خانه  |   آرشيو:   اکتبر 08   ـ   نوامبر 08   ـ  دسامبر 08  ـ  ژانويه 09   ـ  فوريه 09  ـ  مارچ 09 

 آوريل 09   ـ  مه 09   ـ  جون 09   ـ    جولای 09     آگوست 2009   -   سپتامبر 2009  -    اکتبر 2009  ـ  نوامبر 2009  ـ   دسامبر 2009

ژانويه 2010   ـ   فوريه 2010   -   مارس 2010   ـ   آوريل 2010    ـ   مه 2010   ـ   جون 2010  -  جولای 2010

جولای 2010

 

آرشيو مطالب «کوتاه و گويا»

 

********************

جمعه 8 مرداد 1389 ـ 30 جولای 2010

احمدی نژاد درست تر می گويد

کوروش ازتهران

اخیراً آقای کروبی و آقای خاتمی به سخنان محمود احمدی نژاد اعتراض نموده اند که چرا گفته است در جمهوری اسلامی تنها یک حزب وجود دارد و آن حزب ولایت و ادعا نموده اند که جمهوری اسلامی دارای احزاب سیاسی گوناگون بوده. به نظر من حرف احمدی نژاد صحیح تر به نظر می رسد، جمهوری اسلامی از اول دارای یک حزب و یک تفکر سیاسی بوده منتها دارای سلیقه های متفاوت، اختلاف جناح اصلاح طلبان دینی و محافظه کاران بنیاد گرا در جمهوری اسلامی ایران اختلاف "برنامه ای" و "فلسفه سیاسی" نیست بلکه اختلاف"سلیقه ای" در اجرای استبداد دینی بوده است. بعضی اشتراکات دو جناح جمهوری اسلامی به شرح زیر است: هر دو جناح در این رژیم به اصل ولایت فقیه اعتقاد راسخ دارند / هر دو جناح کوچکترین انتقادی به روزگار حکومت خمینی ندارند / از نظر هر دو جناح جمهوری اسلامی خمینی یک قدیس و عارف بی اشتباه بوده / هر دو جناح در ناکارایی و بیمار نمودن اقتصادی ایران سهیم هستند / هر دو جناح با تفاوت سال در سرکوب مردم و روشنفکران و اقلیتهای زبانی و مذهبی دست داشته اند / هر دو جناح معتقدند بازی انتخابات نباید از دست خودی ها خارج شود / هر دو جناح علیرغم تفاوت ادبیات سیاسی مخالف سرسخت سکولاریسم هستند / از نظرهر دو جناح ادامه جنگ بعد از فتح خرمشهر درست بوده / هر دو جناح درباره کشتارهای دهه شصت سکوت می کنند / هر دو جناح قانون اساسی فعلی را جامع الاطراف و پاسخگو به نیازهای جامعه ایران می دانند.

********************

چهارشنبه 6 مرداد 1389 ـ 28 جولای 2010

بابا فقط آب داد و نان داد

مطلب وارده

بابا گول شيطان را خورد و شناسنامه اش چند بار پر شد. پر شد، خالی شد خالی نشد. خط خورد. زن ها خط خوردند، مادر ها خط خوردند دخترها زن شدند، زن ها مادر شدند و خط خوردند و بابا چون حق دارد، آب می دهد. نان می دهد. مامان، زوجه مامان، ضعیفه مامان، عفیفه مامان، غذا پخت، بابا غذا خورد. مامان لباس را اتو کرد، بابا لباس را پوشید و رفت بیرون ...مامان ظرف شست، بابا روزنامه خواند. بابا روزنامه خواند و اخبار دنیا را فهمید ولی نفهمید مامان غم دارد، بابا اخم کرد. بابا فحش داد. آخر بابا ناموس دارد. پشت سر ناموسش حرف بود. مامان، کار مامان، پیکار مامان، تکرار مامان، مامان بیدار. مامان، دار، مامان، سنگ؛ ، شهلا.مامان، مریم. مامان،افسانه، لیلا. بابا نان می دهد و فوتبال خیلی دوست دارد، بابا رونالدو را از مامان بیشتر دوست دارد. بابا می خوابد، مامان می خوابد. مامان می زاید. مامان با درد می زاید. مامان شیر می دهد، بزرگ می کند، حقیر می شود، پیر می شود بابا زن گرفت. صیغهء بابا برای مامان طلا گرفت. مامان بغض کرد. مامان رفت. صیغه یعنی رفتم، رفتی، رفت ... مامان برگشت. کسی با بابا کار ندارد. بابا حق دارد. حتی اگر شب ها هم نیاید ولی مامان باید با آبرو باشد. آبرو یعنی مامان ساکت باشد. من ساکت باشم. زن ساکت باشد و مرد آب بدهد، نان بدهد. بابا "پرسپولیس" را دوست دارد، بابا "آنجلینا جولی" را دوست دارد. مامان، کار مامان، پیکار مامان، سرشار از پیکار مامان، زندان، بیمار، تب دار. بابا خانه دارد، ماشین دارد، ارث دارد، غرور دارد، زور دارد. مامان روسری دارد. ولی دیگر هیچ چیز ندارد. مامان فقط حق مهریه دارد، حق نفقه دارد، حق آزادی دارد. پس باید ساکت بماند حتی اگر مهریه، نفقه و آزادی ندارد. بابا کله پاچه را از زن های زیر پل هم بیشتر دوست دارد. مامان خدا را دوست دارد. ولی نمی دانم آیا خدا هم او را دوست دارد؟ پس چرا مامان تب دارد؟! بابا نمی بیند، نمی بیند که مامان غم دارد، درد دارد. باباهای اینجا هیچ وقت نمی بینند. بابا فقط آب می دهد، نان می دهد و می رود و ما هر روز، بای خدا را شکر کنیم، روزی هزار بار...

