|
||
|
||
دربارهء سکولاريسم | دربارهء ما | تماس | سال سوم ـ شماره 836 ـ جمعه 20 فروردين 1389 ـ 9 آوريل 2010 | کوتاه و گويا | عکس و مکث آرشيو صفحه اول | فهرست کليهء مقالات | اين نشريه دوشنبه ها، چهارشنبه ها و جمعه ها به روز می شود | کتابخانه | عکس و کاريکاتورانتخابی |
||
حق مشترک در پافشاری بر حقیقت و عدالت در نشستی از هنرمندان تجسمی شرکت کردم که بیشترشان زن بودند؛ هنرمندانی که در آثارشان حساسیت های سیاسی و جنسیتی مشهود است. هر یک از آنان با هیجان از شرکت در حرکت های اعتراضی می گفت، از امیدها و تردیدهای خود. تردید در باره ی روند آینده ی اعتراضات، نگرانی از این که مبادا آنان تمامی گنجایش های اعتراضی شان را بسیج کنند و یک بار دیگر نیروی شان از سوی «رهبران جنبش» برای پیشبرد اهداف سیاسی آنان مورد سوء استفاده قرار گیرد. مبادا دوباره سرخورده شوند. آنها که خود را از نیروهای سکولار می دانند از تردیدشان در قبول و تکرار شعارهای مذهبی می گفتند. از این که در روند اعتراضات تن به این شعارها داده اند تا همچنان فعالانه همراه حرکت های اعتراضی باقی بمانند. در طی این گفتگوها، دشواری آنان در یافتن تعادل میان مواضع خویش و «جنبش سبز» برایم مشهود بود. آنها همراهی با شعارهای مذهبی را به عنوان راهکاری بر ضد تمامیت خواهی مذهبی حکومت تفسیر و توجیه می کردند. >>>
چیزی به یک سالگی جنبش سبز نمانده است و در همه این یک سال پر فراز و فرود، بسیاری، قربانیان “قتلهای دولتی” شدند. این فهرست اسامی، “آدمها” هستند، هر کدامشان چهره ای دارند، خانواده ای، تاریخی، و عکس هایی در آلبوم های خانوادگی. اما می ترسم، همانطور که شکایت خانواده ها دارد در مجتمع بعثت تهران، یا در در دادگاه نظامی خیابان معلم خاک می خورد، در حافظه تاریخی ما ایرانیان، همه ماهایی که می توانستیم یکی از کشته شدگان، یکی از مفقودشده ها و یکی از اعدام شدگان باشیم، فراموش شوند... >>>
نفوذ در صدای امریکا و در اختیار گرفتن آن تنها نظر شخصی من نیست. آش آنقدر شور شده که خان هم فهمیده است! به نقل از تارنمای "7 تیر"، هفته گذشته: « 70 عضو کنگره امریکا با انتشار نامه ای به باراک اوباما از فعّالیت صدای امریکا به شدّت انتقاد کرده و گفتند: "ایران در مدیریت شبکه صدای امریکا نفوذ کرده است". در این نامه آمده است: ما خواهان بررسی سوء مدیریت در بخش فارسی صدای امریکا هستیم. بودجه این رسانه توسّط دولت امریکا تأمین می شود امّا ظاهرا از سوی دولت ایران هدایت می شود. ضعف فاحش و آشکار در خصوص مدیریت، کارکنان، محتوا و مطالب این رسانه وجود دارد. تا جایی که نه تنها به مبارزین راه آزادی و کسانی که در جستجوی حقوق بشر هستند کمک نمی کند، بلکه به آنها ضرر هم می رساند»! >>>
