|
|||||||||||
|
|||||||||||
|
|||||||||||
از ميان آرشيو مجموعهء 20 مهر 1386>>>
سايت شبکهء سکولارهای سبز>>>
پيوند به نسخهء رايگان اينترنتی>>>
اعلاميهء جهانی حقوق بشر>>> و پيوند به يک ويدئو>>>
سخنان خمينی
========== ========== =========== =========== ========== =========== ============= =========== ============ =========== انسکوپ
|
درد زایمان دیرهنگام خاورمیانه جدید؟
آن موهبت بزرگ فرهنگی که گمش کرده ایم
مردم ديگر اين حکومت را نمی خواهند
تلاشی برای عبور «نرم» از استبداد دينی ويدئوی کامل
خط قرمز و نقطه سقوط ما ایرانیان تا کجاست؟
دارایی ملت ایران در جیب اعراب خلیج فارس
بازیگرانی که حماسهٔ بروکسل را آفریدند!
در سوگواری و یاد از «منوچهر جمالی»
چرا ترکیه تنها دموکراسی مسلمان است؟
تفرقه افکنی در صفوف جنبش سبز
در بارهء اتحادها، کنگره و شورای ملی سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
مردم و رژیم، هر دو در تبِ انتظار! محمّد هادی
«تدارک» و چند نظارهء ديگر
آمادهء انفجار؛ پر از خشم و انزجار
اسلامگرایی؛ توتالیتاریسم دینی
يندگی يا رهبری هيچ دسته
معنای عملی پيش شرط های انتخابات آزاد جمعه گردی های اسماعيل نوری علا
سال 57 هم بوی کباب میآمد ولی...
همان «مستضعفان و پابرهنگانِ سابق» اند!
در بارهء انتشار «روایت های شاهد جنایت های حکومت اسلامی»
و اتحاد برای پيشبرد سکولار دموکراسی مناظرء راديوئی اسماعيل نوری علا
جريان چپ در جامعه ايران قوی و پر طرفدار است و بايد آلترناتيو خود را داشته باشد در برنامهء تلويزيونی «برای دنيائی بهتر»>>>
خامنهای فرمان تصویب سیاستهای کلی انتخابات را صادر کرد
اصلاح طلبان و شکيبائی ِ مخالفان
|
چند نکته در بارهء جدایی دین از حکومت سکولاریزم، بخشی مهم از موضوع دموکراسی و آزادی یا به تعبیری «عنصر همپیوند با دموکراسی» است؛ زیرا اندیشه سکولاریزم اساسأ از آنجا آغاز شد و قدرت نفوذ یافت که فیلسوفان و مصلحانی به میدان آمدند و گفتند: تأسیس حکومت و قانون گذاری و تعیین قوانین حکومتی حق مسلّم مردم است؛ حکومت از مردم و برای خدمت به مردم باید باشد و حقانیت خود را نیز از آراء توده مردم باید کسب کند و نه از منابع دینی و «قوای ناشناخته آسمانی»... پس، طبیعی است که ایدۀ سکولاریسم تنها در سیسستم دموکراسی میتواند متحقق شود؛ با دموکراسی سازی است که شرایط اجرای خواستهای «لائیک و سکولار» فراهم میشود و اندیشهای که میگوید: «انسان، تنها سرچشمه قدرت حکومتی است» معنای عملی و واقعی خود را پیدا میکند. >>>ایران در انتظار رهبری کاریزماتیک یا انتخابی؟ رهبر کاريزماتيک از دل بحران زاده می شود، از وجود گستردهء بحران سود می جويد، درهء دهان گشوده بين رهبران سياسی و مردم عادی را از اين بحران پر می کند، و با همين بحران بر فراز دره پل می زند، ديگر رهبران اپوزيسيون را يا پشت سر می نهد و يا در رکاب خويش می کشد... و سالی نگذشته همهء مظاهر عقلانيت و تمدن را زير پای استبداد تک ساحتی خويش له می کند.>>>
اگر واقعا به فکر مردم و کشور هستید... در موقعیتی مانند سوریه امروز هر کس در کدام سو خواهد ایستاد؟! آیا بهتر نیست این سو را پیش از آن که ایران به موقعیتی مشابه دچار شود، تعیین کرد تا شاید از آن پیشگیری نمود؟! کسانی که «استدلال» میکنند که نمیخواهند «اشتباه 57» را تکرار کنند، اتفاقا در حال تکرار همان اشتباه هستند. اشتباه 57 نه مبارزه و فشار آوردن به رژیم شاه برای آزادی و امنیت سیاسی و رفاه بیشتر بلکه در فریبی بود که مردم و روشنفکران از روحانیون و مذهبیهای قدرت طلب خوردند! امروز آنان در عمل بر ادامه همان فریب اصرار میورزند ولی سراب از اینکه هست، سرابتر نمیشود!>>>
