|
||
![]() |
||
دربارۀ ما | تماس | آرشيو صفحه اول | جستجو | فيلترشکن | کوتاه و گويا | عکس و مکث | عکس انتخابی | ويدئوها | کتابخانه | زنان | گروه ها | اسناد | نامه ها درباره سکولاريسم | فهرست نام نويسندگان | سال سوم ـ شماره 729 ـ يک شنبه 15 آذر 1388 ـ 6 دسامبر 2009 | فهرست کليهء مقالات | English Section |
||
اگر غم لشگر انگيزد، که خون عاشقان ريزد من و ساقی بهم سازیم و، بنيادش براندازيم ================ اگر جنبش اعتراضی نمیتواند صحنههای نخستین هفتهها را تکرار کند، بیش از نداشتن هدف معین، به دلیل بسیج همگانی رژیم و ابعاد سرکوبگری است. این بسیج همگانی از استخدام هزاران بسیجی تا دستگیری و شکنجه و کشتن و اعدامهای گسترده تا محرومیت از تحصیل و محاکمات تلویزیونی را در بر میگیرد. غافلگیری نخستین حکومت جایش را به آمادگی داده است. اما جنبشی که انتخابات و آن تقلب تاریخی نیز برایش بهانههائی بود؛ و رهبری نداشت که ارادهء عمومی را در خود متبلور سازد لزوماً به دلیل اعلام نکردن خواستهای مشخص از هم نخواهد پاشید... >>> ================ همه جا مطالبه حق، چیزی جز مطالبه قدرت نیست. برخورداری از حق، یعنی برخورداری از قدرت. وقتی مردم حقوق خود را میخواهند یعنی حق حاکمیت خود و قدرت خویش را در حکومت طلب میکنند. «رأی من کجاست؟» از یک سو یعنی «حق من کجاست؟» لیکن از سوی مهمتر یعنی «قدرت من کجاست؟!» آنها فکر میکردند با این «رأی» یک «چیزی» جابجا میشود. «تغییری» به وجود میآید. می خواستند به قدرت «رأی من» این «قدرت» موجود جا به جا شود. یا کمی تکان بخورد! اساسا رأی دادن در جوامع باز و کشورهای دمکراتیک به معنای جابجایی قدرت است. در جمهوری اسلامی اما رأی نه تنها قدرت بلکه حتی حق هم نیست. >>> ================ رهبری فعالیتهای دانشجویی، همیشه از کانال تشکل های نزدیک به دولت یا دارای سوابق نزدیکی با دولت عبور می کرد. اما پس از انتخابات اخیر، خوشبختانه شاهد شکل گیری جریانات جدید دانشجویی هستیم که به صورت خودجوش، هسته هایی در کلاس ها، دانشکده ها و دانشگاه ها شکل گرفته است. با توجه به استفاده از فن آوری های ارتباطی جدید، این شبکه ها با هم مرتبط شده اند و ما با جریان دانشجویی جدیدی، با هویت تازه ای و با انرژی و انگیزه ی تازه ای مواجه هستیم که به جنبش سبز، به عنوان یک جنبش اعتراضی ملی، پیوند خورده و می تواند در آینده خیلی تأثیرگذار باشد... >>> ================ شرایط سیاسی - اجتماعی ایران به ندرت فرصتی برای تبلور فلسفه و هنر و تعمیق مفاهیم عالی انسانی ِ جدای از خواست های روزمره ی سیاسی و اجتماعی، فراهم آورده است. پس طبیعی ست وقتی مردم سرزمینی در خواست اولیه ی یک جامعه ـ که همان برخورداری از سیستم حکومتی و دولتی با حداقل شرایط دموکراتیک است ـ محروم می شوند، دیگر توانی برای دیگرگونه اندیشیدن نخواهند داشت. متعاقباً، هنرمند معترض در چنین جامعه ای نیز ناچار به تطبیق خود با جامعه است و هنر را تنها در معنای "هنر در خدمتِ..." یا "هنر متعهد" و تعابیری اینچنینی می فهمد. >>>
به نظرم جنبش اجتماعی در ایران هنوز به شکل حقیقی خود دست نیافته است. هنوز نیروهای اجتماعی مانند کارگران و زنان و همچنین قومی با تقاضا و هویت سیاسی خود وارد صحنه نگردیده اند. با چنین برآمدی بیشک معادلات سیاسی در عرصهء قدرت کاملاً تغییر خواهد نمود. بوجود آوردن این تصور که در فردای کمیت حضور مردم در شانزده آذر معادلات سیاسی به شفافیت خود خواهند رسید درکی ست اشتباه. هنوز این جنبش در تبیین رهبری و سازماندهی بر سر دو راهی قرار دارد. نه خودجوش است و نه دارای رهبریت. چیزی از هر دو را در اختیار دارد. نه مدعیان رهبری اش قادرند مهارش کنند و آن را تحت نفوذ کامل خود در آورند و نه از آن جدایند. همین نابسامانی نیز در مدعیان نمایندگی این جنبش و رهبری ناداشتهء مطلق آن تصویر می شود. در این میان کمتر کسی