********************

دوشنبه 4 مرداد 1389 ـ 26 جولای 2010

یادداشتی، پس از خواندن «نیروی جانشین كجاست؟»

محمود موسادوست

           در دانش های ریاضیات، فیزیك و مهندسی اغلب برای واگشاهی بسیاری از پرسمان ها، به دلخواه تابعی (فونكسیونی) را بر می گزینند و ادعا می كنند كه این باید پاسخ پرسمان ما باشد. آنگاه با محاسبه های سنجیده و دقیق و جاگذاری و آزمایش چارچوب ها و مقدارهای داده شده در پرسمان نشان می دهند كه تابع برگزیده شده درست بوده و خواست های پرسمان را برآورده می كند. تنها گزینش تابعی درخور و گام های سنجیده و محاسبه های دقیق دانش پژوهان را در این راه به آماج می رساند. این روش (حدس زدن پاسخ و آنگاه به اثبات آن پرداختن) در مقایسه با دیگر روش ها، زمان كمتر می برد و اقتصادی تر است. به آن تابعی كه در سرآغاز كار بر پایه تجربه و آروین برگزیده می شود در زبان آلمانی "اَنزاتس" می گویند. این واژه به زبان های دیگر اروپایی هم رفته و در زبان انگلیسی با همین نگارش با گویش "آنزاتس" كاربرد دارد. من هنوز برابری پارسی برای آن ندیدم و نیافتم. بسیار پیش آمده است كه كسانی با محاسبه های دقیق و درست برگ های فراوانی را سیاه كردند، اما چون "انزاتس" شان نادرست بود به نتیجه ای دست نیافتند.

            به دید من میان آنچه در بالا گفته شد و آنچه پرسمان جامعه ایران برای دستیابی به آزادی و برابری است یك همانندی (آنالگی) چشمگیری هست. تجربه ایران و جهان برایمان بارها ثابت كرد كه هرگونه "انزاتسی" به جز جدایی نهاد دین از حكومت + اجرایی حقوق بشر نمی تواند پاسخ پرسمان ما باشد. به تجربه پی بردن به "انزاتس" های نادرست دستاورد كمی نیست. گوستاو ربرت كیرشهف فیزیكدان آلمانی می گوید: یك تئوری خوب عملی ترین چیزی ست كه وجود دارد. بر این پایه اگر پایداری ها، دلاوری ها ستودنی آدمیان در زمینه سیاسی نگاهی به "انزاتس" بالا نداشته باشد به مانند محاسبه های دقیق با انزاتسی نادرست است و محكوم به شكست است. تاریخ ایران پر از این برگ های سیاه شده است، كه البته به تجربه ما افزود، اما نتیجه نداد.

