|
||||||||
پيوندها |
خبرهای شبکهء سکولارهای سبز |
مطالب شمارهء قبل | سال چهارم ـ شماره 936ـ چهارشنبه 10 آذر 1389 ـ 1 دسامبر 2010 | |||||
من از يادت نمی کاهم تو را من چشم در راهم... (از نيما يوشيج)
پيوند به نسخهء رايگان اينترنتی>>>>
=========== =========== نژادپرستی و تبعيض (حاوی پيوندها) =========== ============= ========== ========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== ============= =========== ============= ============= ============= ============ =========== ============= ============= =========== =========== =========== ============ =========== =========== =========== =========== =========== ===========
|
و روند اعلام نامزدی برای عضويت در شورای هماهنگی شبکه پايان يافت و بزودی نتايج آن اعلام خواهد شد>>>
چهارشنبه 26 آبان شمال کاليفرنيا (منطقهء خليج) به همت مهدی ذوالفقاری
چهاردهم آبان
سرپرست انجمن سکولارهای سبزونکوور
انجمن سکولارهای سبز ونکوور آغاز بکار کرد از صفحهء فيس بووک انجمن ديدار کنيد>>>
آغاز به کار تلويزيون ايران ندا >>>
به بهانهء انتشار اعلامیهء رسانهء «ایران ندا» تکلیف رسانهء رسا روشن است... اما شما «ایران ندا» یی ها اگر اهداف تان با خواست هایی که من بخش کوچکی از آن را در اينجا مطرح کرده ام هماهنگ است خوش آمدید، امید اینکه آن قدرکمک مردمی بسویتان سرازیر شود که رسانه ای با 15 عضو هیات امنا، و لابد با صد تا پرسونل، یک ساختمان مجهز به استودیوی پخش وضبط و ده ها خبرنگار، گزارشگر و برنامه ساز، دکوراتور و فیلمبردار و غیره بتواند آغاز بکار کند و دوام بیاورد و در آزادسازی ایران در بند سهیم شود! با آرزوی سقوط کلیت نظام ضد انسان جمهوری اسلامی.>>>
این جنبش بعد از مشروطیت، دومین جنبشی است که علاوه بر مفهوم سلبی، مفهوم ایجابی هم دارد و می داند چه میخواهد و آلترناتیوش چیست و این آلترناتیو یک شبه بوجود نیامده بلکه در یک فرایند شکل گرفته است. برای نخستین بار یک تعادل طلایی بین آرمان و شعار و هدف و مطالبه مشاهده می شود. دیگر آنکه جنبش سبز یک ساختار چند جنبشی دارد و از خرده جنبشهایی تشکیل شده که هر کدام خود آگاه و مستقل و با حفظ هویت ، وارد گفتمانی چند سویه با یکدیگر و با جنبش سراسری شده اند. اینجاست که چپهای ما از صدق نکردن تحلیلهای طبقاتی در این جنبش و درک آن عاجز هستند و پایه بسیاری موضعگیریها این است که هر یک تنها بخشی از جنبش را میگیرند و بر اساس آن تحلیل میکنند.>>>
توسط (اف.بی.ایِ) آمریکا دستگیر شد بنا بر اطلاع رسيده، بعد از شکایت دهها نفر از دانشجویان و زندانیان سیاسی و حقوق بشری سابق ساکن فعلی آمریکا علیه یکی از هکرهای رژیم که در لباس اپوزیسیون ظاهر می شده، پلیس فدرال آمریکا (اف بی ای ) بعد از هفت ماه زیر نظر قرار دادن تمامی رفتارهای او، وی را دستگیر و روانهء زندان ساخته است. این تبهکار رژیم که چهل شکایت از سوی اپوزیسیون مقیم آمریکا در پروندهء خود در پلیس محلی و فدرال آمریکا دارد، از طریق ایمیل ها و صفحات مختلف فیس بوک خود و نيز از طريق تصاحب اينگونه پايگاه های متعلق به بسیاری از افراد اپوزیسیون و نیز با داشتن سه وبلاگ و سایت وابسته به رژیم (که متاسفانه با نامهای حقوق بشری و بزرگان تاریخ ايران ساخته شده و در اختیار ٔاو قرار می گرفته است) ضمن ورود به حریم زندگی خصوصی فعالین سیاسی و حقوق بشری، مرتباً به انتشار مطالب