دربارهء سکولاريسم | دربارۀ ما | تماس | آرشيو صفحه اول | جستجو | فيلترشکن | کوتاه و گويا | عکس و مکث | ويدئوها | کتابخانه | زنان | گروه ها | اسناد | نامه ها سال دوم ـ شماره 632 ـ دو شنبه 9 شهريور 1388 ـ 31 اگوست 2009 فهرست الفبائی نام نويسندگان فهرست کليهء مقالات English Section |
||
================ خطر جدی است، سکولاریسم را دریابیم در وضعیت امروز ، از یک سو نوگرایان با یک وعده سرخرمن و منطق- فرآیندی بی پایه سعی می کنند که خود را از شر سکولاریسم خلاص کنند تا جذب نیرو کنند شاید به این امید که با در دست گرفتن رهبری جریان بتوانند جدایی دین از سیاست را به نام وحدت، خلاص شدن از دست ج.ا و … در تنگنا قرار دهند و بار خود را به منزل برسانند. از سوی دیگر، سکولار ها هم به این امید که جامعهء جوان ایران دیگر حنبه های مذهبی قوی ندارد، این فرآیند را غیر محتمل می دانند و منتظرند که این گروه کار خود را بکند تا بعدن اوضاع برگردد (شاید خود به خودی). حتا اینان در سینه زدن برای این گروه در قالب های مذهبی هم ابایی ندارند. (پيوند با فيلترشکن >>>) ================ سرانجام اين کشور خسته و بی حوصله خميازه ای کشيد. بالاخره بهانه ای به دست آمد و جوانانی به خيابان ريختند تا جسارت و بی پروايی شان را فرياد بزنند. اهالی محل هم که سر و صداها کنجکاوشان کرده بود، رضايت دادند که نگاه هايشان را از سريال های بی محتوای سيما، شوهای تکراری شبکه های ماهواره ای يا سی دی های هاليوودی دستفروش کنار ميدان بگردانند و حواسشان را متوجه اطرافشان کنند. جامعه در شوک نبود، البته که نبود. تقلب در انتخابات و پيروزی احمدی نژاد را تقريباً همه می دانستند. (پيوند با فيلترشکن >>>) ================
از دهه ی اول مرداد 1367 و بفرمان صریح خمینی، قتل عام زندانیان سیاسی آغاز شد. در نخستین فرمان که بلافاصله پس از عملیات فروغ جاویدان صادر گشت، مشخصاً تنها از مجاهدین با عنوان "منافقین" یاد شده است... از پس آن رویداد هولناک و کم سابقه در تاریخ جنایات علیه بشریت، در یاد آوریش تقریبا از جانب همه، همان مفهوم "زندانیان سیاسی" بکار برده می شود. هیچ عیبی هم ندارد و کاملاً هم درست است. اما قضییه از هنگامی بحث انگیز می شود که بعضی نه صرفاً بخاطر استفاده از این مفهوم عام، بلکه برای کمرنگ کردن و احیاناً نادیده انگاشتن و بفراموشی سپردن مجاهدین، بر کار برد "قتل عام زندانیان سیاسی" همراه با نام نبردن از مجاهدین، تأکید و اصرار می ورزند. (پيوند با فيلترشکن >>>) ================ نقش تجربه های موسوم به «فراحسی» (پيوند با فيلترشکن >>>) (پيوند به فايل کوچکی صوتی>>>)
مجلس روزه خواری برخی فوتبالیستها را پیگیری میکند رئیس کمیته تربیت بدنی مجلس شورای اسلامی
به گزارش شبکه ایران، سيد جلال یحیی زاده، رییس کمیته تربیتبدنی، جوانان و خانواده کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی در گفتوگو با خبرنگاران، با اشاره به تذکر شفاهی برخی از نمایندگان در رابطه با روزهخواری برخی از فوتبالیستها گفت: امروز رییس مجلس شورای اسلامی در پی یکی، دو تذکر شفاهی برخی از نمایندگان نسبت به بررسی موضوع روزهخواری برخی از فوتبالیستها از کمیسیون فرهنگی درخواست بررسی این موضوع را داشت. بنده به عنوان مسئول کارگروه تربیت بدنی و جوانان از چند روز پیش پیگیر این موضوع بوده و بر این اساس تذکری را روز گذشته (سهشنبه) به رییسجمهور برای بررسی و اقدام در این زمینه ارائه دادم. وی ادامه داد: پیش از آنکه رییس مجلس شورای اسلامی درخواستی را از این کمیسیون داشته باشد، متاسفانه در بررسیها به نتیجه قطعی در مورد روزهخواری در رابطه با یکی دو مورد از باشگاهها رسیدیم که این دستور را مربیان غیربومی خارجی این باشگاهها صادر کردند. سزاوار بود که مسئولان باشگاه آنها را نسبت به این مسائل توجیه میکردند تا اهتمام لازم داشته باشند. این در شرایطی است که این روزها شنیده شده است که مربیان و مسئولان باشگاههای خارجی مثل رئالمادرید درباره خواسته بازیکنان مسلمانشان برای روزه گرفتن نه تنها مخالفت نداشتند بلکه استقبال نیز کردند. از این رو خوب بود که در ایران نیز حداقل به اندازه این کشورها این موضوع مورد اهمیت واقع میشد. نماینده مردم تفت و میبد در خانه ملت خاطرنشان کرد: البته در این زمینه ما هنوز به این نتیجه قطعی نرسیدهایم که روزه نگرفتن بازیکنان به صورت غیرشرعی بوده است. شاید به گونهای مقدمات این کار همچون انجام سفر چهار فرسخی صورت گرفته است.
