|
||
|
||
دربارهء سکولاريسم | دربارهء ما | تماس | سال سوم ـ شماره 871 ـ چهارشنبه 9 تير 1389 ـ 30 جون2010 | کوتاه و گويا | عکس و مکث آرشيو صفحه اول | فهرست کليهء مقالات | اين نشريه دوشنبه ها، چهارشنبه ها و جمعه ها به روز می شود | کتابخانه | عکس و کاريکاتورانتخابی |
||
خامنه ای: دشمن با جنگ افزار نرم به ما حمله کرده است..!
از نیمهء قرن بیستم تاکنون ما شاهد حوادث متفاوتی بودیم که باعث مهاجرت نزدیک به 2 میلیون نفر، بخصوص از جوانان ما به آن کشورها شده است. تعداد زیادی از اساتید دانشگاه ها در امریکا، کانادا، اروپا و استرالیا ایرانی اند و باعث افتخار ایران هستند. وقتی به این فرزندان عزیز و افتخار آفرین ایران نگاه می کنم دلم برای ایران می گیرد و در مقابل "ایران" احساس شرمساری می کنم. ما لیاقت حفظ و نگهداری این فرزندان خلف ایران را نداشتیم و آن ها را آوارهء دور جهان کردیم، در حالیکه "ایران" به وجود نازنین فرزندان خود بیشتر احتیاج دارد.>>>
هدف از این نوشته اثبات ضرورت وجود یک دیسکورس، يا «گفتمان»، و به عبارتی دیگر یک «دیالوگ ِ» ملی است؛ يعنی همانی که نه تنها به عقیدهء "ما" ی نسل بعد از انقلاب، بلکه به اعتقاد اکثریت روشنفکران حکومت شیخ و شاه دیده، جنبش سبز دمکراسی و آزادی خواهی ِ امروز ملت ایران فاقد آن است. در عين حال، «حامیان سکولار جنبش سبز دموکراسی و آزادی خواهی ملت ایران» برآنند که معنای شعار "جمهوری ایرانی" چيزی نيست جز "نه گفتن" به اسلام سیاسی و "آری گفتن" به یک حکومت سکولار و دموکرات. چرا که سی و يک سال حکومت اسلامی در ايران ملت ما را بصورتی خودبخودی سکولار کرده است. در اینکه قشرهائی از ملت ایران معنای اصطلاح سکولارسیم را نمی دانند شکی نیست؛ اما این که ملت ایران دیگر خواهان ادامهء حکومت مذهبی نیست و این خواسته را با شعارهایش در تظاهرات مختلف فریاد کرده، واقعيتی است غیر قابل انکار.>>>
طرح بحثی پیرامون الزامات و پرنسیپ های فعالیت مشترک در خارج کشور اخیرا در جریان تظاهراتی به مناسبت سالگرد بيست و دوم خرداد در پاریس، بین شرکت کنندگان در این حرکت، اختلافاتی بروز کرد که منجر به دخالت پلیس شد. بحث پیرامون این مساله به موضوعی داغ تبدیل شده است. در خارج از فرانسه نیز گفتگوهای مشابهی در جریان است و مبانی و پرنسیپ های حرکات مشترک، موضوع بحث شده است ... >>>
گفتگوی شهره عاصمی با اسماعيل نوری علا درباره سکولاريسم، انقلاب، اصلاحات، نوانديشی دينی، هويت ايرانی و ده ها موضوع ديگر>>>
جایگاه نهاد مجلس در سیاست ایران ما هیچ وقت به این مجلس امید نداشته ایم. یعنی نه تنها به این مجلس کنونی، بلکه به این هفت هشت تا مجلس پیش از آن هم ما هیچوقت امید نداشته ایم؛ چون نمایندگان مردم نیستند. این مجلس ها هیچکدام شان نتوانسته اند مصوباتی بگذرانند که به سود مردم باشد، و این مجلس از این لحاظ ضعیف تر از تمام هشت تا مجلس گذشته است و اصلاً توان علمی، توان تجربی و انگیزهء اینکه فقط به فکر مردم باشد و برای مردم مصوبه کند ندارند. ما انتظاری از اینها نداریم. >>>
