آرشيو  |  خانه  |   فهرست همهء مطالب به ترتيب نام نويسنده يا موضوع   |   پيوند به تقويم 1387  |   تماس    جستجو در سايت   |   English Section

فهرست موضوعی مطالب

برخی از نامه های خوانندگان

-----------------------------------

آرشيو «کوتاه و گويا»

-----------------------------------

آرشيو «می ترسانند

چون می ترسند»

-----------------------------------

گلچين باغ های مجازی

-----------------------------------

مطالب در رد سکولاريسم

مطالب در رد سکولاريسم نو

-----------------------------------

اعلاميۀ حقوق بشر

-----------------------------------

 

=======================================================

سال دوم ـ شماره 425 ـ چهار شنبه 16 بهمن 1387 ـ  4 فوريه 2008

=======================================================

ديوارهای دروغ

=======================================================

گفتگوی اختصاصی سکولاريسم نو

با مهندس حشمت الله طبرزدی

دبيرکل جبهه دموکراتيک ايران

بخش دوم:

انقلاب فرهنگی، درگيری با مجاهدين و جناح چپ جمهوری

من، در همهء دوره های زندگی ام، برخي خصلت هاي فردي را حفظ كرده ام: صداقت در پيمودن راهی که درست پنداشته ام، مداومت در مقاومت، مردم گرایی، و شجاعت و از خود گذشتگي، با مايه هايي از اخلاق گرايي. من، در همهء زندگي، اين خصلت ها را با خود داشته ام؛ هرچند که توهم ايدئولوژيك دوران جواني در دههء شصت مرا تا سرحد پياده نظام عده اي قدرت طلب تنزل داده و موجب شد که خصلت هاي فردي و بلكه انساني ام مورد سوء استفاده قرار گيرد. با اين همه، گمانم بر آن است كه همين خصلت ها نجات بخش من نيز بوده اند.

=======================================================

مدرنيته و حوزۀ عمومی

محمد پزشکی

در حوزۀ انديشه و تفکر سياسي و جامعه شناختي و فلسفي، دربارۀ وجود حوزۀ عمومي و تمايز آن از حوزۀ خصوصي، مسائل بسيار مهم و پيچيده يي مطرح شده است. در ميان متفکران غربي دو گرايش عمده دربارۀ جدايي جامعه مدني از دولت و جدايي حوزۀ عمومي از حوزۀ خصوصي وجود دارد. نخستين گرايش مساله دموکراسي سياسي را اساس تأسيس جامعۀ جديد مي داند و قرائتي دموکراتيک از مدرنيته دارد و، گرايش ديگر، جامعۀ مدرن را پديده يي ماهيتاً متعالي تر و از لحاظ اجتماعي و فرهنگي اصيل تر از جامعۀ فردمحور دموکراتيک مي داند.

=======================================================

بازم که عربستان بودی!؟

فرهاد جعفری

دولتمردان ایرانی فقط نسبت به رای‌گیری‌ها در کشورمان و یا صندوق‌های رای خودِ ایران نیست که این‌ همه «احساس تکلیف» می‌کنند. بلکه نسبت به انتخابات‌ها و صندوق‌های رای کشورهای همجوار هم احساس تکلیف می‌کنند! اما این از یک جهت خوب است. از این جهت که نشان می‌دهد «رأی ایرانی‌ها»  تا کجاها که نفوذ دارد و قلمرو واقعی کشور کجاست و دولتردان‌شان تا چه اندازه نسبت به مجالس منطقه هم «احساس تکلیف» می‌کنند!

