|
||
فهرست مقالات | صفحات اول | دربارهء سکولاريسم نو | دربارهء نشريهء ما | تماس | جستجو | فيلترشکن | English Section |
||
بخش اظهار نظر خوانندگان | گفتگوهای اختصاصی | آرشيو عکس و کاريکاتور | آرشيو عکس و مکث | آرشيو کوتاه و گويا | آرشيو جمعه گردی ها |
||
پيوندها |
فهرست مطالب |
سال پنجم ـ شماره 1122 ـ جمعه 5 اسفند 1390 ـ 24 فوريه 2012 |
سايت شبکهء سکولارهای سبز>>>
پيوند به نسخهء رايگان اينترنتی>>>>
و پيوند به يک ويدئو>>>
=========== ========== ========== ========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== ============= =========== ============ =========== =========== =========== ===========
|
اقدامی اشتباه یا امری اجتنابناپذیر؟
انقلاب پنجاه و هفت؛ راهی که نرفت
با شرکت بهبهانی ــ حجازی ـ نيری ـ سهيمی ـ نوری علا ـ نيری >>>
آقای دوستخواه! اگر بتوانيد صدای ما را خفه کنید، با جبر تاریخ چه می کنید؟
در حاشيه مصاحبههای پرويز ثابتی
فراخوان هایی که به گوش مردم نمی رسد
کی و چگونه کوک میشود؟
اصلاح طلبان: مانع رسیدن ایرانیان به آزادی و دموکراسی
اصلاح طلبی مذهبی، آشفتهتر از همیشه
دروغ، توهم؛ بلای جان جامعه ایرانی
جمعه گردی های اسماعيل نوری علا
آقای نوری علا، شما هم شفاف باشيد
آنچه که باید از اتفاقات اخیر آموخت
بنیانگذار جامعه دفاع از حقوق بشر
شبکهء متحد ايرانيان متولد عراق!
معاودان عراقی اهرم های اجرائی حکومت اظهارات يکی از کارکنان سابق قوه قضايی
پر خواننده ترین مطلب هفتۀ پیش! که... مجاز ست؟
مشکلات یک شهروند بهایی در تهران
اسطوره ها پیروزمندانه بخانه بازمیگردند
زمان عبور از «رهبر ايران» فرا رسيده
|
مستندسازی با جعل سند، رونمايی يا لاپوشانی؟! نازنين انصاری، الاهه بقراط، منوچهر هنرمند اين گزارش هشداری است به ايرانيان تا پيش از شرکت در هر طرحی، اطلاعات مستند درباره گردانندگان و منابع آن به دست آورند. "کتابخانه کنگره آمريکا" نقش خود را در مستند جعلی شبکه يک تکذيب کرد. مصاحبه شوندگان و برخی پژوهشگران از پخش آن "شوکه" شدند. مأموريت پنهان حسين دهباشی از سوی اين شبکه برای مصاحبه با مقامات رژيم پيشين و جعل مدارک پناهندگی با يکديگر نمیخواند مگر اينکه رژيم با جلب اطمينان نزديکان "پهلویها" قصد مهمتری مانند ترور را دنبال میکرده که با دستگيری و اخراج دهباشی از آمريکا ناکام ماند.>>>
امنیت ملت و کشوری را به بازی گرفتهاند؟ روزی نیست که خبری نگران کننده در قوت گرفتن احتمال حمله نظامی به ایران در رسانههای جهانی منعکس نشود. اگر تا دیروز خطر تحریم ها را در مقالهها و مصاحبهها بازگو میکردند، امروزه فشار تحریم ها بر پوست و گوشت مردم سنگینی خود را آشکار نموده است. مصاحبهها و برخی نوشتهها در مورد تحریم ها توسط تحلیگران مختلف بخوبی نشان میدهد که زیربنای افتصادی ایران بشدت مورد حمله غرب قرار گرفته است. اینکه برخی تحریم های هدفمند برای تضعیف دیکتاتوری در ایران لازم است یک روی موضوع تحریم هاست ولی روی دیگر آن تحریم های بی در و پیکر است که یک فاجعهء ملی است، چه آنچه مردم در سال ها رشتهاند و حداقل بخشی از آن صرف آبادانی مملکت شده است را درهم میپاشد.>>>
