|
||
|
||
دربارهء سکولاريسم | دربارهء ما | تماس | سال سوم ـ شماره 845 ـ جمعه 10 ارديبهشت 1389 ـ 30 آوريل 2010 | کوتاه و گويا | عکس و مکث آرشيو صفحه اول | فهرست کليهء مقالات | اين نشريه دوشنبه ها، چهارشنبه ها و جمعه ها به روز می شود | کتابخانه | عکس و کاريکاتورانتخابی |
||
اول ماه مه، شبکهء جهانی سکولارهای سبز ايران فرارسيدن اول ماه مه، روز جهانی کارگر را، با درود به همهء هم ميهنان و زحمتکشان کشورمان گرامی می دارد و از اينکه کارگران شرافتنمندمان، سه دهه پس از انقلابی که فريبکارانه وعدهء عدالت و خوشبختی به کارگران و «مستضعفان» می داد ـ و عاقبت نيز اقدامات و اعتصابات شجاعانهء هم آنان پيروزی اش را ميسر ساخت ـ اکنون محروم ترين بخش جامعهء کشور را تشکيل می دهند ابراز تأسف شديد می کند. ما می دانيم که دولت گداپرور اسلامی، ترجيح می دهد که بجای ايجاد شغل و بالا بردن سطح توليد ملی و برقراری دستمزدهای برحق و مناسب، کارگران کشور را از طريق دادن «يارانه ها» ی بخور و نمير تبديل به حقوق بگيران خود کرده و از اين راه هم فعاليت های ممکن اعتراضی آنان را کنترل کند، و هم بتواند بر واقعيت وحشتناک تاراج بازارهای کشور بوسيلهء کالاهای وارداتی و نامناسب چينی (بمنظور راضی نگاه داشتن اربابان خود در آن کشور و جلب حمايت آنان در صحنه های بين المللی) پرده بپوشاند. براستی که، چه در تاريخ جهان و چه در تاريخ کشور خودمان، کمتر حکومتی کوشيده است تا، بمنظور ابقای سامانهء فاسد و رانت خوار خود، طبقهء کارگر کشور را بکلی منهدم و آن را به توده ای بی شکل و بی آينده اما وابسته بخود درآورد و، در عين حال، با بستن راه های اطلاع رسانی و روشن گری بازگو کنندهء دلايل وضع فلاکت بار کنونی طبقهء کارگر و نگاه داشتن آن ها در غفلتی معتاد به «يارانه ها»، آنان را تبديل به موجوداتی عاطل سازد. ما همچنين متأسفيم از اينکه در جريان جنبش سبزی که در ده ماههء اخير در کشورمان پديد آمده، رهبران بخش مذهبی و غير سکولار اين جنبش در فهرست خواسته های خود کمترين بها را به وضعيت پريشان نيروی کار کشور داده اند، نيروئی که تا گلو در اعماق خط فقر فرو رفته است ـ با حقوق هائی عقب افتاده، دستمزدهائی اندک و دچار شدگی به خورهء بيکاری که روح و جان و زندگی آنان را آماج حملهء خود قرار داده است. ما، اميدواريم که کارگران ايران نسبت به دامی که برای نابودی شان گسترده شده هوشيار بوده و يقين داشته باشند که تا اين حکومت بر سر کار است و به منابع نفت و گاز کشور ـ که بايد برای نسل های آينده نيز باقی بمانند ـ دسترسی دارد و درآمدهای ناشی از فروش آن را بی محابا خرج آشوب آفرينی در جهان می کند، اميدی به رونق بخشی به حوزه های توليدی و خدماتی ملی و، در نتيجه، کارزائی ناشی از توسعه ای معطوف به بالا بردن سطح زندگی ايرانيان، وجود ندارد و اوضاع کشور هر روز تيره تر از روز پيش خواهد بود. ما سکولارهای ايران، که يقين داريم بخش اعظم نيروی جوان جنبش سبز داخل و خارج کشور نيز سکولار بوده و خواستار پايان دادن به حکومت تبعيض آفرين و مذهبی کنونی اند، از کارگران ستمکشيده و محروم کشورمان دعوت می کنيم که به مبارزهء فاقد خشونت تهاجمی ِ ياران سکولار خود پيوسته و، با طرح خواسته های صريح خويش، از يکسو به اين جنبش جوان و نوپا جان ببخشند و، از سوی ديگر، خود از نفس گرم و آزاديخواه آن نيرو بگيرند. ما، در همهء شهرهای محل اقامت خود در خارج کشور، تظاهرات و مراسم برپا شده از جانب همهء