از زمانی که احمدینژاد به ریاست جمهوری رسید رژیم غیر انسانی جمهوری اسلامی بیش از پیش جلوی هرگونه آزادی را گرفته، دامنه زورگوئی و تجاوز به آزادی و حقوق انسانی خود را چندین مرتبه گسترش داده، اعدام زندانیان سیاسی برای رژیم کنونی امری طبیعی و قابل دفاع شده و زندانیکردن زنان و مردان مبارز، سندیکالیستها، جوانان، بستن سایتهای اینترنتی امری عادی گردیده و بالاخره خفقان و تجاوز به حقوق مردم در همهء سطوح در ایران از حد و نصاب گذشته است. در جستار زیر سعی شده است تنها به موارد موضوعی این تجاوزات پرداخته شود چرا که اگر بخواهیم به موارد عینی هر موضوع بپردازیم باید کتاب ها نوشت. همهء رسانه ها دربارهء موارد نقض حقوق بشر، هر روز مطالب گوناگونی منتشر میکنند که با اسناد و مدارک از پشتوانه واقعی و غیرقابل انکار برخوردارند. این نوشته به عنوان یک وسیله افشایی علیه رژیم حاکم بر ایران در اختیار عموم قرار می گیرد. >>>
در حکومت اسلامی همهء افراد دارای آزادی در بیان هرگونه عقیدهای هستند. جامعهء آيندهء ما جامعهء آزادی خواهد بود. همهء نهادهای فشار و اختناق و همچنين استثمار از ميان خواهد رفت. ما یک حاکمی می خواهیم که توی مسجد وقتی آمد نشست بیایند دورش بنشینند و با او صحبت کنند و اشکالهایشان را بگویند. نه اینکه از سایه او هم بترسند... اسلام با آزادی زن نه تنها موافق است بلکه خود پایه گذار آزادی زن در تمام ابعاد وجودی زن است. زنان در انتخاب، فعاليت و سرنوشت و همچنين پوشش خود با رعايت موازين اسلامی آزادند. زنها در حكومتِ اسلامی آزادند. حقوق آنان مثل حقوق مردها است. اسلام زن را از اسارت مردها بيرون آورد و آنها را هم رديف مردها قرار داده است. تبليغاتی كه عليه ما ميشود برای انحراف مردم است... >>>
جنابعالی اگر در مقاله توضیحی خود، به جای استفاده از واژه های سنگینی چون "سلبی" و"ایجابی" یا کاربردن واژه هایی چون غیراخلاقی!! وغیراسلامی .... میفرمودید "حق با شماست من به گوش خودم نشنیده بودم، اما برزبانم جاری شد واشتباه ازمن بود"، ما هم بواسطه بسیاری از محاسن شما البته از این مورد به راحتی می گذشتیم، اما به جای این مطلب اصرار دارید حال که مطلب نادرستی بر زبانتان جاری شده، به نحوی آن کلام نادرست را موجه جلوه دهید و به آن شعار اصلی هم یک لباس غیراخلاقی و غیراسلامی و.... بپوشانید.>>>
آقای کروبی و اختیارات ولی فقیه
اشارات آقای مهدی کروبی به اختیارات غیر قانونی ولی فقیه و نقش آن در سرکوب مطالبات مردم در سال های گذشته و جنبش سبز در یک سالی که گذشت کاملاً بجا است اما باید توجه کرد که اختیارات غیر قانونی و نقش مخرب ولی فقیه در تحدید آزادی ها و حقوق شهروندی مردم کشور ما از سال های جلوتر و با غمض عین کسانی که در جای جای هرم قدرت و حکومت قرار داشتند، شکل گرفته است. امروزه برخورد با اختیارات نامحدود و قدرت غیر قانونی ولی فقیه و نقش مخرب آن در راستای پایمال شدن حقوق شهروندی و به محاق رفتن حاکمیت قانون اگر با برخورد انتقادی نسبت به سهم و نقش افرادی که در پا گرفتن این اختیارات غیر قانونی نقش داشته اند همراه نباشد، مطمئنا" تأثیر لازم را نخواهد گذاشت بخصوص که گویندگان آن از افراد شاخص جنبش سبز، رهبران و یا به زبانی دیگر، همراهان آن جنبش باشند.>>>
در میان انبوهی از ابهامات و مسائل بی پاسخ، و دایره ای از حدس و گمان ها، حداقل این امر به نظر مسلم می رسد که شرایط داخل چنان رادیکال و انفجاری است که همگی حاضران در رنگین کمان جنبش سبز - از موسوی و کروبی گرفته تا تاج زاده و گنجی - را به پیشروی بیشتر فرا می خواند. گویی این بار این مردم هستند که رهبران را راهبری کرده و به جلو هُل می دهند؛ رهبرانی که بطور غریزی می دانند که اگر قدری تندتر و همقدم با مردم جلو نروند از قافلهء سریع السیر تغییر و تحولات در راه، عقب می مانند!>>>
بقيه در ستون مقابل
|