          شیوه های رزم و جنگ و نبرد گرچه باید دقیق و حساب شده باشند، اما می توانند گوناگون باشند، اغلب چندین راه ما را به آماج مان می رساند. مهم آن است با "انزاتس" نادرست نیاغازیم. به دید من باید همه گروه های سیاسی اپوزیسیون و دموكرات (شرط سختیست، می دانم) و همه شخصیت های علمی هنری، اجتماعی كه "آنزاتس" بالا را می پذیرند باید بدون اما و اگر پیرامون یك برنامه حداقل گرد آیند و گام های عملی یكپارچه بردارند. ما در چند ماه گذشته اعتصاب شهر های كردستان را دیدیم، ما كارزار زنان و دانشجویان و آموزگاران و كارگران و بازاریان را دیدیم. باید همه حزب های كردستان، جمهوری خوان، مشروطه خواهان، بزرگان جنبش زنان، مذهبیون و لامذهبیون، روزنامه نگاران... را بار دیگر فراخواند و و از آنان خواست از بیشتر سیاه كردن / شدن بیهوده برگ های تاریخ جلوگیری كنند. شاید بتوان نامه سرگشاده به همه حزب ها و شخصیت ها نوشت و از آنها خواست تا به انزاتس بالا پاسخ "آری یا نه" بدهند. از این راه اگر هیچ چیزی روشن نشود، دست كم در تابستان 2010 می دانیم كه چه شخصیت و چه حزبی "انزاتس" بالا را پذیرفته است. برای پاسخ به آن نیاز به زمان فراوانی هم نیست. می شود در فراخوان نوشت، همه سازمان های و حزب های كه (مثلا) در چهار هفته پاسخ ندهند، می توان از رفتارشان دریافت كه پاسخ شان نه می باشد. شاید از این رو بتوان در گام نخست وزن همراهان را سنجید. تا نظر دوستان چه باشد.

 

نگاهی کوتاه به مقالهء آقای بهگر

شهرام فریدونی

با دورد به تمام ایرانیان آزاد. مقاله بسیار با ارزش جناب حسن بهگر را تحت عنوان « ملت ایران آزادی و دموکراسی می خواهد»  خواندم و مایلم که من هم چند نکته ای را، بعنوان یک ایرانی که سالیان سال است مسائل میهنمان را دنبال میکنم، بیان بکنم. نخست چکیده ای از برداشت اینجانب از مقاله ایشان. جناب بهگر درمقاله خود به درستی و به حق از نقد بعنوان یکی از ملزومات دموکراسی نام میبرند. ایشان « پل» اصلاحات را راه بسیار عاقلانه ای برای گذر از وضعیت بد  به وضعیت دلخواه میدانند، اما همزمان و  به درستی اشاره میکنند که جمهوری اسلامی، این پل را هم نظیر  پل های دیگر خراب کرده. جناب بهگر به درستی این واقعیت را بیان میکنند که آقایان کروبی و موسوی، خود از صافی نامردهای شورای نگهبان گذر کرده اند و این خود نشانه ابطال ادعای آنان در باب منتخب بودنشان است.همچینین، ایشان بدرستی نوشته اند که هیچیک از مدعیان اصلاحات  تا کنون، تعریف مشخصی از اصلاحات مورد نظرشان ارائه نداده اند و هرکدام به نوبه خود،  صرفا این واژه را بعنوان شعاری گل و گشاد استفاده کرده اند. جناب بهگر به درستی اشاره کرده اند که هیچ فرق مشهودی بین این دو جناح ( اصلاح طلب و آن دیگری) نیست، اگر چه این یکی میخواهد با چاقو سر ببرد و آن دیگری با پنبه، نقطه مشترک جفتشان این است که هر دو میخواهند سر ببرند، و بعد از اتمام ماموریت هر کدام از این دو جناح، دیگر «سری» بر جای نخواهد ماند. اشاره جناب بهگر به حرکت های مزورانه پس مانده گان ج.ا در خارج کشور هم کاملا صحیح است. تا اینجا برداشت من از مقاله ایشان کاملا با منطق من خواننده همخوانی دارد، اما نکته عجیبی که من را گیج و سر در گم میکند این است که جناب بهگر، با علم به اینکه از این قوم ، یعنی کارمندان دیروز و امروزج.ا، جز شر چیزی بر نمی آید، مقاله خود را با این جمله به پایان میبرند که « یک عمر را که به این مردم بد کردید، بکوشید تا فرصتی باقیست جبران مافات کنید». جمله ای که نا خود آگاه این سوال را در مخیله من خواننده مطرح میکند که آیا براستی سزاوار نیست و زمان آن نرسیده  که ما ایرانیان، بعد از سی و یک سال راه دیگری بجز افشا گری این رژیم سر تا پا ننگ،  و یا  نصیحت سران دیروز و امروز آن  انتخاب کنیم ؟ من شخصا، چند سالی هست که افتخار آشنایی با جناب بهگر را داشته ام و ایشان را مردی به غایت میهن دوست، آزاده و انسان یافته ام. آرزوی من بشخصه این است که ایشان و لیبرال دموکراتها  پیشنهادی عملی را در پیش پای این ملت خسته  و جان به لب رسیده و در لبه پرتگاه بگذارند. راه حل دموکراتیکی که تمام ایرانیان را در بر بگیرد و چتری باشد که ایرانیان، از چپ گرفته تا راست، از جمهوری خواه گرفته تا مشروطه خواه، از لائیک گرفته تا مذهبی سکولار، و... بتوانند، با حفظ عقاید دمکراتیک خود جمع بشوند و میهنمان را از این منجلاب کنونی بیرون بیاورند. در اینجا من مصرانه از ایشان دعوت میکنم که طرح خود را در معرض قضاوت و مشاورت دیگران بگذارند، تا شاید آغازی  بشود برای بیرون رفت از این دایره باطل کنونی.