به نقش و برنامه سیستماتیک رژیم توجه دارد ـ کودتایی که در نوع خود بدعتی در اقتدار سیاسی ست؛ کودتایی که فرایند سرکوب را از محدودهء زمانی کوتاه به درازای شکیبایی دهشتباری تحول بخشیده. هم کارساز است و هم تقابل با آن، چه در عرصهء داخلی و چه جهانی، بسیار پیچیده می نماید. نگاهی به حذف توان های فعال و سازمانده مبارزات بیفکنید که چگونه آرام آرام یا نابود می گردند و یا به حامیان و منتقدین در خارج از مرزها تبدیل می شوند. در چنین شرایطی، در برابر اندیشهء سازمان یافتهء نظام ـ با همهء تزلزل و هراسش ـ باید به همایشی از همهء نیروهای اجتماعی اندیشید و این همایش را هر چه زودتر سازماندهی نمود. باید به یک رهبری جمعی اندیشید و از مدل های پیش ساخته و تجربی دور یا نزدیک خود را رها نمود. این جنبش نه گاندی می طلبد (زیرا فرهنگ و رفتار اجتماعی متفاوتی آن را احاطه نموده) و نه قادر است قرائتی تاویلی به آرای امامی یا شاهنشاهی بکند. طراحی شعار و چگونگی تقابل با بسیج و توصیه های ویدیویی نیز کاری از پیش نخواهند برد و جز اتلاف وقتت نيست. اید به سازماندهی حقیقی این جنبش پرداخت و درکی استراتژیک را تصویر و تعریف نمود که اکثریت نیروهای اجتماعی را بتواند حول خود گرد آورد. بیان آن نیز کار و وعدهء این و آن نخواهد بود بلکه در میز مذاکره و توافق بر سر حد اقل ها شکل می گيرد.
================ |
16 آذرماه امسال از آن 16 آذرهای گذشته نیست! از دو ماه پیش، برنامه ریزی و تلاش های تدارکاتی دانشجویان برای مراسم روز دانشجوی امسال شروع شده است. امسال نه تنها مراسم باشکوهی در همه دانشگاه های ایران برگزار خواهد شد بلکه در برون مرز نیز تظاهرات بی شماری برای همبستگی با دانشجویان و محکوم کردن سرکوب های دانشجویی در شهرهای مختلف دنیا سازماندهی شده است... در عين حال، با توجه به اینکه در 16 آذر دانشجویان با وجود گسترش سرکوب مقاومت و مبارزه می کنند، و در اکثر دانشگاه های کشور مراسم اعتراضی برگزار خواهند کرد، باید مورد حمایت همه جانبه ی مردم در داخل و خارج قرار بگیرند. >>>
|
================ ================ ================ ================ ================ ================
پيوند به نسخهء رايگان اينترنتی>>>> ================ ================ ================ ================ ================ =========== =========== =========== ============= کميته بين المللی نجات پاسارگاد =========== =========== =========== =========== ============= ========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== ============= =========== ============= ============= ============= ============ =========== =========== ========== ============= =========== =========== =========== ============ =========== =========== =========== =========== =========== ===========
مخالفان خود را بشناسيم
دولت نهم روند بسيار خطرناک غربزدگی و گرايش های سکولاريستی را که متأسفانه در حال نفوذ در بدنه مديريتی کشور بود، سد کرده است. ======
سکولارها در ایران جایگاهی ندارند! حضور پر شور ملت ایران در بيست و دوم بهمن عامل شکست کامل سکولارها در کشور است. ======
اسلام با فرهنگ لائيك و بى دينى مخالف است. دشمنان با استفاده از ترويج فرهنگ لائيك درصدند تا زنان را از خط عفاف و حجاب و كرامت منحرف كرده و سنت هاى اصيل اسلامى را از بين ببرند. ====== آيتالله مکارم شيرازی
نقش تلويزيون در ايجاد تحولات سياسي، اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي بسيار مهم است. هر چند که در ساليان اخير برنامههاي ديني و مذهبي در تلويزيون گسترش يافته ولي کساني در آنجا لانه کردهاند تلويزيون را به سوي سکولاريسم سوق مي دهند». ======
====== ====== |
© 2009 ـ New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fax: 509-352-9630 |