|
||||
|
||||
دربارهء سکولاريسم | دربارهء ما | تماس | سال سوم ـ شماره 859 ـ چهارشنبه 12 خرداد 1389 ـ 2 جون2010 | کوتاه و گويا | عکس و مکث آرشيو صفحه اول | فهرست کليهء مقالات | اين نشريه دوشنبه ها، چهارشنبه ها و جمعه ها به روز می شود | کتابخانه | عکس و کاريکاتورانتخابی |
||||
مجوز بديد اعتراض کنيم (کاری از آريو)
میتوان «مرگ بر جمهوری اسلامی» گفت و با مجازات اعدام مخالفت کرد و تلاش نمود تا سر کسی، از جمله سر مسئولان و عاملان این نظام به بالای دار نرود. «مرگ بر جمهوری اسلامی» یعنی «مرگ بر دیکتاتوری» که یک شعار تاریخی و جهانشمول است، یعنی مرگ بر یک نظام دیکتاتوری که باید جای خود را به یک نظام دمکراتیک بدهد. سر دادن این شعار نه تنها هیچ تناقضی با خواستهء لغو مجازات اعدام و مبارزه بدون خشونت ندارد، بلکه اتفاقاً در خدمت این دو قرار دارد چرا که خواهان مرگ نظامی است که اجرای مجازات اعدام در آن، ایران را به رتبه دوم در جهان رسانده و خشونتی که در طول سی سال گذشته از طریق رسانهها و نظام آموزشی آن تبلیغ میشود و توسط نهادهای سرکوب آن به کار گرفته میشود، بینظیر است. >>>
راه سبز اميد هر چند از جنبش سبز جدا نيست ولی همه آن نيست. همسان کردن اين دو آيا کژنمايی نيست؟ تکصدايی کردن جنبشی که، باز به گفتهء خود موسوی، ويژگیاش در چندصدايی بودن آن است، آيا بازآفرينی همان منطق خودی و غيرخودی اينبار پيش غيرخودیها نيست؟ وقتی صدای مردمی که در کنار شعارهای ديگر فرياد هم میزدند: «استقلال، آزادی، جمهوری ايرانی» ديگر کمتر در خيابانها طنين میافکند، کديور فرصت را غنيمت میشمرد تا بگويد اين جنبش رويکردی قانونی است چون «بر يک مطالبه قانونی شکل گرفت ”رأی من کو؟“ و سپس بزودی ”اجرای بی تنازل قانون اساسی“ به مطالبه درجه اول آن ارتقا يافت». چه کسی اين شعار آخری را از مردم شنيد؟ تحريف شعار مردمی که نخست رأيشان را دزديدند و حالا هم حرف در دهانشان میگذارند، کژگويی نيست؟ >>>
تکرار تاريخ و دورباطل سياسی ما حکايت ما داستان همان آدم زحمتکشی است که رندان شهر گهگاه کلاهی بزرگ بر سرش می گذاشتند و دار و ندارش را می بردند، و وقتی عاقلان به او ايراد می گرفتند که «يک بار، دو بار، آخر چند بار بايد سرت کلاه بگذارند؟ مگر تو عقل و شعور نداری؟» او با درماندگی و صداقت پاسخ می داد که: «چرا، هم عقل دارم و هم شعور، اما اينها هر بار به شکلی متفاوت و تازه سراغم می آيند؛ شکلی که ظاهراً هيچ شباهتی با قبلی ها ندارد.» و بيچاره نمی دانست که بايد عقلش را برای درک عمل کلاهبرداری به کار برد و نه برای شناخت کلاخبردار. >>>
برای گرفتن جزیه و خراج از اهل ذمه در آغاز تصرف ایران به دست اعراب خشونت زیادی صورت می گرفت. تاریخ نویسان شواهدی را در این مورد آورده اند. اشاره شده است که در زمان عمر برای گرفتن جزیه از اهل ذمه ای که جزیه خود را پر داخت نکرده بودند، بر سر آنان روغن می مالیدند و در آفتاب نگاه می داشتند تا بدین وسیله آنان را شکنجه کنند. حتی گاهی از مواقع هم حکم می شد که وراث مردگانی از اهل ذمه که جزیه خود را نپرداخته بودند، باید جزیه درگذشتگان خود را بپردازند، تا بتوانند مردگان خود را دفن کنند. >>>
نکاتی از زندگی خصوصی معاون مطبوعاتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به گزارش روابط عمومی گروه مجلات همشهری، محمد علی رامین، معاون مطبوعاتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، اعضای هیات تحریریهء هفته نامهء همشهری جوان را به ضیافت نهار در ساختمان معاونت مطبوعاتی دعوت کرد. او در این نشست به تشریح عملکرد رسانه ها پرداخت و به هدف گذاری های خود در حوزه مطبوعات اشاره کرد. اما در جالب ترین و مهمترین بخش این نشست معاون مطبوعاتی وزیر ارشاد از خودش و زندگی شخصی اش حرف هائی را به میان کشید که تا کنون در کمتر نشستی آنها را گفته بود. محمدعلی رامین بخشهایی از زندگی خودش را چنین بیان کرد: اصالتا دزفولی هستم. همان گونه که میدانید دزفولیها گروهی بودند که زمان ورود سپاه اسلام به کشور نهتنها مقاومتی نداشتند بلکه به پیشوازشان هم رفتند...