جلوی عشق و حال مردم را نمیتوان گرفت هرگز فراموش نکنیم که رقص یعنی آزادی! آزادی تن، آزادی حرکت، و آزادی بیان مکنونات. رقص یعنی آزادی روح انسان؛ حتا از طریق جلوههای زیبا و اروتیک بدن! درست مثل موسیقی. چرا اسلام با این دو، رقص و موسیقی، چنین خصومتی میورزد؟.. در نهایت، جلوی عشق و حال مردم را حتا در یک فضای فرهنگی بسته هم نمیتوان گرفت. همان ریتمها و ملودی های نوحه و عزاداری، با کمی دستکاری تبدیل میشود به موسیقی خاکی کوچه و بازار و از طریق نوار و دستگاه پخش صوت رانندهء اتوبوس و تاکسی برمیگردد به زندگی مردم. در همهء جوامع، بخشهای سنتی و مردسالار و محافظهکاران مذهبی در برابر نوآوریها و آزادیها جبهه میگیرند. اما جوانها کار خودشان را میکنند و تحول به طور اجتنابناپذیری ادامه پیدا خواهد کرد.>>>
آیا گذارِ مسالمت آمیز از جمهوری اسلامی ممکن است؟ گفتگوی رضا پرچی زاده با «آزادی» (نام مستعار) توضيح پرچی زاده: این گفتگو، مکالمه ای دوستانه است که به تاریخِ دوشنبه دوم مرداد 1391 پس از شنیدنِ خبرِ «نخستین اعتراض های خیابانی به گرانی در ایران در شهر نیشابور شکل گرفت» میانِ بنده و یکی از فعالانِ سیاسی که به کاربردی بودنِ گذار ِ مصلحانه و مسالمت آمیز از رژیم جمهوری اسلامی اعتقادِ راسخ دارد صورت گرفته است. ایشان به دلایل شخصی نخواست که نام حقیقی اش فاش شود؛ لذا با احترام به خواستِ ایشان، به درخواست خودشان برای نامیدن شان از اسم مستعارِ «آزادی» استفاده می کنم.>>>
پس از گذشت بيش از سه دهه از واقعهء خونین انقلاب فرهنگی، که در آن خون دانشجویان «چپ» ریخته شد؛ عمدهء تاکیدهای بانیانِ آن بر این است که "بدون برنامه تصمیم گرفتند" و جوی خون در دانشگاه ها راه انداختند. یا اعتراف می کنند: "دانشگاه ها نمىتوانستند معطل فتواهاى قم يا اصلاحاتى بمانند كه مدرسه باقرالعلوم با چندتا طلبه صفر كيلومتر مىخواست انجام بدهد". مسئولان ستاد انقلاب فرهنگی که از مدارج بالایی برخوردارند و فیلسوف و دکتر و مهندس خوانده می شوند؛ قاعدتاً نمی بایستی دست به کاری "هردمبیل" بزنند و انتظار می رود که بدون پشتوانه سخنی نگویند؛ چرا که آقایان قصد داشته اند روشنفکران و دانش آموختگان را ارشاد کنند، بر سر عقل بیاورند! و بوی عطر اسلام ساکنان ایران را سرمست سازد!>>> نیشابور مردمی بسیار آرام و سلیم النفس دارد. مردمی که چندان اهل اعتراض و تظاهرات نیستند. آرامی و سلیم النفسی که به بی خیالی پهلو می زند. چند سال پیش که براثر سهل انگاری و ندانم کاری مقامات سپاهی و دولتی درجریان انفجار محمولهء یک قطار حاوی مواد منفجره – یا سوخت قابل احتراق – یک روستای نیشابور بطور کامل سوخت و نابود شد و چند صد نفر انسان بی گناه قربانی شدند، از این مردم صدای اعتراضی جدی برای تعقیب و مجازات مسئولان آن فاجعه بلند نشد. درجریان رویدادهای پس از به اصطلاح انتخابات 22 خرداد 1388 هم که تقریباً همه شهرهای کشور به تظاهرات اعتراض آمیز پرداختند، عوامل سرکوب در نیشابور میدان چندانی برای عرض اندام نیافتند زیرا تظاهرات اعتراضی مهمی برگزار نشد. دلیل این روحیه تسلیم مردم نیشابور را شاید بتوان در قتل عامی که مغولان در دهه های نخست قرن هفتم هجری دراین شهر کردند یافت .>>>
ما شدیداً مخالف براندازی هستیم ما جمهوری اسلامی را قبول داریم و خواهان آن هستیم و دغدعهمان این است که معیارهایی که جمهوری اسلامی باید داشته باشد، رعایت شود. از وضع مملکت گرفته تا زندانها و روزنامهها و جراید. پس بیايید کاری کنیم جوانان از جنبههای مادی، معیشتی، کار و تحصیل و تفریح مشکل نداشته باشند یا کمتر داشته باشند. حقوق و حرمت همه افراد رعایت شود، امکانات کشور که متعلق به ملت است در مسیر درست به کار گرفته شود. در حال حاضر در دانشگاهها، برخورد و تعامل با استادان و دانشجویان بسیار تحقیرآمیز و نادرست است که این مسأله جای بحث دارد... (ادامه)
|
|||||||||
© 2007 ـ New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fax: 509-352-9630 |