بازگشت به خانه

چهارشنبه 3 شهريور  1389 ـ  24 اگوست 2010

 

پيوند به نظر مجيد شهبارخانی

 

آقای نوری علا، «تمامیت ارضی» فراموش نشود

بیژن مهر

دوست عزیز و دانشمند ما دکتر اسماعیل نوری علا در مقالهء «راهی برای خروج از بن بست آلترناتیو» نکات جالب و مهمی را دربارهء ضرورت آفرينش يک آلترناتيو، در پی برگزاری یک همایش بزرگ که در برگیرنده تمام تفکرات با حداقل مشترکات باشد٬ مطرح کرده است. در این یادداشت کوتاه به دو نکتهء به نظر جاافتاده در مقالهء دکتر نوری علا اشاره می کنم.

 

نکته اول ، مشترکات حداقل:

نوری علا می نویسد: «...در مورد مشکل اول، که عبارت باشد از "پيدا کردن مشترکات حداقل" نکات چندی به نظرم می رسد که مختصراً در اينجا مطرح شان می کنم. بنظر من، "تنها وجه اشتراک لازم و کافی" مابين نيروهای سکولار / دموکراتی که می توانند زير سقف همايشی راهگشا بنشينند، اعتقاد بلاترديد آنها به "ضرورت آفرينش يک آلترناتيو سکولار و ملتزم به حقوق بشر" برای حکومت فعلی است».

این دو «فصل مشترک» حتماً لازم ولی قطعاً کافی نیستند؛ چرا که ما آزادی و دمکراسی را برای "ایران" می خواهیم؛ ایرانی یک پارچه که مرزهایی مشخص، از ارس تا اروند رود و فرهنگی رنگارنگ دارد؛

ایرانی که این روز ها خطرات و دشمن بسیار دارد در کمین، ولی می خواهد به همت فرزندان دلبسته اش، وارثان فرهنگ و تمدن کهنش، آزاد شود. به قول شاعر چابک قلم، هادی خرسندی، در شعر زیبای بچه های ایران: «...بچه‌ها از هر گروه و هر نژاد / هرکس از هر جای ایران که میاد / دست توی دست هم، خندان و شاد / ساخت باید میهنی با اتحاد...» متاسفانه اصل «یکپارچگی و تمامیت ارضی ایران» از حداقل مشترکات نوری علا جا افتاده است که در این یادداشت کوتاه به ذکر اهمیت آن برای آیندهء کشور و نقش تعدیل کنندهء آن برای همبستگی نیروهای ملی اپوزسیو ن ِ باورمند به 3 اصل حقوق بشر٬ تمامیت ارضی، و جدایی کامل دین از حکومت، و جلوگیری از تنش بیشتر در همایش مورد نظر ایشانلزومی نیست .

 

نکتهء دوم، در مورد اشاره ایشان به جبهه ملی...

... و نیم قرن مبارزهء جبهه ملی است که متأسفانه باز هم مطلبی جا افتاده است. دکتر نوری علا می نویسد: «...فکر کنيد که بخواهيم سراغ اعضاء جبههء ملی برويم و دعوت کنيم که به "ما" بپيوندند. آيا به تريج قبای آنها بر نخواهد خورد که "ما نيم قرن سابقه را ـ همراه با استورهء مصدق و شهدای 30 تير 1330 و سند ملی شدن صنعت نفت ايران ـ بگذاريم و به شما بپيونديم؟ شایسته اين بود که ایشان، در این «سکولار بازار» به نقش این مهمترین انستیتوی دمکراسی در ایران و خاورمیانه در مبارزه برای جدایی دین از حکومت نیز اشاره ای می کردند .مثل تظاهرات جبهه ملی علیه لایحهء ضد انسانی ِ قصاص در خرداد 1360 که در پی آن خمینی جبههء ملی را مرتد اعلام کرد و دربارهء دکتر مصدق گفت: «او [دكتر مصدق] مسلم نبود، طولي نكشيد سيلي را خورد، اگر مانده بود سيلي بر اسلام مي زد!» (صحيفهء امام،  ج 14 ص 456 ) و یا تلاشی که رژیم در به اصطلاح مخدوش کردن چهرهء دکتر مصدق می کند و از قول آخوند فلسفی می نویسد: «...دکتر مصدق بعد از تمام شدن صحبت من به گونه تمسخر آمیزی، قاه قاه و با صدای بلند خندید و گفت: "آقای فلسفی از نظر من مسلمان و بهایی فرقی ندارند؛ همه از یک ملت و ایرانی هستند"!» (خاطرات و مبارزات حجت الاسلام فلسفی، چاپ مرکز اسناد انقلاب اسلامی، صفحات 137 تا 139) و تا امروز که جبهه ملی ایران، برخلاف دیگر گروه های نام برده شده در مقاله ایشان، در ایران فعال و رهبران و اعضایش چون کورش زعیم٬ دکتر موسویان٬ عیسی خان حاتمی، پیمان عارف و حمید رضا خادم و... از معدود متهمان و بازداشت شدگان سکولار در رویداد های پس از کودتا هستند.