فردا، فردای آزادی، در جمهوری ايران، در جمهوری آزادی که لزومی ندارد هيچ پسوندی، حتی پسوند «آزاد» را يدک بکشد، در جمهوری سکولاری که ايرانی لائيک و مذهبی، در کنار هم، از خدمات دولتی فارغ از مذهب و ايدئولژی، برخوردارند، دادگاه محاکمهی جنايتکاران سی ساله و چند ساله برگذار مي شود. و در پی دفاعيات وکلایشان، متهمان رديف يک و دو و سه، به آخرين دفاع مي پردازند. >>>
در باب ماجرای کتک خوردن حجت الاسلام محمد(ص) علی(ع) ابطحی، عقل مختصر فدوی البته به چيزی قد نمی دهد جز اینکه عرض کند که علیرغم این که ايشان اولاد پیغمبر(ص) نیز هست، مقتضی است که ضمن کتک خوردن، سیاهه ی اعترافات خود را در دادگاه کذائی یکبار دیگر به دقت دوره نمايد بلکه یکی از اعترافاتی را که قرار بوده بکند، و نکرده است، کشف کند!.. در اینصورت برای این که بقیه ی گوشت جانش نیز آب نشود، واجب عینی ست که فی الفور با برادران تماس گرفته، و به آن یک فقره گناه، هرچه که هست، به چندین زبان و مرده ی دنیا شفاهاً، کتباً و بقول عوام، "آدیو" و "ویدئو"، شدیداً اعتراف کند. >>>
پاسخ يکی ازروحانيون بلندپايهء قم مرجع بزرگ عالم تشیع حضرت آیت الله سیستانی که ایرانی هم هستند سالهاست در نجف تشریف دارند. ایشان هم مرید و مقلد بیشتری از ما دارند و هم حسابهای بانکیشان که جناب آقای شهرستانی زحمت نگهداری از آنها را میکشند شش عدد صفر بیشتر از حساب ما دارد. بعلاوه هیچ محدودیتی هم بواسطه بُعد مسافت ندارند. معذالک همانطور که میدانیم در تمام این سالها و بخصوص در این یک سالی که گذشت مختصر کلامی از ایشان در این باره صادر نشد. سهل است داماد آقای آیت الله موسوینژاد که از نزدیکان و معتمدان ایشان در مشهد است را هم که گرفتند و با آن وضعیت آقای ابطحی را در تلویزیون با تنبان زنانه آوردند که اعتراف کند و از فرط لاغری ما نشناختیمش؛ باز هم حضرت ایشان یک کلام حاضر نشدند بگویند که مثلاً شکنجه حرام است و اعترافی که به جبر گرفته شده باشد معتبر نیست. >>>
مجلهء سکولاریسم نو؛ چندی پیش، در مطلب کوتاهی، گله گی خودم را از برخورد منفی مخالفان رژیم جمهوری اسلامی با این رژیم (حتی در برخورد با عملکردهای مثبت رژیم)، برایتان نوشتم. متاسفانه در همچنان بر همان پاشنه میچرخد. مقالهء این هفته دکتر نوریعلا، که بیشتر نقدی بود بر نامهء دکتر عبدالکریم سروش به حضرات آیات عظام و مراجع کرام، یکی از همین نوع برخوردها بود. دکتر نوریعلا در این مقاله، بدون اینکه پیش زمینهء نوشته آقای سروش را در نظر بگیرند، از بابت مهاجرت حضرات آیات عظام و احیانأ پراکندگی آن بزرگواران اظهار تألم و تأسف کرده اند. اگر یادتان باشد، تابستان سال گذشته، پس از وقایع انتخابات ریاست جهوری در ایران، خبری در افواه پیچید که عدهای از علمای قم در اعتراض به عملکرد دولت احمدینژاد، تصمیم به مهاجرت گرفته اند و پس از مدت کوتاهی هم متاسفانه دیگر از آن شایعه؟! خبری نشد. نامهء اخیر دکتر