شکلگیری جامعه سکولار ایران، و ترس نظام مذهبی حاکم
حسین باقرزاده
سکولار
دمکراسی پیش و بیش از آن که یک نظام سیاسی باشد یک فرهنگ است - فرهنگی که
تنوع عقیدتی و سیاسی را بپذیرد و انسانها را صرف نظر ازتعلقات عقیدتی یا
ایدئولوژیک یا جنسیت و رنگ و نژاد و قومیت آنان برابر بشناسد. فرهنگ غالب
در جهان امروز سکولار دمکرات است و با آشنایی و تعامل ایرانیان با این
فرهنگ که به برکت اینترنت و ماهواره فراهم شده است سکولار دمکراسی در جامعه
ایران نیز تجربه میشود و پایههای نظام ایدئولوژیک حاکم را متزلزل میکند.
بیهوده نیست که رژیم ایران از اینترنت و ماهواره میترسد و شبکههای
تلویزیونی ماهوارهای را که در ایران نفوذ زیادی پیدا کردهاند از عوامل
«هجوم فرهنگی غرب» بر میشمارد.◄
دشواری رواداری با «دیگری»
نگاهی به بازتاب ظهور حجاب در آکادمی موسیقی گوگوش
مهرداد دوریش پور
به
گمان من هواداران ارزش های سکولار و لائیک اشتباه مهلکی مرتکب می شوند اگر
خواننده ای را به دلیل محجبه بودن فاقد مجوز حضور و یا شایستگی برنده شدن
بدانند. اظهارنظرهای بس کینه توزانه نسبت به داوران مسابقه و یا برنده این
رقابت و یا پیش از آن نسبت به امیرحسین و ماجرای گوشواره اش نشان می دهد که
عدم تحمل دیگری (غیرخودی) تنها مختص حکومت گران اسلامی نیست و راه درازی تا
رسیدن به فرهنگ رواداری از هر سو در پیش روی داریم. امری که با پرخاشگری،
توهین و غلیان احساسات به دست نمی آید، بلکه نیازمند نقد و گفتگوی عقلانی و
رواج آن در کل جامعه است.◄
دلم نیست دریا، ولی تکه ابریست /
که
بارد به دل تنگی من، نهانی
جمشید پیمان
نمی دانم امروز اگر
دقیقی زنده می بود چه می سرود و چه می گفت. آیا باز هم جرات داشت سخنی از
لب یاقوت رنگ معشوق برزبان آورد یا بگوید که چقدر خاطرخواه می خون رنگ،
یا چون زنگ، و نالهء چنگ است؟ آیا می توانست و جرات می داشت که در برابر
این علمداران تزویر وریا به ستایش از زردشت و کیش زردشتی بپردازد؟ آیا با
دیدن راه و شیوهء به قدرت رسیدن ملایان در ایران، با تماشای این همه تزویر
و تقلب و ریا، باز هم فکر می کرد که راه ملک گیری و مملکت داری از مسیر کار
برد شمشیر یمانی و زر کانی و زبان سخنگوی و دست گشاده می گذرد؟◄
فلاکت
وابستگی
احمد فعال
صرفنظر از
ادعای تمام ديکتاتوریها و غيرديکتاتوریها، بر مستقل بودن، مناقشهء اصلی و
واقعی پيرامون استقلال و وابستگی، يا به عبارتی مناقشهء پيرامون استقلال و
عدم استقلال، مناقشهای در سطح نيروهای اپوزيسيونی است. گزينههای استقلال
و عدم استقلال هميشه برای نيروهای اپوزيسيونی مسئله بوده است نه برای
دولتها. بخش زيادی از نيروهای اپوزيسيون، خواه به دليل ضعفهائی که در
نيروهای بديل (نيروهای جانشين) میشناسند، و خواه به دليل قدرت بيش از
اندازه حاکميت، و خواه با توجيهاتی چون يکپارچه شدن سياست جهانی و از ميان
رفتن پديده استعمار، مانعی برای ارتباط با دول خارجی و به ويژه ارتباط با
قدرتهای بزرگ مانند آمريکا، روسيه، چين و اروپا نمیبينند.◄
|