|
||
|
||
دربارهء سکولاريسم | دربارهء ما | تماس | سال سوم ـ شماره 838 ـ چهارشنبه 25 فروردين 1389 ـ 14 آوريل 2010 | کوتاه و گويا | عکس و مکث آرشيو صفحه اول | فهرست کليهء مقالات | اين نشريه دوشنبه ها، چهارشنبه ها و جمعه ها به روز می شود | کتابخانه | عکس و کاريکاتورانتخابی |
||
میراث های شکست ناپذير و هميشه زنده
امسال، ثبت جهانی «نوروز» از جانب يونسکو، عيدی بزرگی برای مردمان ایران و ديگر کشورهایی بود که نوروز را جشن می گيرند. به همين مناسبت، سازمان ها، ادارات میراث فرهنگی، و دولت های کشورهای ديگری که، نوروز را گرامی می دارند، جشن های مفصلی برپا کردند و، در واقع، عيدشان را مکرر ديدند. سازمان ميراث فرهنگی و دولت ايران اما، بی سر و صدا، و تنها با بيان چند کلمه ای از سر ناچاری، بی تفاوت از کنار اين ماجرا گذشتند. در عوض، مردمان ايرانی، در سراسر ايران و جهان، در وبلاگ ها و سايت ها و نشريات و رسانه ها و مراسم مختلف خود جهانی شدن «نوروز» را به يکديگر تبريک گفتند. با اين حال بسياری نمی دانند که چرا و چگونه نوروز جهانی شد. و اين پرسش نيز از اين سو و آن سو ديده و شنيده شده که چرا نوروز، به اين عظمت تاريخی (و جغرافيایی)، پس از اين همه سال تازه به ثبت جهانی رسيده است و اساساً منظور از «ميراث فرهنگی غيرمادی» (که در ايران معنوی خوانده می شود) چيست؟ >>>
ابر سکولاریسمفربه تر خواهد شد وخواهد باریدسيروس الف( وبلاگ انديشه>>>)چندی پیش وزیر علوم اعلام کرد که صحبت کردن از سکولاریسم توسط استادها در کلاسهای درس جرم است و با استادان برخورد خواهد شد. ترسی که حکومت از این واژه رحمت آور دارد طبیعی است. چرا که مفهومی که پشت آن نشسته است آنچنان انسانی است که افراد مذهبی و غیر مذهبی را جذب کرده و جز تمامیت خواهانی که فاشیسم در اندیشه آنان ریشه دوانده است دیگران همه از آن حمایت خواهند کرد. اما نکته جالب این است که زیرساختهای فکری در ایران برای پرده برداری از سکولاریسم به شکلی علنی به عنوان یک واژه عام، بر خلاف تصور تا حد زیادی مهیا هستند. چه بسیار مردمانی که در ابتدا تفکرات تمامیت خواهانه ای که در بچگی با شور و هیجان پذیرفته اند را در بحث هایی کوچک و منطقی برای انسانیت کنار گذاشته و آن گوهر پاک وجود را بازخوانی کرده اند. چیزی که لازم است تا این واژه به یک واژه عام و همه پسند تبدیل شود فقط میدان برای نمایان شدن است. فقط کافی است تا تعریف شود. گرچه هنوز رگه هایی از دیکتاتوری در ما باقی مانده است و ما به سختی به حرف دیگران گوش فا میدهیم. اما آنقدر هم تغییر ایجاد شده است که بتوانیم به کلی جدی حرکت کنیم. امروز در سایت بالاترین ابر برچسب ها را نگاه میکردم و به دنبال سکولاریسم گشتم. لاغر و کم سو بود، اما همچون جوانه ای امیدوار و زیبا، نوید آینده ای نیک را می داد. این ابر نه تنها در سایت بالاترین، بلکه در همه جامعه ایران (چه مجازی و چه حقیقی) فربه خواهد شد و خواهد بارید. آنچه که در این فرآیند نیک تاثیر گذار است جنایات شوم و سابقه سرشار از کثافت حکومت های تمامیت خواه در تاریخ است. هم حکومت های مذهبی که قوانین الهی مبهم و غیر قابل نقد وضع میکنند و هم گونه های دیگر فاشیسم از جمله فاشیسم نژادی که قوانین چند مرتبه ای نژادی دارند که سخت گیری ها چندین برابر قوانین در اینگونه حکومت ها توسط نظام اجرایی اعمال می شود، پلیدی های خروج از دایره انسانیت