|
||||||||
پيوندها |
خبرهای شبکهء سکولارهای سبز |
مطالب شمارهء قبل | سال چهارم ـ شماره 949ـ جمعه 10 دی 1389 ـ 31 دسامبر 2010 | |||||
پيوند به نسخهء رايگان اينترنتی>>>>
=========== =========== نژادپرستی و تبعيض (حاوی پيوندها) =========== ============= ========== ========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== ============= =========== ============= ============= ============= ============ =========== ============= ============= =========== =========== =========== ============ =========== =========== =========== =========== =========== ===========
|
گزارش تجمع اعتراضی به احکام اعدام و برای آزادی زندانیان سیاسی در تورنتو ـ چهارشنبه 29 دسامبر>>>
گزارش کميسيون نظارت بر انتخابات
اسماعيل نوری علا سکولار سبز چه کسی است؟
ويدئو، فايل کوچک صدا
سردبیر سایت ترکمن صحرا مدیا>>>
گفتگو با جوانان پشتيبان نهاد مردمی
(هر دو از ديپلمات های بريده از
دیدار موسوی و کروبی در چنین شرایط بحرانی، و نکاتی که در آن مطرح گردید، نمایشگر اوج سترونی آنها بود. و این در حالی است که رژیم تمامی بوق ها و عمله و اکره، و از جمله خطیبان نماز جمعه خود، را برای آرام نگهداشتن مردم، دادن وعده و وعیدهای نسیه و جلب هم آهنگی آنها با دولت بکارگرفته است... در چنین شرایطی آنچه که موسوی وکروبی در آستانهء این «جراحی بزرگ» به زبان آورده اند، براستی از نظر بی بو و بی خاصیت بودن شاخص و تماشائی است و مصداق ضرب المثل کوه موش زائید. نگاهی کوتاه به آن بیافکنیم...>>>
اگر از من بخواهند از بین فراموش کردن «راه رفتن» و فراموش کردن «راه» یکی را انتخاب کنم ترجیح میدهم چلاق شوم و راه رفتن را فراموش کنم تا آنکه راه را؛ چه آنکه راه رفتن را فراموش کند ممکن است دوباره آن را به یاد آورده و شروع به راه رفتن نماید اما آنکه راه را فراموش کند ديگر هرگز قادر به راه رفتن نخواهد شد... فرهنگ غلط اما رایج جامعهء ایران همواره جستجوی راهی میان بر برای رسیدن به اهدافی بوده است که برای رسیدن به آنها باید سالها تلاش و ممارست نمود.>>>
یکی از مهمترین گرفتاری های تحلیلگران امور ایران به ویژه در سالهای بعد از انقلاب سوء برداشت ها و سوء تعبیرهای مسائل بوده،آنچه یک فعال سیاسی و تحلیلگر را از عامه مردم جدا می کند نگاه عمیق تر و تفسیر چند سویه است، یک نمونه از برداشت های نادرست همین تعبیر دولت کودتاست، اگرمهمترین مولفه کودتا را "تغيير ناگهانى در حکومت" بدانیم چنین اتفاقی در سال 88 درایران نیفتاده، مدعیان کودتا باید اثبات کنند نظام جمهوری اسلامی قبل از سال 88 یا سال 84 چه مختصاتی "داشته" که امروز تغییر اساسی و سریع "کرده". متاسفانه تحت تاثیر برخی از اصلاح طلبان دینی بطور مدام از این اصطلاح مغشوش استفاده می شود. حال چند پرسش از مدعیان کودتا: پرسش نخست) آیا جمهوری اسلامی قبل از سال 88 یک جمهوری مبتنی بر نمایندگی بوده که امروز حالت امنیتی/ پلیسی/ نظامی پیدا کرده؟ (یعنی این تغییر ناگهانی چه چیزی است؟) پرسش دوم) آیا سپاه پاسداران انقلاب اسلامی محصول تفکر احمدی نژاد است یا در همان اول انقلاب به دستور مستقیم روح الله خمینی به وجود آمد و آیا خمینی از همین بسیجی ها برای سرکوب مردم مدد نگرفت؟ پرسش سوم) در حالیکه "دولت و قوه مجریه" در جمهوری اسلامی اصولا دارای قدرت چندانی نیست و با تغییر دولت ها در این نظام ،ولی فقیه و ارگانهای تابعه او(مانند سپاه) «تاثیری از تغییر دولت نمی پذیرند» چطور عده ای مدعی کودتا در"حکومت" هستند؟
|
دکتر فرحناز ترکستانی تازه متوجه شد که در حکومت اسلامی او و این چند زن ديگری که به دلیل ارتباط های فامیلی و آشنایی با بزرگان حکومت صاحب شغل و مقامی می شوند و از مرحله ی مادر بچه ها بودن به وزارت و وکالت و ریاست می رسند، کمترین قدرت اظهار نظر و موافقت یا مخالفتی با هیچ کدام از فرمامین آقایان را ندارند و این عناوین در ایران و برای زن ها فقط روی کاغذ و در ملاء عام و برای پز دادن به زنان چند کشور اسلامی ديگر است که مبادا فکر کنند زنان در ایران اسلامی وضعشان بدتر از آن هاست.