=====================================================

در «ضرورت ‌شناسي» ی اصلاحات در ايران

پیمان حنیفه

در گفتمان اصلاح طلبي ايران، تاكيدها بيشتر پژوهش ها و بحث ها بر حاكمـيت و پيوند ميان زيرسـاخت هاي نظـام اجـتماعي با حكومت بوده اسـت. نقـد عملكرد، آسيب شناسي، رفتارشـناسي و ماهيت ‌شناسي حكومت، عمدۀ مقـولاتي بوده‌اند كه دغـدغه ‌مندان و  پژوهشـگران حوزۀ سياست و ـ گاه حتا ـ جامـعه شناسـي، به آن پرداخته‌اند. گـرچه  مفهوم حاكميت از جايگاهي مهم و بي‌جايگزين در گفتـمان اصلاح‌طلبي برخوردار است و كنار گذاشتن آن از مجموعۀ سرفصل هاي هر پژوهش سياسي يك  خطاي گذشت ناپذير  و بنيادين است؛ اما مهمترين سر فصل نيست. اين نوشتار   مي كوشد به نقش كمتر پرداخته شدۀ جامعه بپردازد و در پيآمد منطقي آن بر "مـردم" تمركـز كرده  و  مفهوم " لـياقت " را  در تقابل با ايده آليسـم اصـلاح‌ طلبان برجسته سازد.

===================== کوتاه و گويا  ====================

نامه عذر خواهی آمریکا

بلوچ

(بعد از اینکه پرزیدنت احمدی نژاد توقعات خود از آمریکا را بیان کرد برای تسریع بهبود روابط دو کشور این نامه را با کمک عمه ‏جان تنظیم و برای امضاء اوباما به وزارت امور خارجه فرستادم:)

«با درود به رهبر فقید و فعلی شما، بدین وسیله از شما عذر خواهی کرده اعتراف می‏کنم که کودتای بیست هشت مرداد بر علیه آیت‏الله کاشانی و روحانیت بود نه مصدق. به همین خاطر در دور دوم ریاست جمهوری پرزیدنت احمدی نژاد وقتی ایشان به نیویورک تشریف آوردند یک دستگاه بولدوزر در اختیارشان قرار داده خواهد شد تا قبر رییس سی. آی. ا و رییس جمهور آنوقت را با خاک یکسان کند. در مورد غنی سازی اورانیوم هم همانطور که فرموده‏ اید حق مسلم شماست. فرمولی، چیزی در این رابطه لازم داشتید بفرمایید تا در خدمت باشیم. در مورد عراق و افغانستان ما فوراً از آنجا بیرون آمده آقای کرزی و مالکی را اول به خدا بعد به شما می‏سپاریم. بدون هیچ پیش شرطی حزب‏ الله لبنان و حماس را هم به رسمیت می‏ شناسیم. در مورد اسراییل اگر بزرگواری فرمودید و قبولش کردید که هیچ، نکردید برای پاک کردنش از روی کره زمین در خدمتگزاری حاضریم. بوش را هم می دهیم به شما که هر سال انتفاضه کفش را با او سالگرد بگیرید. اقدام اتحادیه اروپا را که مجاهدین خلق را از لیست تروریستها بیرون آوردند برای ثبات دوستیمان با شما محکوم می‏کنیم و ضمن نگه داشتن آنها در لیست خودمان شما را از آن لیست بیرون می‏آوریم. شعار مرگ بر آمریکا را به خاطر احترام به امام راحل به رسمیت می‏شناسیم و آنرا قانونی اعلام می‏کنیم. میشل اوباما هم حجاب را زینت زن می‏داند و یک توپ پرچم آمریکا را خدمتتان می‏فرستد تا برادران بسیجی در بیست و دوی بهمن آنرا پهن کرده از رویش رژه بروند و در پایان مراسم اقدام به آتش زدن آن بکنند. با توجه به همه‏ء آنچه گفته شد، آیا شما حاضرید با ما مذاکره کنید؟ موضوع مذاکره هم باشد: راه امام و چگونگی انتقال انقلاب به آمریکا.      الاحقرالپرزیدنتها البارک‏الحسین‏الاوباما»    (آرشيو)

======================================================

فهرست نام نويسندگان>>

© 2008 ـ New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fxa: 509-352-9630