روزهای بیست و هفتم و بیست و هشتم مارس سال جاری میلادی شاهد برگزاری کنفرانس "آینده سکولاریسم در ایران و نقش دین در حوزه عمومی" در شهر شیکاگو بود. این کنفرانس با حمایت کالج "لیک فارست" و به ویژه با تلاش و مدیریت دکتر احمد صدری و دپارتمان مطالعات اسلامی کالج لیک فارست برگزار شد. حضور چهره های متعددی از روشنفکران و اندیشمندان ایرانی در حوزه های مختلف فرهنگی و سیاسی از جمله عبدالکریم سروش، مهرزاد بروجردی، احمد و محمود صدری، آرش نراقی، علی میرسپاسی، حمید دباشی، حسن شریعتمداری و اکبر گنجی از نکات قابل توجه کنفرانس بود. >>>
حکومت جمهوری اسلامی در آغاز اقشار متوسط و فقیر، اعم از بازاریان و روحانیت و نیز تا حدی تکنوکراتها و نیروهای دانشگاهی، را در کنار خود داشت. اما به تدریج با اقتدارگرا تر و تمامیت طلب تر شدن حاکمیت، بخش عمده ای از این سرمایه سیاسی از کف رفت. روحانیت و بازاریان متحد با آنها به تدریج به طبقهء برخوردار تبدیل شدند و خود نمی توانستند به تنهایی از ثروت و قدرت خود محافظت کنند. آنها به مردم عادی برای پاسداری از قدرت خود اطمینان نداشتند و نیرویی بی هویت و مطیع برای انجام این کار میخواستند. آیتالله خامنه ای این موضوع را بیست سال پیش به درستی متوجه شد و به سازماندهی اوباش و لاتهای محلات در گروه های لباس شخصی و بسیج در سراسر کشور پرداخت و سپاه و بسیج را از نیروهای غیر مطیع تصفیه کرد. >>>
امید من این است که بحثی بر سر استراتژی جنبش سبز باز شود؛ ما استراتژی انتخابات آزاد را مطرح میکنیم و امیدواریم دیگران این ایده را چالش کنند و استراتژیهای مورد نظر خود را در برابرش بگذارند. در برخورد این استراتژیهاست که بهترین راه حل برای چگونگی پیمودن دوران گذار روشن خواهدشد. مبارزات مردمی بسیار خوب است ولی یک امر سیاسی نیست. ما میباید استراتژی مشخص و کارآمدی داشته باشیم. آنچه به کمپین انتخابات آزاد برمی گردد میتواند و میباید یک دیالوگ ملی را آغازکند تا سازماندهی مشترک این کمپین از طریق پروژههای مشخصی پیش رود. >>>
غرب امروز نیز، در پی پايان دوران جنگ سرد، همچنان به ترکیه نیازمند است. البته این بار نه به عنوان نیروی خط مقدم جبههی ضد کمونیسم، بلکه به عنوان الگویی موفق برای کشورهای اسلامی و نشان دادن این امر که اسلام سیاسی لزوما نباید افراطی باشد و یک جامعهی اسلامی اگر به اصلاحات دمکراتیک تن دهد، میتواند هم از نظر اقتصادی رشد کند و هم متحد کشورهای غربی باشد. از ترکیهی اردوغان چنین نقشی انتظار میرود. ولی برای اینکه چنین الگویی درست عمل کند، نیروی حاکم نیز میباید واقعا یک نیروی اسلامی باشد، نه نیرویی سکولار مانند کمالیستها که تا یک دهه پیش اسلام را به گونهای آمرانه از حیات سیاسی و اجتماعی بیرون رانده و بدین منظور حتا به زور نظامی متکی بودهاند. >>>
آنها برای اینکه اسلام عزیز خود را از صحنه خارج کنند آن را بردهاند پشت دین پنهان کرده اند و بدین ترتیب هر که را که با روبرو میشود ضد دین قلمدادش میکنند. یعنی آن مذهب اسلام که نقش ایدیولوژی برای حکومت جمهوری اسلامی را دارد را از میدان گفتگو خارج میکنند و جای آن یک چیز کلی تری به نام دین را مینشانند به امید اینکه سترگی و ستبری دین از مذهب اسلام بتواند محافظت کند. این بکارگیری دین به جای اسلام از یک ریشه ضدمدارای اسلامی هم میتواند ریشه گرفته باشد. به این معنی که خوب اسلام خود را دین کامل میداند و بقیه را اصولن به عنوان دین نمیپذیرد. >>>