اسلام نیاز به یک انقلاب جنسی دارد من در جواب این سوال که چرا زنانی مثل من هنوز مسلمان هستند می گویم که من به خدا اعتقاد دارم و نه به مذهب، مذاهب به وسیله مردان درست شده در حالی که اعتقاد به خدا فردی است.خدا به ما کمک می کند که دنیا را تغییر دهیم، به ما عقل داده و ما باید این شهامت را داشته باشیم که از عقل مان استفاده کنیم. با این امید که همهء مسلمانان جسارت پیدا کنند از عقل و شعورشان استفاده کنند.>>>
در 25 نوامبر 2010، لبنان با تشکیل نخستین «کمپین روبان سفید» در خاورمیانه به 55 کشور سراسر دنیا پیوست... تمرکز این کمپین بر بسیج مردان و پسران برای امضای پیش نویس قانون حمایت از زنان در برابر خشونت های خانگی بود. هدف اصلی کمپین روبان سفید آن بود که مردان و پسران را تشویق کند تا متعهد شوند که هرگز هیچ خشونتی علیه زنان انجام ندهند و از این مساله چشم پوشی و یا در برابر آن سکوت نکنند. «کمپین در تلاش است تا از طریق افزایش آگاهی و بسیج مردان برای حمایت از این کمپین، به هدف تعیین شده برسد.>>>
در دو دههء گذشته رابطهء تنگاتنگی میان نظریه فمینیستی معاصر و علم سیاست و روش ها و دغدغه ها ی تاریخ دانان به وجود بیاید. این کنش های متقابل نشان می دهد که مطالعهء تاریخ زنان همچنان مورد توجه و علاقه دانشجویان و محققین است و دریچه ای باز به روی تغییرات جدید دارد. چالش های کنونی تاریخ نگاران فمینیست استفاده از یک تاریخ فرهنگی با تأکیدهای ویژه بر زبان و گفتار است تا به وسیله آن درک درستی از راهکارهای پیچیده و همه جانبه برای کشف هویت جنسی حاصل شود. ضمن این که نباید از توجه به روابط نابرابر قدرت در مناسبات دو جنس غافل شد.>>>
در ماه نوامیر گذشته، جشنواره کتاب "سی ینا" در ایتالیا، با عنوان "خواندن پرواز است"، بخش هائی را به بحث زنان و مقامت اختصاص داده بود. برپایی نمایشگاه عکس، معرفی کتاب و میزِگردی با عنوان "زنان و مقاومت معاصر"، "دیدار با مدافعان حقوق زنان ایران" و نمایشگاه "راهروهای تاریخ" برگزار شد. سازمان "برابری حقوق" و "انیستیتوی تاریخ مقاومت بر علیه فاشیست" شهر سی ینا از هماهنگ کنندگان این جشنواره بودند. آنان بر این اعتقادند که تجربه مشابه زنان ایتالیا و ایران از دوران های استبدادی و خشونت و تبعیض علیه زنان درک، همراهی و همبستگی مشترکی را بین زنان ایران و ایتالیا رقم می زند و موجب می شود که از تجربه های یکدیگر بیاموزند و راه های گسترش رابطه و عمل مشترک را گسترش دهند.>>>
جمهوری اسلامی را گرفته بودیم... مساله اعدام در جمهوری اسلامی نکتهای نیست که تازگی داشته باشد. حکم به تعویق افتاده حبیب الله لطیفی یکی از تازهترین احکام صادره در خصوص اعدام است. اگرچه بسیاری می خواهند تاریخ 32 ساله انقلاب را نادیده گرفته و همه نابسامانیها، و از جمله اعدامهای بیرویه را، فقط منسوب به دوران احمدی نژاد نمایند ولی از همان روز نخست جمهوری اسلامی بیرحمانه اعدام میکرد تا بر روی کار بماند.>>>
