|
|||||||||||||||
سال ششم ـ شماره 1237 ــ چهارشنبه 29 آذر ماه 1391 ـ 19 ماه دسامبر 2012 |
|||||||||||||||
|
|||||||||||||||
|
|||||||||||||||
پيوندها |
فهرست مطالب شماره های اخير |
این روزها دست کم حدود 20 میلیون مسلمان از مذهب های گوناگون اسلام در کشورهای غربی با نظام های سکولار دموکراسی زندگی می کنند. مسلمان ها، همراه با دیگر شهروندان از تمامی آزادی های شهروندی، از جمله آزادی دین و مذهب در این کشورها برخوردار هستند. در این کشورها دین یک امر و موضوع شخصی به شمار می آید. از این روی تضادی میان اسلام و مسلمانی با سکولار دموکراسی دیده نمی شود. در این حالت اسلام و سکولار دموکراسی مانعةالجمع نمی باشند. اما در ایران با حکومت اسلامی شیعه و در عربستان با حکومت اسلامی سنی ـ وهابی، چون باورهای دینی و مذهبی از اساس نظام حکومتی می باشند، تضاد اسلام با آزادی فردی و سکولار دموکراسی به آشکار دیده و تجربه می شوند. بنابراین در این حالت اسلام با سکولار دموکراسی مانعةالجمع می باشند. برای واقعیت یافتن “حضور دموکراتیک مسلمانان (منظور جرسی ها بایستی مسلمانان متشرع باشد) در عرصهء عمومی ِ رقابت سالم با سایر گروه های اجتماعی” چاره ای نیست، مگر آن که نواندیشان و روشنفکران دینی و اصلاح طلبان که از علی خامنه ای بریده اند، فکر، خیال و توهم نظام دینی ـ دموکراتیک را از سر خود بیرون کنند. >>>
پیروزی الاهیات معطوف به قدرت در مصر جنبش مردمی و مسالمت آمیز اخیر که منجر به سقوط دولت مبارک شد را نسل جوان «جنبش 19 آوریل» و نیروهای غیر ایدئولوژیک دموکراسی خواه، آغاز و پیگیری کردند، ولی اخوان المسلمین به دلیل تشکیلات گسترده حزبی و قانونی ـ و در همسویی اعلام نشده با «جماعت اسلامی» و «حزب النور» سلفی ها، نتایح این انقلاب را به دست گرفت و باز هم با پشتیبانی معنوی نیروهای سلفی و با توافق کلی آنها، پیش نویس قانون اساسی جدید مصر را تدارک دید... ولی به نظر می رسد که نیروهای سکولار و دموکراتیک مصر ـ از جمله نیروهای مدافع حقوق برابر زنان، به هزار و یک دلیل، از جمله: عدم انسجام تشکیلاتی، فعال بودن تضادهای ایدئولوژیک ـ و از همه مهم تر نفوذ کم مایه در بطن جامعه و در اقشار فرودست ـ تا آینده ای معین، مجبور خواهند شد که با تمکین و پیروی از قواعد بازی دموکراتیک، پیروزی و زعامت جبهه مقابل را بر کشورشان بپذیرند.>>>
بر روي اخگر «بهار عربي»؛ اسلامگرايان در بوته آزمون قدرت آيا رئيس جديد دولت مصر با تروريسم مبارزه خواهد کرد و واقعاً به مخالفت با القاعده بر خواهد خاست؟ آيا او نقش ميانجيگري را که حسني مبارک، رئيس جمهوري مصر در بارهء مسئلهء فلسطين بازي مي کرد، دوباره ايفا خواهد کرد؟ آيا او واقعاً با اپوزيسيون سوري همراهي خواهد کرد، در حالي که از قرار با هر گونه مداخله نظامي خارجي مخالفت مي کند؟ آيا او از ملک عبدالله دوم در مقابل اعتراضات شاخهء اردني اخوان المسلمين پشتيباني خواهد کرد؟ و در شرايطي که ايران مدت هاي طولاني متحد مستحکم اخوان المسلمين بود، آيا رئيس جمهور مصر روابط ديپلوماتيک با تهران را به اين بهانه که کشورهاي خليج [فارس] داراي همين روابط با ايران هستند، از سر خواهد گرفت؟ آيا او در برابر فعاليت هاي ايدئولوژيک و مذهبي ايران، که از زمان سقوط مبارک شدت يافته و حمايت تهران از گروه هاي مروج شيعه گري در ميان مصري ها گواه آن ست، سکوت خواهد کرد؟ >>>
