|
||
دربارۀ ما | تماس | آرشيو صفحه اول | جستجو | فيلترشکن | کوتاه و گويا | عکس و مکث | عکس انتخابی | ويدئوها | کتابخانه | زنان | گروه ها | اسناد | نامه ها درباره سکولاريسم | فهرست نام نويسندگان | سال سوم ـ شماره 777 ـ شنبه 3 بهمن 1388 ــ 23 ژانويه 2010 | فهرست کليهء مقالات | English Section |
||
دنيا بايد بداند که فقط يک نيرو در ايران می تواند حامل و زايندهء حکومتی بر اساس اعلاميه حقوق بشر و همهء کنوانسيون های بين المللی باشد و آن هم نيروئی سکولار است... ما نبايد ملتمسانه دنبال آن باشيم که رهبرانی همچون «او با ما» براستی «با ما» باشند و صدايمان را بشنوند. ما بايد آنها را مجبور کنيم که به صدای بخش سکولار جنبش سبز توجه کرده و دريابند که اين سبز گسترده بر سراسر ايران ـ که به زودی، با سرزدن بهار، همه چيز و همه جا را به رنگ خود در خواهد آورد ـ نه سبز سيدی است، نه سبز قمر بنی هاشمی، و نه سبز اصلاح طلبان مذهبی؛ سبزی ملی است که نيازی به بند و بست های مخفی با آنان ندارد. >>> ==================
جنبش سبز سکولار ملت ایران، جنبشی است که علیه تبعیض دینی و مذهبی، نابرابری های اجتمائی، استبداد سیاسی و مذهبی، شکنجه، سرکوب ، تجاوز، خفقان، عدم آزادی بیان و به عبارت دیگر در برابر تمامیت رژیم جمهوری اسلامی قدعلم کرده است . جوانانی در خیابان اند که نه انقلابی دیده اند و نه به حکومت برآمده از انقلابی رای داده اند. این جوانان در فاجه ۵۷ هیچ نقشی نداشته اند و امروز در خیابانها تمامیت رژیم جمهوری اسلامی را برای رسیدن به جامعه یی آزاد، دموکراتیک وسکولار زیر سوال می برند. >>> ==================
به آن دسته از افرادی که در پی وزن کشی نیروهای سیاسی داخل و خارج از ایران هستند، این نکته را باید یادآوری کرد که تاریخ ایران از بیست و دوم بهمن سال پنجاه و هفت آغاز نشده است و در صورتی که به دنبال طرحی برای حمایت از اعتراضات مردم ایران هستند، نباید از بسترهای واقعی و لایه های اجتماعی بنیادینی که زمینه ساز بیداری مردم و دانشجویان و جوانان در این برهه از زمان شده است، غفلت کنند و یا گفتمانی خاص را که تشکیل دهندهء منظومهء ذهنی آنهاست، به شکلی اغراق آمیز و به عنوان گفتمان غالب در جنبش سبز معرفی کنند. >>> ================== دوستان فدائی! آنجا که شما اعلام می کنید که از بیانیهء 17 آقای موسوی پشتیبانی می کنید این به این معناست که شما از ادعا های ایشان در بیانیه نیز حمایت می کنید ایشان در آنجا چنین می گوید: «من لازم می دانم قبل از آنکه راه حل خودم را برای خروج از بحران مطرح سازم ، بر هویت اسلامی و ملی و مخالف سلطه بیگانگان و وفادار به قانون اساسی ما و جنبش سبز تاکید نمایم. ما پیروان اباعبدالله حسین علیه السلام هستیم. ما شیفتگان حریتی هستیم که منادیش آن امام مظلوم بود.» با توجه به اینکه نگارنده می داند که شما به این مضامین اعتقاد ندارید توصیه می کنم بیانیهء حمایتی خود را باز نویسی کنید وگرنه برای ثبت در تاریخ صورت شگونی ندارد. >>> ==================
جدائی حکومت از مذهب