سازمان های ضد ديکتاتوری مذهبی را حمايت کرده و در اين فرصت بزرگ کارگری جايگاه خود را در کنار آنان می دانيم. باشد که اول ماه مه امسال مژدهء برقراری اتحاد و يگانگی بين کارگران و کارمندان شاغل و بيکار، دانشجويان، زنان و ديگر اقشار کشور را با خود بهمراه آورده و دريچه هائی بزرگ را بروی جنبش سکولار، انحلال طلب و عدالت خواه کشورمان بگشايد. بهترين درودهای ما نثار کارگران کشورمان باد؛ انسان های زحمتکشی که در راستای ساختن ايرانی بی تبعيض و بی حکومتی مذهبی و ايدئولوژيک، مقادرند در پرتوی اتحادی ملی جامعه ای منصف، انسانی و رو به فردائی سرشار رفاه و آسايش برای ملت ايران بيافرينند. اگر بتوانیم نخ و رشته ای پیدا کنیم که این حلقات واقعا موجود و در حال بوجود آمدن را به هم گره بزند، آنگاه ما با شبکه ای تشکیل شده از حلقات و نیروها و جریانات گوناگون مواجهه می شویم که ظرفیت های محدود و ذاتی ناشی از پراکندگی و منزوی بودن هر کدامشان را بر طرف می کند و ظرفیت تازه ای به آنها ترزیق می نماید. آنگاه بدون آنکه صدای مستقلی را تحت فشار قرار داده باشیم، در عین حال، نوا و کـُر بزرگی را به همراه آنها بوجود می آوریم. >>>
کتمان حقيقت چرا؟ آنچه می خوانيد مطلب کوتاهی است منتشر شده در سايت روزنامهء اعتماد ملی مهدی کروبی در دوران پيش از انتخابات رياست جمهوری در 22 خرداد گذشته، در اوج مبارزات انتخاباتی کانديداها، و دربارهء آنچه که به نام «انقلاب فرهنگی» شناخته شده است. خواندنش خالی از تفريح نيست. >>>
بحث پیرامون سکولاریسم سیاسی در بین جامعه سیاسی ایرانی دیگر به موضوعی محوری و عمومی تبدیل شده است. بدیهی است این مقوله سیاسی در شرایطی و پیش از هر دورهِ دیگر از تاریخ اجتماعی ایران مطرح می گردد که بسیاری در انتظار تحولات نوین در ساختار سیاسی ایران در آینده ای نه چندان دور می باشند. بنظر می رسد بیمِ ریزش در سامانه های سیاسی رژیم اسلامی صرفاً نه ناشی از نزاع های درونی باندهای حکومتی، بحران های عدیدهء اجتماعی و اقتصادی در کشور و یا جدل های کهنه غرب با تهران بر سر پیشبرد برنامه های اتمی رژیم اسلامی باشد؛ بلکه در فراسوی همه ی این رخدادها، ساختارِ جوانِ جامعه شهروندی ایران در پی یافتن راهی است جهتِ تغییرات اساسی در همهء عرصه های اجتماعی. بی شک روند این تحول بزرگ اجتماعی پیش از هر چیز بنیادهای سیاسی در ایران را هدف قرار داده است. >>> ساختار مهم ترین افسانه ای که اسلامگرایان ساختهاند نجات بخش بودن حکومت دینی است. به شیعیان قرنها گفته شده بود که حکومت علی حکومت ایدهال بود و حکومت امام زمان نجات دهندهی آنها خواهد بود. اسلامگرایان با معرفی خود به عنوان نواب ائمه میگویند "از ما اطاعت کنید تا رستگار شوید." حاکمان جمهوری اسلامی حکومت خود را کشتی نجات بخش و خود را نوح معرفی می کنند. با همین دیدگاه است که شکنجه و تجاوز و زندان و آدم کشی وجه نجات بخش پیدا می کنند. اسلامگرایی یا اجرای احکام دینی با زور قوای قهریه نه آخرت مردمان را آباد می کند (تظاهر به انجام دستورات الهی بواسطهی زور حکومت در پیشگاه خدای ادیان ارزشی ندارد) و نه در دنیا به کار مردم آمده است. جمهوری اسلامی به هیچ یک از وعدههای خود وفا نکرده است، از عدالت اجتماعی تا آزادی، از استقلال اقتصادی تا حاکمیت مردم. آن که از این نظام سیاسی منتفع شده و میشود تنها هیئت حاکمه است. >>>
