|
||
|
||
دربارهء سکولاريسم | دربارهء ما | تماس | جستجو | فيلترشکن | کوتاه و گويا | عکس و مکث | English Information Section آرشيو صفحه اول | فهرست کليهء مقالات | اين نشريه دوشنبه ها، چهارشنبه ها و جمعه ها به روز می شود | کتابخانه | عکس و کاريکاتورانتخابی |
||
چهارشنبه 3 شهريور 1389
شیوا نظرآهاری، در حال تعمیر ساختمان جمعیت حمایت از کودکان کار و خیابان
این شیر زن، یعنی شیوا نظرآهاری که نام او در تاریخ ما در ردیف "گردآفرید" ها باقی خواهد ماند، ابتدا باید مبلغ فلان میلیون تومان بابت جریمه، بابت کارهای نکرده بپردازد، سپس با پای خود به پای چوبه دار برود. البته یک دوسالی هم زندانی دارد که نمی دانم پیش یا پس ازاعدام باید آنرا بگذراند. ازقرار، این همه پولی که بعنوان وثیقه از ملت ایران گرفته و آنها را موقتا از زندان آزاد کرده اند، برای قضات پرشرافت (یعنی شرافتمند) قوهء قضاییه کافی نبوده است که این پدرصلواتی ها و دولت آبادی هایی که روبروی ملت ایستاده و شمشیر خود را از رو علیه آنان بسته اند، به این زن شیردل و شجاع نیز ابقاء نکرده و او را، علاوه بر محکوم کردن به اعدام و دوسال حبس، به مبلغی جریمه نیز محکوم کرده اند. >>>
اما نمی توانيم قمه زنی را نو کنيم! من عدم سنخیتی بین ارزش های فرهنگی ايرانی خودمان با مبانی دموکراسی نمی بینم. همانطور که گفتم، این مربوط به آن بخش از فرهنگ مذهبی ما می شود که قرن ها «فریز» شده است و نمی شود با آن کاری کرد. مگر آن که عده ای از متفکرین مذهبی بنشینند و دست به نوسازی مذهبی بزنند. يعنی همان کاری که در غرب اتفاق افتاده است. اما این کار در حال حاضر امکان پذیر نیست چون حکومت مذهبی اجازه نخواهد داد تا کسی دست به ترکیب این چیزها بزند. به باور من، نوسازی فرهنگ مذهبی تنها در جامعه ای سکولار امکان پذیر است؛ جامعه ای که کاری به کار مذهب کسی ندارد و در عین حال مذهب هم کاری به کار قوانین و مسایل اجتماعی مردم ندارد.>>>
پس از گذشت بیش از 30 سال از انقلاب اسلامی و در پی بالا رفتن آمار طلاق و ابتلای جامعه به آسیب ها و مفاسد ناگوار ناشی از فروپاشی خانواده ها و سرگردانی روزافزون زنان مطلّقه و کودکان طلاق در اغلب شهرها و روستاهای ما، بالاخره قوه قضائیه ناچار شد عنایتی به خانواده کند و اولین لایحه حمایت از خانواده را تدوین و تقدیم هیئت دولت نهم کند. این لایحه در تیرماه 1368 در هیئت دولت تصویب و برای تبدیل شدن به قانون برای مجلس ارسال شد. لایحه در راه رسیدن به مجلس بود که معلوم نشد کدام شیر پاک خورده ای در آن دست برد و اندک کیفیت حمایتی آن را ربود و به جای آن دو ماده مناقشه برانگیز 23 و 25 را قرار داد و لایحه را ناقص و ناکارآمدتر از آن که بود ساخت.>>>
مجلسیان نماینده کدام زنان اند؟ به لایحه حمایت از خانواده معترضند زنان از گرایش های گوناگون فکری و سیاسی، همگی به لایحه حمایت از خانواده معترض هستند، در روز سی ام مرداد، همزمان با طرح لایحه حمایت از خانواده در مجلس، بسیاری از زنان اعتراض خود را به هر شکل ممکن نشان دادند... بسیاری دیگر از زنان چه در جناح های مختلف حاکمیت و چه زنان فعال در جنبش زنان نیز هر یک در حد بضاعت و امکانات خود سعی کرده اند تا صدای اعتراض شاان را علیه این لایحه بلند کنند. نشست خبری ائتلاف اسلامی زنان نيز که طیف متنوعی از زنان اصلاح طلب تا اصول گرا را در بر می گیرد طی نشستی اعتراض خود را به این لایحه نشان دادند. در این نشست مطبوعاتی که از رسانه ها دعوت به عمل آمده بود برخی از فعالان جنبش زنان... و نیز برخی از خبرگزاری ها حضور داشتند.>>>
