دربارهء سکولاريسم | دربارۀ ما | تماس | آرشيو صفحه اول | جستجو | فيلترشکن | کوتاه و گويا | عکس و مکث | ويدئوها | کتابخانه | زنان | گروه ها | اسناد | نامه ها سال دوم ـ شماره 669 ـ چهار شنبه 15 مهر 1388 ـ 7 اکتبر 2009 فهرست الفبائی نام نويسندگان فهرست کليهء مقالات English Section |
||
================ فاقد نظریه به معنای دقیق کلمه است نهاد روحانیت و عقل دینی در ایران در سی سال گذشته موفق نشد که خودش را نو کند و سرگرم شد به سورچرانی اقتصادی و جولاندهی سیاسی و فکر کرد که در منازعات فکری بزرگ پول یا زور اسلحه میتواند داور نهایی باشد. عقل دینی در ایران فاقد نوآوری و پویایی است و حتا روشنفکران مذهبی هم که خواستند طرحی نو دراندازند، به اصطلاح به قهر و خشم حکومت گرفتار شدند. یکی مثل عبدالکریم سروش در خارج از کشور بسر میبرد و یکی دیگر مثل آقای سعید حجاریان در زندان. بنابراین جمهوری اسلامی فکر کرد که این ایدئولوژی اسلامی قباییاست که به قامت هر جامعهای درمیآید. حالا بعد از سی سال به فکر چاره افتاده است که چگونه میشود جامعه دانشگاهی یا نخبه کشور را که زیر تأثیر تفکر جدید است، علاج کرد و فرهنگ تعبد و اطاعت از خدایگان دینی را شبیه عصر صفوی و قجری دوباره در جامعه ایران جاانداخت. ================ خطری که جنبش سبز را تهدید می کند: بعضی از ما جنبش سبزی ها که داریم به احمدی نژاد وسواس پیدا می کنیم و موضوع را شخصی می کنیم. موضوع کم کم دارد تبدیل می شود به یک مساله ی شخصی بین ما و احمدی نژاد. مثل قبل از انقلاب که موضوع تبدیل شده بود به نفرت از شاه اما نه از سلطنت و استبداد. وسواس به احمدی نژاد به قدری زیاد شده تا جاییکه حتی من شنیده ام عده ای درصدد آن هستند که قالیباف را به عنوان رییس جمهور معرفی کنند و احمدی نژاد را از کار بر کنار کنند. چرا این باید به ذهن کسانی که در صدد حل بحران اخیر هستند، برسد؟ حتی اگر شایعه باشد، چرا این شایعه باید ساخته بشود؟ ما دنبال چی هستیم و چی از این جنبش تازه پا می خواهیم؟
وقتي نوشته خود هزار دستان را ميخوانم، ميبينم كه گويي اميدي بزرگ به اين جنبش بسته؛ گويي چشم دارد كه بسياري از خواستهاي سياسي و اجتماعياش با اين جنبش برآورده شود. واقعيت اين است كه وقتي به آدمهاي ديگر هم نگاه ميكنم كه فكر و عملشان درگير جنبش است، ميبينم در چنين اميدي مشترك هستند؛ اميد به نوعي رهايي... ================
