دربارهء سکولاريسم دربارۀ ما |  تماس آرشيو صفحه اول |  جستجو |  فيلترشکن |  کوتاه و گويا | عکس و مکث | ويدئوها | کتابخانه |  زنان | گروه ها | اسناد رفتگان 

سال دوم ـ  شماره 610  ـ  يک شنبه 18 مرداد 1388 ـ  9 اگوست  2009             فهرست الفبائی نام نويسندگان           فهرست کليهء مقالات          English Section

پيوند به نسخهء اينترنتی>>>>

==================

کتاب «ترک های امروز»

=============

=============

از نگاه يک زن

يادداشت های سه شنبه های

شکوه ميرزادگی

=============

گفتگوهای اختصاصی ما

=============

اسامی زندانيان سياسی ايران

=============

مجموعه ای از مقالات دربارهء

قتل علم زندانيان سياسی

=============

پويشگران

=============

نيلگون

=============

الفبا

=============

ايرانسکوپ

=============

پيک خبری ايرانيان

=============

سکولاريسم برای ايران

=============

کميتهء نجات پاسارگاد

=============

بنياد ميراث پاسارگاد

=============

اصغر آقا

=============

ايران ب.ب.ب.

=============

خواندنیها

=============

انقلاب مشروطيت ايران

=============

اعلاميه ها و ميثاق های

 بين المللی

=============

ريشه کنی تبعيض

=============

ايرانويچ

=============

اتحاد جمهوریخواهان ايران

============

تارنمای جمهوريخواهان

دموکراتيک و لائيک

===========

حزب مشروطهء ايران

===========

جبههء ملی ـ شاخه آمريکا

==========

آژانس خبری کورش

==========

نويسندگان

===========

ايرانيان دات کام

===========

ايران امروز

===========
جمهوری خواهان دمکرات

و لائیک-هانوور (تبجا)

===========

جنبش آذربايجان

برای يکپارچگی ايران

=============

خبرنامهء گويا

=============

تغيير برای برابری

=============

اخبار روز

===========

روشنگری

===========

مردانی نيوز

===========

لج ور

===========

مقالات سياسی

===========

 سامان نو

===========

آينده نگری

===========

پشتيبانان

===========

بلاگ نيوز

===========

شبکه سراسر

همکاری زنان ايرانی

===========

شبکه همبستگی

 با مبارزات زنان ايران

===========

جهان من (حاوی پيوندها)

===========

نژادپرستی و تبعيض

(حاوی پيوندها)

===========

گفتگو

===========

مجموعهء فعالان حقوق بشر

در ايران

=============

اتحادیه برای دموکراسی

=============

تريبون ايران

===========

پيام دانشجو

وبلاگ مهندس طبرزدی

===========

ويژه نامهء اسلامی

سکولاريسم

===========

مجموعه آثار

 اسماعيل نوری علا

===========

مخالفان خود را بشناسيم

آيت الله خامنه ای

دولت نهم روند بسيار خطرناک غربزدگی و گرايش های سکولاريستی را که متأسفانه در حال نفوذ در بدنه مديريتی کشور بود، سد کرده است.

======

آيت‌الله علم‌الهدي

سکولارها در ایران جایگاهی ندارند! حضور پر شور ملت ایران در بيست و دوم بهمن عامل شکست کامل سکولارها در کشور است.

======

آيت الله صافى گلپايگانى

اسلام با فرهنگ لائيك و بى دينى مخالف است. دشمنان با استفاده از ترويج فرهنگ لائيك درصدند تا زنان را از خط عفاف و حجاب و كرامت منحرف كرده و سنت هاى اصيل اسلامى را از بين ببرند.

======

آيت‌الله مکارم شيرازی

نقش تلويزيون در ايجاد تحولات سياسي، اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي بسيار مهم است. هر چند که در ساليان اخير برنامه‌هاي ديني و مذهبي در تلويزيون گسترش يافته ولي کساني در آنجا لانه کرده‌اند تلويزيون را به سوي سکولاريسم سوق مي دهند».

