بازگشت به خانه  |   فهرست مقالات سايت   |    فهرست نام نويسندگان

سه شنبه 11 اسفند 1388 ـ  2 فوريه 2010

 

چرا در ایران دموکراسی وجود ندارد؟

آنتـــی وار

Antiwar.a@gmail.com

 

اکثر ما، هنگامی که اين سخن آقای لاریجانی در اجلاس ژنو را که گفت: «ایران دموکراسی است، نه لیبرال یا سکولار»، شنیدیم در ابتدا اندکی در بهت و حیرت فرو رفتیم و از دروغ گویی ایشان گله مند شدیم. بسیاری از ما حتی اسنادی را در رد این جمله، که جدای از دروغ بودن آن گویا از لحاظ انشائی نیز غلط است، فراهم کردیم.

احتمالاً منظور آقای لاریجانی از اینکه گفته اند «ایران دموکراسی است» این بوده که ایران دارای دموکراسی است؛ وگرنه ایران یک کشور است و دموکراسی، نظامی سیاسی است. البته باز هم به دلایلی که حاصل تدقیق در فعل و عمل آقایان است، می توان اثبات کرد که ایران همان دموکراسی است:

وقتی که مرتباً از دهان مسئولان کشور کلمهء "نظام" را می شنویم و همه چیز در این نظام خلاصه می شود که اکنون جای دوست و دشمنش نیز عوض شده است...

وقتی که آقایان، ایران را خانهء پدری می دانند و از آن بعنوان نظام یاد می کنند، طبیعی است که ایران هم بشود دموکراسی که یک نظام است. البته بین این نظام تا آن نظامی که آقایان مدنظر دارند، تفاوت از زمین است تا به خدا! و البته برای آنها که خدا را قبول ندارند، تا به آسمان...

اما چرا لاریجانی فکر می کند که ایران دموکراسی است؟ یا بعبارت بهتر چرا ایشان و البته احمدی نژاد مرتباً تکرار می کنند که دموکراسی واقعی در ایران است نه در جای دیگر؟

ماکس وبر زمانی به سود ژنرال لودندورف (و به پسند او) دموکراسی را چنین تعریف کرده بود: «نظامی که در آن مردم فردی را به رهبری بر می گزینند تا بعد به آنها بگوید: "حالا دیگر خفقان بگیرید و از من اطاعت کنید"».

همانطور که ملاحظه می کنید، این تعریف، اکنون بی کم وکاست در ایران اجرا می شود. و البته در چنین حالتی لاریجانی و احمدی نژاد حق دارند که بگویند ایران نه تنها «دموکراسی» که دموکراسی ترين (!) کشور منطقه است.

اما این سخن نیاز به تفسیر هم دارد. با توجه به تعریف بالا، نتیجه می گیریم که ایران دارای نظامی کاملاً دیکتاتوری و فضای بشدت بسته و خفقان آور است.

نمونه ی عینی این "خفقان بگیرید" گفتن را در روز ۲۴ خرداد ٨٨ و در میدان ولیعصر شاهد بودیم. آنجا که همان ملت همیشه در صحنه، به خس و خاشاک تبدیل شدند.

این آن دموکراسی مد نظر آقایان است. کشورهای غربی که کاملاً فاسد و جابر و حامی صهیونیزم هستند، روسیه هم که شریک دزد است و رفیق قافله و مانند زالو به جان این مملکت افتاده، وضعیت چین هم همینطور است. کشوری که خودش ناقض حقوق بشر است، از ایران در اجلاس ژنو دفاع می کند! عجیب نیست؟ می بینید که تنها دولتی که در قرن ۲۱ علناً به شهروندانش توهین می کند و به آنها می گوید "خفقان بگیرید" ایران است.

