|
||
|
||
دربارهء سکولاريسم | دربارهء ما | تماس | سال سوم ـ شماره 870 ـ دوشنبه 7 تير 1389 ـ 28 جون2010 | کوتاه و گويا | عکس و مکث آرشيو صفحه اول | فهرست کليهء مقالات | اين نشريه دوشنبه ها، چهارشنبه ها و جمعه ها به روز می شود | کتابخانه | عکس و کاريکاتورانتخابی |
||
از سه شنبه تا اين لحظه که مشغول نوشتن اين مقاله هستم، فضای مجازی اينترنت فارسی زبان پر شده از اعتراض به سخنان حجة الاسلام دکتر محسن کديور که، در گفتگوشان با خانم ستارهء درخشش در صدای آمريکا و بهنگام بيان نظرات «رهبران جنبش سبز»، در حاشيهء انتقاد از سياست های آمريکا و اسرائيل در خاورميانه، اعلام داشته اند که جوانان ايران در روزهای پس از اعلام نتايج انتخابات رياست جمهوری، در تظاهرات خيابانی خود شعار داده اند «هم غزه، هم لبنان، جانم فدای ايران». اگرچه اين «قلب واقعيت» مختصر موجب برافروخته شدن شعله های خشم بسياری از اهل اينترنت شده اما، بنظر من، سخنان اصلی آقای کديور در اين گفتگو بسيار بيشتر از اين «تقليب» در مسير مغالطه عمل کرده اند. و من اين هفته می خواهم در مورد آن «سخنان اصلی» نکاتی را توضيح دهم. >>>
گام بلند محسن کدیور به سمت جلوو سوالی که ستاره درخشش نپرسیدسخنان آقای محسن کدیور در برنامه اول تیر ماه 1389 تفسیر خبر صدای آمریکا انتقادهای شدیدی در سایت خودنویس بر انگیخته است. این انتقادات صرفا متوجه بخشی از سخنان او بوده که، به نظر من، در مقایسه با نیمه نخست سخنان ایشان بی اهمیت است. >>>
با حجت الاسلام دکتر محسن کديور
ويدئوئی از تظاهرات جوانان تهران
در مورد مصاحبه با صدای آمريکا اگر میخواهیم بگوییم آقای رئیسجمهور تقلبی! شما قبل از اینکه رئیس جمهور فلسطین اشغالی یا لبنان باشید، رئیس جمهورِ اسلامی ایران هستید، لطفاً بهجای ده بار اسم فلسطین و لبنان را بردن یک بار هم اسم ایران را بیاورید، این حرف حسابی ست. اما اگر بگوییم هیچ لازم نیست دربارهء لبنان بگویی، هیچ چیز لازم نیست دربارهء غزه بگویی، فقط ایران، خوب میتوان همین سخن را بهگونهای بیان کرد که حساسیت برانگیز نباشد، میتوان گفت «هم غزه، هم لبنان، جانم فدای ایران». اما چرا بگوییم چیزی را که نفی اخلاق اسلامی، نفی عرق ملیمان باشد؟ اجازه بدهید بگویم برخی تندرویهای کودکانه در کشور ما در حال اتفاق افتادن است. >>>
شعری از افشين بابازاده >>>
اختلافات سازنده، اشتراکات پاینده! معمولا ً واکنش اولیهء ما نسبت به این گروه ها و اختلافات شان، کاملا ً منفی است. جدایی، کشمکش و دشمنی را معلول این چند گانگی و اختلافات میدانیم. پافشاری گروهها را بر سر خواسته هایشان عاملی مخرب تلقی می کنیم. پس در صدد حل این اختلافات بر می آییم تا جدایی ها را از بین ببریم. حتی خواهان نابودی بعضی از این گروه ها میشویم. خود را قانع میکنیم که اگراین اختلافات نبود، اگرچند دستگی و حب و بغض، اینگونه گریبان گیر ما نبود، آنوقت با اتحاد و یکپارچگی به چه موفقیت هایی نائل می شدیم. اما این طرز فکر به کلی نقش مفید و سازندهء این چند دستگی ها را نادیده میگیرد.>>>