ما، به عنوان بخشی کثرت باور از حامیان جنبش سبز مردم ایران، ضمن پشتیبانی از مطالبات مطرح شده در بیانیه ی هفدهم مهندس میرحسین موسوی، با درک ضرورت زمان و لزوم همبستگی، بر این عقیده ایم که: حکومت دینی، برای حفظ خود، میان مناسبات آزاد مردم با یکدیگر از یک سو، و با جهان خارج از سوی دیگر، پرده ای ظلمانی می کشد. راه خروج از این ظلمت، و از فقر و ستم برخاسته از آن، نخست تعیین تکلیف مردم با استبداد موجود در انتخاباتی آزاد و نظارت شده از سوی مراجع ذیصلاح بین المللی، و آن گاه، برپایی نظامی مبتنی بر جدایی نهادِ دولت از نهادِ دین، در قالب اعلامیهی جهانی حقوق بشر، تفکیک قوای قانونگذاری، اجرایی و قضایی، وحفظ استقلال قوه ی قضایی، با آرای آزادانه ی مردم ایران است. >>>
روايتي از ديدار پوتين با خامنه ای مهدي صفري، سفير اسبق ايران در لندن
مهدي صفري، سفير اسبق ايران در لندن و دستيار ويژهء وزير امور خارجه، در گفتوگويي به چگونگي فروپاشي اتحاد جماهير شوروي پرداخته و در بخشي از آن گفته كه ما هم بايد خيلي مواظب روند خصوصيسازي باشيم. صفري در گفتوگوي خود با پايگاه اطلاعرساني دفتر حفظ و نشر حضرت آيتالله خامنهاي گفته است: «... غرب با اليگارشيهايي كه درست كرده بود ـ بهويژه در حوزهء انرژي ـ تا ميتوانست اقتصاد شوروي را نابود كرد و صنايع را به تعطيلي كشاند. ما هم در كشورمان بايد خيلي مواظب خصوصيسازي باشيم. روسها در خصوصي سازي اشتباه كردند و همه چيز را به دست اليگارشي سپردند. آنها هم صنايع را يا تعطيل يا به غرب وابسته كردند. تمام اموال و ثروت ملي با قيمتهاي نازل به چنگ اليگارشي افتاد و پولي هم دست دولت نبود. صنايع نظامي، صنايع غذايي و... همه همين سرنوشت را پيدا كرد، در حالي كه پيش از آن صنايع فولاد و چوب و... شوروي بسيار قوي بود. شوروي بر پايه همينها، ابرقدرت شمرده ميشد اما به خاطر آنچه گفته شد، غربيها اين كشور را ذليل كردند». وي با بيان اينكه نبرد اقتصادي و سياسي ميان آمريكا و شوروي را مقدم بر نبرد فرهنگي ميدانم، گفت: «نخست مردم را از راه اقتصاد و معيشت به ذلت كشيدند؛ بعد مسائل فرهنگي مطرح شد؛ چون كسي كه گرسنه باشد دنبال كار فرهنگي نيست». صفري در بخشي ديگر از اين گفت و گو افزود: «وقتي رئيس مجلس روسيه به ايران آمد، خدمت رهبر انقلاب هم رسيد. آقا توضيحات و تشريحاتي از شرايط روسيه داشتند. پس از ديدار او ميگفت: "انگار رهبر شما در خيابانهاي مسكو راه رفته و با همه چيز از نزديك آشناست!" ميگفت: "ايشان اوضاع ما را خوب شناختهاند." آقا دربارهء نفوذ غرب و... مطالبي را تذكر دادند. آقاي پوتين هم كه اين دفعه به ايران آمد، آقا اين تذكرات را دادند. ظاهرا آقا راجع به كتاب جنگو صلح تولستوي صحبتي كرده بودند. درست پس از ديدار پوتين با آقا بود كه روسيه سوخت نيروگاه اتمي را فرستاد. مطالبي كه آقا گفتند، اعتمادسازي كرد. البته تا وقتي به ديدار ايشان نيامدهاند، معمولا تصويري از يك رهبر مذهبي در ذهن دارند، اما بعد درمييابند كه اين بعد مذهبي چگونه با سياست و هوشمندي درآميخته است».