خبرگزاری رسمی جمهوری اسلامی ـ قائم مقام زیباسازی شهرداری تهران با بیان اینکه شعار نویسی در چند ماه اخیر رشد نامتعارف داشته و رفع آن به مشکلی برای همه مناطق تبدیل شده است گفت: بسیاری از همکاران ما در شهرداری موظف شده اند در خودرو هایشان اسپری های سفید رنگ داشته باشند تا در مسیر رفت و آمد از منزل به محل کار ،اگر با موردی مواجه شدند در جا به امحاء شعار ها اقدام کنند. به گفته وی حساسیت این نوشته ها بالا است و ما سعی می کنیم با از بین بردن آنها التهاب را کم کنیم. وی در گفتگو با ماهنامه مهر نو وابسته به بهزیستی گفت: پیش از انتخابات شعار نویسی یک دهم اوضاع موجود بود و گرایش های سیاسی و جناحی هم در آنها وجود نداشت و بیشتر شکل خدماتی داشت. سایت حکومتی جهان نیوز: شعار نویسی پس از انتخابات امسال در شهرهای بزرگ گسترش قابل توجهی پیدا کرد و محتوای آن از شعار نویسی خدماتی و تجاری به شعر نویسی سیاسی تغییر پیدا کرده است.شعار نویسی در سال گذشته رشد قابل توجهی نسبت به سالهای پیش از آن داشت، به طوری که یک مقام مسؤول در این رابطه رشد شعار نویسی در این ایام را بیش از 10 برابر برآورد کرده است.
بقيه در ستون مقابل
|
ارزيابی «انتخابات آزاد» همچون يک گفتمان جای حيرت عميق است که فکر گفتمان «انتخابات آزاد» از جانب کسانی مطرح می شود که خود را صراحتاً «سکولار» می دانند. بنا بر هر تعريف موجود، چنين آدمی خواهان شراکت صاحب وار و تامهء همهء آحاد ملت و شهروندان يک کشور در حاکميت است و، همچنين، اين هدف را بی جدا کردن حکومت و دولت از مذاهب و مکاتب مقدور نمی يابد. چنين کسی نمی تواند هدف اعلام شده ای جز خواستاری انحلال حکومت مذهبی و برقراری حکومتی سکولار داشته باشد و نمی تواند تن به شرکت در «انتخابات آزاد»ی دهد که يک گزينهء آن استمرار حکومت فعلی و قانون اساسی آن باشد. >>>
ولايت که وکالت نيست که کنار بروند حجت الاسلام مجتبی ذالنور، جانشين نماينده ولی فقيه در سپاه پاسداران به گزارش خبرنگار ايلنا از قم، حجت الاسلام مجتبی ذالنور، جانشين نماينده ولی فقيه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، در مراسمی با عنوان نشست بصيرت که در مسجد اهل بيت قم برگزار شد، ضمن تأکيد بر لزوم داشتن بصيرت، اظهار داشت: در بسياری از موارد خيلی از خواص و دانشمندان به علت نداشتن بصيرت لازم دچار لغزش میشوند اما يک روستايی که حتی نمیداند اينترنت چيست، بصيرت دارد. وی افزود: يک دوره در زمان انقلاب است که يک آيتالله العظمی به دليل نداشتن بصيرت مقابل امام(ره) ايستاد، به او مهر ساواکی بودن میخورد و يک زمان در دوران جنگ قرار داريم که عدهای میگفتند امام(ره) بايد در قيامت پاسخگوی خون اين همه جوان باشد و اين به دليل محدود بودن افق ديد آنهاست. جانشين نماينده ولی فقيه در سپاه پاسداران