را تمام و کمال به بشریت ارائه کرده اند. از این روی سکولاریسم که پیش نیاز مبارزه با تمامیت خواهی و فاشیسم مذهبی است، به سرعت به عنوان یک اصل لازم برای رسیدن به جوامع آزاد پذیرفته شده است و در جامعه ما نیز قطعا چنین خواهد بود. سکولاریسم یعنی عیسی به دین خویش، موسی به دین خویش! به همین سادگی. یعنی قانون از همه به یک اندازه حمایت میکند و هر فردی بدون توجه به مذهب و اعتقادش میتواند در کشورش و زیر نظر قوانین سکولار فعالیت کرده و رشد کند. هر کسی خودش را تبلیغ کند ولی هرگز حق ندارد تحمیل کند. بر سر راه آن موانعی وجود دارد که رفع آنها بسیار ساده است. پیش نیاز انجام این کار ارجح دانستن انسانیت برایدئولوژی است. که در این زمینه خواهم نوشت. (هفتم آوریل 2010)
مساله جالب در دیدگاه نوری علاء اینکه ایشان بین “سکولاریزم علمی و فلسفی” و “دین ستیزی” فرق شفافی قائل است. در حالیکه کسانی ـ یکیش هم خود من ـ اتوماتیکی “دین ستیزان” را با عنوان نوعی از سکولار ها می دانسته اند. به عقیدهء ایشان مقولاتی مانند “خدا و وحی و آخرت و دین و غیره” یا “الهیات” اصولا نباید به مسائلی مانند “علم و فلسفه و...” وارد شود در حالیکه “دین ستیزان” این چیزها را نخست باید به مقولاتی مانند “علم و فلسفه و...” وارد کنند تا بعد بتوان "ردش کرد". جناب نوری علا، من یکی از خوانندگان "جمعه گردی های" شما هستم. مقاله "راه حلی بنام سکولاریسم سیاسی" حاوی مطلب جالب و آموزندهای بود و من از توضیحات شما در مورد انواع سکولاریسم بهره بردم. اما نتیجه گیری شما بر مبنای فرضیهای بنا شده که با واقعیت عملی چندان تطابق ندارد. اجازه میخواهم نظرم را در این مورد با شما در میان گذارم... >>>
همراه با نطق مقدم مراغه ای در مخالفت با اين اصل
نطق مراغه ای در جلسه ی بعد از ظهر بیست و یک شهریور 1358، اولین و آخرین موضع مخالف علنی در روند تصویب اصل پنجم قانون اساسی به شمار می رود. این جلسه از جهاتی دارای اهمیت است. نخست آنکه اولین جلسه ی مجلس خبرگان قانون اساسی است که پس از درگذشت آیت الله طالقانی برگزار می شود. دوم آنکه برخلاف تصورات بسیارانی، آیت الله منتظری تنها در دقایقی از این جلسه ریاست مجلس را برعهده دارد و به هنگام رای گیری بر سر این اصل، منتظری در جلسه حضور ندارد و اداره ی جلسه بر عهده ی آیت الله بهشتی است. بهشتی شاید بیشترین نقش را در تهیه و تصویب این اصل داشته باشد، تا بدانجایی که بطور علنی، با زیرپا گذاشتن قوانین مصوب داخلی و آئین نامه های مجلس خبرگان قانون اساسی، اجازه ی صحبت به بیش از یک موافق و مخالف را نمی دهد. در بررسی تک تک اصول قانون اساسی، روال بر این بود که دو نفر بعنوان موافق و دونفر بعنوان مخالف صحبت کنند، اما بهشتی با این توجیه که بحث های خصوصی به قدر کفایت بوده است، از بسط مباحث در جلسه ی علنی مجلس جلوگیری می کند. شگفت آور آنکه تنها کسی که بعنوان موافق این اصل نطق می کند، کسی جز خود بهشتی نیست. >>>
فرزندان و خانواده سرداران پرسش های فراوانی دارند که «پدر خانواده» پاسخی برای آنها ندارد و متاسفانه حل المسائل مصباح نیز بر پایه احمق فرض کردن مخاطبین تنظیم شده و چاره درد نیست. خامنه ای می تواند ادعا کند که نماینده خدا بر روی زمین، جانشین قطعی امام زمان، صاحب عصمت، و هزاران ویژگی قدسی دیگر است ولی اجازه ندارد که مدعی شود بر اساس قانون اساسی کشور ایران و جمهوری اسلامی ادعایی خودش انتخاب و به مقام رهبری رسیده است. مقام رهبری برای وی، مادام العمر غصبی و غیرقانونی و حرام است. >>>