================ |
کاری از نيک آهنگ کوثر >>>
در مسیر باد، به نام سکولاریسم! در «بیانیهء سی و یک تن از روشنفکران و فعالان سیاسی درباره جنبش سبز مردم ایران» که در میان امضا کنندگان اش نام هایی چون باقرپرهام، آرامش دوستدار، و ماشاألله آجودانی آمده، جملهء ابهام برانگیزی وجود دارد که به نظر می رسد منحصراً بنا به مصلحت آتمسفر سیاسی ملی ـ مذهبی نوشته شده؛ این جمله می گوید، «ضمن پشتیبانی از مطالبات مطرح شده در بیانیهء هفدهم مهندس میرحسین موسوی، با درک ضرورت زمان ولزوم همبستگی، بر این عقیده ایم که . . .» از این جمله چنین برمی آید که امضا کنندگان تنها به خاطر «ضرورت زمان و لزوم همبستگی» از بیانیهء مهندس موسوی حمایت می کنند نه اینکه به آن باور دارند. روشنفکران سکولار نیازی به این دوپهلوگویی ِ ناصادقانه ندارند. باید با شهامت همان را که باور دارند بنویسند، درست همان طور که روانشاد مصطفی رحیمی سی سال پیش نوشت و هشدارهای لازم را به مردم داد. نمونهء رفتار «به نعل و به میخ» ناصادقانه و شبه روشنفکری را در«بیانیهء ۵۴ روشنفکر» به وضوح بیشتری می بینیم که به قول خودشان از « بن مايه ی» (!) مواضع موسوی دفاع می کنند. (بیانیه ای که در آن «هویت اسلامی» ملت ایران، سرسپردگی به امام حسین و امام خمینی و ولایت فقیه و حکومت اسلامی بازهم مورد تأکید قرار گرفته است و پیشنهاد «آشتی ملی» با بلوک قدرت حاکم را روی میز می گذارد.) برعکس دو بیانیه بالا، نمونهء شفاف گویی را در بيانیهء دیگری به عنوان «ما ايرانی بی تبعيض می خواهيم» داریم که در آن به روشنی گفته شده که، «سی سال قانون شکنی، ايجاد خفقان، نابودی آزادی بيان، برقراری زندان های عقيدتی، اعمال شکنجه، انجام قتل های زنجيره ای و کشتارهای دسته جمعی، و بی اعتنائی به تک تک مفاد اعلاميه جهانی حقوق بشر و کنوانسيون های بين المللی، اين نکته را روشن ساخته است که نظام فعلی مسلط بر ايران، در تماميت ساختارها و قانون اساسی اش، مشروعيت و حقانيت خود را بکلی از دست داده است.» در بیانیهء اخیر، «حداقل» آن چیزی که می توان به درستی دموکراتیک و سکولارش خواند آمده بدون آنکه از واقع بینی دور افتاده باشد؛ از این «حداقل تر»، فقط تکرار کسالت بار انشانویسی های همیشگی در مسیر باد است.
