|
||
|
||
دربارهء سکولاريسم | دربارهء ما | تماس | سال سوم ـ شماره 843 ـ دوشنبه 6 ارديبهشت 1389 ـ 26 آوريل 2010 | کوتاه و گويا | عکس و مکث آرشيو صفحه اول | فهرست کليهء مقالات | اين نشريه دوشنبه ها، چهارشنبه ها و جمعه ها به روز می شود | کتابخانه | عکس و کاريکاتورانتخابی |
||
سرگذشت معاصر ما چنين بوده است که، در پی گذر از کورهء سوزان تجربه هائی تلخ، اکنون به چنان اشرافی برسيم که بدانيم تا بساط حکومت مذهبی ـ در همهء انواع و اقسام اش ـ بر پاست، قرعهء فال، همچنان، بدان نام و نشان است که بود. اما، اين تازه اول عشق است و راهپيمائی ما در دشتی پر از خار مغيلان تازه آغاز شده است و، بايد بخوبی آگاه باشيم که، مثل هر راه پيمائی هدفمند ديگری، اين اشراف نيز نمی تواند مفيد و کارا باشد، يا بشود، اگر که از اين پس دقت نکرده و از راه درستی که در آغازش ايستاده ايم منحرف شده و به بی راهه و کجراهه و «ميانبر» هائی دچار شويم که، اغلب، راه را طولانی تر هم می سازند. >>>
ایسنا: داوود رنجبران، معاون فرهنگي نهاد نمايندگي رهبر حکومت اسلامی در دانشگاه ها، در همايش «ارتقاي وضعيت فرهنگي دانشگاه ها!» که در دانشگاه علوم پزشکي لرستان برگزار شد، با اشاره به ويژگي هاي جنگ نرم، ضمن بيان اينكه در مقابله با جنگ نرم، قدرت بلامنازع و قدرت نرم در اختيار ايرانيان است و هر جا اين قدرت بروز کند، دشمن عقب نشيني مي کند، گفت: «قدرت براندازي جنگ نرم دشمنان در دست دانشگاهيان است نه آمريکا، بنابراين با وجود انسان باسواد مخالف نيستيم، اما آمريکا با افراد با سواد ديني مخالف است نه سکولار». وي با بيان اينکه يک استاد سکولار مي تواند مانند ويروس تمام دانشگاه را مسموم کند، گفت: «بايد تکليف مشخص شود و اساتيد متعهد و مومن، با هوشياري با اين افراد برخورد کنند. رنجبران با اشاره به اينکه حتي اروپا در مقابل هجمهء فرهنگي هاليوود آمريکا نگران است، گفت: «آمارها حاکي از آن است که دو هزار و پانصد شبکهء ماهوارهاي عليه ايران فعاليت دارند». وي تاكيد كرد که: «رهبر معظم انقلاب بر جنگ نرم دشمنان تاکيد دارند، در حوزهء فرهنگي بايد به منظور مقابله با اين ترفند باورهايي را براي خود ايجاد کنيم تا کار فرهنگي پيش برود». رنجبران با تاکيد بر اينکه خط مقدم جنگ نرم، مبارزه و هماوري رو در رو و چهره به چهره با دشمن است، گفت: «اولين قرباني در جنگ نرم حقيقت است، ابزار کار در اين جنگ رسانه اي دروغ پراکني و شبهه افکني است و حقيقت تصنعي جاي حقيقت را مي گيرد». رنجبران، با بيان اينکه در جنگ نرم دشمن از نيروهاي خودي استفاده مي کند، هدف استکبار جهاني از مواجه شدن با ايران را اسلام عنوان كرد و گفت: «در جنگ نرم دليل جديد براي پيشبرد اهداف، مباحث عقلي نبوده و بلکه از طريق دل انجام مي شود؛ بنابراين به منظور جلوگيري از گرايش جوانان به مسيحيت بايد دل آنها را به دست آوريم». وي گفت: «يکي از جلوه هاي فرهنگ ما قدرت گرفتن حماس و حزب الله بوده و در حال حاضر حزب الله در حوزه مباحث اعتقادي و اطلاعاتي بالاتر از اسرائيل بوده و اگر دشمن بر لبنان غلبه کند، بر ما غلبه کرده است».
