|
چهار شنبه 19 اسفند 1388 ـ 10 فوريه 2010 |
ضرورت تشکيل شبکهء جهانی اتحاد سبز
علی پرسان
هم اکنون ايران عرصه کارزار سرنوشت سازی است. مردم ايران عزم خود را جزم کرده اند، تا عليرغم همه دشواری ها،برای نجات ايران از ورطه نابودی، اقتدارگرايان و مستبدين را بر جای خود بنشانند، دروغ و خرافه و تزوير را نپذيرند، آزادی و حقوق انسانی خويش را باز ستانند، دموکراسی را برقرارنمايند و با انتخاب خويش حکومتی پاسخگو و جامعه ای قانونمدار ايجاد کنند وراه را به سوی پيشرفت و زندگی بری از نفرت و خشونت و توأم با صلح، شادی و سعادت هموار نمايند.
جنبش سبز، که ظهور و جلوه خواست ها و رستاخيز مردم ايران در اين مرحله تاريخی است، يک جنبش فراگير ملی، فرا ايدئولوژی، فرا طبقاتی و فرا نسلی است، بر اصول مبارزه خشونت پرهيز و مسالمت آميز متکی است و برقراری آزادی و دموکراسی و رعايت حقوق بشر و قانون در ايران را از طريق ايجاد و تقويت شبکه ها و نهادهای مردمی و گسترش اعتراضات و نافرمانی های مدنی پی می گيرد. از نماد و سمبل سبز به عنوان نشانه ای برای زندگی، صلح، آزادی، کرامت انسانی و اخلاق بهره می گيرد تا خود را بيشتر و گسترده تر برای هموطنان در داخل و خارج کشور و برای ديگر شهروندان جهان آشکار سازد و همراهی و پشتيبانی آنان را جلب نمايد. جنبش سبز به واقعيت تکثرجامعه ايران و جامعه جهانی و رواداری ضروری برای آن واقف است، دست دوستی به سوی همه ملتها دراز می کند و خواستار رفع سوء تفاهم ها و حل اختلافات در عرصه بين المللی است.
حکومتگران اما اين آزاديخواهی و حق طلبی و اين رستاخيزرا بر نمی تابند و برآنند تا با ماشين دروغ و خرافه پراکنی خود، جنبش سبز را "فتنه تنی چند از براندازان" جلوه داده، آنرا از همراهی و همبستگی مردمی در داخل ايران واز حمايت جهانی محروم ساخته و در نهايت به کمک اژدهای سرکوب خود آنرا متلاشی کنند. اقتدارگرايان جمهوری اسلامی تلاش می کنند تا با سوء استفاده از تنش ها و چالش های بغرنج کنونی جهان و منطقه خاورميانه، با جار و جنجال روی مسئله سلاح هسته ای، اظهارات ضد و نقيض و اغراق در مورد امکانات خود و آنچه تا کنون ساخته شده، به توهم مردم و دولتها در خارج از ايران دامن زده و نظر و توجه آنان را از آنچه که واقعا در ايران می گذرد، منحرف سازند. آنان می کوشند تا نقض مستمر و سيستماتيک حقوق بشر در ايران و جنايات خويش بر عليه بشريت را، لاپوشانی کنند، قدرت را با ترفند های گوناگون و به هر وسيله ممکن نگه دارند و در مقابل خواستهای مردم عقب نشينی نکنند.
ايستادگی، همبستگی و هوشياری جنبش داخل کشور و همراهی و پشتيبانی ايرانيان خارج از کشور و ديگر شهروندان آزاديخواه و مدافعان حقوق بشر تا کنون مانع از آن شده اند که اقتدارگرايان به اهداف خويش نائل آيند. اما آنان توانسته اند با اتکای به نيروی سرکوب وحشی و قدرتمند خويش، با کمک حاميان بين المللی خويش و با استفاده از پراکندگی ايرانيان خارج از کشور، عرصه را دائما و به طور فزاينده ای بر مبارزان داخل کشور تنگ تر کنند و جنبش را از رشد و گسترش شايسته خويش در اين مرحله، بازدارند.
حاميان بين المللی رژيم از سوئی آخرين تکنيکها و تجارب خود را برای سرکوب جنبش در اختيار او گذاشته و از سوئی ديگر از تشکيل جبهه ای متحد و يکپارچه و مصمم برای مقابله با جمهوری اسلامی در عرصه بين المللی جلوگيری می کنند.
واقعيت اين است که ايرانيان خارج از کشور، عليرغم تلاش تحسين انگيز خود در همراهی با جنبش سبز، هنوز به جايگاه واقعی خويش در اين نبرد سرنوشت ساز دست نيافته و نقش واقعی و متناسب با وزن خويش را ايفا ننموده اند.
مبارزه برای آزادی، دمکراسی، حقوق بشر و قانون در ايران ديگر به هيچوجه امری کوتاه مدت و فقط داخلی نيست. اقتدارگرايان و خشونتگران نه فقط هستی مردم ايران، بلکه همچنين صلح و امنيت را در منطقه خاورميانه و به نوعی در کل جهان تهديد می کنند. آنان خود واقعيت جهانی بودن اين مبارزه را به خوبی دريافته اند و به همين خاطر است که از سوئی با هر شيوه ممکن، هر چقدر که بتوانند از امکانات بين المللی به نفع خويش بهره می گيرند و از سوئی ديگر با هر ترفندی در صدد قطع پيوند جنبش داخل ايران با امکانات بين المللی آن يعنی ايرانيان خارج از کشور و ديگر مدافعان حقوق بشر در جهان هستند و در اين عرصه تا آنجا پيش رفته اند که هرگونه ارتباط يا تشابه فکری و هرگونه تلاش علمی را هم به جاسوسی متهم کرده و مجازات می نمايند.