بيانيهء ما در راستای بیانیهء پنج نفر است٬ نه در مقابل آن به گمانام بیانیهای را هم که ما امضا کرده ایم میتوان در راستای بیانیه پنج نفر دانست٬ نه در مقابل آن. البته به بیانیه پنج نفر این ایراد را گرفته اند که چرا محدود است به روشنفکران دینی. به نظر من هم این ایراد بر آن وارد است. من هم بر آن ام که اکنون میباید از یک پلاتفرمِ مشترک حرکت کرد٬ یعنی نوعی کثرت باوری یا پلورالیسم سیاسی که فضای آزاد سیاسی را برای همه میطلبد؛ از هر عقیده و ایمان و قومیت و جنسیت. از این جهت این ایراد به بیانیه پنج نفر وارد است که چرا خود را به یک گرایش سیاسی با رنگِ و انگِ دینی محدود کرده است. >>>
بیانیهء دفترسیاسی حزب دمکرات کردستان ایران در رابطه با بیانیهء حامیان سکولار جنبش سبز ایران طی روزهای اخیر، گروهی از شخصیتهای ایرانی تحت عنوان "حامیان سکولار جنبش سبز ایران" بیانیهای منتشر نمودند که در آن از بسیاری جهات، مسائل و مشکلات اصلی ایران مورد اشاره قرار گرفته و اعلام نمودهاند که رژیم کنونی حاکم بر ایران در کلیّت ساختار و قانون اساسیاش مشروعیت و حقانیت خود را به طور کامل از دست داده است. در همین بیانیه به آیندهی ایران و یک سری مطالبات در رابطه با حقوق و آزادیهای مردم ایران اشاره شده که در جای خود میتواند جالب و پسندیده باشد. لیکن در عین حال، آنچه که در این بیانیه، حق مطالب در مورد آن ادا نشده، حقوق ملیت های تحت ستم است که صرفاً به طرزی مبهم و تحت عنوان رفع تبعیض مورد اشاره قرار گرفته است. در همین رابطه، حزب دمکرات کردستان ایران، ضمن ابراز خرسندی از این اقدام عدهی چشمگیری از هم میهنان ایرانی، این حقیقت را یادآور میگردد که دمکراسی به مفهوم واقعی آن زمانی تحقق مییابد که همان طور که به بافت و ساختار متنوع ایران اشاره شده، به طور شفاف، حقوق ملی این ملیت ها نیز به رسمیت شناخته شود تا محتوای بیانیهی آنان عاری از نقص و کاستی بوده و حمایت گستردهتری را برای خود فراهم نماید.
از جمله ی مشکلات دیگر، عدم فراگیری جنبش سبز یا به عبارت دیگر عدم برابری شدت موج ایجاد شده توسط جنبش سبز در مرکز و در حاشیه های کشور است که عمدتا محل سکونت ملیت های غیر فارس زبان ایران می باشد. دلایل و عوامل این مشکل و راهکارهای برون رفت از آن نه تنها توسط فعالان سیاسی و فرهنگی ملیت ها، بلکه با مشارکت فعالان سیاسی و فرهنگی مرکز نیز باید به بحث و تبادل نظر گذاشته شده و امکان هر چه فراگیر تر شدن جنبش و کاهش توان سرکوب حاکمیت را فراهم آورد. نادیده گرفتن این مشکلات به بهانه امکان تضعیف اتحاد ائتلاف های حداقلی جنبش و اولویت بندی خواسته ها و موکول کردن مسئله گروه های ملی، زنان، کارگران و غیره، به آینده ای مبهم که هرگز فرا نخواهد رسید، هیچگاه ایران را به دمکراسی و آزادی نرسانده و نخواهد رساند... >>>
آنچه نامزدهای انتخاباتی در تبلیغات خود درباره «تغییر» در سر داشتند، موضوع دیگری ست. لیکن آنچه جامعه از «تغییر» میفهمید، دست کم در طول هفت ماه گذشته روشن و شفاف شده است. اعلام پیروزی احمدینژاد در آن رأیگیری، سبب شد تا این شفافیت سریعتر صورت گیرد: یک حکومت عرفی و سکولار که در آن دین از دولت از جدا باشد تا راه برای تأمین آزادیهای مبتنی بر دمکراسی و حقوق بشر باز شود. این امر در نظام ولایت فقیه که فقط «مطلقه» نباشد یا «مشروطه» باشد و یا «شورایی» باشد، امکان ندارد. رژیم با هر فشاری که بر جنبش آزادی- و دمکراسی خواهانه مردم تحمیل میکند، ضرورت گذار به یک حکومت غیردینی را بیش از پیش به نمایش میگذارد. >>>
