|
||
دربارۀ ما | تماس | آرشيو صفحه اول | جستجو | فيلترشکن | کوتاه و گويا | عکس و مکث | عکس انتخابی | ويدئوها | کتابخانه | زنان | گروه ها | اسناد | نامه ها درباره سکولاريسم | فهرست نام نويسندگان | سال سوم ـ شماره 772 ـ دوشنبه 28 دی 1388 ــ 18 ژانويه 2010 | فهرست کليهء مقالات | English Section |
||
بيشتر زنان و مردان مذهبی ِ اهل سياست، به شکل های مختلف، می خواهند بگويند که هر کس حکومت مذهبی را نمی پذيرد، (يعنی حکومت مذهب ما را قبول ندارد) اصلاً آدم نيست. آيت الله ها و حجت الاسلام ها و امام جمعه هاشان بارها و بارها بر منبر فرياد می کنند که: «آنها که دين ندارند آدم نيستند» يا «اين ها حشره اند»، و خودشان هم با کلماتی پيچيده تر مطرح می کنند که: «چون اکثريت مردم ما دين باورند بايد حکومتی مذهبی داشته باشند». و اقليت هم که اصلاً جزو مردم به حساب نمی آيد «غلط زيادی می کند» و بهتر است برود و بميرد... >>>================== گفتگو با آکسل هونت، فيلسوف آلمانی «به رسمیت شناسی» یعنی این که دیگری حق دارد از من خواسته داشته باشد. من بایستی بپذیرم که وی حق دارد مورد توجه قرار گیرد. من نمی توان به راحتی و بی ملاحظه از کنار دیگری بگذرم و هر چه را می خواهم انجام دهم. این درک و دریافت هستهء معنایی ِ به رسمیت شناسی از نظر من است. بیرون از من، دیگری وجود دارد که بایستی رعایت حالش را بکنم. رعایتی که البته فرای قاعده های حقوقی می رود. «هگل» درک و دریافت حضور دیگری را مدیون «هولدرلین» است که به روزگار جوانی شان این کشف برجسته را کردند که عشق را همچون شکل به رسمیت شناسی متقابل بفهمند؛ کشفی که برای هگل تجربه ای اساسی بود. >>> ================== آیا آقای خاتمی فراموش کرده است که چه تو دهنی هایی از ولی فقیه هنگام زمامداریش نوش جان کرده است؟ آیا آقای خاتمی هنوز نمیداند که حرف ولی فقیه، حرف قانون است. وقتی آقای خاتمی در همان جا با تبختر فراوان اعلام میکند که هم «اصل ولایت فقیه مورد قبول ما ست،» و «هم اصول مربوط به حقوق ملت،» آیا تایید نظام ولایت فقیه میتواند موید اصلی دیگری جز اصل استبداد باشد؟ استبدادی که سی سال است بر زندگی مردم سلطه افکنده است. وی با افزودن "اصل" حقوق ملت به اصل ولایت فقیه، نشان میدهد که دودوزه باز بسیار ماهری ست. استبداد را لابلای زر ورق "حقوق ملت" می پیچد و تحویل مردم میدهد. >>> ================== سوال این است که این تلاش ها برای ایجاد «رهبری» و «اتاق فکر» از سوی نیروهای اصلاح طلب مذهبی به قیمت حذف دیگران، برای چه صورت می گیرد؟ خط قرمزهای حکومت بر همه روشن است، آن ها سکولاریسم و نفی اسلامیت نظام را به هیچ قیمتی نخواهند پذیرفت، خارج از این چهارچوب، گفتگو و سازش برای کودتاچیان و بخشی از محلل های دو جناح می تواند ناممکن نباشد. شرط اصلی چنین سازشی حذف نیروی سکولار – دموکرات کشور از روندهای سیاسی خواهد بود. حکومت کودتا با یورش به دموکرات - سکولارها، این پروژه را به روش خود به اجرا گذاشته است. آیا دیگرانی هم می خواهند به روش خود به همین راه بروند؟ >>> ================== شعری از علی یحیی پور (سل تی تی)
اشک های من برای تست قرن ها را برای تو نوشته ام و تا تو جلو دار این صف نشوی آزادی متولد نمی شود. >>>
مناظرههای تلويزيونی ملتزم به اصولی باشند