تازیانه ای بر پیکرهای بیرمق محمود احمدینژاد رئیس جمهور رژیم فاشیستی - اسلامی طی مصاحبه ای با صدا و سیمای رژیم، رسما اجرای طرح حذف یارانهها را اعلام کرد. عواقب و پی آمدهای وخیم اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ناشی از این طرح مخصوصا در کشوری مثل ایران که طبق آمارهای بینالمللی هشتاد درصد مردم در زیر خط فقر زندگی می کنند این ضرورت و مسئولیت را در من ایجاد کرد که در یک مقاله هر چند کوتاه و ناچیز به ریشه یابی این مسئله و بخشی از عوارض آن بپردازم. شاید تجزیه تحلیل این مطلب موقعیت بحرانی و آینده خطرناک کشورمان ایران و ساکنین آنرا واضح تر از گذشته در معرض دید قرار دهد و زنگ خطری باشد برای تک تک ما ایران دوستان در راه آمادگی در مقابل حوادث و اتفاقات پیش بینی نشده آیندهای نه چندان دور.>>>
|
شب هنگام به خیابان ها می ریزند و در کنار هم منتظر آمدن سال تازه یا «عید نو» ای می شوند که بی هيچ تأخير و پیمان شکنی از راه می رسد و دریچه های شادمانی را بروی مردمان باز می کند. و آن گاه که سال نو از قلب ها سر می کشد، مردمانی شاد و آزاد بوسه بر لب ها و گونه ها و چهره های یکدیگر می زنند تا نو سال را با عشق، مهر و مهربانی آغاز کنند. و برايم دردناک تر از هميشه اين واقعيت است که اکنون روز بروز بيشتر روشن و قطعی می شود که همه ی مراسم اين روزهای جشن و سرور و درخت و بسته های هدیه و مهربانی و نور از آیین های مهر و میترایی ما گرفته شده اند؛ اما از این همه اکنون فقط برای ما حسرتش باقی مانده است.>>>
فقر ما «فقدان حافظه تاریخی جمعی» ماست فقر ما فراموشی روشنفکرانی چون فتحعلی آخوند زاده ها، میرزا آقا خان ها، طالبوف ها، تقی زاده ها، احمد کسروی ها و دیگر روشنفکران عصر مشروطیت است؛ فقر ما قهر ما با تاریخ مشروطه است؛ فقر ما نگاه تلخ غبارآلود کتاب های احمد کسروی، فریدون آدمیت، ماشاءالله آجودانی، یوسف شریفی و ... به من و توست؛ فقر ما بدست فراموشی سپردن تاریخ مشروطه است. فقر ما فراموشی پانزده خرداد 1342 است، روزگاری که در آن نهضت آزادی به ریاست مهندس مهدی بازرگان به جانبداری از خمینی منتقد انقلاب شاه و مردم پرداخته است.>>>
آيا بين واژه/مفهوم ِ فرنگی ِ «رفورم» و واژه/مفهوم ِ فارسی «اصلاحات»، که گفته می شود ترجمهء آن واژهء فرنگی به فارسی است، رابطه ای از نوع «اين – همانی» برقرار است؟ يعنی، آيا «اصلاحات» ترجمهء دقيق واژهء «رفورم» محسوب می شود؟ و آيا نه اينکه اگر چنين رابطه ای مابين دو واژهء مزبور در دو زبان برقرار نباشد اما بر اين نکته اصرار شود که اين يکی ترجمهء وفادارانهء آن ديگری است، آنگاه تعاريف و توضيحات و مطالبی که دربارهء «رفورم» مطرح شده، در بی خبری ما و به غلط، به «اصلاحات»، که رسانای معنای «رفورم» نيست، نسبت داده نمی شود؟>>>
در گزارشی که «فعالان حقوق بشر و دموکراسی در ایران» در آن از سیامک مهر نقل قول کرده اند، او به نکته ای اساسی اشاره می کند: «در خارج از موضوع دادگاه بطور دوستانه برای حضار عرض کردم که من محصول جمهوری اسلامی هستم، من ساخت حکومت اسلامی ام. رژیم استبداد دینی خود مسئول تولید آدم هایی با اندیشه های مثل من است. همانطور که این رژیم 7 میلیون معتاد، بیش از 3 میلیون مواد فروش و چند میلیون زن خیابانی تولید کرده است، به همان نسبت نیز چند میلیون کفرگوی متنفر از تمامی عربده های اسلام حاکمان ستمگر تولید کرده است». سیامک مهر راست و درست می گوید. او و امثال او، که شمارشان روز بروز نیز بیشتر می شود، ساخت حکومت اسلامی اند!>>>