مصرف درست بودجه هم انسان های کاردان (مغز) میخواهد، خصوصا کشور عزیز ما ایران که بیشترین درآمد خود را از نفت دارد (هشتاد و پنج درصد بودجه) و اگر ما سرمایه گذاری درست نکنیم روزگاری نه چندان دور این قسمت عظیم در آمد را از دست می دهیم و نسل بعدی فقط وارث نادانیهایمان خواهد شد و در تاریخ ایران از ما به عنوان نسل نادان، بی خبر و حتی بی وجدان یاد خواهد شد. اما این اوباشان متجاوز و ایران ستیز فقط در حال به تاراج دادن ثروت ملی ما هستند و اصلا به عاقبت این سرزمین و انسانهای شریفش کاری ندارند. >>>
بی شک، وجه مشترک آن چه مردمسالاری بومی، وارداتی و ترجمه ناميده ام، مردم سالاری است. شکی نيست که نظام وارداتی عراق امروز، نظام مردم سالار است و نظامِ ترجمه ی فلان کشورِ اروپای شرقی نيز هم، گونه ای از مردم سالاری است. بحثی در اين نيست، و معتقدم به وجه همين اشتراک است که، صحيح يا غلط، امروز گمان برده می شود که خاتمی، گنجی و رضا پهلوی، در يک جبهه ايستاده اند. جبههء سبز، در سطحِ جبهه ای که بعد از انتخابات شکل گرفت، جبهه ی مردم سالاری خواهی است. اما چيزی که در اين ميان به فراموشی سپرده شده است، اين است که در ماه های پيش از انتخابات، جبههء سبزی که در پشتيبانی از ميرحسين موسوی شکل گرفته بود، مشخصاً و دقيقاً، جبهه ی سبزِ «مردمسالاری بومی بود: حرف، حرف نهادهای مدنی بود، و اميد، بازگرداندن نظم ِ مشروطه به کشور از چنگال تشکيلات قجری احمدی. >>>
جنبش سبز جلوه ای از سی و يک سال فشار و خفقان و نامردمی در حکومت اسلامی ايران است. هچ کس نمی تواند جنبش سبز را از توان مردمی و همه گير خود خالی و به نام گروهی ويژه بيان کند. آن چه بيش از هر چيز با ماهيت اين جنبش نا هم خوانی دارد، دوختن آن به "اسلام" و "امام راحل" است. آينده روشن خواهد ساخت که اين جنبش در درون مايه خود بيش از هر چيز از اين دو گريزان است. شفاف گويی رمز پيروزی است. >>>
بقيه در ستون مقابل
|
دعوت عمومی برای تشکيل «انجمن سکولارهای سبز» در شهرهای مختلفبمنظور ايجاد شبکه ای جهانی از سکولارهای ايرانینوشته ای از اسماعيل نوری علا
گفتگوی تلويزيون پاسارگاد در تورنتوی کانادا با اسماعيل نوری علا در مورد سکولاريسم و شبکهء جهانی انجمن های سکولار سبز>>>
احيای حکومت اسلامی و تاسيس ولايت فقيه دو ابتکار ارزشمند امام! به گزارش ايلنا، آيتالله اکبر هاشمی رفسنجانی در ديدار با مسوولان و مديران دفتر نمايندگی موسسه نشر و تنظيم آثار امام خمينی(ره) در قم حفظ و نشر آثار گرانبهای حضرت امام(ره) را به صورت کامل و صحيح ذخيره ارزشمندی برای نسل کنونی و نسلهای آينده و حتی بشريت دانست و گفت: بخش مهمی از اين کار توسط موسسه نشر و تنظيم آثار حضرت امام(ره) به انجام رسيده است و به ياری خدا مابقی آن نيز با همت بلند مسوولان اين موسسه و دلسوزان نظام انجام خواهد شد. وی امام خمينی(ره) را شخصيت جامع الاطرافی خواند که از نبوغ و استعداد خدادادی بیمانندی در جهت شناخت دين، جامعه و مردم بهره میبرد و افزود: همين استعداد و توانايی امام (ره) بود که انقلاب اسلامی را با ياری خداوند و مردم به پيروزی رساند. رئيس مجلس خبرگان رهبری با اشاره به اينکه به نظر نمیرسد شخصيت ديگری غير حضرت امام میتوانست اين تحول عظيم را به وجود آورد، تصريح کرد: امروز انديشههای امام در سرتاسر جهان نشر يافته و ايشان به شخصيتی جهانی تبديل شدهاند.