من ندا را “سمبل غالب” میدانم از آن رو که در تمام یک سال گذشته، نام او بیش از نام همه شهدای جنبش اعتراضی پس از انتخابات تکرار شد، تصویرهایش بیش از هریک از آنها بر دستها در تظاهراتهای ایران و خارج از ایران دیده شد و … اما در این نوشتار کوتاه برآنم نشان دهم چگونه همین سمبل غالب، درست در همین روند یک ساله، و به طور هم زمان، تبدیل به سمبل مقلوب شد. میخواهم با تکیه بر واقعیات زندگی ندا که به یمن مصاحبه مادر او در سالروز تولدش و مستند “برای ندا”، حالا در دسترس همه است نشان دهم که چگونه واقعیت آنچه ندا بود، قلب میشود تا در خدمت یک تفسیر و یک تحلیل و یک نگرش سیاسی واحد، از جمعیت عظیمی که جنبش سبز را شکل دادند و به خصوص اکثریت زنانی که در صف جلو مبارزات مردمی حضور داشتند، قرار گیرد...>>> توضيح سکولاريسم نو>>>
یک منشور زمانی می تواند منشور یک جنبش و منشور مشترک تلقی شود که بر اشتراکات و فصل مشترک اجزای اصلی آن استوار باشد و نه بر نگاه و نگرش یک جریان و یک بخش خاص. نه متکی بر حداقل ها، بلکه بر میانگین و معدل و بردار برآیند. درست این بود که آقای موسوی به موضوع تبیین هویت جنبش سبز و تبیین اهداف ساختاری آن که اساس تفاوت نظر و اختلاف را در جنبش تشکیل می دهد، نمی پرداخت و تنها به ذکر و تشریح مباحثی چون "راهکارهای بنیادین" و "ارزش های جنیش سبز" که بخش بزرگی از بیانیه کنونی را نیز تشکیل می دهد، اکتفا می کرد. اکنون بیانبه مزبور نه در جایگاه "منشوری برای جنبش سبز" بلکه در مقام منشوری برای بخشی از جنبش سبز قرار گرفته است.>>>
منشور موسوی چپهای «اصلاح طلب» را که به ویژه در خارج از کشور بار تُف و لعنت حفظ و نگهداری چهارچوب نظام جمهوری اسلامی را بر دوش میکشند، به سرعت پشت سر مینهد. برای این عده و امثالهم این منشور بسی زیاد است. اما از نظر کسانی که گمان میکنند میرحسین موسوی و کروبی باید در برابر نظامی بایستند که برای حفظ آن به صحنه آمدهاند، این منشور بسیار کم است. منشور موسوی اما با تکیه بر مفاهیم اسلامی، با بسیاری از ادعاهای خود این منشور در زمینه حقوق بشر و عدم تبعیض تناقض دارد. حضور دین در یک منشور و یا حرکت سیاسی، چیزی جز «استفاده ابزاری» از آن نیست. همین اپوزیسیون اگر در جایگاه حکومت قرار گرفت، با این دین چه میکند؟!>>>
توضيحات ويدئوئی داريوش شکوف دربارهء فيلم های اخيرش>>>
حملهء وحشيانهء نظاميان اسراييل به کاروان کشتیهای صلح دوستانی که از سر انسانيت به همدلی و ياری مردم محروم و ستمديده فلسطين میرفتند از سوی بيشتر جهانيان محکوم شده است اما پارهای از ايرانيان در اثر آن که حکومتشان فرصتطلبانه حمايت از فلسطينيان را بهانهای برای مشروعيت بخشيدن به بیداد های خود قرار داده است در حمايت از مردم فلسطين چنان جانب احتياط را دارند که حتی در محکوم کردن اين جنايت آشکار هم بر آن هستند که فلسطين همراه و همسنگ با اسراييل بايد محکوم شود... خشم مردم ما از حکومت خودمان عينکی شده بر ديدگان در نگاه به مساله فلسطين و اسراييل.>>> چگونه است که جمهوری اسلامی کوچکترین انتقاد سازمان های حقوق بشر و کشورهای جهان و تشکلات حمایت از حقوق انسانی را، فوراً دخالت در امور داخلی خود تلقی می کند، ولی به خویش اجازه می دهد سازمان های ترور را مسلح کند که بروند و اسرائیلی بکشند و این مردم را از حق اساسی خود که همانا برخورداری از امنیت است، محروم سازند؟ چگونه است برای یک گروه از انسان های روی کره زمین (و در واقع برای حماس) دل می سوزانند، و هم زمان فریاد مرگ بر اسرائیل سر می دهند و نابودی این کشور را طلب می کنند؟ می آیند و حزب الله لبنان و حماس را از دندان تا پنجه پا مجهز می کنند تا بروند اسرائیلی بکشند، و تازه ادعا دارند که بشردوست هستند و می خواهند به گرسنگان و رنج دیدگان غزه یاری برسانند.>>>
