بازگشت به خانه       مکتوبات فدوی طنزنوشته های هفتگی حميد رضا رحيمی 27 بهمن 1388 ـ 16 فوريه 2010

سلمانی در 23 بهمن

این حضرات آیات عظام و حجج اسلام، کثرالله امثالهم، هم ـ بلا تشبیه ـ مثل سلمانی ها شده اند و هرگاه که از بازی با تسبیح یا انگشت بیست و یکم مبارک فارغ می شوند، با ریش ِ هم که کاری ندارند، لکن سر یکدیگر را، مجانی می تراشند!..

مسبوقيد که مقام معظم رهبری، دام الذله، که خوف ملت بد جوری برش داشته بود، همه ی توان خود را بکار بست تا ضمن حبس مردم غیر وابسته در بن بست ها و محاصره ی آنان توسط نیروی جور وا جور انتظامی و امنیتی، با دود کردن مبالغ هنگفتی از بیت المال، شماری از مؤمنین و مؤمنات گرامی را در 22 بهمن 88  به میدان سابق آزادی منتقل و زاویه ای از آن میدان فراخ را که در تیررس دوربین های مکتبی بود، پر کند تا پهلوان پنبه احمدی نژاد هم در این میــانه، برای خشنودی حضرت بقیة الاعظم امام زمان ارواحنا روحی فــداه، که طبق معمــول غایب بودند، یکی دو تا سینی پاره کند!.. باری  -

و اما برخی دوربین های چــموش و آزاد جوانان، آنچه را که اعلیحضرت العظما، سید علی (ع) خامنه ای، پیاده نظام و سواره نظام او با ذلت فراوان رشته بودند پنبه، و زوایای دیگری از میــدان را که خالی از سکنه بودند، به نمایش گذاشتند! که در آن برخی به فوتبال و برخی به پیک نیک مشغول و برخی نیز روی چمن در خواب ناز بودند و نیز آن عابر شاعر، و البته ضد انقلاب، که پس از 31 سال شعری را زمزمه می کرد :

در خیابان آزادی

قدم می زند

و در میدان آزادی

هوای آزاد

استنشاق می کند

و سیگار آزادی می کشد،

اما هنوز،

به آزادی،

فکر می کند !...*

یک شاهد عینی نیز چنین می گوید :

در فرعی های اشرفی اصفهانی یکی از حاضران در راه پیمائی دولتی را به همراه دخترش سوار کردم. سر بحث که باز شد حرفی زد که مایه حیرت بود. گفت: «هشتاد هزار تومان به هرکس که در روستای ما در تظاهرات دولتی شرکت کرده است داده اند!»

فدوی بی تقصیر است !..

خب، بقول حضرت امام (ل) بس است دیگر!، حالا روح منی!، یعنی برگردیم به آغاز ِ مقال، که همانا بحث شیرین سلمانی بود! تا ببینیم که حضرات که پس از 22 بهمن و آنگاه که از بازی با تسبیح و یا انگشت بیست و یکم مبــارک فارغ شده اند، سر یکدیگر را چگونه  می تراشند :

از خطیب نماز جمعهء تهران، به نقل از جراید شریفه ی دارالخُرافه، بخوانید :

«حجت الاسلام والمسلمین صدیقی در خطبهء دوم نماز جمعه تهران افزود: همچنان که مقام معظم رهبری پیش بینی کردند حضور مردم مایه بهت و یاس همهء دشمنان و امید مستضعفان و تجدید حیات انقلاب و دین و نشان دهندهء عمق اعتقادات دینی مردم ایران بود».

 و نیز از "نامهء تبریک آیت الله حسین(ع) نوری همدانی به رهبری" ملاحظه کنید:

«حضور حماسی و باشکوه مردم عزیز ما در راهپیمایی بیست و دوم بهمن 1388 برگ زرین دیگری بر افتخارات و امتیازات نظام مقدس جمهوری اسلامی افزود!»

