از «آمریكا هیچ غلطی نمیتواند بكند» تا «آمریكا٬ غلط كردم»
عباس گویا
ائتلاف سیاسی
/ملی
اسلامیون، كه بدنبال اشغال سفارت آمریكا در آبان ماه 1358 حول شعار
تو خالی خمینی: "آمریكا هیچ غلطی نمیتواند بكند" بوجود آمده بود٬
در سال 1392، حول "آمریكا٬ غلط كردم" و به بهانۀ "انتخابات" ریاست
جمهوری اسلامی بار دیگر اظهار وجود كرد.این ائتلاف، چه آنجا كه
پرچمدار سبز علوی "آمریكا هیچ غلطی نمیتواند بكند" شد و چه آنجا كه
سینه چاك پرچم بنفش "آمریكا٬ غلط كردم" شده است٬ تنها چیزی را كه
قرار بود و قرار است بانجام برساند سركوب خواست مردم شریف٬
آزایخواه و برابری طلب است. سال 58 این ائتلاف خمیرمایۀ سیاسی شكست
انقلاب 57 شد٬ امروز قرار است خمیرمایۀ شكست دادن انقلاب مردم علیه
جمهوری اسلامی شود. زهی خیال باطل!◄
نگاهی به عصر روشنگری سیاست در دو کتاب
زياد کلو ـ در لوموند ديپلماتيک
برگردان از شيرين روشار
جنگ سرد جای خود را به درگیری گستردهء جدیدی در سطح بین المللی
داده است: از این پس «غرب» در چنگال تهدید جدیدی قرار گرفته است:
«اسلامو فاشیسم»، که قابل رؤیت ترین نوع اظهار وجود آن «تروریسم
جهادگر»است. بلوک در برابر بلوک. تندترین گفتمان های ایدئولوژیک،
آغشته به مذهب گرائی، همان گفتمان هائی را تداعی می کنند که در
آستانهء جنگ جهانی دوم رایج بودند. اما، در برابر این گفته ها، که
هر گونه «درگیری» را صرفاً به خصلتی انسان شناختی، مذهبی یا قومی
تنزل می دهند، دو نظريهء جديد مطرح شده است....◄
ای میلي از طرف خداوند متعال
رسيده با پست الکترونيکی به فتر سکولاريسم
نو
آهای خانم ها و آقايان! لطفاً فکر کنید من اصلاً وجود ندارم! برويد
مثل آدم زندگي تان را بکنيد و اين قدر داستان و شعر درست نکنيد!
اگر مرا جلو انداخته ايد که کاسبي کنيد و سر همديگر را کلاه
بگذاريد، بنده مسئول آن نخواهم بود. اگر خدايی هستم که شماها وصف
می کنيد چرا موسي را بفرستم بگويم شنبه را تعطيل کند و عيسي را
بفرستم بگويم يک شنبه را و محمد را بفرستم بگويم جمعه را؟ چرا کاري
کنم که عيسوي شراب اش را در کليسا بنوشد و مسلمان به جاي شراب شلاق
بخورد؟ اگر همهء دين ها مي گويند من اين قدر مهربان هستم، چرا
بيشتر تلفات تاريخ و جنگ ها در تاريخ با نام من و انجام تکليف ديني
و هدايت مردم و بردن آنها به بهشت صورت گرفته است؟ چرا اين همه آدم
کج و معوج به اسم من روي زمين خدايي مي کنند و کليد بهشت مي فروشند
و يا دنيا را براي شما مخلوقات من جهنم کرده اند؟ اگر من خدايي
هستم که به عبادت محتاج باشد، خدايي که قسم بخورد جهنم اش را از
نافرمانان پر مي کند، خدايي که فقط محبان علي را به بهشت راه بدهد
و بقيه پيامبران اش بشوند زرشک، خدايي که مي گويد زمين آزمايشگاه
است و آدم ها موش آزمايشگاهي، و تمام آنچه که در زمين حرام کرده را
در بهشت وعده مي دهد، توجه کنيد، اون خدا من نيستم. شما برويد
مغزتان را بکار ببريد و بيخود بي عرضگي هايتان را به اسم اين که من
چيزي مي دانم که شما نمي دانيد، نگذاريد. اگر هم نمي توانيد از پس
گردن کلفت هايتان بر بيائيد چرا پاي من را وسط مي کشيد؟ نخير! قرار
نيست من در آن دنيا حساب لات و لوت هاي دنيا را برسم؛ اگر عرضه
داريد خودتان از خجالت شان در بيائيد و الکي خودتان را بچه مثبت
هاي بي عرضهء بهشت معرفي نکنيد... آخر يعني چي که دست روي دست مي
گذاريد و منتظران فلان و بهمان مي شويد؟ همهء شماها
چند ميلياردي سلول خاکستري در مغزهايتان داريد، آنها را به کار
ببريد و، بجاي تسبيح
و
استخاره انداختن، از آنها استفاده کنيد تا فاسد نشوند! (بقيه
در آرشيو
◄)