خانه  |   آرشيو:   اکتبر 08   ـ   نوامبر 08   ـ  دسامبر 08  ـ  ژانويه 09   ـ  فوريه 09  ـ  مارچ 09   ـ  آوريل 09   ـ  مه 09   ـ  جون 09

ماه جاری

ماه جولای 2009

 

آرشيو مطالب «کوتاه و گويا»

 

********************

يک شنبه 11 مرداد 1388  ـ 2 ماه آگوست 2009

سکانس در سکانس

پيام

سکانس یک،

بغض، سکوت، و دیگر هیچ ...

درد، دردی سینه سوز و جان گداز، و دیگر هیچ ...

ذهنی ماتک زده از سر ماتم زدگی، و دیگر هیچ ...

سکانس دو،

آقا!... خانم!... ببخشید یه سوال دارم؟

می شه به من بگید قبرستان چه رنگیه ...؟

زرد؟ خاکستری؟ سیاه؟ ... سبز؟

چی!؟

سبز! چرا سبز؟

سکانس سه، برداشت یک،

تلوزیون، دادگاه، یکصد نفر انسان، یکصد نفر مأمور، ده نفر عکاس و فیلمبردار، مدعی العمومی همراه با کیفرخواست، قاضی، و کاغذهای اعتراف ...

سکانس سه، برداشت دو،

اگر به شما بگویند با اقلام و واژگان برداشت قبل یک داستان بسازید تا آن را به نمایش همگانی بگذاریم، چگونه آن را می نویسید؟

اگر بگویند این شو را طوری تنظیم کنید تا بیشترین جلب توجه همگانی را برانگیزد، چه می کنید؟

اگر بگویند این سناریو را آنگونه صحنه آرایی کنید تا درس های آموزنده ای هم برای عموم داشته باشد، چگونه آن را می پرورید؟

سکانس سه، برداشت سه،

آهای رهگذر، من بازم سوال دارم ... وکیل ها کجا کار می کنند؟

چی؟ ... دادگاه!؟

نه اشتباه می کنید. من توی برداشت قبل که نمایشی در دادگاه بود وکیلی ندیدم!

... چرا متهم داشت، آن هم یکصد نفر! اما وکیلی نداشت!

سکانس سه، برداشت چهار،

آره یادم اومد ... خوب شد گفتید ... من این تئاتر را خیلی جدی گرفتم. البته که در تئاتر نباس همه چیز واقعی باشه 

سکانس آخر، برداشت آزاد،

نفرت، بغض، سکوت، درد .... اما امید ...

شنبه 10 امرداد

********************

شنبه 10 مرداد 1388  ـ 1 ماه آگوست 2009

چه كسي به اين آقا دكترا داده؟
يک خوانندهء ريزبين

هم از رئیس جمهور متدین ما که نمی دونه سوم شعبان ولادته و عاشورا شهادت... بعدش هم تو سوم شعبان فقط امام حسین متولد شده نه یاران باوفایش! اگر هم بعد از كلمه شهادت ويرگول داشته باشه ، ديگه بدتر... رییس‌جمهور در حکمی اسفندیار رحیم مشایی را به سمت «مشاور و رییس دفتر رییس‌جمهوری» منصوب کرد. به گزارش پايگاه اطلاع رساني رياست جمهوري، دکتر احمدی‌نژاد در این حکم اظهار امیدواری کرده است، مهندس مشایی با همراهی همه همکاران و با توکل بر خدا و توسل به حضرت مولا صاحب الامر(عج) همچون گذشته در تلاش برای خدمتگزاری به ملت بزرگ و نظام ولایی جمهوری اسلامی موفق و سربلند باشد. متن کامل حکم دکتر احمدی نژاد بدین شرح است:

برادر گرامی جناب آقای مهندس اسفندیار رحیم مشایی،

سلام علیکم.

انقلاب اسلامی استمرار راه رسول گرامی اسلام(ص) و فرزندان برومندش، ائمه طاهرین(ع) و خط سرخ ولایت است. انقلابی بودن، یعنی داشتن آمادگی ایثار جان و مال و در اوج آن آبرو برای آرمانهای بلند الهی و انسانی، و همین رمز ماندگاری این راه پرعزت و افتخار است. دوران جدید دوران شکوفایی عدالت و عشق و ایثار، و سربلندی هر چه بیشتر عاشقان ایثارگر است. در آستانه میلاد اسوه ایثار و شهادت حضرت امام حسین(ع) و یاران باوفایش و ضمن تقدیر فراوان از همه خدمات ارزشمند گذشته، جنابعالی را که انسانی مؤمن و فداکار و مورد اطمینان کامل هستید به سمت «مشاور و رئیس دفتر رییس‌جمهوری» انتخاب می‌نمایم.

امیدوارم با همراهی همه همکاران و با توکل بر خدا و توسل به حضرت مولا صاحب الامر(عج) همچون گذشته در تلاش برای خدمتگزاری به ملت بزرگ و نظام ولایی جمهوری اسلامی موفق و سربلند باشید. اين هم لينك اصل خبر>>>

********************

جمعه 9 مرداد 1388  ـ 31 ماه جولای 2009

فرزندان جنبش زنان را آزاد کنید

سايت تغییر برای برابری

این بیانیه را جمعی ازفعالان جنبش زنان برای آزادی فعالان این جنبش نوشته اند. این دومین بیانیه ای است که در پی رخدادهای اخیرو بازداشت گسترده مردم و فعالان مدنی و سیاسی از سوی فعالان جنبش زنان صادر می شود. در بیانیه نخست حدود 600 تن از فعالان جنبش زنان از مسولان خواسته بودند:" به سرکوب زنان و مردان ايران پايان دهيد/ کليه بازداشت شدگان را آزاد کنيد". در این بیانیه خواستار آزادی فرزندان جنبش زنان و مدافعان این جنبش شده اند، شادی صدر، یکی از بازداشت شدگان جنبش زنان که در این بیانیه برای آزادی وی امضا شده است، قبل از انتشار این بیاینه آزاد شد :

بیانیهء بیش از 800 نفر از فعالان جنبش زنان

کشور ما روزهای سختی را از سر می گذراند؛ روزهای پر تنش، پر التهاب و پر خشونت. فعالان جنبش زنان همواره در طول سالها تلاش برای تغییر وضعیت زنان، که مقدمه هر تغییر مثبتی در جامعه است، ثابت کرده اند که روشهایی چالشگر اما صلح آمیز و بی خشونت را برگزیده اند. اما امروز گویا روز دیگری است؛ آنان را که سخن از صلح و آرامش و برابری زده اند به جرم آشوب به بند می کشند. کسانی را که با سکوت ، سخن گفته اند دهان می درند و آنان را که در جستجوی عدالت چشم جرخانده اند، نگاه می کشند. مردم، به خیابان نگاه کنید، این همان خیابانی است که در تمام این سالها فعالان اجتماعی، بویژه فعالان جنبش زنان در آن حقوق از دست رفته خود را با زبان سکوت و در کمال آرامش و مدنیت طلب کرده اند. این همان خیابانی است که آنها کوچه به کوچه و امضا به امضا در آن از "حق" سخن گفته اند. این همان خیابانی است که در آن از زبان "سنگ" گلایه کرده اند. امروز ما تجربه های پیشین را در گستره ای به وسعت ایرانمان بازمی خوانیم. فعالان جنبش زنان از روزهای نخست اعتراضهای مدنی مردمی به روند نتایج انتخابات، در کنار مردم و همصدا با آنها از حق خود سخن گفته اند. آنها در دل رودخانه هایی که در خیابانها به حرکت در می آمد حضور داشتند. هم در قلب خیابانها بودند و هم مثل همه خشونتها قربانی ردیف نخست ! آنها همصدا با مادر ندا ضجه زدند . هم آوا با مادر سهراب فریاد کشیدند و هم نوا با همه مادران عزادار سیاهپوش ، مشت گره کردند. جنبش زنان ایران ، در این روزها صفآرایی مستقل از مردم نداشت. زیرا جز این نیست که آنها همواره سخن از زبان مردم گفته اند و امروز مردمند که سخن از زبان آنها می گویند. اینک، ما جمعی از فعالان جنبش زنان ایران این روزها مثل همه مردمی که فرزندانشان را در بند می بینند، برای آزادی آنها فریاد دادخواهی سر می دهیم . ما مثل همه کسانی که آزادی را حق و شان همه مردم می دانند، نام فرزندان جنبش زنان راکه خود منادی حق بوده اند، فریاد می کنیم : فرزندان ما را آزاد کنید؛ "ژیلا بنی یعقوب و بهمن احمدی امویی، شادی صدر، شیوا نظرآهاری،کاوه مظفری، مهسا امرآبادی، هنگامه شهیدی و سمیه توحیدلو" را آزاد کنید! مدافعان جنبش زنان، وکلا و روزنامه نگاران دربند "عبدالفتاح سلطانی، محمدعلی دادخواه، عبدالرضا تاجیک، کیوان صمیمی و مسعود باستانی" را آزاد کنید! ما، خواهران، مادران و دوستان آنها، از سلامتی و حفظ جانشان نگرانیم. زیرا تجربه سهرابها را در خاطره داریم. از قوه قضائیه ایران که رسما مسوول نگهداری از زندانیان است و از هر مقام مسوولی که ایشان را در بند کرده است، می خواهیم آنها را بدون قید و شرط و در کمال سلامت و امنیت آزاد کند.