********************

جمعه 1 مرداد 1389 ـ 23 جولای 2010

يک مکاتبهء کوتاه در مورد دين ، ومذهب و سکولاريسم

درود به آقای نوری علا، در پیوند با نوشتار شما در باره-یِ «جدایی دین از حکومت» یا «مذهب از حکومت»، میخواستم بگویم که اگر چه مذهب های گوناگون یک دین همانگونه که گفتید شاخه هایی از دین را میسازند که در جایگاه نهادهای اجرایی دین، دستورهای دینی را با ویژگی ها و برداشت های جدا از  هم، در همبودگاه دنبال و پیاده میکنند، ولی یکی گرفتن چم (معنی) مذهب و چم دین در گفتاورد گیتیگرایی (سکولاریسم) که به درستی خواهان جدایی راه دین از راه کشورداری است، هواداران گیتیگرایی را به بیراهه نخواهد کشاند و گمراه نخواهد کرد. زیرا اگرچه چم دین و چم مذهب یکی نیست ولی هنگامی که از یک ساختار گیتیگرایی یا سکولاریسم سخن به میان میآید، شما هیچ سکولاری را نخواهید یافت که برای نمونه با درآمیختن دین در کشورداری مخالف باشد ولی آمیزش مذهب با کشورداری را بپذیرد. از اینرو از دیدگاه من اگر  چه چم دین و مذهب در بُنیادشان یکی نیستند، ولی یکی گرفتن چم  (معنی) آنها در گفتاورد سکولاریسم و در آن هدفی که سکولاریسم دنبال میکند، کسی را گمراه نخواهد کرد و دامن زدن به گسترش این گفتاورد چیزی بجز بازی با واژگان و هزینه کردن بیهوده یِ زمان نیست. با ارجمندی، خشایار رخسانی

پاسخ: دوست ارجمندم. اجازه بفرمائيد که با نظر شما مخالف باشم. سکولاريسم نمی تواند با ورود دين به حوزهء حکومت مخالف باشد. دين امری خصوصی، معنوی و شخصی است. همه کس در ذهن و دل خود دينی دارد. حتی عقايد يک آدم بی دين هم دين اوست. چگونه می توان فيلتر گذاشت و از ورود دينداران به حکومت جلوگيری کرد؟ اما به محض اينکه دين صاحب «احکام اجتماعی» می شود به مذهب (نوعی ايدئولوژی) تبديل می شود، دينکاران و توضيح المسائل و شريعت پيدا می کند و سرمنشاء تبعيض و جور می شود. اين مذهب است که بايد از حکومت دور بماند. با مهر و دوستی، نوری علا

ضمناً، با همهء احترامی که برای نويسندهء مقالهء زير قائلم خوتندن آن را بعنوان نمونه کامل خلط مبحث در مورد تفاوت دين و مذهب به همگان توصيه می کنم:

دين در حوزه‌ی عمومی و قلمروی دولت

محمدرضا نسب عبداللهی

********************

چهارشنبه 30 تير 1389 ـ 21 جولای 2010

بخشنامه های جديد ناموسی

ارسالی يک خواننده

در راستای اعلام بخشنامه‌ای‌ به بوتیک‌ها با اين مضمون که: «نمایش عمومی کروات و پاپیون ممنوع است. مانکن‌ها باید بدون سر باشند و برجستگی‌های بدنشان معلوم نباشد» ... بخشنامه های جدید بشرح ذیل اعلام می گردند:

بخش‌نامه به میوه‌فروشی‌ها

نمایش عمومی هویج و بادمجان ممنوع است

آویختن موز در مقابل مغازه ممنوع است و

روی لیموهای درشت و آبدارحتما باید با پارچه ضخیم و گشاد پوشانده شود

خیار تنها با ارائه‌ی سند ازدواج و پس از استعلام فروخته شود

خیره شدن به هلو ممنوع است

در پایان برنامه 5 ساله دوم میوه فروشی ها باید زنانه و مردانه شوند.

