|
بازگشت به خانه پيوند به نظر خوانندگان آرشيو مقالات آرشيو صفحات اول جستجو |
جمعه 14 تير ماه 1392 ـ 5 ماه جولای 2013 |
چرا دستگاه امنیتی رژیم دربارهء سینمای زیرزمینی خبر سازی می کند؟
مسلم منصوری
روز سوم خرداد 1392، دو هفته قبل از انتخابات ریاست جمهوری رژیم، سایت بولتن نیوز وابسته به وزارت اطلاعات، یک خبر جعلی با عنوان " آماده باش سینمای زیرزمینی ایران برای ثبت تصاویری از فتنه احتمالی در جریان انتخابات" منتشر میکند و مدعی می شود که سینمای زیرزمینی برای ثبت تصاویر اعتراضی در داخل ایران با همکاری بنیاد سینمایی کوسمورامای نروژ جلسه مشورتی در پاریس برگزار می کند. سایت ها و پایگاه های خبری رژیم این خبر دست ساز وزارت اطلاعات را به نقل ازبولتن نیوز انتشار دادند که همان زمان کانون حمایت از سینمای زیرزمینی ایران طی بیانیه ای این خبر را تکذیب و هدف از پخش آن را افشا کرد.
یک هفته بعد از انتخابات بار دیگر سایت بولتن نیوز "اخباری" را تحت عنوان " دستور اختفا و خروج فوری از کشور به عوامل جاسوسی سینمای زیرزمینی" درج کرد. این سایت در ادامه این خبر سازی ها می نویسد: " با افشای به هنگام، برنامه شبکه جاسوسی سینمای زیرزمینی نا تمام ماند... ".
این خبر جعلی را خبر گزاریها و سایت های رژیم مانند هفته نامه هیات موتلفه اسلامی هفته نامه شما، جم نیوز، فارسی نیوز، شهر خبر، جوان امروز، پایگاه خبری قدس آن لاین، ندای انقلاب، کلمه، منتخب نیوز، خبرگزاری گلچین سیاسی، پایگاه خبری انتخاب، پایگاه خبری و تحلیلی موج چهارم، افکار نیوز، جهان نیوز، رجا نیوز، خبرگزاری مهر، نسل بیدار، کاووش پرس، پایگاه اطلاع رسانی یالثارات، خبرگزاری خبرنگاران آزاد ایران، سیر نیوز، پارس نیوز و ... انتشاردادند .تمامی این سایت ها و پایگاههای خبری وابسته به دستگاههای امنیتی و سپاه پاسداران هستند که کارشان بیشتر این نوع خبر سازی ونشر و پخش آن است.
جم نیوز مینویسد: " کانون حمایت از سینمای زیرزمینی با ارسال ۵۵ هزار دلار به حساب 11 مستند ساز فعال خود از آنان خواسته است کسانی که از شرایط اقتصادی ایران ابراز نارضایتی میکنند فیلم تهیه کنند. لازم به ذکر است که در فتنه 1388 بیبی سی و صدای آمریکا دو حامی مالی کانون حمایت از سینمای زیرزمینی ایران به سرپرستی مسلم منصوری فیلمساز مقیم آمریکا بودهاند…".
پارس نیوز نوشته: " شبکه جاسوسی سینمای زیرزمینی به قصد سیاه نمایی در راستای براندازی نرم با پیشنهاد مسلم منصوری و حمایت سرویسهای جاسوسی غربی در لباس جشنوأرههای فرهنگی و هنری در سال 2004 در امریکا آغاز به کار نمود…".
خبرگزاری خبرنگاران آزاد ایران مینویسد: "خبرگزاریهای معاند و سا یتهای ضدّ انقلاب، همچون انتخابات 88 توجهشان را به سوی کانون حمایت از مستند سازان زیرزمینی معطوف کرده اند... در فتنه سال 88 کانون سینمای زیرزمینی با فروش تصاویر اختصاصی از آشوبهای خیابانی به رسانههای ضدّ ایران که توسط عوامل فیلم ساز خود در ایران تهیه گشته بود به در آمد خوبی دست یافته بود".
هفته نامه هیات موتلفه اسلامی مینویسد: " در حاشیه اکران چند فیلم زیرزمینی که اخیرا از ایران برای نمایش به کانادا فرستاده شده بود تعدادی از مستند سازان غربی که مسائل و تحولات ایران را پیگیری می کردند و برخی از نمایندگان رسانههای ایرانی و خارجی که قصد سیاه نمایی و نشان دادن چهره عبوس و خشن از جامعه ایران دارند در ملاقات دو ساعته با مسلم منصوری مستند ساز فراری و سرپرست سینمای زیرزمینی ایران داشتند از وی درخواست کردند تا با کمک همکاران زیرزمینی خود در ایران به تصویرسازی از مشکلات و نارضایتی مردم بپردازند در ادامه مسلم منصوری ضمن بر شمردن سختیهای پیش روی فیلمسازان زیرزمینی در ایران خواستار حمایت مالی و یاری رسانه ای به فیلمسازان زیرزمینی و خانوادههای آنان در صورت بروز مشکلات برای آنان شد…".
