بازگشت به خانه  |   فهرست مقالات سايت   |    فهرست نام نويسندگان

جمعه 10 ارديبهشت  1389 ـ  30 آوريل 2010

 

کتاب سپید جمهوری آیندهء ایران

حسن مکارمی*

hassan.makaremi@haras-nationaux.fr

 

در مقاله «تفکر دل‌بخواهی و مشکل تاکتیک‌ها» ی آقای اسماعیل نوری علا (1) به مسئله‌ای اساسی و بنیانی به نام اهداف واقعی استراتژیک برنامه‌های مبارزات سیاسی اشاره شده است. پیش از پرداختن به اصل مطلب، چند نکته:ه

- اگرچه بحث ظهور اضداد، همانگونه که اشاره کرده‌اند در شناخت عرفانی – فلسفی فرهنگ ما از آن یاد شده است، ولی برای اولین بار سیگموند فروید با مشاهده فراگیری زبان نوه‌اش به این پدیده رسید و پارۀ عمده‌ای از تئوری روانکاوی خود را بر آن اساس بنیان گذاشت و با مطالعات خود پیرامون چگونگی شکل‌گیری زبان و به ویژه زبانهای اقوام ابتدائی فرضیه خود را گسترش داد.ه

          -  واژه استراتژ به معنی فرمانده نظامی از زبان یونانی آمده است و از واژه‌های جنگی است. عملاً امروزه این واژه در کلیهء زمینه‌های مدیریت نظامی، اداری، تولیدی، خدمات، سیاسی، سازمان های غیرانتفاعی (در سطح ملی، منطقه‌ای و بین‌المللی) و رهبری جنبش‌های سیاسی، احزاب، تهیه برنامه‌های طولانی مدت، منطقه‌ای، ملی، بین‌المللی، تهیهء بودجه‌های دولت‌ها و حتی آزمایشگاه‌های تحقیقی، موسسات آموزشی و ... به کار می‌رود. ه

          - در متد های گوناگون مدیریت، هم تعاریف گوناگونی از استراتژی  رائه می‌شود و هم روش‌های کلی تنظیم آن را ارائه می‌کنند. با اینهمه و در هر حال چند مشخصه عمومی و کلی در امر تهیه و تنظیم استراتژی برای یک مجموعه عملیاتی وجود دارند که عبارتند از: اهداف استراتژیک، طرح های استراتژیک، شاخص های اندازه‌گیری اجرای این اهداف. برنامه ‌ریزی بلندمدت، به دنبال تعریف دقیق سه عامل یاد شده، تهیه می‌گردد. در عمل در راه اجرای برنامه‌های بلندمدت است که طرح های کاربردی تعریف می‌شوند. اجرای طرح‌های کاربردی در میدان عمل نیازمند روشن ‌سازی تاکتیک‌هاست و خط کلی بین تاکتیک‌ها را «سیاست» می‌نامیم ـ سیاستی که همان «هنر ممکن» است؛ هنر است چون نیاز به ابداع دارد و چون در عرصه واقعیت است پس هنر ممکن.ه

- نکته دیگر: اگرچه، در مقاله مورد نظر آقای نوری‌علا تاریخ نیم قرن اخیر کشورمان را برحسب ضرورت اجباراً در دو سه پاراگراف می‌آورند ولی، به هرحال، تفسیری گذرا از پیدایش وقایع 22 بهمن 1357، پیش و پس از آن مطرح می‌کنند که نیاز به موشکافی دارد. بی‌گمان «دست روزگار» مورد نظر ایشان را می‌بایست نوعی دخالت عواملی خارج از ارادهء مردم دانست که طبیعتاً خود ایشان می‌توانند در گره‌گشایی از آن ما را روشن کنند. ولی پس از انتقال خمینی به پاریس تفسیر ایشان این است که «...و یک ملت برون آمده از دیکتاتوری، او (خمینی) را به عنوان مُنجی می‌پذیرد و قبول می‌کند  و حتی او از اسلام عزیز حرف می‌زند و ... می‌خواهد با طاغوت در بیفتد. هدفش برآوردن آمال من آزادیخواه و دمکراسی‌طلب بی‌دین و ایمان است که ایرادم بر شاه آن است که به من اجازه مشارکت و تصمیم‌گیری‌های سیاسی و اجتماعی را نمی‌دهد...»ه