بدون شک این همه خواسته ما نیست. ما همدرد با همه داغداران این روزها خواسته های فراوان داریم که در جای خود خواهیم گفت. اما در گام نخست، فرزندان جنبش زنان را به دامان خانواده هایشان بازگردانید. نگذارید خشونت پراکنی بیش از این منتشر شود که شومی آن دامان همگان را خواهد گرفت که هیچ کس در این میان رویین تن نیست.

پيوند برای مشاهدهء امضاها>>>>

********************

پنج شنبه 8 مرداد 1388  ـ 30 ماه جولای 2009

ما با کسی تعارف نداريم؛ هر کس که جلوی نظام بايستد با او برخورد می‌کنيم

نوع فيلمبرداری قتل ندا نشان می‌دهد که حادثه کاملا برنامه‌ريزی شده بود

سردار عبدالله عراقی فرمانده سپاه محمد رسول الله (ص) تهران بزرگ

به گزارش خبرنگار سياسی خبرگزاری فارس، سردار عبدالله عراقی فرمانده سپاه محمد رسول الله (ص) تهران بزرگ در جمع تعدادی از دانشجويان دانشگاه‌های تهران، پس از ذکر خاطراتی از اجرای عمليات بيت‌المقدس و رمضان در سال شصت و يک به سوالات آنها که عمدتاً معطوف به حضور و نقش‌آفرينی نيروهای بسيج در اغتشاشات اخير تهران بود، پاسخ گفت. عراقی در پاسخ به سوال دانشجويی که پرسيد نقش سپاه در برخورد با اغتشاش‌های پس از انتخابات رياست جمهوری چه بود، گفت: سپاه پاسداران و بسيج بر اساس تعريف قانون اساسی، حافظ انقلاب اسلامی دستاوردهای آن هستند و هر کجا انقلاب تهديد شود، سپاه و بسيج بر اساس فرمان رهبری وارد صحنه می‌شوند. وی با تعريف سه وضعيت "سفيد" (امنيت و آرامش کامل)، "زرد" (اغتشاشات و ناآرامی‌هايی صورت می‌گيرد اما نيروی انتظامی می‌تواند با اغتشاش مقابله کند) و "قرمز" (شرايطی که دامنه اغتشاش‌ها در شهر گسترش يابد، ادارات دولتی، بانک‌ها و تأسيسات شهری تهديد شود و نيروی انتظامی به تنهايی نتواند با اغتشاشگران برخورد کند) در وضعيت نظم و امنيت شهر گفت: در حوادث اخير رياست جمهوری ما شاهد هر سه وضعيت در تهران بوديم، البته عليرغم تجمعات طرفداران نامزدها تا شب بيست و يکم خرداد آرامش کامل بر فضای شهر تهران مستولی بود. فرمانده سپاه تهران بزرگ با بيان اينکه پيش ‌بينی ‌های ما از سه وضعيت "برد موسوی "، "برد احمدی نژاد" و "کشيده شدن انتخابات به دور دوم" خارج نبود، اظهار داشت: البته مصاحبه‌ای که آقای موسوی در روز انتخابات انجام داد و در رسانه‌های غربی بازتاب وسيعی داشت، القای نادرست پيروزی به طرفدارانش بود. سردار عراقی بروز اغتشاش‌ها و ناآرامی‌ها را در شرايطی که پيروزی در انتخابات به طرفداران القا می‌شود، طبيعی خواند و گفت: متاسفانه گروه طرفداران آقای موسوی با القای شبهه، شعار می‌دادند که باخت موسوی يعنی تقلب در انتخابات! و طرفداران آقای موسوی باور کردند که اگر در انتخابات پيروز نشوند حتماً غل و غشی در جريان‌ برگزاری آن اتفاق افتاده است، اما برآوردهای نمايندگان نامزدها و نهادهای مختلف نتيجه ديگری را نشان می‌داد. اين برآوردها حاکی از تفوق آرای موسوی در تهران و برتری رأی احمدی نژاد در کشور داشت. وی با اشاره به تجمعات طرفداران موسوی در روز بيست و دوم خرداد گفت: وقتی هواداران اين نامزد فهميدند رأی نامزد مورد علاقه‌شان کمتر است عصر جمعه شروع به تجمع مقابل وزارت کشور کردند و آتش‌زدن سطل‌های زباله و تخريب بانک‌ها از همان روز کليد خورد. اين درگيری‌ها عصر روز بيست و سوم خرداد هم ادامه داشت اما اين مرحله وضعيت "زرد " بود که وظيفه مقابله با آن برعهده نيروی انتظامی بود. فرمانده بسيج تهران در ادامه حضور نيروهای بسيج در ناآرامی‌ها را مشروط به تقاضای کتبی نيروی انتظامی و مصوبه شورای عالی امنيت ملی دانست و گفت‌: عصر روز بيست و  سوم خرداد با گسترش دامنه اغتشاشات، نيروی انتظامی تقاضای ورود نيروهای بسيج را مطرح کرد که ما نيز تعدادی از بسيجيان را اختصاص داديم و زير نظر نيروی انتظامی وارد عمل شدند. سردار عراقی افزود: با گسترش درگيری‌ها در روز بيست و چهارم و بيست و پنجم خرداد، نيروی انتظامی اعلام کرد بسيج بايد وارد عمل شود که پيرو آن بسيج روز بيست و ششم خرداد به ماجرا ورود پيدا کرد و از روز بيست و هفتم خرداد تهران به طور کامل به فضای امن بازگشت. فرمانده بسيج تهران با اشاره به حمله اغتشاشگران به پايگاه صد و هفده بسيج در خيابان آزادی و پايگاه‌های درگير در تهران گفت: اسناد موجود نشان می‌دهد پنج هزار نفر در سه و نيم ساعت به يک حوزه بسيج (پايگاه صد و هفده) حمله کردند، به طوری که در چند ساعت حجم انبوهی از سنگ و شيشه به ضخامت هفتاد سانت کف حياط اين حوزه را پوشاند. وی با بيان اين که استعداد نيروی انسانی حاضر در پايگاه صد و هفده کم بود، اما صدها قبضه سلاح در اين مقر وجود داشت، گفت: من در مکالمه‌ای که با فرمانده اين حوزه داشتم گفتم درهای پايگاه‌ را ببنديد و خودروی پايگاه را به سمت در هل بدهيد تا در ديد معترضان هم نباشيد اما متأسفانه معترضان نرده‌ها را کندند، در را شکستند و خودروی بسيج را آتش زدند. فرمانده سپاه تهران بزرگ گفت: من به نيروهای آن جا دستور دادم درها را از داخل ببندند و به پشت بام بروند. فرمانده حوزه ما، آن جا برای متفرق کردن مردم سيصد گلوله مشقی شليک کرد (صداهای معترضان در فيلم مشهود است که می‌گويند گلوله‌ها مشقی است) ‌اما متأسفانه برخی از معترضان با وجود فرياد فرمانده بسيج که می‌گويد اين جا پايگاه نظامی است به سمت اسلحه خانه هجوم آوردند که دو نفر کشته شد. در حالی که اگر درايت و صبوری فرمانده ما نبود احتمال گسترش فاجعه می‌رفت. سردار عراقی افزود: من همانجا به فرمانده پايگاه صد و هفده گفتم اگر همه‌تان شهيد شويد مراقب باشيد به مردم تلفاتی وارد نشود. وی کشته شدن يک مادر و فرزندش در اين حادثه را بی‌ارتباط با تير‌اندازی‌های نيروهای بسيج خواند و گفت: شواهد و قرائن و نظر کارشناس قضايی نشان می‌دهد زاويه‌ای که گلوله از محل شليک به تن مادر و فرزندش اصابت کرده با زاويه تيراندازی نيروهای ما کاملا متفاوت است، البته ما در همين حادثه ده قبضه سلاح از منافقين کشف و ضبط کرديم. فرمانده بسيج تهران در پاسخ به سوالی رفتار غفلت زده‌ها بعد از فصل الخطاب مقام معظم رهبری را يادآور شد و گفت: متأسفانه روز 30 خرداد، آن گروه سياسی بسيار دير اقدام لغو تجمع کرد و جمعيتی در حدود ده هزار نفر در خيابان انقلاب و مناطق اطراف شکل گرفت که با وجود تذکر ناجا و بسيج جمعيت به حضور خود در خيابان‌ها اصرار داشت. وی افزود: برای متفرق کردن جمعيت از گاز اشک آور استفاده شد و وقتی جمعيت به سمت کارگر شمالی هجوم آوردند باران سنگ و کلوخ که قبلاً به صورت سازماندهی شده به نقاط درگيری و پشت‌بام‌ها انتقال يافته بود بر سر نيروهای بسيج باريدن گرفت که طی آن ششصد نفر از نيروهای ما دچار جراحت شدند که از اين تعداد هنوز دويست نفر در بيمارستان‌ها بستری هستند. سردار عراقی با اشاره به کشته شدن ندا آقا سلطان در جريان اغتشاش‌های بعد از انتخابات گفت: اين حادثه در يکی از خيابان‌های فرعی اتفاق افتاد و هيچ کدام از نيروهای بسيج يا انتظامی در متن حادثه حضور نداشتند، البته نوع فيلمبرداری قتل ايشان نشان می‌دهد که حادثه کاملا برنامه‌ريزی شده بود. وی دربارهء آمار شهدای بسيج در حوادث اخير تهران گفت: تاکنون نه نفر از نيروهای بسيجی به شهادت رسيده‌اند و برخی ديگر نيز در وضعيت وخيم به سر می‌برند. فرمانده سپاه تهران بزرگ افزود: همان طور که بزرگان ما گفتند اين فتنه، فتنه عظيمی بود و تشخيص حقايق را برای بسياری از سياسيون، علمای بزرگ و خدمتگذاران به انقلاب و دفاع مقدس سخت کرد. سردار عراقی تاکيد کرد: ما با کسی تعارف نداريم و هر کس که جلوی نظام بايستد با او برخورد می‌کنيم. وی در ادامه به وارونه جلوه دادن حقايق در رسانه‌های خارجی پرداخت و گفت: با توجه به گسترش ماهواره‌ها، دشمن به راحتی اراده‌اش را در خانه‌های ما اعمال می‌کند در حالی که متأسفانه ميزان روشنگری رسانه‌های ما ناکارآمد و عمليات روانی دشمن قوی است.