آنچه اصلاح طلبان را از دایره شمول اصلاح طلبی خارج می کند آن است که آنها به جای تقدم دادن به اصل تحول جویی و پی گیریِ مطالبات مردمی، حفظ نظام را اولویت اصلی خود قرار داده اند و در مقابل سعی می کنند - به هر قیمتی که شده - قامت مطالبات مردمی و تحول مورد انتظار و نیاز جامعه را به اندازه ای بکاهند که با حفظ این نظام سازگار شود. اینکه چه چیزی آنها را تا این حد به حفظ این نظام پایبند و دلبسته (یا ناگزیر) کرده است را باید در سوابق گذشته و منافع و روابط کنونی آنها جست... >>>
اين جنبش از آن مردمی است که، با تمام اختلاف ها، همه دردهایی مشترک و در نتیجه خواست هایی مشترک دارند: دیگر شرایط فعلی ایران را نمی پایند و خواهان نفسی در آزادیند. میخواهند به حساب بیایند، میخواهند از حداقل حق یک شهروند ایرانی برخوردار باشند، ازشهروند دست دوم و سوم و چندم بودن خسته شده اند، از گدایی حق خود از بیخردان حاکم به ستوه آمده اند، از شماره شدن در غیرخودی ها بیزارند، می خواهند در تعیین سرنوشت خود به حق سهیم باشند، می خواهند در هوای دل انگیز آزادی و دموکراسی نفس بکشند و با ذره ذره وجودشان آزادی را مزه مزه کنند. میخواهند مملکت غارت شده خود را پس بگیرند و از نو بسازند تا کودکان فردا همانند خودشان که نسل گذشته را سرزنش می کند آنها را سرزنش نکنند. >>>
جنبش دگرگونی خواه، تنها چشم به راه دور آیندهء مبارزهء خود است و آن نیرویی که در آغاز آن را به حرکت در آورده است، آنی نبوده است که توانایی آن را داشته باشد که جنبش را به ساحل پیروزی هدایت کند. در همهء این مدت، نارسایی رهبری در ترسيم هدفی هم سو با مردم، کاملاً روشن بوده است. موسوی، کروبی و خاتمی مخالفان سرسختی بوده اند ولی آن ها خود نیز می دانند که هدف آنان با هدف بیشترین شمار مردم مخالف یکی نیست زیرا این سه خود بخشی از حکومت بوده و خواستار تغیير آن نبوده و تنها خواهان دگرگونی در حکومت کنونی هستند. جنبش سبز ولی خواهان بر پایی سیستم تازه دیگری است که در آن دین نقشی را که امروز دارد، نداشته باشد. >>>
این جنبش هنوز رسانهء خود را ندارد. یا دقیق تر بگویم: رسانهء فراگیر خود را ندارد. من هفته ها ست که رسانه های جنبش را مطالعه می کنم. از وبلاگ های خوب تا فیس بوک و توئیتر. از فیلم های موبایلی تا کارهای گرافیکی. از ترانه های مردمی و غمخوارانه و برانگیزاننده تا اکسیون های پرشمار و همدلانه. اما هیچکدام از اینها فراگیر نیستند چون دسترس پذیری شان محدود است. وبسایت ها فیلتر می شوند و سرعت اینترنت آنقدر دستکاری می شود که عملاً هیچ صدا و تصویری را کسی نتواند ببیند. خبرها سانسور می شوند و اصلا وارونه می شوند. خبرگزاری ها و شبکه های خارجی فعال در ایران هم تحت فشار قرار می گیرند و خبرنگاران یا عملا در دفترهاشان محبوس می شوند یا اخراج. ما رسانه ای ملی و فراگیر و قابل اعتماد از خود نداریم. >>>
پنجشنبه دو هفته پيش مصادف بود با سالروز شهادت آیت الله سید محمد باقر صدر به دست رژیم بعثی عراق. آن مرحوم در تاریخ روحانیت شیعه از شخصیتهای بسیار تاثیر گذاری است که به گمان من در آینده های دور تاثیر افکار و اندیشه هایش در حوزههای علمی و دینی و جوامع اسلامی مشخص می شود... ایشان نه تنها به نقد میپرداخت بلکه به راه حل دینی نیز اقدام میکرد. ایشان در نقد اقتصاد سوسیالیستی و سرمایه داری قلم زد و راه حل دینی و اسلامی ارائه کرد. به طور خاص ایشان نظام بانکداری اسلامی را به عنوان یک راه حل برای مواجهه با نظام سرمایه داری ارائه کرد... شهید صدر در مقالهای به نام " آیندهء حرکت اجتهاد" عیبهای اجتهاد فقهای امامیه را مطرح میکند و میگوید نگاه فقهای امامیه، نگاه فردی است و گمانشان بر این است که فقه میخواهد مشکلات فرد مسلمان را حل کند... کتاب "الاسلام یقود الحیات" ايشان حاوی شش مقالهای است که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران نگاشته شده است. این کتاب زمانی به نگارش درآمده که چند تن از شاگردان ایشان، از جمله «شیخ راغب حرب»، پیش نویس قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران را به منظور مطالعه و اظهار نظربه ایشان میدهند. شهید صدر درقسمتی از کتاب مطرح میکند که در یک کشور اسلامی چگونه باید قانونگذاری کنیم. در ادامه شهید صدر درسه بخش نظر خود را اظهار میکند. ابتدا ما در اسلام یک عده مسلمات در فتاوا و استنباطها داریم که همهء فقها در آن اتفاق نظر دارند اين مسلمات باید به قانون اساسی تبدیل شوند. دوم حوزهء اجتهادهای مختلف است که در آنها اختلاف نظر راه دارد. در اين حوزه حکومت باید فتاوی "اجرا پذیرتر" را به عنوان قانون انتخاب کند. مثلا اگر برخی فقها بلوغ دختر را نه سال و برخی دیگر سيزده سال میدانند باید آن فتاوی مورد توجه واقع شود که با زمان و عصری که در آن زندگی میکنیم هماهنگ باشد... و سوم حوزهء «منطقه الفراغ» است که دین درباره آن سکوت کرده است... شهید صدر در باره حوزه منطقهالفراغ، در برخی نوشتههای خود پيرامون نحوهء ادارهء جامعه، میگوید که «مجلس منتخب مردم» تصمیم گیرنده است...
