فهرست مقالات    |   صفحات اول   |   دربارهء سکولاريسم نو    |   دربارهء نشريهء ما |    تماس    |   جستجو    |    فيلترشکن    English Section  

فهرست آرشيوها:  جمعه گردی ها  |   کارنامهء اتحاد    |   رهبری اصلاح طلبان در خارج  |   سکولارهای زندانی   |    گفتگوهای اختصاصی  |   عکس و کاريکاتور  |   عکس و مکث  |  کوتاه و گويا  |   نامه ها

سال چهارم ـ  شماره 1019 ـ  جمعه 27 خرداد 1390 ـ  17 ماه ژوئن 2011

سال چهارم ـ  شماره 1018 ـ  چهارشنبه 25 خرداد 1390 ـ  15 ماه ژوئن 2011

پيوندها

روياروئی با «فرع» در جدال با «اصل»

آن شخص اصلاح طلبی که از اصلاح پذيری حکومت اسلامی نوميد شده باشد ديگر اصلاح طلب نيست تا از انتقاد انحلال طلبان از اصلاح طلبان دلگير و از همراهی با آنها نوميد شود. آن کس هم که اصلاح طلب باقی مانده است دليلی ندارد که بخواهد به انحلال طلبان بپيوندد. ما «اصلاح طلب انحلال طلب» نداريم اما «اصلاح طلب سابق و انحلال طلب لاحق» می توانيم داشته باشيم.>>>

(پيوند به آرشيو جمعه گردی ها)

سيرک اصلاح طلبى

رحيم ظاهرى

اينها بخوبى دريافته اند که در فرداى سقوط رژيم، ديگر نه از تاک نشانى خواهد بود و نه از تاک نشان. پس به هر ترفندى دست مي يازند بلکه اين سرنوشت محتوم را تغيير دهند. و در اين ميان کم نيستند سياستورزان اپوزيسيون، که دم مي گيرند که رهبرى جنبش بايد در داخل کشور باشد و ما مي خواهيم با اعتراضات مسالمت آميز رژيم را ناچار به تمکين در برابر خواست ملت کنيم! اين ها گويا نمي بينند که همجنسان اين رژيم، مانند قزافى و بشار اسد، در سر بزنگاه، با مردم شان چه مي کنند. آقايان! اگر مي خواهيد اکثريت قاطع مردم را با خود همراه کنيد تا اين بساط جنايت و خيانت برچيده شود، فقط يک شعار کار آئى دارد: انحلال کامل رژيم اسلامی!>>>

چگونه اصلاح طلب باشم؟!

پارسا جعفری

اصلاح طلبان در دورهء آغاز شده با دوم خرداد 76 ـ چه در مرحلهء رویش (مرحله تکوین گفتمان) و چه در مرحلهء گسترش آن ـ کوشيدند آن را در حد یک جنبش اصلاحی و هموار نگاه داشته که طی آن سعی کنند که تغييرات حداقلی از طريق راه های بی تشنج صورت گيرند بی آنکه در ساختارهای اجتماعی و ولایی تغییری صورت پذيرد و ما شاهد بودیم که با وجود فراز و نشیب هایی که در دوره دوم خرداد موجود بود هیچ وقت کلیت رهبری و قداست خامنه ای مخدوش نشد و جنبش اصلاح طلبی خاتمی از وضعیت هموار به سوی ناهموار حرکت نکرد. اکنون هم بنظر می رسد که اصلاح طلبان و آقای خاتمی قصد دارند در اين مرحله نيز از فروپاشی رژيم جلوگيری کرده و نقش تشفی دهنده را ایفا نموده و برای مردم رنجیده نقش رهبری را بازی کنند.>>>

ملت بزرگ

شهباز نخعی

همانگونه که بزرگی انسان ها وابسته به قد و وزن و درشتی هیکل و جثه آنها نیست و یک انسان نحیف با جثه ای چهل کیلویی مانند مهاتما گاندی با داشتن روحی بزرگ به حق در ردیف نخست انسان های بزرگ جای می گیرد، بزرگی ملت ها نیز وابسته به شمار جمعیت آنها نیست.  ملت ها نیز مانند افراد زمانی بزرگ به حساب می آیند و بزرگی خود را بردنیا تحمیل می کنند که از صفاتی که لازمهء بزرگی است برخوردار باشند و به قول شاعر "اسباب بزرگی" شان فراهم باشد. مهم ترین عنصر این "اسباب بزرگی" چیست؟  بی تردید ثبات رأی و قدم اگر مهم ترین عنصر نباشد یکی از مهم ترین ها است.>>>