سيد محمد غروي، عضو ارشد جامعه مدرسين حوزه علميه قم، در گفتوگو با خبرنگار ايلنا، و در پاسخ به سئوالي در خصوص برگزاري مناظرههاي سياسي در سيما اظهار داشت: «اگر مناظرهها داراي برنامه و مديريت صحيح باشند و هر دو طرف از قبل به اصولي ملتزم شده باشند تا در چارچوب آن مناظره كنند، امر خوبي است زيرا از اين طريق بسياري از جوانب مطالب روشن ميشود و حتي اطراف مناظره تعديل يافته و مخاطبان نيز به يك تحليل سياسي دست پيدا ميكنند». وي با تاكيد بر رعايت ضوابط در مناظرهها خاطر نشان كرد: «در جريان برگزاري انتخابات مناظرههايي برگزار شد كه هرگز كسي نميتواند آنها را قابل قبول بداند، زيرا حقد و كينه را افزايش دادند در حالي كه در يك مناظره حريم افراد بايد حفظ شود».اين استاد حوزه علميه قم در پاسخ به اين سئوال كه آيا از معترضين و اصلاحطلبان بايد در مناظرهها استفاده كرد يا خير؟ تصريح كرد: «معناي مناظره اين است كه از ديدگاههاي در تقابل با يكديگر استفاده شود، اما در عين حال افرادي بايد در آن حاضر شوند كه خطوط قرمز را رعايت كنند و خداي نكرده دوباره زمينه فتنه فراهم نشود». غروي در پايان گفت: «اگر ميخواهيم مناظرهها مفيد باشد نبايد ساختگي باشند و از طرف ديگر مسئولان هم بايد آنها را نگاه كنند، زيرا برخي حقايق در اين مناظرهها خود را نشان ميدهند». (آرشيو)
================ |
سندی از خشونت جنبش سبز عليه مأموران مهرورز حکومت اسلامی
با رادیکال شده مبارزات مردم و خواست هایشان، طرفداران و سران جناح اصلاح طلب حکومتی (حرکت سبز اسلامی)، یکی پس از دیگری بیانیه صادر کرده اند و در مورد رادیکال شدن مبارزه مردم به جناح حاکم هشدار داده اند که برای نجات حکومت، هر چه زودتر پیشنهادات آن ها را بپذیرد. روشنفکران و فعالین سیاسی گرایشات رنگارنگ لیبرالی نیز این بیانیه ها را آن چنان با تعریف و تمجید تحلیل کرده اند که حتا نویسندگان مذهبی این بیانیه ها نیز انگشت به دهان می مانند. چرا که از موسوی و کروبی و خاتمی گرفته تا گنجی، سروش، بازرگان، مهاجرانی و... همگی به سر اسلام و حکومت اسلامی و ولایت فقیه قسم می خورند اما لیبرال های ما، خود را به ندیدن و نشنیدن می زنند و برای آن ها سیاست های آزادی خواهانه، سکولار و دمکراتیک می تراشند و به این ترتیب، با بزک کردن چهره مذهبیون طرفدار حکومت اسلامی، چهره و موقعیت خود را خراب می کنند. این موضع گیری ها نشان می دهد که اگر سکولاریسم این آقایان و خانم های لیبرال، کمی خراش داده شود سیاست های عقب مانده و مذهب گونه شان بیرون می زند. >>>
رفتارها و شعارهای ساختارشكنانه و بی حرمتی های صورت گرفته در روز عاشورا نشان از تند شدن آتش معترضین و شاید غیرقابل كنترل شدن برخی از جریانات معترضین داشت و از سوی دیگر شعارهای راهپیمایی 9 دی (مانند مرگ بر موسوی و مرگ بر...) و نیز واكنش های تند و رادیكال به نامه رضایی، نشان دهنده تند شدن جریانات مردمی در این سوی میدان داشت و البته این موارد، همه و همه نشان از آن دارد كه جامعه تا آنجا به سوی افراطی گری پیش رفته است كه شاید حتی در صورت آشتی سران و آشتی ملی نیز زمان زیادی برای رخت بربستن این اختلافات در جامعه مورد نیاز باشد. اما پرسشی كه مطرح است، آن است كه این رادیكال شدن ناشی از چیست و چه عامل مهمی موجب افراطی شدن مردم در این حوادث شده است؟ >>>
