ها در کار حساب و کتاب بوده ام و کار کردن با برنامه های اکسل و لوتوس را بلدم به اطلاع برسانم که دفترْ دستکِ جناب عالی ارقام قرمز وحشتناکی نشان می دهد، با کلی صفر که معلوم نيست ده تاست، بيست تاست، چند تاست، و به طور خلاصه طول و عرض اش از ضرر و زيان شرکت آی.بی.ام در دهه ی هشتاد ميلادی هم بيشتر است. شما با اين حکومتداری تان با عرض معذرت و پوزش، گند زديد به هر چه حکومتداری و بخصوص حکومتداریِ اسلامی و دينی، و من البته از اين بابت از شما متشکرم – و گمان می کنم جناب آقای دکتر نوری علا هم با تمامِ دشمنیِ تئوريکی که با شما دارند از شما متشکر باشند - چون کار کسانی را که سال ها گلو پاره می کردند که کار مُلک با دين و مذهب نمی گردد راحت کرديد و عملا نشان داديد که با دين و مذهب مملکت را نمی توان اداره کرد و اگر غير از اين بينديشيم چه بلايی بر سر ما خواهد آمد. من به نوبه ی خود از شما به خاطر اين روشنگری تشکر و قدردانی می کنم و اميدوارم آن قدر زنده باشيد که محصول بادی را که کاشته ايد بدرويد و لذت ببريد. سرتان سبز، افکار تان سبز، زبان تان سبز [با دو ابروی پر پشت که به علامت بدجنسی و شوخی بالا انداخته می شود]. ضمناً به عنوانِ تبصره ی تبريک عرض می شود من که برای پريدن از روی آتش چهارشنبه سوری هميشه تنبلی می کردم، امسال به خاطر نظر بسيار جامع و علمیِ شما در باره چهارشنبه سوری هر جا آتش[ديدم] از رويش [پريدم]. به حول و قوه ی الهی. (پيوند به پيام نوروزی دو سال پيش ف.م. سخن به خامنه ای >>>)
در جریان تدارکات تظاهرات دولتی 22 بهمن در خبرها آمده بود که خامنه ای به افسردگی حاد دچار شده و بادنجان دورقاب چین هایش با تمام قوا می کوشند با نمایشات پرهزینه ای چون تظاهرات اتوبوسی و بزرگنمایی اغراق آمیز آن (شرکت 50 میلیون نفر) روحیه او را بالا ببرند. این تظاهرات فرمایشی، که با صرف ده ها میلیارد تومان از کیسه مردم ایران برگزار شد، اگر هم اثری در بالا بردن روحیه سیّدعلی خامنه ای داشت، این اثر با برگزاری باشکوه جشنواره نور و شادمانی چهارشنبه سوری دود شد و به هوا رفت و باردیگر درماندگی مقام عظما را به نمایش گذاشت! >>>
مطابق بررسی های طاقت فرسای فدوی، اجرای این سنّت، پس از چندین قرن تعطیل، به همّت حکومت اسلامی است که دیگر بار به مرحله اجرا در می آید. یعنی همین حکومتی که به مخالفت با نوروز و ممانعت با اجرای آداب و مراسم آن، بارها متهم و بلکه محکوم شده است، حکومتی که به فاصله ی اندکی از استقرارش، با آن همه کار و گرفتاری، در نخستین نوروز به اجرای این سنّت مهم یعنی «میرنوروزی» ـ البتـّه با اندک تغییرات ـ همّت گماشت و این همان نکته ی ظریفی است که از چشمان نه چندان تیزبین مُورخین و منتقدین جانبدار و به نظر فدوی، مُغرض عمداً بـه دورمـانـده اســت. >>>
بدیهی است که در چنین شرایطی برگزاری پرشکوه وگسترده وپای کوبی و رقص و دادن شعارهای مرگ بردیکتاتور، آشکارا حاوی پیام محکمی بود به سیاست رعب افکنی رژیم؛ تا بخاطربسپارد که با توسل به حربه ترس و مرگ نخواهد توانست آتش اعتراضات مردمی را خاموش کند. بنابه ضرب المثلی که می گوید "هرچه که آخرش خوب ؛ همه اش خوب"؛ روند آخر مبارزه در سال 88 - سالی بیاد ماندنی در دفتر مبارزات مردم علیه نظام جمهوری اسلامی - در ترکیبی آکنده از رقص و پایکوبی با شعارهای مرگ بر نظام و سرانش، به پایان رسید. با توشه ای از اعتماد به نفس تازه؛ و با این بشارت که مبارزه تا پائین کشیدن استبداد و استقرار دموکراسی واقعی ادامه خواهد یافت. >>>