«آژانس حقوق و دمکراسی» در سال 1987 در دوران نخست وزیری «برایان مالرونی» برای گسترش دمکراسی و حقوق بشر در سطح بین المللی بنیاد گذاشته شد. بودجهء این آژانس توسط مجلس فدرال تعیین میشود و سازمان آن تحت نظر وزارت خارجه قرار دارد اما طبق روالی که تا پیش از این متداول بود، دولت فدرال تلاش آشکاری برای تاثیرگذاری مستقیم بر روی این سازمان نداشت. اما بسیاری ناظران بر این عقیده هستند که با روی کار آمدن دولت استفن هارپر این برخورد تغییر کرده است. اخراج سه تن از همکاران و استعفای حقوقدان مشهور و متخصص حقوق بشر، دکتر پیام اخوان، و همچنین کناره گیری تلاشگر سرشناس حقوق بشر، خانم سیما ثمر، از هیئت مدیره این مرکز به عنوان نتایج برخورد جدید دولت با این سازمان دیده میشوند. >>>
«ذهن بدوی»، که مهمترین اثر اشتراوس خوانده میشود در سال هزار و نهصد و شصت و نه منتشر شد. نیمهء نخست کتاب به تئوری فرهنگ و اندیشه از دیدگاه نویسنده اختصاص یافته است و نیم دیگر به تاریخ تحولات اجتماعی و سیاسی. این کتاب اندیشههای متأثر از ایدئولوژی چپ سارتر در بارهء مفهوم آزادی و جبر حاکم بر مناسبات اجتماعی انسان را به چالش میکشید زیرا، از دید اشتراوس، «آزادی» مفهومی اساسی در ساختار نوع بشر به شمار میآید. پس از خیزش دانشجویی مه شصت و هشت از وی به عنوان یکی از اندیشمندانی که زمینههای ایدئولوژیک این جنبش را بارور ساخته بود نام برده شد. به اعتقاد وی «آزادی نه یک حق قانونی است و نه یک مفهوم فلسفی،.. بلکه نتیجهء تنازع واقعی فرد و محیط اطراف اوست، بین مصرف کننده و منبع مورد دسترس». >>>
بقيه در ستون مقابل
|
پيام سکولارهای سبز ايران به کارگران کشورمان بمناسبت سالگرد اول ماه مه، روز جهانی کارگر شبکهء جهانی سکولارهای سبز ايران فرارسيدن اول ماه مه، روز جهانی کارگر را، با درود به همهء هم ميهنان و زحمتکشان کشورمان گرامی می دارد و از اينکه کارگران شرافتنمندمان، سه دهه پس از انقلابی که فريبکارانه وعدهء عدالت و خوشبختی به کارگران و «مستضعفان» می داد ـ و عاقبت نيز اقدامات و اعتصابات شجاعانهء هم آنان پيروزی اش را ميسر ساخت ـ اکنون محروم ترين بخش جامعهء کشور را تشکيل می دهند ابراز تأسف شديد می کند. ما می دانيم که دولت گداپرور اسلامی، ترجيح می دهد که بجای ايجاد شغل و بالا بردن سطح توليد ملی و برقراری دستمزدهای برحق و مناسب، کارگران کشور را از طريق دادن «يارانه ها» ی بخور و نمير تبديل به حقوق بگيران خود کرده و از اين راه هم فعاليت های ممکن اعتراضی آنان را کنترل کند، و هم بتواند بر واقعيت وحشتناک تاراج بازارهای کشور بوسيلهء کالاهای وارداتی و نامناسب چينی (بمنظور راضی نگاه داشتن اربابان خود در آن کشور و جلب حمايت آنان در صحنه های بين المللی) پرده بپوشاند. براستی که، چه در تاريخ جهان و چه در تاريخ کشور خودمان، کمتر حکومتی کوشيده است تا، بمنظور ابقای سامانهء فاسد و رانت خوار خود، طبقهء کارگر کشور را بکلی منهدم و آن را به توده ای بی شکل و بی آينده اما وابسته بخود درآورد و، در عين حال، با بستن راه های اطلاع رسانی و روشن گری بازگو کنندهء دلايل وضع فلاکت بار کنونی طبقهء کارگر و نگاه داشتن آن ها در غفلتی معتاد به «يارانه ها»، آنان را تبديل به موجوداتی عاطل سازد. ما همچنين متأسفيم از اينکه در جريان جنبش سبزی که در ده ماههء اخير در کشورمان پديد آمده، رهبران بخش مذهبی و غير سکولار اين جنبش در فهرست خواسته های خود کمترين بها را به وضعيت پريشان نيروی کار کشور داده اند، نيروئی که تا گلو در اعماق خط فقر فرو رفته است ـ با حقوق هائی عقب افتاده، دستمزدهائی اندک و دچار شدگی به خورهء بيکاری که روح و جان و زندگی آنان را