======

سيد محمد خاتمی:

راندن همهء منتقدان با

 چوب سکولاريسم، خود

 مروج اين انديشه است!

  ======

محمود احمدی نژاد:

  نظام آموزشی ايران

150 سال تحت نفوذ سکولاريسم

 بوده است!

======

ناهمواری های رسیدن به سکولاریزم نو

گودرز کیوان

از دید من چند نشانهء ساده می تواند به ما بگوید که چه کسی یا چه سخنی همسو با دستگاه است و چه سخنی چنین نیست. هر جا هر کس که سخن از برخورد دوگانه و جداساز  میان ملت به میان آورد یا به سخن امروزی خودی و غیر خودی کرد، پای رژیم و عوامل آن در میان است. این کارکرد به راستی شیرازه و شیوه و جوهرهء هر ایدئولوژی و آب حیات این رژیم است. نمونهء آن آقای موسوی است که در بیانیه هایش بدون هیچ پروایی از مردم این جدایی را فریاد زد و البته صداقتش را بایستی ستود. تازه اگر بدین روشنی دیدگاهش را نگوید و همچون خاتمی به اندیشه هایش پوشش مردم فریب بدهد، باز هم یکایک ما می توانیم با چشمان باز جوهر سخنش را بازشناسیم. نمونهء دیگر آن آقای گنجی است که از آوردن پرچم شیر و خورشید نشان، به گردهمایی اعتصاب غذایش جلوگیری کرد و دعوتش به گزینش خاص انجام شد.

(پيوند با فيلترشکن >>>)

سیزده دلیل برای امیدواری

مهدی معتمدی مهر

زنده ياد مهدی اخوان ثالث در ترسیم فضای پس از مرداد 1332 می‌سراید: "در اجاقی طمع شعله نمی‌بندم، خردک شرری هست هنوز؟" و حال آن که صفوف متراکم ملت که این روزها حق و رای خود را نه در محافل چانه‌زنی نخبگان و سیاست‌ورزان حرفه‌ای که در خیابان‌ها سراغ می‌گیرند، نشان از شعله‌های سرکش آتشی جاوید و انگیزه‌ و عزمی راسخ در راستای عدم پذیرش وضع موجود و تغییر آن دارد و مگر می‌توان زنده و پایدار ماند، بی آن‌که رو به سوی فانوس‌های کوچک اما بی‌شماری داشت که از جان‌ و آرمان ملتی خسته از رنج استبداد سوسو می‌گیرند. نگارنده‌ی این سطور به جد باور دارد که به دلایل زیر می‌توان و باید به سیر حوادث جاری امیدوار بود...

(پيوند با فيلترشکن >>>)

هنوز وقت اش نرسيده

پاسُخی به آقای سیامک مهر

خشایار رخسانی

از دیدگاه من مروز که جنبش سبز آزادی هنوز ناتوان است و از سازماندهی اُستوانی برخوردار نیست، هنوز خیلی زود است تا با تازش به ارزش هایِ اسلامی چیره بر کشور بخواهیم در این مبارزه جبههء تازه ای را در برابر بنیادگرایان خشک اندیش اسلامی بگشاییم، وضعیتی که به علت بار گران آن، می تواند هزینه های زیادی بر دوش جنبش بگذارد و  شاید که ما را ناگزیر کند که زیر آن بزاییم و جُنبش به آسانی سرکوب شود. از این رو برای پیشگیری از سرکوب جُنبش نوپای ما، و افزودن بر توان آزادیخواهان باید که حتا از پیوستن هر دینکار یا آخوند به جُنبش سبز آزادیخواهی ایران، که به سکولاریسم به معنی جدایی دین در کشورمداری باور داشته باشد، به گرمی پیشوازی کنیم.

(پيوند با فيلترشکن >>>)

تفاوت های بنيادی ايمان، دين و مذهب

يک برنامهء راديو ـ تلويزيونی از

اسماعيل نوری علا

(پيوند با فيلترشکن >>>)

===================== کوتاه و گويا  =====================

محال است بگذارم از اينجا بری!