به نظر می‌رسد که آن «ملت یکپارچه‌ای که خمینی را منجی می‌پندارد» را نمی توان با اقلیت ضعیفی از آزادیخواهان و دمکراسی طلبان یکی دانست. نگاهی به سوی دیگر همین چند خط رازهایی چند را پس از بیش از سی سال بر ما می‌گشاید. ملت به مفهوم قریب به اتفاق مردم که عکس خمینی را در ماه دیدند و او را منجی شمردند، در حوزهء فرهنگی شیعه پانصدساله‌ای  شناور بودند و هستند که در تار و پود فرهنگ ما جای گرفته است. چگونه  می‌توان در حوزۀ فرهنگی شیعه امام زمانی زیست، هر ساله تولد امام زمان را چون اعلیحضرت ولیعصر در کوچه و خیابان‌ها جشن گرفت، در تمامی متون، حتی ادبی و تاریخی جای پای منجی را در ژرف «ناخودآگاه» فرد فرد ما باز کرد، و پس از دورانی از تبلیغات سرد و پوک و بی‌ثمر شاهنشاهی زیست و یکباره، مردی که فریاد بر علیه «طاغوت» بر می‌دارد را به جای منجی نگرفت؟ این همان فرهنگی است که، به گفته کسروی، تنها در پانصدساله تاریخ خوزستان صدها مهدی آفرید که گاه با یاران خویش به جنگ یکدیگر می‌تاختند. حضور فرهنگ عمیق شیعه در گفتار و کردار همگی ما حتی ناباورترین و شهروندترین، هر روزه مشهود است. اگرچه آقای اسماعیل نوری‌علاء با زبانی روشن و فصیح و سلیس می‌نویسند، ولی قلم کج می‌شود و برای مثال آوردن از پیگیری اهداف استراتژیک طولانی‌ مدت و اعلام این اهداف و مواظبت در عدم مخدوش شدن آنها توسط مدعیان امروزی جنبش سبز می‌نویسند: «...که در این صورت باید گفت که خدا و ملائک و اولیاء و انبیاءاش عاقبت ما را به خیر کنند و وقتی به ترکستان رسیدیم کسی پیدا شود که درد ما را در فراغ کعبه بفهمد».ه

می‌بینید که هدف همان کعبه است و ترس از انحراف از آن ما را به خدا و ملائک و اولیاء و انبیا متوسل می‌کند. نقش فرهنگ عمیقی است که پانصد سال شیعه در گفتار و ضرب‌المثل‌ها و شاید عمق اندیشه تک تک ما نه انکار پذیر است و نه ضرورتی به انکار آن است. ناخودآگاه فردی ما، که اساس هویت و مبنای امیال عمیق و ریشه‌ای ما را می‌سازد، در همان چند سال اول کودکی شکل می‌گیرد. همهء ما عمدتاً در فضای شیعه امام زمانی رشد یافته‌ایم و تغییر بنیانی آن، در یک روزه ممکن نیست.ه

- نکته دیگر در ایراد ایشان است به شاه: «...ایرادم به شاه آن است که به من اجازه مشارکت در تصمیم‌گیری های سیاسی و اجتماعی را نمی‌دهد...» مطمئناً ایراد ایشان بسیار بیشتر است، بی‌گمان ایشان چون همه ما به کودتای شاه علیه دولت قانونی زنده یاد مصدق، به برپایی دادگاه‌های نظامی برای محاکمهء زندانیان سیاسی، به عدم اجرای حقوق بشر، به امنیتی کردن جامعه، به برنامه‌ریزی‌های غیرمسئولانه، به گسترش فساد مالی و اداری در جامعه نیز اعتراض دارند و بهتر است که گفته شود.

 

بازگردیم به بیان بجا و اساسی و پایه‌ای آقای اسماعیل نوری علا که می‌فرمایند: ه

«...چند کار بر ما واجب می‌شود، نخست تعیین خواست‌های خود و بر اساس آن، تدوین برنامه‌ای استراتژیک و آنگاه پرداختن به موضع‌ گیری‌های تاکتیکی که با استراتژی خود ما (بخوانید سکولارهای سبز) ارتباط منطقی و ساختاری داشته باشد».ه

همین خواست اساسی ایشان بیان شده در یک جمله، نیاز به سال‌ها کار مداوم گروهی اهل فن و دانش و شناخت دارد. مراحل کار چنین خواهد بود: ه

1- شناخت ایران، جامعهء ایران (عکسبرداری)، تاریخ اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی پیش از دوران مدرنیزاسیون در ایران (بگیریم ابتدای قرن نوزدهم)

                    - و از ابتدای قرن نوزدهم تا 1979 که شامل سه دورۀ اساسی که تحولات اجتماعی اساسی آنها را از هم جدا می‌کند می شود:ه

* 1800 الی 1906

* 1906 الی 1962

* 1962 الی 1979

- از 1979 تا امروز

2- تشخیص مشکلات، آسیب‌های اساسی مانع پیشرفت و حرکت جامعه ایران به سمت رفاه و سازندگی و سلامت انسانی و اقتصادی

3- بررسی نقاط قوت و ضعف و امکانات، عوامل مولد، نیروهای بالقوه در موقعیت کنونی جامعه ایران و تغییرات احتمالی آن در ده تا بیست سال آینده با توجه به رشد جمعیت شناسی، تغییرات محیطی