در اين مقالهء تحقيقي، بر اساس شواهد مكتوب، علمی و مستند تلاش نموده ام تا علاوه بر تاویلی بر روش معمولی غرب و یا به اصطلاح "جامعهء بین المللی" در استفاده از "تحریم" بعنوان یک اهرم فشار مرحله ای در روابط بین المللی؛ به سـه سوال مهم و ضروری بپردازم. اول اينكه آيا تحريم بعنوان يك ابزار فشار سياسي در روابط بين المللي موثر است يا نه؟ ================ جهانگیرخان صوراسرافیل و علی اکبر دهخدا از روشنفکران غیر مذهبی دوران مشروطیت بودند و نقش بسیار مهمی را با انتشار صوراسرافیل در آن ایام ایفا کردند. آنان علاوه بر انتشار صوراسرافیل، در فعالیت های سیاسی هم نقش فعالی داشتند. بهترین منبعی که با رجوع به آن می توان به نظرات و دیدگاه های این دو واقف شد، مقالات و نوشته های مندرج در شماره های مختلف صوراسرافیل است. در این بخش سعی می گردد که با توجه به این نوشته ها، دیدگاه های آنان در مورد مبارزه با خرافات، قانون، آزادی و برابری، مورد بررسی قرار گیرد. نامه ای از ايران به پرزيدنت اوباما آقای پرزيدنت اوبامای گرامی، نام من ندا آقا سلطان است. من در يکی از خيابان های ايران و در حاليکه سرگرم تماشای تظاهرات اعتراضی پس از انتخابات بودم به دست يک بسيجی کشته شدم. شايد شما مرا بخاطر بياوريد. ميليون ها انسان شاهد آن بودند که من چگونه در کمتر از چهل ثانيه مردم. شايد شما هم چشمان بازم را هنگامی که آخرين نفسم را کشيدم به ياد داشته باشيد. اما من برای هميشه در حافظهء مردم آزادی دوست جهان زنده خواهم ماند. من اکنون تبديل به فرشتهء نگهبان خواهران و برادرانم شده ام که برای آزادی ايران می جنگند. من به صدای آنها تبديل شده ام و اين نامه را نيز به اين خاطر برايتان می نويسم. فقط مجسم کنيد که يکی از دختران شما بهمان شکلی که من جان باختم بميرد... سکولاريسم نو: اگر علاقمنديد می توانيد متن انگليسی اين نامه را که از ايران بدست ما رسيده از اينجا برداشته و آن را برای کاخ سفيد ارسال کنيد. (بقيه در آرشيو کوتاه و گويا)
محمود احمدی نژاد و صادق محصولی (وزير کشور ميليونر و برگذار کنندهء انتخابات اخير) ================ |
احمدی نژاد بانوی برگزیده سال را معرفی کرد شبكه خبر می نويسند: دکتر(!) محمود احمدی نژاد، رئیس جمهوری كشورمان، از هلن سپاهی، عضو تیم ملی كاراته بانوان، قدردانی و او را به عنوان بانوی برگزیده سال 88 معرفی كرد. احمدی نژاد در نامه ای خطاب به این ملی پوش كشورمان كه از برداشتن حجاب اسلامی خود در رقابت های آسیایی خودداری كرد، نوشته است: «فرهیخته گرامی؛ سركار خانم هلن سپاهی، نخبهء برگزیده سال 1388ایران؛ اكنون كه ردای علم و دانش را زینت بخش وجودتان كرده اید و فضیلت علم عالمانه را تصویر شرافت انسانی خود گردانیده اید، كسب عنوان نخبهء برگزیدهء زنان در سال 1388 را برازنده شما دانسته و امیدوارم كوله بار دانش و خردورزی شما مایه تقرب به حق، خدمت خالصانه به خلق و رشد وتعالی روز افزون سركار عالی شود». هلن سپاهی، دارندهء نشان طلای كاراتهء آسیا، در رقابت های قهرمانی جهانی حاضر به برداشتن حجاب خود نشد و به همین حالت از دور رقابت ها كنار رفت.