این که انتظار داشته باشیم یک شبه این جهالت تاریخی نسبت به امریکا و نقش امریکا از بین برود غیر ممکن است. اما در عین حال علائم خوبی هم به وجود آمده از جمله این که بسیاری از کسانی که ضد امریکایی بودهاند و به خرافات سیاسی در باره امریکا اعتقاد داشتند، متوجه شدهاند که این گونه نبوده و بسیاری از مطالب مطرح شده، ریشه درتوهمات ذهنی و انگارههای مارکسیستی حزب توده در دههء بيست دارد... امروزه در جامعه ما ضد امریکایی بودن در میان دانشجویان و تحصیلکردهها دیگر اعتباری ندارد زیرا امروزه مفاهیم بسیار مهمتری جایگزین آن مفاهیم شده است. بنابراین این روند همچنان ادامه خواهد یافت و امروز تنها بخشی از اصولگرایان تندرو هستند که خود را ضد امریکایی میدانند که به نظر من اینها نیز در آینده افکار و عقایدشان کمرنگ شده و مجبور به دیدن بسیاری از واقعیات خواهند شد. >>>
تکرار اين جعليات خرافي در قرن بيست و يکم و در عصر فوران علم و تکنولوژي، بيش از آنکه نشانهء پاي بندي به آموزه هاي اصلی دينی باشد، صرفاً پردهء ساتري است بر ماهيت ارتجاعي و ضد مردمي دولت ها و نظاماتي که از زير بار مسئوليت، شانه خالي مي کنند و هيچ تلاشي براي جلوگيري و پيشگيري از ابعاد هولناک تلفات جاني و مالي بعمل نمي آورند. بعيد است دست اندرکاران اين رژيم ها و سيستم ها، ندانند که علل زمين لرزه چيست و راه جلوگيري از تبديل آن به فاجعه کدام است. آنها عمداً سر خود را در طويلهء خرافات مذهبي فرو مي برند تا از روبرو شدن با پرسش هاي ساده اما رسوا کنندهء قربانيان و آسيب دیده گان فاجعه، خلاص شوند. >>>
من وقتی این داستان را می خوانم متوجه قرابت عجیب فضای داستان با جامعهء ایران امروز می شوم. فریاد طبقات فرودست جامعهء ایران زمان ساسانیان در ژرفای تاریخ گم شد. اما فریاد آحادملت ایران امروز بسیار بلند و رسا است. زنان و مردان و جوانان، و تقریباً همهء شهروندان درجهء دوی جامعهء ایران، خواهان تغییر هستند و در اين راستا رفتن این رئیس جمهور و آمدن آن دیگری دردی از جامعه و مردم دوا نمی کند؛ آن هم در حکومتی که رئیس جمهورش فقط حکم پالانی موقتی را دارد. >>>
اغلب در مورد زن ها می شود گفت که تنها دليل صيغه شدن مخارج سنگين زندگي است. معمولاً زن صيغه مي شود تا منبع درآمد داشته باشد. يعنی در ايران سكس و رفع نيازهاي جنسي طبيعي در زنان و دختران محور اصلي نيست بلكه بيشتر براي پول است. در ضمن برخي زنان زيبا و جوان صيغهء مردان پير و پولدار مي شوند و پولي كه از او مي گيرند را خرج پسري مي كنند كه عاشقش هستند. >>>
بقيه در ستون مقابل
|
شعارنويسی بر ديوارهای تهران>>>
آیا جنبش کارگری با جنبش سبز بیگانه است؟ گفتگو با مهرداد درویش پور و جعفر عظیم زاده جنبش سبز تا آنجا که به رهبران اصلاحطلب دینی برمیگردد، تلاش وافری داشت که این جنبش در چارچوب نوعی اصلاحطلبی دینی محدود بماند. اما جنبش کارگری، باز هم مثل جنبش زنان و جنبش گروه های اتنیک، جزو سکولارترین جنبشهای اجتماعی جامعهی ماست. یعنی رهبران جنبش سندیکایی کارگری ایران اگر اغراق نباشد، باید بگوییم یکسره سکولار هستند. از این نظر نوعی تفاوت و نوعی فاصله بین این جنبشها با چهرههای نمادین جنبش سبز که همچنان بر چارچوبهای دینی پافشاری میکنند، میتواند ایجاد شود... >>> مسلمان يا اسلاميست؟«اسلاميسم» يک ايدئولوژی است؛ دارای رهبران و «کتاب های مقدس» و برنامه برای همهء اجزاء جامعه است؛ برايش بين سپهر خصوصی و عمومی تفاوتی وجود ندارد و رهبرانش مجازند که تا درون اطاق خواب های مردم نيز سرک کشيده و امر به معروف و نهی از منکر کنند. و چون اسلاميسم يک ايدئولوژی است چارهء آن هم در خواستاری حکومتی بی مکتب و مذهب، يا جدا از هرگونه مکتب و مذهب، است. حکومتی که در عرف سياسی «سکولار» خوانده می شود. بر همين اساس هم هست که می توان چنين نتيجه گرفت که سکولاريسم با مسلمانان ـ يا مسيحيان و يا بهائيان و زرتشتيان ـ سر جنگ ندارد و در سرزمين های مسلمان نشين اسلاميسم را همچون يک ايدئولوژی مزاحم و غيرانسانی در آماج خود قرار می دهد. >>>