سخیف، دروغین علیه بسیاری از مبارزین زندان رفته، شکنجه شده و هزینه داده اقدام میورزیده است که از جمله می توان به نشر اکاذيب علیه تمامی اعضای خانودهء محمدی (نسرین، سیمین، رضا و منوچهر محمدی) اشاره کرد که همزمان در روز نامهء کیهان چاپ و منتشر میشده است. از آنجا که اينگونه عمليات از سوی قوانين و نيز پلیس آمریکا جرمی بزرگ تلقی می شود، مقامات مسئوول پس از گردآوری مدارک کافی اقدام به دستگيری او کرده اند. نام این هکر تبهکار به زودی، يعنی زمانی که جهت پاسخگویی به شکایات فعالین سیاسی و حقوق بشری از زندان به دادگاه آورده می شود، اعلام خواهد شد.
چرا نمی توان به حکومت اعتماد کرد؟ از ابتدای مطرح شدن مساله هسته ای حکومت اسلامی مهمترین واژه ای که روی آن تاکید می شود "اعتماد سازی"است. حکومت اسلامی ادعا می کند تمام برنامه هسته ای اش به خاطر تولید برق و مصارف کشاورزی و پزشکی است و هدف دیگری ندارد، از طرفی حکومت اسلامی نه پروتکل الحاقی را می پذیرد نه بطور محدود حاضر است با تعلیق غنی سازی باب مذاکرات جدی با قدرت های جهانی را باز کند. آژانس بین المللی انرژی اتمی هم، علیرغم دادن گزارش های دو پهلو همواره براین نکته تاکید داشته که نمی تواند "ماهیت صلح آمیز" پروژهء هسته ای ایران را تایید کند.
تو بمان ای ايران ـ يک ويدئوی زيبا>>>
|
سه سال گذشت... روز پنجشنبه 8 آذر 1386 اولين شمارهء سکولاريسم نو بر روی اينترنت منتشر شد. امروز، در آستانهء چهارمين سال زندگی اين نشريه، با تقديم 935 مين شماره، از شما دعوت می کنيم تا، با مراجعه به آرشيو شماره های گذشته (>>>) و تفرج در آنچه که در صفحات اين نشريه در دسترس عموم قرار گرفته، کارنامهء چهار سالهء ما را مرور کرده و خود تصميم بگيريد که آيا اين نشريه توانسته است در جريان مبارزه در راستای انحلال حکومت مذهبی در ايران و آماده سازی فضا برای پيدايش جايگزينی سکولار و دموکرات برای آن حکومت نقشی، هر چند کوچک، بازی کند؟ توجه داشته باشيد که سکولاريسم نو نشريه ای خبری نيست و به هر نظر و تحليلی هم نمی پردازد بلکه می کوشد تا تمرکز خود را بر روی سکولاريسم و مفاهيم مربوط به آن، همچون دموکراسی، حقوق بشر، ايدئولوژی، تبعيض، گوناگونی، و آزادی سياسی، که مادر و حيات بخش همهء آزادی های ديگر است، حفظ کند. خوشبختانه، اکنون يک سال است که، با پيدايش «شبکهء جهانی سکولارهای سبز ايران برای آزادی و دموکراسی»، درختی که در خاک سکولاريسم نو کاشته شد ريشه دوانده و خود، بعنوان تشکيلاتی مستقل و خودگردان، در حوزهء عمل سياسی به کارآمدی رسيده است. اگرچه سکولاريسم نو سخنگو و ارگان اين شبکه نيست اما بيشترين کوشش خود را در راستای معرفی اش و تشويق سکولارهای ايرانی به پيوستن به آن صرف می کند. ما سال ديگری از حيات سکولاريسم نو را با اميدهای بسيار و خوش بينی های فراوان آغاز می کنيم؛ چرا که از دل همين زمستان جاری است که بوی بهار را از افق تاريخ معاصر کشورمان می شنويم. بهاری که مشفقانه، به زبان حافظ شيراز، می گويد: صحبت حکام، ظلمت شب يلدا است نور ز خورشيد خواه، بو که برآيد! **********************
«وقتي هواهاي نفس كه طاغوت حقيقياند و بدتر از فرعوناند در وجود ما، جلوي چشم ما را بگيرند، وقتي جاهطلبيها، حسادتها ، دنيا طلبيها، هواپرستيها، شهوت رانيها جلوي چشم ما را بگيرند، واقعيات را هم نميتوانيم مشاهده كنيم.» از سخنان هفتهء گذشتهء آيت الله خامنه ای خطاب به نيروهای بسيج.