********************

چهار شنبه 7 مرداد 1388  ـ 29 ماه جولای 2009

پدرخوانده به سَبْکِ ايرانی

ف.م. سخن

«جناب  آقای دکتر احمدی نژاد - رياست محترم جمهوری اسلامی ايران. با سلام و تحيت، انتصاب جناب آقای اسفنديار رحيم مشايی به معاونت رييس جمهور بر خلاف مصلحت جنابعالی و دولت و موجب اختلاف و سرخوردگی ميان علاقمندان به شماست. لازم است انتصاب مزبور ملغی و کان لم يکن اعلام گردد. سيد علی خامنه‌ای".  

کار ديگر به عزلِ معاونت ها کشيده است. جای تعجب نيست؛ وقتی به انسان مقام خدايی بدهند، خواهد خواست که همه چيز جزء به جزء مطابق اراده ی او انجام شود. از قانون تا شخص، همه چيز در اختيار اوست. اراده کند تصويب می شود، اراده کند رد می شود؛ اراده کند انتخاب می شود، اراده کند عزل می شود. اگر دست اش را ببوسی و به پايش بيفتی تو را به اوج می رساند. اگر هر چه را گفت، بی چون و چرا بپذيری و در جهت اجرای منوياتش به جان و دل بکوشی مقامی والا به تو می بخشد. اما وای به روزی که از اطاعت سر باز زنی و در آن چه گفت چون و چرا کنی. از اوج خوشبختی به حضيض ذلت فرو خواهی افتاد. در دستگاه او جايی نخواهی داشت. عوامل اش به چشم خائن به تو خواهند نگريست. وجودت تحمل نخواهد شد. خوش شانس باشی می گذارند بروی در گوشه ای عزلت گزينی. بد شانس باشی، يا زبان درازی کرده باشی، يا بدتر از همه از اطاعت سر باز زده باشی، کارت با کرام الکاتبين است. پدرخوانده، در فضايی نيمه تاريک، بر صندلی حکمرانی اش نشسته است. جان نثاران دور تا دور او را گرفته اند. او "مصلحت جنابعالی" را بهتر از خودتان می داند. او آن چه را که "موجب اختلاف" است بهتر می شناسد. او، با يک جمله به تو امر می کند که انتصاب ات را ملغی و کان لم يکن اعلام کنی. اين کم‌ترين کاری ست که پدرخوانده می تواند از فرزندش بخواهد. فرزند بايد دست او را ببوسد و چَشمِ جانانه ای بگويد. او ناظر بر تمامِ حالت هاست. فردای فرزند به اين حالت ها بستگی دارد. و يک سوال: اگر آقای ميرحسين موسوی بر سرِ کار می آمد، با وجودِ پدرخوانده ای که حتی اجازه ی انتخابِ معاون اول به رئيس جمهورِ محبوب و منصوبِ خودش نمی دهد، چه می توانست بکند؟ می توانست مطبوعات را آزاد کند؟ قوانين سرکوب گرانه را ملغا کند؟ با آمريکا رابطه برقرار کند؟ و در يک کلمه تصميم بگيرد و اجرا کند؟ خوب است به اين سوال بيشتر فکر کنيم...>>>

********************

سه شنبه 6 مرداد 1388  ـ 28 ماه جولای 2009

اميد من به رهبری است

هاشمی رفسنجانی

خبرگزاری مهر: آیت الله هاشمی رفسنجانی روز يکشنبهء گذشته با جمعی از استادان دانشگاه علم و صنعت ایران ديدار داشتند. در این دیدار پنج نفر از استادان دانشگاه علم و صنعت ایران به نمایندگی از استادان حاضر در جلسه به ارائه دیدگاه ها و نظرات خود در مورد مسائل روز جامعه پرداختند. آیت الله هاشمی رفسنجانی هم با تبریک اعیاد مقدس شعبانیه، نخبگان و استادان دانشگاهی و مراکز علمی و خانواده های آنان را از جمله دلسوزان و عاشقان واقعی و با بصیرت انقلاب و نظام اسلامی و تاثیرگذار در جامعه توصیف کرد و سپس، با ابراز تاسف از فراهم شدن بهانه برای دشمنان خارجی انقلاب و سم پاشی رسانه های وابسته به آنان در مورد زیر سئوال بردن دستاوردهای انقلاب اسلامی و مدیریت کشور گفت: اشتباه یک حزب، فرد، گروه و جریان قابل جبران است ولی اگر انقلاب و نظام خدای ناکرده زیر سئوال برود اصلاح آن مشکل خواهد بود. رئیس مجلس خبرگان رهبری با توجه به سابقهء پنجاه سالهء دوستی خود با رهبری معظم انقلاب و شناخت کامل از ایشان در مقاطع مختلف مبارزه، پیروزی و تداوم انقلاب اسلامی گفت: ایشان شخصیتی نواندیش و پیشرو در مسائل مختلف هستند و تبلیغ رسانه های خارجی مبنی بر القای جنگ قدرت در سطوح بالای نظام، انصافا ظلمی بزرگ و ناحق در مورد انقلاب اسلامی است و آنچه که این روزها مورد اختلاف است مربوط به انتخابات و عوارض آن است که اگر این اختلافات حل شود نزاع موجود تمام خواهد شد. آیت الله هاشمی رفسنجانی با توجه به جهان بینی، ایدئولوژی، فلسفه و احکام و اصول مترقی و پیشرفتهء مکتب اسلام گفت: با شناختی که از محتوی غنی اسلام داریم این مکتب پیشتاز مردمی کردن حکومت بوده است و اسلام برای هر دوره و عصری برنامه عملی و اجرایی متقن و خاص دارد. وی به افزایش سطح آگاهی و دانش جامعه بویژه قشر عظیم تحصیلکرده دانشگاهی به خصوص خانمها اشاره کرد و افزود: آگاهی کم سابقه ای که در مردم ایران اتفاق افتاده ایجاب می کند سطح مدیریت های جامعه نیز متناسب با این آگاهی و قانع کننده باشد. وی با توجه به شرایط مناسب و خوب جغرافیایی و طبیعی ایران گفت: با مدیریت صحیح می توانیم الگوی مناسبی از اسلام به صورت عملی به دنیا ارائه دهیم و امید داریم با حل مسائل زودگذر از مرحله کنونی به خوبی عبور کنیم. امید من به رهبری است که با توجه به افکار و تجربه خودشان برای حل مشکلات جاری اقدام کنند و نظر خود من برای حل کوتاه مدت همان پیشنهاداتی است که در نماز جمعه مطرح کردم. اینجانب بارها از زبان رهبری معظم شنیده ام که فرمودند: اینها که به آسانی مردم را به زندان می برند اگر مثل من و تو طعم زندان را چشیده بودند چنین نمی کردند.