از نگاه ورزی کسی مثل امیر کبیر با دیکتاتوری مشکلی ندارد، بلکه تمام مشکل او این است که دیکتاتور، دین دار و دین محور نیست و بر اساس آموزه های دینی عمل نمی کند. برای همین است که کارگردان سعی می کند تا همهء اعمال و نظرات امیر کبیر را در همین راستا مصادرهء به مطلوب کند؛ اعمالی که مهم ترین آنها برخورد خشن و فیزیکی امیر کبیر با سید علیمحمد باب و حذف دگر اندیشان دینی به زور شمشیر است. در حالی که مطابق با واقعیات تاریخی، امیر کبیر صرفاً بر اساس صلاحدید های سیاسی و حکومتی و به قصد جلوگیری از آشوب و هرج و مرج این اقدامات را انجام می داده، طوری وانمود می شود که انگار حذف دگر اندیشان در نزد شاه و صدر اعظم ریشه ای مذهبی داشته است. علاوه بر این، با نادیده گرفتن شرایط آن دوره و تفاوت های بنیادین در ساختار قدرت و حکومت، این سریال بنا دارد تا از طریق یک قیاس مع الفارق، قلع و قمع دگر اندیشان مذهبی در قرن 21 را اقدامی امیر کبیری جلوه دهد. >>>
امروز در کشور ما یک اپوزیسیون بسیار پیشرو در برابر یک حکومت فاشیست قرارگرفته است. من با این که از طرفداران جنبش سبز نیستم، از طرفداران بسیار استوار جنبش سبزیها هستم؛ به این معنی که به نظر من جنبش سبز مانند جمهوری اسلامی دقیقاً مشخص نیست چه میخواهد بگوید، من طرفدار جوانانی هستم که به جنبش سبز پیوستهاند. جنبش سبزیها بزرگ ترین امید زندگی من هستند. من در تمام طول زندگیام هرگز این اندازه امید به آیندهی ایران نداشتهام. جوانان باارزش جنبش سبزی صاحبان آیندهی کشور ما هستند، صاحبان قرنهای متوالی که در کشور ما خواهد آمد. تمام کشته شدگان جنبش سبزی تاکنون زیر سی سال داشتهاند؛ جوانانی بودهاند که در آیندهی خود هیچ نقطهی روشنی نمیدیدند- هیچ روشنی شخصی، شغلی، اجتماعی؛ جوانانی که اصلاً زندگی نکردهاند. آنچه آنها را این اندازه دلیرکرده، حقیقتی است که خواست هر انسان در هر کجای جهان است، و آن حقیقت حق زندگی کردن است. حقیقتی که به هیچ سرکوبی نخواهد باخت. >>>
دختر و پسر کنار هم باشند میل شان به ازدواج کم می شود حاجيه خانم قدسيه سرخه اي همسر آیت الله مهدوی کنی به گزارش سايت عصر ایران، حاجيه خانم قدسيه سرخه اي همسر آیت الله مهدوی کنی رئیس دیرین دانشگاه امام صادق (ع) مسولیت واحد خواهران این دانشگاه را برعهده دارد. وی در گفت وگویی با نشریه پنجره ضمن دفاع از ایجاد واحد دانشگاهی کاملا زنانه در دانشگاه امام صادق (ع) به تشریح ابعاد فضیلتی این اقدام و تفکیک جنسیتی در این دانشگاه می پردازد. رئیس واحد خواهران دانشگاه امام صادق (ع) در این گفت وگو درباره شکل گیری این واحد گفت: وقتي يك استاد خانم، كنار يك دانشجوي دختر قرار مي گيرد، بهتر مشكلات همديگر را درك مي كنند و به يكديگر كمك مي كنند. به علاوه از آنجا كه دانشگاه ما اولين دانشگاهي بود كه تماما توسط خانمها اداره مي شد و هيچ الگويي در برابر خود نداشتيم، در اجراي تمام بخش ها از انتشارات گرفته تا كارهاي پژوهشي، وقت و نظم و دقت خاصي صرف شد.
