|
||
دربارهء سکولاريسم | دربارهء ما | تماس | جستجو | فيلترشکن | کوتاه و گويا | عکس و مکث | English Information Section آرشيو صفحه اول | فهرست کليهء مقالات | اين نشريه دوشنبه ها، چهارشنبه ها و جمعه ها به روز می شود | کتابخانه | عکس و کاريکاتورانتخابی |
||
چهارشنبه 17 شهريور 1389
گذشته چراغ راه آینده است. من به این آموزه ی عینی، تردید ندارم. اگر 16 سال گذشت تا از جامعه ی بسته ی سال 73 به جامعه ی رشد یافته، دموکراسی خواه و پشتیبان عدالت، سکولاریزم و حقوق بشر در سال 89 دست یابیم، حتم دارم در دوران گسترش وسایل ارتباطی و شبکه های اجتماعی، زمان به مراتب کمتری نیاز است تا بساط ظلم و استبداد، از جامعه ی ما برچیده شود. من از این همه پیروزی مشعوفم... امروز صاحب این قلم که روزی پیام دانشجو را منتشر می کرد از این همه پیروزی احساس شعف می کند؛ و این در حالی است که در زندان مخوف رجایی شهر، زندانی است. >>> +++++++++++++++++++++++ آخرين خبر از وضعيت طبرزدی: ديروز صبح (سه شنبه) دادگاهی برای محاکمهء حشمت الله طبرزدی تشکيل شد. خانم پورفاضل و آقایان دکتر محمدعلی دادخواه، و جهانگیر محمودی برای دفاع از او در دادگاه حضور داشتند. طبرزدی همهء اتهامات وارده را رد کرد و در مورد اتهام پرخاشگری و توهین های نوشتاری و گفتاری در زندان نيز توضيح داد که این رفتاری ناشی از خشم او بوده چون او معمولاً آدم بدرفتاری نیست. دادگاه، ضمن قرار وثیقه ای 200 میلیون تومانی، تصميم گرفت که حکم خود را «بعداً» صادر کند. طبرزدی این قرار را به دلیل نداشتن امکانات مالی نپذیرفته است اما دوستان او از همسرش خواسته اند که طبرزدی را راضی کند تا سند وثیقه دوستانش را بپذیرد و از زندان خارج شود.
شکوه ميرزادگی آگاهی و آزادی زنان تشویق و تبلیغ حکومت اسلامی برای قوانین زن ستیز
منظور من نه ترویج مقابله به مثل در خیانت است و نه تایید این که زنان نیز مانند مردان به تن بارگی رو بیاورند، بلکه منظور من این است که آیا این نمایندگان در اتمسفر دیگری، جدا از سایر مردم زندگی میکنند؟ آیا آنها خیل دخترانی را نمیبینند که روز به روز بندهای دست و پاگیر سنت را پس میزنند تا حق خود را از دیوارهایی که به اسم قداست خانواده، از آنها بردهی جنسی ساخته است پس بگیرند؟ آیا این نمایندگان در خانههاشان دختری ندارند که چشم در چشم آنها بدوزد و بگوید اگر مسئله لذت بردن است، سهم زنان در این میان چیست؟!>>>
در موضوع رابطه جنسی نيز ماهيت اين رابطه برای حکومت چندان مهم نيست؛ افراد بايد ياد بگيرند چطور ظواهر را درست کنند و شواهد و اطلاعات نشان میدهند که دارند ياد میگيرند. بنيانهای روابط ديرپای صميمی يعنی اختيار، اعتماد، وفاداری، امانت و صداقت، و عاطفه اهميت چندانی از نگاه حکومت ندارند؛ امضای حکومت دينی و روحانيت است که يک رابطه را علیرغم فقدان شرايط فوق مشروعيت میبخشد. ايدئولوژی اسلامگرايی اين بنيانها را به يک صيغه شرعی تقليل داده است و اين تقليل را با قوای قهريه اعمال میکند. اگر صيغه خوانده شود ديگر نيازی به هيچ يک از شرايط فوق نيست.>>>
در واژهنامههای فارسی غيرت معنی حسادت و رشک دارد و بيشتر ويژگیای مردانه است. اين واژه در ادبيات مذهبی نيز به معنی آمادگی يا تعصب برای "دفاع از ارزشهای مذهب" به کار رفته است. در عرف، بسياری غيرت را ويژگی مثبتی میدانند. در روابط سنتی زن و مرد بار غيرتورزی را بيشتر بر دوش مرد میگذارند: او بايد غيرت داشته باشد و نمود آن نيز واکنش بازدارنده به رابطهی همسر يا زنان خويشاوند، با مردان ديگر و تلاش برای تعيين چگونگی آن است.>>>