زمانی، دولتمردان مخالف حقوق برابر زن و مرد، تصور می کردند با ممانعت از برگزاری مراسم آغاز به کار کمپین یک میلیون امضاء، که قرار بود در سالن رعد برگزار شود، می توانند این کوشش جمعی را در نطفه خفه کنند. اما با وجود تمام فشارها و تهدیدها، و با وجود بازداشت بسیاری از مدافعان حقوق برابر در این مدت؛ پنجم شهریور امسال که فرا برسد، کمپین یک میلیون امضاء چهارساله می شود. در این چهار سال، با وجود تمام فراز و نشیب ها، فعالان این کمپین توانستند دستاوردهای قابل توجهی به دست آورند. دستاوردهایی که از یک سو به وضعیت زنان ایران مربوط می شود، و از سوی دیگر بر گنجینه تجارب جنبش های مدنی می افزاید.>>>
تبلیغ چنین نگرشی توسط رسانه دولتی، آن هم علیه ستمدیده ترین بخش جامعه یعنی دختران و زنان طبقات فرودست جامعه و دشمن انگاشتن آنها، و برانگیختن افکار عمومی علیه آن ها نه تنها غیرانسانی و غیراخلاقی است، بلکه متضمن نادیده گرفتن و چشم فروبستن بر بسیاری از معضلات و مسایل اجتماعی و اقتصادی است که چنین وضعیتی را برای این دسته از زنان و دختران ایجاد کرده است...>>>
مقایسه حجاب زناندر ایران و ترکیهشيعه آنلاين: به گزارش آخرین نیوز، یک روزنامه ترکیه ای با مقايسه وضعيت زنان ايران با زنان ترکيه مدعی شد: که اگر چه حجاب در ايران اجباري است اما زنان ايراني کمتر از زنان ترکيه به حجاب بهاء مي دهند. طوفان ترنج مقاله نويس روزنامه حريت چاپ ترکيه در اين مقاله که آن را مقاومت جانانه زنان ايران نامگذاري کرده است ،نوشت: از زمان انقلاب سال پنجاه و هفت، ايران نقل داغ محافل جهاني بوده است اما در چند سال اخير شرايط در اين کشور به گونه اي تغيير کرده است که حکومت سخت گير را وادار به عقب نشيني کرده است. اين نويسنده مي نويسد؛ حجاب در ايران براي زنان اجباري است اما اگر شما به نحوه پوشش زنان ايراني نگاه کنيد مي بينيد که پوشش آنها به مراتب بازتر و آزادتر از پوشش زنان ترکيه است،آنچنانکه زنان ايراني روسري هاي شان را تا بالاي پيشاني شان عقب مي کشند، موي سرشان را زير روسري ها بيرون مي ريزند و آرايش مي کنند. طوفان ترنج مدعی می شود در حالي که زنان ترکيه به روسري و حجاب روي آورده اند زنان ايراني جنگ تمام عياري را براي مبارزه با حجاب اجباري آغاز کرده اند، اعمال فشار بر جامعه، مبارزه منفي ايجاد کرده است. وی در ادامه ادعاهای خود نوشت: آمار نشان مي دهد چهار ميليون ايراني به مواد مخدر معتاد هستند و دو ميليون از اين تعداد خودشان فروشنده مواد مخدر هستند، او مي گويد هر چند داشتن مرز مشترک با افغانستان به اين اعتياد هم دامن زده است اما دليل ديگري که در وراي اين مطلب وجود دارد و پزشکان نيز آن را تاييد کرده اند اين است که ممنوعيت الکل جامعه را به سوي مواد مخدر مي کشاند. انتشار این گزارش در حالی صورت می گیرد که حجم اخبار منفی و بدبینانه درباره ایران در رسانه های ترکیه در چند هفته اخیر افزایش یافته است.