اکبر گنجی و جایزهء پانصد هزار دلاری اش صلاح سیاست فعلی آمریکا در این است که فعلاً از کسانی چون اکبر گنجی و آن دیگران که نام بردم حمایت شود؛ علیرغم این که تلاش و کوشش آنها از نظر ما هم ـ که خود را سکولار و جدا از اصلاحطلبان حکومتی میدانیم ـ قابل تحسین و تقدیر باشد یا نباشد. به هر حال اهدای جایزه «بنیاد میلتون فریدمن» به اکبر گنجی، آن هم در سالگرد خروج او از زندان، پیروزی بزرگی برای دموکراسی خواهان و آزادی طلبان ایرانی و همهء کسانی است که جمهوری اسلامی را به عنوان ناقض بزرگ منشور حقوق بشر میشناسند و برای به زانو درآوردن آن یک لحظه از تلاش و کوشش دست بر نمیدارند. آنچه روشن است این که جامعهء ایران، علیرغم این که چهرههایی مثل اکبر گنجی در گذشته چه خطاهایی کرده و یا در اثر جوانی مرتکب چه اشتباهاتی شدهاند، امروز به آنها نیاز دارد. >>>
میرحسین موسوی به حق می تواند از ناجوانمردی سیّدعلی خامنه ای و کلکی که به او زده رنجیده خاطر باشد، امّا در ابراز این رنجیدگی نمی تواند واقعیت های مثل روز روشن و زنده در حافظه تاریخی مردم را انکار کند یا وارونه جلوه دهد. این واقعیت که 20 سال از مرگ آیت الله خمینی می گذرد، به این معنی نیست که می توان یک جنایتکار را به عنوان یک قدیس به مردم قالب کرد یا چیزی خلاف آنچه را او به عنوان "اسلام" می شناخت به خورد مردم داد و مدّعی شد که اسلام واقعی همین است. اسلام، دست کم در روایت حکومتی سی و يک سال گذشته اش، همان است که خمینی با صراحت گفته است: «ایران دنبال یک برنامه ای هست که آن برنامه اسلام است. همان اسلامی که می گوید اگر کسی با چپ یا راست مراوده داشته باشد، این کس محارب با خدا است، قصد محاربه با خدا را دارد و مجازات او مجازات محارب است». >>>
عبور از مرز خودی و غیرخودی، ضرورت جنبش سبز سیاست عرصه ی قدرت، موقعیت، منافع و بینش است. سیاست فقط جنگ بینشها نیست. اگر سیاست جنگ بینشها بود، برادران همعقیده اینقدر با هم دشمن نمیشدند. معمولاً بدترین جنگ، جنگ برادران دشمن است. یعنی بدترین جنگ بین مذهبی ها و یا بین مارکسیست ها در یک حکومت صورت می گیرد... در سیاست باید به موقعیت و منافع توجه کرد؛ چه سکولار و چه مذهبی، زمانی در سیاست به حساب میآید که از قدرت، اعتبار و موقعیت برخوردار باشند. نظرات صرفاً خیرخواهانه متأسفانه در دنیای سیاست نقش چندان مهمی ایفا نمیکند. یکی از دلایلی که همواره در صد سال اخیر روشنفکران مسلمان مغلوب شده اند و روشنفکران غیر مسلمان ولی مبارز مقهور شده اند، به خاطر این است که در روابط سیاسی نیرویی تعیین کننده و مؤثر نبوده اند، بلکه بیشتر نیروهای مطرح بوده اند. این تجربه ای بسیار تلخ است، اما باید آن را پذیرفت تا بتوان مسأله را حل کرد. >>>