********************

دو شنبه 5 مرداد 1388  ـ 27 ماه جولای 2009

جایگاه «تنفیذ» در ساختار جمهوری اسلامی

مهدی هادوی تهرانی

مدرس درس خارج فقه و اصول در حوزهء علمیه قم
و رئیس هیأت علمی بعثه مقام معظم رهبری

یکم: قانون اساسی به منزله یک منشور ملی جایگاه و وظایف نهادهای حکومتی و مردم را تعیین می کند. این مجموعه شامل دو گونه از قوانین می باشد: الف) قوانین ثابت و جهان شمول که در تمام شرایط به شکلی یکسان تحقق می یابند. ب) قوانین متغیر و موقعیتی که تابع شرایط خاص ایران در روزگار معاصر می باشند. این مجموعه مشروعیت خود را از امضای رهبری نسبت به آن به دست می آورد و پس از آن بر همگان، از جمله رهبری، رعایت آن لازم است و مادامی که تغییری در آن، به شیوه ای مشروع و قانونی، رخ نداده، به اعتبار خود باقی است. دوم: در قانون اساسی «رهبری» دارای دو بعد است: الف) شخص رهبر: که بر اساس ذیل اصل 107 در برابر قوانین با سایر افراد کشور مساوی است. ب) شخصیت رهبری: که اصول 107 تا 112 قانون اساسی به ابعاد مختلف آن می پردازد. سوم: در اصل 110 قانون اساسی تحت عنوان «وظایف و اختیارات» به یازده مورد اشاره شده است. یکی از این موارد که در بند 9 آمده است «امضای حکم ریاست جمهوری پس از انتخاب مردم» است. این مطلب به عنوان «تنفیذ حکم ریاست جمهوری» شناخته شده و جزء اختیارات رهبری است و جنبه شکلی و تشریفاتی ندارد. توجه به چند نکته در مورد «تنفیذ» جایگاه این امر مهم را در ساختار جمهوری اسلامی ایران روشن می سازد: 1) تنفیذ اعمال نظر شخصیت رهبری است نه شخص رهبر (اصل 110 قانون اساسی) 2) «تنفیذ» مصدر مشروعیت تصرفات و ثبوت اختیارات و تکالیف رئیس جمهور در محدوده قانون اساسی است که توسط شخصیت رهبری مشروعیت آن تأمین شده است. 3) صلاحیت «رئیس جمهور» در چند مرحله مورد ارزیابی و تأیید قرار می گیرد: الف. مرحله کاندیداتوری: در این مرحله شورای نگهبان مسئول ارزیابی و تأیید حداقل هاست (ذیل بند 9 اصل 110 قانون اساسی). ب. مرحله انتخابات: در این مرحله مردم مسئول تشخیص کاندیدای اصلح و برگزیدن وی هستند. مسئولین انتخابات با رعایت امانت در رأی مردم وظیفه ی صیانت از آراء مردم را بر عهده دارند. در این مرحله رأی شخص رهبر به عنوان یک فرد از ملت اعتبار قانونی دارد. (ذیل اصل 107 قانون اساسی). ج. مرحله تنفیذ: در این مرحله شخصیت رهبری مسئولیت دارد صلاحیت های لازم در رئیس جمهور منتخب و صحت انتخابات را تأیید کند. (سايت تابناک)

********************

يک شنبه 4 مرداد 1388  ـ 26 ماه جولای 2009

زندانی سياسی، با  «امنيتی» و «محارب» ناميده شدن،

مشمول عفو ملوکانه نمی شود

جام جم آن لاين ـ پايگاه اطلاع رساني دفتر رهبري متن نامهء آيت الله هاشمي شاهرودي و پاسخ مقام رهبري را منتشر کرد: شرح مختصر شدهء اين مکاتبه چنين است: «بسم الله الرحمن الرحيم ـ محضر مبارک حضرت آيت الله خامنه اي مد ظلّه العالي ـ رهبر معظم انقلاب اسلامي. با اهداي سلام و تحيات؛ به مناسبت فرا رسيدن عيد بزرگ مبعث حضرت رسول اکرم (ص) و بر اساس بند (11) اصل يکصد و دهم قانون اساسي پيشنهاد مي گردد مجازات محکومان محاکم عمومي، انقلاب، نظامي و سازمان تعزيزات حکومتي سراسر کشور که محکوميت آنان تا تاريخ مذکور قطعيت يافته و به مرحله اجرا در آمده است به شرح آمده مورد عفو و تخفيف قرار گيرد. محکوميت هاي ذيل از شمول اين عفو مستثني مي باشند: قاچاقچيان حرفه اي، سرقت مسلحانه، تجاوز و زناي به عنف، محکومان به جرايم امنيتي، محاربه، قاچاق سلاح و مهمات، قاچاق مسلحانه و يا سازمان يافته مواد مخدر، محکومان به حبس ابد و حبس بيش از بيست سال (در يک دادنامه) در جرايم مواد مخدر، مصاديق مهم آدم ربايي، اختلاس و ارتشاء. والامر اليکم والسلام عليکم و رحمه ا... و برکاته ـ سيدمحمود هاشمي شاهرودي»

متن پاسخ رهبر معظم انقلاب به نامه رييس قوه قضاييه به اين شرح است: «بسمه تعالي ـ با سلام و تحيت و تبريک عيد سعيد مبعث با پيشنهادها موافقت مي شود. والسلام عليکم و رحمه الله ـ سيدعلي خامنه اي»

********************

شنبه 3 مرداد 1388  ـ 25 ماه جولای 2009

چرا به کشورهای ديگر کمک می کنيم

سرپرست کمیته امداد امام خمینى

بگزارش ایلنا، حسین انوارى در رابطه با سیاست کمیته امداد براى کمک به کشورهاى خارجى گفت‌:«کمکى که کمیته امداد به کشورهاى خارجى مى‌کند درواقع انتقال الگوهاى حمایتى و امدادى است». انوارى افزود:«کمیته امداد شکم گرسنگان این کشورها را سیر نمى‌کند بلکه با برپایى کلاس‌هاى آموزشى سعى در توانمند سازى دختران و پسران این کشورها و ایجاد اشتغال براى آنها دارد». سرپرست کمیته امداد امام خمینى در واکنش به این سوال که شما مى‌گویید کمیته امداد کمک نقدى به این کشورها نمى‌کند درحالى که خبرها حاکى از این است که این کمیته به دختران دم‌بخت برخى از این کشورها جهیزیه مى‌دهد، گفت:‌« کمیته امداد در پى ترویج فرهنگ اسلامى است. هدف کمیته امداد جلوگیرى از ایجاد مفاسد اجتماعى در این کشورها و ترویج فرهنگ ازدواج است، به همین جهت بخشى از جهیزیه دختران آنها را تامین مى‌کنیم.» سرپرست کمیته امداد در پاسخ به این سوال که گمان نمى کنید چراغى که به خانه رواست به مسجد حرام است، چنین پاسخ داد: «اگر قرار باشد چنین شعارى سر داده شود باید وزارت امور خارجه، سازمان ارتباطات اسلامى و همه کمیسیون‌هاى مشترکى که ایران در خارج از کشور دارد تعطیل شود، زیرا ‌در بسیارى از دستگاه‌هاى کشور هزینه‌هاى بسیار زیادى صرف سیاست‌هاى جمهورى اسلامى ایران در سطح بین‌المللى مى شود زیرا ایران با بسیارى از کشورها بده بستان دارد.» سرپرست کمیته امداد یادآور شد:«براى اینکه تهدیدات نسبت به جمهورى اسلامى کم شود باید یک سرى سرمایه گذارى بر مردم کشورهاى مختلف صورت گیرد و ‌یک سرى سرمایه‌گذارى هم روى مسئولان کشورها؛ ‌بنابر این اگر درست نگاه کنیم اقدامات کمیته امداد در کمک به کشورهاى دیگر براى پرنور نگه داشتن این چراغ است».