روضهء الکترولوکس در کربلای قم نگاه خواهر به پنکه بود که از بيرون صدای مرگ بر صانعی شنيد. ... آقا ديد از بيرون صدای مرگ بر صانعی مياد... خدای من. چی ميشنوم؟ زد توی سر خودش... (خواهر خودتو بزن. بغل دستي تو نزن)... صانعی؟ کدام صانعی؟ آيتالله صانعی؟ آيتالله العظمی صانعی. استغفرالله ربی و اتوب عليه. همون عزيزی که دادستان کل انقلاب بود؟ همون عزيزی که گفت اسم اوين بايد لرزه بر اندام مخالفان بندازه؟ آقا. يک طفل دوماهه اونجا بود زار ميزد. آقا خون گريه ميکرد. فهميده بود. فهميده بود که به دفتر آيتالله صانعی حمله شده. تخريب شده.>>>
بقيه در ستون مقابل
|
خامنه ای: دشمن با جنگ افزار نرم به ما حمله کرده است..!
از نیمهء قرن بیستم تاکنون ما شاهد حوادث متفاوتی بودیم که باعث مهاجرت نزدیک به 2 میلیون نفر، بخصوص از جوانان ما به آن کشورها شده است. تعداد زیادی از اساتید دانشگاه ها در امریکا، کانادا، اروپا و استرالیا ایرانی اند و باعث افتخار ایران هستند. وقتی به این فرزندان عزیز و افتخار آفرین ایران نگاه می کنم دلم برای ایران می گیرد و در مقابل "ایران" احساس شرمساری می کنم. ما لیاقت حفظ و نگهداری این فرزندان خلف ایران را نداشتیم و آن ها را آوارهء دور جهان کردیم، در حالیکه "ایران" به وجود نازنین فرزندان خود بیشتر احتیاج دارد.>>>
اصغر طهمورسی - مهدی رضایی تازیک هدف از این نوشته اثبات ضرورت وجود یک دیسکورس، يا «گفتمان»، و به عبارتی دیگر یک «دیالوگ ِ» ملی است؛ يعنی همانی که نه تنها به عقیدهء "ما" ی نسل بعد از انقلاب، بلکه به اعتقاد اکثریت روشنفکران حکومت شیخ و شاه دیده، جنبش سبز دمکراسی و آزادی خواهی ِ امروز ملت ایران فاقد آن است. در عين حال، «حامیان سکولار جنبش سبز دموکراسی و آزادی خواهی ملت ایران» برآنند که معنای شعار "جمهوری ایرانی" چيزی نيست جز "نه گفتن" به اسلام سیاسی و "آری گفتن" به یک حکومت سکولار و دموکرات. چرا که سی و يک سال حکومت اسلامی در ايران ملت ما را بصورتی خودبخودی سکولار کرده است. در اینکه قشرهائی از ملت ایران معنای اصطلاح سکولارسیم را نمی دانند شکی نیست؛ اما این که ملت ایران دیگر خواهان ادامهء حکومت مذهبی نیست و این خواسته را با شعارهایش در تظاهرات مختلف فریاد کرده، واقعيتی است غیر قابل انکار.>>>
طرح بحثی پیرامون الزامات و پرنسیپ های فعالیت مشترک در خارج کشور اخیرا در جریان تظاهراتی به مناسبت سالگرد بيست و دوم خرداد در پاریس، بین شرکت کنندگان در این حرکت، اختلافاتی بروز کرد که منجر به دخالت پلیس شد. بحث پیرامون این مساله به موضوعی داغ تبدیل شده است. در خارج از فرانسه نیز گفتگوهای مشابهی در جریان است و مبانی و پرنسیپ های حرکات مشترک، موضوع بحث شده است ...>>>
گفتگوی شهره عاصمی با اسماعيل نوری علا در تلويزيون «ايران ما» درباره سکولاريسم، انقلاب، اصلاحات، نوانديشی دينی و ده ها موضوع ديگر>>>
جایگاه نهاد مجلس در سیاست ایران گفتگوگر: ویدا سامعی از رادیو فرانسه ما هیچ وقت به این مجلس امید نداشته ایم. یعنی نه تنها به این مجلس کنونی، بلکه به این هفت هشت تا مجلس پیش از آن هم ما هیچوقت امید نداشته ایم؛ چون نمایندگان مردم نیستند. این مجلس ها هیچکدام شان نتوانسته اند مصوباتی بگذرانند که به سود مردم باشد، و این مجلس از این لحاظ ضعیف تر از تمام هشت تا مجلس گذشته است و اصلاً توان علمی، توان تجربی و انگیزهء اینکه فقط به فکر مردم باشد و برای مردم مصوبه کند ندارند. ما انتظاری از اینها نداریم.>>>