گفت وگو با حمید رضا ترقی، دبیر سیاسی هیات موتلفه اسلامی سياست هم ديني است. رهبري ميگويد شما همه توجهتان را متمركز اين موضوع كنيد و جوري عمل نكنيد كه اختلاف و چندگانگي در قدرت از آن برداشت شود... رهبري ميگويد شما بايد يكپارچگي در قدرت را حفظ كنيد چون دشمن هدف اصلي را ضربه زدن به نظام قرار داده است. در اين شرايط كه همه بايد يكپارچگي را حفظ كنند اگر مجلسيها آمدند با دولت درافتادند ولو اينكه حرف حسابي هم دارند تكليف اجازه نميدهد... حرف حسابت را جوري بزني كه آن يكپارچگي قدرت از بين نرود. حفظ يكپارچگي قدرت اولي است بر انتقاد شما. انتقاد شما امروز نه، فردا قابل حل است. الان مشكلي براي نظام و منافع ملي ايجاد كند. >>>
اگر در گفته ها و نوشته های شمار قابل توجهی از هژمونی طلبان و یا گویندگان غیر مذهبی، که خود را سکولار می خوانند، نگاه کنید، به روشنی دین ستیزی بیمار دلانه و یا روحانی ستیزی عامیانه را می بینید. نمونه آشکار این نگرش بیمارگونه را در ماجرای انتشار بیانیه پنج نواندیش یا روشنفکر دینی دیدیم. با این که از آن پنج نفر فقط سه تن از اعضای شورای جرس بودند و آنان نیز به صفت فردی بیانیه را امضاکرده بودند، اما بیشترین حمله و انتقاد و تخریب متوجه جرس شد. عده ای فریاد «واسکولارا» سر دادند و یکی از این سکولارهای بنیادگرا، که از قضا پرچمدار «سکولار نو» هم هست، فریاد برآورد که سکولارهای وطن چه نشسته اید!، این مذهبی ها داخل کشور را که در اختیار داشتند و اکنون خارج از کشور را، که سی سال در دست ما بود، نیز در اختیار می گیرند. >>> همراه با توضيحی از اسماعيل نوری علا
در متد های گوناگون مدیریت، هم تعاریف گوناگونی از استراتژی رائه میشود و هم روشهای کلی تنظیم آن را ارائه میکنند. با اینهمه و در هر حال چند مشخصه عمومی و کلی در امر تهیه و تنظیم استراتژی برای یک مجموعه عملیاتی وجود دارند که عبارتند از: اهداف استراتژیک، طرح های استراتژیک، شاخص های اندازهگیری اجرای این اهداف. برنامه ریزی بلندمدت، به دنبال تعریف دقیق سه عامل یاد شده، تهیه میگردد. در عمل در راه اجرای برنامههای بلندمدت است که طرح های کاربردی تعریف میشوند. اجرای طرحهای کاربردی در میدان عمل نیازمند روشن سازی تاکتیکهاست و خط کلی بین تاکتیکها را «سیاست» مینامیم ـ سیاستی که همان «هنر ممکن» است... >>>
و با موسیقی پاپ و راک برخورد قاطعانه میشود سرهنگ پاسدار مهدی فشمیمقدم، معاون نظارت بر اماکن عمومی و امنیت فرماندهی انتظامی تهران بزرگ، گفت: «فعالیت مراکز خدمات سولاریوم (اتاق برنزه) در واحدهای صنفی، براساس بخشنامه وزارت بهداشت ممنوع است». فشمیمقدم افزود که پلیس نظارت بر اماکن عمومی، برابر قوانین، با دایرکنندگان چنین مراکزی برخورد خواهد کرد. به گفته این مقام پلیس، با توجه به ممنوع بودن اینگونه خدمات از سوی وزارت بهداشت، نیروی انتظامی مجوز فعالیت این مراکز را صادر نمیکند. فشممقدم گفت: «مردم در صورت مشاهده فعالیت چنین مراکزی، میتوانند موضوع را به مسئولان وزارت بهداشت اطلاع دهند». سولاریوم که به نام بسترهای آفتاب یا اتاقکهای برنزه نیز معروف است، وسیلهای است که اشعههای اولترا ویوله را جهت برنزگی آرایشی ساطع میکند. از سوی ديگر، حمید شاهآبادی، معاون هنری ارشاد، در دیدار با آیتالله امینی، عضو مجلس خبرگان رهبری، به بخش موسیقی اشاره کرد و افزود: فضای عمومی موسیقی در کشور تحت تهاجم موسیقی غربی است و ذائقه جوانان با این هجمه موسیقی غربی تغییر کرده است. شاه آبادی اظهار داشت: نوعی از موسیقیها که نارضایتی علما را در پی دارد به دلیل آن است که کمتر از بيست درصد موسیقیها از کانال وزارت ارشاد عبور میکند و مابقی از طریق