بازگشت به خانه  |   فهرست مقالات اين پايگاه

نوشته های هفتگی

شهباز نخعی

28 اسفند 1388 ـ   19 مارس 2010

آرشيو

 

درماندگی مقام عظما!

 

snak2@live.ca

 

چهارشنبه سوری، جشنواره دیرپای نور و شادمانی و باطل السحر سیاهی اهریمن، برغم رجزخوانی های پهلوان پنبه های سپاه پاسداران، بسیج، نیروی انتظامی، سربازان گمنام امام زمان و فتواهای مقام عظمای ولایت و دیگر آخوندهای جیره خوار ولایت، با شکوهی بیشتر از سالهای دیگر برگزار شد و سیلی سخت دیگری به گونه کرخت شده اردوگاه استبداد نواخت.

آنچه که این مراسم را باشکوه تر از پیش ساخت، گستردگی بیش از پیش آن بود که فزون بر تهران، شهرهای بزرگ دیگر مانند اصفهان، شیراز، تبریز، مشهد، اهواز، کرج و... را نیز دربر گرفت. در تهران نیز گستره حضور مردم و برگزاری مراسم چهارشنبه سوری از محدوده نیمه شمالی تهران فراتر رفت و به مناطق جنوبی چون نازی آباد، جوادیه و... نیز سرایت کرد.

به گزارش تارنمای "پارس دیلی نیوز" به نقل از فعّالین حقوق بشر و دموکراسی در ایران: «نیروهای سرکوبگر از بعد از ظهر (سه شنبه 25 اسفند) در میادین شهر مستقر شدند و در مواردی با موتورهای خود اقدام به مانور برای ایجاد رعب و وحشت می کنند، امّا تعداد جمعیت به حدّی زیاد است که هرگونه قدرت عمل از نیروهای سرکوبگر گرفته شده است».

تارنمای "کلمه" وابسته به میرحسین موسوی نیز نوشت: «در آستانهء شب چهارشنبه سوری شهر چهره امنیتی به خود گرفته و نیروهای انتظامی و گاردویژه در میادین و مناطق مختلف شهر حضور چشمگیر دارند... معاون عملیات فرماندهی انتظامی تهران بزرگ نیز ضمن اعلام خبر استقرار نیروهای پلیس از صبح امروز برای برقراری امنیت و نظم مراسم چهارشنبه سوری تأکید کرد که مردم جلو درب منازل خود این مراسم را برگزار کنند».

تارنمای "رادیو فردا" هم در گزارشی با عنوان "سیاسی ترین چهارشنبه سوری پس از انقلاب" نوشت: «تمام توان جمهوری اسلامی از تهدیدهای نیروهای امنیتی و پخش فیلم های امریکایی روز دنیا در تلویزیون دولتی ایران تا فتواهای برخی مراجع به کار گرفته شد تا ایرانیان چهارشنبه سوری امسال را در خانه های خود سپری کنند».

یکی از فتواهایی که رادیو فردا از آن یاد می کند، از آن سیّدعلی خامنه ای مقام عظمای ولایت بود. او که پیش از این نیز در اظهار فضلی دیگر گفته بود: «چهارشنبه سوری مبنای عقلایی ندارد»، بار دیگر در پاسخ به یک استفتاء چنین پاسخ داد: «مراسم چهارشنبه آخر سال، علاوه بر این که مبنای شرعی ندارد، نوعی آتش پرستی است و خواندن اشعاری مانند "زردی من از تو و سرخی تو از من" مصداق حاجت خواستن از آتش است... [چهارشنبه سوری] علاوه بر آنکه هیچ مبنای شرعی ندارد، مستلزم ضرر و فساد زیادی است که مناسب است از آنها اجتناب شود».

وبلاگ "خودنویس" پاسخ یاوه گویی های سیّدعلی خامنه ای را چنین داد: «دیکتاتور راه اشتباهی را برای مقابله با آتش انتخاب کرد. جشنی که قرن هاست در این سرزمین پابرجاست را نمی توان فاسد دانست. دیکتاتور به جای احترام به آئین سرزمینش به جنگ با این آئین آمده، جنگی شوم برای دیکتاتورهائی که در تمام تاریخ از این آتش شکست خوردند و کاخ هایشان سوخته است... جشن پیروزی امشب ما در هراس سربازان تاریکی است. غرور ملّی مان را در وحشت چشمان دیکتاتور می شود دید و زبانه های آتش مان امشب دامان سیاهی را روشن می کند و امشب جهل و دروغ، کودتا و تقلّب، شکنجه و زندان، تجاوز و اعدام پیش پای آتشی که جوانان همین سرزمین شعلا ورش می کنند، حقیر خواهند شد».