سروش احتمالأ تأملی در همان خبر است و تأکیدی بر مسئولیت حضرات در این موقعیت خطیر است. درست است که از دست آیات عظام در شرایط خطرناک فعلی، کاری بر نمی آید، اما کمترین و بی خطرترین کاری که فعلأ این حضرات می توانند انجام دهند، همین مهاجرت اعتراضی است که اگر همراه با تأیید همهء روشنفکران و آزادیخواهان ایران انجام پذیرد و انشألله همه آیات عظام و مراجع تقلید گرام و حجج اسلام و طلاب و روحانیون حوزه های علمیه قم و مشهد و اصفهان و سایر نقاط ایران به آنها تأسی جویند و به نجف اشرف و کربلای معلی و حوزهء علمیه لبنان مهاجرت کنند، دور نیست که حضرت آیت الله خامنهای و اهل بیت مبارکشان هم، از سر احساس مسئولیت و حس روحانیتی که بی شک در آنها هست، به این مهاجران خواهند پیوست و خود به خود، از برکت این مهاجرت مقدس، هم انشألله تعالی وضع ایران به سر انجام نیکوئی خواهد رسید و هم اینکه حضرات آیات و روحانیون از بدرقهء دعای خیر مردم ایران و تأییدات حضرت قائم (ارواح همهء روحانون گرام له الفدا)، برخودار خواهند بود. انشألله تعالی.
حوزه های علمیه بلاد اسلامی و مراجع عظام همگی در راستای حمایت از نظام تشیع مستقر در جهان اسلام و ولایت فقیه فعالیت می کنند و بنابراین هرگز از یکدیگر جدا نیستند. اظهارات اخیر سروش مبنی بر ضرورت مهاجرت مراجع تقلید به نجف اشرف محکوم است و با توجه به اظهار نظرهای اخیر او دربارهء دین اسلام و ولی فقیه وی به دره ارتداد سقوط کرده است. بنابراین اپوزیسیون خارج نشین همراه با دشمنان نظام مقدس جمهوری اسلامی حق اظهار نظر در امور کشور را ندارند. >>>
حاميان خجالتی
بقيه در ستون مقابل
|
در ضربان جلبک ها جاری ست زندگی / شهر از انبوهی ِ خیال های پوچ باد کرده است و / ايستاده، بر ارتفاع اين همه فاصله / دلم برای قمری های تهران می سوزد / که تابوت شان را بر بال خود حمل می کنند / چرخ زنان بر آسمان شهری / سوخته در انبوهی فاضلاب ها / که قبرستان خواهد شد / اگر ستاره نباشد... >>>
بخشی از نامه امام علی خامنه ای(ع) به سردار اسماعيل احمدی در مورد کنترل حجاب زنان ...ای اسماعيل، زنان بدحجاب را دست کم مگير. آنان را از جود و بخشش خود محروم نما و تا می توانی بر سرشان کوب. مبادا در سرزمين اسلام چشم مردان به زنی بيفتد که چند تار مويش از زير پوشش بيرون زده باشد و اسلام بر باد رود. در سرتاسر سرزمين ايران دوربين های مخفی نصب کن و کارگزارانی مامور نما که در گوشه و کنار شهر کمين کنند و تا زنان بدحجاب را ديدند تصوير آنان را ضبط نمايند و آنان را دستگير نمايند و همراه با تصوير، به نزد قاضی شهر برند و اگر آن زنان بدکار انکار کردند، تصوير آن ها را به قاضی نشان دهند و قاضی هم آن ها را به يک ميليون و سيصد هزار تومان جريمه نمايد. مبادا از مکر زنان غافل بمانی و راه انکار را بر آن گشوده گذاری که کيد زنان را پاسخی در خور ببايست داد و رعيت را از تغافل آنان بر حذر بايد داشت...
