|
||
دربارۀ ما | تماس | آرشيو صفحه اول | جستجو | فيلترشکن | کوتاه و گويا | عکس و مکث | عکس انتخابی | ويدئوها | کتابخانه | فهرست کليهء مقالات درباره سکولاريسم | سال سوم ـ شماره 810 ـ پنج شنبه 6 اسفند 1388 ـ 25 فوريه 2010 | English Section |
||
تيم ايرانی در المپيک زمستانی امسال در ونکوور کانادا
با تمام اقداماتی که وزارت کشور به همراه نیروی انتظامی برای سامان دادن به وضعیت حجاب در خیابان ها انجام داده، باز هم این فعالیت ها ـ که در بسیاری از مراحل اجرای طرح های مختلف مربوط به آن، بیشتر امنیتی به نظر رسیده تا فرهنگی ـ نتوانسته است رضایت تعدادی از نمایندگان مجلس را جلب کند؛ به طوری که بعد از اینکه معاون پارلمانی وزارت کشور در ارتباط با سئوال ده نمایندهء زن مجلس از وزیر کشور دربارهء حجاب در جامعه گفت که «معاونت اجتماعی وزارت کشور قرار است با نمایندگان جلسهای در رابطه با طرحهای وزارت کشور در خصوص طرح عفاف داشته باشد، اما معلوم است که این اظهارات نتوانسته این نمایندگان را راضی کند». لالهء افتخاری، عضو فراکسیون زنان مجلس، می گويد: «حدود چهل نفر از نمایندگان مجلس شورای اسلامی در مورد مبحث مهم عفاف و حجاب سوالی از وزیر کشور دارند.» >>>
ما تنها بر اساس قوانين جهان پيشرفته و بر اساس اعلاميه حقوق بشر می توانيم بگوييم که هر کاری که جمهوری اسلامی از ابتدا تا کنون کرده جرم است اما اگر زنی يا مردی به جمهوری اسلامی رای داده باشد و اگر زیر قانون اساسی ايران را که بر اساس قوانین برگرفته از اسلام است امضا کرده باشد حتماً نمی تواند در اين موارد به آن معترض باشد چه برسد به اين که بگويد که اين حکومت مشروعيت ندارد. چرا که برای چنين اظهار نظری نخست بايد رای خودش به حکومت پس بگيرد و اعلام کند که ديگر به نظام جمهوری اسلامی باور و اعتقاد ندارد و سپس به او اعتراض کند. >>>
عمر تبعيد، مهاجرت ناگزير و مهاجرت ها ی اختياری ِ ميليون ها ايرانی به سی و يک رسيد. در سی و يک سالگی ی اين گريز تلخ که امروز جمعيتی چند ميليونی را در بر می گيرد، با اتکا به واقعيت می توان ادعا کرد که اکثريت غريب به اتفاق اين جمعيت، حتی مهاجران داوطلب و اختياری را هيچ عامل انسانی – عاطفی و سياسی و فرهنگی به حکومت اسلامی پيوند نمی زند. اين جمعيت گريزان از حکومت اسلامی، دانسته است که مسبب اصلی تحقير و آوارگی اش اين حکومت است، حکومتی که در زندانی به نام " جمهوری اسلامی " سی و يک سال است به نقض حقوق فردی و اجتماعی، وارعاب و ارتکاب شکنجه و کشتار های گروهی و تدريجی ملت ايران مشغول است. >>>
گسترش جنبش فاشیستی گرگ های خاکستری در آذربايجان خطری جدی برای دمکراسی در ایران فردا خواهد بود. رشد گرگ های خاکستری به رادیکالیزه تر شدن هر چه بیشتر پان ایرانست ها نیز منجر خواهد شد. اگر ما امروز جلوی پیشرفت گرگ ها را نگیریم یک روز پس از سرنگونی رژیم ولائی شاهد ترور شخصیت های دمکرات آذربایجان خواهیم بود. این پیش گوئی نیست، این روش فاشیسم است. ما نباید فراموش کنیم که گرگ های خاکستری یک گروه فاشیستی بمعنی کلاسیک آن هستند. گفتمان آنان فاشیستی است، مرا بیاد گفتمان هیتلر در اوائل دههء بيست میلادی می اندازد. پس من از واژه فاشیسم اینجا بعنوان ناسزا استفاده نمی کنم. >>>
برای من شكي نبود كه اين تظاهرات شكست ميخورد چون رژيم در چيدن نيروهاي خود
بسيار بسيار ماهرانه عمل ميكند و اين چيزي است كه سبزها
مطلقا مهارت نداشتند.