دموکراسی ترکيه در ميان همسايگانش به نظر می رسد که دموکراسی سياسی ـ که پس از آتاتورک روند خود را آغاز کرد ـ بسياری از مسايل کهنه را که او و يارانش حل نشده باقی نهادند ديگر باره مطرح ساخته است... اما اگر اين مسايل طبیعتی کهنه دارند صحنه ای که اکنون در آن مطرح می شوند صحنه ای نوين است. در اين صحنه تعادل بين آزادی و نظم بايد مداوماً مورد تجديد نظر و ترميم واقع شود. آتاتورک به برقراری نظم اولويت می داد اما درست به خاطر نظمی که او تاسيس کرد و تاکنون به خوبی حفظ شده است اکنون ترک ها می توانند دموکراسی را در جامعه خود تجربه کنند. (پيوند با فيلترشکن >>>)
================ |
آقایان و خانم ها، بپذیرید شکست خوردید حجم کسانی که در همان روز های اول به خیابان ریختند حاکی از تقلب بزرگ و باخت اولیه ی رژیم بود. برای این که طرفداران احمدی به خیابان نریختند و به جای مقابله ی طرفداران احمدی با طرفداران موسوی،این دستگاه های حکومتی و در راس ان ها رهبر بود که با طرفداران موسوی روبرو شد. و در این جا بود که معلوم شد احمدی را به جای موسوی قالب کرده اند. برای این که اگر احمدی به راستی بيست و پنج ملیون طرفدار داشت، حد اقل می بایست یک ملیون از ان ها به خیابان ها می ریخت تا دستگاه های حکومتی مجبور نباشند هزینه ی ان ها را تحمل کرده و خود یک تنه به جنگ طرفداران موسوی بروند! این جا بود که مشت رژیم باز شد و البته ان ها انتظار چنین حادثه ای با این گستردگی را نداشتند. (پيوند با فيلترشکن >>>)
برنامهء جداسازی اصلاح طلبان از نیروهای عرفیگرا اصلاح طلبان در گذشته نشان دادهاند که در برابر نسبتهای مربوط به همکاری یا نزدیکی آنان با نیروهای عرفیگرا (سکولار)، یا به اصطلاح ناخودی، حساس هستند، و حاکمیت اکنون بر همین نقطهضعف اصلاحطلبان تکیه کرده است. اگر حاکمیت بتواند در جدا کردن اصلاحطلبان از سایر نیروها توفیقی به دست آورد، بزرگترین ضربه را به جنبش سبز زده است. ولی اگر این کار صورت گیرد، اصلاحطلبان دستآوردی نخواهند داشت. حاکمیت بر آن شده است تا جناح اصلاحطلب را به لحاظ سیاسی منفعل و احیاناً نابود کند، و با جدایی اصلاحطلبان از نیروهای عرفیگرا این کار به مراتب سادهتر خواهد بود. بزرگترین خطری که اکنون جنبش سبز را تهدید میکند از این زاویه است. (پيوند با فيلترشکن >>>)
گذر به گفتمان «چه میخواهیم؟» الویت دیگری است که باید در دستور کار قرار بگیرد تا بار دیگر حاصل زحمات مردم مورد دستبرد قرار نگیرد. طبیعی است اگر ایرانیان خود میزبان این گفتگوها نباشند دولتمردان سایر کشورها برای تنظیم منافع آتی خود پیشگام آن خواهند شد، همانگونه که برای برخی کشورهای همسایه تعیین تکلیف کردند. زیبندهی ایرانیهاست که خود میزبان چنین گفتگوهایی میان هموطنانشان باشند. خوشبختانه علایم مثبتی در جهت تحقق هر سه اولویت ذکر شده دیده میشود ولی برای تضمین عملی آنها توجه به نکات مهمی ضروری است... (پيوند با فيلترشکن >>>)