و پاسخ نيک آهنگ کوثر:
يا يك حساب سرانگشتي و با يگ نگاه گذرا به مجموعه ي نوشته ها و اظهار نظرهاي داغ فعالين سياسي و حتا خبرگان فرهنگ و انديشه در كمال ناباوري به اين واقعيت تلخ مي رسيم كه ايرانيان نه تنها هنوز – حتا يكصد سال پس از مشروطه – درك درستي از دمكراسي و اسلام ندارند؛ بلكه، هنوز حتا آمادگي لازم براي مديريت دمكراتيك اختلاف هاي شان و بگو مگوهاي شان را ندارد و ختم دمكراتيك يك گفت و گو در ايران به رويايي دور از دست تبديل شده است. هرزانديشي در مورد دمكراسي و دين (اسلام) مساله ي اصلي ما در مواجهه ي سبك سرانه با پازل ايران است. سندرم استبداد در ايران، بخش عمده اي از توش و توان خود را در مقابله با جهان جديد از هرزانديشي هايي از اين دست وام گرفته است؛ و گر نه هر جور كه حساب كنيم، ما ايراني ها - يكصد سال پس از مشروطيت - مي بايست از بسياري از ملت - دولت هاي امروزي به دمكراسي نزديكتر باشيم. >>>
در ایران امروز روحانیان واقعی همانا وکلای حقوق بشرند. این شجاعانی که از مال دنیا دست شسته و همهء هستی خود را نثار کوشندگان حقوق بشر و آزادیخواهان و نیز سایرقربانیان بی نوا در ایران می نمایند. خانم نسرین ستوده، این وکیل دانا و با شهامت که، علیرغم داشتن همسر و فرزندان خردسال، جوانی و آسایش خود را صرف دفاع از هم میهنان مبارز و بی پناه اش نموده و اکنون در کنار برخی از موکلانش در زندان است و شکنجه می شود. آقای محمد اولیایی فرد که به جرم وکالت برای زندانیانی سیاسی چون بهروز جاوید تهرانی و حشمت الله طبرزدی و دفاع از کودکان محکوم به اعدام، اکنون بیش از هفت ماه است که علیرغم داشتن بیماری در زندان است. و آقای محمد مصطفایی که به خاطردفاع از خانم سکینه آشتیانی که در معرض مجازات سنگساراست مورد هجوم جمهوری اسلامی قرار گرفت و پس از گروگانگیری خانواده اش مجبور به ترک میهن شد. >>>
شاید کیانوری هم به همین ترتیب داشت ازانقلاب طرفداری میکرد. حرکتی بود که باید انجام میگرفت و مسئله ی اصلی این بود. البته به یک حساب، چه بهتر که نشد. ولی وقتی داشت این کار را انجام میداد، تنها راه بود. یک بنای بسیار گندهای به اسم شوروی آنجا بود که برژنف و کثافتکاری هایی که پیش از او انجام شده بود، خرابش کرده بود و داشت از هم میپاشید. ولی می خواستند این کار را بکنند و این کار ناچار، بایستی به کمک حزبی که با افکارشان همراه باشد، انجام بگیرد؛ و این حزب هم حزب توده بود. این حزب هم باید با خمینی می ساخت، همچنان هم که هیتلر با فون پاپن ساخت. همه ی این اتفاق ها می افتد. اینها بده بستان های سیاسی ای است که در خفا انجام می گیرد به خاطر اینکه در یک جا بقاپد و تمام کند برود. حالا اینها نتوانستند تمام کنند. >>>
|