«آیا هنوز فرصتي برای مداخله در سوريه باقی است؟» جواب این سئوال مثبت است. با خشمی که در قلبم احساس می کنم می گویم بله هنوز وقت باقی است. این چهل هزار نفر که تا کنون بیهوده کشته نشده اند. اگر مجبور شویم به این سئوال جواب منفی بدهیم، یعنی اگر در بی عملی در جا بزنیم، اگر هواپیماهای ناتو همچنان نشسته بر باند فرودگاه ها باقی بمانند، اگر نیروهای ویژهء امریکایی و فرانسوی که در اردن مستقرند سلاح بر دوش همچنان منتظر بمانند که خط سرخ استفاده از سلاح شیمیایی شکسته شود و رقم کشتگان از چهل هزار به پنجاه هزار و شصت هزار برسد ــ دیگر کسی نمی داند که چگونه باید جلوی این حمام خون و این سیر صعودی خوف و وحشت را گرفت، و در مقابل این مسئله نمی توان بی تفاوت ماند.>>>
غایت اندیشی و فضیلت گرایی در جمهوری اسلامی مقایسهء نظام های سکولار و دمکراتیک با نظام های توتالیتر و استبدادی بخوبی نشان می دهد که قدرت در مناسبات اجتماعی- سیاسیِ دمکراتیک که بر مبنای پلورالیسم و مشارکت جمعی شکل گرفته است، بصورت افقی و بویژه در میان بخش متوسط جامعه پخش می گردد. حال، به هر میزان این پخش و گستردگی و بنابراین مشارکت مردم بیشتر و نهادیه تر شده باشد آن روابطِ اجتماعی دمکراتیک تر و بعلت مشارکت عمده مردم انسانی تر می شود. اِعمال خشونت آمیز قدرت و تحمیل روابط اجتماعیِ عمودی و کنترل شده که خود را در طول حیات و تاریخ انسان بصورت نظام های الیگارشی، موروثی، آریستوکراتی و دیکتاتوری نشان داده است، همواره اما توسط فلسفه و مذاهب توجیه گر این نظام ها حمایت و تئوریزه شده اند.>>>
آيا ايران می توانست کره جنوبی بشود؟ با وجود همهء برگ های برنده، ايران از چرخش بزرگ سی سال گذشته، که جغرافيای صنعتی کره خاک را دگرگون کرده و صد ها ميليون نفر از مردمان دنيای در حال توسعه را از حاشيه به متن اقتصاد جهانی کشانده است، بر کنار مانده است... تلخکامی ايرانيان زمانی بيشتر مي شود که می بينند در تاريخ معاصر کشورشان، در دوران پيش از انقلاب اسلامی، يک بار تا مرز تبديل شدن به يک قدرت نو ظهور پيش رفتند، پيش از آنکه در باتلاق تنش های درونی و جنگ خارجی فرو بروند. امروز با اطمينان می توان گفت که دههء هزار و سيصد و چهل و نيمهء نخست پنجاه، ايران يکی از پربار ترين سال ها را در تاريخ اقتصادی خود از سر گذرانده است.>>>
هرکس دیگر غیر از رضاشاه هم که میآمد چارهای جز همان سیاست خشن نداشت. جالب آنکه جمهوری اسلامی سیاستهای او را تقبیح میکند ولی خودش آن هم در زمانی که دیگر ضرورت ندارد به همان شیوه عمل میکند. اگر قرار بود دموکراسی در آن شرایط شکل بگیرد مطمئن باشید انقلاب مشروطه شکست نمیخورد. طبقه متوسط ضعیف بود، آگاهی اجتماعی پایین بود، رفاه وجود نداشت، بین بخشهای مختلف کشور گسیختگی وجود داشت… ولی برد حکومت فردی محدود است و از حدی فراتر نمیرود.>>>