با اشاره به تعيين قائم مقام رهبری در زمان امام(ره)، گفت: بسياری ولايت فقيه را نفهميدهاند و آن را در حد يک وکيل میدانند؛ اگر افراد معنی ولايت فقيه را میفهميدند، قائم مقام رهبری تعيين نمیکردند، که بعدها در آن گير کنند؛ آنهايی که اين کار را کردند برای روز مبادا اين کار را انجام دادند... وی با ذکر اين نکته که ما در زمينهء بصيرت در جامعه خوب عمل نکردهايم، گفت: ما توانستيم که يک فوتباليست را به مردم خود بشناسانيم اما نتوانستهايم رهبری را آن طور که بايد معرفی کنيم؛ «هنوز هم بعد از بيست سال بعضی سؤال میکنند که چگونه شد که رهبر انقلاب که حجتالاسلام و المسلمين بود، يک شبه آيتالله العظمی شد؟ ما میگوييم که آيا تأييد هشتاد مجتهد خبرگان برای تأييد اجتهاد يک شخص کافی نيست؟»... در بخش دوم اين مراسم که با پرسش و پاسخ همراه بود، ذالنور، با اشاره به سخنان آقای هاشمی در مشهد گفت: آقای هاشمی گفت که اگر مردم رهبری را نخواهند بايد کنار برود، من از آقایهاشمی می پرسم که مگر مردم در انتخابات بين شما و آقای احمدینژاد او را انتخاب نکردند، پس چرا شما کنار نرفتيد؟ وی گفت: آنها از اين سخن پيامبر(ص) به امام علی(ع) استفاده میکنند که اگر مردم تورا نخواستند خود را به مردم تحميل نکن، اما اين سخن برای قبل از قبول ولايت است و زمانی که ولايت را کسی قبول کرد که [ولی] نبايد کنار برود.جانشين نماينده ولی فقيه در سپاه پاسداران، بيان کرد: «اگر امروزه چهار نفر آمدند و به رهبر ايراد گرفتند که بايد کنار برود، مگر ولايت برای خودشان است که کنار بکشند؟ مگر دلبخواهی است که کنار بکشند؟ ولايت که وکالت نيست که کنار بروند».
چگونه جنبش سبز مخوف ترین پایگاه نظام را بی اثر می کند زمانی که اخبار مربوط به زندانیان، که به شدیدترین وجه ممکن زیر فشار بازجویان خامنه ای و فرماندهان سپاه قرار دارند، شنیده می شود اهمیت اقدامات سازمان های حقوقی بين المللی بيشتر درک می گردد. زمانی که رژیم، بعد از چند سال زندانی بودن و آزار فیزیکی، هنوز حاضر به آزادی منصور اسانلو، کارگر آزاده ای که فقط حقوق صنفی کارگران اتوبوسرانی را پیگیری می کرد، نیست، معلوم می شود که چرا رهبر نظام بعنوان بدترین دیکتاتور انتخاب شده است. وقتی ژیلا بنی یعقوب که خود ماه ها زندانی بوده از قاضی می شنود که پروندهء همسرش، امویی، بعد از ماه ها گم شده، ماهیت قضات نظام روشن می گردد. زمانی که مادران نداها، سهراب ها و... ظلم رژیم را در سرکوب مراسم خاکسپاری فریاد می کنند، نشان می دهند که فقط تعدادی زندانی مخالف نظام نیستند بلکه این همهء خانواده های مردم ایران هستند که مخالفت خود را با نظام اعلام می نمایند. >>>