زنان ایران، مدلی حیرت انگیز برای جامعه شناسان جا معه ای را نمی توان يافت که زنان اش در برابر خواست های حق طلبانه ی خود واکنش مثبتی از سوی دولت دريافت نکرده اما همچنان به پیشرفت هایی رسيده باشند. مثلاً، نمی توانیم ببینیم که حکومتی سی سال تمام زنان را حتی از رفتن به استادیوم های ورزشی و تماشای مسابقات منع کند، اما زنان اش بتوانند با هزار بدبختی و توسل به مقامات ورزشی کشورهای دیگر، و با چشیدن انواع تحقیرها و تبعیض ها، و حتی با لباس هایی که کمتر از زره و کلاه خودهای دوران باستان و در زمان جنگ نیست، به میادین ورزشی جهان بروند و سرافراز و پیروز بازگردند.زنان پکن: کاش جلب توجه نمی کرديم!>>>
اگر در یک نگاه گذرا به دغدغه های زنان ایرانی و فعالیت های کنشگران فمینیست نگاه کنیم می بینیم که این دو با داشتن حوزه های جدی مشترک، حوزه های متفاوتی نیز دارند که دارای همپوشانی نیستند. در رابطه با دو بخش نظری و عملی فمینیسم، می بینیم که این دو بخش از همدیگر فاصله دارند. با اینکه فمینیسم در ایران جوان و نوپا است، به نظر می رسد که کنش فمینیستی پیشی گرفته و تئوری به کندی پیش می رود. دو نکته ای که در بالا بیان شد، محور این نوشته است که با توضیح بیشتر در ادامه این مطلب بدان پرداخته می شود.>>>
و مشکلات بیشتر در رابطه با فروپاشی خانوادهها بیشتر از پانزده سال است که در رابطه با مساله خشونت علیه زنان در ایران تحقیقات انجام میشود به طوری که تعداد این تحقیقات آن قدر زیاد شده که دیگر اجازه نمیدهند کسی پایان نامهاش را در رابطه با خشونت علیه زنان بنویسند. یعنی در تهران، شهرستانها و حتی نقاط دور افتاده متغیرهای مختلفی که موجبات خشونت علیه زنان را فراهم میکند، همه بررسی و سنجیده شده است. به غیر از دانشجویان، اساتید دانشگاه و فعالان حوزهء زنان هم در زمینهء خشونت علیه زنان تحقیقات متعددی انجام دادهاند و همه هم به این نتیجه رسیدهاند که خشونت علیه زنان در ایران وجود دارد و میزان آن هم کم نیست اما با وجود این همه تحقیقات متاسفانه تاکنون هیچ اقدامی در جهت کاهش خشونت علیه زنان صورت نگرفته است.>>>
داستان نا تمام تبعیض در حکومت شتر گاو پلنگ وقتی برای شرکت در کنکور دانشکده وزارت امور خارجه فرم پر میکردم اولین شرط این بود: پسر بودن! یعنی هیچ دختر ایرانی حق نداشت، حتی اگر نابغه هم باشد، در این آزمون شرکت کند. یعنی هیچ دختر ایرانی حق ندارد دیپلمات شود. تبعیض جنسیتی یکی از خطوط پر رنگی بود که رژیم ولی فقیه بین ما ایرانیها کشیده بود. بعدها وقتی به کتابخانهء دانشگاه تهران میرفتم تا جهت تکمیل یک نوشتار مستند از منابع غنی آنجا استفاده کنم میدیدم دانشجویان دختری که دانشجوی دانشکده حقوق و علوم سیاسی آن دانشگاه بودند و وقتی میفهمیدند ما دانشجویانی هستیم که با استفاده از "حق ویژه!" (حق نرینگی) نه تنها در حال تحصیل پول تو جیبی دریافت میکنیم بلکه پس از تحصیل نیز یک راست به اصطلاح دیپلمات خواهیم شد، در دلشان حسرت میخوردند که چرا "مادینه" آفریده شده اند. این حسرت را بگذارید در کنار این امر که خانم مادلن آلبرایت، کندالیزا رایس و، در حال حاضر، خانم کلینتون وزیر امور خارجه یکی از بزرگترین قدرتهای جهان بوده و هستند.>>>