افزایش تعداد زنان خیابانی در کشور خبرنگار اجتماعی «فردا»: با وجود مشكلاتي كه در سر راه ازدواج جوانان از جمله پسران پديد آمده، پيشبيني مي شود كه تعداد زنان ویژه يا خياباني رو به افزایش باشد. امان الله قرايي ، استاد دانشگاه و آسیب شناس اجتماعی خاطرنشان کرد: تا زماني كه فقر، طلاق، نداري و ناچاري در جهان و جامعه وجود دارد، به دنبال آن، فحشا هم خودي نشان ميدهد و اين درحالي است كه هيچ زني تمايل به آن ندارد. وی تصریح کرد: هيچ زني تمايل به فحشا ندارد بلكه به دليل فشارهاي اقتصادي و براي كسب درآمد و تامين مايحتاج زندگي به اين خفت تن ميدهند و برخورد قهرآميز با زنان خياباني بيفايده است. این استاد دانشگاه برخورد قهرآميز با اينگونه زنان آسيبديده را اقدامي بينتيجه دانست و افزود: سازمان بهزيستي، وزارت كشور، وزارت رفاه، رياست جمهوري و همه مسئولین، در برابر اين معضل مسئول هستند و كسي در کشور وجود ندارد كه در اين زمينه مسئوليتي نداشته باشد. قرايي كاهش ميزان طلاق، ترغيب جوانان به ازدواج و حل مشكلات بر سر راه ازدواج آنان را در كنار پر رنگ كردن رگ و ريشههاي معنويت و اعتقادشان را از جمله راهكارهاي حل اين آسيب اجتماعي عنوان كرد.
مروری بر چهار سال عملکرد دولت احمدی نژاد درحوزه زنان او پس از رسیدن به ریاست جمهوری، در اولین اقدام در حوزهء زنان، در روز دوم مهرماه نام مرکز امور مشاركت زنان را، یعنی تنها مرکز دولتی تحت نظارت ریاست جمهوری که به طور خاص فقط در زمینهء زنان فعالیت می کند، به مرکز زنان و خانواده تغییر داد تا این تغییر نام پیش درآمدی باشد بر سیاست های دولت نهم در حوزه زنان، و تاکیدی بر این تفکر ایدئولوژیک رئیس جمهور که زنان فقط در چارچوب خانواده و با ایفای نقش مادری است که هویت می یابند. پس از آن، طرح کاهش اجباری ساعات کاری زنان به بهانه حمایت از زنان مطرح شد؛ هرچند کاملا مشخص بود در کشوری که میزان اشتغال زنان در آن در خوشبینانه ترین حالت به چهارده می رسد در حالی که شصت و چهار درصد راه یافتگان به دانشگاه زن هستند، این طرح باعث حذف بیشتر زنان از محیط های کاری می شود.
نگاهی به موانع عمده جنبش فمنیسم در ایران زنان در ایران پس از انقلاب و به خصوص در دهه های اخیر توانسته اند جایگاه نسبتا متفاوتی را نسبت به گذشته به دست آورند، هرچند که رشد این جریان با موانع و سختی های زیادی همراه است. اوج فعالیت های آنان از تأثیر پذیری از جنبش های فمنیستی و تحصیل در مدارج عالی دانشگاهی و همچنین مهاجرت آنان به خارج از مرزهای ایران و زندگی در محیطی متفاوت از جامعه مردسالار و سنتی ایران به دست آمده است. با این همه پیشرفتی که در جامعه مدنی و حقوقی زنان به عمل آمده است به نظر می رسد هنوز این جنبش نتوانسته است آن جایگاهی را که تا کنون باید کسب می کرده پیدا کرده باشد و در بسیاری از موارد طرح های اجتماعی زنان با شکست مواجه شده و نوعی سرخوردگی را به همراه داشته است. اما موانع اصلی برای پیشرفت این جریان کدامند؟
حضور آگاهانه زنان یعنی خط پایان کشیدن بر خشونت آمیز حضور آگاهانه زنان نه تنها برای رسیدن به تساوی حقوقی زن و مرد است، بلکه برای پیشرفت انسانی تر مبارزه ضروری است. زنان در کلیت خود پتانسیل بیشتری برای پیشبرد صلح آمیز مبارزه دارند. برای نمونه کنش زنانی که در اعتراضات اخیر، با صحبت با جوانان بسیجی و یا با قرار دادن خود بین جوانان معترض و بسیجی ها تلاش می کردند، مانع از خشونت و کشتار بسیجی ها شوند و آنان را به صفوف مردم بیاورند، حرکتی زنانه است... زنان عموماً بیش از مردان با هستی انسانی سرو کار دارند و حساسیت بیشتری به زندگی انسان نشان می دهند. حضور هفتگی مادران داغدار در پارک های ایران و همبستگی هماهنگ زنان در خارج از کشور، نشان از واکنشی طبیعی دارد؛ واکنشی که صدها زن را بی آنکه یکدیگر را بشناسند، به هم پیوند می زند.