هر چند که ایشان، در ادامه، با تشبیه حضرت امام (ل) به عنکبوت، احساسات مکتبی فدوی را شدیداً جریحه دار فرمودند :

«امام عزیز ما، اعلی الله مقامه، در راهبردی که برای انقلاب تبیین کردند سه موضوع را در هم تنیدند: اسلام، مردم و ولایت فقیه؛ و این راه پیمایی با شکوه نمادی از این تنیدگی بود.»

و در خاتمه نیز یکبار دیگر سر مقام معظم رهبری را بشرح زیر تراشیدند :

«این حضور شکوهمند پیام وفاداری به نظام اسلامی و بیعت با امام و شهیدان و عشق و علاقه وافر مردم به جنابعالی! بود و امید که بیگانگان و بازی خوردگان داخلی و جریان فتنه درس های بایسته را از این حضور شکوهمند گرفته باشند».

آیت الله هادوی نیز، برای تبیین مراتب ارادت، از معده ی مؤمنین مدد گرفت :

«بیست و دوم بهمن هشتاد و هشت این حقیقت مکرر را تکرار کرد که هاضمه ی سیاسی، اجتماعی و فرهنگی این ملت از چه ظرفیت برجسته و بی نظیری بر خوردار است».

فدوی در پی یافتن مشت محکم معروف بود که ایشان از آنجا که مشغول تراشیدن سر مبارک مقام معظم رهبری، صدمه الله تعالی، بودند، از مشت محکم صرف نظر و به سیلی اکتفا فرمود :

«دست خدا،بار دیگر، از آستین ملت خداجوی ایران بیرون آمد و سیلی محکمی به گوش دشمنان خدا نواخت که طنین زنگ آن سال ها در سامعه شان خواهد ماند».

زیاده جسارت است .

13  فوریة المذبذب سنه ی 2010 ترسائی

کتبة الفقیر کمتر از قطمیر - فدوی

-----------------------------------------------------

* از مجموعه ی " زمزمه های دیواری" حمیدرضا رحیمی – آلمان 1987 ص 10

حديث شبکهء باد

فدوی تا یادش نرفتــه، مقدمتاً قاصم الجــبارین را شدیداً شکر می کند که شبکه های تلویزیونی بنیادگرایان اسلامی، کثر الله امثالهم، در ممالک محروسه ی امریک، و البته در مقابله با آنان، اهتمام داشته و به عون الله رو به تزاید اند.

از جمله تلویزیون "سلام" که اگر فدوی نگوید، محال است که خوانندگان ضد انقلاب، عوامل استکبار جهانی و صهیونیزم بین الملل حدس بزنند که از جائی به غیر از قم، پخش می شود لکن نع!.. نع!.. از همین "اورنج کانتی" خودمان واقع در لس آنجلس انقلابی پخش می شود! همچنین تلویزیون "ولایت" و نیز شبکه ی "اهل بیت" صلوات الله علیهم اجمعین که از همین بلاد کــفر و معصیت ساطع می شوند.. و البته شبــکه های مقدس دیگری که به عون الله بزودی تأ سیس  و پخش خواهند شد.

و ُطرفه اینکه، این شبکه ها که دائم مشغول جمع آوری کمک های مالی کلان هستند، ازسوی برخی هموطنان جزئاً، و همزبانان گرامی افغان کلاً، بطور مبسوط حمایت نیز می شوند که البته نوش جان شان! 

باری، فدوی، بر حسب عادت مرضیه، در مرور شبکه های برونمرزی، کثرالله امثالهم، به شبکهء "اهل بیت"، سلام الله علیهم اجمعین، رسیده و دريافت که اهمّ همّت متولی این شبکه، که آخوند عام (عمامه سفید) جوانی ست،اثبات این معناست که حق با شیعه ی محترم اثنی عشری است و مؤمنین  سنی مهمل می بافند و محلی از اعراب ندارند !.. که فدوی، هر چند که طاقتش را دارد لکن، به فتوای علمای َسَلف، حشَره الله َمعَ موالیة المُطهّرین صلوات الله علیهم اجمعین، به صــلاحش نیست که ما تحت مختــصر خود را، در این دعوای حــیدری – نعمتی، با شاخ گاو، مدّه ظله العالی، در بیاندازد!..

