|
||
|
||
دربارهء سکولاريسم | دربارهء ما | تماس | سال سوم ـ شماره 825 ـ دوشنبه 24 اسفند 1388 ـ 15 مارس 2010 | کوتاه و گويا | عکس و مکث آرشيو صفحه اول | فهرست کليهء مقالات | اين نشريه دوشنبه ها، چهارشنبه ها و جمعه ها به روز می شود | کتابخانه | عکس و کاريکاتورانتخابی |
||
تابلوی چهارشنبه سوری در کاخ چهلستون اصفهان
وضعيتی را مجسم کنيم که تخته سنگ بزرگی از کوه کنده شده و بوسط جاده پرتاب می شود و راه را از هر دو سو می بندد. اين راهبندان در مسافران و روندگان واکنش های گوناگونی را بر می انگيزد اما طولی نمی کشد که آنها متوجه مقصد مشترکی در بين خود می شوند و آن اينکه بايد دست به دست هم داده و اين تخته سنگ را از جاده خارج کنند تا راه باز شود و آنها بتواند سفر خود را بسوی مقاصد خويش ادامه دهند... >>>
آقای خاتمی، اگر چه BBC و VOA در طی این سال ها از شما و اصلاح طلبان حکومتی به تمامی حمایت و پشتیبانی کرده اند ولی این را بدانید که به رغم قدرت رسانه ای و تبلیغاتی این دو رسانهء بین المللی، به دلیل آگاهی بسیار بالای مردم، دیگر حمایت های گستردهء خارجی، و خاصه "انگلیسی"، قادر نخواهد بود که شما را این بار به عنوان رهبر مخالفین در خارج از کشور حمایت کند، کما اینکه نتوانستند با تمامی امکانات مالی و رسانه ای در طول ماه های گذشته نمایندگان شما در انگلیس و امریکا را به مردم تحمیل کنند.>>>
جناب آقای سفیر! مملکتداری در دنیای امروز و هر روز، دانش می خواهد؛ شجاعت و صداقت لازم دارد؛ ایمان راستین به آزادی و حق مسلم ملت ها را می خواهد؛ رأی مردم و قانون منبعث از ارداۀ ملت را می طلبد. و کدام از این خصیصه ها را در حکومتگران کنونی ایران می بینید؟! کشورداری از لولۀ تفنگ بیرون نمی آید؛ و این هنر با زندان و شکنجه، تیرباران، تهمت و دروغ، اعدام و خونریزی، فتوا و دستاربندی مسافتی بس گران دارد. ملت ایران، سفیه و دیوانه، کودک و محجور نیست که نیاز به قیم و ولی داشته باشد! و تحمیق و تحمیل را نمی پذیرد. >>>
با درود به شهریار عزیز. برنامه شما در تفسیر خبر صدای امریکا با آقای چالنگی مرا جداً شوکه کرد. شما از خانم زهرا رهنورد بعنوان الگوئی برای زنان ایران ياد کردید و شجاعت و فداکاری ایشان را تحسین کردید و از ما زنان ایرانی نیز خواستید که از ایشان یاد بگیریم. جل الخالق که سی سال فرهنگ این خواهرزینب ها را بزور چوب و چماق به زنان ایران تحمیل کردند و حالا شما، با ادعای باور به سکولاریزم، این خاله زهراهای دیروز و اصلاح طلبان سبز امروز را برای ما اسطوره می کنید و آنها را برخ زنان قهرمان ایراني می کشید که از هرچی زهراست منزجرند. این مصاحبه بتاریخ ششم مارس در آرشیو صدای آمريکا موجود است. یکبار دیگر خودتان گوش کنید. سیاست بازی بهر قیمتی جایز نیست. شما این امتیاز را از چه باب به زهرا خانم دادید؟ ایشان چنین اعتباری را از جنبش زنان در ایران و خارج نگرفت ولی از شما گرفت. روز هشت مارس در ایران ايشان توانست تنها ده ـ پانزده نفراعضای کمیسیون زنان حزب مشارکت را دور خودش جمع کند. حتی در مراسم هشتم مارس آنان سیمین بهبهانی شرکت نکرد کافي است (به این گزارش توجه کنید>>>) شما حتی ازجناح هائی درحکومت صحبت کردید که دارای «قرائت نادرست» ازدین اسلام هستند. لطفا بگويید آن جناحی که دارای «قرائت درست» است کدام جناح است و، پس از چرخش سیاسی صورت گرفتهء امروز، شما به کدام قرائت تعلق دارید؟ ضمنا گفتید که ازاول انقلاب هم آنطور نشد که قرار بود بشود، بلکه تعابیر و قرائت غلط ازاسلام کار را به اینجا کشانید؛ که در همانجا آقای چالنگی بدرستی به بازرگان اشاره کرد که از قضا نه روحانی بود و نه افراط گرا ولی مسلمان بود و به خط امام و رهروان او تعلق داشت و خود شعار «یا روسری، یا توسری» را تکرار کرد. شهریار گرامی! این چرخش صد و هشتاد درجه را چگونه تعبیر کنيم؟ و از چه باب این چرخش مهیا شد؟ انشا الله که خير باشد! با مهرو دوستی، ویکتوریا آزاد.