رجب چگونه دست نيكولا را بوسيد؟

ايراندخت دل آگاه

درد مردم تركيه البته همان درد ماست. اين است كه خميني به پشتيباني «مردم» توانست دولت تعيين كند! اين است كه حاكمان اسلامي در اينجا پس از سي و دو سال قتل و غارت هنوز بر سر قدرت اند، اصلاح طلبان هنوز  بندبازي و خوش رقصي مي كنند و رهنمود مي دهند، گاهي هم  سيد علي را مطهر مي كنند! به راهپيمايي هاي بي سر و صداي دردسر نيافرين و خاموش فرا مي خوانند و با ياوه بافي هاي تمام ناشدني، به خيال خودشان توي دهان براندازان حكومت اسلامي مي زنند و... و... و باور دارند هنوز اندك نيستند شمار آناني كه باورشان مي كنند. در تركيه هم رجب خان پس از آن همه كثافتكاري، در همه سخنراني هايش «الله» را به شهادت مي گرفت و وعده هاي دور و دراز مي داد و سرانجام براي سومين بار صندوق ها را فتح كرد!>>>

حجاب اجباری شرم‌آور است!

حجاب اجباری «یک فرهنگ دیگر» نیست بلکه یک امر ایدئولوژیک و تحمیلی است. نگاه و نظر بیمارگونه جنسی به زن است که در یک جا فرهنگ بردگی و فئودالی را در ساختارهای مدرن و آزاد به شکل دست‌درازی گستاخانه مردان قدرت و ثروت به هر زنی که سر راهشان قرار ‌گیرد، نشان می‌دهد و در جای دیگر، تلاش می‌کند زنان را به مثابه «ناموس» جامعه و حکومت مردانه از چشم نامحرم دور نگاه دارد. زنان ورزشکار و تیم ملی فوتبال بانوان ایران قربانی همین نگاه شده و می‌شوند حتا زمانی که در میادین ورزشی حضور می‌یابند!>>>

سکولاریسم؛ از انقلاب مشروطیّت 1905

تا انقلاب اسلامی 1979

ناصر کرمی

در مدّت سی و دو سال نظام جمهوری اسلامی شکست اسلام سیاسی و اسلام حکومتی ولایت فقیه، همچنین بی نتیجه بودن گفتمان هشت سالهءِ اصلاحات بار دیگر خط سوّم یعنی "سکولاریسم" در عرصهءِ سیاسی و در حوزهء عمومی به عنوان تنها آلترناتیو نظام جمهوری اسلامی برجسته کرد. کودتا در دهمین دورهءِ انتخابات ریاست جمهوری نظام جمهوری اسلامی بهانه ای شد که باری دیگر ملّتِ ایران ناخرسندی و خشمِ خود را نسبت به نظام جمهوری اسلامی به معرض نمایش جهانی بگذارند، در همین میان گروهی از ایرانیان "شبکهء جهانی سکولارهای سبز ایران" را بنیاد نهادند و در اوایل ماه مه سال جاری این شبکهء "انحلال طلب" همایشی را در تورنتو کانادا برگزار کرد.>>>

رژیم فریب و الماس فریب

رضا حسین بر

پخش یک فیلم سرپا دروغ و جیمز باندی و ناشیانه از تلویزیون ایران در تاریخ هجدهم خرداد اثبات کرد که جمهوری اسلامی هیچ حد و مرزی را برای شکستن اصول اخلاقی، انسانی، اسلامی، و الهی مراعات نمی کند. ستم می کند، عدالت را می شکند، وجدان را از بین می برد و دروغ می گوید تا به هر نحو شده مخالفان خود را بدنام سازد. اما از آنجا که عقل و علم ندارد، هر کاری که انجام می دهد به ضرر خودش تمام می شود و دشمنان اش را روسفید می کند. تهیه و پخش این فیلم نيز نه تنها به ضرر مخالفان تمام نشد، بلکه بی خردی خود رژیم را به روشنی نشان داد.>>>