از آيت الله بروجردی فتوا میخواست! در گزارش سى.آى.اى در باب كودتاى بيست و هشت مرداد، مى گويد كه قرار بود مرحوم بهبهانى از مرحوم بروجردى فتوا بگيرد تا آن فتوا براى كودتا مبنا بشود. چه كسى رفت و اين فتوا را گرفت؟ خود بهبهانى كه به قم نرفت. دو سال پيش در اين زمينه به من اطلاعاتى دادند كه در واقع آن شخصى كه از ناحيهء آقاى بهبهانى نزد مرحوم بروجردى رفت، آقاى خمينى بوده است. بعد كه آقاى خمينى نسبت به آيت الله بروجردى در سال هاى بعد از كودتا سرد شد و كسى واسطه شد براى اينكه اين دو تا را با هم دوباره نزديك كند. مرحوم بروجردى به آن واسطه گفته بود كه اين آقا آمده بوده از من چنين فتوايى را بگيرد.>>>
ما آزادی و دمکراسی را برای "ایران" می خواهیم؛ ایرانی یک پارچه که مرزهایی مشخص، از ارس تا اروند رود و فرهنگی رنگارنگ دارد؛ ایرانی که این روز ها خطرات و دشمن بسیار دارد در کمین، ولی می خواهد به همت فرزندان دلبسته اش، وارثان فرهنگ و تمدن کهنش، آزاد شود. به قول شاعر چابک قلم، هادی خرسندی، در شعر زیبای بچه های ایران: «...بچهها از هر گروه و هر نژاد / هرکس از هر جای ایران که میاد / دست توی دست هم، خندان و شاد / ساخت باید میهنی با اتحاد...» متاسفانه اصل «یکپارچگی و تمامیت ارضی ایران» از حداقل مشترکات نوری علا جا افتاده است.>>>
بقيه در ستون مقابل
|
سال سوم ـ شمارهء 895 ـ جمعه 5 شهريور 1389 ـ 27 اگوست 2010
ملاحظاتی در باب روند آلترناتيوسازی در قلمرو آلترناتيوسازی و آفرينش تشکيلاتی سکولار ـ دموکرات (که در استراتژی خود انحلال حکومت فعلی را ضروری و گريز ناپذير می داند)، برای رسيدگی به همهء پيشنهادات و تاکتيک ها و نظرات، وجود يک «دستگاه رهبری آلترناتيوساز و انحلال طلب» حکم واجب قطعی را دارد و بدون آن تفکيک استراتژی از تاکتيک، و اهداف بلند مدت از ميان و کوتاه مدت، و نبردها از جنگ ممکن نيست. و از آنجا که يک چنين رهبری ويژه ای از دل همبسگی و اتحادی ملی بر می خيزد، ناگزير خواهيم بود که به مبانی و شرايط اين همبستگی نگريسته و دو خواستهء «انحلال طلبی» و «آلترناتيوسازی» را همچون «تنها شرايط» اين همايش تلقی کنيم... >>>
طیف وسیعی از فعالان سیاسی، مدنی و حقوق بشری در داخل کشور، خواسته هایی را مطرح کرده اند که به جرات می توان گفت بیشتر ایرانیان فعال برون مرز در عرصه سیاسی آنها را می پذیرند. از این رو تداوم راه «همبستگی» در برون مرز با توسعهء منشور آن، با توجه به کوشش های گذشتهء فعالان سیاسی در خارج، می تواند مهمترین تلاش امروز اپوزیسیون را رقم بزند. سرکوب گسترده نیروهای همبستگی در درون کشور موجب شده است تا آنها برای تکمیل و تقویت حرکت خود از فعالان برون مرزی یاری بخواهند و اینک بار مسئولیت بر دوش فعالان سیاسی و اجتماعی بیش از پیش سنگینی می کند.>>>