بقيه در ستون مقابل
|
تحويل سال، پشت ديوارهای اوين
نمیدانم چرا بهار امسال فکرم به سوی نخستین بهار آزادی کمانه میکند. گیریم که زمانه زيگ زاگ های غريبی زده و به جهتی رفته که هيچ کس انتظارش را نداشت. شاید از این روست که آسمان بهار امسال ایران از تمام سی سال گذشته پرستاره تر است. شاید از این روست که سال پشت سر بزرگترین و استوارترین گام آگاهانه ای بود که ایرانیان در راه تحقق رویای آزادی در صد سال گذشته به پیش نهادند... >>>
هدف نهايي خود را در سال آينده، "جراحي دو نهاد دين و دولت" قرار خواهيم داد. ديني كه براي بقاي قدرت يك حكومت، حكم ترور و قتل و شكنجه و تجاوز مي دهد، دين نيست و اگر نمي خواهد بيش از اين آلوده شود، بهتر است به جايي برود كه سيم اتصال با خداوند نيازمند پول دولت و رانت شكر و تجارت نفت نيست؛ بلكه در قلب هاي پاك مردم، آماده وصل به خداست. آن وقت هر دولتي كه انتخاب مي شود، بايد بدون هيچ بهانه اي به رفع احتياجات مردم مشغول شود. اگر توانست بماند و اگر نتوانست با عذرخواهي برود. >>>
نگاهی به مصاحبه خانم امیری با دکتر سروش آقای سروش میگوید: «اگر در یک نظام رای گیری تندرست، دموکرات های مومن رأی برتر را بیاورند و بر اریکهء قدرت بنشینند، در این صورت غیردینداران نباید خائف باشند که دینداران دموکرات حق آنها را خواهند خورد، یا قوانینی به تصویب خواهند رساند که آنها را به منزلهء یک اقلیت درجهء دوم در جامعه درخواهند آورد.» چرا نباید بترسیم؟ صادقانه بگویم که سکولارها، چه تهآتیست، چه خداباور، چه دیندار (مسلمان شیعه و سنی، مسیحی، یهودی، بهایی و زرتشتی)، همه میترسند. زیرا شما به صراحت گفتهاید که ما نباید اسلام را با مسیحیت قیاس کنیم یعنی «سکولاریسم» شما با سکولاریسم جهان مسیحی (که ما میشناسیم و قبول داریم) متفاوت است. >>>
نفت صد دلاری هم مشکل ایران را حل نمی کند شرایط فعلی را به دست هرکس بسپارید، وحشت زده میشود. اما هر مشکل اقتصادی راه حلهایی هم دارد. البته شما ممکن است راه حلی را مطرح کنید که یک مشکل را حل کنید، اما مشکل دیگری به وجود بیاید. این یک پدیدهء اقتصادی است. مثلاً، میخواهید تورم را کم کنید، بیکاری افزایش پیدا میکند. میخواهید سوبسیدها را بردارید، تورم بالا میرود. ولی نمیتوان گفت که دولت بیگناه است و نمیداند چه کار باید بکند. خود این دولت، به وجود آوردندهء تمام این مشکلات است. عدم سرمایه گذاری در داخل مملکت، وارد کردن کالا از بیرون به جای تشویق کردن تولیدات داخلی، و واردات کالاها از طریق سپاه و بنیادهای مختلفی که با دولت احمدی نژاد ارتباط نزدیک دارند، نمونه هایی از اقدامات دولت هستند که در به وجود آوردن این شرایط نقش داشته اند. >>>
سالی که رفت، سالی که نو میشود سرانجام زمستان جمهوری اسلامی شکست. تجربه چند ماه گذشته برای نسل جوان تجربهای تعیینکننده است تا طی آن با یک باور تحمیلی وداع کند و به یک باور جدید برسد: جمهوری اسلامی سرنوشت او و ایران نیست. میتوان در برابرش مقاومت و مبارزه کرد. میتوان شرایط را تغییر داد. میتوان توجه جامعه جهانی را به کیفیت دیگری در داخل ایران جلب کرد و تصویر دیگری از ایران به نمایش گذاشت که کشورهای قدرتمند جهان حاضر باشند بر سر آن قمار کنند و در ارزیابیهای خود نسبت به ایران و نقش آن در خاورمیانه بازنگری کند. >>>