خیار، بادمجان،موز و تمام درازی های دیگر فقط به آقایان فروخته خواهد شد .

کیوی نیز استثنا فقط به آقایان عرضه خواهد شد.

لیمو،طالبی, هلو(لعنت اله) و دیگر گردالی ها فقط به بانوان فروخته می شود

مبارزه با کاشت، برداشت و توزیع مخفیانه خیار چنبر(نعوذ باله) به عهده ستاد مبارزه با مواد مخدر است

بخش‌نامه به دوچرخه‌سازی‌ها

باد کردن لاستیک با تلمبه ممنوع است .

باد کردن توپ با دهان توسط زنان از اهم جرایم محسوب می شود.

بخش‌نامه به راه آهن

ورود و خروج قطار به تونل ممنوع است

تبصره: در صورت لزوم، قطار فقط تا انتهای واگن اول به تونل وارد شود .آنهم فقط یکبار در صورت تکرار لکوموتیو ران به 60 ضربه شلاق محکوم می شود.

بخش‌نامه به فرودگاه‌ها

در لحظه‌ی شروع پرواز نباید نوک هواپیما بلند شود

تبصره برای زنــدان‌ها

تــجـا‌و‌ز به زن و مرد بلامانع است

********************

دوشنبه 28 تير 1389 ـ 19 جولای 2010

کتب ضاله

حامد رمضانی

مدتی است که با چند تن از دوستان برنامه ی جمع خوانی متون را از سر گرفته ایم. بنا بر این بوده که کتابی (عمدتا از آثار کلاسیک و یا نظریه ی ادبی) انتخاب می شد و حول متن به بحث و گفتگو می پرداختیم. تا اینکه نوبت به کتاب "ساختار و تاویل متن" تالیف دکتر بابک احمدی رسید. در این بازار گرانی کتاب و جیب های خالی گفتم سری به کتابخانه ی عمومی بزنم تا نسخه ای از آن کتاب را، که سالها در مخزن موجود بوده، به امانت بگیرم. اما هر چه با سیستم رایانه ی کتابخانه سر و کله زدم چیزی پیدا نکردم! با تعجب از یکی از مسئولین کتابخانه سراغ کتاب "ساختار و تاویل متن" را گرفتم و یادآوری کردم که این کتاب قبلا در لیست موجود بوده است. خانم کتابدار زهرخندی تحویلم داد و به گوشه ای از کتابخانه که تعداد زیادی از کتاب ها به شکل برجی روی هم چیده شده بودند اشاره کرد و گفت: "چند روز پیش افرادی از اداره کل آمده اند و بر اساس بخشنامه ای که قبلا از بالا ابلاغ شده بود کتاب های نویسندگان مورددار را از لیست کامپیوتر حذف کرده اند. کتاب ها را جمع کرده ایم و  قرار است به مرکز عودت بدهیم."

از قرار معلوم کتاب "ساختار و تاویل متن" و آقای "بابک احمدی" هم از نظر بالایی ها مورددار تشخیص داده شده اند. ضمنا بر اساس بخشنامه ی مذکور کلیه کتاب های صادق هدایت باید از تمام کتابخانه های کشور جمع آوری شود و احتمالا پس از خمیر شدن به رشد صنعت مقوا سازی در کشور کمک نماید! ظاهرا کتاب های ادبی دکتر سیروس شمیسا (نقد ادبی)، دکتر رضا براهنی (طلا در مس) و حتی دکتر زرین کوب هم جزء همین دسته می باشند. خانم کتابدار می گفت در همایشی که برای کارمندان کتابخانه های عمومی کشور برگزار شده بود آقای(؟!) شهریار زرشناس در باب مضر بودن این کتب سخنرانی کردند و خواستار اقدام عاجل برای حل این معضلات فرهنگی شدند. خانم کتابدار که خودش هم دل پری داشت و مثل ما کمی فریب خورده بود و دیگر حسابی نطقش باز شده بود می گفت نمی فهمد این کتاب ها چه اشکالی دارند و به نظر او خیلی هم مفیدند... می گفت اگر همین طور پیش برود دیگر باید منتظر باشیم تا در کتابخانه ها را تخته کنند. البته گویا او به این نکته توجه نداشت که در کتابخانه ها تخته نخواهند شد زیرا به برکت کتاب هایی مثل "دا" و کتابچه های "منتخب مفاتیح الجنان" قفسه های خالی کتابخانه از قبل هم پُرتر خواهند شد!