«فاطیما» عروسکی برای آموزش حجاب به کودکان نخستين عروسک اسلامی در ايران، در نمايشگاه حجاب و عفاف تبريز رونمايی شد. بگفته نماينده شرکت سازنده اين عروسک که «فاطيما» نام گرفته برای نخستين بار در ايران طراحی شده است. او نقش خانواده ها مهم تلقی کرده و گفته است: اين خانواده ها هستند که می توانند با خريد عروسک های اسلامی برای فرزندان خود از همان کودکی آنها را با حجاب و پوشش اسلامی آشنا کنند. آسيه امينی فعال حقوق زنان در نروژ در گفتگویی با رادیو فردا می گوید: «اين بار اول نيست که اين اتفاق می افتد. نزديک به حدود ده سال پيش بود که ما با عروسک سارا و دارا روبرو شديم. سارا و دارايی که دستکم نام ايرانی داشتند. بر عکس "فاطيما" که حتی از ورژن نام ايرانی آن به عنوان «فاطمه» هم استفاده نکرده اند».>>>
به سخنان دکتر فكر مي كردم و اين كه تو بايد از اخبار دور بماني. با خود گفتم: «من مي خواهم دور بمانم، ولي چه كنم با خبرهايي كه مي آيند سر راهم يا پشت در خانه ام؟» ساعتي پيش كه راهي مطب اش بودم شاهد زد و خورد دو جوان در حاشيه يكي از بزرگراه ها شدم. هر دو زير بيست سال سن داشتند. چاقو به دست، يكديگر را تهديد به «مرگ» مي كردند. كساني به ميان شان آمده بودند كه مانع از آسيب شان بشوند. عربده مي كشيدند و ناسزا مي دادند و نوك چاقو را به سوي هم نشانه مي رفتند. جالب آن كه حتا يك پليس هم در صحنه نبود. احتمالا پليس ها رفته بودند تا دختركي را كه كمي از كاكل گيسوان اش بيرون بود بازداشت كنند و به بازداشتگاه بسپارند تا شباهنگام «ارشاد» شود! بيچاره خانوادهء دخترك كه ناچار بودند تمام شب را به اينجا و آنجا سر زده و التماس كنند شايد نشاني از او بيابند. چه نيروي انتظامي باشرفي؛ چه حكومت مقتدري!>>>
ملت ایران این نظام را سرنگون خواهد کرد! اگرچه پیشگوئی و پیش بینی سیاسی و اقتصادی کار ساده ای نیست، شواهد و عواملی هم وجود دارند که، اگر درست در تجزیه و تحلیل ها از آنها استفاده کنیم، خطوط کلی آینده را می توانيم حدس بزنيم. در کتاب مورد اشارهء من هم نویسنده ـ با استفاده از همین واقعیات عینی نظیر جمعیت، موقعیت استراتژیک، موقعیت اقتصادی، نیروی کار، پیشرفت علم و دانش ـ صد سال آینده را در خطوط کلی آن تصویر کرده است... و من می خواهم، با استفاده از همان ابزار و متدی که آقای فریدمن کتاب خود را نوشته است، به «نامهء کیوان» پاسخ دهم.>>>