اتحاد برای سرنگونی کل ِحکومت اسلامی؛ یک ضرورت و وظیفهء ملی حکومت اسلامی در ایران ِ اسلام زده ی ما، ریشه ی اصلی سیه روزی و از هم پاشی اقتصاد، جامعه، اخلاق، فرهنگ و در یک کلام همه ی بایسته های یک جامعه ی انسانی است. پرداختن ِ این حکومت یا در این حکومت، به تک تک مقوله هایی همچون حقوق بشر، ازادی بیان، برابری زن و مرد، بیکاری و فقر و جهالت و ریاکاری و غارت و... همه و همه یک فریبکاری و یک انحراف آفرینی ِ آزار دهنده است. چرا که نبود همه ی آنچه که بر آن انگشت گذاشته ام؛ ریشه در همین حاکمیت اسلامی دارد که در هیچ یک از نماد و نمود بودنش در زمانه ما، نه فقط همخوانی ندارد بلکه در کلیتش ناروا، نابجا، ضد ملی و اسباب تحقیر ما و سرزمین ماست.>>>
بخشی در بی اعتباری، و بخشی دیگر در برپایی هویتی جدا از دیگران، زمین و زمان را به چالش می کشند و هراس از وجود یکدیگر را در قتلگاه نظام به گونهء موازی به نمایش می گذارند. همایش خود جوش انسانی ما در نفی اعدام حبیب، دانشجوی کرد، اما همهء این تصورات و کنش های بیهوده را به چالش کشید. با تکیه بر درد، و همچنین آرزویی مشترک، قادر گشتیم حرکت گسترده ای را در ایران، و بویژه در برون از مرزهای ایران، پدید آوریم. و قادر گشتیم وعدهء اعدام او را به انکار کشيم. و اگرچه هنوز نمی دانیم فردای دلهرهء حبیب ها چگونه رقم زده می شود اما ماکنون دانسته ايم که در سایهء اندکی تلاش، با نیرو و وحدتی انسانی، می توانيم به انکار مرگ او در این وعده بنشینیم. این اولین نشانه از یک همایش انسانی نیست اما اين يکی به هنگامی رخ داده است که «ذهنیت گسست» می رفت تا منشور خود را عملی سازد؛ و سرخوردگی از بی کفایتی مدیریت سیاسی اپوزيسيون می رفت تا منشور خود را بنگارد.>>>
دیباچه ای بر مفهوم همبستگی ملی مسئله همبستگی ملی در ایران تابعی از گفتمان های مسلط سیاسی بوده است. گفتمان پاتریمونیالیسم (پدر سالاری ِ) سنتی اصولاً نیازی به مفهوم ملت و شهروند نداشت و برای مقاصد آن مفاهیمی چون رعایا کفایت می کرد. رفتارهای سیاسی فرد در گفتمان پاتریمونیالیسم سنتی، به ویژه انفعال، ترس و تسلیم، سکوت و اعتراض پنهان و بی اعتمادی متقابل، مناسبتی با «ملت سازی» ندارد. بدبینی، بی اعتمادی، احساس بی کفایتی و ناتوانی سیاسی و انزوا و سیاست گریزی، که به عنوان عناصر فرهنگ سیاسی سنتی در ایران ذکر شده اند، امکان تکوین مفهوم ملت به معنای مدرن را اصولاً منتفی می سازد. در ايران، با ظهور ایدئولوژی مدرنیسم، برای نخستین بار مسئلهء همبستگی ملی و تکوین هویت یگانه مطرح گردید...>>>