حکومت اسلامی با وجود اعتراضات گسترده بین المللی، باز هم به حکم وحشیانه سنگسار سکینه محمدی آشتیانی اصرار می ورزد. بنابراین، حکومت اسلامی و طالبان در اجرای حکم وحشیانه سنگسار با همدیگر مسابقه می دهند. افکار و ایدئولوژی این دو جریان اسلامی و قوانین و سیاست های آن ها شبیه هم است و هر دو جانی و ارتجاعی و ضدآزادی و ضدانسان هستند. کشتن انسان ها و محروم کردن آن ها از هرگونه آزادی و حق و حقوق انسانی، در نزد این جانیان از آب خوردن هم راحت تر است. افکار خامنه ای، کم ترین تفاوتی با افکار ملاعمر و هیتلر ندارد.>>>
در شرایطی که جامعه بیسواد، روستانشین و بسیار مذهبی و سنتی بود، عقل رهبران که از دو طایفه ی غربگرا و روحانی بودند کار خودش را کرد و مردم تشنه ی عدالت و عدالتخانه را به سوی خود کشید. جاذبه ها چنان بود که زنان از لای چادرهای خود افق پیش رو را دیدند و جماعتی به آن خوش دل شدند و نیرو بخشیدند. نمی شود گفت که نیروئی برابر با مردان را وسط گذاشتند، ولی باید گفت این نخستین بار در تاریخ معاصر ایران است که زنان خواستند و توانستند وارد عرصه ی مشارکت سیاسی بشوند و تا حدودی حضور خود را به رخ بکشند.>>>
کنفرانس والتیک 2010 (نشست بین المللی نویسندگان و مترجمان ادبی) در شهر استانبول ترکیه برگزار شد و سه شاعر و روزنامهنگار زن ایرانی در میزگردی با موضوع «زنان، نوشتن و آزادی بیان در ایران امروز» شرکت داشتند. در این کنفرانس که در روزهای 2 تا 5 سپتامبر برگزار شد، پگاه احمدی، آسیه امینی و پروین اردلان، سه زن ایرانی شاعر و روزنامهنگار در نشستی ویژه که با مدیریت فتانه فراهانی، مردم شناس، برگزار شد، دربارهی موضوعاتی چون سانسور در آثار شاعران زن ایرانی، سانسور زنانگی در رسانههای ایران و همچنین تاثیر نوشتههای زنان بر ادبیات عمومی و اجتماعی سخن گفتند. همچنین آذر محلوجیان، مترجم ایرانی مقیم سوئد، در میزگردی با موضوع «داستانهای تبعید» دربارهی «نویسندگی در تبعید» سخن گفت و فتانه فراهانی نیز سخنرانیاش با موضوع «صحبت کردن در مورد سکس در خارجنشینان» را در نشستی با عنوان «نوشتن جنسیتی» ارائه داد.>>>
تبعیضات علیه زنان بسیار بیشتر از آن چیزی است که در این مجال بتوان به آن پرداخت. چرا که این قشر جامعه ی ایران در چندین سطح مختلف مورد تبعیض قرار گرفته است. کمیته ی رفع تبعیض سازمان ملل از "تبعیضی دو چندان" اسم می برد که نسبت به زنان متعلق به ملیت های ایرانی روا پنداشته می شود. اما تبعیضات علیه این زنان را بایستی یک پله ی دیگر هم افزایش داد و آنرا به این نحو تقسیم نمود: تبعیضاتی که از سوی حکومت ایران بر روی قشر زنان کل ایران اعمال می شود، تبعیضاتی که به دلیل تعلق شان به ملیتی خاص علیه آنها به کار گرفته می شود، و تبعیضات جامعه ی سنتی و مرد سالار ایران، که در بطن فرهنگ این جامعه ریشه دوانده است.>>>
علت اصلی انفجارسکوی نفتی امریکا هم روشن شدمجيد شهبازخانی>>>حجت الاسلام صدیقی امام جمعه موقت تهران در برنامه نورانیان تا شهادت با ولایت که در بین دو نماز ظهر و عصر برگزار شد و از شبکه های سراسری پخش شد، در مورد الودگی نفتی انفجار سکوی نفت در سواحل خلیج مکزیک گفت: « حالا برید کمپین راه بیندارید و مرا مسخره کنید. برهنگی زنان سواحل خلیج مکزیک موجب این بلای طبیعی انسانی الهی شده است. فکر کردید برهنگی فقط زلزله میاره. نخیر، الله به شیوه های مختلف بلا نازل می کنه. این بار وسط اقیانوس این بلا