از وبلاگ حسن درويش‌پور

حوالی پارك ساعی ماموران جوانی را دنبال كردند و با خشونتی وصف‌ناپذير، بی‌رحمانه او را به زير مُشت و لگد و ضربات باتوم گرفتند. تی شرت جوان در اثر تقلا برای رهايی از چنگ نيروهای انتظامی، از چند سو پاره می‌شود و تن لُخت و کبودش را به معرض ديد مردم می‌گذارد. جمعیت با ديدن اين صحنه فجيع يک‌صدا فریاد می‌زند: نزنید! ولش كنید! در اين لحظه چند زن از پياده‌رو وارد خيابان شدند و خود را به زیر دست وپای مامورین می‌اندازند تا سدی باشند در مقابل ضربات باتوم. زنی میان‌سال كه دهان‌بندی بر صورت داشت دست در گردن پسر انداخت و سعی می‌کرد او را به سمت پياده‌رو بکشاند تا از چنگ گاردی‌ها رهايی بيابد. یكی از گاردی‌های ورزيده و درشت اندام، چنگ بر گردن زن انداخته او را از زمين می‌کَنَد و به داخل جوی آب پرت می‌كند. زن جوان دیگری پريشان و گریان و با فریادهای جگر خراش به كمك او شتابيد و خود را به سرو گردن مامور معترض آویزان می‌كند. زنان و مردان دیگر به هم می‌گویند برویم كمك مادرش و نگذاریم گاردی‌ها پسرش را به زندان ببرند. در همین حین جوان برهنه را مامورین به سمت شمال خیابان می‌كشيدند و بعد از سوار کردن او به ترك یكی از موتورسیكلت‌ها، دستانش را از پشت با دست‌بند پلاستیكی بستند. بلافاصله يکی از افراد لباس شخصی به پشت موتور می‌پرد و در پشت پسر جوان می‌نشیند تا مانع رهایی او از سوی زنانی شود که بطرف موتور سیكلت هجوم آورده بودند. پيش از رسيدن مردم موتور سيکلت حركت می‌كند اما در عوض، گروهی از زنان به همراه چند مرد، فرمانده نیروها را محاصره می‌كنند و مانع حرکت و پيوستن او به ديگر نیروهایش می‌گردند. از آن‌سوی، چند زنی كه از سمت شمالی به طرف جنوب می‌آمدند و از دور نظاره‌گر فریادهای خشم‌آگین زنان بودند، همراه با مادر پسر و چند زن دیگر به وسط خیابان دویدند و راه حركت را بر موتور سیكلت‌ها می‌بندند. موتورها در نقطه‌ای متوقف می‌گردند که جمعيت حاضر در پياده‌روی شرقی، به‌طور دقيق می‌توانستند چهره وحشت‌زده جوان و تن کبود و عريانش را از نزديک ببينند. وقتی نگاه غمگين و ملتمسانه جوان با جمعيت حاضر در پياده‌روی شرقی تلاقی نمود، همه متأثر شدند. در اين لحظه زنی میان‌سال مردم را تشویق می‌كند که بجنبید، آزادش كنید و الا فردا باید جسدش را از سردخانه تحویل بگیریم! حالا زنان زيادی فرمانده را در محاصره گرفته‌اند و مردی میان‌سال خطاب به فرمانده می گوید باید آزادش كنید! باید آزادش كنید. نمی‌گذاریم او را ببرید مگر چه كرده؟ در پیاده رو راهپیمایی كرده؟ به چه حقی می‌زنیدش؟ با فشارهای همه سویه ومتحد مردم و جمع شدن گروه بیشتری از زنان که يک‌ريز جیغ و فریاد می‌کشيدند، فرمانده سست می‌شود. حتی زنی كه مصر است به هر قیمتی مانع بازداشت جوان بی‌گناه گردد، زانو بر زمين می‌زند، پاهای فرمانده را محکم می‌گيرد و جیغ‌کشان می‌گويد: محال است بذارم از این‌جا بری! باید آزادش كنی! این صحنه مقاومت شكوه‌مند و همدردی بی‌نظیر انسان‌ها نسبت به هم، اشك شوق در چشمان بسياری نشاند. بالاخره جوان آزاد شد و دستش در دستان زنان و مادران به پیاده رو آورده شد . جمعیت یك صدا دست زدند و هورا كشیدند چند زن به سمت مادرش رفته و او را غرق بوسه كردند او خیس عرق و خسته از پیكاری نیم ساعته آرام بر سكوی دیواره پارك ساعی نشست و وقتی تعریف و تمجید تشویق‌آمیز مردم را كه دورش جمع شده و از فداكاری مادرانه‌اش می‌گفتند، فروتنانه گفت: من مادرش نیستم!