آماج حملهء خود قرار داده است. ما، اميدواريم که کارگران ايران نسبت به دامی که برای نابودی شان گسترده شده هوشيار بوده و يقين داشته باشند که تا اين حکومت بر سر کار است و به منابع نفت و گاز کشور ـ که بايد برای نسل های آينده نيز باقی بمانند ـ دسترسی دارد و درآمدهای ناشی از فروش آن را بی محابا خرج آشوب آفرينی در جهان می کند، اميدی به رونق بخشی به حوزه های توليدی و خدماتی ملی و، در نتيجه، کارزائی ناشی از توسعه ای معطوف به بالا بردن سطح زندگی ايرانيان، وجود ندارد و اوضاع کشور هر روز تيره تر از روز پيش خواهد بود. ما سکولارهای ايران، که يقين داريم بخش اعظم نيروی جوان جنبش سبز داخل و خارج کشور نيز سکولار بوده و خواستار پايان دادن به حکومت تبعيض آفرين و مذهبی کنونی اند، از کارگران ستمکشيده و محروم کشورمان دعوت می کنيم که به مبارزهء فاقد خشونت تهاجمی ِ ياران سکولار خود پيوسته و، با طرح خواسته های صريح خويش، از يکسو به اين جنبش جوان و نوپا جان ببخشند و، از سوی ديگر، خود از نفس گرم و آزاديخواه آن نيرو بگيرند. ما، در همهء شهرهای محل اقامت خود در خارج کشور، تظاهرات و مراسم برپا شده از جانب همهء سازمان های ضد ديکتاتوری مذهبی را حمايت کرده و در اين فرصت بزرگ کارگری جايگاه خود را در کنار آنان می دانيم. باشد که اول ماه مه امسال مژدهء برقراری اتحاد و يگانگی بين کارگران و کارمندان شاغل و بيکار، دانشجويان، زنان و ديگر اقشار کشور را با خود بهمراه آورده و دريچه هائی بزرگ را بروی جنبش سکولار، انحلال طلب و عدالت خواه کشورمان بگشايد. بهترين درودهای ما نثار کارگران کشورمان باد؛ انسان های زحمتکشی که در راستای ساختن ايرانی بی تبعيض و بی حکومتی مذهبی و ايدئولوژيک، مقادرند در پرتوی اتحادی ملی جامعه ای منصف، انسانی و رو به فردائی سرشار رفاه و آسايش برای ملت ايران بيافرينند.
برگزاری اول ماه مه، از نوعی دیگر! اگربتوانیم نخ و رشته ای پیدا کنیم که این حلقات واقعا موجود و در حال بوجود آمدن را به هم گره بزند، آنگاه ما با شبکه ای تشکیل شده از حلقات و نیروها و جریانات گوناگون مواجهه می شویم که ظرفیت های محدود و ذاتی ناشی از پراکندگی و منزوی بودن هرکدامشان را برطرف می کند و ظرفیت تازه ای به آنها ترزیق می نماید. آنگاه بدون آنکه صدای مستقلی را تحت فشارقرار داده باشیم، در عین حال، نوا و کـُر بزرگی را به همراه آنها بوجود می آوریم.>>>
تظاهرکنندگان در لبنان خواستار نظام سکولار شدندبی.بی.سیديروز (25 آوریل)، هزاران نفر در بیروت، پایتخت لبنان، راهپیمایی کرده و خواستار اصلاح نظام فرقه گرا در این کشور شده اند. بر اساس قوانین فعلی لبنان پیروان ادیان مختلف در لبنان اجازه ندارند با یکدیگر ازدواج کنند و مقام های سیاسی بین فرقه های خاص مذهبی تقسیم شده است. تظاهر کنندگان در پاسخ به حرکتی گروهی که در سایت های اجتماعی اینترنت آغاز شده است، امروز در بیروت گرد آمدند. لبنان به هجده فرقه مختلف تقسیم شده است و فقط مقام های مذهبی اجازه دارند ثبت احوال (تولد، ازدواج و مرگ) را انجام دهند. آنها همچنین در مورد ارث تصمیم گیری می کنند. اختیارات این مقام ها باعث شده است که شهروندان لبنان از حقوق متفاوتی برخوردار باشند. راهپیمایی صدها نفر به سمت پارلمان لبنان، که شمار زیادی از آنها فعال مدافع حقوق مدنی بوده اند، رخدادی بی سابقه در این کشور قلمداد می شود. معترضان از همه مردم این کشور خواسته اند کمک کنند نظام فرقه ای که در لبنان حکمفرماست و به گفته آنها باعث تفرقه در این کشور شده، با نظامی سکولار عوض شود. سازمان دهندگان این راهپیمایی می گویند وقت آن رسیده است که معنی لبنانی بودن بار دیگر تعریف شود. تظاهر