مدعیات تو خالی ِ «پشتيبانان سکولار جنبش سبز» متشکل شدن بخش سکولار جنبش سبز در مقابل بخش سیاه مذهبی و بشدت ارتجاعی آن، بخصوص خواست انحلال کامل جمهوری اسلامی می تواند مایه خوشحالی و گامی مثبت و رو به جلو ارزیابی شود. اما آنچه که این خوشحالی را به یاس تبدیل می کند، مدعیات تناقض آمیز و راه و رویه ایست که بیانیه برای تحقق اهداف خود پیشنهاد می کند تا جائیکه انسان را نسبت به جدیت این گروه نسبت به اهداف بیان شده اش بشدت دچار تردید و ناباوری می نماید. از جمله بیانیه اعلام می کند احتمالا بدون توسل به خشونت و زور، می توان جمهوری اسلامی، حکومتی را که برای هر کس روشن است که تنها به مدد زور و خشونت خود را حفظ کرده است، بطور کامل منحل نمود. توهمی که همه ی خوشبینی ما را به اینکه در جنبش سبز اکنون نیروئی بپا خواسته است تا بجای اصلاح، آنرا بطور کامل منحل کند، نقش بر آب می سازد. >>>
آقای نوری علا، شما خیلی از واقعییات به دور هستید مدرس همان جوانانی که امروز به حق ستایش شان می کنند جناب آقای نوری علا؛ مقاله «سال پسا اسلاميزم؟» شما را خوندم واز ابتدا امیدوار شدم که با واقع گرایی جدیدی از شما روبرو هستم. باید بگویم که این گمان من به زودی به یاس گرایید. اول از هر چیز خاطر شما را جمع کنم که بنده هیچ علاقه ای به حکومت مذهبی ندارم و من هم مثل شما خیلی زود در اوائل انقلاب به شیادی خمینی پی برده و از او و برنامه هایش بیزار شدم. معتقدم که در ایران فقط حکومتی که بر مبنای منشور حقوق بشر و سکولار است آینده ای در ایران خواهد داشت. همچنین معتقدم که این هم به دلیل تجربه ای است که حکومت دینی متاسفانه با همه هزینه هایش برای ملت به جای گذاشت می باشد. اما آقای نوری علا شما خیلی از واقعییات به دور هستید من مدرس همان جوانانی هستم که امروز همه به حق ستایششان می کنند. آنها می دانند و درک کرده اند (بر خلاف شما ) که این راه و هدف یک پروسه است. پروسه ای که از مسیر همین خاتمی ها و موسوی ها و ده ها اصلاح طلب زندانی که هر روز خود و خانواده آنها در حال پرداختن هزینه های گزاف و به قیمت جان هستند می گذرد. آنها کاری به امام عزیز گفتن موسوی و ... دیگران ندارند و چه بسا چون خود من چندش شان می شود ولی به صداقت و شجاعت و ایستادگی آنها ایمان دارند چون علا رغم شما در لانه درندگان با دیکتاتور در نبردند. این نسل شما ها را پشت سر گذشته و شما ها شدید مثل بعضی از مذهبی هایی که هر وقت یک پدیده علمی یکی از اصول اخلاقی در اسلام را ثابت می کند به به و چه چه می کنند که هزار و سيصد سال پیش اسلام اینرا پیش بینی کرده است ولی از خود نمی پرسند که چرا اگر پیش بینی را و نقشه را داشته اند خود به دنبال کشفش نبوده اند! تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل. یک درد آشنا (البته به نظر خودش!)