شايد این سخنان علم الهدی، امام جمعه مشهد تا حد زیادی نشان دهنده رویکرد جناح تندروی اصولگرایان به مسئله زنان و حجاب باشد. مسئلهای که به زعم بسیاری از ناظران و تحلیلگران، بیشتر سیاسی است تا اجتماعی و حتی مذهبی: «يک مشت افراد بیبند و بار با رنگهای زننده و مهيج بيرون میآيند که از صد بی حجابی هم بدتر است. تمام زنانی كه موهايشان بيرون است و تمام زنان لاابالی كه با پای برهنه تا ساق پا، پاچه شلوارشان را ورماليدهاند، بیحجاب محسوب میشوند و بايد تعقيب قانونی شوند. بیحجابی در مملکت جرم است و قانون نيز برای مقابله با آن وجود دارد. دولت مکتبی جناب آقای احمدینژاد در دو سال گذشته مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی را به شکل قانون درآورده است. بنابراين، بيحجابی يک ناهنجاری است که بايد با قدرت براندازی شود و دستگاههای دولتی آن را با اقتدار براندازی کنند». >>>
رژیم ولایت و پیوست زنان و مردان این نه اتقاقی ست و نه اولین بار است که در مواقع حساس و بحرانی، زمانی که بوی اعتراص و مقاومت، خیزش مردم و پیوست زنان و مردن به یکدیگر به مشام می رسد، رژیم ولایت سخت دست پاچه شود و از سر نگرانی با ابزار قید و بند حجاب عرصه را بر تمامی جامعه تنگ نموده و همچون نیرویی اشغالگر به تنبیه و مجازات دستجمعی بپردازد. چرا که رژیم ولایت در زیر حجاب تنها چهره و اندام زنان را پنهان نمی کنند بلکه به مراتب اولی تضادها، خصومت ها، اختلافات و کثرت و گوناگونی درون جامعه را پنهان می کند. حجاب تظاهری ست به وحدت و یگانگی و یکتایی. تحت نظم و انضباط حجاب جامعه بازتابی از توحید الهی می شود، وحدتی البته تحمیلی و اجباری که نه تنها به اسارت و بندگی زنان می انجامد، بلکه به حقارت و خواری مردان نیز. >>>
در صورتی که گشت ارشاد مزاحم شد چه بکنيد هرچند در نگاه اول به نظر برسد که هدف اینگونه تبلیغات و تهاجم ها، “بدحجابان” هستند، اما کمی توجه نشان می دهد که همهء شهروندان و حتی افرادی که به پوشش مد نظر سرکوبگران مقیدند، مخاطب چنین طرح هایی هستند. در واقع امر، رژیم با چنین طرح هایی می خواهد به تمام شهروندان - نه فقط بخش خاصی - نشان دهد که توانایی تعیین تکلیف برای همهء امور زندگی و حتی پوشش افراد را هم دارد. بدین گونه، رژیم با صرف هزینه محدود - برخورد با قشر موسوم به بدحجاب - به کل جامعه نشان می دهد که از قدرت مطلقی برخوردار است. با این اوصاف، مقابله و مبارزه با گشت ارشاد، وظیفه تک تک شهروندانی است که به حق آزادی انتخاب پوشش و عدم صلاحیت حکومت برای دخالت در این مسئله، معتقدند. >>>
ده میلیون نفر زیر خط فقر مطلق و سی میلیون نفر زیر خط فقر نسبیاند به گزارش ایسنا، عادل آذر، استاد دانشگاه تربیت مدرس که هم اکنون ریاست مرکز آمار ایران را بر عهده دارد، با بیان اینکه اقتصاد کشور ما متاثر از مشکلات فراوانی است و این مشکلات از دیرباز کشور ما را تهدید میکند، معتقد است: اگر چه کشور از لحاظ امکانات سختافزاری، نرمافزاری، منابع فیزیکی، مادی و خدادادی وضعیت بسیار مناسبی دارد، اما موقعیت اقتصادی آن خوشایند نیست. حال آن که برخی کشورها که از لحاظ بهرهمندی از امکانات بالقوه همطراز ما هستند، جایگاه اقتصادی بهتری دارند. عادل آذر با اشاره به اینکه اگر ایران از لحاظ بهرهمندی از منابع طبیعی نظیر نفت، گاز و منابع زیر زمینی با کشوری مثل ژاپن مقایسه شود، به این نکته پی خواهیم برد که کشور ما وضعیت بسیار مناسبی دارد، حال آن که کشورهایی نظیر ژاپن، کرهجنوبی و ترکیه جایگاه اقتصادی بهتری دارند، میگوید: متاسفانه رتبه اقتصاد ایران در جهان بالای یکصد است و از نظر رفاه اقتصاد میان کشورها جایگاه هفتاد و پنجم را دارد؛ ضمن این که نرخ تورم ایران دو رقمی است. این مشکلات البته دلایل متعددی دارد که بخشی از آن مربوط به سابقه تاریخی است و به مشکلات حکومتی به ویژه در صد سال اخیر برمیگردد. رییس مرکز آمار ایران گفت: امروزه به دلیل مشکل بیکاری، تورم و نیز عدم کنترل نقدینگی با وجود منابع عظیمی که در کشور وجود دارد، بیش از ده میلیون نفر از جمعیت ما زیر خط فقر مطلق و بیش از سی میلیون نفر آنها زیر خط فقر نسبی به سر میبرند.