در جمعه ای که گذشت "احمد خاتمی" امام جمعه ی این هفته ی تهران از اهمیت مبارزه با دشمنان فرهنگ اسلامی گفت و اینکه "خطر تساهل و تسامح فرهنگی کمتر از خطر تساهل و تسامح دینی و سیاسی نیست." با آن غیظی که حاج آقا داد و هوار می کرد و از دل خونین مقام معظم و مراجع عظام خبر می داد بعید نیست در مرحله ی بعد سربازان اسلام هوس کنند سری هم به کتابفروشی ها بزنند و ما مومنین را بالکل از شر این کتب ضاله نجات دهند. چون این کار خوبی نیست که در یک مملکت اسلامی کسی تحت لوای نقد ادبی با اسلام مبارزه کند و این کار خیلی بدی است! پیشنهاد می کنیم تا فرصتی هست دلسوزان نظام با هر وسیله ای به خصوص با زور و کتک جلوی این قبیل اقدامات دشمن را بگیرند و با فریب خوردگانی مثل ما کاری کنند که از رافت اسلامی سیراب شویم.

وبلاگ اجاق ـ حلقهء شاعران نور مازندران

http://www.ojagh.blogfa.com/post-14.aspx

 

********************

جمعه 25 تير 1389 ـ 16 جولای 2010

آیا اگر ملتی بگوید این حکومت را نمی خواهیم،

حق آن ملت یک قبرستان شهید است؟
آیت الله خمینی، بهشت زهرا، بهمن ۱۳۵۷

********************

جمعه 18 تير 1389 ـ 9 جولای 2010

فتنه را کسی شروع کرد که اجازه نداد از واژه امام برای رهبر انقلاب استفاده شود

محمد علی رامین معاون مطبوعاتی وزیر ارشاد

ایرنا: محمد علی رامین معاون مطبوعاتی وزیر ارشاد در رفسنجان گفت: آیا فتنه از زمانی شروع نشد که رقیب رییس جمهور در دوره انتخابات سال هشتاد و چهار با اشاره به اینکه رهبری فرمودند با دولت مدارا کنید و من دو سال مدارا کردم و کافی است؟ آیا بحث تقلب در انتخابات یا برنامه ریزی برای فتنه از سال هفتاد و شش شروع نشد که همین شخص در انتخاباتی که میان خاتمی و ناطق نوری برگزار شد می گفت اگر تقلب کردیم خیانت کرده ایم؟.. آیا فتنه از اینجا شروع نشد که این شخص در سال هفتاد و چهار با تشکیل یک حزب درصدد تغییر قانون اساسی برآمد تا ریاست جمهوری خود را مادام العمر کند؟یا فتنه از زمان تاسیس یک دانشگاه با در اختیار گرفتن زمین ها پیرامون شهرها آغاز شد که با پول بیت المال ساخت و ساز و مجهز شدند و بعد با پول مردم توسعه یافتند اما حاصل این کار و برنامه ریزی با چند صد هزار میلیارد تومان در اختیار آنها قرارگرفت که هر فتنه اقتصادی که بخواهند بر مملکت تحمیل کنند مورد حمایت قرار دهند،آیا فتنه از اینجا آغاز شد؟.. آیا فتنه از آنجا شروع نشد که دستگاه به اصطلاح دانشگاه ابزاری شد تا نه فقط آلودگی اقتصادی و آلودگی فرهنگی بلکه آلودگی سیاسی وحشتناکی را بر نظام تحمیل کند به این صورت که هر کارگزار و هر استاندار و فرماندار و وزیر و نماینده مجلس و مدیر کل و هر قاضی و هر مسوول بروند سراغ او و بگویند ما به تو مدرک تحصیلی دانشگاهی و یا مدرک تحصیلات تکمیلی می دهیم... آيا فتنه از اینجا شروع نشد که بعد از رحلت امام خمینی(ره) همین آقایان آمدند کلید واژه قرآنی گفتمان توحیدی امام را تغییر دادند و حاصل تلاش چند ده ساله امام که نشات گرفته از اندیشه های ناب علوی و محصول تلاش و جهاد و اجتهاد علما دین که منجر به تشکیل نظام شد را تغییر دادند؟.. کلید واژه ها پس از رحلت امام خمینی از زبان کسی که خود را همه کاره کشور می دانست تغییر کرد و پس از پنج روز از رحلت امام گفت ما هرگز نمی خواهیم بعد از رحلت امام به جانشین ایشان امام بگوییم، بگویید رهبر، مقام رهبری و مقام معظم رهبری، و می خواهیم کلمه امام را خاص امام خمینی بگذاریم. او این پیشنهاد را مطرح کرد اما نگفت که امام خمینی خودش می فرماید که ولی فقیه هر کس باشد امام است ونایب امام زمان (عج) است؛ و نگفت مقام امامت امت برای ولایت و ولی فقیه پنج بار در قانون اساسی بیان شده و، به بهانهء احترام امام، اندیشه امام را از ما گرفتند.