(آرشيو کوتاه و گويا)

واکنش های چند رنگ به يک خبر واحد

(سايت ايران ليبرال)

در پی سقوط یک فروند هواپیمای توپولوف در حوالی قزوین و کشته شدن یکصد و شصت سرنشین آن واکنش‌های مختلفی صورت گرفته که به برخی از آنها اشاره می کنیم: مقام رهبری ـ من در همین‌جا اعلام میکنم مسئول جان کسانی که در این حادثه کشته شده‌اند به عهده مردم قزوین است که حواس راننده هواپیما را پرت کرده بودند. من صد بار به شما گفته بودم که اگر قرار باشد بین هواپیما و قطار یکی را انتخاب کنید باید احمدی‌نژاد را انتخاب کنید. اگر شما او را انتخاب نکنید خودمان او را می‌کنیم. احمدی‌نژاد ـ اصلا کی به شما اطلاع داده هواپیما سقوط کرده؟ هواپیما سالم است. مدرکش هم هست. سخنگوی وزارت خارجه - ما دخالت امریکا و رسانه‌های بیگانه را در امور داخلی کشورمان را شدیدا محکوم میکنیم. آنها نباید خبر و گزارش این حادثه را منعکس میکردند. این یک حادثه خانوادگی بوده و به خودمان مربوط میشود. شاید ما دلمان بخواهد زرت و زرت هواپیماهایمان سقوط کنند اصلا به غربی‌ها چه ربطی دارد. آنها اگر راست میگن چرا آلمان را بخاطر قتل آن خانم محجبه تحریم اقتصادی نمیکنند؟ صدا و سیما - بنا به خبری که هم اینک به دست‌مان رسید یک فروند هواپیمای آموزشی بدون سرنشین در ایالت پنسیلوانیای امریکا سقوط کرد و خسارات غیر قابل جبرانی به مزرعه یک امریکایی وارد کرد که بمحض تهیه گزارشات تکمیلی٬ آنرا به سمع و نظر شما خواهیم رساند. در پی این حادثه سهام بازار بورس نیویورک بمیزان قابل توجهی سقوط کرد و چندین موسسه بانکی صهیونیستی اعلام ورشکستگی کردند. برای اطلاع شما بینندگان عزیز همکارمان گفتگویی انجام داده با چند تن از کارشناسان امر هواپیمانوردی و کشاورزی که در پایان خبرها پخش خواهد شد. خوانندهء روزنامهء کیهان - آقای میر حسین موسوی باید پاسخگوی کشته شدن سرنشینان هواپیمای سرنگون شده باشد. اگر او از اول نامزد انتخابات نمیشد الان این اتفاق نمی‌افتاد. گروهبان گارسیا - مهدی جان! زودتر بیا. ولی مبادا یک وقت خدای نکرده با توپولوف بیایی ها! به گزارش فارس و به نقل از دادستانی تهران ـ اسامی کشته شدگان سانحه هوایی امروز بدین شرح است : 1- محسن میردامادی 2- سعید حجاریان 3- سعید شریعتی 4- بهزاد نبوی 5- مصطفی تاجزاده 6- احمد زیدآبادی ... بقیه اسامی را می توانید در سایت نوروز مطالعه بفرمایید.