پخش اینگونه لاطائلات خبری آنهم در این سطح گسترده بیانگر آن است که رژیم از ثبت هرگونه تصویر واقعی از جامعه وحشت دارد چرا که ثبت تصویر آنچه در اعماق جامعه میگذرد اساسا معکوس آن چیزی است که سینمای رسمی و رسانههای تبلیغاتی رژیم از جامعه ایران نشان می دهند .رژیم این هراس را دارد که دوربین فیلمبرداری جوانان وهنرمندان معترض به جای اینکه در کنترل و در خدمت سیاستهای فرهنگی اش باشد و مثل فیلم سازان سینمای رسمی اش رو به فستیوالهای دولتهای غربی و جایزههای آنها داشته باشد، به اعماق جامعه برود و صدای اعتراض مردم تحت ستم را ضبط و ثبت کند. ثبت تصویر واقعی از شرایط زندگی مردم، دستگاه تبلیغاتی رژیم را رسوا کرده و پوشالی بودن آن را عریان میکند. جایزههای دولتهای غربی و هیاهوی رسانه ای آنها برای سینمای رژیم، برای این است تا ذهنیت جوانان و هنرمندان را به ساخت فیلمهای مورد نظرخود سوق بدهند تا فیلم سازان همه چشم به اسکار و کن داشته باشند. این یک شیوه پیچیده سرکوب ذهنی و تبلیغاتی است تا حرکتی خارج از دستگاه فرهنگی آنها شکل نگیرد.
به موازات این سرکوب ذهنی، رژیم مجبور است مدام سرکوب فیزیکی را در همه عرصهها به رخ جامعه بکشد. رژیم با "سیاه نما" نامیدن هنرمندان زیرزمینی و با وصل کردن آنها به شبکههای جاسوسی دولتهای غربی، می خواهد به هنرمندانی که به هنر زیرزمینی رو آوردند هشدار بدهد که هر کسی را با دوربین در حال ثبت تصاویرشرایط حاکم بر جامعه دستگیر کند، جرمش همکاری با سینمای زیرزمینی، سیاه نمایی از جامعه، دریافت پول و همکاری با شبکههای جاسوسی دولتهای غربی محسوب میشود. در حقیقت با این گونه خبر سازی می خواهد ایجاد رعب و وحشت کرده و سطح جرم را بالا برده تا از گرایش جوانان به هنر زیرزمینی جلوگیری کند.
در طی این سالهای سیاه گرسنگی و سرکوب، گروهی از هنرمندان معترض در تبعید و سینمای زیرزمینی به طور پیگیر مقابل دستگاههای فرهنگی و سینمایی حاکمان بر ایران ایستاده و خط تبلیغاتی آن را افشا کرده اند، رژیم با اینگونه اراجیف خبری تلاش میکند ارزش و اصالت کار آنها را مخدوش کرده و آنها را وابسته به اربابان خودش نشان بدهد. در حالیکه برعکس این فرافکنی ها و اکاذیب تبلیغاتی، بیشتر نهادهای سینمایی و رسانه ای دولت های غربی همواره مبلغ سینمای رژیم و خیمه شب بازی جناحهای حکومتی بوده و هستند.
سینمای زیرزمینی با آزادیخواهان و مردمی همراه است که با مبارزات قهرآمیز در پی سرنگونی چپاولگران حاکم بر ایران هستند. هنرمندان زیرزمینی همه سختیها و فقر را به جان خریده اند تا آلوده به نهادهای استعمارگران و اربابان این رژیم نباشند. در اینجا هم سینمای زیرزمینی و هنرمندان مخالف دستگاه فرهنگی رژیم ،با سرکوب و سانسور رسانه ای این حکومتها مواجهند. در اینجا هم رژیم با کمک دولت های غربی صدها کانون نمایش فیلم ایجاد کرده تا این کانونها محصولات فرهنگی اداره سانسور - وزارت ارشاد- را به خورد مردم خارج از کشور بدهند.
دولت های غربی به همان اندازه از شکل گیری اعتراضات اجتماعی و دستیابی مردم به حقوق انسانی شان نگرانند که رژیم حاکم بر ایران نگران است. منافع هردو در سر بریدن مبارزات مردم و تغییرات بنیادین در جامعه ایران است. برای همین هر فعال به اصطلاح اجتماعی، هنری و سینمایی که در بازیهای جناحی رژیم دکان باز کرده باشد را به روی آنتنهای رسانهای می آورند و به ضرب جایزهها و تبلیغات از آنها چهره سازی میکنند، با چهره سازی از این جیره خواران، حرکتهای واقعی در عرصه اجتماعی و فرهنگی را سرکوب میکنند.
طبیعی است که در این شرایط کار سینماگران زیرزمینی و هنرمندانی که مقابل شبکههای فرهنگی رژیم و دولتهای غربی ایستاده اند سخت است و دشوار و تلاش جانکاهی را طلب میکند. امروز فیلم وهنر زیرزمینی نه فقط تولید یک اثر هنری، بلکه یک فداکاری و یک مبارزه انقلابی علیه وضع موجود است. هرچند خلاف جریان رفتن بهای سنگینی را طلب میکند اما هرگونه کار تاثیر گذار علیه وضع موجود از همین رنجها و سختیها عبور میکند. همین که رژیم اینگونه ناچار شده است علیه هنر زیرزمینی دست به اکاذیب تبلیغاتی بزند نشان دهنده تاثیر واقعی این حرکت در جامعه ایران است، وگرنه هنرمندان نان به نرخ روز خور که روی آنتن های تبلیغاتی دولت ها میآیند و می روند مصرف زمانی کوتاهی دارند و در نهایت جز ننگ جیره خواری اثری از آنها باقی نمی ماند.
اول جولای۲۰۱۳
نظر خوانندگان
محل ارسال نظر در مورد اين مطلب:
توجه: اگر عنوان اين مقاله را در جدول زير وارد نکنيد، ما نخوهيم دانست که راجع به کدام مطلب اظهار نظر کرده ايد.
کافی است تيتر را کپی کرده و در محل مربوطه وارد کنيد.