کنندگان جاده اصلی منتهی به پارلمان را مسدود کرده و با تکان دادن پرچم لبنان شعار سر داده اند "ما سکولاریسم می خواهیم." در همین حال تدابیر امنیتی در لبنان افزایش یافته است. معترضان در پاسخ به دعوتی در شبکه های اجتماعی در اینترنت دست به راهپیمایی زده اند. یکی از رهبران این راهپیمایی، که توسط جنبشی مستقل به نام "غرور لائیک" برنامه ریزی شده است، برای تظاهرکنندگان سخنرانی کرده است. در حالی که پلیس برای جلوگیری از پیشروی معترضان و نزدیک شدن آنها به ساختمان پارلمان مانع ایجاد می کرد، او گفت: "تغییر باید از میان مردم بجوشد. فقط این ما شهروندان هستیم که می توانیم باعث تغییر شویم." بنا به گزارش خبرگزاری ها بیش از دو هزار نفر در این تظاهرات شرکت داشته اند. کیندا حسن، یکی از سازمان دهندگان راهپیمایی امروز به خبرگزاری رویترز گفت: "ما نمی توانیم در کشوری زندگی کنیم که آنها کرسی های وزارت را بنا به مذهب تقسیم می کنند نه شایستگی." ناتالیا آنتلاوا، گزارشگر بی بی سی در بیروت به نقل از سازمان دهندگان اعتراضات امروز می گوید در لبنان سکولار بودن نسبت به این که فرد از چه مذهبی است - مسلمان، مسیحی، کاتولیک، ارتدوکس، شیعه و سنی - در درجه دوم اهمیت قرار دارد. به گفته گزارشگر بی بی سی در لبنان، یک مسلمان اجازه ندارد فرزندی را از پرورشگاه انتخاب کند، مسیحیان "مارونی" اجازه ندارند طلاق بگیرند و اعضای فرقه های حق ندارند با یکدیگر ازدواج کنند. زندگی مشترک بدون عقد مذهبی نیز غیرممکن است. دولت لبنان نیز یک پارچه نیست. از زمان استقلال این کشور در سال 1943، رئیس جمهوری لبنان همواره مسیحی مارونی بوده، نخست وزیر او یک مسلمان سنی مذهب و رئیس مجلس نیز شیعه است. حامیان این نظام می گویند که منحصر به فرد بودن آن باعث شده که همه جوامع مذهبی در اداره لبنان سهم داشته باشند. اما شمار جوانان لبنانی که به نقاط ضعف این نظام - بی ثباتی مزمن، دولت مرکزی ضعیف و تنش های فرقه ای که در گذشته باعث جنگ داخلی شده است - اشاره دارند، رو به افزایش بوده است.
کاتین، استالین، «ورِاگ نارُودا» اسناد دادگاه نورنبرگ را میدیدم که فردی به سویم آمد و مودبّانه پرسید: درباره چه چیز اینهمه با اشتیاق مطالعه میکنید؟ گفتم: در مورد قتل عام کاتین که جنایت علیه بشریت بود، کارگردان بزرگ لهستانی «آندژی وایدا» نیز آنرا به تصویر کشیده است. پرسید: چرا مسئله کاتین؟ این مسئله در رابطه با لهستان است.گفتم: نخیر، مسئله کاتین به همه بشریت ارتباط دارد. مرا بیاد اسیرکُشی در میهنم و قتل عام سال ۶۷ که بخشی از هویت ایران زمین است میاندازد. جنایت هولناکی که در انتظار یک «وایدا» است. گفت: ولی کاتین مربوط به ۷۰ سال پیش است... گفتم: من با قصه پر غصه کاتین، به امروز و به دردهای میهنم گریز میزنم. (پی.دی.اف) >>>
کابوس بزرگ خامنه ای چیست؟یکی از کاربران ايران پرس نيوز>>> هزاران نفر از مردان و زنان ایران در حوادث پس از انتخابات دستگیر شدند. غالب این افراد بصورت گمنام در بازداشتگاههای مخفی نگهداری میشوند. اگرچه بسیاری از زندانیان نام و نشان دار آزاد شده اند، اما اخبار واطلاعات موجود نشان میدهد که رژیم نامشروع جمهوری اسلامی بیش از سیاسیون زندانی از زندانیان گمنام میترسد. سوال این است که چرا چنین ترسی وجود سراسر کذب خامنه ای را فرا گرفته است؟ جواب ساده است. کابوس بزرگ رژیمهای استبدادی، جریان آزاد اطلاعات بین شهروندان جامعه است و در چنین چارچوبی است که ترس و وحشت خامنه ای از هموطنان گمنام و دربند معنی پیدا میکند. فرض کنیم همین الان هزاران زندانی گمنام آزاد شوند. صدها حکایت از درنده خوئی و وحشی گری عمال خامنه ای به سینه دارند. به این ترتیب میلیونها اطلاعات از سبعیت، شکنجه، تجاوز و کثافتکاریهای دیگر رژیم را به طرفه العینی تا اعماق روستاهای ایران بازگو خواهند کرد و این یعنی مرگ واقعی دیکتاتور و نظام دیکتاتوری. کابوس بزرگ خامنه ای نه دهها فعال سیاسی نام و نشان دار که هزاران زندانی سیاسی گمنام اند که جون آزاد شوند کوس رسوائی دیکتاتور بر کوی و برزن نوازند. به این ترتیب میتوان کابوس بزرگ شبهای خامنه ای را حدس زد: چهره های مردمی عادی که در تلاش برای پس گرفتن رای به یغما رفته خود تا اعماق شکنجه گاههای رژیم رفته و کراهت چهره جمهوری اسلامی را دیده اند و بالقوه میتوانند به بزرگترین راویان قساوت امثال رادان و مرتضوی و حسین بازجو و ... تبدیل شوند. مشکل این است که یکی دو نفر هم نیستند که با خیمه شب بازی تلویزیونی سروته قضیه را فراهم آورد. هزاران نفرند که چون سرفراز از پشت نرده ها ظاهر شوند، دنیائی اطلاعات نگفته را به خود به جامعه تزریق میکنند. خامنه ای اگر چنین کابوسی ندارد چرا آزادشان نمیکند؟ مگر گناهی بزرگتر از زندانیان نام و نشان دار مرتکب شده اند؟ چنین کابوسی در مکنونات دیکتاتور برای همه مردان و زنان باشرف و آزاده ایرانی هم پیامی دارد: اگر سرنگونی رژیم دیکتاتوری را طلب کرده ایم، پیروزی از مسیر تلاش برای آزادی زندانیان سیاسی هموارتر است. یکپارچه و متحد در آزادی زندانیان سیاسی گمنام بکوشیم و مظلومیت آنها را با تمام وجود فریاد زنیم.
سُکّانِ کشتیِ سرگردانِ ایران در دستِ کیست؟ حکومت ایدئولوزیک دینی جمهوری اسلامی در مدّت 31 سال حاکمیّت خود با تاکتیک های گوناگون تلاش کرده است که در عرصهء خارجی میان سایر کشورها استقلال نسبی را کسب کند امّا تاکنون موفق به این امر نشده است. همینکه پرزیدنت آمریکا آقای "بارک اوباما" بتازگی در رسانه های اطلاع رسانی جهانی اعلام می کند که "من حرف های احمدی نژاد را جدی نمی گیرم" بزرگترین ننگ برای سردمداران رژیم اسلامی و بدترین نوع تحقیر برای شهروندان ایرانی و برای تاریخ سرزمین ایران بوده و هست. حتمأ بسیاری از رهبران جهان امروز هم با دیدگاهِ ارزش گذاری پرزیدنت اوباما نسبت به رئیس جمهور و بقیّهء مسئولین نظام جمهوری اسلامی همگام هستند. >>>
غرب از بمب اتمی جمهوری اسلامی هراس ندارد زیرا بهتر از خود رژیم از کیفیت ابزار و مواد اتمی موجود در بازار سیاه خبر دارد و میداند با آنها نمیتوان «اتمی» شد. غرب اما به «بمب اتمی» مجازی جمهوری اسلامی نیاز دارد تا بتواند مناسبات سیاسی بینالمللی را سامان دهد. امروز جهان فشارهای سیاسی و تحریم اقتصادی را با اعتراضات درون ایران گره زده است. هر روز خبر از توقف قراردادهای مختلف سوختی و صنعتی با ایران میرسد. اقتصاد ایران با رکود بیسابقه و سیاستاش با بحرانهای عمیق اجتماعی روبروست. غرب نیز دریافته است با یک رژیم معقول در ایران بهتر میتواند صلح منطقه و جهان را حفظ کند تا در معامله با رژیمی که نه روی حرفش میتوان حساب کرد و نه در میان مردم خود آیندهای دارد.>>>
تاکتیک اول: ایجاد اتاق های فکر مجازی همه ما در این جنبش می دانیم که از جنبه های بسیاری ضعف داریم، همه می دانیم که جنبش در طبقات محروم تر و تاثیر گذار جامعه گسترش کمی داشته است. همه می دانیم که جنبش بیش از حد در تهران و چند شهر بزرگ متمرکز شده است و در اقوام مختلف کم تر نفوذ و نمود پیدا کرده. همه می دانیم که مشکلات شدید در اطلاع رسانی داریم. همه می دانیم که شبکه های اجتماعی آنچنان که باید تکامل پیدا نکرده اند و همه می دانیم که رسانه فراگیر نداریم و ... همه میدانیم که صدها ضعف و کاستی داریم اما چگونه می توانیم به آنها غلبه کنیم؟ آیا جواب این سئوالات را آقایان موسوی و کروبی می دانند؟ >>>