تیرگان و آرش کمانگیر، استوره ای از خرد و عشق قاضی و شاهد چنين مسابقه ای يک زن است (همانی که بعدها در سرزمين مان، بمدد تسلط فرهنگ های بيگانه، به اتهام «ناعادل بودن» يا «بی عقل بودن»، نصفه ی يک انسان به حساب آمده و از شهادت دادن و قضاوت کردن محروم می شود!). قاضی و ناظر مسابقه ای که برای تعيين مرزهای سرزمين مان برگزيده می شود «سپندارمذ»، ايزد بانوی زمين، است؛ همو که نگاهدار محیط زيست و رودها و درياها و باران هاست. بانو فرمان می دهد که تير و کمان بياورند و مسابقه را آغاز کنند. و آرش، شجاع ترين و ماهرترين کمان انداز ايران زمين، هم می پذيرد که تير را به بهای زندگی اش به دورترين نقطه پرتاب کند.>>>
اجتماعی شدن زنان مدل های متفاوتی دارد و اجتماعی شدن در كشورهای نفتخیز به مدل های متفاوت صورت می گیرد. اجتماعیشدن در مدل عربی (شمال آفریقا و خاورمیانه) به شكل بسیار ناقص و ضعیفی صورت گرفته است. این موضوع را میتوانید در كشورهای اردن و امارات و عربستان و حتی كشورهایی كه به ظاهر خیلی غربی میآیند ببینید. حتی در كشورهایی كه شكل و شمایل غربی دارند، مانند تونس و مراكش، اجتماعی شدن شكل نمیگیرد و جامعه به قیمت درآمدهای نفتی و توریستی كمبود كار زنان را جبران میكند... اجتماعی شدن زنان در ایران كمی خاص است. زنان میتوانند وارد سیستمهای دانشگاهی شوند و نیز میتوانند وارد سیستمهای اجتماعی شوند و این اتفاق به صورت پیوسته رخ میدهد و قابل بازگشت هم نیست. در اینجا دلیل اجتماعیشدن غیراقتصادی است به این معنا كه زنان در همهء حوزههایی كه رابطهء چندانی به اقتصاد ندارد حضور آنها بسیار پر رنگ است. مثلاً، حضور زنان در دانشگاه كه مدتهاست رابطهای با بازار كار ندارد بسیار چشمگیر شده است... در ایران برخی زنان درس نمیخوانند ولی وارد بازار كار می شود. این موضوع را میتوان بهصورت منفی تعبیر كرد زیرا این افراد مهارت کافی شغلی و اجتماعی را ندارند... در کشور ما اجتماعی شدن زنان با اقتصادی شدن آنها همراه نیست. به طوری که زنان فرایند اجتماعی شدن زنان را بدون ورود به بازار کار طی میكنند یعنی این افراد وارد دانشگاه ها می شوند و پس از کسب مهارت کاری و اجتماعی وارد بازار کار نمی شوند...
امروز وقتی خبر کشتار بیست انسان را شنيدم ـ ظاهرا به جرم قاچاق! ـ و خبر حلق آويز شدن زنی را به جرم کشتن شوهری که می خواست به دختر نوجوانش تجاوز کند، و احتمال سنگسار زنی ديگر را به جرم زنا، و بالاخره احتمال حلق آويز کردن زينب جلالیان را، زن جوانی که به جرم عبور غیر قانونی از مرز زندانی شد و بعد هم جرم «تبلیغ علیه نظام» را به او بستند؛ و همزمان ديدم که آقای بهرامی، وکيل دلسوز زندانيان بی پناه، در ارتباط با زينت جلالی گفته: «ديگر کاری از دست کسی در اين جا برنمی آيد. بايد که متوسل به سازمان های حقوق بشر شويم و به سازمان ملل»، نفسم گرفت. >>>
اتحاد نیروهای سکولار، تنها آلترناتیو رهایی بخش اتحاد نیروهای سکولار و آزادیخواه، بعنوان یک نیروی قدرتمند سازمان یافته و منسجم تنها حربهء برنده و جهت دهنده بسمت دموکراسی است. یا اتحاد نیروهای سکولار و دموکراسی خواه، که اکنون به صورت پراکنده در ایران و یا برون مرز فعالیت می کنند، می توان وزنهء بزرگی در برابر نظام و اصلاح طلبان مبلغ نظام بود. ما در هر کجای دنیا که باشیم باید بتوانیم که با یکدیگر ارتباطی همسویه و ارگانیک برقرار کنیم، باید همدیگر را پیدا کنیم و متشکل تر و ارد صحنه بشویم. باید بتوانیم از نیروی اندیشه، تخصص، توانائی ها و ظرفیتهای یکدیگر یاری بگیریم تا به یک کلّ قدرتمند و اثرگذار تبدیل بشویم.>>>