********************

جمعه 2 مرداد 1388  ـ 24 ماه جولای 2009

ايرنا و ايتارتاس تفاهم نامه همکاري امضا کردند

به گزارش ايرنا از مسکو، تفاهم نامه جديد همکاري ميان خبرگزاري جمهوري اسلامي و خبرگزاري ايتارتاس روز چهارشنبه با حضور "محمد جعفر بهداد" و "ويتالي ايگناتنکو" مديران اين دو خبرگزاري در محل خبرگزاري ايتارتاس در مسکو امضا شد. تفاهم نامه همکاري داراي 14 ماده است که بر اساس آن دو طرف همکاري هاي خود را در زمينه مبادلهء اخبار و تجربيات و نيز ارائه تسهيلات فني براي دفاتر يکديگر در تهران و مسکو گسترش مي دهند. مديران عامل دو خبرگزاري در جريان امضاي اين تفاهم نامه که با حضور "سيد محمود رضا سجادي" سفير جمهوري اسلامي ايران در روسيه و نيز جمعي از مديران و معاونين ايتارتاس صورت گرفت، ابراز اميدواري کردند با امضاي اين تفاهم نامه همکاري هاي دو کشور بيش از پيش گسترش يافته و زمينه را براي افزايش همکاري هاي سياسي، اقتصادي، فرهنگي و اجتماعي ميان ايران و روسيه فراهم آورد. بر اساس اين تفاهم نامه همکاري ، ايتارتاس موافقت مي کند که سرويس خبري ملي خود به زبان هاي انگليسي و روسي را در اختيار دفتر ايرنا در مسکو و دفتر مرکزي در تهران قرار دهد و ايرنا نيز موافقت مي کند که سرويس خبري ملي خود به زبان هاي انگليسي و روسي را در اختيار دفتر ايتارتاس در تهران و دفتر مرکزي مسکو قرار دهد. طبق ماده ديگر اين تفاهم نامه، ايرنا و ايتارتاس به منظور دستيابي به خدمات يکديگر از طريق شبکه اينترنتي رمز عبور و کاربر مبادله خواهند کرد. مدير عامل خبرگزاري جمهوري اسلامي (ايرنا) که از روز دوشنبه در مسکو بسر مي برد با "آلکساندر آودييف" وزير فرهنگ روسيه ديدار و در باره بسط و توسعه همکاري هاي دوجانبه با وي گفتگو کرد. "محمد جعفر بهداد" با اشاره به اهميت روابط فرهنگي دو کشور، سلام وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي را به همتاي روس وي ابلاغ و ابراز اميدواري کرد که توافقات دوجانبه فرهنگي، ميان دو کشور بخوبي تحقق يابد. وي با اشاره به گسترش همکاري هاي دو خبرگزاري رسمي و با سابقه ايران و روسيه خاطرنشان کرد ايرنا و ايتارتاس همواره دغدغه حفظ فرهنگ بومي و ملي کشورهايشان را داشته اند. بهداد اضافه کرد: فرهنگ بومي و ملي که پايه تمدن ما محسوب مي شود همواره دشمنان زيادي داشته است و آنها اگر بتوانند ما را از سرمايه هاي تمدني مان دور کنند، راه خود را براي پيشرفت و تسلط در ساير حوزه ها باز مي بينند. مدير عامل ايرنا يکي از ماموريت هاي مهم رسانه ملي را محافظت از فرهنگ و تمدن عنوان کرد و گفت: نخبگان ايران و روسيه نگران آن هستند که نسل جوان از تاريخ و تمدنش فاصله بگيرد. وي همچنين در چارچوب برنامه هاي سفر خود به روسيه با "آلکسي بورودافکين" معاون وزير خارجه روسيه در امورآسيا و اقيانوسيه ديدار و بر ضرورت تشکيل شبکهء سياسي- رسانه اي براي حفاظت از فرهنگ بومي تاکيد کرد. "محمد جعفر بهداد" با بيان اينکه ايران و روسيه به عنوان دو متحد استراتژيک در منطقه و جهان شناخته مي شوند تصريح کرد بايد مراقب بود که بعضي قدرتهاي زورگو در دنيا اين روابط خوب را مخدوش نکنند. بهداد با اشاره به توصيه هاي رييس جمهوري اسلامي ايران در اين زمينه گفت: دکتر "احمدي نژاد" همواره تاکيد دارند مراقب باشيد برخي شيطنت هاي سياسي و رسانه اي به روابط دو کشور لطمه وارد نکند لذا ما همواره در مقابل اين تحرکات هشيار و مراقبيم تا بدخواهان ايران و روسيه، اختلافات تاريخي دو کشور را احياء نکنند. مدير عامل ايرنا سپس به نقش رسانه ها در مناسبات دو کشور اشاره و تصريح کرد: بين سياست، فرهنگ، اقتصاد و رسانه هيچ فاصله اي نيست و تشکيل شبکه هاي سياسي- رسانه اي براي حفاظت از فرهنگ بومي ضروري است. معاون وزير امور خارجه روسيه در امور آسيا و اقيانوسيه نيز در اين ديدار تصريح کرد رسانه هاي غربي مي خواهند بين ايران و روسيه شکاف و فاصله ايجاد کنند. "آلکسي بورودافکين" فعاليت هاي سياسي و رسانه اي را نوعي مبارزه دانست و گفت: ايرنا و ايتارتاس به عنوان خبرگزاري هاي رسمي دو کشور بايد در اين مبارزه با انتشار واقعيات نگذارند که رسانه هاي غربي بين دو کشور فاصله ايجاد کنند. وي همکاري ايرنا و ايتارتاس را در اين جهت مهم توصيف کرد و اظهار داشت: اين دو خبرگزاري بايد دستاوردهاي روابط ايران و روسيه را منعکس کنند. خبرگزاري رسمي ايتارتاس بزرگترين خبرگزاري روسيه است که با سابقه 105 سال فعاليت در 165 کشور جهان دفتر يا رابط خبري دارد.

********************

پنج شنبه 1 مرداد 1388  ـ 23 ماه جولای 2009

احمدی‌نژاد، در مراسم توديع رحيم مشاعی، ويرانگر مشهور ميراث فرهنگی ايران:

ايشان مثل چشمه ای زلال است

ايسنا ـ محمود احمدی‌نژاد در مراسم توديع اسفنديار رحيم مشايی و معارفه حميد بقايی در سازمان ميراث فرهنگی و گردشگری اظهارکرد: «يکی از افتخاراتم در زندگی و يکی از بزرگ‌ترين نعمت‌هايی که خداوند به من داد، آشنايی با آقای مشايی، اين مرد بزرگ و برادر پاک و مومن است... ايشان مثل چشمه‌ای زلال هستند که يک ذره غش برايشان معنا ندارد. ديدم به ايشان هجوم می‌شود، علت را جويا شدم، پاسخی نيافتم و به حال ايشان غبطه خوردم. آقای مشايی علی‌الظاهر از سازمان ميراث فرهنگی و گردشگری جدا می‌شود و من مطمئنم که هيچ‌گاه وی از اين سازمان جدا نمی‌شود و کمک می‌کند انديشه ناب انسانی و انسان‌ساز در عرصه‌ء وسيع‌تر در يک افق بالاتر منتشر شود. به من می‌گويند چرا اين‌قدر نسبت به ايشان اهتمام و علاقه داريد، من در جواب گفتم به هزار دليل. يکی از دلايل آن اين است که وقتی با ايشان می‌نشينيد و گفت‌وگو می‌کنيد، گويی با خود نشسته‌ايد؛ فاصله‌ای نيست و يک آيينه شفاف است. متاسفانه برخی ايشان را نمی‌شناسند، متاسفانه. آقای مشايی يک انسان هدفدار است. من تا کنون نديده‌ام ايشان يک لحظه از وقت‌شان را همين جور بگذارند؛ هر موقع ديدم، ايشان مشغول يک کار مثبت و سازنده بودند و ان‌شاءالله فرصتی شود که من برداشت و احساس خود را نسبت به ايشان بيان کنم، که يک برنامه‌ مستقل می‌خواهد. ايشان با کمک همکارانشان در طول اين چهار سال کارهای برجسته‌ای انجام داده‌اند و اکنون نيز پذيرفته‌اند بيايند در دولت خدمت ايشان باشيم. اميدواريم بتوانيم کارهايی را که بايد انجام دهيم دنبال کنيم. من از جناب آقای بقايی نيز که مسئوليت ميراث فرهنگی و گردشگری را پذيرفته‌اند، تشکر می‌کنم، تشکر می‌کنم که زير بار سنگين اين مسئوليت سنگين رفته‌اند و می‌دانم بعد از رفتن آقای مشايی کار سخت می‌شود، ولی اعضای سازمان ميراث فرهنگی و گردشگری يک خانواده هستند و کار می‌کنند و امور را پيش می‌برند. بايد دانست سازمان ميراث فرهنگی يکی از معنوی‌ترين سازمان‌های کشور است و بايد اين سرمايه را حفظ و تقويت کنيم و گسترش دهيم. ما به اين سازمان در اين دوره جديد که در دنيا آغاز شده و دوره‌ انسان است، اميد بسته‌ايم».