هاشمی رفسنجانی احيای حکومت اسلامی و تاسيس ولايت فقيه را از ابتکارات ارزشمند حضرت امام(ره) خواند و گفت: ما اگر بتوانيم ميراث امام خمينی، به خصوص ولايت فقيه را درست و صحيح به دنيا معرفی کنيم و عملمان نيز متضاد با افکار امام نباشد، حق آن امام عزيز را تا حدودی به جا آوردهايم. رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام امام خمينی را شخصيتی مکتبی، مستقل و مستحکم دانست و گفت: همين بزرگی امام بود که باعث میشد ايشان پای اعتقادات خود بدون ترس و واهمه از قدرتها در مقابل آنان بايستد. وی با تقدير و تشکر از مسوولان موسسه نشر و تنظيم آثار امام خمينی (ره)، به خصوص مرحوم حاج سيد احمد آقا و حجت الاسلام سيد حسن خمينی، افزود: اگر همت اين بزرگواران در جمع آوری و حفظ و نشر صحيح آثار امام (ره) نبود، قطعا انديشهها و آثار امام مورد طمع مغرضين قرار میگرفت. در ابتدای اين ديدار حجتالاسلام والمسلمين سيدحبيب موسوی و چند تن ديگر از مسوولان موسسه نشر و تنظيم آثار امام خمينی گزارشی از فعاليتها و عملکرد اين موسسه در قم ارائه، محدوديتها و موانع نشر آثار امام (ره) را برشمرده و خواستار مساعدتهای فکری آيتالله هاشمی رفسنجانی در نشر و تنظيم بهتر آثار امام خمينی(ره) شدند.
با استعدادترین شاگرد و پیرو مکتبی که خمینی بنیان گذاشت، محمود احمدی نژاد، رییس جمهوری منصوب ولی مطلقه فقیه، است که در این زمینه انصافاً شایستهء آن است که نامش در کتاب رکوردهای "گینس" به عنوان کسی که بیشترین توهین را به همتایان خود کرده، ثبت شود! فزون بر این، شیرین زبانی های این ملیجک سیّدعلی خامنه ای تنها به سران و رهبران کشورهای دیگر محدود نمی شود و مردم ایران را نیز دربر می گیرد. >>>
تاکيد بر فصل الخطاب بودن رهبری در واقع پذيرش اختلاف و آوردن فشار برای ساکت کردن منتقدان است. اما وقتی اين سخن مرتباً تکرار شد و اعتراضات برای ماه ها ادامه يافت اين بدين معنی است که رهبری عملاً فصل الخطاب نيست. انتظار فصل الخطابی وی از سوی وفاداران به استبداد در واقع ريشه در مشی مديريت خُود کشور و اتکای ولی فقيه بر قوای قهريه دارد. بدين لحاظ تاکيد مکرر اقتدارگرايان بر فصل الخطابی رهبری مساوی است با استيصال اقتدارگرايان در خاتمه بخشيدن به منازعات. >>>
ترفيع شگفت انگيز يك آيتاللَّه
منتظرى در مهمترين حرف زندگىاش وقتى نظر داد هركس نسبت به جايى كه در آن به دنيا آمده است ”حق آب و گِل“ دارد، وجود انسان را مقدّم بر عقيدهء او دانست. چهارده قرن فشار خردكننده بر مردم بومى اين سرزمين عمدتاً براى جاانداختن همين نكته بوده: حق مَوالى (= بردگانِ آزاد شده) به سرزمين خويش در برابر آنچه از سوى فاتحان به آنها اعطا شده هيچ است. كمتر نظرى به اندازهء بها دادن به سرزمين، و حق آب و گل قائلشدن براى فرد صرفنظر از عقيدهء او، اهل بازار و حوزه را برآشفته مىكند. شعار ”ايران براى همهء ايرانيان“ نزد آنها انزجار آورتر از انكار ضرورت دين، و عملاً مقدمهء آن است. ماترياليسم تا پيگيرانه مطالعه نشود تأثير چندانی ندارد؛ ناسيوناليسم و عـِرق آب و خاك حتی حرفش هم آدم ها را به هيجان میآورد. نظريهء حق آب و گِل در پاسخ به پرسشى پيرامون تعقيب و آزار بهائيان بود اما دامنهاى گستردهتر از پيروان يك آئين معين دارد. >>>