ادعای نوشتار حاضر آن است که «اجرای بدون تنازل قانون اساسی»، اگر قرار باشد راهکار بنیادین جنبش سبز - البته در کوتاه مدت یا حداکثر میان مدت - باشد، احتیاج به اضافه کردن اصولی از قوانین و اسناد جهانی و بین المللی برای غلبه بر تعارضات بنیادین آن دارد. بدون ارجاع به قوانین و اسناد بین المللی در هنگام تفسیر قانون اساسی نمی توان راهی به جائی برد. تنها در چنان صورتی است که می توان قانون اساسی را به گونه ای خواند که در آن فصول مربوط به اختیارات ولی فقیه و نهادهای تحت امر ایشان بر فصل حقوق مردم برتری نیابد.>>>
ما نخواهیم توانست اندیشه های منفی را بصورت قطعی در جامعه از بین ببریم. اندیشه های افراطی ساختار شکنانه بصورت ویروس های بیماری های اجتماعی فقط قابل مهار کردن، ایزوله کردن بوده و در محیطی کنترل شده باید مورد مداوای تاریخی اجتماعی قرار گیرند. نباید این اندیشه ها و ساختارشکنی های سیاسی مشکلاتی در راه شکل گیری "منشور آزادی و برابری" ایجاد کرده و اشکالی در شکل گیری "کنگره ملّی دموکراتیک" ایجاد بکند. پیشگامان راه آزادی، عدالت، مدرنیته، برابری نباید تحت تاثیر عوامل منفی، سست کننده و ساختارشکنانه، بنیان و اساس حرکت خود را بر مبنای احتمال تحوّل یابی یا تحوّل نیابی نیروهای نیمه دموکرات و نیمه سکولار بنیان گذاری کنند.>>>
جنبش سبز با "هرمنوتیک نفرت" راه به جائی نمی برد! تکثر مطالبات جنبش سبز در ارتباط با خاورمیانه در تنها مصاحبه ام با صدای آمریکا (اول تیر 89)، در زمینه شعارهای مرتبط با خاورمیانه، منظورم چیزی بود و آنچه بر زبان جاری شد، ترجمان مقصود نبود. تفاوت مصاحبه زنده با مقاله مکتوب از جمله در این است که در اولی امکان تصحیح و ویرایش نیست. بیانم در باره شعار "هم غزه، هم لبنان، جانم فدای ایران" نادرست و باعث سوء تفاهم شد. در یادداشت کوتاه "اولویت ایران بر فلسطین استراتژی جنبش سبز است" (3 تیر 89) مقصودم را در حد توان تشریح کردم. برای ایضاح بیشتر نکاتی را بر یادداشت پیشین می افزایم به این امید که رافع ابهامات احتمالی باشد.>>>
عطاء الله مهاجرانی: اشخاصی که با انقلاب، نظام جمهوری اسلامی، و مرحوم امام خمينی مخالف بودند، نمی توانند مدعی جنبش سبز باشند! کاری از نيک آهنگ کوثر
پسر پدری که عضو گروه «بادرماینهوف» بوده فقط یک توقع از پدر دارد: ««یا پای هر چه کرده بایستد و از آن دفاع کند و یا اینکه همه گذشته خود را به نقد بکشد و از کردهاش ابراز پشیمانی کند. من با هر دوی اینها کنار میآیم. اما با این بهانههای شکوهآمیز که من تاوان همه را پس دادم و ...». پدر اما مانند سخنرانان سی سال پیش حرف میزند. از کرده خود پشیمان نیست بلکه از این متأسف است که «جریانات غلط پیش رفته» و او دستگیر شده است. این همه برای پسر پدری که بار چهار قتل را بر دوش میکشد، ناگوار و خجالتآور است.>>>
این سیستمهای حکومتی هنوز در مرکز صفر سوسیالسم اسیرند و میخواهند فقر را همگانی کنند تا به عدالت برسند. کارگران چینی هیچ زمانی را برای زندگی شخصی در اختیار ندارند. در مدت کار آنان بیشتر یک ماشین انسان نمایی هستند که ماشین های شورای شهر و کارخانه برای آنان تعیین کردهاند، چه مدتی را باید کار کند. حق داشتن استراحت را از آنها دزدیدهاند. درآمدشان را از آنان گرفتهاند. با لباس شرکت و غذای شرکت زنده هستند. در خوابگاههای عمومی فقط دو بار در روز سه ساعت "حق" خوابیدن دارند. برای آنان مرگ آزادی است.>>>