اینترنت، ماهواره و مراکز زیرزمینی تولید و وارد کشور میشود. وی با بیان اینکه در حال حاضر هشتاد درصد موسیقیها زیرزمینی هستند، افزود: در وزارت ارشاد موسیقیهای نواخته شده در شوراهای تخصصی بررسی و پس از تایید پروانه تولید میگیرند. معاون هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ادامه داد: موسیقیهای سنتی به صورت آکادمیک و براساس علمی ساخته میشود و نگران کننده نیست اما فضای موسیقی پاپ و راک فضای لهو و لعب است که حتی مورد تایید مراکز آکادمیک غربی نیز نیست و با آن برخورد قاطعانه خواهد شد!
تمرين تفريحی پليس ضد شورش
آرشيو مقالات چند روز گذشته:
شماره 843 دوشنبه 6 ارديبهشت 1389 ـ 26 آوريل 2010
پيام سکولارهای سبز ايران به کارگران کشورمان بمناسبت سالگرد اول ماه مه، روز جهانی کارگر
برگزاری اول ماه مه، از نوعی دیگر!
تظاهرکنندگان در لبنان خواستار نظام سکولار شدندبی.بی.سی
کاتین، استالین، «ورِاگ نارُودا»
کابوس بزرگ خامنه ای چیست؟یکی از کاربران ايران پرس نيوز>>>
سُکّانِ کشتیِ سرگردانِ ایران در دستِ کیست؟
تاکتیک اول: ایجاد اتاق های فکر مجازی
بابت اینکه نگاه نکردم؛ به موقع نگاه نکردم...
«اندر عواقب ازدواج موقت»، و دو «آس» ديگر
شماره 842 جمعه 3ارديبهشت 1389 ـ 23 آوريل 2010
راهبندان سياسی برای نوانديشان مذهبی جمعه گردی های اسماعيل نوری علا
يک استاد سکولار می تواند مانند ويروس تمام دانشگاه را مسموم کند معاون نمايندگي خامنه ای در دانشگاه ها
پیرامون کیش اصلاح طلبی و عیار «اصلاح طلبان» قسمت اول: «اصلاح طلبان» در برابر اصلاح طلبی
چرا پشتیبان سکولارهای جنبش سبز ایرانم عضو انجمن سکولارهای سبز تورنتو
نارسایی در رهبری، نقطهء ضعف اپوزیسیون ناتالی بسر ـ روزنامه اخبار روز سوئد
نظام سازی دینی، مهمترین نوآوری شهید صدر
دولت محافظه کار کانادا و «آژانس حقوق و دمکراسی»
دربارهء «کلود لوی استراوس»، پدر انسانشناسی معاصر
شماره 841 چهارشنبه 1ارديبهشت 1389 ـ 21 آوريل 2010
شهرنشينی، دانشگاه و طبقه متوسط: تهديدات امنيتی عليه ولايت فقيه
«جنبش سبز» ما را از قفس درونیمان رهانید پاسخ به پرسشهائی از درون ایران
ناسازگاریهای «جنبش سبز»منوچهر صالحی
سکولاریسم، همچون واقعیتی انکارناپذیر درجنبش سبز
حمايت ترکیه از احمدی نژاد، قمار سیاسی اردوغان
آشنا کردن مردم عادی با جامعه شناسی مدیر وبسایت «جامعهشناسی ایران»
ترانهسرود «سکوتم را نکن باور»، با صدای گلشيفته فراهانیموسيقی اسفنديار منفردزادهشعر پويان، کليپ ويدئو از سارا رها
پیروزی فمینیستهای هلندی در محکوم کردن حزب مسیحی
کمک مالی برای گسترش حجاب در پنج دانشگاه
از ديد سر دم داران حکومت مذهبی
فهرست کليهء مقالات موجود در سايت |
آيا یوسف شريفی بجرم اين اعتراض اعدام می شود؟
پيوند به نسخهء رايگان اينترنتی>>>>
=========== ============= کميته بين المللی نجات پاسارگاد =========== =========== =========== =========== ============= ========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== ============= =========== ============= ============= ============= ============ =========== =========== ========== ============= =========== =========== =========== ============ =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== مخالفان خود را بشناسيم
دولت نهم روند بسيار خطرناک غربزدگی و گرايش های سکولاريستی را که متأسفانه در حال نفوذ در بدنه مديريتی کشور بود، سد کرده است.