...پس از گذشت مدتی، تحول ایجاد شده عادی می شود و با رنگ باختن آن هیجان و فروکش کردن احساسات سطحی، همه در می يابند که چیزی عوض نشده است و بلکه انگار بدتر از پیش است. روستائیان نا امید از تغییر شده اند و این بار دیگر باورشان شده است که آن پاسداران اصیل درست می گفتند، شیطان است که در اینها نفوذ کرده است و بهتر است که از این گروه دوری جست. گروه نوظهور از خدمتگزاری محروم شده و از جایگاه رانده می شوند و دوباره آن گروه اصلی به جای خود باز می گردند... >>>
اسلام سياسی در مواجه با سکولاريزاسيون اگر اسلام را در بيان قدرت جستجو کنيم با لائيسيزم ناسازگار و ای بسا دشمنی آشتیناپذير خواهد داشت، اما با سکولاريزم، در قالب هويتگرايی و بنيادگرايی از مخالفت و دشمنی با سکولاريزم آغاز میکند، اما رفتهرفته در فرآيند سکولاريزاسيون برنامههای اقتصادی و سياسی دولت، با سکولاريزم سازگار میشود. اما اسلام در بيان آزادی، نسبتی متفاوت با سکولاريزم و لائيسيزم پيدا میکند، که اين نوشتار در توضيح اين رابطهها برآمدهاست. >>>
بحران ملی، حاکمیت سیاسی- نظامی و جنبش دموکراتیک ایران جناح تندرو با یک برنامهء از پیش تدوین شده، و در یک توافق سیاسی فی مابین خود، تجربهء بقدرت رسطدن خاتمی را تکرار نکرده و، با اطلاع واقع بینانه از نتیجهء انتخابات، از همان ابتدا با کاندیدا های انتخابات و بدنبال آن با حضور مردم به شیوهء نظامی و سرکوبگرانه بر خورد نموده است. اما اتخاذ سیاست نظامی، سرکوب و دستگیری ـ بعنوان تنها بدیل برای حل بحران جاری ـ تصادفا حاکمیت را در بن بست بحران ملی گرفتار نموده و نشان داده است که جمهوری اسلامی قادر به حل بحران به شکلی که اپوزوسیون مسالمت جو خواستار آن است، نیست. >>>
امروز مردم ایران و عراق در دو شرایط متفاوت بسر میبرند. به نظر میرسد پیش از آنکه ایرانیان امکان استفاده از تجربهء خود در زمینهء یک حکومت مذهبی را پیدا کرده باشند، عراقیها از این تجربه آموخته و آن را به کار میبرند. در حالی که رژیم اسلامی ایران مانند تمامی سی سال گذشته درگیر دوگانگی درونی خود است. این رژیم هرگز نتوانست خود را به مثابه سرنوشت مردم ایران به آنها بقبولاند. ماه هاست که مردم این فرصت را به دست آوردهاند تا مخالفت خود را با این رژیم آشکار و صریح بیان کنند و در یک جنگ روانی دائمی، تن رژیم را به هر مناسبتی بلرزانند؛ به طوری که حکومتی که هر سال دوازده فروردین را با بوق و کرنا جشن میگرفت، خود نیز فراموش کرد در چنین روزی تأسیس شده است! >>>
افزايش نگرانیها در مورد وضعيت بهزاد مهرانی به گزارش خبرنگار رهانا: با وجود اينکه حدود دو هفته قبل، بهزاد مهرانی طی آخرين تماس خود با خانواده اظهار داشته بود که وی را به بند عمومی زندان رجايیشهر منتقل خواهند کرد، اما وی همچنان در سلولهای انفرادی اندرزگاه هشت زندان رجايی شهر کرج تحت فشار و بازجويی به سر میبرد و همين مساله نگرانیها نسبت به وضعيت جسمی و روحی وی را افزايش داده است. اين در حالی است که خانوادهی وی هيچ خبری از وضعيت وی در دست ندارند و گزارشهای حاکی از تحت فشار گذاردن او در زندان است. مادر بهزاد مهرانی نيز از شرايط جسمی مناسبی برخورداد نيست و مسئولان زندان هيچ توجهی به درخواست خانوادهی وی برای ملاقات و يا تماس تلفنی نشان نمیدهند. بهزاد مهرانی در تاريخ دوازدهم اسفند ماه بازداشت شد و ساعاتی بعد از بازداشت چند مامور امنيتی از ارگانی ديگر برای بازداشت وی به منزلش مراجعه کردند. در اوائبل فرودين ماه اتهام مهرانی وبلاگنويسی و شرکت در اغتشاشات عنوان شده بود. گفتنی است مهرانی در سلولهای انفرادی اندرزگاه هشت زندان رجايیشهر به سر میبرد، جايی که بند «واجا» ناميده میشود. اين بند خارج از نظارت و کنترل سازمان زندانها و مسئولين زندان رجايیشهر اداره میشود و زير نظر مستقيم وزارت اطلاعات است.
