|
سه شنبه 11 اسفند 1388 ـ 2 فوريه 2010 |
برداشت من از واژه سکولاریسم و تحول کنونی آن
شهرام فریدونی
در پی بحث هائی که در مورد معنای سکولاريسم در گرفته است، من نيز مایلم که برداشت خودم را از واژه سکولاریسم و سکولاریسم نو با دوستان و هموطنان گرامی در میان بگذارم.
همانطور که می دانید، در خصوص واژهء سکولاریسم تعاریف بسیاری شده. بسیاری درست و بسیاری غلط. بسیاری صادقانه و بسیاری مغرضانه ( مراجعه شود به ماشین واژه سازی و مغالطات جناب حاج فرج دباغ معروف به دکتر سید عبد الکریم سروش). بسیاری از مغالطه کاران با استفاده از حربهء بازی با کلمات و آسمان به ریسمان بافتن بوسیله لغات یونانی، قصد گل آلود کردن آب را دارند و منظورشان هم فقط و فقط ایجاد توهم در ذهن خوانندگان است. بنظر من، اینگونه مباحث مغالطه آمیز ارزش هدر دادن وقت را ندارند و بهتر است که بجای کلنجار رفتن با الفاظ در پی فهمیدن مفاهیم آنها باشیم.
عده ای می گویند که سکولاریسم جدایی دین از سیاست / حکومت است، و یا سکولاریسم جدایی مذهب از سیاست / حکومت است و... اما ما در روزگار کنونی کاری به سابقه و معانی قديمی اين واژه در فرهنگ اروپائی نداريم، چرا که اکنون با مفهوم «سکولاریسم نو» روبروئيم که در وهلهء اول و به درستی بین دین و مذهب فرق قائل می شود و در مرحلهء بعدی هم هوشمندانه خود را به مذهب و دین محصور نمی کند. سکولاریسم نو مذهب را نيز نوعی ایدئولوژی می داند و بطور کلی خواهان جلوگیری تمام دست اندازی ها و مداخلات فراقانونی و تبعیض آمیز تمام ایدئولوژیی ها ( خواه از نوع مارکسیستی آن باشد، یا از جنس ناب محمدی آن) در امور زندگی جامعه و افراد آن است. به زبان دیگر، امروزه سکولاریسم (بخوانید سکولاریسم نو) دیواری است که جهت حفاظت از حقوق مردم و جامعه از شر دخالت های ایدئولوژی (و مذهب) در اجرای بیطرفانه و عادلانهء امور اجتماعی، سیاسی، قضایی، فرهنگی، هنری و... به دور حقوق مردم و جامعه کشیده می شود. وظیفهء این دیوار آن است که به هیچ کس و یا هیچ گروهی اجازه ندهد تا آن شخص یا گروه مربوطه، با استفادهء ابزاری و سلیقه ای از یک عقیدهء بخصوص، به مرزها و حقوق دیگران و جامعه تجاوز کنند.
تمام افراد در جامعهء سکولار از حقوق یکسان برخوردارند و در مقابل قوانین بی طرف سکولار چیزی به اسم زرد، سفید، سیاه، شیعه، سنی، درویش، صوفی، بی دین، با دین، و... وجود ندارد. عقاید و سلایق مذهبی ـ ایدئولوژیکی افراد تنها در حیطهء خصوصی افراد است که قابلیت و اجازهء جولانگری می يابند.
مثلاً، اگر سکولاریسم در جامعه ای وجود داشته باشد، دیگر هیچ گروهی نمی تواند ادعا کند که "با وجود وارث شیعه، وارث زرتشتی حق ارث ندارد". و یا هیچ کارمند وهابی ای در فلان بانک عربستان سعودی حق ندارد که بگوید که فلان شخص، به دلیل شیعه بودنش نمی تواند وام بگیرد و فلان شخص که سنی است، به دلیل سنی بودنش بر دیگران ارجحیت دارد.
بطور کلی، در يک جامعهء سکولار افراد و گروه ها نه تنها حق ندارند، بلکه اصولاً امکان آن را نمی يابند که اعتقادات و علایق شخصی خود را، در رابطه با مسایلی که به دیگران و جامعه مربوط می شود، دخالت دهند.
در یک جامعهء سکولار، عقاید و مذاهب افراد و گروه ها، تا وقتی که در حریم خصوصی آنها عمل می کند و فقط بر زندگی خصوصی آنها تاثیرگذار می باشد، آزاد و محترم است.
جامعهء سکولار، با قوانین سکولار خود، مانند دیواری، از نشت و رسوخ اعتقادات و علایق شخصی (بخوانید برداشت ها و تفاسیر رنگارنگ از مکاتب و مذاهب، موهومات، خرافات و...) به حریم و حقوق دیگران جلوگیری می کند.
منباب مثال، شما در کشور نروژ می توانید کمونیست باشید و قاضی بشوید، اما حق و امکان این را ندارید که از مقام خود سوء استفاده کرده و حق یک کارخانه دار را ـ صرفاً بخاطر کارخانه داری او ـ به یک کارگر بدهید.
در کشور فرانسه شما حق دارید که یهودی باشید و جراح هم بشوید، اما اگر در یکی از روزهایی که بنابر دین یهود کارکردن در آن حرام است، از جراحی یک بیمار سر باز بزنید، نه تنها به شما جایزه "یهودی سال" را نمی دهند که هیچ، به احتمال زیاد شما را بجرم قصور در انجام وظیفه و ارتکاب قتل عمد محاکمه هم خواهند کرد.
در جامعهء سوئد شما می توانید مخالف جنگ باشید، اما در ارتش کار کنید. در زمان جنگ هم این حق را ندارید که ارتش را تسلیم کنید و بگویید که من مخالف جنگم.
و اما در مورد يافتن جانشينی فارسی برای واژه سکولاریسم، سایت زير هم اکنون نظرات و پیشنهادات مختلف را در این خصوص جمع می کند:
http://www.seculargreens.com/farciforsecular.htm
من هم در اینجا مایلم که واژهء پیشنهادی خود را برای خوانندگان عزیز بنویسم و دلیل انتخاب آن را هم توضیح بدهم. واژهء پیشنهادی من «گیتی مدار» است، چرا که در وحلهء اول فارسی است و در وحلهء دوم تمرکز و تکیه خود را بر روی گیتی و اداره کردن آن قرار می دهد.
در پایان باید توجه شما را به اين نکته جلب کنم که اگرچه سکولاریسم با دموکراسی فرق دارد، اما لازمهء دموکراسی وجود يک حکومت سکولار است.
به امید برقراری نظامی سکولار در ایرانی دموکرات.
محل اظهار نظر شما: شما با اين آدرس ها می توانيد با ما تماس گرفته و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:
|