سکولارها در ایران جایگاهی ندارند! حضور پر شور ملت ایران در بيست و دوم بهمن عامل شکست کامل سکولارها در کشور است.
اسلام با فرهنگ لائيك و بى دينى مخالف است. دشمنان با استفاده از ترويج فرهنگ لائيك درصدند تا زنان را از خط عفاف و حجاب و كرامت منحرف كرده و سنت هاى اصيل اسلامى را از بين ببرند.
آيتالله مکارم شيرازی
نقش تلويزيون در ايجاد تحولات سياسي، اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي بسيار مهم است. هر چند که در ساليان اخير برنامههاي ديني و مذهبي در تلويزيون گسترش يافته ولي کساني در آنجا لانه کردهاند تلويزيون را به سوي سکولاريسم سوق مي دهند».
بقيه از ستون مقابل
فدوی می پندارد که علاقه ی برادران به رعایت وزن و قافیه و حتا همآوائی واژگان و انواع صنایع لفظی و معنوی و.... اخیراً بیشتر شده است. ملاحظه کنید: سعید قاسمی، از فرماندهان جنگ 8 ساله، در مراسمی که در مسجد اهل بیت قم برگزار شد، به تحلیل وقایع پس از انتخابات پرداخت و از جمله گفت: «همهء اصلاح طلبان از سروش تا گوگوش! در مقابل حزبالله ایستادند و شدند صف واحد در مقابل حزبالله»(نقل از شهرزادنیوز). فدوی لکن تردید ندارد که اگر اسم گوگوش مثلا ً مریم بود، برادر فرمانده، برای جور کردن قافیه، به درد سر می افتاد!.. >>>
افق سال هزار و چهارصد و چهار شمسی در پیش است و ما طبق سند چشم انداز بيست ساله، بایستی در آن زمان در عرصههای گوناگون اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، علمی و نظامی قدرت اول منطقه باشیم. هم اکنون پنج سال از این مدت سپری شده و تنها پانزده سال دیگر باقی مانده است. فرصتی زیادی نداریم و به قول معروف تا چشم به هم بزنیم این پانزده سال هم سپری میشود و مهلت به پایان میرسد. از طرفی پیشرفتها و دستاوردهای افتخارآمیز سه، چهار ساله اخیر نشان میدهند که در صورت فراهم بودن بستر و شرایط لازم، تحقق اهداف سند مزبور دور از دسترس نخواهد بود. البته توفیقات و دستاورد هایی که ی ما هم به آنها اشاره شد، در شرایطی به دست آمدهاند که گذشته از حضور رهبری آگاه و فرزانه و مردمی پرشور و مصمم، دولت نهم که دولتی سخت کوش، کارآمد و باانگیزه به ریاست دکتر محمود احمدینژاد بود بر سر کار حضور داشت. حال آنکه بر حسب قانون با اتمام دوره ریاست احمدینژاد وی بایستی از قدرت کنار برود و زمام امور دولت را به فرد دیگری بسپارد. بر همین اساس باید پذیرفت که تا تسلط رئیسجمهور جدید بر اوضاع و احوال کشور و کسب تجربه لازم و کافی در این جهت، زمان نسبتا زیادی لازم است.
|
© 2009 ـ New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fax: 509-352-9630 |