=====================
کوتاه و گويا
=====================
محال است بگذارم از اينجا بری!
از وبلاگ
حسن درويشپور
حوالی پارك ساعی
ماموران جوانی را دنبال كردند و با خشونتی وصفناپذير، بیرحمانه
او را به زير مُشت و لگد و ضربات باتوم گرفتند. تی شرت جوان در اثر
تقلا برای رهايی از چنگ نيروهای انتظامی، از چند سو پاره میشود و
تن لُخت و کبودش را به معرض ديد مردم میگذارد. جمعیت با ديدن اين
صحنه فجيع يکصدا فریاد میزند: نزنید! ولش كنید! در اين لحظه چند
زن از پيادهرو وارد خيابان شدند و خود را به زیر دست وپای مامورین
میاندازند تا سدی باشند در مقابل ضربات باتوم. زنی میانسال كه
دهانبندی بر صورت داشت دست در گردن پسر انداخت و سعی میکرد او را
به سمت پيادهرو بکشاند تا از چنگ گاردیها رهايی بيابد. یكی از
گاردیهای ورزيده و درشت اندام، چنگ بر گردن زن انداخته او را از
زمين میکَنَد و به داخل جوی آب پرت میكند. زن جوان دیگری پريشان
و گریان و با فریادهای جگر خراش به كمك او شتابيد و خود را به سرو
گردن مامور معترض آویزان میكند. زنان و مردان دیگر به هم میگویند
برویم كمك مادرش و نگذاریم گاردیها پسرش را به زندان ببرند. در
همین حین جوان برهنه را مامورین به سمت شمال خیابان میكشيدند و
بعد از سوار کردن او به ترك یكی از موتورسیكلتها، دستانش را از
پشت با دستبند پلاستیكی بستند. بلافاصله يکی از افراد لباس شخصی
به پشت موتور میپرد و در پشت پسر جوان مینشیند تا مانع رهایی او
از سوی زنانی شود که بطرف موتور سیكلت هجوم آورده بودند. پيش از
رسيدن مردم موتور سيکلت حركت میكند اما در عوض، گروهی از زنان به
همراه چند مرد، فرمانده نیروها را محاصره میكنند و مانع حرکت و
پيوستن او به ديگر نیروهایش میگردند. از آنسوی، چند زنی كه از
سمت شمالی به طرف جنوب میآمدند و از دور نظارهگر فریادهای
خشمآگین زنان بودند، همراه با مادر پسر و چند زن دیگر به وسط
خیابان دویدند و راه حركت را بر موتور سیكلتها میبندند. موتورها
در نقطهای متوقف میگردند که جمعيت حاضر در پيادهروی شرقی،
بهطور دقيق میتوانستند چهره وحشتزده جوان و تن کبود و عريانش را
از نزديک ببينند. وقتی نگاه غمگين و ملتمسانه جوان با جمعيت حاضر
در پيادهروی شرقی تلاقی نمود، همه متأثر شدند. در اين لحظه زنی
میانسال مردم را تشویق میكند که بجنبید، آزادش كنید و الا فردا
باید جسدش را از سردخانه تحویل بگیریم! حالا زنان زيادی فرمانده را
در محاصره گرفتهاند و مردی میانسال خطاب به فرمانده می گوید باید
آزادش كنید! باید آزادش كنید. نمیگذاریم او را ببرید مگر چه كرده؟
در پیاده رو راهپیمایی كرده؟ به چه حقی میزنیدش؟ با فشارهای همه
سویه ومتحد مردم و جمع شدن گروه بیشتری از زنان که يکريز جیغ و
فریاد میکشيدند، فرمانده سست میشود. حتی زنی كه مصر است به هر
قیمتی مانع بازداشت جوان بیگناه گردد، زانو بر زمين میزند، پاهای
فرمانده را محکم میگيرد و جیغکشان میگويد: محال است بذارم از
اینجا بری! باید آزادش كنی! این صحنه مقاومت شكوهمند و همدردی
بینظیر انسانها نسبت به هم، اشك شوق در چشمان بسياری نشاند.
بالاخره جوان آزاد شد و دستش در دستان زنان و مادران به پیاده رو
آورده شد . جمعیت یك صدا دست زدند و هورا كشیدند چند زن به سمت
مادرش رفته و او را غرق بوسه كردند او خیس عرق و خسته از پیكاری
نیم ساعته آرام بر سكوی دیواره پارك ساعی نشست و وقتی تعریف و
تمجید تشویقآمیز مردم را كه دورش جمع شده و از فداكاری مادرانهاش
میگفتند، فروتنانه گفت: من مادرش نیستم!
