|
جمعه 21 اسفند 1388 ـ 12 فوريه 2010 |
مروری بر جنبش آزادی خواهی مردم ایران در سال 88
جبهه دمكراتيك ايران
سال 88 به روزهای پایانی خود نزدیک می شود. درحالیکه این سال سرفصل جدیدی را درتاریخ جنبش آزادی خواهی ملت ایران رقم زد.
سالی که ازآغاز بوي مصاف سه جبهه گونه گون سیاسی را به همراه داشت. یکی از آنها آمال هیات حاکمه بود که با پشت سرنهادن یک دوره ی پرتنش چهارساله درعرصه داخلی و خارجی درتدارک انتخاباتی بود تا به مدد نتایج مهندسی شده آن با خاطری آسوده منویات اقلیت حاکم را به نام 70میلیون ایرانی به پیش برد.
آن سوی تر جناح اصلاح طلب حکومت دینی می دانست اگر قادربه حضورمجدد درساخت قدرت نشود می بایست برای مدت های مدید با عرصه قدرت وداع کند. ازهمین روی پس از یک دهه سپری شدن خاطره ی تلخ، پرهزینه و بی فرجام اصلاح درون ساختاری، رفرمیست های دینی باز آمدند تا درپی بازسازی نیروهای سنتی خود دگربار انرژی متراکم توده ها را که ماحصل یک دوره فشارهای همه جانبه حاکمیت نظامی – امنیتی بود مستمسک بازپس گیری صندلی های قدرت کنند و بازهم جنبش اجتماعی را دریک قدمی شکوفایی اش دربرهوت اصلاحات حکومتی به هدر دهند.
و درجبهه سوم این سال جنبش های ریشه دار اجتماعی همچون جنبش دانشجویی، جنبش زنان، جنبش کارگری و جنبش معلمان بودند که با پشت سرنهادن دوره طاقت سوز چهارساله مهیا گشتند تا کارزاری فراگیربا حاکمیت را تدارک بینند و ازهمین روی از ابتدای این سال نیروهای سکولار دمکرات ایران اعلام کردند که درانتخابات نمایشی حاکمیت شرکت نخواهند کرد اما از فضای انتخاباتی برای پیشبرد جنبش اجتماعی وسامان آن درمرحله ای نوین بهره خواهند جست.
این بسترسیاسی موجب شد تا آنان که دربهار سال 88 باد کاشتند در سراسر سال طوفان درو کنند و این سال با وقوع رخ دادهای بزرگ صفحات فراموش نشدنی ازتاریخ ایران زمین را به خود اختصاص داد.
از یک سوی در22 خرداد سال 88 برای نخستین بارهیات حاکمه درپیشبرد نتایج خودخواسته
انتخاباتی دچارهزیمت شد. ودر دیگرسوی همان دروازه ای که یک دهه قبل رفرمیست ها را
به صحن قدرت وارد ساخت اکنون دریچه خروجی قدرت را به روی آنان گشود. انتخاباتی که
درمقدمه، تبلیغات ونتایج آن مخدوش بود این واقعیت عریان را به نمایش نهاد که همان
ابزاری که در دنیای آزاد و دمکراتیک می تواند روح مطالبات اجتماعی را بر کالبد قدرت
رسوخ دهد آنگاه که ازمحتوای خود تهی شد، نه تنها منشا اثر اراده ملت نیست بلکه
تبدیل به ابزارتطهير مستبدان وديكتاتوري هاي تاريخ خواهد شد.
رسمیت دادن زود هنگام به نتایج انتخابات و حتا پیش از آنکه روال های قانونی
حکومتگران طی شود خشم ملت را برانگیخت وملت به جان آمده ازاستبداد دینی ازفراز
صندوق های جعلی و اصلاحات درون حکومتی عبورکرد و اینگونه شد که در25 خرداد شکوهمند
میلیون ها شهروند ایرانی برای نمایش اراده واعلام رای خود به خیایان آمدند.