اپوزیسیون و ماجرای سردار مدحی

درویش رنجبر

داستان «اپوزیسیون در خارج از مرز ها» داستانی پر غصه است. نظر به اینکه در مقایسه با داخل کشور فعالیت سیاسی در خارج چندان هزینه بر نیست ناخالصی ها، بند بازی ها، دکان باز کردن ها، فرصت طلبی ها و منفعت جویی ها چنان فضا را غبار آلود می کند که گاهی اوقات کاه کوه و کوه کاه دیده می شود. کمترین این موارد داستان مشهور هخا یا فحاشی های چارواداری رایج در برخی رسانه های دیداری فارسی زبان است. خوشبختانه، از آنجا که سکه بدلی برای همیشه در گردش نمی ماند اینگونه ناخالصی ها نیز همانند کف روی آب به مرور محو می شود ولی تأثیر منفی آنها  چنان اعتماد عمومی را خدشه دار می کند که تا مدت های مدید افکار عامه را سر در گم می سازد.>>>

فضا را عوض کنید!

رضا نصری>>>

فضا را عوض کنید! مرگ یک شخصیت ملی در زندان، بر اثر اعتصاب عذا، اتفاقی نیست که طبع شاعری و رمانتیک ما را برانگیزد. جوابش این نیست که بنشینیم و بگردیم چطور می‌شود با نام کوچک قربانی جمله‌ای موزون و قافیه دار بسازیم، یا چگونه با آرایه و ایهام اسمش را به یک بیت حافظ یا یک آیه قرآن منتسب کنیم، یا از او عکسی با لبخند و در حال خداحافظی بیابیم که برای «وال‌ فیس بوک»مان پوسترش کنیم.

این یک بازی بچگانه نیست که دو روز در فضای مجازی سرگرممان کند و تمام شود. مجال فخر فروشی و هنرنمایی نخبگان و سوت آغاز مسابقه خلاقیت ادبی روزنامه نگاران هم نیست.

مرگ یک زندانی سیاسی بر اثر اعتصاب غذا فاجعه ایست که در هر کجای دیگر دنیا اگر رخ می‌داد مسیر تاریخ را عوض می‌کرد. به جنبش‌های ضد استعماری نیمهٔ دوم قرن اخیر نگاه. کنید. به انقلاب‌های اجتماعی و جنبش‌های دانشجویی اروپای دهه شصت و هفتاد نگاه کنید. به جنبش‌های ضد جنگ و صلح طلب از ویتنام گرفته تا عراق نگاه کنید. به تاثیر اعتصاب گاندی، لوترکینگ، سزار چاوز، ماریون دانلوپ، بابی سندز… نگاه کنید! ببینید چگونه اعتصاب غذا در تاریخ مبارزات بشر همواره وسیله‌ای بوده که با مسالمت آمیز‌ترین روش مقتدر‌ترین کشورهای استعمارگر و خشن‌ترین دیکتاتوری‌های نظامی جهان را به زانو در آورده است. این گونه مردن‌ها وجدان‌ها بیدار کرده است. جنبش‌ها برانگیخته است. دانشگاه‌ها به هم ریخته است. تحصن‌ها در پی داشته است. آتش‌ها به پا کرده است. ملت‌ها فراخوانده است… چگونه است که در کشور ما که تا همین چند سال پیش اعتصاب غذای گنجی‌ها و سازگارا‌ها هنوز خواب از چشمان حاکمان می‌ربود و وادار به تمکین شان می‌کرد، امروز مرگ ایثارگرانهٔ یک شخصیت ملی با سابقه در حد هدی صابر هم دیگر خم به ابروی کسی نمی آورد؟

بقيه در آرشيو

تا آخر ایستاده ایم!