نه قانون اساسی مشروطه دمکراتیک بود، نه پادشاهان پهلوی ادعای دمکراسی داشتند قتل و شکنجه توسط هر حکومت، گروه یا فرد، قابل معامله، مجادله و چشمپوشی نیست. جنایتکاران در هر رژیمی از جمله رژیم آینده که ممکن است دمکرات هم باشد، باید بدانند در برابر اعمال خود، حتا پس از مرگ نیز مسئول هستند و دربارهشان سیاست یک بام و دو هوا وجود ندارد. نمیتوان در مورد جنایات جمهوری اسلامی شعار داد «ببخش و فراموش نکن!» اما روی جنایات رژیم گذشته تمرکز کرد، و یا گمان کرد به دلیل دامنه غیرانسانی جنایت در رژیم کنونی، میتوان آنچه را در زندانهای رژیم پیشین روی داد هم بخشید و هم به فراموشی سپرد!>>> اگر قوهء قضاییهء حکومت آخوندی سالم و مستقل بود – که نیست – نخستین کسی که باید به محاکمه کشیده می شد و در جایگاه متهم ردیف اول قرارمی گرفت، شخص سید علی خامنه ای است که با عملکرد مجرمانهء خود زمینهء اختلاس سه هزارمیلیارد تومانی را فراهم کرده است. ترفند نشاندن معلول به جای علت، ترفندی شناخته شده است که هدف از آن رهانیدن سید علی خامنه ای از مجازات است. درحکومتی که دادگستری آن تا اعماق وجودش فاسد است، ادعای مبارزه با فساد یادآور داستان های دیوان بلخ است!>>>
در میانِ سازمانهای سياسی برون مرز، از جمله جريانهايی که در معنا و مفهومی تؤامان تراژيک و کميک هنوز خود را وامدارِ آرمانهای سياهکل میپندارد سازمان فداييان خلق (اکثريت) میباشد. موضوع اين نوشته نه نقدِ سازمان اکثريت که نگاهی است به برگزاری مراسمِ سياهکل توسط شاخهء «غرب آلمان» اين جريان، البته با حضورِ مهمانِ ويژهء مراسمِ امسال رجبعلی مزروعی. به ظاهر و در مدعا سازمان اکثريت با فاصله گرفتن از نظرياتِ فاجعهآميزِ خود به ويژه در سالِ سياه شصت، امروز خوانشی ديگر از سياست ارائه میدهد. اما آنچه در اين سازمان همچون بيماری لاعلاج، ماندهگاری سیساله يافته فلسفهء سياسی حاکم بر آن است.>>>
چرا صدای آمريکا نبش قبر مي کند؟ آیا از خود پرسیده اید چرا درست زمانی که میزان محبوبیت و مقبولیت رضا پهلوی به شدت بالا رفته است ناگهان نبش قبری می شود و جنازهء پوسيده اي به نام ثابتی از زیر خاک بیرون کشیده می شود؟ شاید بدان خاطر که می خواهند با نسبت دادن این جنازه به رژیم شاه و متعاقب آن برجسته کردن نسبت پدر و فرزندی شاه فقید و رضا پهلوی، در تخریب مردی که در مبارزهء با استبداد دینی بدون توجه به القاب نسبی و سببی فقط و فقط خود را ایرانی میداند و سرباز وطن، بکوشند.>>>
در این یکسال که حاکمان یمن و لیبی هم به مبارک و بن علی پیوسته اند و بشار اسد هم در آخرین فصل از کتاب سیاه حکومتِ خود دست و پا می زند، ما در کجای راه مان ایستاده ایم؟ به حکم "عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد"، دیر رسیدن ما این فائده را داشت (و دارد) که هر چه بیشتر یکدیگر را بشناسیم و ظرفیت های دیکتاتوری در خودمان را محک بزنیم تا هر چه بیشتر بتوانیم از اشتباهات بزرگترهامان در سال 57 فاصله بگیریم. سهراب سپهری، "عطش آشنایی" را برتر از "شور ربایش" می دانست و ما دقیقاً همان جا ایستاده ایم که سهراب ایستاده بود.>>>