را نازل فرمودند که درس بگیرید. برید ببینید سواحل اروپا وآمریکا چه وضع اسفناک و فلاکت باری داره. بنده چند وقت پیش از اینکه سکوی نفتی منفجر بشه به صدا وسیما مراجعت نموده بودم در یکی از مانیتورهایی که سواحل لوئیزینا وکالیفرنیا را نشان می داد چند زن نیمه برهنه دیدم که همان جا گفتم : استغفرالله! بارالها! یه بلایی سر این مفسدان بیار تا اینها درس بگیرند که الارض تو را به فساد کشاندند که چند روز بعد البته آن سکو به اراده آقا امام زمان منفجر کردند. ولی تعجب من اینجاست که امروز هم که گذرم به مانیتورهای صدا وسیما افتاد پوشش مردم اروپا وآمریکا بهتر نشده بود بدتر هم شده بود با ادامه این وضعیت باید منتظر نابودی تمام سکوهای غربی به کمک امام زمان باشیم». با توجه به اینکه آقای صدیقی خودشان درخواست نمودند که ما برویم کمپین راه بیاندازیم و ایشان را مسخره کنیم، بنده هم که هرکار ایشان گفتند، چشم و گوش بسته از ترس خدا انجام میدهم تا مبادا آن دنیا به آتش جهنم دچار شوم، اقدام به کمپین مسخره نمودن ایشان نمودم. اگر شما هم از هواداران حجت السلام و مسلمین هستید و از خدا میترسید، لطفا ایشان را مسخره کنید والا ممکن است همان خدایی که جان چند کارگر بی گناه را در انفجار سکوی نفتی به جرم مایوی خانومها در خلیج مکزیک گرفت و همان خدایی که محیط زیست حیوانات زبان بسته را با نشت نفت نابود کرد، جان شما را هم به دلیل مایوی خانمهای سواحل اروپا بگیرد. گنه کرد در بلخ اهنگری به شوشتر زدند گردن مسگری. این خداوندی که ما دیدیم به این دلیل که خانمها گوش به حرف امام جمعه موقت تهران نمیکنند و حجاب اسلامیشان را رعایت نمیکنند هر لحظه ممکن است بلایی بر سر شما بیاورد. خداوند که مثل من و شما بیغیرت نیست! درسته که او هم زورش به سرخانومها نمیرسد، اما اگر عصبانی بشود میزنه پدر صاحب همه ما را یکجا را در میاره.
بقيه در ستون مقابل
|
سال سوم ـ شمارهء 901 جمعه 19 شهريور 1389 ـ 10 سپتامبر 2010
مردار خواری که از گوشت خويش می خورد دربارهء کميتهء تدارکاتی کنگرهء ملی ايرانيان بنظر من، کارائی يک «کميتهء غيرسياسی تدارکات، برای تشکيل کنگرهء ملی ايرانيان» بستگی به آن دارد که اعضاء اين کميته، در انظار ديگران، «حقانيت ِ» کار (يا «مأموريت ِ») خود را از کجا بدست می آورند. بعبارت ديگر، کسانی که دور هم جمع می شوند تا کميته ای اين چنين را بر پا کنند بايد نشان دهند که از کدام «سرچشمهء اجتماعی» مأموريت يافته اند و چرا اين «سرچشمه» خود می تواند منشاء و منبع حقانيت اين کميته باشد. تنها در صورت قبولاندن حقانيت اين مأموريت به عموم ايرانيان است که می توان به نتيجهء کار اميدوار بود...>>>
چک اصلاح طلبان از حساب ملت بی محل است ظاهراً مسافرت های نمایندگان ریز و درشت اصلاح طلبان فرنگ نشین به ایالات متحده و مذاكره با گروه های نو محافظه كار و شركت در انواع و اقسام كنفرانس های آنان مؤثر افتاده و باعث شده تا نیروی گروه اخیر برای پشتیبانی از نمایندگان تسخیری جنبش سبز بسیج بشود. این از جهیزیهء نومحافظه كاران. در مقابل، این سؤال پیش میاید كه پس اصلاح طلبان محترم چه چیزی دارند كه در برابر پشتیبانی دریافت شده عرضه كنند؟ فقط یك چیز! و آن همراهی با سیاست آمریكا و اسرائیل است در منطقه، بخصوص با در نظر گرفتن اینكه اولی تابع دومی است.>>>