شرايط گفتگو و همکاری با گروه های سکولار ديگر اطلاعيهء شبکهء سکولارهای سبز ايران برای دموکراسی و آزادی هموطنان ارجمند! از آنجا که اعضاء شورای هماهنگی شبکهء نوپديد سکولارهای سبز مرتباً مورد مراجعهء گروه ها و سازمان ها و شخصيت ها سياسی قرار گرفته و از ايشان خواسته می شود تا گردانندگان اين سازمان را به همسخنی و همکاری و ائتلاف با آنان ترغيب کنند، بدينوسيله شورای هماهنگی اين شبکه سياست های خود را در اين مورد به اطلاع عموم می رساند.>>> پيوند به سايت رسمی شبکهء سکولارهای سبز>>> این ناسیونال اسلامیسم بود و هست! اختراع «ایران مکتبی» بیش از آنکه برای حکومت اسلامی خطرناک باشد، برای مردم ایران و اپوزیسیون جمهوری اسلامی خطرناک است. این درست مانند آن است که «گل» اسلام مکتبی به «سبزه» ایران مکتبی نیز آراسته شده باشد. کار ایرانیان به این دلیل از مللی که گرفتار کمونیسم و فاشیسم بودند، دشوارتر است که آن جوهر فکری که حتی با وجود انکار خدا شدیداً مذهبی بود، این بار با ادعای رسالت از سوی الله تمامی ظرفیتهای ایدئولوژیهای زمینی را در خود گرد آورده است. این بار یک ایدئولوژی زمینی و سیاسی به دین تبدیل نشد، بلکه دین بود که به یک ایدئولوژی زمینی و سیاسی تبدیل گشت. ایرانیان بهای «چشم بستن» خود در برابر این «جوهر فکری» و سرگرم شدن به «صندوق آرا» را میپردازند. >>>
اگر اصرار بر گرفتن جواز سكولاریسم از شیخ كروبی (كه، از اصل، حالت نوعی نقض غرض دارد) از سوی اصلاح طلبان صورت پذیرفته، به این دلیل است كه می خواهند، به هر ترتیب هست، از هر موقعیت و هر شعار و هر طرح برای گرفتن ابتكار عملی كه مدت هاست از دست داده اند استفاده كنند و حداقل از راهی كه حركت مردمی می پیماید بیرون نیافتند. ولی نه خواهند توانست به این ترتیب ابتكار عمل را در زمینهء شعار به دست بگیرند و نه در عملیات. هیچكدام این «رهبران رنگی» مرد میدان مبارزه بر سر جدایی دین و دولت، كه آوردگاه اصلی است، نیست. این فکر که مطلقاً گرایشی بدان ندارند، چنان با ذهنشان بیگانه است که تا بخواهند خدمت اش ارادت پیدا کنند بازی تمام خواهد شد.>>>
در جنبش اخیر، این «ما» عمدتاً خود را در اختیار جناح اصلاح طلب قرار داد. سپس ناچار شد قدم به قدم اشتباهات و کاستی هایی را که به نام جمعی او انجام می شد توجیه نماید و، با هزینه ی خود، اصلاح طلبان را در مقابل نقدهای منتقدان محافظت کند. اکنون که اصلاح طلبان با همیاری صدای «ما»، جنبش را خانه نشین کرده اند، جای شگفتی نیست که به «مصلحت» رویارویی با خطر جنگ، حاکمان و جانیان را به مصالحه دعوت کنند و مردم را برای رسمیت دادن به این «آشتی ملی» فرا خوانند. اینکه آیا این بار هم «ما» صدایش را قربانی پوپولیسم اصلاح طلبان خواهد کرد و، به بهانه ی جنگ، مردم را به آشتی با حاکمیت دعوت های خواهد کرد، به عملکرد هر یک از «ما» بستگی دارد.>>>
یک طرح اولیه دربارهء مشی مبارزاتی سکولارها در موقعیت کنونی نبود صدای مستقل سکولارها به دو مشکل مهم در راه ایفای وظائف کنونی جنبش هم بروز می یابند. اولاً صدای پراکنده "کم صداست" . می گویند یک دست صدا ندارد. بهترین طرح ها و نظرات سکولارها بالنهایه در محافل کوچک (یا نسبتا کوچک) باقی می مانند، به گوش جمع وسیعی نمی رسند. بدنهء فعال و پراکندهء سکولار فرصت دست یابی به این نظرات را پیدا نمی کند. ثانیاً پراکندگی سکولارها به ما فرصت نمی دهد