|
شنبه 14 آذر 1388 ـ 5 دسامبر 2009 |
شانزدهم آذر امسال غیرقابل پیشبینی ست
گفتوگو با مهدی عربشاهی و سعید رضوی فقیه
گفتگوگر: مریم محمدی
به برگزاری مراسم سالیانه ی شانزدهم آذر، روز دانشجو، در ایران اندکی باقی است. محافل سیاسی، هم از سوی حکومت و هم از سوی منتقدان و دانشجویان، با نگرانی به این تاریخ چشم دوختهاند. اما آنچه در این میان بیوقفه اتفاق میافتد، احضار، دستگیری و بازداشت فعالان دانشجویی شناخته شده است؛ کمتر کسی شک دارد که این دستگیری ها در آستانه ی 16 آذر، در ارتباط با نحوه ی برگزاری آن صورت میگیرد. آخرین خبرها حاکی از آن بود که مهدی عربشاهی، بهاره هدایت و فرید هاشمی، از فعالان دفتر تحکیم وحدت، به دادگاه احضار شدهاند و همچنین میلاد اسدی، عضو دیگر شورای تحکیم، روز دوشنبه در خانه ی خود بازداشت شده. این در حالی است که ده ها تن از دانشجویان فعال دفتر تحکیم وحدت و همچنین سازمان ادوار تحکیم وحدت، در زندان هستند. در این باره با مهدی عربشاهی، از اعضای شورای مرکزی دفتر تحکیم و یکی از احضار شدگان اخیر گفتوگو کردهام. همچنین نظر آقای سعید رضوی فقیه، تحلیلگر سیاسی و فعال سابق دانشجویی را جویا شده ام.
- آقای عربشاهی موضوع احضار شما و دوستانتان به دادسرای انقلاب، چیست؟
- من، خانم هدایت و آقای فرید هاشمی، برای چهارشنبه ساعت ۱۰ صبح به دادگاه انقلاب احضار شدهایم. سایر دوستانمان نیز شرایط مشابهی دارند. آقای حکیمزاده که مدت ۱۲ روز است در بازداشت بهسر میبرد. آقای میلاد اسدی نیز دیروز با حضور ماموران در منزل بازداشت شده است.
- شما این بازداشتها و احضارها را در ارتباط با نزدیک شدن روز ۱۶ آذر میدانید؟
- بله، بیربط به این مسأله نیست. قطعاً هرچه به روز دانشجو نزدیکتر میشویم، با توجه به نگرانی هایی که حاکمیت از اعتراضات احتمالی دانشجویان دارد، احتمال برخورد با فعالان دانشجویی نیز افزایش پیدا میکند. پیش از این دانشجویان لیبرال، بخشی از دانشجویان علامه و همینطور دانشجویان کرد، در این ماه بازداشت شده بودند وبه نظر میرسد که این دستگیری های احتمالاً گستردهتر هم خواهد شد.
- فکر میکنید، چه تأثیری بر برگزاری این مراسم داشته باشد؟
- طبیعتاً نمیتوان گفت که بیتأثیر است، اما قابل پیشبینی نیز نیست. از این جهت که فضای فعالیت های دانشجویی، امسال در دست چهره های ناشناخته و جدید دانشجویی بود. با توجه به این که فضا عمومی شده است، دیگر مانند سال های قبل فعالان شناخته شده چندان تأثیرگذار نبودند. طبعاً این بازداشت ها هم نمیتواند اعتراضات را متوقف کند. شاید حتی به نوعی بر آتش این اعتراضات دمیده شود. این بازداشت ها تأثیر دیگری نیز میتواند بر فضای اعتراضات داشته باشد و آن این است که فضای اعتراضی به سمتی برود که غیرقابل پیشبینی باشد. احتمال دارد شعارها رادیکالتر، حرکت ها تندتر و غیرقابل کنترلتر بشود. چون تا زمانی که فعالین شناخته شده حضور دارند، معمولاً روی مسالمتآمیز بودن و منطقی بودن فعالیت هایشان خیلی تأکید دارند. ولی ممکن است در آن شرایط، گروه های ناشناختهای هدایت جریانات را در دست بگیرند.
- منظورتان از گروه های ناشناخته چیست؟ جریانات غیردانشجویی؟ یا این که مثلاً فکری وجود دارد، مبنی بر این که نیروهایی در حاکمیت، علاقهمند هستند و استقبال میکنند از این که تظاهرات مسالمتآمیز به خشونت کشیده شود و ممکن است این خشونت ها از جانب عواملی در درون حکومت صورت بگیرد؟
- من قطعاً قضیه را همینگونه میبینم و معتقدم که خود حاکمیت از خشونتآمیز شدن حرکت ها استقبال میکند.
- چرا باید چنین باشد؟
- چون آنها هم از نظر اخلاقی خود را بابت خشونت های گذشته تطهیر کنند و هم مجوزی برای خشونت های آینده پیدا میکنند. تصور من این است که در شرایطی که چهره های شناخته شدهی دانشجویی و سیاسی در اعتراضات حضور نداشته باشند، احتمال این که خود آن افراد نفوذ کنند و با ظاهر رادیکال بخواهند حرکت ها را خشونت آمیز کنند، وجود دارد.