********************

چهار شنبه 31 تير 1388  ـ 22 ماه جولای 2009

گفتگوی دو يار قديمی؟

از سخنان اخيرعلی خامنه ای

نخبگان مراقب باشند، زيرا در امتحان عظيمی قرار گرفته اند

و موفق نشدن در اين امتحان، تنها مردود شدن نيست

بلکه موجب سقوط آنان خواهد شد.

 

برگرفته از صفحهء نخست امروز سايت علی اکبر رفسنجانی

چهال سال قبل است، غروب هفتم اسفند ماه 1348 مسجد هدایت حال و هوایی خاص دارد، فضای تنگ و خفقان آور رژیم ستم شاهی و حلقهء محاصرهء امنیتی روز افزون «ساواک» در غیاب «امام در تبعید»، مسیر حرکت نهضت را با دشواری های فراوانی روبرو نموده است. شیخ اکبر 35 ساله، که نیک می داند ساواک " گام به گام حرکات و سخنان او را زیر نظر دارد با گام هایی استوار پای به محراب مسجد هدایت می گذارد، نماز را به امامت آیت الله طالقانی اقامه می کند، و پای بر منبر می گذارد و نگاهی گذرا به صفوف شنوندگان می اندازد. روحانی جوان با دیدن چهره هائی نظیر مهدی بازرگان ، محمد علی رجائی ، یدالله سحابی ، عباس شیبانی و... در میان جمعیت، اندیشه ای کوتاه در کلام خویش می کند و دل به یاد امام و مرادش می سپارد و می گوید: «از هیچ چیز در دنیا نباید ترسید، هر گاه مسئلهء امتحانی در پیش آید داشتن نیت خوب و ادعاهای پوچ و خالی قابل قبول نیست، برای هر نسل یک نوع امتحان پیش می آید ولی چه امتحانی بالاتر از آن که در مسائل اجتماع و مرتبط با مردم از زن و فرزند و پول به خاطر علاقه به خدا در گذریم؟ فداکاری قلبی سودی ندارد، قدری شجاع باشید!» سردی زمستان 1348 شاهد برق نگاه روحانی جوان در زمان گفتن این جملات بود در حالیکه شیخ اکبر کاملاً آگاه بود که تا ساعتی دیگر ساواک نیز از آن مطلع می شد. این صلابت کلام حکایت از آن می کرد که «هاشمی جوان» درس «عبور از ترس» را در قبال «احقاق حقوق مردم» به نیکی از خمینی کبیر آموخته بود .

 

********************

سه شنبه 30 تير 1388  ـ 21 ماه جولای 2009

اگر گفتيد...

تست هوش اينترنتی ـ ملی

اگر گفتين فرق واحد پول ايران و انگليس چيه؟

در انگليس شما يک کيف اسکناس مي برين و باهاش يک ماشين مي خرين، اما در ايران شما يک ماشين اسکناس مي برين و باهاش يک کيف مي خرين.

اگر گفتين فرق گردش کردن در تهران و پاريس چيه؟

در پاريس هروقت شما خواستيد گردش کنيد از ماشين پياده مي شين و در تهران هروقت خواستيد گردش کنيد سوار ماشين مي شيد.

اگر گفتين فرق يک ماشين در ايران و بلژيک چيه؟
در بلژيک وقتي شما ماشين مي خريد دائما قيمت آن کم مي شود ولي در ايران دائما قيمت آن زياد مي شود.

اگر گفتين فرق محل کار ايراني ها و آمريکائي ها چيه؟
مردم آمريکا در خانه استراحت مي کنند و در اداره کار مي کنند و در خيابان تفريح ، اما مردم ايران در خانه تفريح مي کنند ، در اداره استراحت مي کنند و در خيابان کار !

اگر گفتين فرق سيستم اداري ايران با سيستم اداري کانادا چيه؟
سيستم اداري کانادا چون کار مردم را راه مي اندازد از آنها پول ميگيره ولي سيستم اداري ايران چون جلوي کار مردم رو ميگيره و اونارو سر ميدونه ازشون پول ميگيره. 

اگر گفتين فرق يک زنداني در ايران و يک زنداني در اروپا و آمريکا چيه؟
در اروپا و آمريکا وقتي کسي به زندان مي رود اعتبارش را از دست مي دهد، اما در ايران وقتي کسي زنداني مي شود اعتبار بدست مي آورد.

اگر گفتين فرق يک نويسنده ايراني با يک نويسنده آلماني چيه؟
يه نويسنده آلماني وقتي نوشته هاش چاپ شد معروف مي شود و بالا مي رود اما در ايران وقتي جلوي چاپ نوشته هايش گرفته شد معروف مي شود و به پايين (سياه چال) مي رود .

اگر گفتين فرق يک مجرم در ايران با يک مجرم در جاهاي ديگه چيه؟
در همه جا آدم اول جرمش معلوم ميشه و بعد زنداني ميشه، اما در ايران آدم اول زنداني ميشه و بعد جرمش معلوم ميشه.

اگر گفتين فرق يک تخم مرغ در تهران و مسکو چيه؟
در مسکو اگه تخم مرغ را زير مرغ بذارن بعد از ۲۱ روز احتمالا يک جوجه از تخم مرغ بيرون مياد ولي در تهران پس از ۲۱ روز ممکن است از تخم مرغ هر موجودي بيرون بيايد

حتي يه رئيس جمهور.

 

********************

دو شنبه 29 تير 1388  ـ 20 ماه جولای 2009

دو يادداشت دربارهء مقالهء

«از سکولاريسم صد در صدی تا سهراب و ندا»

آقای نوری علای عزیز با سلام. اگر سری به وبلاگ سهراب بزنید میبینید که او علیرغم نشانه سبزی که بر دست و صورت خود دارد پرچم شیر وخورشید نشان ایران را بر تارک وبلاگ خود نشانده وسرودهای مینهنی را نیزدر آنجا درج کرده است. همه چیز حکایت از میهن دوستی شدیداو میکند و ردی از مذهبی بودن او پیدا نیست. این چند خط را از روی علاقه به شما و بخاطر تدقیق بیشتر نوشته هایتان بعرض رساندم. با احترام، کریم شامبیاتی

***

آقای نوری علا، سلام. در مورد ندا و سهراب، اين دو ايرانی بزرگی که، يکی سکولار و يکی سبز، هميشه با ما باقی خواهند ماند، نکاتی که گفته ايد کاملاً روشن، درست و چشم گشاينده اند. ما بايد بدانيم که بسياری ديگر همچون اين دو جان باخته نيز هستند که نبايد در خاطر ما فراموش شوند. در مورد بخش اول مقالهء شما ـ پيرامون سکولاريسم ـ اما بايد بدانيم که بخشی از مردم که عميقاً به اسلام معتقدند (و منظورم کسانی همچون جنتی و يزدی نيست!) در عين حال دارای ذهنی باز هستند اما، مثل بسياری از اسلاميست ها معنائی که از سکولاريسم درک می کنند غلط است. آنها تصور می کنند که سکولاريسم به معنی نابودی دين است. اشخاصی مثل جنتی را، که جز بقدرت به چيزی اعتقاد ندارند، بايد فراموش کرد چرا که اميدی به تغيير آنها نيست. اما با بقيه که صميمانه به اسلام ايمان دارند (مثل آقای گنجی و آقای خاتمی) بايد با مهربانی برخورد کرد. اما سکولاريست ها اين گروه را بيشتر مورد حمله قرار می دهند و من فکر می کنم که اين کار درستی نيست. آنها صادق اند و حداقل اينکه به چيزی بائور دارند. آنها فکر می کنند که ميانه رو هستند، يعنی در ميان غرب بی اخلاق و بنيادگرايان وحشی اسلامی. به آنها بايد دوستانه و نرم معنای سکولاريسم را توضيح داد. ما، متأسفانه، همچون نور و ظلمت و يا شادی و غم، از يکسو خشونت و بنيادگرائی و بی اخلاقی را پيش رو داريم و، از سوی ديگرف سکولاريسم را. من فکر می کنم ميانه روهای مذهبی و معتقد می توانند در طرف سکولاريسم قرار بگيرند بی آنکه نگران باشند که هويت خود را، بعنوان يک مسلمان يا مسيحی، از دست بدهند. با تشکر، آلکس.