روی عمده ترین مسائل تمرکز کنیم. هر کدام یک ساز می زنیم. احتمالاً اکثر این نواها حاوی پیام درستی هستند – باید به صدا در آیند و باید شنیده شوند – ولی لزوماً همهء این نواها مسئله عاجل، فوری و فوتی نیستند. سکولارهای پراکنده نمی توانند – نتوانسته اند – تمام توان جمعی خود را روی عمده ترین مسائل تمرکز دهند. می باید عمده ترین و عاجل ترین روندها را تشخیص دهیم و توان خود را در آن موارد تمرکز دهیم.>>>
مقاله ای در سايت «جمهوری خواهی» جنبش نه تماما سکولار است و نه تماما مذهبی. اگر کسی یا کسانی بخواهند جنبش را کلا یکدست ببینند این بیشتر از اینکه واقعیت بیرونی باشد بیشتر امر ذهنی خودشان است و منجر به تمامیتخواهی و انحصار طلبی میشود. در جنبش گوناگونی وجود دارد و سکولارهای جنبش با توجه به این امر میتوانند جبهه و جریان خود را در درون جنبش داشته باشند. در ادامه همین خط، خود سکولارها هم از زوایای مختلف گوناگونی درونی دارند: لیبرال دموکراتها، سوسیال دموکراتها، کمونیستها و غیره. برای حفظ این گوناگونی، این جریان ها می توانند رهبری و نمایندگان خود را مشخص کنند و یک شورای رهبری سکولار تشکیل دهند.>>>
بحث افواهی دربارهء سکولاریسم و نسبت آن با جنبش سبز از زمان اوج گرفتن این جنبش در میان فعالان آن همواره مطرح بوده است. شاید عمومی شدن آن را بتوان مطرح شدن شعار «جمهوری ایرانی» در مراسم چهلم قتل ندا آقاسلطان به شمار آورد. اما اخیراً بحثهای جدیتری در خصوص رهبری سکولارهای سبز در فضای مجازی طرح شده است؛ پرسشی که به نظر من بسیار زود هنگام است. پرسش از "رهبری سکولارهای سبز" در حالی مطرح شده است که هنوز به درستی برنامه سیاسی سکولارهای سبز تبیین نشده و تفاوتهای مهمی در دیدگاههای نیروهای سکولار وجود دارد.>>>
تلاشی بی توقف برای رویارویی با فرهنگ ستیزی و فرهنگ کُشی بیانیه کمیته بین المللی نجات پاسارگاد، به مناسبت ششمین سالگشت تاسیس آن بیست و نهم اگوست امسال ششمین سالگشت کمیته بین المللی نجات پاسارگاد فرا می رسد؛ کميته ای که اولين ندای اعتراض سراسری در برابر ویرانگری های میراث فرهنگی و تاریخی در ایران را در جهان بازتاب داد و سپس آغازگر جنبشی فرهنگی شد، در راستای رویارویی با یکی از سخت ترین شیوه های فرهنگ کشی در سرزمینی که نامش در ردیف فرهنگ های انسانی و خردمدار جهانی به نکویی ثبت شده است.>>> اطلاعيه برای سفر از تورنتو به نيويورک اکنون در تدارک سفری سمبلیک و اعتراضی هستیم. رئیس دولتی خونریز به نیویورک می آید که بار دیگر دروغ و پلشتی تاریخی افکار واپسگرایش را غرغره کند. بی شک جهانیان به خوبی واقفند که این حقیر مردک ارزش این همه تلاش را ندارد، ولی آنچه اهمیت دارد «نه» ی بزرگ ما به سفیر رژیم غارتگر و تجاوزگر به حقوق انسانی مردم ماست. نهال سفر سال گذشته نیویورک در زمینی کاشته شد که باور داشت اختلاف در نظر ما نمی تواند و نباید مانع از اتحاد در عمل ما شود و حاصل آن سفر پیوندی شد که هنوز باور وحدت و کار مشترک سرلوحه حرکت امروز ماست.>>>