حجت الاسلام والمسلمين، يوسفی اشکوری در کانادا مرزهای جنبش سبز را تعيين کرد: کساني که خواهان براندازي جمهوری اسلامی هستند خارج از جنبش سبز مي باشند!>>>
اینترنت و جنبش سبز − توهم و واقعیت گفتگو با حمید تهرانی، کارشناس فضای سایبر اگر تمرکز فقط روی اینترنت، توییتر، فیسبوک و یوتیوب باشد... ما وارد یک حباب مجازی میشویم و الان هم شدهایم. چون اگر به 22 بهمن برگردیم، خیلیها حتی در تلویزیونهای خارج از کشور اعلام میکردند که بچهها راههای تظاهرات را در فیسبوک نوشتهاند و مثلاً نوشتهاند اگر نیروهای امنیتی این راهها را سد کنند، راههای دیگری هم وجود دارد. در حالی که فیسبوک و توییتر را حتماً سازمان اطلاعات و نیروهای امنیتی ایران هم خوانده بودند. اگر نیروهای سیاسی میتوانستند روزنامه منتشر کنند و یا جلسه بگذارند یا این که حرف های شان را در دنیا واقعی بزنند، صدای مخالف شان هم خیلی راحتتر شنیده میشد. >>>
آقای موسوی، هیج اعدامی عادلانه نیست! آقای موسوی در بیانیهء خود با پیش فرض قرار دادن مرجعیتِ قانونِ موجود، در همان مسیر پافشاری همیشگی بر اصل نظام و اجرای بدون تنازل قانون اساسی، تنها مخدوش بودن روند قانونی این اعدام ها را مرکز توجه خود قرار می دهد و فارغ از آن است که در مفاد همان قانونی که وی دور شدن از آن را مسبب اصلی مشکلات دانسته و همگان را به پیروی از آن فرا می خواند، بندهای متعددی هست که در آنها نه تنها اعدام (قتل قانونی) به عنوان گونه ای عادی از انواع مجازات اسلامی برای مجرمین جنایی و «شرعی» در نظر گرفته شده، بلکه راههای متعددی هم برای حذفِ فیزیکی مخالفان سیاسی نظام از مجرای «اعدام قانونی» پیش بینی شده است.>>>
حکومتی که به مردمش پشت کند و بر علیه مردمش کودتا کند محکوم به خفت و خواری است و سرانجامی جز شکست و سقوط نخواهد داشت. ولی حداقل از مدعیان «حکومت الهی» توقع می رود که چنین خود را رسوا نکنند. مگر آقایان در هفده رکعت نماز روزانه اشان بارها تکرار نمی کنند که: «خدایا تنها ترا می پرستیم و تنها از تو کمک می جوئیم»، به مردم که دروغ می گوئید، چرا دیگر به خدا دروغ می گوئید؟ اگر واقعاً فقط از خدا «کمک» می جوئید، جناب «مدودف» این وسط چکاره هستند؟ مراجع و آیات عظام و سینه چاکان «حکومت اسلامی» کجا تشریف دارند؟ این خودفروشی رئیس دولت کودتا را نمی بینند و نمی شنوند؟ خاطر مبارکشان مکدر نمی شود که حکومت به مناره های کرملین «متوسل» شده است؟ >>>
واقع بینی، زمینهء یکدستگیحاشیه ای بر جمعه گردی اخير اسماعيل نوریعلا داریوش سعدینبه نظرم شاید به تمثیل بتوان موضع شما را اینگونه بر شمرد که مردم بر سر یک دو راهی یکی سنگلاخی و پر پیچ و خم و دیگری با پیچ و خم اما مسطح برای طی مسیر آینده با حکومت اختلاف نظر دارند و در مجادله اند اما شما با رد هر دو جادهء موجود طی مسیر را تنها در آزاد راه امنی آرزو می کنید فارغ از