********************

چهارشنبه 16 تير 1389 ـ 7 جولای 2010

پليس با قاچاقچيان، دزدان، کلاهبرداران و بدحجابان مبارزه می کند!

سردار نبي اله حيدري

به گزارش خبرگزاري ايلنا، سردار نبي اله حيدري گفت: در هشتاد و دو روز نخست امسال هشتصد و هشتاد نفر حمل كننده و قاچاقجي موادمخدر دستگير شدند كه از اين تعداد صد و شصت نفر آن زن بوده‌است. به گفته اين مقام مسوول، طي اين مدت چهار قبضه سلاح كمري، دو قبضه كلت، دويست و يک عدد انواع فشنگ، هفتاد و سه عدد گاز اشك آور، هفده عدد شاكر [شوک دهنده]، چهل و هفت قوطي مشروبات الكلي، نود و شش دستگاه سي دی در دو ماهه گذشته توسط پليس فرودگاه كشف شده است. سردار حيدري در ادامه به كشف بيست عدد كارت معافيت، گذرنامه و گواهينامه جعلي و نيز دستگيري هفت نفر در اين رابطه طي اين مدت اشاره كرد و گفت: طي اين مدت هشتاد و پنج تبعه خارجي كه با ويزاي جعلي مسافرت مي كردند توسط پليس فرودگاه هاي سراسر كشور دستگير شدند. اين مقام مسوول همچنين به دستگيري فردي به علت سوء استفاده از لباس خلباني و نيز كشف پنج دستگاه خودكار و يك دستگاه عينك با قابليت فيلمبرداري توسط پليس فرودگاه‌هاي سراسر كشور و دستگيري سی سارق در فرودگاه هاي كشور در هشتاد و دو روز نخست امسال خبرداد. وي با اشاره به ‌اينكه پليس فرودگاه از ادامه سفر، مسافران بدپوشش جلوگيري مي كند از دستگيري صد و دوازده نفر زن و دويست و ده نفر مرد در رابطه با بحث ناهنجاري هاي اجتماعي توسط پليس فرودگاه هاي كشور در هشتاد و دو روز نخست امسال اشاره كرد و افزود: پليس فرودگاه از ادامه مسافرت هفتاد و يک نفر از خانم هايي كه پوشش مناسب نداشتند، جلوگيري و به مراجع قضايي معرفي كرد. اين مقام مسوول تاكيد كرد: پليس فرودگاه‌هاي كشور از ورود مستقبلين بد پوشش به سالن فرودگاه جلوگيري مي كند. به گفته سردار حيدري، سی و سه هزار و بيست و نه نفر افراد بدپوشش و بدحجاب اعم از آقا و خانم پس از تعويض لباس خود به سفر ادامه دادند. وي، تذكر به هشتاد و هفت هزار و هفتصد و چهارده نفر افراد بدحجاب و نيز اخذ تعهد از سه هزار و پانصو و شش نفر بدحجاب را از ديگر اقدامات پليس فرودگاه هاي كشور طي اين مدت عنوان كرد. اين مقام ارشد پليس فرودگاه هاي كشور در ادامه با بيان اينكه ضروري است مسافران زن و مرد درتمام سفرهاي داخلي و خارجي به فرهنگ و مقدسات مردم کشور احترام بگذارند، در غير اينصورت اقدام لازم انجام مي‌شود، تاكيد كرد: در صورتي که مسافران بد پوشش، پوشش خود را اصلاح کنند، مي توانند ادامه مسير دهند.