از جنبش سبز چه میخواهیم و چه نمیخواهیم؟ جنبش سبز نه یک مبارزه طبقاتی، قشری، قومی یا جنسیتی که مبارزهای است برای طبقه و قشر و قوم و جنسیت نبودن؛ مبارزهای برای خروج از همه اینها و از جایی که برای همه اینها در تنظیمات پیشین در نظر گرفته شده بود. مبارزهای برای غیرخودی نبودن، برای خس و خاشاک نامیده نشدن، برای بیرون آمدن از سایه و در روز روشن در خیابان راه رفتن، برای زندگی بدون واهمه. در یک کلام مبارزهای برای تثبیت خود به عنوان یک شهروند تمام و عیار. اینک دوستان میخواهند بر اساس نوعی نگاه جامعهشناسانه به سیاست، این جمع برابر شده را به هویتهای پیشین -هر چند نه در همان مقام و منزلت- بازگردانند تا شاید از آن خاستگاه بار دیگر به این جنبش بپیوندند؟ آیا این نقض غرض نیست؟ >>>
کندوکاوی تحلیلی در دیدگاه گنجی از دمکراسی آنچه شورش های بعد از انتخابات اخیر نشان می دهد این است که دموکرات های مذهبی، مانند گنجی، به دموکرات های غیر مذهبی احتیاج دارند اما این دو نیرو در آینده، بدون سازمان بندی، انظباط و رهبری قاطع، فرصت های زیادی را از دست خواهند داد همانطور که در گذشته از دست داده اند و همواره از نتایج کوشش های سیاسی خود مأیوس خواهند شد، آنچنانکه در گذشته شده اند. گنجی، و یا هر دموکرات دیگری مانند او، می تواند بارها اندیشه های سیاسی خود را بیان کند اما تا وقتی که نیروئی سیاسی در کار نباشد تا آن انديشه ها را به واقعیت تبدیل کند حزب الله در ایران حکومت خواهد کرد و تعداد سخنورانی مانند جناب گنجی در خارج افزایش خواهد یافت. >>>
طرفداران سیاست بازدارندگی با تکیه روی سه فاکتور استدلال می کنند که رژیم ایران روز به روز ضعیف تر می شود و مهار آن آسانتر خواهد شد: اولاً جنبش مردمی در ایران در حال تضعیف رژیم ایران و افزایش شکاف بین جناح های حکومتی است . فاکتور دوم این است که قدرت منطقه ای جمهوری اسلامی (بخاطر جنبش مردمی، مشکلات اقتصادی و انزوای دیپلماتیک روز افزون) در حال کاهش است و، بنابراین، نباید بیش از اندازه نگران تأثیر بمب اتم بر توسعه طلبی های منطقه ای رژیم بود. فاکتور سومی که بازدارندگی رژیم را ممکن و قابل اجرا می کند، تحریم های جدی و رو به افزایشی است که در حال سست کردن پایه های سیاسی و اقتصادی رژیم است. >>>
حملات لفظی و کوشش برای ترور شخصيت از جانب جريانات مشکوک در آذربايجان به بنياد ميراث پاسارگاد و گردانندهء آن>>>
استقلال به دو دليل از اهميت بسياري در ارتقاي هوش جمعي برخوردار است. اول اين که از تکرار يک نوع خطا دوباره و سهباره و چندباره جلوگيري ميکند. خطاي يک فرد بر قضاوت يک جمع يک تاثير خرد کننده ندارد اما اگر همان خطا به طور سيستماتيک در تعداد زيادي از افراد جمع گسترش يابد آن وقت است که راي جمع را به طور منفي تحت تاثير قرار ميدهد. دوم آن که افکار مستقل اطلاعات تازه و متنوع را وارد جمع ميکند در حالي که اگر افکار مستقل نباشند همان نوع اطلاعات در جمع تکرار ميشود و چيز تازهاي به خرد جمع اضافه نميشود.>>>
پس از خواندن سخنان اخیر میرحسین موسوی درباب «عقل حمعی» و ضرورت «بازگشت به روش و سلوک امام راحل»، يک رباعی تقریر شد و سپس هفت رباعی دیگر به آن پیوست. این رباعیات هشت گانه را خطاب به میرحسین موسوی می خوانید: سبز تو اگر سبز سیادت باشد / دیدار بهار، در قیامت باشد // این بُت که تو از امام خود ساخته ای / اسباب ِ اسارت و قیادت باشد... >>>