- شما که این را به سود جنبش دانشجویی نمیدانید، با شرایطی که هست چه خواهید کرد؟ چگونه میتوان جلوی چنین خشونت هایی را گرفت؟
- تأکید من به همهی دانشجویان این است که ضمن حفظ اعتراضات خود و اعتراض به وقایع بیسابقهای که در چند ماه گذشته در کشور اتفاق افتاده، حتماً به این موضوع توجه کنند که به هیچوجه از دور مسالمتآمیز بودن اعتراضات خارج نشوند و تحت تأثیر تحریک احتمالی نیروهای امنیتی انتظامی قرار نگیرند.
****
فضای میان دانشجویان و حکومت ها، در ایران همواره فضای پرتنشی بوده است. نه تنها پیش از انقلاب بهمن، بلکه پس از انقلاب نیز همین فضاها موجود بوده است، ولی قطعاً با تفاوت های معینی. برای مقایسهای میان فضاهای متفاوت احتمالی که در دانشگاه های ایران، پس از انقلاب وجود داشته است، با آقای سعید رضوی فقیه گفتوگو میکنم. آقای رضوی فقیه، مسئول شاخهی دانشجویی حزب مشارکت و از فعالان سیاسیای است که هماکنون در حالی که تحصیلاتاش در غرب نیمهکاره مانده است، هنوز در ایران در حالت ممنوعالخروجی به سر میبرد.
- آقای رضوی فقیه، تحلیل شما از این بازداشت ها و احضارهای گسترده چیست؟
- به گمان من، حکومت قصد دارد با ارعاب و تهدید، جلوی گسترده شدن تجمعات روز ۱۶ آذر را بگیرد و احتمالاً سعی خواهند کرد با صدور مجوز به صورت محدود برای برنامه ها و تجمعات داخل دانشگاهی، از تبدیل شدن مراسم 16 آذر به 13 آبان دیگری جلوگیری کنند. بنابراین از سیاست های موازی مختلفی نظیر دستگیری یا احضار برخی از فعالان دانشجویی، ارعاب و تهدید دانشجویان و مردم و ترساندن آنان از عواقب حضور در مراسم 16 آذر و احیاناً صدور مجوز برای برخی مراسم محدود در بعضی دانشگاه های کشور استفاده میکنند تا این که ابعاد مراسم 16 آذر مانند روز 13 آبان و یا روز قدس گسترده نشود و اقتدار حکومت را دوباره به چالش نکشد.
- آقای رضوی فقیه، شما نیز پس از انقلاب در دانشگاه و از فعالان دانشجویی بودید. چه تفاوتی میان این دوران و دورانی که شما تحصیل میکردید، میبینید؟ و این تفاوت از کجا ناشی میشود؟
- از جهات مختلفی واقعاً تفاوت هست. روحیات دانشجوها و شرایط اقتدار و مشروعیت حکومت با آن دوران تفاوت دارد. فکر میکنم در طول سی سال گذشته هیچوقت جمهوری اسلامی به شکل فعلی دچار بحران مشروعیت نبوده است. اگر فضای سیاسی ایران را رصد کنیم و ببینیم چه تعدادی از نیروهایی که در پیروزی انقلاب، تأسیس جمهوری اسلامی، تثبیت این جمهوری و از سر گذراندن بحران ها نقش داشتهاند و امروز یا کاملاً مخالف و معترض هستند و یا نگران و منفعل کنار نشستهاند و شاهد حوادث هستند، میتوانیم بفهیم کسانی که امروز کشور ایران و نظام جمهوری اسلامی ایران را اداره میکنند، در بدترین شرایط، طی 30 سال گذشته هستند و مشروعیت و اقتدارشان در پایینترین حد ممکن است. بنابراین فعالیت های دانشجویی بیش از هر زمان دیگری میتواند برای آنها خطرساز باشد و نه فقط مشکل و بحران، بلکه میتواند اساساً برای آنها خطرآفرین باشد.
- تأثیر این تفاوت موقعیت را در رفتار و حرکات جنبش دانشجویی چگونه میبینید؟ آیا به لحاظ فشارهایی که امروز وجود دارد، این جنبش را بیش از زمان خودتان، متمایل به رادیکالیسم ارزیابی میکنید؟ یا بهعکس؟
- من برعکس فکر میکنم، وضعیت جریانات دانشجویی امروز به مراتب بهتر از جریانات دانشجویی گذشته است. به خاطر این که در گذشته، یعنی بعد از بازگشایی دانشگاه ها در سرآغاز دهه ی 60، تنها تشکل های مشخصی در دانشگاه ها حضور داشتند و این وضعیت حتی بعد از دورهی اصلاحات نیز ادامه داشت. بنابراین رهبری فعالیت های دانشجویی، همیشه از کانال تشکل های نزدیک به دولت یا دارای سوابق نزدیکی با دولت عبور میکرد. اما پس از انتخابات اخیر، خوشبختانه شاهد شکلگیری جریانات جدید دانشجویی هستیم که به صورت خودجوش، هسته هایی در کلاس ها، دانشکده ها و دانشگاه ها شکل گرفته است. با توجه به استفاده از فنآوری های ارتباطی جدید، این شبکه ها با هم مرتبط شده اند و ما با جریان دانشجویی جدیدی، با هویت تازه ای و با انرژی و انگیزهی تازهای مواجه هستیم که به جنبش سبز، به عنوان یک جنبش اعتراضی ملی، پیوند خورده و می تواند در آینده خیلی تأثیرگذار باشد.
منبع: رادیو زمانه
محل اظهار نظر شما: شما با اين آدرس ها می توانيد با ما تماس گرفته و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:
|