تقلب مهمتر است یا خروج نظام از بیطرفی؟ فواد صادقی (مدیر سایت سابق بازتاب ) بحث تقلب عمدتاً ماهیتی حقوقی مبتنی بر آمار و ریاضیات دارد و مبتنی بر واقعیت است، اما در علوم اجتماعی بر فهم افراد از واقعیت تمركز میشود، به عبارتی دیگر ممكن است در انتخابات گذشته واقعاً تقلب رخداده باشد، اما فضای افكارعمومی و ذهنیت كلی جامعه انتخابات را سالم ارزیابی كند و یا برعكس در انتخابات اخیر تقلب رخ نداده باشد، اما از نگاه جامعه یا دستكم بخشی از جامعه وقوع تقلب محرز باشد. بنابراین دو موضوع اصل وجود تقلب و فضای ذهنی جامعه نسبت به انجام شدن تقلب، دو موضوع مستقل هرچند مرتبط میباشند. اكنون زمان طرح پرسش اصلی فرا رسیده است كه چرا بخشهایی از افكار عمومی آمادگی كاملی برای پذیرش فرضیه رخدادن تقلب در انتخابات را داشت؟ >>>بین کریستین امانپور و آیت الله صانعی رابطه ای هست !واقعیت اینست که ایشان (آيت الله)، قبل از عمل، تنها مرجعی بود که صلاحیت گفت وگو با نماینده ی خبری شیطان بزرگ، آن هم در باره ی امام زمان (عج) را داشت! فدوی برخی گزارش های جراید شریفهء دارالخرافه را در آن زمان، جهت مزید استحضار خوانندگان محترم ضد انقلاب، عوامل استکبار جهانی و صهیونیزم بین الملل، لعنت الله علیهم اجمعین، برای دست گرمی، در پی می آورد... فدوی هم، البته، زنجیر پاره کرده و حاصل دیدار این دو چهره را به نظم کشيده است... البته گفتن ندارد که فدوی در این گزارش منظوم کوشیده است که جانب انصاف و اعتدال را ، در مورد هر سه بزرگوار یعنی، آیت الله العظما صانعی، کریستین امانپور، و حضرت بقیة الله الاعظم امام زمان (عج)، ارواحنا روحی فداه، در حد مقدور و ممکن، رعایت کند... >>>
به گزارش خبرنگار «آینده»، این بولتن محرمانه با ذكر نقل قولهایی از اسفندیار رحیم مشایی درباره رهبر انقلاب كه «آینده» مجاز به انتشار آن نمیباشد، نوشته است: «در جریان سفر اخیر احمدینژاد به استان خراسان رضوی، اعضای ستاد حامیان احمدینژاد و جوانان حامی رییس جمهور با وساطت مرتضی آقاتهرانی با وی دیدار كردهاند. اعضای ستاد حامیان احمدینژاد در این جلسه كه مدت سه ساعت به طول انجامیده، انتقاداتی در خصوص عملكرد برخی از دولتمردان علیالخصوص مشایی مطرح كردهاند.نكته قابل توجه در این خصوص اینكه، احمدینژاد برخلاف جلساتی كه تا موضوع انتقاد از مشایی پیش آمده جلسه را ترك میكرده است، این بار با دقت به سخنان اعضای ستاد حامیان خود گوش فرا دادهاست. مرتضی آقا تهرانی نیز در برخی اوقات، با تایید سخنان حامیان جوانان احمدینژاد بر آن مهر تایید زده است. پس از پایان این سخنان احمدینژاد در واكنش به آنها گفته است "حرفهای شما برای من قابل قبول نیست. آقای مشایی از اولیاءالله است. شما ببینید به عرفایی نظیر مرحوم نخودكی و مروارید چه جفا و بیاحترامی صورت گرفت. من معتقدم آقای مشایی از اولیای خداست" و بدین ترتیب جلسه احمدینژاد با حامیان خود به پایان میرسد». پس از رفتن احمدینژاد از این جلسه مرتضی آقاتهرانی ضمن دلداری به این دانشجویان خطاب به آنان گفته است: «من به شما گفتم احمدینژاد در نظرات خود نسبت به مشایی تغییراتی نخواهد داد. قصه احمدینژاد و مشایی قصد مرید و مرادی است و وی به نوعی مشایی را...»