یکسویه نگری به پدیده ی سکولاریزم و دموکراسی خواهی به اصرار دوستی چند ساعتی را مهمان نشریه ی «سکولاریسم نو» ی آقای دکتر نوری علا و یاران همفکر او بودم. این سایت توانسته دوست من و زنش را متاثر از حال و هوای «تازه» ی خود کرده و او نیز بهمین دلیل مرا دعوت به فضای باز بیرون از غارم کرد و از من خواست تا با يک میهمانی کوتاه از سایت، دلیل اصرار او را خودم دریابم. و من هم، با رغبت و کنجکاوی، از غارم (بگفته وی) بیرون آمده و وارد آن سایت شدم. در ابتدای ورود، چشمانم خیره ی این سرتیتر درشت شد: «برای دفاع از آزادی ها و حقوق بلاشرط انسان و مبارزه با بقدرت رسیدن ایدلوژی ها و مذاهب که آفرینندهء تبعیض ها و ضایع کننده آزادی ها و حقوق بشرند» ــ و باز سر تیتر برجسته ی دیگر این نشریه: «نشریهء اینترنتی برای اشاعه ی سکولاریسم بعنوان نخستین گام بسوی آزادی و دموکراسی»... >>>
جمشيد اسدی>>> مقاومت آقايان کروبی و موسوی و خاتمی آفرين برانگيز است، اما رهبری نيست. بايد از مقاومت هر سه ايشان قدردانی و تقدير کرد اما نمی توان و بلکه نبايد آن را رهبری ناميد. رهبر يعنی کسی که طرحی برای آينده دارد و برای آن نقشه ای می ريزد و در ارتباط با آن از مردم انتظار کارهای مشخص در موقعيت های مشخص دارد. خب آقايان موسوی و کروبی تا به امروز چنين نکرده اند. مثلا نگاه کنيد به بيانيه شماره 17 آقای موسوی که اينقدر سر و صدا کرد و حتی برخی شتابزده از آن ستايش بسيار کردند. اين بيانيه به عنوان سند مقاومت پذيرفتنی و آفرين برانگيز است. اما در اين بيانيه دولت آقای احمدی نژاد تلويحا مورد قبول قرار می گيرد و البته خواست انتخابات آزاد نيز مطرح می شود، بدون آن که برای آن برنامه راه و نقشه عملی پيشنهاد شود. اما خواست انتخابات که هميشه دربين آزادی خواهان ايران وجود داشته است و حرف تازه ای نيست. يک رهبر بايد بگويد برای رسيدن به درخواست ديرپای انتخابات چه برنامه ای دارد. پس فرق رهبر با يک فرد عادی که اعلاميه بدهد و خواست انتخابات آزاد را مطرح کند چيست؟ آيا ناخرسندان از شرايط موجود و به ويژه آزادی خواهان منتظر بيانيه شماره 17 آقای موسوی بودند تا متوجه شوند که در ايران انتخابات آزاد نيست؟ يا انتخابات در ايران گزينشی و استصوابی است؟ رهبر بايد برای رسيدن به اين انتخابات آزاد برنامه ای روشن داشته باشد و براساس آن به روشنی بگويد در کوی و برزن و اين جا و آن جا از مردم چه انتظاری دارد. مثلا بگويد ما امروز در تظاهرات روز عاشورا خواستار برگزاری انتخابات آزاد می شويم و تا فلان تاريخ به انتظار پاسخ روشن حاکميت می نشينيم و پاکدلانه و راست گويانه برای يافتن سازشی بسزا و درخور روی به حاکميت گشاده می داريم. اما چنانچه به اين خواسته ما وقعی ننهند در تظاهرات 22 بهمن به گونه ديگر عمل خواهيم کرد و در صورت عدم پاسخگويی حکومت به همين ترتيب ادامه می دهيم و حتی مسئله اعتصابات گسترده را مورد توجه قرار می دهيم يا نافرمانی مدنی خواهيم کرد. شوربختانه پيام نوروزی مهندس موسوی هم بهتر از بيانيه شماره هفده او نبود: صبر و مقاومت. اين برنامه کار و عمل است؟ صبر تنها وقتی پيش درآمد ظفر است که برنامه ای عملی برای رسيدن از اولی به دومی پيشنهاد کند. صبر بدين شکل يعنی : حالا تحمل کنيد ببينيم چه می شود! اين رهبری است؟ شوربختانه در هيچ يک از پيام های چهره های مقاومت، آقايان موسوی و کروبی و نيز خاتمی، سخنی از برنامه و عمل نيست. اين در حالی است که رهبری يعنی تعيين هدف و آرمان و نقشه راه يا استراتژی و براساس آن تعريف وظايف عملی مشخص برای هر مرحله. بدون رهبری جنبش سبز آسيب سخت خواهد ديد. جنبش سبز دست کم از خرداد 1388 تا کنون قهرمانانه مقاومت کرده و تحسين جهانيان را برانگيخته است. اما مقاومت مردم را نمی توان بدين فروکاهيد که در خيابان سينه جلوی توپ و تفنگ گيرند و يا به زير ضربه های باتوم و خودروهای نيروهای سرکوبگر روند. اين خودگذشتگی ها می بايستی در چارچوبی عملی و در راستای هدفی روشن باشد. اگر کار چهره های فرانشين جنبش تنها صحبت بر سر انتخابات آزاد باشد خب اين را که هميشه می خواستيم و می توانيم آن را در خانه و در چارچوب امن تری بازگوييم! اما حالا می خواهيم بدانيم اگر حاکميت ارتجاع امکان برگزاری آن را نداد ـ که حتما هم نخواهد داد ـ چه بايد کرد و آنگاه برنامه ما چه بايد بود؟ نظر به همين مسايل، معتقدم رهبری نکته نگران کننده جنبش است. رهبری نبايد ترسی از تصميم گيری داشته باشد. متاسفانه چهره های ارجمند مقاومت آقايان موسوی و کروبی از تصميم گيری هراس دارند. می ترسند از اينکه تصميم شان خوشايند و مورد پسند مردم در شرايط حاضر نباشد. اما شاخص شايستگی رهبری محبوبيت هر لحظه آن در ميان مردم نيست. نتيجه کار است که مهم است.
نمی توان هم مذهبی و هم سکولار و لائيک باشیم به گزارش فارس آیت الله ناصر مکارم شیرازی، که در درس خارج خود در جمع طلاب در مسجد اعظم قم سخن می گفت، با اشاره به بحث سکولاريسم گفت: امام خمینی فرمودند «جمهوری اسلامی، نه یک کلمه کم و نه یک کلمه زیاد»، بنابراین در چنین نظامی همه مسائل باید اسلامی باشد. مکارم شیرازی با بیان اینکه هم نمی توان هم جمهوری اسلامی و هم جمهوری دموکراتیک بود، افزود: نمی توان هم مذهبی و هم سکولار باشیم، دو شمشیر در یک نیام نمی گنجد. وی ادامه داد: ما یا نباید بگوییم جمهوری اسلامی هستیم و یا اینکه الزامات چنین حکومتی را باید به صورت کامل بپذیریم. او، با تاکید بر اینکه در جامعه اسلامی در همه مسائل باید برنامه های اسلامی به مرحله اجرا گذاشته شود، و با اشاره به اینکه تحقق جمهوری اسلامی برای ما ممکن است هزینه هایی در بر داشته باشد، خاطرنشان کرد: متاسفانه ما شاهد هستیم که با وجود تشکیل حکومتی اسلامی بدحجابی در جامعه وجود دارد و برخی از جلسات نیز با موسیقی و کارهای خلاف آلوده شده است. همچنين وی، با تاکید بر اینکه نباید به بهانهء جذب توریست اجازه بی بند وباری داده شود، گفت: درآمد حاصل از این راه آتش است.