اخيراً فدوی سؤالی کليدی را به منظور مزيد استحضار اُمّت هميشه در صحنه به آگاهی محضرِ حضرات آيات عظام و حجج اسلام رساند که اينک متن استفتاء و خلاصه ای از پاسخ های آن را، جهت اطلاع خوانندگان نسبتاً مؤمن و معتقد خود، ذيلاً می آوريم: «بسمه تعالی؛ محضر حضرات آيات عظام و حجج اسلام، کثرالله امثالهم. خواهشمند است نظر مبارک را در باب سؤال ذيل که بارها از سوی مؤمنين و مؤمنات عنوان شده است، مرحمت فرمائيد. السلام و عليکم ولاتفرقواـ الاحقر، فدوی. سؤال: خری را که به پشت بام برده اند، چگونه پائين می آورند؟» (پيوند با فيلترشکن >>>)
اندر فواید وبلاگ نویسی ابطحی در زندان نيما امينی<<<
چند روز بود میخواستم درباره پستهای چند روز گذشته وبلاگ ابطحی بنویسم. ابطحی تاکنون سه مطلب در وبلاگش منتشر کرده است. با وجود آنکه برخی معتقدند مطالب منتشر شده در وبلاگ ابطحی نوشته او نیست، اما به نظر من این نوشتهها را خود ابطحی منتشر کرده است. درست است که در شرایط زندان نوشته شده و حتی معلوم نیست کاملا نوشتههای ابطحی باشد، یعنی ممکن است بازجوها جملاتی در میان نوشته ابطحی به زور وارد کنند، اما نوشتههای ابطحی نکات بسیار مهمی درباره زندان دارد. مثلا در نوشتهای که دیروز در وبلاگ خود پست کرده این نکات حائز اهمیت است: 1. داستان تنهایی زندان و اینکه خوابیدن در سلول انفرادی حکم آزادی را دارد: «آدم وقتی خواب است، یادش می رود که در زندان است و در یک اطاق تنها باید روز را سر کند. معمولا وقتی از خواب بیدار می شوم که درخواب در کنار خانواده و یا دوستان گرم صحبت هستم. در سلول انفرادی که بودم و اطاقم سه در سه بود، ساعت 7.30 صبح از یک پنجره ای که زیر در آهنی بود، صدای قیژی می آمد و پنجره ای باز می شد و یک بسته نان و پنیر و یک لیوان چای را هل میدادند تو. در آن حالت خوش آزادی در خواب، این صدا من را بیدار می کرد. وقتی می دیدم باز هم در همان اطاق ولو هستم، غم عالم بر دلم می نشست». 2. بیخبری کامل از اوضاع خارج از زندان: «سعید شریعتی 40 روز بعد از ما دستگیر شده است.کلی اخبار بیرون زندان را در این 40 روزه تعریف کرد. چه اوضاعی بوده است و ما بی خبر بودیم». 3. بسیاری از اصلاحطلبان که بیشتر از دوماه در زندان انفرادی به سر بردهاند، به گفته آقای ابطحی به سلولهای دو نفره و چند نفره منتقل شدهاند: «همان جا به سختی و به صورت تصادفی فهمیدیم که از همان پنجشنبه خیلی از بچه ها و دوستان زندانی مان در اوین چند نفری با هم شده اند وبه اطاق های عمومی منتقل شده اند. بیشتر خوشحال شدیم. با اینکه زندانی هستیم و رنج تنهائی تا اعماق وجود همه مان وجود دارد، ولی همین اندازه که سه نفری افطار خوردیم کلی لذت بردیم». 4. اینکه نظرات ابطحی درباره انتخابات و انتقاد از سران اصلاحطلب با بیخبری کامل از بیرون زندان شکل گرفته است: «کلی اخبار بیرون زندان را در این 40 روزه تعریف کرد. چه اوضاعی بوده است و ما بی خبر بودیم. خیلی سعی کردم از سعید شریعتی بفهمم که با چه هدفی و با چه برنامه ای این کارها صورت گرفته و کجای آن به سود مردم بوده، نفهمیدم. او هم نمی دانست. فقط ماجراها را تعریف می کرد. از حمایتهای با مزه آدمها و طیف های مختلفی که در خارج از کشور لباس سبز پوشیده بودند هم حرف زد. شیر تو شیری بوده خوشمزه. بی خبری هم عجب عالمی است». آن هم لوگویی که این روزها برای نوشتههای وبلاگ ابطحی، دوستداران وی درست کردهاند و دست به دست میچرخانند...