از مدتي قبل معلوم بود كه آنها آزادي را از صبح زود تسخير خواهند كرد و بعد
اجازه حركت مستقل نخواهند داد اما به مصداق اينكه مرغ يك پا
دارد سبزها اصرار داشتند كه حتما در آزادي باشند.
من
نميخواهم دچار بدبيني شوم اما آيا عجيب نيست
كه وقتي دو تجربه به اين شكل با واكنش مشخص رژيم روبرو شده
بود بار سوم هم همان كار را ميكنيم؟
مقصودم روز قدس است كه نيروهاي خود را در دانشگاه چيده
بودند و نگذاشتند ما نزديك آن بشويم و ديگري سيزده آبان كه
سفارت را محاصره كرده بودند و ما نتوانستيم به آن
نزديك شويم.
>>> برادر حسین (ع) ی می نويسد: «در تبليغ يك نوع دستمال كاغذي در سيما، از دست لاك زده يك خانم كه تا ساعد برهنه بود استفاده شده است. از مسئولان رسانه ملی تقاضای نظارت بيشتر می شود». فدوی در پاسخ عرض می کند که: «چند وقت است که از این فاجعه خبر دارید، برادر حسین (ع)ی؟ اگر کمتر از 48 ساعت است، که مسأله ی مهمی نیست و به فتوای علمای سلف، حشره الله مع موالیه المطهرین صلوات الله علیهم اجمعین، کفاره ی شما یک نفر شتر 6 ساله ست؛ البتـّه به شرط آن که شتر مذکور، در تمام عمر خود، تـُرُبچه نخورده باشد! اما...» >>>
|
با صد هزار موشک و تير آمدی که من / با صد هزار قهقهه حاشا کنم تو را "روز گذشته در نشست خبری رئيس دولت حاضر برای بار سوم رنگ سبز پرچم جمهوری اسلامی ايران «آبی» شد. به گزارش کلمه، نخستين بار اين تغيير عجيب رنگ سبز پرچم ايران در مراسم توديع و معارفه مديرعامل ايرنا رخ داد. برای بار دوم در مراسم ديدار اعضای ستاد دهه فجر با محمود احمدی نژاد، بنر نصب شده در دکور برنامه به شکل غيرمتعارفی پرچم کشورمان را به تصوير کشيد که رنگ سبز از آن با ظرافت خاصی حذف شده و رنگ آبی آسمان بر آن غلبه کرده بود و بار سوم هم در برنامه ای خبری که رئيس دولت در آن حضور داشت اين اتفاق تکرار شد..." «خبرنامه گويا» نه والله! دروغ می گويم بگوييد دروغ می گويی. اين پرچم چیچیاش پرچم ايران است که نگران آبی شدن سبز آن شويم. اصلا سبز را آبی کنند، بعد هم سفيد را بردارند ببرند بالا و آبی را بياورند وسط؛ يعنی پرچم ما را بکنند پرچم روسيه. چه فرقی به حال ما می کند؟ مگر اين پرچم پرچم ماست که داريم خودمان را هلاک می کنيم که آی! مردم ايران! بياييد ببينيد دولت احمدی نژاد چه بلايی دارد سر پرچم ما که نشانه هویّت ملی ماست می آورد. انتظار داريد مردم در مقابل اين پرچمِ بلا نسبت شتر گاو پلنگِ خرچنگ نشان چه بگويند؟ اگر مثلا بگويند، داداش، اين قدر حرص نخور، واسه قلبت خوب نيست. اين ها پرچم ما را آبی نکرده اند؛ پرچم خودشان را آبی کرده اند! و شما هاج و واج به آن ها نگاه کنيد که يعنی چه؟ و آن ها بگويند که اين چيزی که وسط مثلا پرچم ماست و بعضی ها می گويند شبيه خرچنگ است يعنی چه؟ سابقه تاريخی و ملی اش چيست؟ از کجا آمده؟ از کی آمده؟ در کدام ماخذ تاريخی، در کدام کتيبه و سنگنوشته و لوح باستانی اثری از آن هست؟ اين الله اکبرهايی که دور تا دورش را پوشانده، چه ربطی به پرچم ملی ما دارد؟ شما چه جوابی خواهيد داد؟ مثل آن ها نخواهيد گفت که اين ها را جمهوری اسلامی روی پرچمی که مثل پرچم ايتاليا سه رنگ سبز و سفيد و قرمز دارد گذاشته و برای خودش پرچم درست کرده؟ نخواهيد گفت اين پرچم جمهوری اسلامی ست و نه پرچم ايران و به ما و شما و کشورمان ايران مربوط نيست پس بگذار هر غلطی می خواهند بکنند و حالا هم که جمهوری اسلامی تبديل به جمهوری احمدی نژاد شده بگذار رنگ پرچم روسيه را روی پرچم خودش بگذارد و مراتب نوکری و حلقه به گوشی اش را با اين کار به استحضار اربابْ پوتين برساند و شما که در مقابل استدلال مردم در مانده ايد بدو بدو برويد کتاب های "تاريخچۀ شير و خورشيد" احمد کسروی و "شير و خورشيد؛ نشان سه هزار ساله" ی دکتر ناصر انقطاع را از قفسه ی کتاب خانه تان بيرون بکشيد و در به در دنبال آن علامت مقدسه ای که امروز وسطِ پرچمِ مثلا ايران قرار گرفته بگرديد و چيزی نه در آن جا و نه در کتاب های تاريخی و آثار باستانی و سنگنوشته ها و گِلنوشته ها و لوح های مفرغی و غيرذلک پيدا نکنيد و هر چه بيشتر بگرديد بيشتر نااميد شويد و دست آخر در صفحات اينترنت با نشان سيک های هندی که مشابه اين علامت است برخورد کنيد، خب نتيجه اش همين می شود که الان می بينيد و اين مطلبی که می خوانيد. دروغ می گويم بگوييد دروغ می گويی! نه والله!