نگاهی به مبانی تصمیم گیری در جمهوری اسلامی در استبدادی و مطلقه بودن حکومت جمهوری اسلامی شکی نيست. هيچ شاهدی عليه اين مدعا وجود ندارد بلکه شواهد تاييد کنندهی آن هزارانند. در عين حال به خاطر گستردگی دستگاه دولت در ايران، روزانه هزاران و شايد ده ها هزار تصميم در اين دستگاه استبدادی، غير پاسخگو، غير شفاف و ناکارآمد گرفته می شود که به جای حل مشکلات بر مصائب و رنجهای مردم می افزايند. اکنون پرسش آن است که در پشت صحنهی تصميم گيری در جمهوری اسلامی چه می گذرد که به چنين نتايجی می انجامد؟ چگونه مقامات به يک نوع تصميم گيری می رسند يا به يک نوع تصميم گيری نمی رسند؟ پی بردن به اين موضوع بالاخص در حوزهی مسائل امنيتی و سرکوبها که با جان مردم سروکار دارند و تصميمات اقتصادی و اجتماعی اهميت پيدا می کند.>>>
انتخابات آزاد، تضمین پیش شرط ها، یا نا فرمانی مدنی؟ از منظر من جنبش سبز فرزند مبارزهٔ ملت برای آزادی انتخابات است، که دیوار های سکوت را در هم شکست و اعتراض آشکار خود را علیه دیکتاتوری بیان کرد. اما اعتقاد دارم طول عمر دیکتاتوری در هر جامعه به نسبت فرهنگ، تاریخ و تمدن آن ارزیابی می شود، مردم ایران بیش از ظرفیت بالقوه خود دیکتاتوری را تحمل کرده اند. این نیروی اعتراضی و انتقادی به هر روی باید ظهور خود را به حاکمیت و حتی به دنیا نشان می داد. این یک خیزش بود که در شرایط انتخابات دوره دهم بوجود آمد به نظر من می توانست به بهانهء دیگری نیز انجام پذیرد.>>>
ایدئولوژیزه کردن جامعه؛ خودكشي سياسي است رئوس نظريه فكوهي درباره سياستهاي فرهنگي و تحولات آن چنين است: مسئولان دولتی باید بدانند که جامعه اصل است و نه قدرت. مهمترين تغییرات اساسی حاصل از انقلاب؛ اجتماعی شدن شدید و شتاب یافته زنان و به وجود آمدن جامعهای است که زنان در آن حضوری دائم و همه جانبه دارند او تاكيد دارد كه؛ اين جامعه را نمیتوان به همان شیوههایی اداره کرد که یک جامعه کاملا مردانه را. از نگاه وي، واقعيت فرهنگ جامعه با سلسله مراتبی کردن و پاسخ های ایدئولوژیک و سختگیرانه كاملا مغاير است. سیستم آمرانهای اين بار اتفاقا کل یک سیستم را با توهم و تصور و ادعای اینکه درحال محافظت و تقویت آن است؛ به سوی نابودی ميبرد...>>>
بسیار بعید می نماید که با وجود منافع هنگفت و عدیده ای که از وجود کانون تنش در منطقه حسّاس خاورمیانه عاید هیئت مدیره و سهامداران عمدهء شرکت سهامی ریاکاری می شود، اینان به برقراری صلحی واقعی و همزیستی مسالمت آمیز دو کشور فلسطین و اسراییل در کنار یکدیگر رضایت دهند. به نظر نگارنده، چنین امری را تنها در صورتی می توان محتمل دانست که نفع برندگان در انتقال "کانون تنش" به نقطه ای دیگر سود بیشتری ببینند و براین مبنا هدف های راهبردی خود را تغییر دهند. آنچه که اکنون در عراق و افغانستان و پاکستان می گدرد و خواب هایی که یقیناً برای میهن ما دیده شده، شاید گره کور مناقشه اسراییل و فلسطین را با زدن گره کورتری درجایی دیگر باز کند!>>>
در آماري كه جرس اخيراً از مصاحبه شدگان اين سايت منتشر كرده بود، نشان مي داد بيش از نيمي از مصاحبه ها با هموطنان سكولار بوده و كمتر از يك سوم آن با اهالي جرس، آن هم در سالگرد تولدش، گفتگو شده است. اين تازه مصاحبه هاست، اگر به آمار مقالات نيز مراجعه كنيد ، اين نسبت را چه بسا بيشتر ببينيد... اين قلم در سال هاي گذشته به كرات نوشته هاي ناقابلي را براي برخي سايت ها ارسال كرده است، اما بجز مواردي كه واسطه و توصيه اي در كار بوده است، در بقيه موارد منتقدين محترم از همين حق منطقي استفاده كرده و برخورد دگرانديشي كرده اند. گله كه ندارم هيچ، ازآن موارد استثنا هم ممنونم. به اميد روزي كه هواي بام رسانه هاي ما هم يكي شود!>>>