حکایت مسافری در شهر بلخ جماعتی را دید که مردی زنده را در تابوت انداخته و به سوی گورستان می برند و آن بیچاره مرتب داد و فریاد می زند و خدا و پیغمبر را به شهادت می گیرد که « والله، بالله من زنده ام! چطور می خواهید مرا به خاک بسپارید؟» اما چند ملا که پشت سر تابوت هستند، بی توجه به حال و احوال او رو به مردم کرده و می گویند: « پدرسوخته ی ملعون دروغ می گوید. مُرده !» مسافر حیرت زده حکایت را پرسید. گفتند: «این مرد فاسق و تاجری ثروتمند و بدون وارث است. چند مدت پیش که به سفر رفته بود، چهار شاهد عادل خداشناس در محضر قاضی بلخ شهادت دادند که ُمرده و قاضی نیز به مرگ او گواهی داد. پس یکی از مقدسین شهر زنش را گرفت و یکی دیگر اموالش را تصاحب کرد. حالا بعد از مرگ برگشته و ادعای حیات می کند. حال آنکه ادعای مردی فاسق در برابر گواهی چهار عادل خداشناس مسموع و مقبول نمی افتد. این است که به حکم قاضی به قبرستانش میبریم، زیرا که دفن میّت واجب است و معطل نهادن جنازه شرعا ً جایز نیست!»
آرشيو روزانهء يک هفتهء گذشته: شماره 631 ـ يک شنبه 8 شهريور 1388 ـ 30 ماه اگوست 2009 شماره 630 ـ شنبه 7 شهريور 1388 ـ 29 ماه اگوست 2009 شماره 629 ـ جمعه 6 شهريور 1388 ـ 28 ماه اگوست 2009 شماره 628 ـ پنج شنبه 5 شهريور 1388 ـ 27 ماه اگوست 2009 شماره 627 ـ چهار شنبه 4 شهريور 1388 ـ 26 ماه اگوست 2009 شماره 626 ـ سه شنبه 3 شهريور 1388 ـ 25 ماه اگوست 2009
|
================ ================ ================ ================ ================ ================ ================ ================ ============= ============= ============= ============= ============= ============= ============= ============= ============= ============= ============= ============= ============= ============= ============= ============ =========== =========== ========== ========== =========== ===========
=========== =========== ============= ============= ============= =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== ============= ============= =========== =========== =========== =========== =========== مخالفان خود را بشناسيم دولت نهم روند بسيار خطرناک غربزدگی و گرايش های سکولاريستی را که متأسفانه در حال نفوذ در بدنه مديريتی کشور بود، سد کرده است. ======
سکولارها در ایران جایگاهی ندارند! حضور پر شور ملت ایران در بيست و دوم بهمن عامل شکست کامل سکولارها در کشور است. ======
اسلام با فرهنگ لائيك و بى دينى مخالف است. دشمنان با استفاده از ترويج فرهنگ لائيك درصدند تا زنان را از خط عفاف و حجاب و كرامت منحرف كرده و سنت هاى اصيل اسلامى را از بين ببرند. ====== آيتالله مکارم شيرازی
نقش تلويزيون در ايجاد تحولات سياسي، اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي بسيار مهم است. هر چند که در ساليان اخير برنامههاي ديني و مذهبي در تلويزيون گسترش يافته ولي کساني در آنجا لانه کردهاند تلويزيون را به سوي سکولاريسم سوق مي دهند». ======
====== ====== |
© 2009 ـ New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fax: 509-352-9630 |