رقص در برابر سفارت حکومت اسلامی در کانادا (ويدئو)>>>
سور به معناى ميهمانى و جشن مى باشد و اما چرا چهارشنبه سورى و چرا آتش برافروختن و چرا از روى آتش پريدن؟ بر اساس سروده هاى پيروز پارسى (حكيم فردوسى)، سياوش فرزند كاووس شاه، در هفت سالگى مادر را از دست مى دهد. پادشاه همسر ديگر را برمى گزيند، سودابه كه زنى زيبا و هوسباز بود عاشق سياوش مى شود: (يكى روز كاووس كى با پسر/ نشسته كه سودابه آمد ز در // ز نـاگـاه روى سياوش بديد / پر انديشه گشت و دلش بر دميد // ز عشق رخ او قرارش نماند / همه مهر اندر دل آتش نشاند). سودابه در انديشه بود تا به گونه اى سياوش را به كاخ خويش بكشاند، دختر زيبا و جوان خود را بهانهء حضور سياوش كرده و او را فرا خواند: (كه بايد كه رنجه كنى پاى خويش / نمائى مرا سرو بالاى خويش // بياراسته خويش چون نوبهار / بگردش هم از ماهرويان هزار). آنگاه كه سودابه سياوش را در كاخ خويش يافت به او گفت: ـ(هر آنكس كه از دور بيند ترا / شود بيهش و برگزيند ترا // زمن هر چه خواهى، همه كام تو / بر آرم، نپيچم سر از دام تو // من اينك به پيش تو افتاده ام/ تن و جان شيرين ترا داده ام). سودابه پس از اين كه از مهر و عشق خود به سياوش مى گويد و همزمان به او نزديك مى شود. ناگاه او را در آغوش كشيده و مى بوسد: (سرش تنگ بگرفت و يك بوسه داد / همانا كه از شرم ناورد ياد // رخان سياوش چو خون شد ز شرم / بياراست مژگان به خوناب گرم // چنين گفت با دل كه از كار ديو / مرا دور داراد كيوان خديو // نه من با پدر بى وفائى كنم / نه با اهرمن آشنائى كنم). سياوش خشمناك از جاى برخاسته و عزم خروج از كاخ سودابه را كرد. سودابه كه از برملا شدن واقعه بيم داشت داد و فرياد كرد و، درست بسان افسانهء يوسف و زليخا، دامن پاره كرده و گناه را به سياوش متوجه كرد. در پى جار و جنجال سودابه، كيكاووس پادشاه ايران از جريان آگاه شده و از سياوش توضيح خواست. سياوش به پدر گفت كه پاكدامن است و براى اثبات آن آماده است تا از تونل و راهرو آتش عبور كند. سياوش گفت اگر من گناهكار باشم در آتش خواهم سوخت و اگر پاكدامن باشم از آتش عبور خواهم كرد: (سياوش بيامد به پيش پدر / يكى خود و زرين نهاده به سر // سياوش بدو گفت انده مدار / كزين سان بود گردش روزگار // سياوش سپه را بدانسان بتاخت / تو گفتى كه اسبش بر آتش بساخت // ز آتش برون آمد آزاد مرد / لبان پر ز خنده برخ همچو ورد // چو بخشايش پاك يزدان بود / دم آتش و باد يكسان بود // سواران لشكر برانگيختند / همه دشت پيشش درم ريختند). اين اتفاق و آزمايش عبور از آتش در بهرام شيد (سه شنبه) آخر سال روى داده بود و از چهارشنبه تا ناهيد شيد (جمعه يا آدينه) جشن ملى اعلام شد و در سراسر كشور پهناور ايران به فرمان كيكاووس سورچرانى و شادمانى برقرار شد. و از آن پس به ياد عبور سرفرازانه سياوش از آتش همواره ايرانيان واپسين شبانهء بهرام شيد (سه شنبه شب) را به ياد سياوش و پاكى او با پريدن از روى آتش جشن مى گيرند.