 

در پایان باید خاطر نشان کنم که خواست دکتر نوری علا برای ایجاد یک آلترناتیو ملی دمکراتیک، که بدون برگزاری یک همایش ملی میسر نیست٬ خواستهء ۹۰ درصد اپوزسیون می باشد و حال چرا در این سی ساله اپوزسیون بسی رنج برده ولی "نتوانسته" است، خود جای بحث دارد .

نظیر چنین همایشی، که در برگیرندهء تمام تفکرات باشد، در اپوزسیون های عراق و افغانستان دیده شده (البته به کمک خارجی) و نیاز به منابع مالی قوی دارد. تأمین چنین منابعی بعید است که از عهدهء [در کلام نوری علا:] «کميتهء غيرسياسی تدارکات، متشکل از نمايندگانی آمده از همهء گروه ها و دستجات و شخصيت های سياسی» بر آید، ولی غیر ممکن نیست اگر متمولین جامعه ایرانی که تعدادشان هم کم نیست و به اطراف بعضی تفکرات نیز گاه به گاه سری می زنند٬ قانع شده باشند که این راه رهایی است و مخارج برگزاری یک همایش ملی و مستقل٬ برای اپوز سیون ملی که می خواهد آلترناتیو ملی شود را متعهد شوند؛ تعهدی که از توانایی گروه های سیاسی خارج است .

بوستون – آمریکا ـ 2 شهریور 1389

نظری از جانب مجيد شهبازخانی

دوست عزیز و همسنگر گرامی‌ آقای مهر،
در این مورد که ما بخواهیم یک همگرایی سیاسی بین نیروهای گوناگون ایجاد کنیم، همانگونه که اشاره فرمودید، شک نیست بایستی بدنبال زمینه‌های مشترک باشیم و بنده با پیشنهاد شما موافقم که همه ما همواره بر یکپارچگی ایران پا فشاریم‌. اما این اتحادی خواهد بود در مقابل کسانی‌ که خواهان پاره پاره نمودن میهن ما میباشند. بنظر من نیروهای جدائی طلب در صحنه سیاسی ایران بقدری ناچیز، ضعیف و در حاشیه میباشند که طرح حفظ یک پارچگی ایران از جانب اپوزیسیون ، ما را بدنبال دشمی خیالی روانه می‌کند. طبیعیست که همه تلاشهای سیاسی ما برای ایران است. در مورد کنایه‌ ای که آقای نوری علا به جبهه‌ ملی‌ زدند، هرچند ایشان احتمالا خود پاسخگوی سخن خویش خواهند بود، اما من فکر می‌کنم که جبهه ملی‌ میتواند با پا پیشنهادن در پیوستن به یک جبهه متشکل از نیرهای دموکراتیک و سکولار، در عمل اثبات نماید که نظر آقای نوری علا در مورد جبهه ملی‌ نادرست است. هرکدام از ما نسبت به نیروهای سیاسی، گرایش‌های دور و نزدیکی‌ داریم و بنظر بنده همانگونه که شما هم بدرستی‌ بدان اشاره می‌کنید، همه ما نیروهای دموکرات و آزادیخواهی هستیم که به فکر منافع ملی میباشیم. بخصوص با توجه به تجربه ناموفقی‌ که ما در عمل از جریان سکولار دمکرتهای آمریکای شمالی دیدیم، نیاز به یک همگرایی سیاسی همچنان به قوت خود باقیست و من اطمینان دارم که همه ما آنقدر دمکرات و لیبرال هستیم که تساهل و تسامح سیاسیمان اجازه نزدیکی به یکدیگر را بدهد. من به شخصه فکر می‌کنم که جبهه ملی‌ ایران با توجه به سابقه‌ مبارزاتی که در حفظ منافع ملی‌ ما از خود نشان داده، میتواند بعنوان یکی‌ از نیروهای سیاسی معتبر، در جهت تلاش برای یک همگرایی با هدف رسیدن به آلترنتیوی که سکولار و دمکرات باشد، در کنار سایر نیروهای آزادیخواه و دموکراسی طلب، مؤثر باشد و نقش تاریخی‌ خود را امروزه نیز‌ ایفا نماید.
پیروز باشید.
مجید شهبازخانی

بازگشت به خانه

 

محل اظهار نظر شما:

شما با اين آدرس ها می توانيد با ما تماس گرفته

و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:

admin@newsecularism.com

newsecularism@gmail.com