|
دو شنبه 21 دی 1388 ـ 11 ژانويه 2010 |
آیا مردم ایران آمادگی دارند؟
نادر کاکاوند
هنگامی که در دوره ناصرالدین شاه (حدود 40 سال پیش از مشروطیت) روشنفکرانی مانند میرزا فتحعلی آخوندزاده و ملکم خان در مورد مشروطیت و باز کردن آن، داد سخن میراندند، افرادی مانند میرزا یوسف مستشارالدوله در حال ترجمه ی قوانین فرانسه (مجموعه قوانین ناپلئون) و تطبیق اصول اعلام شده در اعلامیه ی معروف حقوق بشر با موازین شرع اسلام بودند!
مستشارالدوله و همفکران او فکر میکردند که «حریّت» و آزادی بدون آن که رنگ و بوی اسلامی بگیرد و بی آنکه با اسلام هماهنگ شود و تطبیق گردد، نمی تواند در جامعه ی اسلامی آن زمان ایران مطرح گردد.
وی که نخستین فرد پیشرو در این وادی بود با انتشار «یک کلمه» که همان قانون بود، تمامی اصول حقوق بشر را که در قانون اساسی فرانسه هم درج گردیده بود، ترجمه و با آیات و احادیث مستند کرده تا بگوید اساس و اصول این قوانین با اسلام متناقض نیست!
آخوندزاده در نامه ای که در 18 نوامبر 1875 میلادی درباره ی «یک کلمه» به مستشارالدوله نوشته، می آورد: «کتاب بی نظیر است، یادگار خوب است و نصیحت مفید است و لیکن برای ملت مرده نوشته شده است.»
انگیزه ی او از این جملات این بود که با نصیحت نمی توان بساط ظلم را برچید. وی به شیوه ی ملکم استناد می کرد که در اروپا هم پیشترها مردم چنان گمان می کردند که با نصیحت، ظالم دست از ظلم بر می دارد! بعد فهمیدند که از نصیحت کاری ساخته نیست و چون در میان آنان، دین مانع پیشرفت علوم نبوده، به تفکر پرداختند، یکدل و یک جهت شدند و به ظالم گفتند: «از بساط سلطنت و حکومت گم شو... خود ملت – کنستتیسیونی- را که شما در «یک کلمه» بیان کردید برای امور عامه و اجرای عدالت وضع کرد. اما شما برای اجرای عدالت به احکام شریعت متمسّک می شوید! به خیال شما چنان می رسد که گویا به امداد احکام شریعت کونستتیسیون فرانسه را در مشرق زمین مجری می توان داشت! حاشا و کلا، بلکه محال و ممتنع است!»
آخوندزاده با برداشتی این چنینی کوشش می کند در نامه اش با استناد به اصول نخست، سوّم، چهارم و هفدهم اعلامیه ی حقوق بشر که در قانون اساسی فرانسه هم درج و پذیرفته شده بود، تناقض آنها را با قوانین شرع باز نماید و روشن کند که تلاش مستشارالدوله در تطبیق آن قوانین با شرع به شیوه ی «این همانی» منجر به تقلیل مفاهیم اصولی مشروطیت و بدفهمی آنها می گردند که می توان به طور چکیده، اینگونه به بعضی از آنها اشاره کرد که در موارد:
1- برابری در برابر قانون و اجرای آن که مفاهیمی مانند حقوق زنان، اجبار در حجاب، تکلیف حقوق اهل ذمّه و مردمان خارج از دین اسلام می باشد.
2- «حریّت شخصیه» و آزادی انسان که شامل حق بت پرستان و مشرکان که هم میهنان ایرانی هستند؛ ـ اشاره به جایز شمردن و مباح دانستن خرید و فروش غلام و کنیز مشرک و بت پرست در اسلام هست-
3- وجود حکم شرعی حد در مورد این که یک مرد آزاد و یک زن آزاد که در قید زوجیّت نباشند ولی به رضای طرفین با یکدیگر مقاربت کنند!
4- حکم اسلام در مورد قطع دست دزدان و اینکه به مصداق شرع اگر به مشرکی تسلّط یافتیم به موجب آیه ی «فاقتلوا المشرکین حیث و جدتموهم» باید او را بکشیم...
و بسیاری دیگر که می توان یاد کرد، قوانین فرانسه و حقوق بشر با اسلام منافات دارند.
او از مستشارالدوله می پرسد که «آیا این ظلم نیست!؟» «اگر شرک مشرک به طبع خداوند عالم ناگوار است، بگذار عزراییل خود را بفرستد و روح او را قبض بکند. دیگر چرا شغل شنیع جلّادی را به عهده ی من حواله می سازد و خون بیگناهی را به دست من می ریزد!؟»
و بسیاری از این دوگانگی ها و مغلطه ها را در متن «یک کلام»، آخوندزاده به مستشارالدوله گوشزد می کند که پرداختن به آنها خارج از حوصله ی این مقاله می باشد.
