|
||
![]() |
||
دربارۀ ما | تماس | آرشيو صفحه اول | جستجو | فيلترشکن | کوتاه و گويا | عکس و مکث | عکس انتخابی | ويدئوها | کتابخانه | فهرست کليهء مقالات درباره سکولاريسم | سال سوم ـ شماره 818 و 819 ـ جمعه 14 و شنبه 15 اسفند 1388 ـ 5 و 6 مارس 2010 | English Section |
||
دو گفتگو از ماندانا زنديان دغدغۀ امروز ما برمی گردد به همان پرسشی که ماندانا ماه نخست خیزش ملی ما از آقای داریوش همایون پرسید: « اندیشۀ یک خیزش پیشرو، چه اندازه باید با عموم مردم ارتباط برقرارکند، تا پیروز شود؟» آقای همایون می گویند: «هنگامی که از گشودن فضای فکری یک جامعه، از دگرگونی پارادایم سخن می گوئیم اساساً به سرامدان [elite ] نظرداریم. آنها هستند که گفتمان ها را شکل می دهند، و از آنجا به سطح های فرهنگی دیگر می رسد؛ همان سر و دم ماهی مولوی. » ما امروز مرحلۀ نخست راه را تا حد خوبی پیموده ایم. گفتمان جنبش سبز گفتمان آزادی خواهی و احترام به حقوق بشر است.>>> ----------------------------- ترس اصلی اینها از نیروهای سکولار است. چندی پیش برادر آقای خاتمی رسماً اعلام کرد که «سکولاریسم متعلق به مسیحیت بوده و فرهنگ ما تکیه بر اسلام دارد.» نظام جمهوری اسلامی فکر می کند سکولاریسم باعث از بین رفتن دین و روحانیت در ایران میشود و بسیار روی آن حساس است. در حالی که سکولاریسم خواهان جدایی نهاد دین و نهاد دولت است و با از میان برداشتن نهاد دین میانهای ندارد. آنچه برای مثال در آلبانی با عنوان «سکولاریسم رادیکال» وجود داشت، با آنچه اندیشمندان نهضت روشنگری در اروپا در نظر داشتند، تفاوت اساسی دارد. این که هر فرد مسلمان یا معتقد به ادیان دیگر به عنوان شهروند، در جامعه حق حیات و انتخاب و مشارکت در فرایند امور دارد، چنان بدیهی است که نیازی به استدلال ندارد. شاید شعار «جمهوری ایرانی» که جسته و گریخته در تظاهرات شنیده میشود، نشان دهندهی همین خواست جدایی نهاد دین و نهاد دولت است و نباید برداشتی ناسیونالیستی از آن داشت. >>>
من به شخصه آرزو دارم كه در ايران دولتي لائيك و قانوني سكولار حكومت كند. من به حقوق برابر انسانها اعتقاد دارم؛ نه تنها حقوق برابر زن ها با مردها كه حتي معتقدم بايد به دگرباشان جنسي هم حقوق برابر داد. به تمامي بندهاي کنوانسیون حقوق بشر معتقدم و خوب ميدانم كه در دل حكومت ديني نميتوان به احقاق حقوق تمامي انسانها رسيد. اما اصلاح طلبم و به اصلاح اين حكومت دل بستهام؛ براي اين كه راهكاري عملي تر جز اصلاح را سراغ ندارم تا از آن بنويسم و از آن دفاع كنم. براي رسيدن به شعارهاي آرماني مثل جمهوري ايراني، حذف ولايت فقيه، براندازي و غيره ما نياز به ابزاري داريم كه در حال حاظر در دسترس ما نيست... >>> (همراه با چند اظهار نظر بوسيلهء خوانندگان اين مطلب)
رئیس مرکز فعالیت های دینی شهرداری تهران
مرکز فعالیت های دینی شهرداری تهران در راستای رسیدن به چشم انداز" تهران، ام القرای جهان اسلام" به عنوان بازوی مشورتی شهردار تهران با هدف توسعهء معنوی و اخلاقی، با توجه به منویات مقام معظم رهبری، برای رسیدن تهران به هویت اسلامی- ایرانی برای پایتخت جمهوری اسلامی ایران در ابتدای سال 1386 تأسیس شد... عمده فعالیتهای مرکز به فعالیتهای دینی، حوزه های علمیه و مراکز دینی و همچنین علما و روحانیون مرتبط است و در دو بخش نرم افزاری و سخت افزاری انجام می شود، به طوری که پس از تأسیس این مرکز با هدف تعمیر، تکمیل و تجهیز وارد 2 هزار مسجد در سراسر تهران شده است. >>>
حشمت
الله طبرزدى در زندان است. او قبلا هم زندان هاى متعددى را تجربه كرده و سال
ها در بند و سلول بوده است. طبرزدى را هنگام جستجو براى يافتن يك نگاه درست
به موقعيت نظام سياسى ايران و راه برون رفت از آن سال ها قبل در جبهه
دموكراتيك ايران يافتم؛ اگر اسم تشکيلات وى را درست نوشته باشم. او را به
خاطر واقع بينى عميقش به سياست و راهكارهاى برون رفتى كه از معضل ديكتاتورى
ارائه ميداد ستودم. مردى به غايت استوار در راه سختى كه در پيش داشت. حسن
ماسالى به من گفت كه او يعنى حسن سخنگوى جبهه است. از طريق او پيام هائى را
براى حشمت فرستادم. آن موقع حشمت در زندان بود؛ مثل الان. و در اعتصاب غذا.