بيست و يک مورد موضوعی لغو حقوق بشر در ایران از زمانی که احمدینژاد به ریاست جمهوری رسید رژیم غیر انسانی جمهوری اسلامی بیش از پیش جلوی هرگونه آزادی را گرفته، دامنه زورگوئی و تجاوز به آزادی و حقوق انسانی خود را چندین مرتبه گسترش داده، اعدام زندانیان سیاسی برای رژیم کنونی امری طبیعی و قابل دفاع شده و زندانیکردن زنان و مردان مبارز، سندیکالیستها، جوانان، بستن سایتهای اینترنتی امری عادی گردیده و بالاخره خفقان و تجاوز به حقوق مردم در همهء سطوح در ایران از حد و نصاب گذشته است. در جستار زیر سعی شده است تنها به موارد موضوعی این تجاوزات پرداخته شود چرا که اگر بخواهیم به موارد عینی هر موضوع بپردازیم باید کتاب ها نوشت. همهء رسانه ها دربارهء موارد نقض حقوق بشر، هر روز مطالب گوناگونی منتشر میکنند که با اسناد و مدارک از پشتوانه واقعی و غیرقابل انکار برخوردارند. این نوشته به عنوان یک وسیله افشایی علیه رژیم حاکم بر ایران در اختیار عموم قرار می گیرد. >>>
در حکومت اسلامی همهء افراد دارای آزادی در بیان هرگونه عقیدهای هستند. جامعهء آيندهء ما جامعهء آزادی خواهد بود. همهء نهادهای فشار و اختناق و همچنين استثمار از ميان خواهد رفت. ما یک حاکمی می خواهیم که توی مسجد وقتی آمد نشست بیایند دورش بنشینند و با او صحبت کنند و اشکالهایشان را بگویند. نه اینکه از سایه او هم بترسند... اسلام با آزادی زن نه تنها موافق است بلکه خود پایه گذار آزادی زن در تمام ابعاد وجودی زن است. زنان در انتخاب، فعاليت و سرنوشت و همچنين پوشش خود با رعايت موازين اسلامی آزادند. زنها در حكومتِ اسلامی آزادند. حقوق آنان مثل حقوق مردها است. اسلام زن را از اسارت مردها بيرون آورد و آنها را هم رديف مردها قرار داده است. تبليغاتی كه عليه ما ميشود برای انحراف مردم است...>>>
جنابعالی اگر در مقاله توضیحی خود، به جای استفاده از واژه های سنگینی چون "سلبی" و"ایجابی" یا کاربردن واژه هایی چون غیراخلاقی!! وغیراسلامی .... میفرمودید "حق با شماست من به گوش خودم نشنیده بودم، اما برزبانم جاری شد واشتباه ازمن بود"، ما هم بواسطه بسیاری از محاسن شما البته از این مورد به راحتی می گذشتیم، اما به جای این مطلب اصرار دارید حال که مطلب نادرستی بر زبانتان جاری شده، به نحوی آن کلام نادرست را موجه جلوه دهید و به آن شعار اصلی هم یک لباس غیراخلاقی و غیراسلامی و.... بپوشانید.>>>
آقای کروبی و اختیارات ولی فقیه اشارات آقای مهدی کروبی به اختیارات غیر قانونی ولی فقیه و نقش آن در سرکوب مطالبات مردم در سال های گذشته و جنبش سبز در یک سالی که گذشت کاملاً بجا است اما باید توجه کرد که اختیارات غیر قانونی و نقش مخرب ولی فقیه در تحدید آزادی ها و حقوق شهروندی مردم کشور ما از سال های جلوتر و با غمض عین کسانی که در جای جای هرم قدرت و حکومت قرار داشتند، شکل گرفته است. امروزه برخورد با اختیارات نامحدود و قدرت غیر قانونی ولی فقیه و نقش مخرب آن در راستای پایمال شدن حقوق شهروندی و به محاق رفتن حاکمیت قانون اگر با برخورد انتقادی نسبت به سهم و نقش افرادی که در پا گرفتن این اختیارات غیر قانونی نقش داشته اند همراه نباشد، مطمئنا" تأثیر لازم را نخواهد گذاشت بخصوص که گویندگان آن از افراد شاخص جنبش سبز، رهبران و یا به زبانی دیگر، همراهان آن جنبش باشند.>>>