4- بررسی رشد و افزایش امکانات، علمی، فنی، صنعتی و سازماندهی و مدیریت جهان کنونی و امکانات و پتانسیل در ده یا بیست سال آینده. تأکید بر ضرورت آشنایی کامل در سمت و سوی گسترش و توسعه روش‌های غیر متعارف، اهمیت انرژی خورشیدی، انرژی آبی و بادی، و اساسً سیر و سمت رشد و نفوذ علمی– فنی جهان آینده

5- بررسی الگوهای متفاوت، سازندگی اجتماعی– انسانی- صنعتی جوامع، به ویژه از سال های 1950 به این طرف، تناسب یا عدم تناسب این الگوها با آینده جامعه ایران، با توجه به میدان‌های گوناگون رشد اجتماعی- اقتصادی- علمی- فنی جامعه ما و امکانات سازماندهی، به وِیژه وسعت ایران، گوناگونی فرهنگ‌ها و زبان‌ها و مذاهب، غنای فرهنگی، تنوع فرهنگی، موقعیت ژئوپولتیک ایران و منطقه.

6- در این مرحله، و تنها با توجه به در دست داشتن اطلاعات کامل و علمی در پنج مرحله قبل است که می‌توان به تفکر در مورد اهداف استراتژیک (راهبردی) آینده ایران پرداخت. این اهداف می‌بایست، روشن، دقیق، اجراءپذیر، واقع‌بینانه و پیروزی در اجرای آنها قابل اندازه‌گیری باشد به گونه‌ای که برای هر هدف بتوان دستکم یک شاخص اندازه‌گیری نیز تعریف کرد.

7- در راه اجرای این اهداف با توجه به شناختی که از کم و کیف ایران کنونی، منطقه، جهان امروز، پتانسیل علمی – فنی – سازماندهی، جهانی و تناسب نیروها و الگوهای موفق داریم، می‌توان چندین اهرم اجرایی مادر یا پایه‌ای تعریف کرد. برای هر اهرم (یا طرح‌های اساسی و پایه‌ای) چند و چون اجرایی، شاخص اندازه‌گیری پیشرفت، حوزه اجرایی و انتظار ما از اجرای طرح و تأثیر آن در پیشبرد اهداف راهبردی را نوشت.

 8- مجموعه این طرح‌ها و زیرطرح‌ها ما را به برنامه‌ریزی بلند مدتی می‌کشاند که در راه اجرای آن به یک سیاست‌گزاری کلی و مادر نیازمندیم.

 و 9- از این سیاست‌گزاری است که سازمان اجتماعی– سیاسی آینده جامعه را می‌توان بیرون کشید و گاه شاید قانون اساسی جمهوری آینده را. تا آنجا که اطلاع دارم چنین کتاب پایه‌ای تاکنون نه پی‌ریزی و نه تهیه شده است. و گویا همیشه از پله آخر شروع کرده‌ایم و با کوچکترین احساس تغییر در جامعه ایران و امکان تغییر سیستم سیاسی، به یکی از الگوهای موجود قوانین اساسی یا ترکیبی از آنها مراجعه کرده‌ایم. (کاری که کم و بیش در انقلاب مشروطیت صورت گرفت که عواقب آن تا امروز گریبانگیر ماست – نادیده گرفتن تناسب جمعیت و فراموشی 75 درصد ساکنان غیر شهرنشین ایران ‌زمین تا 1962).ه

چگونه می‌توان برای اداره شرکت‌های تولیدی صدهزارنفری، تمام مراحل فوق را هر پنج سال دنبال کرد تا به سیاست‌گزاری کلی و برنامه‌ریزی وحتی ساختارسازی و سازماندهی رسید، ولی برای جامعه هفتاد و چند میلیونی، در پهنۀ ایرانی با وسعتی پنج برابر انگلیس و سه برابر فرانسه، با حضور غنای فرهنگی و مذهبی متعدد، در منطقه‌ای بسیار حساس و جهانی‌ پیچیده، از پله آخر شروع کرد و یکباره به سوی قانون اساسی و نوشتن آن پرداخت. بی‌گمان اولین گروه مردان و زنانی که به این مهم بپردازند و اولین کتاب سپید جمهوری آینده ایران را بنگارند، ابزاری بنیانی به نسل‌های آینده خواهند داد.

فروردین 1389 

* پژوهشگر دانشگاه سوربن،  پاریس

1. http://www.newsecularism.com/2010/02/05.Friday/020510.Esmail-Nooriala-Politica-Wishful-Thinking.htm

 

 

https://newsecul.ipower.com/

بازگشت به خانه

 

محل اظهار نظر شما:

شما با اين آدرس ها می توانيد با ما تماس گرفته

و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:

admin@newsecularism.com

newsecularism@gmail.com