مطلب «از نگاه يک زن»، نوشتهء شکوه ميرزادگی اين هفته نيز بعلت سفر نويسنده منتشر نمی شود
یک میلیون و شصت امضاء دکتر حسین رجایی سال های دههی شصت خورشیدی که در سنین نوجوانی بودم، روزی نامهای از یک دوست دوران کودکی به دستم رسید که امروز بعد از گذشت بيست و پنج سال سال، هنوز جزئیاتی از آن نامه برایم در پردهای از ابهام فرومانده است. دوستی که تا شاهزده ـ هفده سالگی در یک کوچه و در همسایگی همدیگر بزرگ شده بودیم و آنها شاید یک سالی میشد که به شهر دیگری مهاجرت کرده بودند، نامهای به آدرس دبیرستان محل تحصیل برای من فرستاده بود و برای من در آن نامه از خاطرات خوش قبلیمان به مقتضای سنّمان یادآوریها کرده و از اتّفاقاتی که بعد از مهاجرت به آن شهر برایش روی داده بود، برایم نقل کرده بود. از جمله از احساسات و از تجربههای عاطفی هیجانی خود برایم نوشته بود. امّا موضوع بسیار عجیب این بود که در پایانِ نامه و بعد از امضای آن، دوست خجالتی من با خطی دیگر و با رنگی متفاوت از خودکار اصلی و با لحن یک آدم سالمند یا میانسال، دلسوزانه از من خواسته بود که به راه راست هدایت شوم و نصیحتها و پند و اندرزهایی بارم کرده بود که بعدها در مواجههی مستقیم هم از آنها اظهار بیاطلاعی میکرد و هم اظهار شرمندگی!.. البته در آخر همان مواجهه هم تصریح کرده بود که «من معمولا از تو نصیحت میپذیرم تا اینکه جرأت کنم که تو را نصیحت کنم!» گذشت طور خاصی از ایّام زمانه، بعدها برایم روشن ساخته بود که این سالمندان یا میانسالان دلسوز ممکن است چه کسانی باشند؟! بد نیست بدانیم که برای بسیاری از همسنهای مذکّر و مخصوصا مؤنت من، چنین مسائلی در آن سال ها روی داده است. امّا آنچه هنوز هم برای من مبهم مانده است، این است که در کجای روند نامهرسانی ممکن است چنین دلسوختگانی خوابیده و به خود اجازه داده باشند که در امانت سپرده شده به پُست یا امین مردم دست ببرند؟ خلاصه، این بود که حتّی پس از گذشت حدوداً دو دهه و نیم از آن روزها، هیچگاه نتوانسته بودم همانند بسیاری از میهندوستان که از دو هزار و پانصد سال سابقهی پُست در کشورمان به خود میبالند، به این سند دیرینهء ایران زمین افتخار بکنم و بلکه کمی هم تنفّر بَرَم داشته بود. هرکس از دوستان یا آشنایانی که در دوردستها زندگی میکرد، اگر از من میخواست نامهای به او بنویسم، جواب میدادم: «اِن شاءَ الله که بتوانم به حضور برسم. چون از نامهنگاری به حدّ کافی بیزارم!» اما امروز دیگر نتوانستم برای شما عزیزان کمپین نامه ننویسم. چون ظاهراً بيست و پنج سال کار خودش را کرده و کارم به فراموشی کشیده شده است! البته امروز دیگر میدانم که باید نامه را توسط یک امین واقعی به دستتان برسانم. سال پیش بعد از یک دوره غارنشینی و ناامیدی، کمی جنبیده بودم و دوست داشتم که با جمع کردن تعدادی امضاء، برایتان هدیهای از یک درویش بفرستم. پنجاه و نه امضاء را با مشقّت مخصوص یک مرد میانسال جمع کرده و به اضافهی امضای خودم به صندوق پستیتان فرستادم. این پنجاه و نه نفر که مثل خود من فرصت و حوصلهی زیادی برای اینترنت و فیلترشکنی و ... نداشتند، امضاهایشان