بوی الرحمان رژیم و مشامِ تیز تاج زاده! نکاتی پیرامون افشاء گری اخیر مصطفی تاج زاده در میان انبوهی از ابهامات و مسائل بی پاسخ، و دایره ای از حدس و گمان ها، حداقل این امر به نظر مسلم می رسد که شرایط داخل چنان رادیکال و انفجاری است که همگی حاضران در رنگین کمان جنبش سبز - از موسوی و کروبی گرفته تا تاج زاده و گنجی - را به پیشروی بیشتر فرا می خواند. گویی این بار این مردم هستند که رهبران را راهبری کرده و به جلو هُل می دهند؛ رهبرانی که بطور غریزی می دانند که اگر قدری تندتر و همقدم با مردم جلو نروند از قافلهء سریع السیر تغییر و تحولات در راه، عقب می مانند!>>>
يادداشتی از مادر سالخوردهء رندانی سیاسی، دکتر اکبر کرمی شیرین فیروزی،همسر فرزندم دکتر اکبر کرمی هم دستگير شد. شیرین فیروزی که پیشتر تلفنی از سوی ماموران امنیتی استان قم به سکوت و عدم انجام مصاحبه با رسانه های خبری و نیز عدم اطلاع رسانی و پیگیری وضعیت همسرش تهدید شده بود، با احضاریهء کتبی مواجه می شود وی یکشنبه سی ام خرداد ساعت نه و نيم صبح به دادگاه انقلاب مراجعه می کند که بلافاصله ماموران امنیتی وی را دستگیر می کنند. ماموران امنیتی از وی می خواهند که تعهد کتبی دهد تا دست از پیگیری پرونده همسرش دکتر اکبر کرمی برداشته و در خصوص وضعیت او با شبکه های خبری مصاحبه نکند .خانم فیروزی اعلام می نماید از آنجا که دادخواهی در خصوص وضعیت همسرش حق مسلم شرعی، قانونی و عرفی او و خانواده دکتر کرمی می باشد هرگز حاضر نخواهد شد که از این حق کوتاه بیایدکه ماموران امنیتی به وی می گویند روزگار تیره و تاری در انتظار شما،خانواده کرمی می باشد اکنون اینجانب، مادر سالخوردهء دکتر اکبر کرمی، اعلام می دارم هر چقدر که بازداشت هفت ماههء پسرم غیر قانونی،غیر شرعی و ناجوانمردانه بوده است، بازداشت همسرش شرم آورتر، غیر انسانی تر و ظالمانه ترمی باشد. در این هفت ماهی که پسرم به ناحق در زندان جمهوری اسلامی بوده است همسرش شیرین فیروزی هم برای نوه ی کوچکم مادر بوده و هم پدر اما اکنون که او را نیز بازداشت کرده اند چه کسی باید از دختر هفت ساله ی فرزندم سرپرستی کند؟ نوه ی نازنینم از صبح گریه می کند و می گوید من می خواهم بروم پیش مامان و بابام بگید من رو هم ببرن پیش مامان و بابام. از کلیهء خیر خواهان، مدافعان حقوق بشر و رسانه های آزاد برای نجات فرزندانم استمداد می جویم. آیا یاری کننده ای هست که این مادر پیر و رنج کشیده و دختر هفت ساله ی فرزندم را یاری کند. آیا دادرسی هست؟ فدوی که به این چیزها عقلش نمی رسد لکن بهمان زبان مألوف خودش به برادر کدیور توصیه می کند که انسان (البته از نوع متعادل آن!) مع الاسف یک نشیمنگاه بیشتر ندارد! و اگر "استاد ازل" اجازه فرماید، واجب عینی است بکوشد که آن را ، حتی المقدور روی یک صندلی بنشاند! چرا که آن موضع شریف را به زور روی دو صندلی نشاندن، به فتوای علمای سلف، حشره الله مع موالیة المطهرین صلوات الله علیهم اجمعین، عاقبت خوبی ندارد!...>>>
شماره 868 ـ چهارشنبه 2 تير 1389 ـ 23 جون 2010
یک قدم به دوران قاجار مانده ايم! هنرپیشه ی محبوب حکومت اسلامیفردوسی آن سال ها، جايگاه نمود عملی حقوق بشرماجرای «وایگرای زنانه» و مشکل پخش آن در آمريکا
تن فروشی زیر تابلوهای مطهری، بهشتی، مصلا
تشدید هر چه بیش تر سرکوب سیستماتیک زنان!