آقایان در برابر این پرسش که آیا آموزه های واقعی الله را تعلیم می دهند، و یا پیرو حاکمیت قانون، قداست ملت و یا دیگر اصول بنیادین و پذیرفته شده هستند، احساس دستپاچگی می کنند. همین احساس هم آنان را وادار به دروغگویی می کند؛ زیرا سیاست آنان در عمل نشان داده است که پیرو هیچ کدام از گزینه های بالا نیستند: نه آموزه های واقعی الله، نه حاکمیت قانون، نه قداست ملت، و نه هیچ کدام از اصول قانونی و تائید شده توسط جامعه جهانی.

ترس آقایان از دموکراسی، و تبلیغات منفی ای که پیرامون آن به راه انداخته و آن را درحد عملی شیطانی تنزل داده اند، شباهت های بسیاری به هوچی گری های هیتلر، زمانی که هنوز سرجوخه ای بیش نبود، علیه یهودیان و کمونیست ها، دارد.

آقایان در هر مجلسی و کنفرانسی که دعوت می شوند، از دموکراسی غربی ها بدگوئی می کنند، اما تابحال نشده که مدلی از دموکراسی شرقی – اسلامی ای که مد نظر خودشان است و می خواهند با آن جهان را اداره کنند، ارائه دهند.

و من نمی دانم چرا هنوز آقای لاریجانی فکر می کنند که ایران دموکراسی است! جهت اطلاع ایشان باید عرض کنم که در یک حکومت صاحب دموکراسی، اکثریت حقوق اقلیت را تضمین می کند؛ کاری که در ایران حتی در مورد مردگان اقلیت بهائی نیز رعایت نمی شود و این کار به دو صورت انجام می شود. اول ندادنِ جواز دفن؛ دوم تخریب مکرر قبرستان های بهائیان. آیا این مردگان نیز علیه امنیت ملی اقدامی کرده اند؟ آیا بعد از سیمای ملی که تبدیل به سیمای "میلی" شده، اکنون نوبت امنیت است که "میلی" بشود؟

شیوه های دموکراتیک همچنین در برگیرنده حاکمیت قانون و ضمانت های قانونی برای آزادی تجمع، بیان و سایر اقسام آزادی است که در قانون اساسی نیز پیش بینی شده، اما این روزها عمل نمی شود. این چه دموکراسی ای است که جوانان دانشجو را آنطور روی زمین می کشند و بعد از «نقد آزاد دولت» سخن می گویند؟!

شما نقد عمومی قدرت سیاسی را ممنوع کرده اید. این حرکت پیش در آمد سرکوب های دیگر و در راستای تقویت بنیان های نظامی و پلیسی قدرت دولت است. این کار نه تنها ترویج آزادی و دموکراسی نیست، بلکه تنها فایده اش برای حکومت وادار کردن شهروندان به قبول استبداد و سکوت در برابر عوام فریبی و نشر اطلاعات گمراه کننده توسط دولت است.

بسیاری از روزنامه نگاران و فعالان سیاسی – مدنی اکنون بجرم «اهانت به حکومت در زندان هستند. قضیه ازاین قرار است که جایی که دموکراسی در آن مستقر باشد عبارت "اهانت به حکومت" عبارتی بی معنی است. در دموکراسی مردم و احزاب قدرت را نقد می کنند و این تنها نظام های استبدادی هستند که هر نوع نقدی را اهانت بحساب میآورند. و البته چنین نظام هایی به هاله ای از تقدس و راز آلود بودن نیز نیاز دارند و همین راز آلودگی سرمنشاء بسیاری از مشکلات است:

دولتی که نیروهای سیاسی مرموز و کاملاً ناشناخته و ناپیدا اداره اش می کنند ناگزیر خطرناک تر از دولتی است که علناً تحت نظرمردم اداره می شود.

به امید روزی که ایران دموکراسی نباشد اما بصورتی دموکراتیک اداره شود!

https://newsecul.ipower.com/

بازگشت به خانه

 

محل اظهار نظر شما:

شما با اين آدرس ها می توانيد با ما تماس گرفته

و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:

admin@newsecularism.com

newsecularism@gmail.com