|
||
![]() |
||
دربارۀ ما | تماس | آرشيو صفحه اول | جستجو | فيلترشکن | کوتاه و گويا | عکس و مکث | عکس انتخابی | ويدئوها | کتابخانه | زنان | گروه ها | اسناد | نامه ها درباره سکولاريسم | فهرست نام نويسندگان | سال سوم ـ شماره 769 ـ جمعه 25 دی 1388 ــ 15 ژانويه 2010 | فهرست کليهء مقالات | English Section |
||
================== گفتا زکه نالیم که از ماست که برماست برای نخستین بار در تاریخ ایران مدرن، گفتگو بر سر جداسازی نهادین و ساختاری دین از مدیریت جامعه و فرایندهای حقوقی و قانون گذاری، از یک گفتمان روشنفکرانه نخبگان شهری، به یک جنبش اجتماعی که بخش های بزرگی از جوانان و زنان ایران را در برمی گیرد، گسترش یافته است. این جنبش، دین ستیز نیست و خوشبختانه تا به امروز رفتاری شهروندانه و مسالمت آمیز و به دور از خشونت داشته است. جنبش سکولار ایران، بخشی از جنبش گسترده تر آزادی خواهانه ای است که اینک در آستانه گسستن از ارزش های برآمده از انقلاب اسلامی ایستاده است. هنگامی که بخش گسترده ای از مردم فریاد برمی آورند که نابود باد ولایت فقیه و به گفته آقای کدیور «چشم فتنه را نشانه می روند»، مرادشان این نیست که نابود باد «ولایت جائر» و زنده باد «ولایت عادل»! از میان رفتن آن ساختاری را می جویند که سرشت و سرنوشت آن با تبعیض درهم تنیده است. >>> ================== دار و دستهء هاشمی رفسنجانی، میرحسین موسوی، شیخ مهدی کرّوبی و سیّد محمّد خاتمی تمام توش و توان خود را به کار گرفته اند تا خرده ریزهای کاسهء شکستهء حکومت ولایت مطلقه فقیه را جمع آوری کنند و بند بزنند، غافل از این که به فرض توفیق در این کار – که بسیار بعید است – شأن مردم بپاخاسته ایران و رستاخیز پر شکوه شان بسی بالاتر از آن است که از کاسه شکسته ای که خود آن را بر زمین زده و هزار تکّه کرده اند، آب بنوشند! در چنین روند سست بنیان و متزلزلی، سیّد علی خامنه ای مثل پاندول ساعت هر لحظه به سویی متمایل می شود. >>> ================== در بارهء خشونت وراه های مقابله با آن ـ 1برای پی بردن به نقش دین ( مذهب ) در خشونت آفرینی نیازی نیست به سراغ افسانه آفرینش و تبعید انسان از سوی خدا و یا افسانه ی هابیل و قابیل رفت، نیازی به تورق تاریخ دور دست ها و تاریخ ادیان و رجوع به تجربه های جهانی دور و نزدیک نیست، بیش از سی سال حکومت دینی (مذهبی) در ایران در رابطه با نقش مذهب در پیدایی و اعمال انواع خشونت ها، سندی زنده ، معتبر و ماندگار را برابرمان گذاشته است، سی سال نمایش عریان ترین و وحشیانه ترین انواع خشونت ها، به ویژه خشونت ایدئولوژیک – دینی ( مذهبی) را... >>> ================== رحیم صفوی: قتلهای زنجیرهای در همه جا اتفاق میافتد!
سیاست های سران تروریست حکومت اسلامی و جوخه های ترور آن ها در این سی و یک سال نشان می دهد که اصولا هیچ اعتقادی به کرامت ذاتی انسان و آزادی هایش ندارند. از نظر آنان، این حاکمیت است که سرنوشت انسان ها را تعیین می کنند بنابراین، انسان ها حقی برای ساختن سرنوشت و آینده خویش ندارند. از نطر سران حکومت اسلامی، شهروندان ایران به «خودی» و «غیرخودی»، به «کافر» و «مسلمان»، «بهایی»، «درویش»، «سنی»، «یهودی»، «حامی حکومت» و «مخالف حکومت»، تقسیم می شوند. این تقسیم بندی غیرانسانی، از جمله تروریسم دولتی را به جایی می رساند که به خود اجازه دهد مخالفین حکومت و حتا زن و کودک و پیر و جوان را در کمال قساوت و بی رحمی قربانی کنند.>>>
در بارهء بیانیهء پنج تن اندیشمند دینی پنج نفر از کارکنان سابق جمهوری اسلامی که اکنون در خارج هستند با هم اعلامیه مشترکی صادر کرده اند که نشان میدهد که هنوز از بند دین و آیین آزاد نشده اند. اینها که سال ها ست در دنیای آزاد زندگی می کنند، هچنان اسیر دین و ایدئولوژیی هستند که سبب کشتار هزا ران نفر و ایجاد ظالم ترین و فاسد ترین نظام و گروه جکومتی دنیا شده است. کسی که نتواند خود را از بند یک آیین آزاد کند نمی تواند یک نظام دینی را از ایدئولوژیی آزاد نماید. راستی که مستقل فکر کردن و آزاد زیستن کار هرکس نیست؛ زیرا که نیاز به تولید فکر جدید و راه حل های ابتکاری دارد و این در توان صادر کنندگان اعلامیه نبوده است. چنین بوده است که در طول تاریخ ایران، تولید کنندهء فکر جدید وجود نداشته و همهء تحصیل کردگان ایران در صدد تفسیر افکار دیگران بوده اند. بزرگترین تفسیر قران توسط ایرانیان نوشته شده است. علت اینک ایران گرفتار جمهوری اسلامی شد، همین