ذهن انسان دارای بخشی است که مانند بایگانی عمل می کند. گاه و بیگاه با یا بدون مناسبت، صحنه هایی از ژرفا به سطح می آیند و خودنمایی می کنند. یکی از این صحنه ها امروز، پس از نزدیک به سی سال، با شنیدن خبر دستگیری عبدالمالک ریگی، رهبر گروه "جندالله" بلوچستان در ذهن من جان گرفت و به نمایش درآمد. صحنه مربوط به سال پرتنش 1360 است. چنان زنده و جاندار است که انگار همین دیروز آنرا بر پرده تلویزیون جمهوری اسلامی دیده ام. شامگاه است و دوربین تلویزیون یکی از خیابان های فرعی تهران را نشان می دهد. اسدالله لاجوردی، جلّاد زشترویی که پس از کشته شدن از سیّد محمّد خاتمی لقب "سردار بزرگ انقلاب" گرفت، در حالی که کودک یک ساله ای را در آغوش گرفته بود، چشم بر عدسی دوربین دوخت...
آنچه در مبارزه اهم مسائل است انتخاب درست و معقول هدف است، رهبری و استراتژی بعد از این یكی میاید و تابع آن است. تنها راه معقول مبارزه هم رفتن به سوی خروج از نظام اسلامی است و رهبر درست كسی است كه استراتژی مناسبی برای این كار ارائه بدهد. تا به حال مشكل مردم این بود كه تاكتیك انقلابی پیشه كرده بودند ولی به دلیل افتادن دنبال دوقلوهای اصلاحاتی در عمل تابع استراتژی رفرمیستی شده بودند كه با در نظر گرفتن موقعیت از اصل و بن بی معنا بود ولی لااقل تا وقتی رفتار تاكتیكی را خودشان معین میكردند پیش رفتند. در عوض به محض اینكه از این بابت هم گوش به حرف این دو نفر دادند و تاكتیكشان هم اصلاحاتی شد گرفتار مصیبتی شدند كه دیدیم. >>>
تمركز بر مطالبات هر قشر يا طبقه اجتماعي از مشاركت ساير بخشهاي جامعه خواهد كاست؛ به همين دليل بايد تلاش كرد تا الگوي كنش جبههاي و ائتلافي تقويت شود. به عبارت ديگر، بر الگوي فعاليت افقي و شبكهاي تاكيد شود. اگر جنبش سبز بخواهد بر اساس كليشههاي سياسي به سمت رهبري و سازماندهي متمركز حركت كند به سرعت از قدرت فراگيري اش كاسته شده و به يك حزب سياسي بدون تكثر تنزل مييابد. اما همانطور كه گفته شد، جنبش سبز جنبشي متكثر است كه تنها با لحاظ اين تكثر منافع ميتواند به سرانجام برسد. اگر تكثر كنشگران آن فداي تمركز رهبري شود، ظرفيت قابل توجهي را از دست خواهد داد. >>>
از زمانی که جلال آل احمد کتاب "در خدمت و خیانت روشنفکران" را نوشت طبقه روحانیت که با هرگونه اندیشه تجدد خصومت می ورزید و آموختن هر علمی غیر از آموزش های رایج در حوزه های علمیه را برنمی تافت از این کتاب به عنوان "سندی از درون" و اعتراف علنی جامعهء روشنفکری ایران سود جست. البته روحانیت به پشتوانه سنت و همراهی عموم جامعه چندان هم نیازمند این "اعتراف" نبود و بنا به پایگاه اجتماعی خود زحمت نقد و بررسی علمی همین نوشته را هم به خود نداد. با این همه در نبرد "معمم و مکلا" چه قبل از انقلاب و چه در سال های آغازین حیات جمهوری اسلامی بارها معممین ـ چه بسا نخوانده ـ به آن استناد کردند. >>>
آرشيو روزانهء مقالات يک هفتهء گذشته:
شماره 806 و 807 ـ يکشنبه و دو شنبه 2 و 3 اسفند 1388 ـ 21 و 22 فوريه 2010
ايران و تنشهای آينده: چگونه از فاجعه جلوگيری كنيم؟