همه جای دنیا فقط مستراح ها را زنانه و مردانه کرده اند
انجمن سکولارهای سبز ایران - تورنتو گزارش تظاهرات 22 خرداد از تورنتو همراه با عکس و ويدئو>>>
حذف اصلاحطلبان با کدام هزینه؟
تاثیر رسانههای فارسی زبان خارج از کشور در فرهنگ و جامعه ايران
داستان بازگشت امیر فرشاد ابراهیمی
7 ـ دوشنبه 31 خرداد 1389 ـ 21 جون 2010
با بازجویان دربارهء اصل نظام اختلاف نداشتیم
گمان نمی کنم خدا هم اختیارات ولایت فقیه را برای خودش قائل باشد
نقدی بر منشور جنبش سبز به روايت مهندس موسوی
منشور و بيانيهء آقايان موسوي و تاج زاده و ضرورت ديالوگ ملي
چه دلائلی موجب لغو راه پیمائی شد؟
از تیغ برنده سرکوب خمینی تا شمشیر زنگزده خامنهای
«آشکارسازی با پنهانسازی همراه است» دربارهء خطا نامهء تاج زاده و اسیرکُشیِ سال شصت و هفت
در برنامهء مخصوص تلويزيون صدای آمريکا بمناسبت سالگرد انتخابات 22 خرداد
حميد رضا رحيمی
سخنی با قاتل ندا، عباس کارگر جاوید و یک پیشنهاد به او
|
پيوند به نسخهء رايگان اينترنتی>>>>
=========== ============= کميته بين المللی نجات پاسارگاد =========== =========== برای آزادی، دموکراسی، جمهوری و لائيسيته =========== =========== =========== ============= ========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== ============= =========== ============= ============= ============= ============ =========== =========== ========== ============= ============= =========== =========== =========== ============ =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== مخالفان خود را بشناسيم دولت نهم روند بسيار خطرناک غربزدگی و گرايش های سکولاريستی را که متأسفانه در حال نفوذ در بدنه مديريتی کشور بود، سد کرده است.
سکولارها در ایران جایگاهی ندارند! حضور پر شور ملت ایران در بيست و دوم بهمن عامل شکست کامل سکولارها در کشور است.
اسلام با فرهنگ لائيك و بى دينى مخالف است. دشمنان با استفاده از ترويج فرهنگ لائيك درصدند تا زنان را از خط عفاف و حجاب و كرامت منحرف كرده و سنت هاى اصيل اسلامى را از بين ببرند.
آيتالله مکارم شيرازی نقش تلويزيون در ايجاد تحولات سياسي، اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي بسيار مهم است. هر چند که در ساليان اخير برنامههاي ديني و مذهبي در تلويزيون گسترش يافته ولي کساني در آنجا لانه کردهاند تلويزيون را به سوي سکولاريسم سوق مي دهند».