این درفشانی و بلبل زبانی های زهره الهیان و رامین میهمان پرست – که براستی جا دارد نامشان در کتاب رکوردهای "گینس" به عنوان شکستن رکورد وقاحت ثبت شود – در حالی است که فزون بر محکومیت های مداوم و مکرّر حکومت آخوندی در نهادهای مدافع حقوق بشر در سال های گذشته، تنها در یک سال گذشته، نامزدی اش به عنوان عضو غیردائم شورای سازمان ملل پذیرفته نشده، در بهار گذشته جمهوری اسلامی وقتی دید در شورای حقوق بشر سازمان ملل رأی نمی آورد نامزدی خود را پس گرفت و در تشکیلات زنان سازمان ملل نیز حتی در رقابت با کشور "تیمور شرقی" پشت در مانده و انتخاب نشده است. >>>
به جرأت می توان گفت رژیم جمهوری اسلامی پر هزینه ترین حکومت تاریخ ایران است،چه هزینه های مادی چه هزینه های سیاسی،من در این جا از ذکر هزینه های سیاسی این رژیم خودداری می کنم ولی قصد دارم نشان دهم جمهوری اسلامی چه خرج هنگفتی روی دست ملت ما گذاشته،در این نوشتار من اسامی نهادهای مذهبی و ایدئولوژیک حکومت اسلامی را که تنها به خاطر جدا نبودن مذهب از حکومت در ایران مشغول فعالیتند و بودجه های هنگفت از دولت دریافت می کنند را ذکر می کنم،جدا از کمک های مالی به گروه های تروریستی حماس و جهاد اسلامی فلسطین و حزب الله لبنان و دادن کیسه های پول به کشورهای مختلف،این نهادها و سازمان ها در جمهوری اسلامی که هیچ نفعی برای تولید ناخالص ملی ندارند و تنها ایدئولوژی حاکم را تبلیغ می کنند به فعالیت مشغولند و منابعی را که باید برای ایجاد اشتغال و تولید خرج شود را تلف می کنند. برخی از نهادهایی که تاکنون از وجود آن ها اطلاع یافته ام عبارتند از: «سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی - سازمان تبلیغات اسلامی - ستاد امر به معروف و نهی از منکر - ستاد اقامه نماز - شورای امور مساجد - شورای هماهنگی ائمه جمعه سراسر کشور - حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی - مجمع جهانی اهل بیت - جامعه المصطفی - مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی - نهاد نمایندگی ولی فقیه در دانشگاه ها - جامعه مدرسین حوزه علمیه قم - سازمان عقیدتی / سیاسی نیروهای مسلح - ستاد یادواره حر انقلاب(طیب حاج رضایی) - موسسه آموزشی امام خمینی (متعلق به محمد تقی مصباح یزدی) - جامعه زینب - بسیج دانش آموزی - هیات رزمندگان اسلام(مقر انصار جنوب تهران) - بسیج کارگری (جاسوسان رژیم در کارخانه ها) - بسیج عشایر- حوزه علمیه شهرستان ها - یگان ویژه پاسداران - ستاد حفاظت ولی امر - ستاد استهلال ماه رمضان - ستاد غدیر (متعلق به ابوالقاسم خزعلی) - هیات انصار الااسلام - ستاد ویژه سالگرد وفات آیت الله خمینی - ستاد ویژه دهه فجر - ستاد پانزده خرداد». ملاحظه می کنید که جمهوری اسلامی از تمام حکومت های گذشته ایران پرخرج تر است و چگونه به اسم خداوند و اسلام منابع انسانی و مالی کشور را هدر می دهد، بیکاری و رکود اقتصادی تحت چنین حکومتی تعجب آور نیست و نباید از حکومتی چنین غیر مسئول، توقع کار و تلاش و پویایی اقتصادی داشت.
|
|||||
© 2010 ـ New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fax: 509-352-9630 |