خیابان عرصه چالش بین دمکراسی خواهان و اقتدارگرایان شد تا حکومت مدعی ابتنا بر رای مردم و صندوق رای نقاب از چهره پرتزویر خویش برافکند و با مدد جستن ازابزارگوناگون سرکوب و با توسل به زندان، قتل وتجاوز به مقابله با ملت بپا خاسته صف کشی نماید. و کهریزک نمادی شد ازهمه این رسوایی ها. گرچه اصلاح طلبان دراین برهه تلاش کردند تا ازمردم عقب نمانند. اما همواره اين دغدغه وجود داشت كه دركوران مبارزه پشت مردم را خالي نكنند. ازهمان زمان مبرهن بود که این همصدایی تا جایی تداوم خواهد یافت که ساختارسیاسی حاکم مورد تهدید جدی قرارنگیرد.
9 ماه پیاپی حکومت برای خاموش کردن صدای مردم ازتمامی ابزارسیاسی،امنیتی، قضایی ، تبلیغاتی بهره جست اما آیا نشانه ای وجود دارد تا بتوان اذعان کرد که حاکمیت در دستیابی به اهداف خود موفقیتی حاصل نمود.
نشان موفقیت وثبات سیاسی یک حکومت آن است که ازفعالیت منتقدان و مخالفان پروایی نداشته باشد. نشان موفقیت حاکمیت آن است که روزنامه ها دربیان واقعیات اجتماعی آزاد باشند و به هر بهانه ای توقیف و تعطیل نشوند. نشان موفقیت حاکمیت و تثبیت وضع موجود آن است که احزاب منتقد و مخالف و فعالان سیاسی و مدنی آزادانه به طرح افکاروکنشگری سیاسی و اجتماعی بپردازند. نشان موفقیت حکومت آن است که حضور آزادانه و بی سانسورفعالان منتقد ومخالف درصفحه رسانه ای چون تلویزیون که با هزینه های نجومی ازجیب ملت ودرخدمت اقلیت حاکم اداره می شود منعی نداشته باشد. نشان تثبیت اوضاع و موفقیت حاکمیت آن است که با صرف بودجه کلان ازعبور جریان آزاد اطلاعات ازطریق اینترنت ، ماهواره و تبادل فرهنگی ممانعت نشود. اما کدامیک از این نشانه ها درایران امروز وجود دارد تا بتوان گفت که حاکمیت درمهار جنبش توفیق داشته است؟
سویه دیگراین ماجرا پاسخ به این پرسش است که جنبش آزادی خواهی ودمکراسی جوی ملت
ایران درکجا قراردارد.جنبشی که درابتدا با اعتراض به پایمال شدن رای خود ابراز وجود
کرد. به تدریج شعارهای استراتژیک حاکمیت را به چالش کشاند وبا جایگزینی مطالبات
اساسی اصالت تحولگرای خود را برخ کشید.
ترجیح منافع ملی در سیاست خارجی به جای شعارهای ایدئولوژیک ، رجحان دمکراسی
سکولاردرساخت سیاسی به جای تئوکراسی قرون وسطایی وترویج فرهنگ مسالمت جوی
دررویکردهای عمومی به جای خشونت گرایی بی حد وحصر و دریک کلام اعلام جمهوری ایرانی
به جای جمهوری اسلامی نمادهای این انقلاب آرام بود.