از مجموعهء «در پيشگاه فرهنگ»بخش اول ـ سالگرد کميتهء نجات و تخريب مداوم ميراث فرهنگی شکوه ميرزادگی>>> بی ارتباطی ناسيوناليسم با نژادپرستی همراه با فايل کوچک صدا برای دانلود
هدف: تشکیل سریع یک سازمان متشکل، هماهنگ و در خور پذیرش و احترام بین المللی برای ایجاد محیطی مردم سالار و شفاف برای همکاری سیستماتیک مخالفان جمهوری اسلامی، به منظور حمایت از جنبش آزادیخواهانه مردم ایران برای برکناری و حذف جمهوری اسلامی و استقرار دموکراسی و حقوق بشر در ایران با اتکا به اصولی بنیادین.>>>
«تعامل ِ» سران دو قوه در مجمع تشخيص مصلحت
روزه خواری کم سابقه در سطح تهران و انفعال ناجا روزه خواری در سطح تهران به شکل کم سابقه ای رواج يافته است و متأسفانه نيروی انتظامی در اين رابطه واکنش درخوری نسبت به وظايف قانونی خود نشان نمی دهد. به گزارش خبرنگار اجتماعی جهان، مشاهدات عينی از سطح تهران گويای اين مطلب است که متاسفانه عده ای هرچند قليل با ساختار شکنی و بی توجهی به ملاحظات دينی، در ملا عام به روزه خواری مشغولند. در همين رابطه به نظر می رسد تظاهر به روزه خواری از سوی برخی افراد، صرفا با هدف قداست شکنی و توهين علنی به متدينين و آحاد مردم انجام می شود. متاسفانه نيروی انتظامی علی رغم وعده ای که در ابتدای ماه مبارک رمضان به رسانه ها و مردم داده بود، واکنش و برخورد درخوری را از خود نشان نمی دهد. مناسب است مسئولين ناجا در روزهای آينده گزارشی از عملکرد خود در ده روز اول ماه مبارک به رسانه ها و مردم ارائه کنند تا بتوان ارزيابی مناسب تری از عملکرد ناجا داشت. متاسفانه اهمال در انجام وظايف قانونی نهادهای نظارتی و امنيتی باعث شده است که گسترش کشف حجاب در ماه های اخير با روزه خواری در ماه مبارک رمضان همراه شود که تحمل اين وضعيت از سوی مردم و متدينين سخت شده است. لازم به ذکر است آيت الله خاتمی چندی پيش نسبت به کشف حجاب در معابر و گسترش فساد و معضلات اجتماعی و ناهنجاری های اخلاقی در سطح شهر به دولت و ناجا هشدار داده بود که متاسفانه اقدام درخوری در اين رابطه صورت نگرفت. شماره 893 ـ دوشنبه 1 شهريور 1389 ـ 23 اگوست 2010
سالگرد فاجعهء کشتارزندانیان سیاسی 67 درحال وهوای دیگر
مهمترين دست آورد انقلاب اسلامی: ظهور خواست «جدایی مذهب از امر حکومتی»،
امکانات و دشواری های انتخابات آزاد در ایران گفتگوگر: ف. تابان، سردبير سايت اخبار روز
پيشنهاد آشتی به خاطر تهدید بیگانه! ابوالفضل فاتح، مسوول کمیته اطلاع رسانی ستاد موسوی
اصلا می روند به دیار کفر که چه غلطی بکنند؟
گزارشی ديگر از اولین همایش سکولار دمکرات ها گفتگو با مجيد شهبازخانی
آموزش و پرورش یا آموزش خرافات اسلامی؟
درد دل بچه های آواره ایرانی توی کمپ های پناهندگان
نكاتي چند پيرامون مقالهء خانم الهه بقراط با عنوان «چه كسي كودتا كرد؟ »
مظلوميت دينداران غيرسکولار در برابر تعرضات سکولارهای بی رحم و منطق! تکه ای از سخنان دکتر عبدالکريم سروش (فايل صدا)
مدخل، مسابقهء گریه، سهل و ممتنع، قضاوت ناروا حميد رضا رحيمی فتوای مقام معظم رهبری مبنی بر حرام بودن آلات موسيقی تعدادی هنرمند را که استاد تقلید صدا هستند استخدام کرده ام!