آرشيو روزانهء مقالات يک هفتهء گذشته:
شماره 834 دوشنبه 16 فروردين 1389 ـ 5 آوريل 2010
اصول گرایی معتدل: فرصت سازی یا فرصت طلبی؟
استقبال از مواضع سیاسی عبدالکریم سروش
پيام فضلي نژاد ـ کيهان چاپ تهران (1387)
اصول گرایی معتدل: فرصت سازی یا فرصت طلبی؟
داستان پناهنده شدن من و سفر به فرانسه
دوازده فروردین، روزی که در آن تمام اقشار ملت به حقوق خود میرسند! بخشی از متن پیام روح الله خمینی به ملت ايران
شماره 833 جمعه 13 فروردين 1389 ـ 2 آوريل 2010
راه حلی به نام سکولاريسم سياسی؟ جمعه گردی های اسماعيل نوری علا
سکولاریزاسیون، دموکراسی و دینداری نقدی بر «کاهنان سکولار» نوشتهء آقای اکبرین
اتحاد متکثر و ضرورت استقلال نیروها نگاهی کوتاه به استراتژی و تاکتیک نیروهای سکولار و دمکرات
نتايج ناکام گذاشتن پروژهء براندازی
روحانيت شيعه در « سال سبز» ی که گذشت
شکاف در ميان جناح حاکم شديدتر خواهد شد
از حسین تهرانی تا محمدرضا مرتضوی
که می شناسيدش يا بايد بشناسيدش ويدئو به زبان سوئدی با زيرنويس انگليسی >>>
قدرت های بزرگ در تدارک تغییر رژیم هستند.. ما چطور؟
تفاوت شاه و«آقا»
|
آيا یوسف شريفی بجرم اين اعتراض اعدام می شود؟
پيوند به نسخهء رايگان اينترنتی>>>>
=========== ============= کميته بين المللی نجات پاسارگاد =========== =========== =========== =========== ============= ========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== ============= =========== ============= ============= ============= ============ =========== =========== ========== ============= =========== =========== =========== ============ =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== مخالفان خود را بشناسيم
دولت نهم روند بسيار خطرناک غربزدگی و گرايش های سکولاريستی را که متأسفانه در حال نفوذ در بدنه مديريتی کشور بود، سد کرده است.
سکولارها در ایران جایگاهی ندارند! حضور پر شور ملت ایران در بيست و دوم بهمن عامل شکست کامل سکولارها در کشور است.
اسلام با فرهنگ لائيك و بى دينى مخالف است. دشمنان با استفاده از ترويج فرهنگ لائيك درصدند تا زنان را از خط عفاف و حجاب و كرامت منحرف كرده و سنت هاى اصيل اسلامى را از بين ببرند.
آيتالله مکارم شيرازی
نقش تلويزيون در ايجاد تحولات سياسي، اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي بسيار مهم است. هر چند که در ساليان اخير برنامههاي ديني و مذهبي در تلويزيون گسترش يافته ولي کساني در آنجا لانه کردهاند تلويزيون را به سوي سکولاريسم سوق مي دهند».
بقيه از ستون مقابل
نوشته دکتر مظفر ملا شکن عامل بیماری: ویروس، در دو نوع سر سفید و سرسیاه. میزان خطر: مسری و کشنده، ویرانگرتر از حمله اسکندر و اعراب و مغول. علائم بیماری: خفقان، سانسور، حبس، شکنجه، اعدام، سنگسار. کشور محل ظهور: ایران. کشورهای آلوده: عراق، لبنان، غزه، سودان، افغانستان، پاکستان، عربستان، مصر و... ریخت شناسی ویروس: معمولا فربه و پشمالو هستند اما ریخت کوسه هم در بین آنها وجود دارد. ساختمان ویروس: این ویروس ها اشکال انحطاط یافته انگل های داخل سلولی هستند. ناقل بیماری: عنکبوت پا کوتای استبداد. دوران نهفتگی: این ویروس سالیان متوالی می تواند نهفته بماند. واکسیناسیون وم می ترسانند. ویروس مرتب تبلیغ می کند که اگر ریشه کن شود ویروسی به مراتب بدتر شیوع پیدا خواهد کرد. گلبول های ویروسی مدام سایر سلول ها را به مدارا، مصالحه، عدم خشونت و پذیرش حاکمیت ویروس فرا می خوانند. این گلبول ها سعی دارند سلول ها به روزمره گی و خورد و خوراک سلولی خود مشغول باشند و عفونت ویروس را از یاد ببرند. اخطار سازمان بهداشت جهانی: اگر اين ویروس سوار غشای سلولی خری شد دیگرپایین بیا نیست، یا باید خر بمیرد یا هر دو. بقيه در آرشيو
|
© 2009 ـ New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fax: 509-352-9630 |