آنکه اصلاً نه چنین آزاد راهی وجود دارد و نه نیرویی برای احداثش در دسترس هست. با وجودی که هیچ علاقهء کاریزماتیک و یا حتی شخصی به آقایان کروبی و موسوی ندارم و ایشان را تنها قهرمانان مردم تا عقب نشینی حاکمان می دانم، اما بر آیند خواست عمومی مردم را در سخنان و مواضع ایشان دیده ام و از شما بزرگان هم عاجزانه تمنای تقویت و حمایت ایشان را دارم. >>>شماره 857 جمعه 7 خرداد 1389 ـ 28 مه 2010
دکتر شاپور بختیار و حکومت سفلگان و سفله پرور جمهوری اسلامی (یادداشتی کوتاه در ارتباط با خبرآزادی سفله ای به نام علی وکیلی راد)
تازه ترين نوشتهء حشمت الله طبرزدی در زندان اوين
مشکل سکولار شدگی اصلاح طلبان مذهبی جمعه گردی های اسماعيل نوری علا
عجبا، آیت الله خمینی از اسیرکُشی سال ۶۷ خبر نداشته؟! شيخ مهدی کروبی نمک بر زخم میپاشد
دين سیاسی، پارادوكس دموكراسي و آزادی
زمان نوشیدن جام زهر فرا می رسد؟
آقای عباس عبدی، تفنگت را زمین بگذار!
مناظره «علمی ِ» موافقان و مخالفان قمه زنی در مشهد
حضور احمدینژاد در سازمان ملل، هدیه الهی بود
شماره 856 چهارشنبه 5 خرداد 1389 ـ 26 مه 2010
با زور تنها فساد را محجبه می سازید
میخواهم مرد همکلامم به چشمهایم نگاه کند
ضرورت آگاهی بخشی ِ صادقانه و بدون تعصب دربارهء دههء اول انقلاب در ديدار وگفت و گوی میرحسین موسوی و مهدی کروبی مطرح شد
ما اسلامی را نمی شناسیم که زندانیان را کتک بزند و برنامه اعتراف گیری داشته باشد میرحسین موسوی، در ديدار با خانوادهء شهدای جنگ>>>
ببخشيد، ما انقلابی عمل نکرديم! روح الله خمينی ـ ويدئو >>>
دفاع از «امام راحل» دفاع از گذشتهء سیاسی خود است
این وظیفه همگانی است که گذشته خود را نقد نماییم نامهء سعيده منتظری، دختر آيت الله منتظری به مهندس موسوی
ما امیدواریم خود نظام پیشوایی مطالبات را بر عهده بگیرد
استراتژی و تاکتیک محکوم به آستانه تحمل رژیم
مظلومان ابدی، خودشیفتگی ایدئولوژیک، ندیدن رنج دیگران
) بیله دیگ، بیله چغندر(
«همایش ایرانیان سکولار- دموکرات آمریکای شمالی»
ما خواستار رفراندوم در اسرائیل هستیم!
|
پيوند به نسخهء رايگان اينترنتی>>>>
=========== ============= کميته بين المللی نجات پاسارگاد =========== =========== برای آزادی، دموکراسی، جمهوری و لائيسيته =========== =========== =========== ============= ========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== ============= =========== ============= ============= ============= ============ =========== =========== ========== ============= ============= =========== =========== =========== ============ =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== مخالفان خود را بشناسيم
دولت نهم روند بسيار خطرناک غربزدگی و گرايش های سکولاريستی را که متأسفانه در حال نفوذ در بدنه مديريتی کشور بود، سد کرده است.