آرشيو روزانهء مقالات يک هفتهء گذشته:
شماره 836 جمعه 20 فروردين 1389 ـ 9 آوريل 2010
ارزيابی «انتخابات آزاد» همچون يک گفتمان جمعه گردی های اسماعيل نوری علا
ولايت که وکالت نيست که کنار بروند حجت الاسلام مجتبی ذالنور، جانشين نماينده ولی فقيه در سپاه پاسداران
چگونه جنبش سبز مخوف ترین پایگاه نظام را بی اثر می کند
از جنبش سبز چه میخواهیم و چه نمیخواهیم؟
پيمان عارف در اثر فشارهای وارده دچار حملهء قلبی شد
کندوکاوی تحلیلی در دیدگاه گنجی از دمکراسی
حملات لفظی و کوشش برای ترور شخصيت از جانب جريانات مشکوک در آذربايجان به بنياد ميراث پاسارگاد و گردانندهء آن>>>
یکسویه نگری به پدیده ی سکولاریزم و دموکراسی خواهی
جمشيد اسدی
شماره 835 چهارشنبه 18 فروردين 1389 ـ 7 آوريل 2010
حق مشترک در پافشاری بر حقیقت و عدالت
بيانيهء کميته بين المللی نجات پاسارگاد: دست دولت جمهوری اسلامی در ماجرای درياچه اروميه
گزارش کنفرانس «آیندهء سکولاریسم در ایران»
از « ربانی سالاری » به « اوباش سالاری » تحول ساختار قدرت در جمهوری اسلامی
هدف اسلامگرایان از تغییر قانون اساسی ترکیه چیست؟
دینی، اسلامی یا شیعهء دوازده امامی جعفری؟
همراه با اخطار سازمان بهداشت جهانی نوشته دکتر مظفر ملا شکن
شماره 834 دوشنبه 16 فروردين 1389 ـ 5 آوريل 2010
اصول گرایی معتدل: فرصت سازی یا فرصت طلبی؟
استقبال از مواضع سیاسی عبدالکریم سروش
پيام فضلي نژاد ـ کيهان چاپ تهران (1387)
اصول گرایی معتدل: فرصت سازی یا فرصت طلبی؟
داستان پناهنده شدن من و سفر به فرانسه
دوازده فروردین، روزی که در آن تمام اقشار ملت به حقوق خود میرسند! بخشی از متن پیام روح الله خمینی به ملت ايران
شماره 833 جمعه 13 فروردين 1389 ـ 2 آوريل 2010
راه حلی به نام سکولاريسم سياسی؟ جمعه گردی های اسماعيل نوری علا
سکولاریزاسیون، دموکراسی و دینداری نقدی بر «کاهنان سکولار» نوشتهء آقای اکبرین
اتحاد متکثر و ضرورت استقلال نیروها نگاهی کوتاه به استراتژی و تاکتیک نیروهای سکولار و دمکرات
نتايج ناکام گذاشتن پروژهء براندازی
روحانيت شيعه در « سال سبز» ی که گذشت
شکاف در ميان جناح حاکم شديدتر خواهد شد
از حسین تهرانی تا محمدرضا مرتضوی
|
آيا یوسف شريفی بجرم اين اعتراض اعدام می شود؟
پيوند به نسخهء رايگان اينترنتی>>>>
=========== ============= کميته بين المللی نجات پاسارگاد =========== =========== =========== =========== ============= ========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== ============= =========== ============= ============= ============= ============ =========== =========== ========== ============= =========== =========== =========== ============ =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== مخالفان خود را بشناسيم
دولت نهم روند بسيار خطرناک غربزدگی و گرايش های سکولاريستی را که متأسفانه در حال نفوذ در بدنه مديريتی کشور بود، سد کرده است.