(آرشيو
کوتاه و گويا)
واکنش های چند رنگ به يک
خبر واحد
(سايت
ايران ليبرال)
در
پی سقوط یک فروند هواپیمای توپولوف در حوالی قزوین و کشته شدن یکصد
و شصت سرنشین آن واکنشهای مختلفی صورت گرفته که به برخی از آنها
اشاره می کنیم:
مقام رهبری
ـ
من در همینجا اعلام میکنم مسئول جان کسانی که در این حادثه کشته
شدهاند به عهده مردم قزوین است که حواس راننده هواپیما را پرت
کرده بودند. من صد بار به شما گفته بودم که اگر قرار باشد بین
هواپیما و قطار یکی را انتخاب کنید باید احمدینژاد را انتخاب
کنید. اگر شما او را انتخاب نکنید خودمان او را میکنیم.
احمدینژاد
ـ
اصلا کی به شما اطلاع داده هواپیما سقوط کرده؟ هواپیما سالم است.
مدرکش هم هست.
سخنگوی وزارت خارجه
- ما دخالت امریکا و رسانههای بیگانه را در امور داخلی کشورمان را
شدیدا محکوم میکنیم. آنها نباید خبر و گزارش این حادثه را منعکس
میکردند. این یک حادثه خانوادگی بوده و به خودمان مربوط میشود.
شاید ما دلمان بخواهد زرت و زرت هواپیماهایمان سقوط کنند اصلا به
غربیها چه ربطی دارد. آنها اگر راست میگن چرا آلمان را بخاطر قتل
آن خانم محجبه تحریم اقتصادی نمیکنند؟
صدا و سیما
- بنا به خبری که هم اینک به دستمان رسید یک فروند هواپیمای
آموزشی بدون سرنشین در ایالت پنسیلوانیای امریکا سقوط کرد و خسارات
غیر قابل جبرانی به مزرعه یک امریکایی وارد کرد که بمحض تهیه
گزارشات تکمیلی٬ آنرا به سمع و نظر شما خواهیم رساند. در پی این
حادثه سهام بازار بورس نیویورک بمیزان قابل توجهی سقوط کرد و چندین
موسسه بانکی صهیونیستی اعلام ورشکستگی کردند. برای اطلاع شما
بینندگان عزیز همکارمان گفتگویی انجام داده با چند تن از کارشناسان
امر هواپیمانوردی و کشاورزی که در پایان خبرها پخش خواهد شد.
خوانندهء
روزنامهء کیهان -
آقای میر حسین موسوی باید پاسخگوی کشته شدن سرنشینان هواپیمای
سرنگون شده باشد. اگر او از اول نامزد انتخابات نمیشد الان این
اتفاق نمیافتاد.
گروهبان گارسیا
- مهدی جان! زودتر بیا. ولی مبادا یک وقت خدای نکرده با توپولوف
بیایی ها!
به گزارش فارس و به نقل از دادستانی تهران
ـ
اسامی کشته شدگان سانحه هوایی امروز بدین شرح است :
1-
محسن میردامادی
2-
سعید حجاریان
3-
سعید شریعتی
4-
بهزاد نبوی
5-
مصطفی تاجزاده
6-
احمد زیدآبادی ... بقیه اسامی
را می توانید در سایت
نوروز مطالعه بفرمایید.
ترکيه در آستانهء ورود به جهان نو
بخش سوم پيشگفتار
آندرو مانگو
مطلب اختصاصی سکولاريسم نو
مسافری که به ترکيه می رود، پس از ورود به فرودگاه نوساز و مجهز و منظم آتاتورک در استانبول، می تواند بر اتوبوس های مدرنی ساخت ترکيه، که بوسيلهء رانندگان تربيت شده و با مهارت رانده می شوند، سوار شود. اما وقتی که اتوبوس وارد جاده می شود مسافر ممکن است يکباره کاميونی را ببيند که بوسيلهء يک روستايي هدايت شده و در سمت غلط جاده به سرعت به طرف اتوبوس می آيد. اين راننده نه مهارت کافی دارد و نه جريمه های قبلی به او درسی آموخته اند چرا که او توانسته است با پرداخت رشوه از گرفتاری ها اجتناب کند. در واقع، در يک کشور سنتی که داشتن شجاعت فردی فراتر از اطاعت از قوانين جهان مدرن قرار می گيرد چنين تضادهايي اجتناب ناپذير است.
(پيوند به فهرست کتاب) (پيوند با فيلترشکن >>>)
آرشيو روزانهء يک هفتهء گذشته:
شماره 609 ـ
شنبه 17
مرداد 1388 ـ
8 ماه اگوست 2009
شماره 608 ـ
جمعه 16
مرداد 1388 ـ
7 ماه اگوست 2009
شماره 607 ـ پنج
شنبه 15 مرداد 1388 ـ
6 اگوست 2009
شماره 606 ـ چهار
شنبه 14 مرداد 1388 ـ
5 اگوست 2009
شماره 605 ـ سه شنبه 13
مرداد 1388 ـ
4 اگوست 2009
شماره 604 ـ
دو شنبه 12
مرداد 1388 ـ
3 ماه اگوست 2009
آرشيو کلی شماره های گذشته>>>