توهم و خودمحور بینی اصلاح طلبانه جبههء مشارکت در بیانیه خود، که حاوی مفاهیم و موضوعات ارزشمند نیز می باشد، به نقد کسانی پرداخته که آنان را«اصلاح طلبان بدلی» نامیده است. اندکی پس از صدور این بیانیه، یک عضو سرشناس جبههء مشارکت «شرکت بی قید وشرط در انتخابات» را مصداق «اصلاح طلبی بدلی» دانسته است. همین نامگذاری به این معنی است که گویی میزان سنجش اصلاح طلبی در اختیار یک حزب است. همین حزب حق دارد یک روز احتمال شرکت گروهی از اصلاح طلبان سابق در انتخابات آتی را ناشی از تلاش حاکمیت برای انحراف در جبههء اصلاحات و سازماندهی گروه های «بدلی» بداند و روز دیگر در برابر شرکت مخفیانه و عهدشکنانهء پدر معنوی همان حزب در انتخاباتی رسوا و غیر عادلانه سکوت نماید.>>>
تا استاد در زندان است / یزید موشک باران است بسمه تعالی. مبارزان سبز ایران (m.s.i) در مقابل زندانی شدن استاد معظم، محمدعلی طاهری، و توهین مکرر دستگاه تبلیغاتی ولایت فقیه، اولین برنامۀ پشتیبانی خود را با نظر به «قانون دینی و اسلامی مقابله به مثل» آغاز کرده و اعلام می دارد که این برنامه تا پاسخگویی حکومت ولایت فقیه ادامه خواهد داشت. برنامهء ما: تشکیل حلقه وحدت با همۀ جریان های معنوی دراویش، تصوف، قادریه و نعمت اللهی، سای بابا، کریشنا، فالون دافا، علم حق و عدالت، اکنکار، ایلیا رام الله، هنرهای رزمی، موج سبز، هواداران پائولو کوئیلو، یوگا و تی ام، هواداران آیت الله العظمی بروجردی و همۀ گروه ها و سازمان های مخالف حکومت ولایت فقیه.>>>
|
|||||||||||||
سايت شبکهء سکولارهای سبز>>>
....درد اهل ذمه.... نگرشی بر زندگی اقليت های مذهبی «آلترناتيو»
آرشيو مجموعهء
پيوند به نسخهء رايگان اينترنتی>>>
اعلاميهء جهانی حقوق بشر>>> و پيوند به يک ويدئو>>>
سخنان خمينی
========== ========== =========== =========== ========== =========== ============= =========== ============ =========== انسکوپ
|
همهء کار دولت در خدمت انتخابات آینده
منتظر الظهور و بقيه مثل مبارک،
کاخ اگر همسایه با دیوار دین باشد
گفتگوی حسين حجازی از راديو پرشين
پارلمان اروپا جایزه ساخاروف را
گوناگونی های ملی در تلهء زبانی آشفته جمعه گردی های اسماعيل نوری علا
گزارش نشست سهروزه اپوزیسیون ایرانی
مصاحبه تلويزون ميهن با کاوه آهنگری
سرانجام حلقهء احمدی نژاد ؟
استخراج قوانین و تخلفات رانندگی
هيچ اصلاح طلبی برانداز نيست در گفتوگوی تفصيلی با خبرنگار ايلنا
هاشمی ها می دانند که با سقوط نظام
در نشست عمومی بروکسلبا ميزبانی حزب دمکرات کردستانپیام حزبدموکرات کردستانبه جلسهء افتتاحيه
به کنفرانس بروکسل در آذر ماه 1391
خاکی که حفظ اش ارزش جان دادن دارد
چه برسرِ درآمدهایِ نفتی آمده است؟
بن بست«تلاش های ایرانیان» برای اتحاد؟! مجيد خوشدل
را
|
||||||||||||||
© 2007 ـ New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fax: 509-352-9630 |