بازگشت به خانه                    پيوند به نظر خوانندگان                     آرشيو  مقالات                  آرشيو صفحات اول                جستجو

چهارشنبه 7 فروردين ماه 1392 ـ  27 مارس 2013

چند نکته با جناب آقای خاتمی و اصلاح طلبان

به بهانۀ انتشار بخش نخست بیانیۀ تحلیلی

امضاء محفوظ

جناب آقای خاتمی، اصلاح طلبان ارجمند

با عرض تبریک فرا رسیدن سال نو و آرزوی سالی نیک برای شما و همۀ وفاداران راستین به آرمان‌های انقلاب 1357، و همۀ مردمان سرافاز ایران، وهمچنین یبریک به خاطر نفس عرضۀ تحلیل از شرایط موجود و کوشش برای تأثیرگذاری بر آینده و ایفای نقش بایسته در آن.

بزرگواران! با همۀ ارزشی که این تحلیل دارد، براستی پرسیدنی است که این تحلیل برای چیست و برای کیست؟

آیا قصد این است که براستی مسائل تحلیل، و گرهگاه‌ها شناخته، و راه حل‌های دراز مدت و میان مدت و کوتاه مدت یافته و عرضه شوند؟

بزرگواران! در حس نیت شما و شمار بسیاری از اصلاح طلبان تردیدی نیست. اما این تحلیل نشان نمی‌دهد که شما واقعاً قصد شناخت وشناساندن علت العلل مشکلات را داشته‌اید. یا در خوشبینانه‌ترین حالت، در این تحیل نشانی از شناخت و شناساندن علت العلل نیست.

بی‌تردید دولتهای زمان جنگ و دوران سازندگی و دوران اصلاحات پیروزیهای ارزشمندی در عرصه‌های گوناگون داشته‌اند.

بی‌تردید دوران احمدی‌نژاد بد‌ترین تجربۀ 34 سال جمهوری اسلامی در مدیریت کشور در عرصه‌های مختلف، و یکی از بد‌ترین دولتهای همۀ تاریخ است.

اما آیا براستی دوران های دولت جنگ (در حضور آقای خمینی) و دورانهای سازندگی واصلاحات چنان بوده‌اند که شما تصویر کرده‌اید؟

کسی که از نزدیک مسائل گذشتۀ ایران را نداند و «تحلیل» شما را بخواند حتماً خواهد گفت چه آرمان شهری!، عجب دستاوردهائی!، عجب دموکراسی‌ای!، عجب مدیریت اقتصادی‌ای، عجب مدیریتی در سیاست داخلی و سیاست خارجی!, عجب جامعۀ مدنی‌ای، عجب مدیریتی در حوزۀ فرهنگ و حقوق اقوام و احزاب و گروهای مختلف دینی و سیاسی!

اگر صادقانه بنگریم سه دوران مورد نظر با دوران احمدی‌نژاد قابل مقایسه نیستند. اما این شناخت نادرست جامعۀ ایران یا شناساندن نادرست آن است که چنان تصویری از دوران آقایان خمینی- موسوی-خامنه‌ای، آقایان خامنه‌ای – رفسنجانی، و آقایان خامنه ای-خاتمی به دست داده‌اید.

24 سالی که از آن سخن رانده‌اید بسا مزیت‌ها نسبت به دوران ۸ سالۀ آقایان خامنه ای- احمدی ‌نژاد داشته است. اما‌‌ همان 24 سال سرشار از نقض قانون اساسی، و نقض ابتدایی‌ترین حقوق میلیون‌ها فعال سیاسی، هزاران زندانی سیاسی، میلیون‌ها دگراندیش دینی، میلیون‌ها شهروند گوناگون درجۀ دوم و سوم و... (از زنان تا کارگران و جوانان و...)، سرشار از رفتار نادرست اقتصادی در وارد ساختن ضربه‌های ویرانگر به زیرساختهای اقتصادی و فعالان اقتصادی، سرشار از نقص حداقل حقوق گروهای فرهنگی (از نویسندگان و مترجمان تا هنرمندان عرصۀ موسیقی و سینما و تأ‌تر و نقاشی و شعر و ادبیات داستانی)، سرشار از نقض حقوق صد‌ها هزار جوان در تحصیل و استخدام و... و سرشار از انواع تقلب در همۀ انتخابهای گوناگون مجلس و ریاست جمهوری و نقض حقوق میلیون‌ها انتخابگر و انتخاب شوندۀ احتمالی است.

چگونه به خود جرأت داده‌اید چنان تصویری از عصر آقای خمینی، و عصر آقایان خامنه ای- خاتمی بدست دهید؟ انگار نمی‌دانید یا فراموش کرده‌اید یا نادیده می‌گیرید که چه کسانی و به چه علت‌ها و دلیل هائی در دوم خرداد 1376 به آقای خاتمی نه چندان شناخته شده رأی دادند و به کاندیدای حاکمیت نه گفتند!