ترکيه در آستانهء ورود به جهان نو

بخش سوم پيشگفتار

آندرو مانگو

مطلب اختصاصی سکولاريسم نو

مسافری که به ترکيه می رود، پس از ورود به فرودگاه نوساز و مجهز و منظم آتاتورک در استانبول، می تواند بر اتوبوس های مدرنی ساخت ترکيه، که بوسيلهء رانندگان تربيت شده و با مهارت رانده می شوند، سوار شود. اما وقتی که اتوبوس وارد جاده می شود مسافر ممکن است يکباره کاميونی را ببيند که بوسيلهء يک روستايي هدايت شده و در سمت غلط جاده به سرعت به طرف اتوبوس می آيد. اين راننده نه مهارت کافی دارد و نه جريمه های قبلی به او درسی آموخته اند چرا که او توانسته است با پرداخت رشوه از گرفتاری ها اجتناب کند. در واقع، در يک کشور سنتی که داشتن شجاعت فردی فراتر از اطاعت از قوانين جهان مدرن قرار می گيرد چنين تضادهايي اجتناب ناپذير است.

(پيوند به فهرست کتاب)     (پيوند با فيلترشکن >>>)

آرشيو روزانهء يک هفتهء گذشته:

شماره 609 ـ  شنبه 17 مرداد 1388 ـ  8 ماه اگوست 2009

شماره 608 ـ  جمعه 16 مرداد 1388 ـ  7 ماه اگوست 2009

شماره 607  ـ  پنج شنبه 15 مرداد 1388 ـ  6 اگوست  2009

شماره 606  ـ  چهار شنبه 14 مرداد 1388 ـ  5 اگوست  2009

شماره 605  ـ سه شنبه 13 مرداد 1388 ـ  4 اگوست  2009

شماره 604 ـ  دو شنبه 12 مرداد 1388 ـ  3 ماه اگوست 2009

آرشيو کلی شماره های گذشته>>>

مطالب ديروز

================

اکبر گنجی و «یک بام و دوهوا»

مسعود نقره کار

در این اعتصاب غذا جز به رنگ سبز و حمایل شنل واره های سبز بر گرده ی حامیان این اعتصاب غذا، به هیچ نماد و رنگ دیگری اجازه ی حضور داده نشد. گنجی حتی از نصب پرچم های سه رنگ، با و یا بدون شیر خورشید، در محدوده و جایگاه اعتصاب غذا پرهیز کرد؛ پرچمی که نه فقط سلطنت طلبان و مجاهدین خلق ایران که بسیاری از ایرانیان مستقل و وطن پرست حامل آن بوده و هستند؛ پرچمی که نماد های هزاران سال تمدن  بر آن نقش بسته است.

(پيوند با فيلترشکن >>>)

================

از کاریکاتور انقلاب تا کاریکاتور رهبری

محمدرضا شکوهی فرد

سه دهه پس از آن شنیدن و آن اعتراف بزرگ اما دیرهنگام، اینک شرایطی مشابه را به نظاره نشسته ایم. قریب به دو ماه از برگزاری انتخابات دور دهم ریاست جمهوری اسلامی ایران گذشته. موج اعتراضات نخست نسبت به نتایج انتخابات و اکنون نسبت به کلیت سیاست ها، روش ها و نظام سلطه جویانه ای که از سوی حاکمیت در مناسبات با  جامعه، تنظیم شده،  رو به تزاید نهاده است. صدایی سهمگین در انتظار شنیده شدن است. تیک تاک ساعت به نظاره نشسته ـ امیدوار آنکه خوابیدگان بیدار شوند. اما افسوس کسی که خواب ست را می توان بیدار کرد اما آنکس که خود را به خواب زده؟

(پيوند با فيلترشکن >>>)

================

دیروزی ها و امروزی ها

نادره افشاری

فرض کنیم اصلاً «کودتا»یی اتفاق نیفتاده بود. میرحسین موسوی شده بود رئیس جمهوری و این روزها باید می رفت بیت خامنه ای به دست بوس و بعد هم حکمش را از دست خاتمی و هاشمی رفسنجانی می گرفت... و از این حرف ها... و... خب... البته دیگر این بساط راه نمی افتاد؛ ولی آیا بساط سنگسار و قصاص و دیه و صیغه و تعدد زوجات و سهم ارث نابرابر و شهروند درجه دو بودن خیلی از ملت هم تغییری میکرد؟ آیا دیگر مردم را به تخت شلاق نمی بستند، زن ها با مردها برابر می شدند، حقوق دگراندیشان با شیعه های ناب محمدی برابر می شد، تورم کم می شد، بیکاری کم می شد، یا مثلا وابستگی به روسیه کم می شد؟!