در مورد رفتار حکومت با زنده ياد هدی صابر

شهادتنامه 64 زندانی سیاسی بند 350 زندان اوین

اینک که حکومت اعتراض به جنایتی را با جنایتی دیگر پاسخ گفت ما قاطعانه اعلام می داریم حاکمیت کنونی مسوول مستقیم مرگ شهید صابر است .این حادثه ناگوار اولین نبوده و با ادامهء وضع کنونی آخرین هم نخواهد بود. گرچه رسیدگی دقیق به پروندهء اغلب زندانیان سیاسی نشان از بی داد و تضییع گسترده حقوق آنان در دادرسی ها دارد اما هدی صابر قریب به یک سال بدون هیچگونه قرار قانونی و محکومیت و به شکلی کاملاً خودسرانه با اعمال زور و قدرت نمایی برخی نهادهای امنیتی در برابر چشمان همهء دستگاه های مسوول در زندان به سر می برد و هیچکس پاسخگوی این سوال نبود که اصلاً او چرا و با کدام توجیه قانونی در زندان به سر می برد.>>>

دربارهء گزارش اکبر گنجی

از مسئولیت خمینی در جنگ ايران و عراق

کامبیز باسطوت

نکتهء قابل اهمیتی که در نقل قول های گنجی جلب نظر می کند تسلیم پذیری کادرهای نهضت آزادی ـ مانند بازرگان و یزدی ـ و نيز اعضای شورای انقلاب در برابر خمینی است... اینها همه کسانی هستند که ادعا می کردند بر ضد دیکتاتوری شاه مبارزه کرده بودند. لیکن همین مدعیان مبارزه با دیکتاتوری شاه برای آزادی و رفاه مردم ایران وقتی پای جنگ با عراق و کشته شدن مردم و ویرانی و خرج مالی جنگ پیش می آید آماده اند بنام «وظیفهء شرعی» که خمینی مرتب آن را به آنها یاد آوری می کرد و جنبه تقلید از مرجع را داشت سکوت کنند و اجازه دهند که خمینی اجتناب از جنگ را غیر ممکن کند و به خوردن خون انسان ها برای رفع تشنگی خود بنام خدمت به خدا و اسلام موفق شود.>>>

جنبش زنان ایرانی و مشکل حجاب

مژده نورزاد

حجاب یک ابزار پدر/ مردسالارانه است برای کنترل رفتار جنسی زن و اصولن برای کنترل شخصیت زن. تمام مذاهب هم از این ابزار استفاده کرده اند، در ادیانی مانند یهودیت ومسیحیت در طی سال های طولانی رفرم هایی صورت گرفته، در اسلام این رفرم اتفاق نیفتاده و ما اینک با حجاب به عنوان پرچم اسلامیست ها مواجه هستیم. واقعیت این است، هر جا اسلام سر کار آمده، نمونه اش در ایران، افغانستان، سودان، حجاب وجود دارد. از نظر کسانی که حجاب را واجب می دانند زن یک جنس است، یک موجود جنسی که صاحب دارد، صاحبش پدرش ، همسرش یا برادرش است.قرائتی رئیس ستاد نماز جمعه به صراحت می گوید:" شما جنس مرغوب را در کادو می پیچید، روی تلویزیون پارچه می اندازید، کتاب قدیمی را جلد می کنید، طلا و جواهرات را ساده در دسترس قرار نمی دهید.بنابراین جلد و حجاب نشانۀ ارزش است." یا مطهری در کتاب مسئله حجاب، زن را به درّ درون صدف تشبیه می کند.>>>

از حجاب دختران فوتبالیست ایرانی‌

تا پدیده سانسور در رسانه‌‌های سبز

داریوش خورشیدنشان

تکلیف حجاب در نظام آینده ایران چگونه است؟ آیا نظامی سکولار شکل می‌‌گیرد که اختیار انتخاب پوشش را به خود زنان می‌‌دهد و یا رژیمی‌ با قرائت رحمانی از اسلام و مردمسالاری دینی (بر اساس دستورات خدشه ناپذیر اسلام)، حکم به اجبار حجاب زنان مسلمان زاده می‌‌دهد؟! آیا با فرض آمدن دولتی سکولار بر سر کار، متصورست که بتوانند در مقابل روحانیت (چه حتی روشنفکر دینی اش)  بایستند و قوانین جاری کشور را بر اساس هنجار‌ها و نیازهای امروزی مردمان و نه سنت و فقه و قرآن بنویسند؟>>>

دویچه وله - تیم ملی فوتبال زنان ایران به دلیل حجاب بازیکنان از ادامه شرکت در بازی‌های مقدماتی المپیک محروم شد. ایران به این تصمیم اعتراض کرد و در مقابل فیفا نیز این اعتراض را بی‌مورد دانست. صحنه‌ای از تحصن برخی بازیکنان تیم ملی فوتبال بانوان ایران در برابر کمیته ملی المپیک و تقاضا از مسئولان برای حل این مشکل.