را در شهرها و مکان های مختلف این مرز و بوم بر پای برگههایتان گذاشته بودند، بطوری که امکان رجوع دوباره به همهی آنها کار سادهای برایم نبود. بله! حدستان درست است. نمیخواهم اعتراف کنم که دوباره گول خوردم و حتّی از بلعیده شدن آن امضاها در جایی از روند نامهرسانی، هیچ گلایهای ندارم. نگرانی من از آن است که دوباره آدمهای سالمندتری از من، آن برگهها را طوری مونتاژ کنند و به اسم اینجانب و پنجاه و نه آدم عاقلتر و بالغتر از من، لیستی طولانی از نصایح اخلاقی برایتان بفرستند تا شما را از بالابردن آمار طلاق، رواج بی بند و باری و ... بر حذر دارند! من و آن امضاءکنندگان که امیدواریم در پایان موفقیتآمیز تلاش هایتان، به نام شصت نفر در کنار یک میلیون معروف شویم، میدانیم که چه چیزی را امضاء کردهایم: طومار رفع قوانین تبعیضآمیز بر علیه زنان در ایران و اعلامیهی برابری زن و مرد در جهان. (برگرفته از تغيير برای برابری) (بقيه در آرشيو کوتاه و گويا)
آرشيو روزانهء يک هفتهء گذشته: شماره 668 ـ سه شنبه 14 مهر 1388 ـ 6 اکتبر 2009 شماره 667 ـ دو شنبه 13 مهر 1388 ـ 5 اکتبر 2009 شماره 666 ـ يک شنبه 12 مهر 1388 ـ 4 اکتبر 2009 شماره 665 ـ شنبه 11 مهر 1388 ـ 3 اکتبر 2009 شماره 664 ـ جمعه 10 مهر 1388 ـ 2 اکتبر 2009 شماره 663 ـ پنج شنبه 9 مهر 1388 ـ 1 اکتبر 2009
|
================ ================ ================ ================ ================ ================ ================ ============= ============= ============= ============= ============= ============= ============= ============= ============= ============= ============= ============= ============= ============= ============= ============ =========== =========== ========== ========== =========== ===========
=========== =========== ============= ============= ============= =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== ============= ============= =========== =========== =========== =========== =========== مخالفان خود را بشناسيم دولت نهم روند بسيار خطرناک غربزدگی و گرايش های سکولاريستی را که متأسفانه در حال نفوذ در بدنه مديريتی کشور بود، سد کرده است. ======
سکولارها در ایران جایگاهی ندارند! حضور پر شور ملت ایران در بيست و دوم بهمن عامل شکست کامل سکولارها در کشور است. ======
اسلام با فرهنگ لائيك و بى دينى مخالف است. دشمنان با استفاده از ترويج فرهنگ لائيك درصدند تا زنان را از خط عفاف و حجاب و كرامت منحرف كرده و سنت هاى اصيل اسلامى را از بين ببرند. ====== آيتالله مکارم شيرازی
نقش تلويزيون در ايجاد تحولات سياسي، اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي بسيار مهم است. هر چند که در ساليان اخير برنامههاي ديني و مذهبي در تلويزيون گسترش يافته ولي کساني در آنجا لانه کردهاند تلويزيون را به سوي سکولاريسم سوق مي دهند». ======
====== ====== |
© 2009 ـ New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fax: 509-352-9630 |