(پيوند با فيلترشکن >>>)

================

نامه ای سرگشاده به پدر

جان باختهء آزادی، محسن روح الامینی

ی. صفایی

پدر محسن جان باخته! مردم ایران با مبارزات خود هرگز آب در هاون نمی کوبند که شما مدعی شده اید: «تلاش های دشمنان مردم، نظام، امام، رهبری و شهدا برای مصادرهء فرزند عزیزم آب در هاون کوبیدن است و امروز همه وظیفه داریم دست در دست هم با وحدت خانواده بزرگ انقلاب اسلامی در راه پیشرفت نظام حرکت کنیم و فرصت طلبان را مأیوس کنیم». واقعاً تأسف بار است که مردم ایران را در خانه و کاشانهء خودشان دشمن فرض می کنید. حتی اگر فرض شما را یقین بگیریم، پس این دشمنان هستند که به خونخواهی فرزند شما برخاسته اند. شرمتان باد!

(پيوند با فيلترشکن >>>)

================

يک توضيح لازم

اسماعيل نوری علا

نامهء ضميمه را دوستی به نام حميد از تهران فرستاده است که در آن به لغزش های متعددی در مقالهء ديروز من اشاره شده. از آنجا که در نوشتن آن مقاله قصدم تحقيق تاريخی نبود، بلکه تحول مفهوم «ايرانيت» را تعقيب می کردم، به پس و پيش بودن زمان ها توجهی نداشتم و فکر هم نمی کردم که اين موضوع در گوهر آن مقاله تأثيری داشته باشد. اکنون هم کافی است که بجای 1376 از تاريخ 1380 ياد کنيم تا اشتیباهات مفروض در اين نامه تصحيح شود. بهر حال، با تشکر از دقت ها و دوستی های حميد عين مطلب او را در اينجا می آورم.>>>>

================

از کتاب «درد اهل ذ مه»

فصل نهم: دیهء اهل کتاب

نابرابری انسان ها

بخش سوم: دیه در دوران قاجاریه

نوشتهء: يوسف شريفی

نوع برخورد با اقلیت های مذهبی در دوران قاجاریه شباهت بسیاری به وضعیت اواخر دوران صفوی دارد. نوع آرا و دیدگاه های علمای دوران قاجاریه نسبت به یهودیان و زرتشتیان، شباهت بسیاری به دیدگاه های محمد باقر مجلسی و سایر فقهای اواخر عصر صفوی دارد. محدودیت ها و تحقیرها بر آنان اعمال می شد، جان آنان ارزشی و قتل آنان مجازاتی نداشت. بابیان هم در میانه عصر قاجاریه به جمع دیگر اقلیت های مذهبی در ایران پیوستند. در تاریخ دوران قاجاریه به دو اصطلاح رایج در آن دوران، در رابطه با یهودیان و بابیان بر خورد می شود. دو اصطلاح «جُهود کُشان» و «بابی کُشی».

(پيوند با فيلترشکن >>>)

================

کوتاه و گويا

انتشار 276 كتاب با موضوع مهدويت

در يك سال گذشته

خبرگزاري فارس

به گزارش خبرگزاری فارس، تعداد 276 عنوان كتاب با موضوع مهدويت و 95 كتاب با عنوان امام زمان(عج) از نيمهء شعبان سال گذشته تا كنون به قلم نويسندگاني چون مقام معظم رهبري، آيت‌الله عبدالله جوادي آملي و حسن رحيم‌پور ازغدي در ايران منتشر شده است.

(آبقيه در رشيو کوتاه و گويا

================

© 2008 ـ New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fax: 509-352-9630