در حاشیهء مقالهء جناب بازرگان در خصوص سانسور و سکولاریسم سوال اینجانب، نسل اینجانب، نسل قبلی اینجانب و نسل بعدی اینجانب از شما دوستان که درد اسلام دارید و سکولاریسم را سد راه افکارتان می بینید، این است که چرا قبل از اینکه خودتان را عجولانه بداخل حوزهء سیاست پرتاب کنید و مجدانه به دنبال قدرت بدوید، نخست سعی نمی کنید که در سکون و آرامش فکری، و البته با نیتی پاک، این مجموعه تفکرات را از پیرایه ها و پلیدی هائی که دورش را گرفته پاک کنید، و آنگاه کمر به فروش آن به دیگران ببندید؟ بطور قطع آنوقت مشتریان افکارتان هم، هم از لحاظ کیفی و هم از لحاظ کمی، با امروز فرق خواهند کرد! >>>
تحریم ها، حذف یارانه ها و نگرانی رهبر از رویارویی ملت و دولت آینده آبستن حوادثی است که بر بستر انواع مطالبات انباشت شدۀ اقتصادی و سیاسی نمودار خواهند شد: عاملان این "حوادث" کسانی هستند که بیشترین صدمات یک دورۀ سی ساله از بن بست اقتصادی را تجربه کرده اند. یعنی: طبقات متوسط شهری و در رأس شان جوانان و زنان بیکار و بدون آیندۀ روشن که دیگر قادر به معنای کردن هستی فردی و اجتماعی شان در قالب های دست و پاگیر موجود نیستند. به اینان می توان حتا به ترتیب اهمیت، فعالان ورشکستۀ بخش خصوصی، اصناف و به ویژه کسبۀ خرد را افزود که نوعاً زیان های وضع حاضر را متحمل شده اند.>>>
آزادیخواهان و مردم ایران نیاز به حمایت جهانی دارند در نامهء سرگشاده به دبيرکل سازمان ملل از طرف جبههء ملی ایران ـ اروپا و امریکا>>> جناب آقای بان کی مون. جمهوری اسلامی با به وجود آوردن بحران هسته ای مشکلات و نگرانی های فزاينده ای برای دولت ها و ملل جهان به وجود آورده است که می تواند عواقب وخیم و غير قابل پيش بينی در منطقه و جهان داشته باشد. جبههء ملی ایران در خارج از کشور در ماه گذشته با ارسال نامه ای به رئیس جمهور آمریکا مراتب نگرانی خود و ملت ايران را ازحمله نظامی به ایران ابراز داشته است که این در ضمیمه نامه به حضور آن جناب ارسال ميگردد. علاوه بر بحران خارجی، در داخل کشور نیز شهروندان ایران زیر شدید ترین ستم و بیداد قرار دارند. کشتار های خیابانی آزادیخواهانی چون ندا آقا سلطان٬ قتل مستمر زندانیان سیاسی در زندان های رژیم، به ویژه پس از انتخابات سال گذشته تاکنون که دو زندانی به نام های محسن بیک وند و کاوه کردی در همين هفته در زندان های جمهوری اسلامی به قتل رسیدند٬ وضعیت پزشکی وخیم صد ها زندانی سیاسی از جمله ارژنگ داوودی٬ عیسی سحرخیز و آیت الله بروجردی و..، اتهامات بی اساس و بدون دليل و احکام ناعادلانه برای فعالین حقوق بشری چون خانم شیوا نظرآهاری٬ مجازات های غیر انسانی چون سنگسار و قطع اعضاء بدن برای زندانیان عادی مثل خانم سکینه آشتیانی، دستگیری و آزار وکلای مدافع زندانیان همچون خانم نسرین ستوده٬ ایران را تبدیل به زندانی دهشتناک برای همهء ایرانیان کرده است. در حال حاضر که مردم ايران هيچ مرجعی برای شکايت و رسيدگی به اعمال غير انسانی حکومت ايران ندارند، نياز به حمايت جهانی، به ویژه سازمان ملل متحد که تنها مرجع رسيدگی و کمک به ملل دربند جهان ميباشد دارند. بدين سبب تقاضای ما از آنجناب، به عنوان عالی ترين مقام سازمان ملل متحد، اين است که رسيدگی به نقض حقوق بشر در ایران را به اندازهء بحران اتمی مورد توجه سازمان ملل و شورای امنیت قرار دهيد .در اين راستا تعيين و اعزام فرستادهء ویژه از سوی سازمان ملل متحد به ايران مي تواند گام مهمی در بهبود وضعيت زندانيان سياسی و حقوق مردم ايران باشد. با احترام و سپاس از توجه شما به این مسئله حیاتی. 17 شهریور 1389