********************

يک شنبه 28 تير 1388  ـ 19 ماه جولای 2009

علی اکبر هاشمی رفسنجانی بهرمانی کيست؟

ويکيپديای فارسی

علی اکبر هاشمی رفسنجانی بهرمانی هاشمی رفسنجانی، در 3 شهریور 1313 خورشیدی، 25 اوت 1934 میلادی، در شهر بهرمان که در آن زمان روستایی از توابع شهر رفسنجان در استان کرمان به حساب می‌آمد در خانواده‌ای مذهبی از باغداران پسته و در کنار 8 فرزند دیگر بزرگ شد. در چهارده سالگی، برای آموزش در علوم حوزوی به قم فرستاده می‌شود و در آنجاست که در جلسات کلاس روح الله خمینی حضور می‌یابد. در طی این دوره او با افکار معلم خود در رابطه با حکومت اسلامی آشنا می‌شود و از این پس تلاش‌های خود را در راه رسیدن به این هدف متمرکز می‌نماید که به زودی یکی از یاران وفادار و تاثیر گذار خمینی در فعالیت‌های انقلابی‌اش می‌گردد. در دوران قبل از انقلاب، و در دوره‌ای به طول پانزده سال (از سال 1342 تا سال 1357) هاشمی رفسنجانی 5 بار به جرم فعالیت مخفیانه علیه رژیم شاه به زندان می‌افتد. او از تنها ازدواج خود با عفت مرعشی، از نوادگان سید محمد کاظم طباطبایی یزدی، دارای سه پسر به نام‌های محسن، مهدی و یاسر و دو دختر به نام‌های فاطمه و فائزه هاشمی می شود. پس از پیروزی انقلاب او یکی از اعضای «شورای انقلاب اسلامی» می‌گردد. او یکی از بنیانگذاران حزب جمهوری اسلامی. و در سال 1358 با مداخلهء همسرش از یک سوء قصد جان سالم بدر برد پس از برگذاری اولین انتخابات مجلس به مجلس راه می‌یابد و با آغاز کار مجلس در 7 خرداد 1359 اولین رییس مجلس نمایندگانِ جمهوری اسلامی ایران می‌شود و تا 12 مرداد 1368 که به ریاست جمهوری رسید به مدت بیش از 9 سال در این سمت باقی می‌ماند. (بقيه>>>>)

********************

شنبه 27 تير 1388  ـ 18 ماه جولای 2009

اين ها نشانه قدرت جنبش سبز است

درباره نماز اين جمعه و سخنان هاشمی رفسنجانی

نظر محسن مخملباف

اگرچه برای جنبش سبز حضور مردم مهم تر از صحبت های هاشمی قلمداد شده بود، با اين همه صحبت های هاشمی به نفع جنبش سبز بود. او به خلاف هميشه که در ميانه می ايستاد، اما از منافع رهبر حرف می زد، اين بار در ميانه ايستاد و برخی از خواسته های جنبش را مطرح کرد. مثل آزادی زندانيان سياسی، برداشتن سانسور از روزنامه ها، نقد صدا و سيما و درخواست حضور مخالفين در صدا و سيما برای ابراز انتقادات، بازگرداندن اعتماد مردم. او همينطور با خواندن حديثی به نقل از خمينی تلويحا به خامنه ای گفت اگر مردم ترا نمی خواهند آن ها را به حال خود بگذار. او در صحبت های خود تصوير نا اميد کننده ای از وضعيت نظام بی مردم را توصيف کرد.او از رنجش مراجع سخن گفت. او در حمله به چين که متحد ايران است، شرايطی فراهم کرد تا مردم و حتی حزب الهی ها برای اولين بار در تريبون نماز جمعه مرگ بر چين بگويند. همه اين ها نشانه قدرت جنبش سبز است که به هاشمی اجازه نداد مثل قبل رفتار کند. (جمعه 26 تيرماه 1388)

********************

جمعه 26 تير 1388  ـ 17 ماه جولای 2009

آیا این جنبش نیاز به رهبر و رسانه دارد؟

فواد شمس >>>

این سوال مهمی است که همیشه مردم ایران به صورتی برای خود مطرح کرده بودند. مردم همیشه دنبال فردی بوده اند که رهبر آنان باشد تا به حرکت در بیاند. در ابتدای جنبش اخیر هم موسوی و بعضا کروبی و خاتمی را به عنوان رهبر این جریان در نظر داشتند. بعد از مدتی امثال سازگارا و در موارد اندک تری رضا پهلوی هم به نوعی این نقش را خواستند بازی کنند. اما روز 18 تیر 88 وضعیت و حرکت مردم  نشان داد که این جنبش به نوعی نیاز به رهبری ندارد.  چرا که هم بسیار رهبر دارد و هم هیچ رهبری ندارد. جنبش مردم ایران به سمتی دارد می رود که از یک تکثر بالا برخوردار شده است. تمام مردم ایران تمام کسانی که در خیابان های شهر های ایران دست به تظاهرات می زنند از نظر بینش سیاسی و کنش گری در حد یک رهبر سیاسی عمل می کنند. حتی شجاعت این مردم بسیار بیشتر از احزاب و گروه ها و شخصیت های به اصطلاح سیاسی است که  رادیکال ترین کنش سیاسی شان "روضه خوانی در ولنجک شده است. از طرف دیگر رسانه های گروهی مثل بی.بی.سی و صدای آمریکا و شبکه های غربی در چند روز اول جنبش که هنوز به رادیکالیزم فعلی نرسیده بود به انعکاس وسیع اخبار و تصاویر می پرداختند. اما الان که جنبش به رادیکالیسم بالایی رسیده است سکوت کرده اند. اما با توجه به پیشرفت تکنولوژی و آمدن رسانه های کوچک، هر ایرانی خودش یک رسانه شده است. فیس بوک، وبلاگ ها، یوتیوپ، تیوتر، موبایل، دیوار نوشته ها، شب نامه ها و... همه و همه بسیار تاثیر گذار تر از  بی.بی.سی و دیگر رسانه های سرمایه داری اند. مردم به این خودباوری رسیده اند که خودشان می توانند زندگی خودشان را اداره کنند. مردم خود می توانند در خیابان ها حکومت کنند و خیابان ها و شهر و محل زندگی و کار را خودشان اداره کنند نه این که یک حکومت دیکتاتور بر آن ها حکومت کنند. مردم خود همه رهبر هستند و نیازی به رهبر ندارد. مردم خود همه رسانه هستند و نیازی به رسانه ندارند.

********************

پنج شنبه 25 تير 1388  ـ 16 ماه جولای 2009

نامه ای  به رهبر محترم کشور

پدربزرگ يكی از شهدای اخير

رهبرمحترم کشور! خداوند تبارک تعالی دو پسر به من عطا نمود که آنها را حسن و حسین نامگذاری کردم. حسن بيست و دو ساله، به ندای رهبرانی که یکی از آنها حضرتعالی هستید روز هفده شهریور سال پنجاه و هفت به میدان ژاله رفت تا به همراه سایر همفکران اش علیه رژیم شاه تظاهرات کند. او در تجمعی که برای آن مجوز نداده بودند حاضر شد و عوامل سفاک شاه، به ادعای آنکه تجمع غیرقانونی است، با جمعیت برخورد کردند که حسن شهید شد. من، تا چند روز قبل، شاه را عامل ریختن خون فرزندم می دانستم .چند روز قبل هم نوه< نوزده ساله ام، پسر حسین که پدرش او را به یاد عموی شهیدش حسن نام گذاشته بود، به ندای رهبرانی به خیابان انقلاب رفت تا بهمراه همفکرانش علیه حقی که از کف داده بود، تظاهرات کند .در تجمعی که برای آن مجوز نداده بودند حاضر شد و عواملی هم، به ادعای آنکه تجمع غیر قانونی است، با جمعیت حاضر برخورد و حسن دیگر به خانه برنگشت .حال که شما فرموده اید مسبب خون های ریخته شده دعوت کنندگان مردم به خیابان ها هستند چه باید گفت؟ قبول فرمائید که یک بام و دو هوا نمی شود. اگر خونخواهی از دعوت کننده تظاهرات صحیح باشد، پس من بایستی خونخواهی پسرم را که در هفده شهریور پنجاه و هفت خونش ریخته شد از شما مطالبه کنم؛ و اگر خونخواهی از سردمداران حکومتی که به مخالفین خود حتی اجازهء ابراز مخالفت در یک تظاهرات آرام را هم نمی دهند صحیح باشد، پس خونخواهی نوهء نوزده ساله ام فقط از شخص شما معنی میدهد ولاغیر. دوم تیر ماه 88- کاظمینی

