بازگشت به خانه  |   فهرست مقالات سايت   |    فهرست نام نويسندگان

 پنج شنبه 29 بهمن 1388 ـ  18 فوريه 2010

 

استراتژی محکوم به روزمرگی، استراتژی محکوم به مرگ است

تقی روزبه

 

 وقتی استراتژی محکوم به روزمرگی می شود، و یا بعبارت دیگر روزمرگی  تبدیل به استراتژی می شود، آنگاه می توان یقین داشت که دوران مرگ و نیستی فرارسیده است. نگاهی به حرکات و رفتار رژیم بخوبی نشان دهنده همین روزمرگی است. درچنین شرایطی به دلیل از دست رفتن عقلانیت متعارف حکومتی و گرفتار بی افقی شدن، همه تلاش ها، واکنشی، ضد و نقیض، و خود خنثی کننده می شوند. تلاش های آکنده از خشم و ناامیدی برای حفظ خود بر سطح آب، توضیح دهندهء معنا و هدف اقدامات صورت گرفته است. هراس افکنی و استفاده روزافزون از قدرت سرکوب به تنها ابزار بقاء تبدیل می شود. اما ابزاری که خود در حال افول و آب رفتن است. بهمین دلیل رژیم دارد از مایه می خورد و از بازتولید آن چه که مصرف می کند ناتوان است. و باین ترتیب است که برنامه های بلند مدت  در حوزه های گوناگون سیاسی  و اقتصادی و کلیه عرصه های اجتماعی اکنون در جمهوری اسلامی وجود خارجی ندارد و همه چیز در گرو روزمرگی است برای ماندن و سپردن امروز به فردا. حلقهء محاصره در هر سه عرصه خود ویرانگری، شکاف دولت با مردم، وشکاف بین المللی تنگناها اوج می گیرند و روزمرگی رویهء غالب است.

نگاهی فشرده به چند نمونه از این تنگناهای همزمان و مقارن با سالگرد 22 بهمن که رژیم را محاصره کرده و گلویش را درآستانه 22 بهمن می فشارد گویاست:

 

1- در ستیز با خود.

رژیم جمهوی اسلامی اکنون قبل از هر چیز با خود و با کیان خود در ستیز و تصفیه حساب است. اکنون همه منتقدین خودی و هرکسی که  با ساز استبداد مطلقه ولی فقیه  نرقصد، اسب تروای دشمن محسوب می شود. این که صدا و سیما و سایر دستگاه های تبلیغاتی رژیم، ازترس بدآموزی به جوانان خشمگین و برای بقاء خود ناچار شده اند که به سانسور انقلاب 57 و پخش گزینشی تصاویر و سخنان و فیلم های حتی پخش شده درطی این سالها به پردازند بقدر کافی گویاست. همانطورکه میدانیم، تبعات اعمال این سانسور موجب اعتراض "بیت خمنیی و یادگار امام" شد که منجربه ارسال نامه تندی از جانب وی به ضرغامی، مدیر مسئول صدا و سیما و برگزیده خامنه ای گردید. واکنش تند ضرغامی و حمله کیهان به "یادگار امام"، در کنار حملات سایر مهره های ریز و درشت و مجیزگوی خامنه ای، بروشنی خوره ای  را که بجان رژیم افتاده به نمایش می گذارد. و یا وقتی که رژیم ناچار می شود در آستانه بزرگذاشت میلاد خود، هراسان و عجولانه فرزند بهشتی ـ از بنیان گذاران اصلی نظام ـ را قبل از مرگش از زندان به بیمارستان و خانه اش  بفرستد، تا خود را از مباشرت به  مرگ احتمالی او نجات دهد، نمونهء برجستهء دیگری از محکوم شدن به روزمرگی است. آزادی تاجیک  مشاور خاتمی از زندان اوین در آستانه 22 بهمن برای مشارکت در یک شوی تلویزیونی نیز نشان دهندهء اوج استیصال و تلاش مذبوحانه او برای ایجاد باصطلاح تشتت و آشتفتگی در صفوف بهم آمده مردم در آستانه 22 بهمن بوده است.

این آشفتگی و روزمرگی در سخنان خامنه ای نیزبرجستگی کامل دارد:یکی دوهفته پیش ازغبارآلودبودن  فضاسخن می گفت و اکنون ازشفاف شدن فضا، بدون آنکه برکسی معلوم شود دراین فاصله براستی کدام غبارو تیره گی فرونشست و چه عامل تازه ای صحنه سیاسی را دگرگون کرد.مطابق ادعای خامنه ای مرزها روشن ترشد وصفوف مردم وازنامردم روشن متمایزگردید. تادیروز ازخواص وبخشی ازملت  سخن می گفت اکنون ازضدانقلاب وازکسانی که دیگر جزوملت نیستندو لابدیا باید پاکسازی شوند و یا ازکشوربیرون رانده شوند.