باری، به شبکه ی "اهل بیت"، سلام الله علیهم اجمعین، بر می گردیم  تا از خرمن فضل و کرامات آن  بزرگوار، که با "نو آوری" و بلکه «پسا مدرنيسم» نیز عمیقاً در آمیخته است، خوشه ای، هر چند ناچیز، بر چینیم. چرا که بقول آن شاعر ضد انقلاب:

آب دریا را اگر نتوان کشید،

هم بقدر تشنگی باید چشید !

از قسمت های مفید شبکه ی اهل بیت، صلوات الله علیهم اجمعین، پاسخ به مشکلات و مسائل مؤمنین، کثرالله امثالهم، در بلاد کفر و الحاد است، بی آنکه این پرسش بیربط به ذهن علیل متبادر شود که این بزرگواران، اساساً در اقلیم خاج پرستان، لعنة الله علیهم اجمعین، چه می کنند و چرا بلاد کفر و زندقه را به عتبات عالیات (عج، ص،ع، س) ترجیح داده اند؟ ...

باری – فدوی اما نمی داند که چرا هر بار به این نتیجه ی غم انگیز می رسد که به ضرس قاطع بگويد:

تا بدانجا رسید دانش من

که بدانم همی که نادانم!

در توضیح مطلب عرض می کند که فدوی گردن شکسته، در گردش شبانه ی خود، به شبــکه ی اهــل بیت، صلوات الله علیهم اجمعین که رسید، با پرسش یکی از مؤمنین مواجه شد که آن حجت الاسلام بقول عوام Teenager داشت به آن پرســش، در سال 2010 ترسائی،  در ممالک محروسه ی امریک، لعنت الله علیه، بشرح زیر و البته بوجهی نوین و امروزین، پاسخ می گفت.

آن مؤمن گرامی (شیطنت کردن یا نکردنش را فدوی نمی داند) پرسیده بود که «حاج آقا، از بنده به هنگام نماز، مرتباً باد خارج می شود!» و در این باب از ایشان کسب تکلیف کرده بود.

 فدوی ابتدا در نظر داشت که تهيهء پاسخ برای پرسش فوق را بین خوانندگان محترم ضد انقلاب، عوامل استکبار جهانی و صهیونیزم بین الملل همین جا به مسابقه بگذارد، و به برندهء خوشبختی که پاسخ درست، یا حتا نسبتاً درست، را ارائه کند جایزه ای نفیس نیز تقدیم کند، لکن از آنجاکه  تردید ندارد که هوش هیچیک از خوانندگان اش، به پای ذکاوت حجت الاسلام مذکور نمی رسد و جایزه ی نفیس مذکور بی گــمان روی دست اش خواهد ماند، فلذا به پاسخ نوین و مبتکرانه ای که حضرت شان به شرح زیر به متقاضی مرحمت فرمود، اکتفا، و مؤمنین و مؤمنات معتکف در بلاد کفر و زندقه را، دعوت به اقتدا می نمايد:

«کاسه ی کوچک آبی در کنار سجاده قرار دهند و هر بار که باد مربوطه خارج می شود ،بی آنکه رو از قبله برگردانند، مشتی آب از کاسه ی مذکور به سر و صورت و دست (شبیه وضو- م) پاشیده و با سرعت به نماز ادامه دهند! لکن اگر شتاب خروج باد به حدی ست که مجال تجدید وضو از کاسه ی مذکور را هم نمی دهد، نماز را در معیت باد مربوطه ادامه دهند».

زیاده جسارت است.

علی الله التکلان و هوالمستعان فی جمع امور

9  فوریة المذبذب سنه ی 2010 ترسا ئی

کتبة الفقیر کمتر از قطمیر – فدوی

www.hazl.com

https://newsecul.ipower.com/

بازگشت به خانه