خبر راديو فردا:«سپاه محمد رسولالله: تجمع مقابل منزل کروبی ساخته عناصر خودسر بود». ما از همان وقت که قتل های زنجيره ای کار عده ای خودسر اعلام شد، معنی خودسر را فهميديم ولی به رویمان نياورديم تا امروز که سپاه ادعا کرد حمله به منزل آقای کروبی کار عده ای خودسر بوده است. حالا سعی می کنيم اين کلمه را برای خودمان و شما معنی کنيم. خودسر يک کلمه يا صفت است که آدم وقتی آن را می شنود کمی می ترسد، کمی می لرزد، کمی حالت فرار و دويدن به او دست می دهد، و کمی احساس کشته شدن می کند. البته قديم ها کلمه ی خودسر چنين حالتی ايجاد نمی کرد، و اين حالت از زمانی ايجاد شد که محمد مختاری و محمد جعفر پوينده و پروانه و داريوش فروهر به دست آدم های خودسر به طرز وحشيانه ای به قتل رسيدند. اگر من جای دکتر حسن انوری بودم، و بخش "خ" فرهنگ سخن در اختيار من بود، حتما زير کلمه ی خودسر اين را می نوشتم: ويژگی کسی که ظاهراً از آقا دستور نگرفته ولی گرفته است. البته در فرهنگ لغت، جا برای شرح و بسط نيست که ما اين جا اين شرح و بسط را می دهيم: وقتی به کسی می گويند خودسر، يعنی او از آقا دستور نگرفته ولی همه ی ما می دانيم که او از آقا و فرماندهان زير دست اش دستور گرفته و همه چيز را برنامه ريزی شده انجام داده است. اين که ما می دانيم ايشان از آقا دستور گرفته، به هوش خيلی زياد يا اطلاعات دست اولِ ما مربوط نمی شود بلکه وقتی خودسرها بعد از انجام عمل يا در حين عمل وِلوِل می گردند و هيچ کس با آن ها کاری ندارد، معلوم می شود که مقام بالايی از آن ها حمايت می کند. باور نمی کنيد؟ همين امروز در مجتمع خودتان يک ترقه بترکانيد، يا روی ديوار همسايه تان بنويسيد، مرگ بر همسايه ی مزاحم يا پنجره ی يکی از ساکنان مجتمع تان را با سنگ بشکنيد، يا چادر از سر خانمی که در حال گذر از کوچه است بکشيد، می بينيد در عرض پنج دقيقه پليس مسلح می ريزد روی سرتان، به دست تان دستبند می زند و شما را به کلانتری می برد. چرا؟ چون شما خودسر نيستيد، يعنی آقا از شما حمايت نمی کند. اگر خودسر باشيد، پنجاه نفری جمع می شويد سر خيابان آقای کروبی، اول عرق می خوريد، بعد سينه می زنيد و روضه ی سيدالشهدا می خوانيد، بعد به منزل او و همسايگان اش هجوم می بريد، بعد در و پنجره را می شکنيد، بعد داخل خانه کوکتل مولوتف پرتاب می کنيد، بعد روی ديوارها شعار می نويسيد، بعد چادر از سر زنِ عابر می کشيد، و اين کار را نه سريع و مثلا در عرض چند دقيقه، که در عرض چند روز به طور مداوم انجام می دهيد، آن وقت نه تنها ماموران نيروی انتظامی به شما کاری ندارند، بل که يک دست مريزاد و خسته نباشيد هم بِهِتان می گويند. چرا؟ چون شما خودسريد يعنی آقا پشتيبان شماست. اميدوارم بحث "خودسرشناسی"ِ امروز برای تان مفيد بوده باشد. آزادی عقيده يعنی ويران شدن بنياد ولايت فقيه سخنان اخیر کامران دانشجو درباره با خاک یکسان کردن دانشگاه ها ریشه در تفکر خمینی دارد خود خمینی خطر دانشگاه را از بمب خوشه ای بیشتر می دانست آقای خامنه ای هم تقریباً در تمام سخنرانی هایش ترس خود از علوم انسانی را ابراز می دارد به نظر من ریشه ترس این نوع افراد از علوم انسانی رایج در دنیا نداشتن پاسخ و ضعف تفکر است اساس تفکر معتقدین به ولایت فقیه "حذف کامل" مخالف عقیدتی و سیاسی است پاسخ تفکر اسلامی در بیشتر موارد در طول تاریخ کشتن مخالفین، هوچیگری و هیاهو بوده نمونه بارز آن در