 

2- در ستیز با مردم:

رژيم، برای هراس افکنی، شمشیر محاربه و اعدام جوانان و فرزندان دستگیر شدهء مردم را بر فراز سر آنها نگهداشته است. و همچون گرگ وحشی با هجوم گسترده و دستگیری چندین هزار نفر در آستانه 22 بهمن تعداد زندانیان سیاسی را به بالای 6000 هزار نفر، یعنی دو برابر زندانیان زمان شاه، رسانده است. رفتار رژیم تردیدی باقی نمی گذارد که دولت آنها را به مثابه گروگان، برای باصطلاح رام کردم مردم عاصی و به جان آمده از ستم و قلدری غنیمت گرفته است. بی شک حکومتی که بجای دفاع از امنیت شهروندانش، با چنین زبانی با آن ها سخن  بگوید، باید در انتظار درو کردن طوفان های سهمگین تری باشد. این گونه رفتارها نشان میدهند که  در "عقل ِ لحظه بین ِ" حاکمیت ایجاد رعب و هراس تنها وسیلهء رساندن امروز به فردا محسوب می شود. و رژيم خوب می داند که اگر کمی از فشار بر فنر فشرده شده بکاهد ممکن است در برابر جهش عظیم نیروی واکنشی آن نه از تاک نشان ماند و نه از تاک نشان. با این وجود، همه نیرو و توان خویش را برای بسیج دار و ندار خود در22 بهمن بکار گرفته است تا آن را  تحت عنوان حماسه 50 میلیونی در بوق های تبلیغاتی بدمد و با این سرمایه کذائی و رسوا شده به داد و ستد و معامله و اساسا سرکوب بیشتر به پردازد. باین ترتیب است که همهء مسیر ده کیلومتری تظاهرات را با دوربین های فیلم برداری و با نصب بلندگوهائی که مردم را از مشارکت فعال به ترساند و بتواند به خیال خود صدای جمعیت را خاموش کند، مزین کرده است. هدف مصادره تظاهرات مردم  و واریزکردن آن بحساب خود است.

 

3-در ستیز با بیرون از خود و خارج (افکار عمومی و دولت ها):

نامه اعتراضی 150 روشنفکرجهان، ویا نامه اعتراضی دهها برنده جایزه نوبل و... بخوبی از جایگاه نظام حاکم در افکارعمومی جهان پرده برمی دارد. از سوی دیگر، اعلامیهء مشترک آمریکا و اروپا در آستانهء 22 بهمن و هشدار نسبت به سرکوب مردم، نشان میدهد که تا چه اندازه جهان چشم و گوش خود را برصحنه فردا و عملکرد رژیم در برابر مردم دوخته است.

روزمرگی در حوزه مناسبات با جهان و از جمله مواضع چرخان و سیال در مورد بحران هسته ای تا بدان حد است که هیچ دولتی ذره ای اعتبار و اعتماد به سخنان وزیر امور خارجه و رئیس جمهور و سایر دولتمردان ندارند.

 

بیم وامید

در چنین شرایطی است که مردم در وضعیتی آکنده از بیم و امید که از مشخصات دوره های بحرانی است خود را آماده شرکت در22 بهمن می کنند. بی شک بیم برخاسته از واقعیتی است غیرقابل انکار. و چندان غیرطبیعی نیست برای کسانی که هزاران گروگان از آنها  گرفته شده است و با انواع تهدید ها و فشارهای گوناگون مواجه هستند.  با این وجود این امید و نگاه به آینده است که حرف اول را می زند. فرایند تشدید محاصره و فروپاشی رژیم، آنها را به پیش می راند و لاجرم  بر بیم وسکون و در جا زدن غلبه می کند. آن ها دریافته اند که بدترین چیز رها کردن مار زخم خورده به حال خود است. تنها حرکت به جلو و حضور میلیونی و گسترده است که با افکندن لرزه بر اندام دشمن وی را از چکاندن ماشه و اعمال خشونت و اعدام باز می دارد. پادزهر ِ هراس افکنی جز بی اثر کردن آن از طریق مشارکت گسترده نیست. و این چیزی است که خوشبختانه مردم  به آن پی برده اند. بی شک رژیم با زدن خود به کری و اتخاذ تاکتیک گرازهای وحشی، فقط گور خود رامی کند. گشوده شدن مغاک ها و حفره ها در شرایط آغشته به حالت جنگی و در شرایطی که رفته رفته توده های مردم به پارتیزانهای همه جا حاضرتبدیل می شوند، هر لحظه و هر زمان می تواند غافلگیرانه دهان باز کند و رژیم را به قعر خود فرو ببرد. مثلاً، با تمرکز در تهران وقتی از شهرستان ها و پشت سر غافل می شود، و یا باز شدن شکاف های درونی نیروهای سرکوب و... ده ها و صدها اگر دیگر. مهم آنست که بدانیم که  در بسترتداوم نبرد، گذشت زمان به ضرر  رژیم است و آینده ازآن جنبش.

2010-02-10

www.taghi-roozbeh.blogspot.com

https://newsecul.ipower.com/

بازگشت به خانه

 

محل اظهار نظر شما:

شما با اين آدرس ها می توانيد با ما تماس گرفته

و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:

admin@newsecularism.com

newsecularism@gmail.com