جنبش سبز، خاستگاه ها و خلاء رهبری
پُلی به سیاست: آیا حکومتِ ایران حکومتی دینی است؟ بحثی در بابِ سکولاریسم با دینداران و بی دینان و از دین بریدگان
آيت الله احمد خاتمی، امام جمعهء تهران
شماره 804 و 805 ـ جمعه و شنبه 30 بهمن و 1 اسفند 1388 ـ 19 و 20 فوريه 2010
جوانهء سبز سکولاريسم در سرمای سپيد تورنتو جمعه گردی های اسماعيل نوری علا
ما امضاکنندگان بيانيه همگی سکولار سياسی هستيم
خوشخيالی سبز، درسهايی از بيست ودو بهمن
بیانیه جمعی از روشنفکران و فعالین سیاسی ترکمن
شماره 803 ـ پنج شنبه 29 بهمن 1388 ـ 18 فوريه 2010
نگاهی به عریضهء نیم بند خانم عبادی به شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد
استراتژی محکوم به روزمرگی ؛ استراتژی محکوم به مرگ است
گسترش گفتمان دمکراسی لیبرال وظیفهء جدی جنبش است
شماره 801 و 802 ـ سه شنبه و چهارشنبه 27 و 28 بهمن 1388 ـ 16 و 17 فوريه 2010
ناسیونالیسم قلابی، ابزاری در دست رژيم الهام علی اف
قانون ارث اقلیت های مذهبی بر مبنای فقه اسلامی فصل پنجم از کتاب «درد اهل ذمه»
سلمانی در 23 بهمن و حديث شبکهء باد
شماره 799 و 800 ـ يکشنبه و دوشنبه 25 و 26 بهمن 1388 ـ 14 و 15 فوريه 2010
در فردای بیست و دوی بهمنی که گذشت
نبرد آینده بر سر روح اصلاحات است
چه کسی از جمهوری ایرانی میترسد؟
شماره 797 و 798ـ جمعه و شنبه 23 و 24 بهمن 1388 ـ 12 و 13 فوريه 2010
جمعه گردی های اسماعيل نوری علا
جمهوریخواهانِ لائیک، سکولار و دمکرات ایران، متحد شوید!
در سی و یک سالگی سرکوب انقلاب 57
من پيش بينی می کنم که رژیم احمدی نژاد را ترور خواهند کرد!
|
پيوند به نسخهء رايگان اينترنتی>>>>
=========== ============= کميته بين المللی نجات پاسارگاد =========== =========== =========== =========== ============= ========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== ============= =========== ============= ============= ============= ============ =========== =========== ========== ============= =========== =========== =========== ============ =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== مخالفان خود را بشناسيم
دولت نهم روند بسيار خطرناک غربزدگی و گرايش های سکولاريستی را که متأسفانه در حال نفوذ در بدنه مديريتی کشور بود، سد کرده است.
سکولارها در ایران جایگاهی ندارند! حضور پر شور ملت ایران در بيست و دوم بهمن عامل شکست کامل سکولارها در کشور است.
اسلام با فرهنگ لائيك و بى دينى مخالف است. دشمنان با استفاده از ترويج فرهنگ لائيك درصدند تا زنان را از خط عفاف و حجاب و كرامت منحرف كرده و سنت هاى اصيل اسلامى را از بين ببرند.
آيتالله مکارم شيرازی
نقش تلويزيون در ايجاد تحولات سياسي، اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي بسيار مهم است. هر چند که در ساليان اخير برنامههاي ديني و مذهبي در تلويزيون گسترش يافته ولي کساني در آنجا لانه کردهاند تلويزيون را به سوي سکولاريسم سوق مي دهند».
|
© 2009 ـ New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fax: 509-352-9630 |