آرشيو روزانهء مقالات يک هفتهء گذشته:
شماره 770 ـ شنبه 26 دی 1388 ـ 16 ژانويه 2010
آیا پیام جنبش سبز مردم ایران را شنیده اند؟
یک دسته ی گل کو، اگر آن باغ بدیدید؟
شماره 769 ـ جمعه 25 دی 1388 ـ 15 ژانويه 2010
منطق ماقبل تاريخ دراصلاح طلبی مذهبی جمعه گردی های اسماعيل نوری علا
رمزگشایی از رویکرد جدید حکومتوبلاگ سهرابستان
سترونی سنت ایرانی در چالش گفتمان غالب
آيتالله حائري عضو هیئت ریسه فدراسیون تیراندازی شد
شماره 768 ـ پنج شنبه 24 دی 1388 ـ 14 ژانويه 2010
ما ايرانی بی تبعيض می خواهيم بيانيه ی «پشتيبانان سکولار جنبش سبز ایران» 1. پيشگفتار و فراخوان
گفتا زکه نالیم که از ماست که برماست
در بارهء خشونت و راه های مقابله با آن ـ 1
رحیم صفوی: قتلهای زنجیرهای در همه جا اتفاق میافتد!
در بارهء بیانیهء پنج تن اندیشمند دینی
شماره 767 ـ چهار شنبه 23 دی 1388 ـ 13 ژانويه 2010
اگر خیابان را بی هیچ نتیجهای ترک کنم
تشدید سرکوب، فروپاشی رژیم های دیکتاتوری را جلو می اندازد
مذهب، لائیسیته و مبارزات کنونی مردم
چگونه «ندا آقا سلطان» در قتل خودش همکاری داشت!
در جستجوی رهبرانی که در ولایت فقیه گیر نکنند!
شماره 766 ـ سه شنبه 22 دی 1388 ـ 12 ژانويه 2010
موضع ما مشخص بوده و هست: اسلام، انقلاب و جمهوری اسلامی! دو طرف بايد برای مذاکرات جدی آماده شوند اتاق فکر؟ مهدی جلالی اعتراف به جنایت در تلويزيون رژیم
خروش انقلابی سبز و صلح آمیز در ایران
چرا حقوق بشر در ایران، مسالهای سیاسی است؟
شماره 765 ـ دو شنبه 21 دی 1388 ـ 11 ژانويه 2010
«اتاق فکر» جنبش سبز تشکیل شده است
اثرگذار يا متاثر؟ راهرو يا راهبر؟
تجلی تقسيم کار نانوشته در جنبش سبز رضا سياوشي- امير حسين گنج بخش
تحوّلاتِ سیاسیِ اخیرِ ایران و نقش رسانه های همگانی به کسانی که نگران امروز و فردای ایران هستند
من رسماً اعلام می کنم که امروز ملت ايران يک ابر قدرت حقيقی و واقعی است رئیس دولت های نهم و دهم اسلامی
ترجمهء هفتگی کتاب «ترک های امروز» فصل سوم ـ سال های پر کشاکش (1960 تا 1980) شکست دموکراسی و يک کودتای نظامی ديگر
|
================ ================ ================
================ ================ ================ ================
پيوند به نسخهء رايگان اينترنتی>>>> ================ ================ ================ ================ ================ =========== =========== =========== =========== ============= کميته بين المللی نجات پاسارگاد =========== =========== =========== =========== ============= ========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== ============= =========== ============= ============= ============= ============ =========== =========== ========== ============= =========== =========== =========== ============ =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== مخالفان خود را بشناسيم
دولت نهم روند بسيار خطرناک غربزدگی و گرايش های سکولاريستی را که متأسفانه در حال نفوذ در بدنه مديريتی کشور بود، سد کرده است. ======
سکولارها در ایران جایگاهی ندارند! حضور پر شور ملت ایران در بيست و دوم بهمن عامل شکست کامل سکولارها در کشور است. ======
اسلام با فرهنگ لائيك و بى دينى مخالف است. دشمنان با استفاده از ترويج فرهنگ لائيك درصدند تا زنان را از خط عفاف و حجاب و كرامت منحرف كرده و سنت هاى اصيل اسلامى را از بين ببرند. ====== آيتالله مکارم شيرازی
نقش تلويزيون در ايجاد تحولات سياسي، اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي بسيار مهم است. هر چند که در ساليان اخير برنامههاي ديني و مذهبي در تلويزيون گسترش يافته ولي کساني در آنجا لانه کردهاند تلويزيون را به سوي سکولاريسم سوق مي دهند». ======
====== ====== |
© 2009 ـ New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fax: 509-352-9630 |