چشم و چراغ جنبش روشنفکری ايران کانون نويسندگان ايران، از نهادهای فعال و تاثير گذار جنبش روشنفکری، و نويد بيمرگی اين جنبش است. اين کانون، عليرغم لغزش ها و خطاها، نماد آزاد انديشی و آزاديخواهی و شهامت روشن انديشانه است. نزديک به 42 سال است که اين نهاد دموکراتيک و مدنی اعدام، زندان، شکنجه، سانسور، تهديد، محروم سازی های اجتماعی و فردی، ضرب و شتم، لجن پراکنی و چرک زبانی گورزادهای تاريک انديش را با انديشه و بيان و قلم تحقير کرده است، تا آن حد که سياه انديشان حکومت اسلامی را حتی سنگ گور کانونيان ترسانده است. نگاه کنيد به سنگ مزار شاعرآزادی، شاملوی بزرگ، تا سيمای ترس خورده و در هم شکسته ی سياه انديشی را بهتر ببينيد.>>>
يک ويدئوی بسيار جالب در مورد تغييرات جهاندر دويست سالهء اخير>>>نظریه ولایت فقیه حتی فاقد مستندات کافی شرعی است نظریه تشکیل حکومت اسلامی نه تنها از نگاه نیروها و جریانهای طرفدار سکولاریسم مورد نقد و اعتراض است بلکه اگر از منظر درون فقهی و درون دینی هم به آن نگاه شود با تردیدهای جدی مواجه شده است نظریه ولایت فقیه آیت الله خمینی یک نظریه مهجور و کم طرفدار دربین نظریه فقهای شیعه درباره لزوم تشکیل حکومت است.جریانهای بنیادگرا و اصلاح طلب جمهوری اسلامی به طور یکسان سعی می کنند این طور القاء کنند که نظریه ولایت فقیه خمینی یک نظریه «مرسوم» و«عادی» در بین فقهای شیعه است،ولی در نگاهی بسیار گذرا به تاریخ فقاهت در میابیم که نظریه لزوم تشکیل حکومت اسلامی به دست غیر معصومان با تردید جدی فقیهان بزرگ روبه رو بوده،شیخ انصاری از بزرگترین عالمان شیعه به حساب می آید و نظرات فقهی اش تا امروز به عنوان ستون درسهای حوزه های علمیه مورد استفاده و استناد بوده. شیخ در کتاب مکاسب خود در مورد حکومت اسلامی نظراتی را بیان می کند که از دید یک فرد عرفی گرا می تواند جالب توجه باشد،شیخ می گوید:"ولایت نوع استقلالی آن که ولی بتواند در امور مربوط به جان و مال و مصالح مردم تصرف کند....به مقتضای دلائل قطعی ویژه پیامبر و امامان و نایبان خاص آنان است" یا در جایی دیگر می گوید:"اموری که مشروعیت آن ها بستگی به اذن امام معصوم دارد مانند جهاد ابتدایی،اجرای حدود و مانند آن فقیه نمی تواند متصدی اجرای آنها گردد"،ملاحظه می کنید شیخ انصاری برای فقیه حتی قائل به «جواز تصرف» نیست چه برسد به «ولایت» نظراتی شبیه شیخ در بین فقهای برجسته شیعه فراوان است که بنا به اقتضای نوشتار از ذکر آنها خودداری می کنم. در نزاع فکری با طرفداران حکومت اسلامی و تئوری ولایت فقیه لزومی ندارد همواره از منظر لیبرالیستی به نقد حکومت مذهبی پرداخت در درون متون فقهی و مذهبی هم موارد مهمی وجود دارد که نشان می دهد نظریه ولایت فقیه آیت الله خمینی لزوما نظریه ای درون دینی نیست و مستندات کافی شرعی هم ندارد چه برسد به برهان های عقلی ،نظریه حکومت مذهبی حتی در درون نظرات فقهی هم جایگاه مهمی ندارد و فاقد استدلالات عقلی قانع کننده است بنابراین جریانهای منتقد با اعتماد به نفس بیشتری می توانند برای رهایی از آن مبارزه کنند (نظرات شیخ انصاری برگرفته از کتاب مکاسب او چاپ تبریز است). راز هالهء نور خامنه ای - نور افکن پایین و صفحه فلزی بالا برای انعکاس نور جهت افزایش معنويت
|
|||||
© 2010 ـ New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fax: 509-352-9630 |