آنجا که جنبش ازادیخواهی مردم ایران بیش از هر زمان دیگر نیاز به توجه افکار عمومیجهانیان دارد، آنجا که بیم آن میرود که جنایات رژیم خونریز جمهوری اسلامی علیه جوانان، زنان و همه مردم ایران در پشت غبار ناشیاز ماجرا جوئیهای اتمیرژیم از انظار جهانیان پنهان شود. به نظر میرسد که اپوزسیون خارج از کشور به دلایلی که برای خیلیها مشخص نیست دچار سکوتی حیرت انگیز شده است. در حالیکه شرایط امروز و ضرورت افشای جنایات جمهوری اسلامی و طرفندهای آنان و نیروهاییکه منافع خود را در ادامه موجودیت این رژیم و ادامه ماجرا جوئیهای آنان میبینند ، اساسیترین میدانی است که در آن میتوان صداقت و ثابت قدمینیروهای خواهان وحدت عمل را در عمل محک زد. >>>
بابت اینکه نگاه نکردم؛ به موقع نگاه نکردم... من هم چند عذرخواهی بدهکارم! قبل از هر چیز از خودم عذر میخواهم. بابت اینکه با سادهلوحی در روابطی باقی ماندم که عملکرد خود را از دست داده بودند و مرگ این روابط ـ چه روابط عاشقانه و چه دوستانه ـ را باور نکردم. بابت اینکه نشانهها را ندیدم یا جدی نگرفتم و همواره بر این تصور بودم که با دوستی و محبت میشود همه چیز را به پایانی خوش رساند. بابت اینکه بهموقع از سر سفرهای که از محبت و دوستی خالی شده بود بلند نشدم. بابت اینکه از تنهایی ترسیدم و ماندن در یک رابطهی غلط و بد را به تنهایی ترجیح دادم. بابت اینکه نگاه نکردم، بهموقع نگاه نکردم... >>>
آرشيو روزانهء مقالات يک هفتهء گذشته:
شماره 841 چهارشنبه 1ارديبهشت 1389 ـ 21 آوريل 2010
شهرنشينی، دانشگاه و طبقه متوسط: تهديدات امنيتی عليه ولايت فقيه
«جنبش سبز» ما را از قفس درونیمان رهانید پاسخ به پرسشهائی از درون ایران
ناسازگاریهای «جنبش سبز»منوچهر صالحی
سکولاریسم، همچون واقعیتی انکارناپذیر درجنبش سبز
حمايت ترکیه از احمدی نژاد، قمار سیاسی اردوغان
آشنا کردن مردم عادی با جامعه شناسی مدیر وبسایت «جامعهشناسی ایران»
ترانهسرود «سکوتم را نکن باور»، با صدای گلشيفته فراهانیموسيقی اسفنديار منفردزادهشعر پويان، کليپ ويدئو از سارا رها
پیروزی فمینیستهای هلندی در محکوم کردن حزب مسیحی
کمک مالی برای گسترش حجاب در پنج دانشگاه
از ديد سر دم داران حکومت مذهبی
شماره 840 دوشنبه 30 فروردين 1389 ـ 19 آوريل 2010
ايرانيان ِ در شوک، نيازمند نفسی بلند!
نامها و رنگها در تعیین هویتهایمان مهماند
مرزهای متغیر خودی ها و غیرخودی ها
انجمن سکولارهای سبز ایرانی در تورنتو بابک یزدی، عضو حزب کمونيست کارگری
ایران، از دین سالاری تا مردم سالاری سخنرانی رضا پهلوی در دانشگاه جرج واشنگتن
نقش ضروری رضا پهلوی بعنوان هماهنگ کنندهاحمد وحدت خواه
هنگامی که ناسیونالیست های برتری خواه، واقع بینی را فرصت طلبی می نامند! (نقدی بر گفتگوئی پیرامون بیانات شاهزاده رضا پهلوی)
«اندر عواقب ازدواج موقت»، و دو «آس» ديگر
خشم نمایندهء مجلس از سرپیچی زنان از قوانین اسلامی حجاب
|
آيا یوسف شريفی بجرم اين اعتراض اعدام می شود؟
پيوند به نسخهء رايگان اينترنتی>>>>
=========== ============= کميته بين المللی نجات پاسارگاد =========== =========== =========== =========== ============= ========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== ============= =========== ============= ============= ============= ============ =========== =========== ========== ============= =========== =========== =========== ============ =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== مخالفان خود را بشناسيم
دولت نهم روند بسيار خطرناک غربزدگی و گرايش های سکولاريستی را که متأسفانه در حال نفوذ در بدنه مديريتی کشور بود، سد کرده است.