از اين روست که در شرايط حاضر، سازمانيابی ايرانيان خارج از کشور و همبستگی و همراهی آنان با خويش و با جنبش داخل کشور از اهميت ويژه ای بر خوردار است.
بديهی است که ايرانيان خارج از کشور به طور عمومی نمی توانند مستقيما در کارزار سرنوشت ساز داخل کشور شرکت نمايند. آنها بايد نقش واقعی خويش را به عنوان مرکزثقل و هسته اصلی و پيشگام نيروی بين المللی جنبش سبز ايفا نمايند.
با توجه به ابعاد گسترده جهانی شدن روندهای دنيای امروز، و ازجمله روند گسترش جنبش مردم ايران، جايگاه و نقش نيروی بين المللی جنبش و مبارزه متحد جهانی آن اهميتی بسيار ويژه و بسزا دارند.
با توجه به اين اهميت ويژه است که بخشی از همراهان جنبش سبز، از آغاز برآمد اين جنبش، همزمان با فعاليت های منطقه ای و کشوری خويش، در تلاش برای تدارک يک شبکه جهانی متحد سبز در خارج از کشور بوده اند.
هدف اصلی چنين شبکه ای می تواند همراهی با جنبش داخل کشور و تقويت آن در تمامی عرصه ها می باشد. موارد زير از جمله مهمترين بخشهای اهداف اين شبکه جهانی هستند:
- سازماندهی هرچه بيشتر و گسترده تر ايرانيان خارج از کشور و ديگر همراهان و علاقمندان جنبش در انجمنهای اين شبکه
- افشای موارد نقض حقوق بشر در ايران
- شناساندن هر بيشتر جنبش سبز به مردم جهان و جلب حمايت آنان
- اقناع دولت ها برای آنکه مسئله رعايت موازين حقوق بشررا به مسئله محوری خود با جمهوری اسلامی تبديل کنند
- ارتباط با ديگر نهادهای بين المللی و جلب پشتيبانی آنان برای اعمال فشار به جمهوری اسلامی و ملزم ساختن او به رعايت حقوق بشر
- سازماندهی تدارک و اجرای پروژه های آموزشی و تحقيقاتی در ارتباط با راهکارهای جنبش های خشونت پرهيز و در ارتباط با ايجاد و تقويت نهادهای مدنی و چگونگی گسترش نافرمانيهای مدنی
- ارتباط، همفکری و همکاری با ديگر رهروان راه آزادی و دموکراسی و مدافعان حقوق بشر در جهان و انجام اکسيونها و پروژه های مشترک با آنان
- اطلاع رسانی، انتقال تجربه و ارائه خدمات رسانه ای به جنبش داخل کشور
ترديدی نيست که گروه ها و انجمنهای فعال خارج از کشور تا کنون با آکسيون های خويش در شناساندن جنبش مردم ايران به جهانيان و افشای نقض حقوق بشر توسط سردمداران جمهوری اسلامی، نقش شايسته ای ايفا نموده اند. اما تنها با ايجاد و تقويت شبکه ای متحد از گروه ها و انجمن ها، رسانه ها و همه مبارزان خارج از کشورو جلب حمايت نهادهای مدنی و دولتی کشورهای جهان، می توان با ترفندهای حکومتگران جمهوری اسلامی در عرصه بين المللی، مقابله کرده و در کارزار صعب و سخت و سرنوشت ساز داخل کشور، جنبش سبز را به طور مؤثر همراهی و تقويت نمود.
بديهی است که گروه ها، انجمنها و سازمان های سازنده اين شبکه جهانی، برای کار مشترک خويش نيازمند پايه و اساس واصولی می باشند. بخشی از اين اصول و همه جزئيات آن نه در ابتدا ، بلکه بتدريج و در روند کار مشترک شکل ميگيرند. برای شروع کار می توان موارد زير را به عنوان اصول پايه ای همکاری در شبکه جهانی پيشنهاد کرد:
- اعتقاد به ضرورت همراهی با جنبش داخل کشور
- همکاری و احترام متقابل
- استقلال گروه ها از يکديگر
- پذيرش واقعيت تکثر در جنبش
- رواداری و احترام به ارزش ها و اعتقادات يکديگر
- روش دموکراتيک برای انجام کارهای دسته جمعی و آکسيونهای سراسری
- اعتقاد به خرد جمعی و آمادگی برای پذيرش مسؤليتهای فردی و گروهی
- تکيه بر دانش و تجربيات مدرن امروزی برای رشد و گسترش و ارتباطات درون جنبش وتقويت و تحکيم پايداری و استحکام آن
می توان به جرأت گفت که تشکيل اين شبکه جهانی در شرايط کنونی، بيش از هر زمان ديگری هم ضروری و هم امکانپذير است.
تلاش های برخی از گروه ها و همچنين آکسيون های مشترکی که از ۲۵ جولای تا کنون برگزار شده اند به خوبی مؤيد اين امرند.
سزاوار است که همه گروه ها و انجمن ها و سازمان ها و رسانه ها و همه رهروان و متفکران راه آزادی و دموکراسی و مدافعان حقوق بشر با فکر و عمل خويش برای رشد و گسترش اين شبکه جهانی و تقويت پايداری و استحکام آن بکوشند.
http://news.gooya.com/politics/archives/2010/03/101484.php
محل اظهار نظر شما: شما با اين آدرس ها می توانيد با ما تماس گرفته و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:
|