پراکندگی مخالفان حافظ دیکتاتورهاست باید پرسید رژیمی با چنین پرونده و سوءسابقه چگونه خواهد توانست در برابر موج مقاومت عظیمی که طی چند ماه گذشته موجب اعجاب و تحسین جهانیان شده است مقاومت کند؟ اگر امروز نظر سنجیها از« هشتاد درصد خواستار سرنگونی نظام» سخن میگویند نباید موجب تعجب کسی باشد. این نارضائی عمیق سالیان سال است که در میان ایرانیان به انحاء گوناگون خودنمائی کرده است. شاید آنچه شرایط امروز را با دوران گذشته متفاوت میکند همان گوهر و کیمیائی است که سالها همه در جستجو و انتظار آن بسر میبردند. اما تاریخ نشان داده است که در اکثر موارد رژیمهای خودسر و دیکتاتور بیشتر از اختلاف میان مخالفان برای بقای خود سود بردهاند تا قدرت سرکوبگرشان. >>>
آرشيو روزانهء مقالات يک هفتهء گذشته:
شماره 775 ـ پنج شنبه 1 بهمن 1388 ـ 21 ژانويه 2010
تفاوت و ارتباط بين خواست و گفتمان در جنبش های اجتماعی
ریال ایران تنها از واحد پول سائوتام و ویتنام با ارزش تر است
شماره 774 ـ چهار شنبه 30 دی 1388 ـ 20 ژانويه 2010
اصلاحاتی كه ما میگوییم از رواج سکولاریسم در جامعه جلوگیری میكند
موهای زنان پیاده نظام دشمن اند
نباید با ازدواج مجدد مغرضانه برخورد شود منيژهء نوبخت ـ الهام امين زاده ـ مريم بهروزی
شماره 773 ـ سه شنبه 29 دی 1388 ـ 19 ژانويه 2010
روزنامهء صبح
اولين همايش ِ «خودجوش ِ» حاميان رئيسجمهور در پشت درهاي بسته تالار كشور
شماره 772 ـ دو شنبه 28 دی 1388 ـ 18 ژانويه 2010
دو مقاله ار مفسران اصلاح طلب مذهبی داخل کشور
شماره 771 ـ يک شنبه 27 دی 1388 ـ 17 ژانويه 2010
شعری از علی یحیی پور (سل تی تی)
مناظرههای تلويزيونی ملتزم به اصولی باشند
|
================ ================ ================
================ ================
پيوند به نسخهء رايگان اينترنتی>>>> ================ ================ ================ ================ ================ =========== =========== =========== =========== ============= کميته بين المللی نجات پاسارگاد =========== =========== =========== =========== ============= ========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== ============= =========== ============= ============= ============= ============ =========== =========== ========== ============= =========== =========== =========== ============ =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== مخالفان خود را بشناسيم
دولت نهم روند بسيار خطرناک غربزدگی و گرايش های سکولاريستی را که متأسفانه در حال نفوذ در بدنه مديريتی کشور بود، سد کرده است. ======
سکولارها در ایران جایگاهی ندارند! حضور پر شور ملت ایران در بيست و دوم بهمن عامل شکست کامل سکولارها در کشور است. ======
اسلام با فرهنگ لائيك و بى دينى مخالف است. دشمنان با استفاده از ترويج فرهنگ لائيك درصدند تا زنان را از خط عفاف و حجاب و كرامت منحرف كرده و سنت هاى اصيل اسلامى را از بين ببرند. ====== آيتالله مکارم شيرازی
نقش تلويزيون در ايجاد تحولات سياسي، اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي بسيار مهم است. هر چند که در ساليان اخير برنامههاي ديني و مذهبي در تلويزيون گسترش يافته ولي کساني در آنجا لانه کردهاند تلويزيون را به سوي سکولاريسم سوق مي دهند». ======
====== ====== |
© 2009 ـ New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fax: 509-352-9630 |