ایران تفکر نواب صفوی و قتل کسروی است که نشان از بی منطق بودن و قائل به ترور مخالف بودن اسلامی ها ست آقای خامنه ای چون متوجه است تفکر اسلام سیاسی و حکومت مذهبی تقریباً بطور کامل مشروعیت و حقانیت خود را در ایران از دست داده دائم از مقابله با علوم انسانی صحبت می کند هدف نهایی آقای خامنه ای این است که دانشجویان ایران با امثال منتسکیو، ولتر، فروید و مانند آنها آشنا نباشند در حالی که در عصر انفجار اطلاعات، کنترل فکر جوانان ایران امری از پیش شکست خورده است ترس اصلی حکومت اسلامی از مفاهیمی مانند دمکراسی و پارلمان و حزب و آزادی عقیده است از نظر رهبر جمهوری اسلامی آزادی عقیده به معنی از بین رفتن اساس ولایت فقیه است زیرا در بحث آزاد نقاط ضعف اسلام سیاسی برجسته می شود و نا کار آمدی آن در عصر مدرن کاملاً واضح می گردد.
برنامهء تلويزيونی ـ دورهء جديد ـ برنامهء شمارهء هشت شکوه ميرزادگی>>> رابطه بين غلو وشيوع خرافات اسماعيل نوری علا>>> همراه با فايل کوچک صدا برای دانلود
انجمن سکولارهای سبز برلين>>> با همکاری کلوپ فيلمسازان ايرانی و اروپائی نمايش می دهد: بمناسبت سالگرد فاجعهء رستوران ميکونوس برلين نمايش فيلم «ترور در برلين»، اثر آرمان نجم برای اطلاع بيشتر به سايت رسمی شبکهء جهانی سکولارهای سبز مراجعه کنيد>>> شماره 899 ـ دوشنبه 15 شهريور 1389 ـ 6 سپتامبر 2010
کنکاشی در باب مفهوم «حکومت سکولاریسم»
به سوی همگرایی بیشتر در جنبش سبز
«چیستی» و «کیستی» در قدرت سیاسی آیا عجله می کنیم یا فرصت ها را از دست می دهیم؟
روز قدس امسال، پایان حکومت اسلامی
مذاکره در بند بیماران روانی خطرناک!
اینجا برلین است، صدای لیبرال دموکراسی ایران
قطعنامهء کنگرهء هشتم، کنگرهء سبز حزب مشروطه ایران (لیبرال دمکرات)
حميد رضا رحيمی
|
پيوند به نسخهء رايگان اينترنتی>>>>
=========== ============= کميته بين المللی نجات پاسارگاد =========== =========== برای آزادی، دموکراسی، جمهوری و لائيسيته =========== =========== =========== ============= ========== ========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== ============= =========== ============= ============= ============= ============ =========== =========== ========== ============= ============= =========== =========== =========== ============ =========== =========== =========== =========== =========== =========== ===========
چهارشنبه 17 شهريور 1389
بقيه از ستون مقابل رای دادم، تا روزی که
این بار همهچیز فرق میکند. شاید تمامی آن افرادی که برای ایجاد یک تغییر قانونی (تحت نظام فعلی جمهوری اساسی) مطلوب بودند، دیگر مطلوب نباشند. شاید نیاز به تقویت و همبستگی جریانات سیاسی بیشتری وجود دارد. من شخصا از مهدی کروبی به عنوان نامزد مطلوب خودم در انتخابات 88 انتظار ندارم که رهبری ایجاد یک تغییر فراقانونی (خارج از خواسته فعلی نظام جمهوری اسلامی) را بر عهده بگیرد. البته منظور از تغییر "انقلاب" نیست. بلکه منظور پیش رفتن به سمتی است که حکومت وادار به پذیرش خواست مردم نسبت به بسیاری از جنبههای اساسی حکومت و حتی خود نظام سیاسی شود. مهدی کروبی تا همینجا برنده است. او تا همینجا کار خودش را به بهترین شکل انجام داد که به راستی جای تقدیر دارد. حتی فراتر از آنچه که خواسته خود او است، به خواسته مردم احترام نهاد. >>>