سکولارها در ایران جایگاهی ندارند! حضور پر شور ملت ایران در بيست و دوم بهمن عامل شکست کامل سکولارها در کشور است.
اسلام با فرهنگ لائيك و بى دينى مخالف است. دشمنان با استفاده از ترويج فرهنگ لائيك درصدند تا زنان را از خط عفاف و حجاب و كرامت منحرف كرده و سنت هاى اصيل اسلامى را از بين ببرند.
آيتالله مکارم شيرازی
نقش تلويزيون در ايجاد تحولات سياسي، اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي بسيار مهم است. هر چند که در ساليان اخير برنامههاي ديني و مذهبي در تلويزيون گسترش يافته ولي کساني در آنجا لانه کردهاند تلويزيون را به سوي سکولاريسم سوق مي دهند».
بقيه از ستون مقابل
وزارت بهداشت مبالغی به عنوان کمک مالی به پنج دانشگاه علوم پزشکی به منظور طرح های و برنامه های گسترش حجاب و عفاف در دانشگاهها اختصاص داد. به گزارش مهر، وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در هدایت و ساماندهی برنامه های گسترش فرهنگ حجاب و عفاف در دانشگاههای علوم پزشکی کشور کمکهای مالی را به پنج دانشگاه اختصاص داد. کمک های مالی مورد اشاره پس از تدوین طرح ملی تبیین جایگاه عفاف و حجاب در دانشگاههای علوم پزشکی کشور و تلاش ستاد صیانت از حریم امنیت عمومی و حقوق شهروندی وزارت بهداشت اختصاص داده شده است. در حال حاضر برنامه های نوزده دانشگاه علوم پزشکی کشور به ستاد صیانت از حریم امنیت عمومی و حقوق شهروندی وزارت بهداشت رسیده و در مرحله اول دانشگاه های علوم پزشکی یاسوج، زابل، کردستان، قزوین و سبزوار کمکهای مالی را دریافت کردند. بر اساس اعلام معاونت دانشجویی و فرهنگی وزارت بهداشت چهارده دانشگاه علوم پزشکی دیگر نیز بنا بر اولویتهای در نظر گرفته شده کمک های مالی بعدی را دریافت می کنند. ستاد صیانت از حریم امنیت عمومی و حقوق شهروندی در محل معاونت دانشجویی و فرهنگی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی مستقر است. مدیر کل امور فرهنگی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری نیز پیش از این در گفتگو با مهر با تشریح برنامه های وزارت علوم در خصوص عفاف و حجاب در دانشگاهها و طراحی الگوهای واحد برای این منظور گفت: یکسان سازی در فرم لباسهای دانشجویان به ویژه دانشجویان دختر مطرح نیست. جلیل دارا افزود: در راستای ترویج فرهنگ عفاف و حجاب در دانشگاهها و با توجه به تأکیدات وزیر علوم مبنی بر اینکه دانشگاهها باید به سمت فرهنگ ایرانی اسلامی حرکت کنند در بحث عفاف و حجاب دانشجویان و در کل ظاهر دانشجویان برنامه هایی را در دستور کار داریم. وی اظهار داشت: پیش از این قرار بود الگوهای خاصی برای این منظور طراحی و ارائه شود اما در حال حاضر در نظر نداریم فرم واحدی از لباس را مانند مدارس برای دانشجویان به ویژه دانشجویان دختر در نظر بگیریم. مدیر کل امور فرهنگی وزارت علوم اضافه کرد: در بحث عفاف و حجاب باید روشنگری خوبی در دانشگاهها صورت گیرد تا جامعه دانشگاهی به این نتیجه برسد که اجرای برنامه ها و سیاستگذاری ها در زمینه عفاف و حجاب به حال خود دانشگاه ها مفید است. دارا گفت: از سوی دیگر به دلیل اینکه عفاف و حجاب جزء ملزومات انقلاب اسلامی ما است از این رو یکسری برنامه های جدی داریم تا ضوابطی را برای این منظور مشخص کنیم. وی افزود: آنچه در این زمینه نیاز داریم یکسازی سازی سیاستها است بنابراین باید سیاستهای واحدی برای این منظور تدوین و در تمام دانشگاهها پیاده شود. مدیر کل امور فرهنگی وزارت علوم با اشاره به بحث تهیه و طراحی ژورنالهای لباس دانشجویی نیز به مهر گفت: تهیه ژورنال های لباس دانشجویی پیش از این مطرح بود و دانشگاه الزهرا نیز پیشنهاداتی را داد اما در حال حاضر جزء تأکیدات ما نیست.
بخشی از تابلوی گرد باد طاعونی اثر «کاگر لاک» برای سکولاريسم نو
|
© 2009 ـ New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fax: 509-352-9630 |