اگر اصلاحطلبان ادعای دموکرات بودن دارند و انحصارطلب هم نیستند باید بپذیرند که اپوزیسیون سازمانهای خود مانند همین «انجمن های سکولار» را داشته باشند و آنها هم در داخل ایران گروه های خود را. اینها همه با هم در قالب یک جنبش ملی کار کنند. از طرف دیگر به مانند هشت پا برسر هر چه که کمی مطرح می شود چنباتمه نزنند و سعی نکنند که آنرا مصادره کنند و مرحم بر روی زخم اضطراب درونی و مسکنی بر سلطه جوییهای خود بگذارند. اگر اکنون چنین نمیکنند اپوزیسیون هم باید بداند که اینان فردا هم چنین نخواهند کرد و میتوانند با قدرت بیشتری بر سر مواضع خود هم بایستند. بنابراین بهتر است اپوزیسیون از امروز حساب خود را بکند. >>>
متن کامل نطق افتتاحيهء کنگره دوازدهم جبهه مشارکت کنگرهای که از برگزاری آن جلوگيری شد جبهه مشارکت ايران اسلامی جز برای اين تاسيس نشد تا اهداف مقدس انقلاب اسلامی و راه امام عزيز را بپيمايد و از انحراف در اين مسير جلوگيری کند. هدف ما تحقق تام و تمام قانون اساسی و استيفای حقوق ملت بوده است که در شعارهای جاودان " ايران برای همه ايرانيان " و " معنويت، عدالت و آزادی " تجلی کرده است. ما امروز نيز بر اين عهد خود هستيم و نه به سودای قدرت که به اميد اصلاح در اين مسير گام نهاده ايم. فشارهای سخت و جانکاه بر حزب نه سبب شده است ما از اين اهداف دست بکشيم و به کنج عزلت بگريزيم و نه باعث شده است نسبت به عاملان اين ظلم ها کينه به دل گيريم و درصدد انتقام باشيم؛ بلکه با دورانديشی تاريخی بر اين باور بوده و هستيم که برای رسيدن به آن اهداف مقدس، اين جفاها را بايد تحمل کرد و گذشت... >>>
نقدی بر بیانیهء جبههء مشارکت و دیدگاه آنها از جنبش مردم را دعوت به مصالحه کردند. مردم را دعوت به نشان ندادن قدرت خود کردند. با تمام نیرو از سرازیر شدن سیل خروشان حرکت مردم در خیابانها جلو گرفتند و آنها را به آرامش و متمدن بودن دعوت کردند. و در آخر، در 22 بهمن، از آنها خواستند که حتی جلوۀ سبز خود را نیز فرو ریزند و تبدیل به شیری شوند بی یال و دم و اشکم. آن هم نه برای اینکه این رژیم خونخوار آرام گیرد، بلکه بخاطر آنکه مردم را از دیدن قدرت خود و یافتن اطمینان به نفس بازدارند. آنها که در طی این سی و یک سال بخشی از این حکومت جبار بوده و هنوز هم هستند بیشترین وحشت را از این دارند که روزی مجبور به پاسخگوئی خود به مردم باشند… >>>
نشريهء اينترنتی اخبار روز ده ساله شد یکشنبهء هفتهء پيش، بمناسبت ده سالگی نشريهء «اخبار روز»، از طرف همکاران و یاران این سایت جشنی غیررسمی در شهر کلن برگزار گردید که ده ها تن از همکاران و دوستان اين نشريه از کشورهای نروژ، دانمارک، فرانسه، هلند و شهرهای مختلف آلمان در آن حضور داشتند. همچنین عده ای از روزنامه نگاران، فعالین سیاسی و دانشجویی نسل جدید که به دنبال حوادث اخیر از کشور خارج شده اند، از جمله میهمانان این جشن بودند. در ابتدای مراسم، آقای «ف. تابان»، سردبیر اخبار روز، طی سخنانی از همه ی همکاران اخبار روز که در ده سال انتشار، آن را یاری داده اند تشکر کرد و یادآور شد که بسیاری از نویسندگان اخبار روز در ایران، امروز تحت فشار و در زندان های جمهوری اسلامی گرفتار هستند. تابان در سخنان خود خواهان آزادی این اعضای دربند خانواده ی اخبار روز و همچنین کلیه ی زندانیان سیاسی ایران شد. سپس آقای خسرو باقرپور، شاعر و دبیر تحریریهء اخبار روز، از غلامرضا بقایی، از نویسندگان اخبار روز که در سال ٨۵ در استرالیا بر اثر سکته ی قلبی درگذشت یاد کرد و دو سروده ی خود را در ستایش سهراب اعرابی و کیانوش آسا، از جان باختگان حوادث بعد از انتخابات، برای حاضران خواند. آن گاه عده ای از میهمانان با صحبت های کوتاه خود در مورد اخبار روز و نقش آن در فعالیت های رسانه ای، همچنین خواندن اشعار خود و نیز ترانه های مختلف، به این برنامه گرمی بخشیدند. در این مراسم هدایایی به مسئولین اخبار روز داده شد که از جمله ی آن ها تابلویی به مناسبت ده سالگی اخبار روز بود که توسط مهمانان در جشن امضا شد و به سردبیر اخبار روز اهدا شد. جشن ده سالگی اخبار روز با صرف شام، رقص و پایکوبی تا ساعتی بعد از نیمه شب به طول انجامید. سردبير و ياران نشريهء سکولاريسم نو بابت اين ده سال فعاليت مطبوعاتی مفيد و ارزشمند به دوستانشان در «اخبار روز» تبريک و خسته نباشيد گفته و از خدمات مهم آنان در ايجاد فضای آزاد انديشه و بيان در جمع ايرانيان تقدير می کنند.