من فکر می کنم یکی از گروه هایی که می تواند در رسیدن ایران به دمکراسی تاثیر گذار باشد حقوقدانان ایران هستند. درهمین موضوع حکم "محارب" برای شیوا نظر آهاری متاسفانه تمام بحث حقوق دانان این است که شیوا نظر آهاری «محارب» نیست. درست است که تحت هیچ شرایطی شیوا نظر آهاری محارب نیست ولی پرسش اساسی این باید باشد که اصولاً «حکم محاربه با الله» یعنی چه؟ چرا ایران باید در دوران مدرن دارای حقوق عقب ماندهء هزار و چهار صد سال پیش باشد؟ حکم هایی مانند "محاربه"، "مفسد فی الارض"، "مهدور الدم"، و "واجب القتل"، تماماً، مفاهیمی زائیده شده از متون مذهبی هستند که کوچکترین قرابتی با مفاهیم حقوق مدرن ندارند. متاسفانه مهمترین ضربه ای که ایران ظرف سی و یک سال گذشته خورده عقب ماندگی حقوقی و ضایع شدن حق شهروندی تحت حاکمیت حکومت اسلامی است. حقوق مدرن برای یک «جرم» يک «مجازات» مشابه دارد ولی، برای مثال، در حقوق جزای اسلامی دو قاتل سرنوشت متفاوتی پیدا می کنند؛ یکی ممکن است برای کشتن یک انسان دیگر اعدام شود و دیگری بخاطر عفو خانوادهء مقتول از اعدام رهایی یابد. حتی کشتن افراد، در صورتی که قاتل بتواند کشته شدن مقتول را تحت عناوینی مذهبی مانند "سب النبی" یا "توهین به اسلام" ثابت کند مشمول مجازات نیست و قاتل تبرئه می شود. بنابراین، یکی از تلاش های مهم ایرانیان مخالف حکومت اسلامی باید این باشد که "موردی" صحبت نکنند بلکه "رویه و اساس دستگاه قضایی" را زیر سوال ببرند. تا زمانی که ایران تحت «قوانین شرع بنیاد» اداره شود امثال خامنه ای به سادگی می توانند هر کسی را که عقایدش را نپسندیدند "محارب" اعلام کرده و وی را بکشند. خود خامنه ای چند روز پیش به صراحت تاکید کرد که اگر احساس کند کسی "واجب القتل" است به صراحت اعلام و اسم آن فرد را برای کشته شدن علنی می کند. البته خامنه ای اين «اگر» را به دروغ گفت و، در پشت پرده، عملاً، نام کسانی که باید کشته شوند توسط خود خامنه ای ابلاغ می شود و يا به تصويب او می رسد. این وضعیت یعنی وجود یک فاجعه ملی تمام عیار، آن هم تحت قیمومیت یک ولی فقیه غیر پاسخگو و مستبد. و این یعنی ماندن در اعماق قرون وسطای ایران.
ازفتنه جمل سربلند بيرون آمديم؛
به گزارش فارس، سردار محمدرضا نقدي رئيس سازمان بسيج مستضعفين، در نشست هاديان سياسي بسيج كشور اظهار داشت: ...اين اولين بار در تاريخ است كه يك امت از چنين آزمون سخت و پيچيدهاي با موفقيت گذر كرده و راه را گم نكرده است ولي بايد بدانيم براي رسيدن يك ملت به كمال با پيروزي در هر آزمايشي آزمايش سختتري در پيش خواهد بود بايد خودمان را براي امتحانات پيچيدهتر آماده كنيم... از جمله آزمايش هاي مهم كه ممكن است پيش آيد و به گمراهي عدهاي منجر شود ضعف ما در درك درست از مصلحتهاست. ممكن است بعضي به خاطر عدم درك صحيح از حكمت تصميمات نظام به دام افراط بيفتند. بعضي عناصر قدرت طلب در صددند براي پيشبرد مطامع سياسي خود از دلسوزي و علاقه شديد بعضي جوانان نسبت به نظام و ارزشها سوء استفاده كنند و از آنها خوارج بسازند. در اين شرايط مراقبت خاص لازمست. در اين شرايط بايد داستان حضرت موسي و خضر را كه در سوره كهف قرآن كريم آمده است بارها و بارها بخوانيم و از آن عبرت بگيريم يكي از حرفهاي اين داستان با بشر اين است كه رهرو راه كمال الزاما نميبايد شخصا فلسفه و حكمت هر حادثه و اقدام را خود شخصا بداند همين كه يقين داشته باشيم پيشرو و پيشقراول را دقيق و درست انتخاب كردهايم كافيست كه با خيال آسوده و پشت سر او حركت كنيم.
|
© 2010 ـ New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fax: 509-352-9630 |