مقایسهء کانديداها در يک نوشتهء پيش از انتخابات تجربه سی سال گذشته هم نشان داده است که مردم پس از برگزاری هر یک از انتخابات ریاست جمهوری حتی برای یکبار هم از انتخاب خود ابراز رضایت نکرده اند و بجای آنکه به افق های تازه و روشن و آینده ای زیبا امیدوار شوند پیوسته حسرت گذشته را خورده اند و تکه کلامشان هم ضرب المثل "سال به سال دریغ از پارسال" بوده است. دلیلش هم این است که انتخاب مردم پیوسته معطوف به انتخاب یکی از عناصر مورد نظر هیات حاکمه بوده است که خود در ایجاد وضع موجود سهیم اند و نمی توانند پارا فراتر از حدودی بگذارند که قدرت های انتصابی تعیین می کنند.>>> شماره 869 ـ جمعه 4 تير 1389 ـ 25 جون 2010
جمعه گردی های اسماعيل نوری علا
گام بلند محسن کدیور به سمت جلو و سوالی که ستاره درخشش نپرسید
ويدئوی کامل گفتگوی خانم درخشش از تلويزيون صدای آمريکا با حجت الاسلام دکتر محسن کديور>>>
ويدئوئی از تظاهرات جوانان تهران در مورد غزه و لبنان>>>
اولویت ایران بر فلسطین استراتژی جنبش سبز است! توضيح محسن کدیور در مورد اين مصاحبه
آقاي کديور، جنبش سبز حرکتي ملي است!
اختلافات سازنده، اشتراکات پاینده!
ندا آقاسلطان، سمبل غالب، سمبل مقلوب؟!
منشور بخشی از جنبش سبز؛ نه «منشوری برای جنبش سبز»
توضيحات ويدئوئی اخير داريوش شکوف دربارهء فيلم های اخيرش
پيوند به نسخهء کامل فيلم «ايران، زندان» از داريوش شکوف
محکوميت اعمال خلاف اسراييل را لوث نکنيد
روضهء الکترولوکس در کربلای قم
نامهء واصله از طريق سايت «بهنويس»
|
پيوند به نسخهء رايگان اينترنتی>>>>
=========== ============= کميته بين المللی نجات پاسارگاد =========== =========== برای آزادی، دموکراسی، جمهوری و لائيسيته =========== =========== =========== ============= ========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== ============= =========== ============= ============= ============= ============ =========== =========== ========== ============= ============= =========== =========== =========== ============ =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== مخالفان خود را بشناسيم دولت نهم روند بسيار خطرناک غربزدگی و گرايش های سکولاريستی را که متأسفانه در حال نفوذ در بدنه مديريتی کشور بود، سد کرده است.
سکولارها در ایران جایگاهی ندارند! حضور پر شور ملت ایران در بيست و دوم بهمن عامل شکست کامل سکولارها در کشور است.
اسلام با فرهنگ لائيك و بى دينى مخالف است. دشمنان با استفاده از ترويج فرهنگ لائيك درصدند تا زنان را از خط عفاف و حجاب و كرامت منحرف كرده و سنت هاى اصيل اسلامى را از بين ببرند.
آيتالله مکارم شيرازی نقش تلويزيون در ايجاد تحولات سياسي، اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي بسيار مهم است. هر چند که در ساليان اخير برنامههاي ديني و مذهبي در تلويزيون گسترش يافته ولي کساني در آنجا لانه کردهاند تلويزيون را به سوي سکولاريسم سوق مي دهند».
بقيه از ستون مقابل ندانی سیاسی، دکتر اکبر کرمی
لاعلاج و پيشنهاد سيد محمد پاريسی فدوی که به این چیزها عقلش نمی رسد لکن بهمان زبان مألوف خودش به برادر کدیور توصیه می کند که انسان (البته از نوع متعادل آن!) مع الاسف یک نشیمنگاه بیشتر ندارد! و اگر "استاد ازل" اجازه فرماید، واجب عینی است بکوشد که آن را ، حتی المقدور روی یک صندلی بنشاند! چرا که آن موضع شریف را به زور روی دو صندلی نشاندن، به فتوای علمای سلف، حشره الله مع موالیة المطهرین صلوات الله علیهم اجمعین، عاقبت خوبی ندارد!...>>>
|
© 2010 ـ New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fax: 509-352-9630 |