(پيوند به گزارش و آلبوم عکس اين مراسم>>>)
دوست نادیده ی گرامی، همنشین بهار. مطلب تفصیلی ی شما را در مورد مارتین نی مولر خواندم. به آن چه نوشته اید کاری ندارم. راستش وقت پرداختن به همه ی آن موارد را هم ندارم. اما در باب اشاره ی شما به پرداختن خسرو باقرپور ی که من باشم به نیمولر و ترجمه ی آزادم از شعر این شاعر باید بگویم (بنویسم) که من چون خود شاعرم، به انتقال حس شاعر و روح شعر، در پیوند با متن نوشتاری ی سروده به مخاطبی با زبانی دیگر، حساسم، و... پس، آن اثر را "ترجمه ی آزاد" نامیده ام. و... یعنی... شاعرانگی را برای انتقال حس سراینده در ترجمه ی این شعر مهم یافته ام. من شعر مورد نظر شما را از نیمولر بارها و در مستندات مختلف رویت کرده ام. چندین فیلم از نیمولر دیده ام که همین سروده را خود می خواند. به تفصیل در باب نیمولر کنکاش کرده ام و این پژوهش ها در نشریات فرهنگی ی آلمانی زبان و، به صورتی محدودتر، در نشریات فارسی زبان بازتاب داشته اند. ترجمه ای که من کرده ام شاید نزدیک ترین ترجمه به متن اصلی شعر نیمولر است. در تمامی ی "منابع آکادمیک معتبر آلمانی زبان" من به اشاره به "یهودی" ها در شعر نیمولر برخورد نکرده ام. پس... آنچه من از نیمولر ترجمه کرده ام متنی است که در منابع و مکتوبات آکادمیک آلمانی نزدیک به اصل ارزیابی شده است. بیست و پنج سال است با زبان آلمانی و ادبیات غنی ی آن درگیرم و، به اعتبار تربیت سیاسی و فرهنگی ی خویش، یهودی ستیز نیز هرگز نبوده و نیستم. شرمم باد اگر منبع آمریکایی ی مورد اشاره ی شما "کمونیست" ها را از متن شعر روبیده، من همین معامله را با "یهودی ها" کرده باشم! برای مستند کردن گفتارم شما و خوانندگان محترم نشریه ی وزین سکولاریسم نو را به متن آلمانی ی صفحه ی ویکی پدیا رجوع می دهم که همین سروده ی نیمولر را درج کرده است که در آن از اشاره به یهودی ها خبری نیست. برایتان نوروز و بهاری دل انگیز آرزو می کنم و... آرزو می کنم گوهر دل و جان یکدیگر را همانگونه دریابیم که به تصویر و تصوری واقعی تر از ما نزدیک است. با صمیمیت و مهر و احترام.
