|
چهارشنبه 2 تير 1389 ـ 23 جون 2010 |
ايراندخت دل آگاه
اين روزها در حالي كه ذهن مردم ايران درگير « توپ » هاي گوناگون است – نمي گويم « سرشان گرم است » كه باز رگ هاي گردن برخي بيرون نزند – و چشم هايشان رد اين توپ ها را مي گيرد كه ببيند سرانجام كدام دروازه فرو خواهد ريخت - از توپ هاي جام جهاني فوتبال گرفته تا توپ هايي كه مير حسين و شيخ مهدي به زمين مي فرستند و شوت هايي كه خامنه اي و محمودك مي زنند و غيره - در كشور همسايه مان تركيه ولي خبرهاي مهمتري تيتر نخست روزنامه ها و رسانه ها شده است.
در روز آدينه بيست و هشتم خرداد، آنچه كه زينت بخش صفحه نخست اين روزنامه ها شده و نظر رسانه هاي ديداري و شنيداري را هم به خود جلب كرده، چنين بوده است: « شصت و چهار تن شمش طلا چه شد؟»
موضوع از اين قرار است كه يكي از اعضاي حزب «جمهوريت خلق»، كه نقش اپوزيسيون حزب حاكم - يعني حزب عدالت و توسعه اردوغان – را بر عهده دارد، وزير دارايي را مورد خطاب قرار داده و طي مصاحبه اي با نماينده هاي رسانه ها از او پرسيده كه چه بلايي بر سر شصت و چهار تن شمش طلا آمده است؟ و افزوده كه آيا اين طلاها دود شده كه امروز در خزانه كشور نيست؟
جالب آن است كه وزير برگزيده و مورد اعتماد رجب طيب اردوغان – دوست صميمي محمودك احمدي نژاد – هم با بي شرمي تمام پاسخ داده كه اصلاً چنين شمش هايي در كار نبوده كه بخواهد در خزانه باشد و افزوده كه اين شمش ها هرگز وارد تركيه نشده بودند! ـ دروغي كه به زودي خشم عده اي را در آن كشور بر خواهد انگيخت.
هر ايراني ولي خوب مي داند كه اين شمش ها وجود داشته اند و سال گذشته به همراه ميليون ها دلار نقد، توسط چند تريلي وارد خاك تركيه شدند. اين شمش ها همان طلاهايي هستند كه فردي مدعي شد كه دارايي شخصي او بوده و از ايران خارج كرده و در راه، توسط پليس تركيه ضبط شده است.
ما خوب به ياد داريم كه سال گذشته، رسانه هاي ايراني برون مرزي چند روزي درگير چنين خبري بودند و جزييات آن را انعكاس دادند و دانستيم كه مجموعهء ثروت خارج شده معادل هيجده ميليارد دلار بوده است. اما شوربختانه مانند همهء خبرها، خيلي زود از ذهن مان دور افتاد و يادمان رفت كه پيگيري كنيم ببينيم سرانجام اين تاراج چه شد. تا اين روزها كه يك عضو حزب مخالف حزب اردوغان زبان به سخن گشوده و وزيرشان را مورد خطاب قرار داده كه « شمش ها كو؟»
شايد ايراني ها بهتر بدانند كه شمش ها كجاست. چرا كه اين پرسش مطرح شده از سوي حزب مخالف اردوغان براي ما ايراني ها همچون نورافكني است كه نه تنها تصاوير در آغوش گيري و ديده بوسي هاي محمودك و رجب خان را معنا مي بخشد كه به خوبي مفهوممان مي سازد که چرا «بيانيهء تهران» در پيوند با موضوع هسته اي امضا شد و چرا نمايندهء رجب خان در شوراي امنيت به سود ايران اسلامي، به قطعنامه تحريم راي منفي داد، و پس از آن هم رجب طيب اردوغان براي اين بيانيه گريبان مي دَرَد و غربي ها را سرزنش مي كند كه با تصويب قطعنامه ها برادران اسلامي را زير فشار گذاشته اند و حق آنان را در غني سازي اورانيوم ناديده مي گيرند و دفاعياتي از اين دست؛ كه همگي بيانگر ميزان ارادت اين برادر ترك مسلمان است.
با خواندن اين خبر همچنان معلوممان گرديد كه اين هيجده ميليارد دلار - كه امروز روشن شد در خزانهء كشور تركيه هم نيست – چرا به آن كشور ارسال شده و در جيب كدام برادر مسلمان مان «دود» شده است!
حتا اگر فرض كنيم همهء اين مبلغ هم سهم رجب خان نبوده باشد، به قول « خميني » كه همواره بر « هَمَه با هم » تاكيد مي كرد، ترديد نمي توان داشت كه هَمَه با هم خورده اند! يعني سهمي براي برادر ترك و مسلمان، بخشي براي برادران حماس و حزب الله، و بخش مهمتري هم براي آقا زاده هاي مسلمان حاكم بر ايران در نظر گرفته شده و به دستشان رسيده است.
اين دانستن ها ولي به چه كارمان مي آيد تا هنگامي كه سرمان سرگرم « توپ » هاست ؟ حتا اگر در كشور همسايه بر سر ثروت ما نزاعي گسترده در كار باشد!
محل اظهار نظر شما: شما با اين آدرس ها می توانيد با ما تماس گرفته و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:
|