سکولارها در ایران جایگاهی ندارند! حضور پر شور ملت ایران در بيست و دوم بهمن عامل شکست کامل سکولارها در کشور است.
اسلام با فرهنگ لائيك و بى دينى مخالف است. دشمنان با استفاده از ترويج فرهنگ لائيك درصدند تا زنان را از خط عفاف و حجاب و كرامت منحرف كرده و سنت هاى اصيل اسلامى را از بين ببرند.
آيتالله مکارم شيرازی
نقش تلويزيون در ايجاد تحولات سياسي، اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي بسيار مهم است. هر چند که در ساليان اخير برنامههاي ديني و مذهبي در تلويزيون گسترش يافته ولي کساني در آنجا لانه کردهاند تلويزيون را به سوي سکولاريسم سوق مي دهند».
بقيه از ستون مقابل
اشغال سفارت، مبارزهء خشونتآمیز نیست
به باور من اگر مبارزهی اعتراضآمیز مردم ما به صورت نافرمانی مدنی هم بخواهد نفی شود، با این عنوان که این خشونت است، این در حقیقت نفی مقاومت است و به نظر من بدون عنصر مقاومت ملتی زنده نخواهد ماند. نقدهای بسیاری به حرکتهای اعتراضی از این دست شده است. بسیاری معتقدند چنین اقداماتی منجر به مخدوش کردن چهرهی مسالمتآمیز جنبش آزادیخواهانهی مردم ایران در جهان میشود... فکر نمیکنم با سیمایی که جمهوری اسلامی در جهان از خود نشان داده است، چنین اعتراضی را از طرف شهروندان ایرانی، شهروندان اروپا و یا افکار عمومی جهان نفی کند. برای این که حق مسلم مردم ایران میداند. >>>
شرح عکس: مأمور سفارت حکومت مذهبی، با عصبانيت از پليس های هلند می خواهد که يا «عوضی» ها را دستگير کرده وبه کهريزک ببرند و يا ديپلمات ها از ايادی محلی خود استفاده خواهند کرد.
فدوی سرانجام بر این شد که اندرز جدّ اعلا را به کار بسته و برود "مسخرگی و مطربی" آموزد و "سگ از چنبر برهاند" بلکه اندکی جبران مافات کند. فدوی برای دست گرمی، عجالتاً از فال هفتگی آغاز می کند. افزون بر این، فال قهوه و ورق هـم می گیرد، جن گیری، کف بینی و رمّالی و سرکتاب نیز باز می کند؛ هم چنین انواع ادعیه به ویژه دعای جوشن کبیر را هم می خواند و گرمی بخش سفره های گوناگون شما، از جمله سفره ی ابـوالفضـل(ع) به ویژه در لس آنجلس نیز تواند بود. برای کسب آگاهی بیشتر از سایر خدمات فدوی در این عرصه، لطفا ً با تلفن رایگان او تماس بگیرید. التماس دعا. >>>
|
© 2009 ـ New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fax: 509-352-9630 |