جنبش دمکراسی خواه و سکولار ایران، به رغم تحت فشار بودن در میان دو نیروی خشونت طلب، راه خود را طی نمود. از یکسو جناح نظامی – امنیتی حاکم و از سوی دیگر فرقه خشونت پروری که در موضع مخالف با حاکمیت در عمل آلت دست حکومتگران برای سرکوب مبارزان گرديده و بسیاری از پرونده سازی های مبارزان در پرتو توهم وابستگی به این فرقه شکل گرفت. با وجود این همه جنبش دمکراسی طلب توانست بطور مسالمت آمیز خواست های خود را به گوش دنیا برساند و اوج این مهم در برپایی تظاهراتی نظیر روز ایران (قدس سابق) 16 آذر و ششم دی (عاشورا) که همه جناح های حکومت را به وحشت افکند نمودار شد، به گونه ای که از فردای تظاهرات 6 دی شايبه ي سازش جناح هاي حكومت مطرح شد. از یک سو هیات حاکمه بازداشت رهبران احزاب و فعالان مدنی را در گسترده ترین تهدیدات پس از انتخابات آغاز نمود و در دیگرسوی آهنگ عقب نشینی در پیام های رهبران رفرمیست خود را نمایاند. >>>
در آن دیار که طوطی کم از ذغن باشد...
در مشهد وقتی «شکرالله مشکین فام» اسیر چماقداری شد و خونش را بر زمین ریختند، دکتر صمیمی (با اینکه از هیچ گروه و سازمانی هواداری نمیکرد)، با استادان و دانشجویان مبارز، در صف اول تظاهرات به خیابان آمد و فریاد اعتراض سر داد. آن روز سلاخان، ساطور بدستان و کسانی که شاید به دروغ میگفتند «ما قصابان حزب اللهی هستیم» ــ با کاردهای بزرگ و ساطور و با لباس قصابی، دور و بر دانشگاه میدویدند و با صدای بلند داد میزدند: حزب فقط حزب الله... رهبر فقط روح الله... آنان به استاد بزرگ فیزیک ایران هم رحم نکردند و او زخمی شد و زیر دست و پا افتاد. >>>
اندک اندک جمع مستانمی رسندمسعود بهنوددر جنبش اعتراضی سبز نیز در این هفت ماه کسانی زبان قصه را ندانستند، از ظن خود یار این جنبش شدند، باور نکردند که این جنبشی است در داخل مجموعه جمهوری اسلامی با همه ضوابطش، به قصد پاک کردن بدعهدی ها و تندروی های دولت فعلی، برای در خواست زندگی بهتر و آزادتر، نه بیش از این. باور نکردند که کم اند آن ها که در ایران خیال تغییر نظام در سر می پزند، و ندانستند که اگر هم چنین خیالی در سرهائی باشد عبرت آموزی روزگار کار خود را کرده و همان ها هم معتقدند ابتدا بهترست چاه کنده شود بعد منار دزدیده. نفهمیدند که مردم ایران در صحنه واقعی با درد واقعی و شکنجه واقعی و تیر واقعی زندگی می کنند، با پول واقعی هر روز بی ارزش شونده خرید می کنند، بنابراین چنین نیست که گویا بازیگران یک نقش اند و خریداران تئوری هائی که هیچ کس ضامن اجرای آن نیست. >>>
بقيه در ستون دست راست |
« سور و عروسی و شادی»، جامه ایست که خدا برای وجود ما بریده و دوخته است . به عبارت دیگر، غایتِ گوهری ِ زندگی درگیتی، جشن عروسی انسان، یا انبازی وآمیزش او، با طبیعت و انسان ها و خدا و معنا و گوهر چیزها در زمانست. این شناخت و مهرورزی و کشش بدان، ازکجا آمده است؟ این سراندیشه ایست که درفرهنگ ایران ، در«جشن چهارشنبه سوری» به خود ، شکل داده است ، ولی دراثرمبارزاتی شدید ودرازمدت ، که با این « غایت » ، معنا ومحتوای آن شده ، این پیوند میان جشن چهارشنبه سوری، وغایت زندگی درگیتی ، فراموش ساخته شده است ، ولی خود ِ آئین ِظاهری جشن ، ازملت ، نگاهداشته شده است . امروزه ، رویکرد به سکولاریته یا « زندگانی زمانی » ، آتشی است که از زیرخاکستر هزاره ها ، ازهمین جشن وازجشنهای دیگر ایران ، باز افروخته وشعله ور میشود . افلاطون ، میگوید که « مهرورزیدن به یک خوبی یا ارزش » است که انسان را به آن خوبی وارزش میکشد و تحول میدهد ، و تنها شناخت خوبی یا ارزش ، به خودی خود ، برای واقعیت دادن آن خوبی یا ارزش دراجتماع ، بسا نیست . همین اندیشه درفرهنگ ایران ، به گونه ای دیگرگفته شده است . اینکه آتش زندگی که جان باشد ، درانسان ، سرچشمهِ پیدایش « روشنی = بینش » و « گرمی = مهر» است ، به معنای آنست که « بینش خوبی وارزش ، باید با « مِهربه آن خوبی وارزش ، همراه وهمسرشت باشد ». >>>
حركت مردم مثل سیلی است كه در یك دره سرازیر شده و ناچار به طی مسیر آن است. همانطور كه شاه با سركوب كردن همهٌ مخالفان، به غیر از مذهبی ها، برای مخالفت مردم راهی غیر از تجمع در مساجد و رفتن به دامان آخوند باز نگذاشته بود، حكومت فعلی هم راهی به جز جدا کردن دین از سیاست برای مردم باقی نگذاشته است. در این وضعیت حركت فعلی مفری به جز خروج از نظام اسلامی ندارد و راهی كه پیش پایش هست نفی قاطع این نظام یعنی رفتن به سوی دمكراسی لیبرال و لائیك است. >>>
شورایِ نگهبان بدستور و رأی فردی آیت الله خمینی 39 روز قبل از به تصویب رسیدنِ قانون اساسی جمهوری اسلامی از سوی مردم تأسیس شده است و مردم یا نمایندگانِ آنها در شکل گیری و تصویب نهادی بنام "شورای نگهبان" کوچکترین دخالتی نداشته اند. با این وجود وقتی در یک سیستم سیاسی، بالاترین نهاد آن یعنی "شورای نگهبان" از همان آغاز غیر قانونی ایجاد شده باشد، در نتیجه کُل نظام جمهوری اسلامی، رهبر انقلاب آن، مجلس خبرگان رهبری، قانون اساسی آن، که از سوی این نهادِ شورای نگهبان بنا نهاده شده اند و یا از فیلتر آن گذاشته و تأیید صلاحیّت شده اند همه بی اعتبار و غیر قانونی و بدون هویّتِ حقوقی میباشند، زیرا در این میان مردم کوچکترین نقشی را نداشته اند. >>>
|
خوانندگان گرامی سکولاريسم نو حتماً متوجه شده اند که اين نشريه اخيراً گهگاه بصورت «دو روزانه» منتشر شده است. ما اين آزمايش را برای يافتن راهی در جهت صرفه جوئی در وقت و انرژی، بدون اينکه از لحاظ کمی و کيفی کمبودی در نشريه پيش آيد، انجام داده و اکنون نتيجه گرفته ايم که می توان اين کار را بصورت مستمر انجام داد. لذا، از چهارشنبه نوزدهم اسفند، برابر با دهم مارس، اين نشريه فقط در روز های دوشنبه، چهارشنبه و جمعه منتشر می شود اما هر شماره تعداد بيشتری مقاله و عکس از شماره های روزانهء قبلی خواهد داشت. اين روش به گردانندگان نشريه اجازه می دهد تا وقت خود در فعاليت های ديگر مربوط به گسترش انديشهء مبتنی بر سکولاريسم نو نيز بکار برند. همينجا از همهء خوانندگان وفادار خود تشکر کرده و متوقعيم که با معرفی اين نشريه به ديگران ما را در راه رسيدن به اهدافی که بر آن واقفند بيش از پيش مدد نمايند.