آیا براستی خودتان این کلی بافی‌ها باور دارید؟ بی‌گمان آقای خاتمی یکی از چهره‌های تابناک ایران معاصر است. اما آیا براستی بر این گمانید که در دوران ریاست جمهوری او ایران در چنان وضعیت بهشت آسائی به سر می‌برده است؟

خیر بزرگواران! خیر!

با همۀ حسن نیت هائی که بسا کسان در تحقق آرمانهای انقلاب داشته‌اند، یادمان نرود که از فردای پیروزی انقلاب تیغ کشیدن به روی همۀ دگراندیشان سیاسی و فرهنگی و دینی آغاز شد. البته که گروهای سیاسی و فرهنگی و دینی نیز خطا‌ها داشته‌اند. البته که بسا کسان در حاکمیت جمهوری اسلامی خواهان آن برخوردهای خشماگین نبوده‌اند. اما مگر اتفاق نیفتاد؟ مگر هزاران انسان در زندان و دادگاهای ظالمانه نابود نشدند؟ مگر کمترین بخششی از سوی حاکمیت در برخورد به مخالفان سیاسی، از هر طیف و نگرش، صورت گرفت؟ فرمان 8 ماده‌ای آقای خمینی را به رخ می‌کشید و اعدام هزاران بی‌گناه در بیدادگاه های دههء 1360، و فرمان آقای خمینی برای قتل عام در سال 1367 را نمی‌بینید؟

مگر نمی‌شد جنگ با عراق را بسا بهتر مدیریت کرد و هزاران نفر را قربانی نکرد و مانع ویرانی عظیم اقتصاد کشور شد و بسی زود‌تر و با افتخار بس بیشتر به جنگ پایان داد؟ شما از موضوعی به این عظمت غافلید یا می‌خواهید واقعیت سنگین را نفی کنید؟

چرا پس از دولت اصلاحات که امید‌ها برانگیخته بود دولت احمدی‌نژاد بر سر کار آمد؟ مگر بسا تقلب‌ها در همین دولت اصلاحات و بدست آنان یا در سکوت آنان صورت نگرفت؟ پس از آنچه شد که چنان خیزش و آن همه رأی در 22 خرداد نادیده گرفته شد؟ براستی مقصران اصلی چه کسانی بودند؟ اشکال اصلی کار در کجا است؟

شما یا نمی‌خواهید یا نمی‌توانید به ساختار ناسالم حاکمیت در ایران، به عدم تفکیک قوا، به سوء استفاده از قدرت به گونه‌ای ساختاری و همین طور با همۀ قانون شکنی‌های ممکن، به قانون گریزی، به انواع نیرنگ‌ها در تحمیل خواست اقلیت حاکم بر خواست اکثریت محکوم، به نادیده گرفتن خواست واقعی اکثریت بالای جامعه در عرصه‌های مختلف، به نهادهای فراقانونی، به نسبت معکوس میان پاسخگویی و میزان قدرت و اختیار، به دخالت غیرقانونی نهادهای انتظامی و امنیتی و اطلاعاتی در زندگی بخش عظیم جامعه بپردازید.

شما نمی‌خواهید یا نمی‌توانید واقعیت را چنان که هست ببینید یا نشان دهید. کاش دست کم این امید بود که در خلوت گروهی و در جمع تعدادی از باصطلاح عقلای قوم که واقعاً نگران سرنوشت کشور هستند (از روحانیت تا مسئولان قبلی و فعلی) مسائل را مطرح و صادقانه بررسی می‌کردید که اولاً مشکلات را در همۀ عمر جمهوری اسلامی ببینید و ثانیاً علت اصلی را بشناسید و با همۀ احساس مسئولیت تاریخی و دور از هر گونه عافیت طلبی برای نجات کشور اقدام کنید.

نگارنده و بسیاری کسان دیگر معتقدند تا زمانی که شما واقعیت های ننگین و مخالف آرمان های گوناگون انقلاب در آن دوران 24 ساله (و صد البته پس از آن دوران) را نبینید و بدان‌ها اقرار نکنید و علت العلل آن‌ها را نشناسید و نشناسانید، بسیاری کسان شمارا باور نمی‌کنند و شما هم اگر قدرت بگیرید همچنان به خطا می‌روید (که البته از خطاهای احمدی‌نژاد بسی کمترند) و چندان مشکلی از مشکلات انباشته شده در عرصه‌های اقتصاد، سیاست (داخلی و خارجی)، فرهنگ، اخلاق، دینورزی، آزادی بیان، اسقلال واقعی کشور، و... را حل نخواهید کرد. والسلام.

پنجشنبه 1۱ فروردين 1392 - 21 مارس 2013

http://asre-nou.net/php/view.php?objnr=26053

 

نظر خوانندگان

 

 

محل ارسال نظر در مورد اين مطلب:

توجه: اگر عنوان اين مقاله را در جدول زير وارد نکنيد، ما نخوهيم دانست که راجع به کدام مطلب اظهار نظر کرده ايد.

کافی است تيتر را کپی کرده و در محل مربوطه وارد کنيد.

 

بازگشت به خانه