ايرنا ـ تهران - حضرت آيت الله خامنه اي رهبر معظم انقلاب اسلامي در پيام نوروزي، با نامگذاري سال جديد به عنوان سال "همت مضاعف، کار مضاعف" ابراز اميدواري کردند ملت عزيز و بزرگ ايران و مسئولان بخش هاي مختلف، در سال 1389، با گام هاي بلندتر و همت کار بيشتر، به اهداف بزرگ خود نزديک تر شوند. ايشان با تبريک عيد سعيد نوروز به همه هم ميهنان عزيز در سراسر کشور بزرگ و سرافراز ايران به ويژه خانواده هاي معظم شهيدان، جانبازان و ايثارگران و نيز ايرانيان در هر نقطه جهان، عيد نوروز و بهار را آغاز رويش و سرزندگي طبيعت خواندند و خاطر نشان کردند: بايد تلاش کنيم اين رويش مبارک در دل و جان ما و حرکت عظيم و رو به پيشرفت کشور نيز متجلي شود. رهبر انقلاب اسلامي در نگاهي به تحولات و رويدادهاي سال 88، اين سال را سال درخشش ملت و سال عظمت و پيروزي و حضور تاريخي ملت در عرصه هاي مرتبط با سرنوشت انقلاب و ايران خواندند. حضرت آيت الله خامنه اي، با اشاره به حضور بي سابقه مردم در انتخابات بي نظير و برجسته خرداد 88، افزودند: در امتحان بزرگ ماه هاي پس از انتخابات نيز مردم در حرکتي عظيم و حضوري سرنوشت ساز "اراده، ايستادگي، عزم ملي و بصيرت" خود را نشان دادند. ايشان در تفسير حوادث بعد از انتخابات افزودند: دشمنان ايران و نظام اسلامي در آن حوادث همه ي تلاش و توان و نيروهاي خود را متمرکز کردند تا انقلاب را از دورن شکست دهند اما ملت، اين توطئه بزرگ را با آگاهي و بصيرت و ايستادگي بي نظير، به شکست کشاند و تجربه اي پراز درس و عبرت را پشت سر گذاشت که حقيقتا مايه سربلندي ملت است. رهبر انقلاب اسلامي همچنين با تقدير از تلاش هاي با ارزش مسئولان در روند عمران و آبادي و پيشرفت کشور افزودند: در سال 88 در عرصه هاي علمي، صنعتي، اجتماعي و سياست خارجي نيز کارهاي بزرگي انجام شده است. ايشان با يادآوري ظرفيت عظيم ايران براي دستيابي به "پيشرفت و عدالت" خاطر نشان کردند: کارهاي با ارزش انجام شده، در مقابل ظرفيت عظيم ملت و کشور، کار بزرگي نيست بنابراين بايد با همتي چند برابر، کار متراکم تر و تلاش بيشتر، زمينه استجابت دعاي تحويل سال نو را فراهم کنيم تا پروردگار کريم، اين کشور و اين ملت را به بهترين حال ها و "بهترين موقعيت ها و روزها" برساند. رهبر انقلاب اسلامي در پايان پيام نوروزي ابراز اميدواري کردند در سال جديد که " سال همت مضاعف، کار مضاعف" نامگذاري شده، ملت بزرگ ايران و مسئولان کشور با توکل به خداي متعال و تقويت مضاعف علم و ايمان، در بخش هاي مختلف اقتصادي، فرهنگي، سياسي، عمراني و اجتماعي گام هاي بلندتري بردارند و با پيمودن راه هاي نو، ايران عزيز اسلامي را به قله هاي بلند پيشرفت و عدالت نزديک تر کنند.
هفت ـ هشت سين ِ رهبری و غلام
آرشيو روزانهء مقالات يک هفتهء گذشته:
شماره 826 چهارشنبه 26 اسفند 1388 ـ 17 مارس 2010
هفت ویژگی اسلامگرایان جنبش سبز
برای اينکه دینداران از دموکراسی و سکولاریسم نگریزند!
چاله «استبداد دینی» و چاه «دموکراسی دینی»
نامهء يک نوميدِ نادان به مسعود بهنودِ زبان دان
ای مدعیان سیاست، شما راهی بگشایید!
وقتی مرا گرفتند، صدای احدی در نیآمد
بيانيه خانواده حشمت الله طبرزدی
گفتاری ويدئوئی از دکتر عطا هودشتيان >>>
يک دنيا سخن در هشت دقيقه ويدئو
شماره 825 دوشنبه 24 اسفند 1388 ـ 15 مارس 2010
برگرفته ای از انديشه های منوچهر جمالی
تب یا مرگ؟ چه كسی از مرگ نظام میترسد؟
خُبرگان تاریک اندیشی و استبدادِ سیاه
بنیادگرایان و بحران رهبریعضو شورای مرکزی «نهضت آزادی ایران» به آنچه در ايران می گذرد
جنبش سبزِ مردم و تغییر «بازی» سیاست
در نقد سكولاريسم بنياد گراي آقای اسماعيل نوري علا
قهرمانان سبز ما در اسارت هم آزاده هستند
هوشنگ امیراحمدی بار دیگر در ایران
شماره 824 جمعه 21 اسفند 1388 ـ 12 مارس 2010
پل مفقودی بين خواست ها و شعارها جمعه گردی های اسماعيل نوری علا
آقای خاتمی! توهم رهبری در خارج از کشور را از سر به در کنید!