********************

دوشنبه 14 تير 1389 ـ 5 جولای 2010

اصلا شبهه جدائي دين از سياست وجود ندارد

سخنان آیت الله خامنه ای

در شورای بازنگری قانون اساسی مورخ دوم اسفند 1368

«مسأله جدايي دين از سياست كه در فرمايشات جناب آقاي يزدي بود . جدايي دين از سياست معنايش اين است كه در نظام اجتماعي و بناي سياسي جامعه دين نقشي نداشته باشد. اصطلاحاً لائيسم دولتهاي لائيك , به قول عربها علماني يا علماني اين معنايش جدايي دين از سياست است . يعني در بناي سياسي جامعه نه در قانونگذاري , نه در اجرا , نه در قضاوت , خلاصه در هيچ يك از نهادهائي كه جامعه را از لحاظ سياسي اداره مي كنند دين نقشي نداشته باشد , يعني لزوماً نقشي نداشته باشد . حالا يك وقتي يك چيزي ممكن است از دين يك جايي باشد آن منافاتي ندارد با علماني بودن يا لائيك بودن . اين معناي جدايي دين از سياست است . در نظام جمهوري اسلامي چنين فرضي هيچوقت اصلا وجود ندارد . يعني ولو ما رهبر را مرجع ندانيم شبهه لائيسم بوجود نمي آيد . شبهه جدايي دين از سياست بوجود نميايد . اين را بايد براي مردم توضيح داد . اگر كسي در ذهنش هست . براي خاطر اينكه قانونگذاري ما ناشي از دين است . اداره جامعه مان هم ناشي از دين است زيرا كه در رأس نظام جامعه كسي را ميخواهيم قرار بدهيم كه او داراي ملاكهاي شرعي حكومت است يعني فقاهت و تقوا و همه چيز از او ناشي ميشود . حالا طبق قانون اساسي كنوني نفاذ رأي مردم در باب رئيس جمهور هم از او ناشي ميشود . اعلام اينكه قانون منافي باحكم شرع نيست از او ناشي ميشود , قضاوت در رأس از او ناشي ميشود . يعني همه چيز به او برميگردد كه اگر در اصلاح هم همين ها رعايت بشود طبعاً همه از مهُ امور اداره كشور برميگردد به يك كسيكه با يك ملاك شرعي بر سر كار آمده است. بنابراين اصلا شبهه جدائي دين از سياست وجود ندارد اين را اگر مردم هم ميگويند بايستي به مردم توجه داد كه اين جور نيست.»

********************

جمعه 11 تير 1389 ـ 2 جولای 2010

ايران لياقت موجوديت ندارد!

پادشاه عربستان

سايت تابناک: به گزارش فارس، روزنامه فرانسوي "فيگارو " در گزارشي به قلم "جورج مالبرونو " نوشت: پادشاه سعودي كه روز گذشته با "باراك اوباما " رئيس‌جمهور آمريكا در كاخ سفيد ديدار كرد، در جريان ديدار اخير خود با "اروه مورن " وزير دفاع فرانسه در جده، بي آنكه حرفش را سبك و سنگين كرده و سپس بيان كند، اقدام به گفتن سخني نسنجيده و اصطلاحا "نجويده " كرد. وي روز پنجم ژوئن جاري (پانزده خرداد) در ديدار با مورن اعلام كرد: «دو كشور در جهان هستند كه شايستگي و لياقت موجوديت را ندارند؛ يكي ايران و ديگري اسرائيل.» فيگارو افزود: اين انتقاد تلخ ملك عبدالله از ايران و اسرائيل به عنوان دشمنان عربستان، از سوي دو منبع ديپلماتيك و نظامي فرانسوي در پاريس تأييد شده است اما مشخص نيست كه واكنش وزير دفاع فرانسه در زمان شنيدن اين انتقاد از زبان پادشاه عربستان آن هم در نقطه اوج سفر دو روزه وي به اين كشور و در حاليكه در ميان مشتي از ديپلمات‌ها و عالي‌ رتبگان احاطه شده بوده، چه بوده است. فيگارو ادامه داد: ملك عبدالله در اين ديدار از ايران نيز بسيار خشمگين بود كه اين خشم وي از هراس و نگراني‌هاي كشورش از تمايلات هسته‌اي تهران منشأ مي‌گيرد كه البته بايد خصومت ديرينه و قديمي رياض و تهران به عنوان دو قطب اصلي جهان اسلام را نيز به آن افزود. اين روزنامه فرانسوي در پايان گزارش خود نوشت: با نگاهي اجمالي به گذشته در مي‌يابيم كه انتقاد شديد پادشاه عربستان از اسرائيل و ايران درست پانزده روز پس از آن صورت گرفت كه روزنامه انگليسي "تايمز" در خبري از موافقت عربستان براي استفاده رژيم صهيونيستي از آسمان اين كشور جهت حمله به ايران خبر داد كه البته رياض بلافاصله اين ادعا را رد كرد.