از این دست این همانی ها در نوشته های افراد خیّری مانند ثقة الاسلام تبریزی (یکی از شهدای مشروطه) و... بسیار دیده می شود. او هم در «رسالهء لالان» به این مباحث می پردازد.
در برابر اینها افراد مستبدی مانند محمّد علی شاه قاجار هم با پشتیبانی ارتش، دربار، ملاکین و... قرار داشتند که با تمام قوا در برابر این کمترین ها هم ایستادگی و از حمایت بی چون و چرای مراجعی مانند شیخ فضل الله نوری برای مشروعیت بخشیدن به این کارهایشان استفاده می کردند.
پس می بینیم که چه این تقلیل ها را صورت می دادند و چه نمی دادند، مستبدان برای اینکه کوچکترین خللی در حکومت فردی بی چون و چرایشان رخ ندهد دست به دستگیری، شکنجه و کشتار آزادیخواهان زده و برای آنها فرقی نمی کرد که قوانین را کاهش داده باشند یا نداده باشند.
در پیش از انقلاب 57 هم مذهبی های بوروکراتی مانند دکتر شریعتی، مهندس بازرگان و... این کارها را کرده، یکسره خاک در چشم مردم می پاشیدند و تمام کوشش خود را برای رحمانی جلوه دادن اسلام به کار می بردند و همیشه و پی در پی می خواستند بگویند که اسلام با حقوق بشر و قوانین امروزی منافات ندارد!
اینان انقلابی را که مردم ایران و روشنفکران برای به دست آوردن آزادی های سیاسی و اجتماعی انجام داده بودند به کژراهه بردند و پس از چندی، خود نیز از مغضوبان قرار گرفته و آن خیزش و جنبش مردمی بزرگ را به اسلامیون تندرو که از مدتها پیش مترصّد این فرصت بوده، دودستی تقدیم کردند.
حال می رسیم به دوره ی هم اکنون که باز هم «روشنفکران اسلامی!» مانند عبدالکریم سروش، محسن کدیور، اکبر گنجی، عزّت الله سحابی، حبیب الله پیمان و... دست به کار شده اند و در حال کاهش دادن مفاهیم و خواست های مردمی هستند.
مردمی که در شعارهایشان استقلال، آزادی، جمهوری ایرانی می خواهند و بسیاری از آنها دیگر نمی خواهند دین در حکومت باشد و جامعه ای سکولار می خواهند.
آنانی که می خواهند برادران و خواهران سنّی هم بر اساس لیاقت و شایستگی که دارند بتوانند وزیر و رییس جمهور شوند.
آنانی که می خواهند بهایی ها هم در دانشگاه ها شرکت کنند و به مدارج بالا برسند.
آنانی که می خواهند زنان در تمامی موارد با مردان در پیشگاه قانون و جامعه برابر گردند.
و چندین و چند خواستهء مهم دیگر که اگر به جای جای اسلام بنگریم با این مفاهیم، مغایرت هایی بس شگرف دارند.
ولی می بینیم که برای چندمین بار «روشنفکران اسلامی!» دست به قلم شده اند و ذهن مردم ایران را مخدوش می کنند. یکی در جهت رحمانی بودن اسلام سخن می گوید! دیگری نامهء سرگشاده به ایرانیان خارج از کشور می نویسد و می خواهد که چه بکنند و چه نکنند! و هر کدام به نوعی می خواهند دوباره مسیر این خیزش بزرگ مردمی را کج کنند!
ولی، از دیدگاه من، بسیاری از مردم ایران و یا دست کم بسیاری از روشنفکران، سره را از ناسره تشخیص داده اند و می دانند که برای رسیدن به ایرانی مستقل، آباد و آزاد باید به سمت دموکراسی در تمامی جنبه ها پیش روند و این شدنی نمی گردد مگر اینکه در همان قدم نخست، دین را از حکومت جدا کنند که در این صورت، هم تمامی ایرانیان از حقوق برابر برخوردار می گردند و هم دینکاران دارای ارج و قربی می گردند که هم اینک به کمترین در بین مردم رسیده است.
به امید آن روز.
منابع:
مشروطه ی ایرانی، دکتر ماشاالله آجودانی
اندیشه های میرزا فتحعلی آخوندزاده، دکتر فریدون آدمیّت
تاریخ تحلیلی اسلام، دکتر سید جعفر شهیدی
مغازی، محمد بن عمر واقدی
محل اظهار نظر شما: شما با اين آدرس ها می توانيد با ما تماس گرفته و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:
|