پاسخی به دعوت سفیر حکومت اسلامی در پاریس
يادداشت سرگشاده ای به آقای شهريار آهی
مروری بر جنبش آزادی خواهی مردم ایران در سال 88
در آن دیار که طوطی کم از ذغن باشد...
نقطه نهايي ديپلماسي ايران بر پايهء حكومت جهاني است
اندک اندک جمع مستان می رسندمسعود بهنود
گواهينامه تخصصي «ازدواج» براي خواستگاري اجباري ميشود!
شماره 823 چهار شنبه 19 اسفند 1388 ـ 10 مارس 2010
ضرورت تشکيل شبکهء جهانی اتحاد سبز
ضرورت ترکیب اعتراضات سراسری ومتمرکز با اعتراضات موضعی وغیرمتمرکز
از چهارشنبه سوری تا سیزده بدر
بهزاد مهرانی، یکی بود که یکی نبود....
هدیه تهرانی عزیز! از هدیهء مشایی چه خبر؟ نامه ای از يک ايرانی به بازيگر نقش دنيا
(با ادبيات امت انقلابی آشنا شويد)
مصاحبه با یکی از اتوبوس های شرکت کننده در مراسم 22 بهمن
جمهوری اسلامی بزرگ ترين نمونه دموکراسی غيرسکولار است!
شماره 822 سه شنبه 18 اسفند 1388 ـ 9 مارس 2010
به پيشنهاد بنياد ميراث پاسارگاد سال 1389 خورشيدی «سال محیط زیست و میراث طبیعی ایران»
نگاهي بر نظريات استاد جلال گنجه اي
|
آيا یوسف شريفی بجرم اين اعتراض اعدام می شود؟
پيوند به نسخهء رايگان اينترنتی>>>>
=========== ============= کميته بين المللی نجات پاسارگاد =========== =========== =========== =========== ============= ========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== ============= =========== ============= ============= ============= ============ =========== =========== ========== ============= =========== =========== =========== ============ =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== مخالفان خود را بشناسيم
دولت نهم روند بسيار خطرناک غربزدگی و گرايش های سکولاريستی را که متأسفانه در حال نفوذ در بدنه مديريتی کشور بود، سد کرده است.
سکولارها در ایران جایگاهی ندارند! حضور پر شور ملت ایران در بيست و دوم بهمن عامل شکست کامل سکولارها در کشور است.
اسلام با فرهنگ لائيك و بى دينى مخالف است. دشمنان با استفاده از ترويج فرهنگ لائيك درصدند تا زنان را از خط عفاف و حجاب و كرامت منحرف كرده و سنت هاى اصيل اسلامى را از بين ببرند.
آيتالله مکارم شيرازی
نقش تلويزيون در ايجاد تحولات سياسي، اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي بسيار مهم است. هر چند که در ساليان اخير برنامههاي ديني و مذهبي در تلويزيون گسترش يافته ولي کساني در آنجا لانه کردهاند تلويزيون را به سوي سکولاريسم سوق مي دهند».
بقيه از ستون مقابل
حکومت ایران، دین را به نقدترین کالای رایج در مناسبات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی تبدیل کرده است. در میان حکومت های دینی هیچ حکومتی مانند حاکمان فعلی ایران از دین ابزاری برای پیشبرد اهداف خود نساخته اند. در این بازار، مقام رهبری را مقامی الهی و جانشین خدا در زمین معرفی کرده اند و بر اساس قوانین اقتصادی وقتی کالای "آقا" در بازار از رونق می افتد مجبور می شوند برایش تبلیغ کنند و اینگونه است که در و دیوار شهر به تبلیغ کالای "آقا" می پردازند و وقتی خیابان ها نا امن می شود و هر روز تبلیغات "آقا" مورد تعرض مردم قرار می گیرد مجبور می شوند روی پیراهن فوتبالیست ها تبلیغ کنند و اینگونه می شود که کالای "آقا" جایگزین تبلیغ پفک نمکی و چیپس می شود. هر چند این نوع تبلیغ بر خلاف قوانین فیفا است و می تواند محرومیت های فراوانی را برای تیم ها در پی داشته باشد ولی برای تبلیغ کالای "آقا" جای بهتر و شاید به ظن آنها اثرگذارتر از اینجا نمانده . بیچاره "آقا" که حتی دیگر جایی برای تبلیغ ندارد!
|
© 2009 ـ New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fax: 509-352-9630 |