|
پيوند به نسخهء رايگان اينترنتی>>>>
=========== ============= کميته بين المللی نجات پاسارگاد =========== =========== برای آزادی، دموکراسی، جمهوری و لائيسيته =========== =========== =========== ============= ========== ========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== ============= =========== ============= ============= ============= ============ =========== =========== ========== ============= ============= =========== =========== =========== ============ =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== چهارشنبه 3 شهريور 1389
بقيه از ستون مقابل
در اين مقاله آقای نوری علا نشانی از لزوم برقراری اتحاد در برابر استبداد رصد میشود و این خود به تنهایی من را که همواره دغدغه توجه به الزامات انسجام تشکیلاتی داشته و امید به حرکت بسوی تحقق طبقه برای خود دارم خرسند و ارضا میکند. فراتر از این در پایان مقاله فوق الذکر نشانی از تقلای ایشان برای گریز از بنبست رخ داده در راه اتفاق نظر ها دیده میشود و ایشان پیشنهاد ایجاد «کمیته غير سیاسی تدارکات» را میدهند با این توضیح که متشکل از نمايندگانی آمده از همه گروهها و دستهجات و شخصيتهای سياسی، که کارش بايد فقط انجام تدارکات لازم برای برگزاری يک همايش گسترده بوده و حق دخالت در بحثهای سياسی را نداشته باشد! این پیشنهاد قابل تامل و مطلعی از عملگرایی کارامد در تقابل با استبداد قلمداد میشود.>>>
آقای اسماعیل نوری علا در مقاله «راهی برای خروج از بن بست آلترناتیو» به درستی مهمترین ضرورت سیاسی امروز ایران را تشخیص داده و دشواری های ایجاد گفتمان در میان سکولارهای ایران برای برکشیدن یک آلترناتیو واقعا موجود را بیان فرموده اند. به نظر من نگاه آقای نوری علا به مسئله و لاجرم راهکار حاصله از این نگاه علیرغم عاقلانه و درست بودن منطبق بر زمان و زمانه ما نیست. آنچه استاد بیان فرمودند با شرایط 50 سال پیش منطبق بود ولی در زمانه ما متاسفانه کارساز نیست. برای همین مقاله ایشان را بعد از 50 سال یعنی در زمان حاضر بازخوانی می کنم.>>>
دقت کنید: تمام سعی او این است که بگوید مانع پیروزی مردم بنی صدر است؛ و روشنفکران دینی و رضا پهلوی و جبهه ملی! هر بار صحبت از اتحاد نیروها میشود می گوید اینها کنار نمی آیند! اینها می خواهند رئیس جمهور و شاه بشوند یا رژیم مذهبی را حفظ کنند! فرض کنیم راست می گوید. آیا کمونیست ها (توده ایها، فدائیان، حزب کمونیست کارگری، راه کارگر) حاضرند با سلطنت طلبان و روشنفکران دینی و بنی صدر و جبهه ملی کنار بیایند؟>>>
آجرلو، سرپرست استيل آذين، تيمی که علی کريمی، فوتباليست درجهء يک ايران و بازيکن تيم بايرن مونيخ، در ان بازی می کرد را در ظاهر بخاطر روزه خواری و در اصل بخاطر بستن دستبند سبز و همدلی کردن با مردم معترض، از تيم اخراج کرد. حمید استیلی دربارهء او می گويد: «علی کریمی هميشه در رابطه با حق دیگران و نه حق خودش انتقاد میكند كه این نشان از بزرگی او دارد». خداداد عزیزی نيز اصافه می کند که: «من هم روزه خواری می کردم! کریمی نان به نرخ روز خور نیست. امر به معروف که زوری نيست!» اما هيچ کلامی به اندازهء عکس هائی که می بينير از واقعيت سخن نمی گويند.>>>
|
© 2010 ـ New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fax: 509-352-9630 |