بقيه از ستون مقابل
فرمایشات مقام معظم رهبری در سالروز ارتحال امام امت(ره)،مرا به فکر واداشت. متن فر مایشات ایشان را چند بار خواندم و هر بار که خواندم، بیشتر از قبل به فکر فرو رفتم و از هر جهت به تشویش دچار شدم. ایشان سران فتنه را به طلحه و زبیر تشبیه فرمودند.آنچه در این تشبیه مرا به فکر وامیدارد،این است که نکند فرمایشات ایشان در رابطه با سران فتنه،تاریخأ مصداق پیدا کند.نکند آقایان موسوی و کروبی،مصداق واقعی طلحه وزبیر در زمان ما باشند. مسئله این است که خدای نکرده علی زمان ما، دچار ابن ملجم شود و بدنبال آن مسئله مسمومیت امام حسن مجتبی(ع) و قتل عام اهل بیت عصمت و طهارت در کربلا را بدنبال داشته باشد.مقام معظم رهبری که بفکر خودشان نیستند.ماشا لله زهره شیر دارند.مسئله سر نوشت مسلمانان جهان است. اهمیت فر مایشات ایشان در یک اشاره تاریخی است.با تاریخ نمیشود شوخی کرد.تاریخ بی شرم و حیاست.هر نوع اشاره تاریخی میتواند آمد و نیامد داشته باشد.اصلأ نیامد ندارد،فقط آمد دارد. یک روز امام خمینی بودند(رحمت لله علیه)و همه در ظل مقام رهبری ایشان و متحد با هم. ایشان رحلت فرمودند. الحمد لله قضایای صدر اسلام (در بعد از رحلت حضرت رسول ص) پیش نیامد و رهبری از ذریه رسول اکرم (ص) زمام امور را بدست گرفت. اما از بخت بد مسلمانان جهان، بعد از بیست سال، اختلافات شروع شد (از اینجا به بعد شد مشابه قضایای صدر اسلام)، هم در بین دوستان حضرت امام(ره) و هم مخالف خوانی افرادی از بیت ایشان. و حالا،عناد پایان ناپذیر دو تن از دوستان امام(ره) - آقایان موسوی و کروبی، یعنی طلحه و زبیر زمان ما و اذناب آنها که حزب مشارکت اسلامی و مجاهدین انقلاب و بخشی از جامه روحانیت باشند - با رهبر فعلی مسلمانان جهان. مگر در تاریخ کم اتفاق افتاده است؟! آمد و خدای ناکرده در این میان ابن ملجمی هم پیدا شد.خدا نیاورد آنروز را.آمد و این شخص در هر لباس و به هر اسمی به بیت مقام معظم رهبری نزدیک شد.اصلأ زبانم لال در یک نماز جمعهای که مقام رهبری امامت آنرا دارند،به ایشان نزدیک شود.دیگر نمیتوانم(بهتر بگویم،نمی خواهم)دنباله آنرا حدس بزنم.لعنت حق بر این تاریخ باد.آخر اسم شریف مقام رهبری،علی است. از آب بد تر اینکه فرض کنیم با شهادت مقام رهبری (از ذات مقدس ایشان که چیزی کم نمیشود)، فرزند بزرگ ایشان به مقام رهبری مسلمانان جهان نائل آیند: اسم شریف ایشان هم مجتبی است (لقب امام دوّم شیعیان) و داستان را ادامه بدهید تا سومین رهبری بعد از حضرت امام(ره). گو اینکه به عنوان مسلمان باید هر اتفاقی را از عنایات ربّانی و افاضات حقّانی برای آزمایش مسلمانان بدانیم و به عنوان موحد راستین و مومن اهل دین،باید ابراهیم وار تسلیم اراده خداوند باشیم.با اینهمه هضم وقایعی که خدای ناکرده ممکن است پیش بیاید، اصلأ ساده نیست. تصور بفرمایید که این پیش آمد ها، یزیدی هم داشته باشد. زبانم لال، زبانم لال، نستجیروبالله، واقعهء عاشورایی تجدید شود و رهبر و عدهای از اهل بیت و همهء یاران ایشان، شربت شهادت بنوشند و آنهایی هم که زنده مانده اند در نهایت عسرت به اسارت در آیند. آنوقت من شیعهء اهل بیت چه خاکی به سر کنم؟ خود جامه در خـم رنـگـیـن بـه نـیل کرد چون اینخبربه عیسی روح الامین رسید
ادبيات جمع حاميان دولت در برابر مجلس شورای اسلامی
|
© 2010 ـ New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fax: 509-352-9630 |