بود. ایرانی ها نتوانسته بودند که راه حل تازه و جدیدی خلق کنند و نا گزیر می بایست یک راه حل قدیمی و ساخته شده در یک کشور دیگر را به عنوان یک نظام مشکل گشا بر مردم مظلوم ایران تحمیل کردند. عجیب است که کار کنان سابق همچنان می خواهند همان نظام را به صورت دیگری به مردم عرضه نمایند. آن نظامی که این ها ساختند، خود شان را هم قربانی کرد ولی ظاهراً پریشانی شان این است که چرا در جای احمدی نژاد نیستند، و الا، اکنون همهء مردم جهان با پوست و گوشت خود احساس کرده اند که هیچ نظامی در هیچ دوره ای به اندازهء جمهوری اسلامی ایران شکست نخورده است. نظامی که شکست خود را ثابت کرده است باید در کلیت خود عوض شود. نظام نیمه لیبرال شاه در صحنه های اقتصادی، اجتماعی، آموزشی و فرهنگی کار آیی کامل داشت اما همین آقایان خواستار تغییر کامل آن بودند. جمهوری اسلامی در هیچ زمینه ای توفیقی بدست نیارده است و باید در تمامیت خود تغییرکند تا هم اسلام از دست آخوند ها و همین آقایان آزاد شود و هم مردم. اما چنین دیده می شود که استفاده اینها از دین تمام نشده و همچنان مایل هستند که به عنوان مفسر دین، خود را تبدیل به جانشینان خامنه ای و احمدی نژاد عرضه کنند. موضوع خیلی روشن است: این پنج تن هنوز به این درجه از تولید اندیشه نرسیده اند که نظامی خارج از جمهوری اسلامی مطرح کنند. اینها که مفسرین زبردستی هستنند، باید به یک نظام سکولار فکر کنند. سکولاریسم همراه با دمکراسی همه جا موفق شده است. اگر این همه کشتار، تجاوز، ا عدام، فساد، دزدی و ظلم جمهوری اسلامی و آخوندی وجدان خفتهء کسانی را بیدار نکند، و آنها همچنان خواستار انقلاب و جمهوری اسلامی باشند باید دپذيرفت که انسان هایی هم هستند که ظرفیت نا محدودی برای خونریزی و فساد دارند.
کاری از مانا نيستانی ================ |
ما ايرانی بی تبعيض می خواهيم>>> گفته اند کسی را به هشتاد ضربه شلاق محکوم کرده و به تيرک بسته بودند و می زدند و می شمردند. اما در اواخر ضربهء سی و چندم شک پيش آمد که براستی اين چندمين ضربه است؛ و حضرت حاکم شرع هم، که بين احکام شک بين رکعات نماز و ضربات شلاق تفاوتی نمی ديد، حکم داد که ـ محض احتياط ـ شمردن را از اول شروع کنند! اين آقايان اصلاح طلب هم عيناً دارند همين حکم را صادر می فرمايند... می گويند نمی توان بر سر نوع حکومت بحث کرد و تنها بايد پذيرفت که در برخی مواقع و موارد اهمال ها و سستی هائی صورت گرفته است که قرار است آقای مهندس موسوی، به مدد اطاق های فکر داخل و خارج اش، آنها را جبران کرده و ما را به دوران طلائی امام راحل برگردانده و شلاق زدن مان را از ضربهء يک آغاز کنند. >>>
|
================ ================
================ ================ ================ ================
پيوند به نسخهء رايگان اينترنتی>>>> ================ ================ ================ ================ ================ =========== =========== =========== =========== ============= کميته بين المللی نجات پاسارگاد =========== =========== =========== =========== ============= ========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== ============= =========== ============= ============= ============= ============ =========== =========== ========== ============= =========== =========== =========== ============ =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== مخالفان خود را بشناسيم
دولت نهم روند بسيار خطرناک غربزدگی و گرايش های سکولاريستی را که متأسفانه در حال نفوذ در بدنه مديريتی کشور بود، سد کرده است. ======
سکولارها در ایران جایگاهی ندارند! حضور پر شور ملت ایران در بيست و دوم بهمن عامل شکست کامل سکولارها در کشور است. ======
اسلام با فرهنگ لائيك و بى دينى مخالف است. دشمنان با استفاده از ترويج فرهنگ لائيك درصدند تا زنان را از خط عفاف و حجاب و كرامت منحرف كرده و سنت هاى اصيل اسلامى را از بين ببرند. ====== آيتالله مکارم شيرازی
نقش تلويزيون در ايجاد تحولات سياسي، اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي بسيار مهم است. هر چند که در ساليان اخير برنامههاي ديني و مذهبي در تلويزيون گسترش يافته ولي کساني در آنجا لانه کردهاند تلويزيون را به سوي سکولاريسم سوق مي دهند». ======
====== ====== |
© 2009 ـ New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fax: 509-352-9630 |