جنبش دمکراسی خواه وسکولار ایران به رغم تحت فشار بودن در میان دو نیروی خشونت طلب راه خود را طی نمود. از یکسو جناح نظامی – امنیتی حاکم و از سوی دیگر فرقه خشونت پروری که در موضع مخالف با حاکمیت در عمل آلت دست حکومتگران برای سرکوب مبارزان گرديده و بسیاری از پرونده سازی های مبارزان در پرتو توهم وابستگی به این فرقه شکل گرفت. با وجود این همه جنبش دمکراسی طلب توانست بطور مسالمت آمیز خواست های خود را به گوش دنیا برساند و اوج این مهم در برپایی تظاهراتی نظیر روز ایران (قدس سابق) 16 آذر و ششم دی (عاشورا) که همه جناح های حکومت را به وحشت افکند نمودار شد، به گونه ای که از فردای تظاهرات 6 دی شايبه ي سازش جناح هاي حكومت مطرح شد. از یک سو هیات حاکمه بازداشت رهبران احزاب و فعالان مدنی را در گسترده ترین تهدیدات پس از انتخابات آغاز نمود و در دیگرسوی آهنگ عقب نشینی در پیام های رهبران رفرمیست خود را نمایاند.
اگر از این زاویه به تحلیل افت و خیزهای جنبش بنشینیم. هویداست جنبشی که درابتدا برای برخاستن نیاز به تکیه گاهی ازدرون حاکمیت داشت اکنون بطورشفاف مطالبات خود را اعلام می کند و شاید یک پیام مردم به رفرمیست ها در 22 بهمن آن بود که جنبش دیگر قصد ندارد هزینه مصالحات پشت پرده و سخنان مبهم وچند پهلو گردد. این جنبش معبرهای بسیاری را پشت سرنهاد هزینه های بزرگی پرداخت وامروز محق است تا رهبرانی را طلب کند که به عیان خواست های شفاف شده جنبش را مطرح کنند. اگررفرمیستها می خواهند ازاین روند جنبش عقب نمانند می بایست این نقصان ها را جبران کنند. شاید آیین های ملی نظیر چهارشنبه سوری ، نوروز و سیزده بدر فرصت های مناسب تری برای بیان خواست مردم ایران باشد.
اگرچه سال 88 درپرتو ستم و بی کفایتی های سیاسی حکومتگران عرصه صف آرایی حاکمیت و ملت شد اما آنچنان که پیداست سال آینده این نبرد با محور اقتصاد دنبال خواهد شد. چنانچه ازدورنمای وضعیت اقتصادی ایران درسال آینده به چشم می آید سالی با بحران ها ی بزرگ اقتصادی درپیش است.تورم افسارگسیخته، کمبود منابع ارزی و مالی، رکود تولید و رشد بيكاري درمقابل بودجه ای که به گفته آگاهان نشانی ازقانونمندی های بودجه ریزی ندارد. جملگی بستری را مهیا می سازد تا دست های لشکرطبقه محروم را در دستان لشکرطبقه متوسط با هم پیوند زند وافق گسترده تری را برای پی گیری جنبش آزادی خواهی ملت ایران بگشاید.
جبهه دمکراتیک ایران در
روزهای پایانی این سال پرتلاطم ضمن گرامی داشت یاد کلیه جان باختگان راه آزادی به
ویژه نداها وسهراب های درخون تپیده و با آرزوی آزادی همه ی زندانیان سیاسی و عقیدتی
به ویژه مهندس حشمت اله طبرزدی،
دبیرکل دربند این جبهه،
که بیش از
70 روز در
سلول انفرادی رژیم ایستادگی می کند بر
یکی از
محورهای مطالبات مردمی یعنی پایان بخشیدن به اختناق و
دیکتاتوری و
به رسمیت شناختن حقوق ملت در
پناه رفراندوم آزاد و با نظارت مراجع بی طرف بین المللی برای تعیین ساختارسیاسی
آینده ایران تاکید می نماید.
زنده باد آزادی – گسسته باد زنجیر استبداد
برقرارباد دمکراسی
18 اسفند ماه 1388 خورشیدی
تهران – جبهه دمکراتیک ایران
http://sufnews4.blogspot.com/2010/03/88.html
محل اظهار نظر شما: شما با اين آدرس ها می توانيد با ما تماس گرفته و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:
|