تحریم انتخابات مجلس، پردهء آخرِ سرنگونی انتخابات نمایشی مجلس این بار، بر خلاف انتخابات گذشته، در شرایطی در کشور برگزار می شود که وزش نسیم بهاریِ برای تغییر نظام های دیکتاتوری در خاورمیانه و وقوع انقلابات در این کشورها، باعث شده است که مردم و جوانان میهن اسیر ما، نیز با جوشش و التهاب وقوع قیامی برای سرنگونی استبداد دینی در کشورمان را انتظار بکشند. از طرف دیگر با ورود پارامترهای جدید در صحنهء سیاسی کشور برگزاری انتخابات به راحتی گذشته صورت نخواهد گرفت و درد سرهای بسیاری سختی در انتظار رژیم می باشد. بنابراین در این شرایط مردم و جوانان میهن، می توانند با استفاده درست از فرصت های پیش آمده، به هدف دیرینه اشان یعنی آزادی و رهائی مردم و کشور خود دست پیدا کنند.>>>
مقدمهء
کتاب دکتر سریع القلم اخيراً کتابی با عنوان "اقتدار گرائی ایرانی در عهد قاجار" با قلم زیبای استاد برجسته علوم سیاسی ایران؛ دکتر محمود سریع القلم به بازار نشر عرضه شده است. آنچه که مرا بیش از موضوع و متن کتاب تحت تاثیر قرار داد، صفحه تقدیمی است که نویسنده در ابتدای کتاب خود آورده و از دیدگاه من، در نوع خود کم نظیر است. در متن ذیل که مطالب همان صفحه است، تعمق کنید و درد امروز جامعه ایرانی را بشناسید و اگر چنانچه دغدغه اعتلای ایران را دارید، در تربیت نسل فردا بر این اساس بکوشید: «تقدیم به ایرانیان زیر ده سال، که در آینده برای کسب ثروت، به نهاد دولت نزدیک نخواهند شد؛ - برای افزایش قدرت کشور، ثروت تولید خواهند کرد؛ -ظرفیت نقدپذیری و اصلاح تدریجی را در خود پدید خواهند آورد؛ - از فرهنگ واکنش های سریع به خویشتن داری، ارتقاء فرهنگی پیدا خواهند کرد؛ - از فرهنگ شفاهی و غیر دقیق به فرهنگ مسئولانه مکتوب، انتقال تمدنی پیدا خواهند نمود؛ - از رفتارها و کارهای کوتاه مدت به گستره دراز مدت، رشد فکری پیدا خواهند کرد؛ - تضعیف، تخریب و انتقام را از فرهنگ سیاسی خود حذف خواهند نمود؛ - به رشد فکری و استقلال فکری از طریق مطالعه حداقل دو ساعت در روز روی خواهند آورد؛ - برای ایرانیان دیگر از رانندگی گرفته تا کسب قدرت، حقوق قائل خواهند شد - از رشد و موفقیت دیگران به طور واقعی خوشحال شده و درس خواهند آموخت؛ - غرور بی جا، حسادت و ناجوانمردی را به سکوت، احترام و گذشت تبدیل خواهند کرد؛ - دروغ گوئی و وارونه جلوه دادن واقعیت ها را از نظام معاشرتی خود با دیگران حذف خواهند نمود؛ - برای کسب قدرت،به اصل رقابت و فرصت برای دیگران اعتقاد خواهند داشت؛ - و پس از رسیدن به قدرت، فقط دوره محدودی، صرفاً برای تحقق کارهای بزرگ، در قدرت خواهند ماند».
|
© 2007 ـ New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fax: 509-352-9630 |