وبلاگ دیگری بنام SIGHT 3 هم در تأیید همان مضمون نوشت: «امسال هر صدای ترقّه ای یک فریاد مرگ بر دیکتاتور در خود نهفته دارد، یک فریاد آزادیخواهی را با خود حمل می کند. تهران تاکنون چنین حجم حضوری را برای چهارشنبه سوری تجربه نکرده است. امشب شب بزرگی است».

این گفته منسوب به ناپلئون بناپارت است که: «وقتی دشمن درحال اشتباه کردن است، به هیچ وجه نباید مزاحمش شد»!

بر مبنای این گفته به ظاهر معقول و موجّه ناپلئون، مردم ایران نه تنها نباید از یاوه گویی های سیّدعلی خامنه ای و اهانت او به مراسم و آئین هایشان ناراحت شوند، که باید هیچ مخالفتی که جنبه مزاحمت داشته باشد نیز با او نکنند!

امّا، این گفته به ظاهر معقول و موجّه دو اشکال دارد: نخست این که حاکی از روحیه نظامی گری آمیخته با ماکیاولیسم ناپلئون است که در جنگ و سیاست برای رسیدن به هدف توسّل به هر وسیله ای را مجاز می شمارد. چنین تفکّری با فرهنگ و منش ایرانی سازگاری ندارد. فرهنگ و منشی که می گوید: «اگر بینی که نابینا و چاه است - تو گر خاموش بنشینی گناه است».

اشکال دوّم گفته ناپلئون این است که برای اعتبار یافتن آن ابتدا باید مردم ایران برای سیّدعلی خامنه ای جایگاه "دشمن" را به رسمیت بشناسند. درحالی که، برغم آنکه او نابخردانه همه دنیا را "دشمن" می نامد، با همه ستمگری و فرعونیت و خود خداپنداری اش، مردم او را بسیار حقیرتر و مفلوک تر از آن می دانند که به دریافت لقب "دشمن" مباهی اش کنند. به نظر می آید که خود سیّدعلی خامنه ای خیلی به دریافت چنین لقبی از جانب مردم ایران علاقمند است تا بتواند رفتار ستمگرانه و خصمانه خود را به نوعی توجیه کند.

سیّدعلی خامنه ای به لقب هایی چون "مقام معظّم رهبری" و "مقام عظمای ولایت" بسیار علاقمند است. این علاقمندی در حدّی است که در صورتی که کسی او را با این لقب ها خطاب نکند، کینه اش را به دل می گیرد. نمونه ای از این کینه توزی در جریان بازجویی ها و به اصطلاح محاکمه روزنامه نگار سرشناس اصلاح طلب، دکتر احمد زیدآبادی، برملا شد که چون در برخی از نوشته های خود به جای "مقام معظّم رهبری" به "مقام رهبری" بسنده کرده بود، مشمول کینه توزی و غضب خامنه ای قرارگرفت و به 9 سال زندان و تبعید محکوم شد.

بهترین رفتار با موجودی که چنین ذهنیتی دارد همان است که مردم در پیش گرفته اند: عمل کردن به عکس آنچه که می گوید و نادیده گرفتن و ناچیز شمردن گوینده. درجریان تدارکات تظاهرات دولتی 22 بهمن در خبرها آمده بود که خامنه ای به افسردگی حاد دچار شده و بادنجان دورقاب چین هایش با تمام قوا می کوشند با نمایشات پرهزینه ای چون تظاهرات اتوبوسی و بزرگنمایی اغراق آمیز آن (شرکت 50 میلیون نفر) روحیه او را بالا ببرند. این تظاهرات فرمایشی، که با صرف ده ها میلیارد تومان از کیسه مردم ایران برگزار شد، اگر هم اثری در بالا بردن روحیه سیّدعلی خامنه ای داشت، این اثر با برگزاری باشکوه جشنواره نور و شادمانی چهارشنبه سوری دود شد و به هوا رفت و باردیگر درماندگی مقام عظما را به نمایش گذاشت!

 

https://newsecul.ipower.com/

بازگشت به خانه

 

محل اظهار نظر شما:

شما با اين آدرس ها می توانيد با ما تماس گرفته

و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:

admin@newsecularism.com

newsecularism@gmail.com

 

 

New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fxa: 509-352-9630