بکارت، ابزاری برای سوء استفادهء حاکمان

مقالهء «فرانت لاین» دربارهء رفتار حکومت با زنان

گزارشات اخیر مبنی بر انجام آزمایش بکارت توسط ارتش مصر بر روی بیش از ده زنی که در میدان تحریر مصر دستگیر شده بودند، نمونه ای غم انگیز از این ماجراست. به گزارش سازمان عفو بین الملل، 18 زنی که در بازداشت به سر می بردند، «هدف ضرب و جرح قرار گرفتند، تحت شوک الکتریکی قرار گرفتند، جستجوی بدنی شدند، سربازان مرد از آنها عکس گرفتند و آنها را مجبور کردند که "آزمایش بکارت" انجام دهند و سپس آنها را تهدید به اتهام خودفروشی کردند.» پیام اهریمنی که در پشت این شیوه وجود دارد این است: اگر دوباره شما را در حال تظاهرات پیدا کنیم، به طور علنی اعلام می کنیم شما خودفروش بوده اید و آبروی شما و تمام خانواده تان را خواهیم برد.>>>

جایگاه زنان در جنبش سبز و در خیزش های منطقه

آزاده دواچی

حضور زنان در جنبش سبز و حرکت پایا پای آن ها در کنار مردان برای اعتراض به تضییع حقوق شهروندی، برگ دیگری  از مشارکت های پر نفوذ زنان  در جنبش های اجتماعی را ورق زد. اما چالش هایی را نیز در برابر این دو جنبش قرار داد. چالش هایی که در دو سال گذشته مورد بحث بسیار قرار گرفته است. اما آنچه سالگرد بيست و دوم خرداد امسال را که نمادی مشترک برای جنبش زنان و جنبش سبز است، از سال گذشته متمایز می سازد، حضور جنبش های بزرگ دموکراسی خواهی در کشورهای منطقه است. ظهور این جنبش ها فرصت مغتنمی فراهم کرده تا ما بتوانیم چالش هایی که طی دو سال در جنبش زنان و جنبش سبز به وجود آمده را، از بیرون و از آیینۀ جنبش های منطقه ای، مشاهده کنیم.>>>

ماموران به هنگام کار ناشايست خود می‌گفتند: «یا زهرا، از ما قبول کن»

يک قربانی تجاوز در زندان های حکومت اسلامی

سايت خودنويس: کمپین بین‌المللی حقوق بشر ایران، شهادت زن جوانی که می‌گوید بعد از انتخابات بارها از سوی ماموران مورد تجاوز قرار گرفته را منتشر کرد. او در «شهادت» خود می‌گوید: «وقتی ندا مرد، کل ایران، کل دنیا فهمید، اما وقتی به من تجاوز می‌کردند، من را شکنجه می‌کردند و روی بدنم سیگار خاموش می‌کردند، هیچکس نفهمید...». این قربانی تجاوز و شکنجه می‌گوید که بسیاری که شرایط مشابهی دارند به خاطر آبروی خود حاضر به طرح موضوع نمی‌شوند. در طول دو سال اخیر، موارد متعددی از «تجاوز» در بازداشت‌گاه‌های ایران مطرح شده است. به گفته برخی از کارشناسان، شهادت دادن در باره مواردی نظیر «تجاوز» در جوامعی مانند ایران، بسیار سخت است و ممکن است عده زیادی هنوز حاضر به بیان آن‌چه بر آنها رفته نشده باشند. همین مساله باعث شده برخی رسانه‌ها و موسسات مدافع حقوق بشر، «موارد» تجاوز که خیلی سریع و بعد از انتخابات مطرح شد، مورد بررسی دقیق‌تری قرار دهند. کمپین بین‌المللی حقوق بشر ایران در آستانه دومین سالگرد انتخابات بيست و دو خرداد هشتاد و هشت، شهادت یک زن جوان که پس از دستگیری توسط نیروهای انتظامی، مورد تعدی و تجاوز قرار گرفته را منتشر کرده است. به‌نظر می‌رسد این شهادت، یکی از کامل‌ترین موارد بازگویی جنایت بعد از انتخابات باشد. این زن جوان می‌گوید در تمام مدت بازداشت از کمترین حقوق یک زندانی محروم بوده است. به گفته او، بالای برگه‌های بازجویی، آرم‌های دادگستری و وزارت اطلاعات را مشاهده کرده است. این قربانی شکنجه و تجاوز همچنین می‌گوید که ماموران هنگام رفتارهای «ناشایست» خود می‌گفته‌اند: «یا زهرا، از ما قبول کن». بر اساس این شهادت ویدیویی، تجاوز در بازداشتگاه انجام گرفته است. این قربانی تجاوز در پایان این شهادت ویدیویی می‌گوید که بيست و دو سال دارد، اما احساس پیری و مردن می‌کند. این زن جوان از همه کسانی که شرایط مشابهی تجربه کرده‌اند می‌خواهد که جلو بیایند و حرف بزنند. این فیلم را از اینجا می‌توانید ببینید.