سکولارها در ایران جایگاهی ندارند! حضور پر شور ملت ایران در بيست و دوم بهمن عامل شکست کامل سکولارها در کشور است.
اسلام با فرهنگ لائيك و بى دينى مخالف است. دشمنان با استفاده از ترويج فرهنگ لائيك درصدند تا زنان را از خط عفاف و حجاب و كرامت منحرف كرده و سنت هاى اصيل اسلامى را از بين ببرند.
آيتالله مکارم شيرازی
نقش تلويزيون در ايجاد تحولات سياسي، اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي بسيار مهم است. هر چند که در ساليان اخير برنامههاي ديني و مذهبي در تلويزيون گسترش يافته ولي کساني در آنجا لانه کردهاند تلويزيون را به سوي سکولاريسم سوق مي دهند».
بقيه از ستون مقابل
تمام فتاوا، بنا بر حکم اولیه، حلیت قمه زنی را اثبات می کند و حرمت قمه زنی در حکم ثانویه مطرح می شود و زمانی که وهن دین مطرح می شود جزو احکام ثانویه قرار می گیرد. البته این مباحث باید به گونه علمی مطرح شود و اگر تقریری از معصومین و سیره متشرعه وجود دارد، باید به آن مراجعه شود. به حکم عقلی انسان می تواند بر نفس خودش تسلط داشته باشد. با توجه به این فتوا می توان استدلال کرد اهدای عضو تا جایی مجاز است که برای بدن ضرر نداشته باشد. قمه زنی به این معنا نیست که فقط جمجمه بشکند و یا شکاف بردارد، بلکه به معنای پذیرفتن این موضوع از عرف است. >>>
عصر ایران - غلامعلی حداد عادل، پدر عروس علی خامنه ای و رییس کمیسیون فرهنگی مجلس، در پنجمین کنگره سراسری جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی نکات زير را بيان کرد: 1) غربیها حاضر هستند حتی مخالفت با سکولاریزم را بپذیرند به شرط اینکه حکومتی که بر سر کار میآید مخالف غرب نباشد. 2) غرب هر جا که بهانه ای برای تفرقه وجود داشته باشد از فرصت استفاده می کند. حوادث سال ۸۸ نمونه این مخالفتهاست که طی آن آمریکاییها و انگلیسیها طرفدار حقوق مردم شدند! باید جوانان را با تاریخ معاصر آشنا کنیم که چگونه از زمان مشروطیت نمایندگان غیر واقعی برای مردم انتخاب میشد و انگلیسیها و رضاخان نمایندگان خود به مجلس میفرستادند. 3) اتفاقات سال گذشته مانندکهریزک، که ما به آن راضی نبودیم، قابل مقایسه با شکنجههای قبل انقلاب نیست و چقدر جای تاسف است عدهای خود را انقلابی میدانند فریب دشمن را خورده و به طرح این مسایل بی اساس دامن بزنند. 4) سابقه ندارد که رهبری با چنین پاک دستی، اعتقاد، فرهنگ، خداترسی، فکر، بصیرت و فرزانگی در این کشور حکومت کند که باید قدر آن را بدانیم.
شاید برای همین هم از رحمت زیاد خوشم نمی آمد. چون که وظیفه شرعی خودش می دانست به هر تازه واردی توضیح دهد که به ظاهر قشنگ این "برات وورست" نگاه نکنید، گوشت خوک خالص است. البته همه را قاطی گپ و صحبت های دوستانه می گفت. با این حال، بچه ها زیاد دوست نداشتند با او به آکسیون بروند. بند می کرد که به مکدونالد هم نرویم. چون که همبرگرهای گاوی را در همان ظرف روغنی سرخ می کنند که همبرگرهای خوکی را و لذا سرایت می کند وغذای ما هم حرام می شود. با خواهش همه را می کشاند به دونرکبابی. زمانی هم که مهرداد بهش گفت که از تلویزیون شنیده برخی دونر فروشی ها برای درآمد بیشتر، مقداری گوشت خوک هم قاطی دونر می کنند، حسابی کله پا شد. از آن به بعد وسواس داشت به دونر فروشی هایی برود که ظواهر اسلامی دارند، مثل نصب تابلوی آیات قرآن. می گفت اینها بعید است از این کارهای خلاف شرع بکنند! >>>
|
||
© 2009 ـ New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fax: 509-352-9630 |