آيا یوسف شريفی بجرم اين اعتراض اعدام می شود؟
پيوند به نسخهء رايگان اينترنتی>>>>
=========== ============= کميته بين المللی نجات پاسارگاد =========== =========== =========== =========== ============= ========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== ============= =========== ============= ============= ============= ============ =========== =========== ========== ============= =========== =========== =========== ============ =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== مخالفان خود را بشناسيم
دولت نهم روند بسيار خطرناک غربزدگی و گرايش های سکولاريستی را که متأسفانه در حال نفوذ در بدنه مديريتی کشور بود، سد کرده است.
سکولارها در ایران جایگاهی ندارند! حضور پر شور ملت ایران در بيست و دوم بهمن عامل شکست کامل سکولارها در کشور است.
اسلام با فرهنگ لائيك و بى دينى مخالف است. دشمنان با استفاده از ترويج فرهنگ لائيك درصدند تا زنان را از خط عفاف و حجاب و كرامت منحرف كرده و سنت هاى اصيل اسلامى را از بين ببرند.
آيتالله مکارم شيرازی
نقش تلويزيون در ايجاد تحولات سياسي، اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي بسيار مهم است. هر چند که در ساليان اخير برنامههاي ديني و مذهبي در تلويزيون گسترش يافته ولي کساني در آنجا لانه کردهاند تلويزيون را به سوي سکولاريسم سوق مي دهند».
سايت روزنامهء اطلاعات ـ به گزارش پايگاه اطلاع رساني رياست جمهوري، دكتر محمود احمدي نژاد روز چهارشنبه در جلسه هيات دولت و سفرا و روساي نمايندگيهاي جمهوري اسلامي ايران در خارج از كشور با بيان اين مطلب به تصويب و تبيين مباني سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران پرداخت و اظهار داشت: توحيد اولين اصل انديشه و مكتب ملت ايران است. يعني اساس حاكميت متعلق به خداوند متعال است. وي افزود: در سياست خارجي، صداقت، عدالت و احترام به آحاد انسانها بايد مورد توجه جدي باشد. جمهوري اسلامي اقدامي را حتي براي دشمنان خود برخلاف عدالت انجام نميدهد. رئيسجمهوري با رد هرگونه كينهجويي مردم ايران نسبت به مردم آمريكا پيروي از خط نوراني امامت و ولايت را يكي از مهمترين مباني سياست خارجي كشورمان دانست و اظهار داشت: نظام سرمايه داري و مادي، ملتها را به پرستش بت سرمايه داري و پذيرش فرمانروايي خود در دنيا دعوت ميكند و در مقابل ملت ايران بشريت را به خط نجات بخش امامت و ولايت رهنمون ميسازد واين جزو مزيتهاي كشورمان است.
گواهينامه تخصصي «ازدواج» براي خواستگاري اجباري ميشود!
محسن زنگنه،
رئيس سازمان جوانان استان تهران، با اشاره به افتتاح سامانه الكترونيك ازدواج
با عنوان «ساج» در هفته آينده گفت: با راهاندازي سامانه الكترونيكي ازدواج،
به جواناني كه اين دورهها را با موفقيت طي كنند، گواهينامه تخصصي «ازدواج»
اعطا ميشود. وي متذكر شد: به دنبال اين هستيم كه تا دو سال آينده اگر پسري
به خواستگاري دختري رفت، دخترخانم «به شرطي» جواب بدهد كه خواستگار اين
دورهها را گذرانده باشد...
|
© 2009 ـ New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fax: 509-352-9630 |