بقيه در آرشيو

آنچه ما داريم و مصری ها نداشتند

يک خوانندهء سايت خودنويس

من کسی را نمایندگی نمی کنم اما در اطرافم بسیاری را می شناسم که چون من فکر می کنند. بنده به عنوان یکی سبز بریده و مستاصل به سهم خودم بر این باورم که در مقایسه با کشورهای تازه رهایی یافته از چنگال دیکتاتوری ما ناتوانیم در تلاش هایمان و در علمی کردن فکر ها و نقشه ها و برنامه هایمان به خاطر چیزهای که داریم نه به خاطر چیزهای که نداریم. ما تجربه انقلاب را داریم و آنها ندارند. ما اصلاح طلبان را داریم و آنها ندارند. ما رفسنجانی و عمال لندن نشین و بروکسل نشین و نیویرک نشین و سایر دول راقیه نشین را داریم که انها این شگلی اش را ندارند. ما ولایت فقیه های داخلی و خارجی را داریم و آنها ندارند. ما خاتمی را داریم و انها ندارند، ما توجیه گران بزرگ تنبلی و کاهلی و بی غیرتی به نام اصلاحطلب و مشارکتی بارسانه های رسا و پرجرس و کلمه دان داریم و آنها ندارند...

بقيه در آرشيو

     

اخبار شبکه و همايش تورنتو در

سايت شبکهء سکولارهای سبز>>>

دو کتاب از

اسماعيل نوری علا

مبانی سکولاريسم نو

سکولاريسم نو برای ايران

نحوهء سفارش و خريد >>>

پيوند به نسخهء رايگان اينترنتی>>>>

اعلاميهء جهانی حقوق بشر

اعلاميه ها

و ميثاق های بين المللی

حقوق خود را بيشتر بدانيد

گزيده هائی از

سخنان خمينی

رنگين کمان

برای آزادی، دموکراسی،

جمهوری و لائيسيته

===========

سکولاريسم برای ايران

===========

نژادپرستی و تبعيض (حاوی پيوندها)

===========

ريشه کنی تبعيض

=============

خبرنامهء گويا

==========

دانشجو نيوز

==========

ايرانيان دات کام

===========

آژانس خبری کورش

===========

نيلگون

===========

آسمان ديلی نيوز

===========

رضا پهلوی

===========

فراتايمز

===========

مقالات سياسی

===========

ايرانسکوپ

===========

پارس ديلی نيوز

===========

مردانی نيوز

===========

خواندنیها

===========

اصغر آقا

===========

الفبا

=============

اخبار روز

===========

آينده نگری

===========

گفتگو

============

هزل (وبلاگ حميدرضا رحيمی)

===========

پيام دانشجو

وبلاگ مهندس طبرزدی

===========

وبلاگ کورش زعيم

===========

تغيير برای برابری

===========

شبکه سراسری

همکاری زنان ايرانی

===========

شبکه همبستگی

 با مبارزات زنان ايران

===========

تريبون ايران

© 2007 ـ New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fax: 509-352-9630