به او گفتم كه ما به وجود سالم او بيشتر احتياج داريم تا نظام به وجود بيمار
او.
يك آدم سكولار و عاشق دموكراسى و تكثر گرا كه هيچگاه نديدم كه در برابر سختي
ها كم بياورد. هيچوقت نگفت كه در چهار چوب قانون اساسى زپرتى جمهورى اسلامى و
ديكتاتورى ولائى آن مي خواهد كار كند. سخت كوشيد تا انديشهء سكولاريزم و
دموكراسى خواهى را با جبهه اى كردن تشکيلاتش سياستى همگانى كند.
عاشق ايران و انسان و آزادى است. و هميشه از سوى عافيت طلبان عاشق قانون
اساسى و ولايت فقيه به سردى از او ياد شده است. كساني كه نمي توانستند ديدگاه
سومى را در عرصه سياسى ايران در كنار خود تحمل كنند، طبرزدى را كمتر تحمل مي
كردند.
دوست ندارم راجع به آدم ها مطلب بنويسم و اصلا آدم ستائى را مغاير آزادگى مي
دانم. اما در مورد طبرزدى مي خواهم اين تابو را در خود بشكنم زيرا كه طبرزدى
در كوران سياست ايران مظلومانه زيست و اينك مظلومانه در زندان است؛ براى
چندمين بار.
و
سخن آخر اينكه طبرزدى و يارانش مي توانند ياران بسيار مناسبى براى جنبش
آزاديخواهى مردم ما در راه ايجاد جامعه اى سكولار و نظامى دموكراتيك باشند.
طبرزدى را دريابيم!
|
کاری از م. خداوردی جمهوری اسلامی سکولار را «خدا هم نافريد!»درسی که نيروهای پراکندهء سکولار می توانند، برای آيندهء خود، از ماجراهای بيست و چند سالهء شورای ملی مقاومت بگيرند آن است که اگر در ائتلافی شرکت می کنند که بخش اصلی و مقتدر آن را مذهبيون تشکيل می دهند بايد بدانند که لاجرم و عاقبت صرفاً به نردبامی تبديل خواهند شد که آنکه به بام می رسد نيروی مذهبی است و اين نيرو، بنا بر طبيعت خود، نخواهند توانست تن به حکومتی سکولار بدهد؛ بخصوص اگر که در تصميمات خود مصلحت انديشی را بر پايداری در قول ترجيح داده و با استناد به دلايلی همچون اينکه «اکثريت ملت ايران مذهبی هستند» و، در نتيجه، بهتر است ـ برای خلع سلاح مذهبی های ديگر هم که شده ـ ميزان «مذهبی بودن ِ» ائتلاف خود را بالا ببريم، ارتش سينه زن بپا کنيم و رئيس جمهور محجبه داشته باشيم رفتارها و گفتارهايش را تنظيم کند. >>>
هر حرکت «سران جنبش سبز» در جهت آن تناقضی از قانون اساسی که نظر به آزادیها و حق حاکمیت مردم دارد، به نظر من مثبت است. آنها کار خودشان را میکنند و بقیه نیز که فراتر از این میخواهند باید کار خودشان را بکنند. هیچ کدام مانع دیگری نیست. به نظر من این هر دو در یک چشمانداز بلند مدت به یکدیگر یاری میرسانند. اشتباه را کسانی میکنند که مدعی جدایی دین و دولت، مدعی دمکراسی و حقوق بشر هستند ولی تمامی وظیفه و خواست خود را به خواست «سران جنبش سبز» محدود میکنند. این اشتباه است. اشتباهی که صد سال پیش نزدیک بود مشروعه را بر مشروطه پیروز گرداند (که در این صورت ما امروز از هیمن هم عقبماندهتر می بودیم!) و سی و یک سال پیش این «وظیفه تاریخی» را در انقلاب اسلامی به انجام رساند! ویروس این اشتباه را «روشنفکران» و مدعیان سیاست حمل میکنند و نه مردم عادی! >>>
|
آيا یوسف شريفی بجرم اين اعتراض اعدام می شود؟
پيوند به نسخهء رايگان اينترنتی>>>>
=========== ============= کميته بين المللی نجات پاسارگاد =========== =========== =========== =========== ============= ========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== ============= =========== ============= ============= ============= ============ =========== =========== ========== ============= =========== =========== =========== ============ =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== مخالفان خود را بشناسيم
دولت نهم روند بسيار خطرناک غربزدگی و گرايش های سکولاريستی را که متأسفانه در حال نفوذ در بدنه مديريتی کشور بود، سد کرده است.
سکولارها در ایران جایگاهی ندارند! حضور پر شور ملت ایران در بيست و دوم بهمن عامل شکست کامل سکولارها در کشور است.
اسلام با فرهنگ لائيك و بى دينى مخالف است. دشمنان با استفاده از ترويج فرهنگ لائيك درصدند تا زنان را از خط عفاف و حجاب و كرامت منحرف كرده و سنت هاى اصيل اسلامى را از بين ببرند.
آيتالله مکارم شيرازی
نقش تلويزيون در ايجاد تحولات سياسي، اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي بسيار مهم است. هر چند که در ساليان اخير برنامههاي ديني و مذهبي در تلويزيون گسترش يافته ولي کساني در آنجا لانه کردهاند تلويزيون را به سوي سکولاريسم سوق مي دهند».
|
© 2009 ـ New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fax: 509-352-9630 |