********************

چهار شنبه 24 تير 1388  ـ 15 ماه جولای 2009

درخارج از کشور، دو طایفهء آب رفته در مهاجرت موی دماغ جنبش حمایتی شده اند

سايت پيک نت >>>

تلویزیون بی بی سی فارسی در دورانی که هنوز نفسی داشت فیلمی را نشان داد از شب انتخابات در برابر شعبهء اخذ رای حسینیهء ارشاد. در این فیلم انبوه مردمی دیده می شدند که در مواجه با درهای بسته شعبه امکان ریختن آرای خود به صندوق ها را نداشتند. جوانی می گفت من از پیروزی تا اینجا آمده ام که رای بدهم و همه شعبه ها بسته است. در کنار او مرد دیگری که کارگر بنظر می رسید شناسنامه اش را در دست گرفته بود و به دوربین نشان می داد، با اشاره به نیروهای ویژه که در اطراف حسینیه ارشاد مستقر شده بودند گفت: "من کار خلافی نمی خواهم بکنم. آمده ام رای بدهم. اما اینها را فرستاده اند که ما را کتک بزنند." این صحنه و این چند جمله ساده و صادقانه تمام تناقض حکومت ایران را نشان می داد و تمام تناقض اپوزیسیون این حکومت را. به بخش اول این مسئله، یعنی آنچه به حکومت مربوط می شود بارها نوشته ایم که رای دادن و انتخابات حق مردم و دستاورد انقلاب است و این حق و این دستاورد امروز وبال گردن حکومت شده است و در نتیجه باید از این حق برای ایجاد شرایط تغییر استفاده کرد. اما در بخش دوم مسئله، یعنی آنچه به اپوزیسیون حکومت مربوط می‌شود می توان معتقد بود که دیدن این صحنه قطعاً برای برخی که اصرار در کوربینی نداشته باشند شوک آور بود. همان هایی که تبلیغ تحریم می کردند و در تحلیل هایشان مدعی بودند که گویا رای دادن مشروعیت بخشیدن به رژیم است و اکنون می دیدند که همان رژیم یگان های ویژه و چماقدارانش را فرستاده که مردم را کتک بزنند که چرا اصرار دارند رای بدهند! بسیاری از کسانی که انتخابات را به هر دلیل و انگیزه تحریم کرده بودند، یا از آن کناره گرفته بودند حالا با دیدن این صحنه ها بر تردیدهای خود غلبه کرده اند و به جنبش مردم پیوسته اند و همراه با آنان در تظاهرات و حرکت های داخل و خارج از کشور مشارکت و نقش مثبت و ارزنده ای دارند. اما در این میان هنوز انگشت شماری از حزب به اصطلاح کمونیست کارگری و پاره ای از سلطنت طلب ها در خارج از کشور وجود دارند که مایلند همچنان نقش همدست های یگان های ویژه در شب انتخابات یا پس از آن را بازی کنند و مردمی را که رای می داده اند و یا امروز رای خود را طلب می کنند از صحنه بیرون کنند. به مقالهء خانم الهه بقراط در کیهان لندن و یا روی سایت گویا سری بزنید. همان مقاله ای که فرموده اند "سربلند کرده اند"! این طایفه آب رفته، اخیرا با شعار "موسوی بهانه است، کل رژیم نشانه است" یا شعار مرگ بر توده ای و مرگ بر فدایی، و با این ادعا که گویا سرنخ جنبش حمایتی مردم در خارج از کشور در دست این دو است، سعی می‌کنند همان خوش خدمتی دوران تحریم انتخابات را علیه میرحسین موسوی و بسود رژیم و یگان های ویژه آن بکنند و جلوی افشا و طرد دولت احمدی نژاد در خارج از کشور را بگیرند. این جریان در سوئد هم با اشغال سفارت ایران می خواست کاری کند که دیگر در هیچ کشوری اجازهء تظاهرات در برابر سفارت ها به ایرانیان داده نشود. امروز همهء نیروهای صادق و مترقی خارج از کشور به این نتیجه رسیده اند که باید همگام با جنبش داخل کشور و شعارهای آن پیش رفت و اخلال گرانی از نوع حزب به اصطلاح کمونیست کارگری را که که همسو با سلطنت طلب ها، با شعارها و رفتارهای خود در خدمت یگان های ویژه هستند با قاطعیت افشا و طرد کرد. باید تظاهرات خارج از کشور را همگام با روحیه و خواست همهء ایرانیان داخل و خارج از کشور تنظیم کرد و نه روحیه و خواست های تبعیدی ها و مهاجرین. تنها در این صورت است که می توان حداکثر نیروها را گرد آورد و به تظاهرات و مبارزه فرا خواند. این تلاش شرط ادامهء مبارزه و موفقیت در خارج از کشور است.

********************

سه شنبه 23 تير 1388  ـ 14 ماه جولای 2009

دو زن به دلیل تغییر دین در آستانهء اعدام هستند

سایت دعا برای ایران

به گزارش سایت دعا برای ایران، به دنبال توجه بی سابقهء جهانی به وقایع سیاسی ایران پس از انتخابات ریاست جمهوری اسلامی و درگیری های ناشی از آن، اینک این نگرانی دربارهء دو دختر جوان بازداشت شدهء مسیحی در زندان اوین به وجود آمده است که سرنوشت آنان در لابلای اخبار کشمکش های اخیر به فراموشی سپرده شود. در واقع مسیحیان ایران از این نگرانند که در این گیر ودار، برای انتقام گیری و یا زهر چشم گرفتن از جوانان هم که شده، این دو در یک اقدام غافلگیرانه محكوم به اعدام شوند .بنا بر اين ، مرضیه امین زاده، 30 ساله، و مریم رستم پور، 27 ساله، در واقع به خاطر مسیحی شدن، اما بطور رسمی با عنوان جعلی اقدام علیه امنیت ملی، در زندان اوین تحت بازداشت هستند. بر اساس گزارشی از سوی نزدیکان این دو زندانی و همچنین حقوقدانانی که بطور محدود از داخل زندان ها اخبار را دریافت می کنند، این دو دختر جوان که در 15 اسفندماه سال گذشته در منازل مسکونی شان در تهران بازداشت شده اند، تحت شکنجه های روحی دچار مشکلاتی نظیر بی خوابی و اضطراب حاد گردیده اند .برابر این گزارش، این دو شهروند مسیحی به مدت سه هفته در اواخر اردیبهشت ماه تحت بازجویی های شدید و در سلول های انفرادی به سر برده اند و پس از آن در خرداد ماه برای دو هفته با هم در یک سلول کوچک در بند بوده اند. بعد از این ایام، وقتی آنها را به بند عمومی منتقل میکنند با انبوهی از زنان و دختران دستگیر شده در وقایع و اعتراضات میلیونی اخیر روبرو می شوند که بند زنان گنجایش کافی برای نگهداری همهء آنان را نداشت. اطلاعات رسيده حاکی از آن است که یک مقام قضائی در روزهای اخیر به آنها گفته است که ممکن است هردوی آنها به جرم «ارتداد» اعدام شوند.

********************

دو شنبه 22 تير 1388  ـ 13 ماه جولای 2009

برای پسرم که امروز بی گناه سیلی خورد

از وبلاگ عبدالجبار کاکایی (ترانه سرا) >>>

این همه سال شعر خواندم و ترانه نوشتم برای جنگی که بود  برای تن های تکیده در لباسهای خاکستری برای آرامش مادرانم در آوار بمب  برای هیجان پدرانم در آشوب مرگ . این همه سال شعر خواندم و ترانه نوشتم برای آفتابی که بی نیاز از دلیل بود.  از جنگ که برگشتم پیراهن خاکستریم را آویختم به دیوار خاطرات و به زندگی با مردمی سلام گفتم که عطر شناسنامه هایشان در مشام جانم بود و اسمم در میان اسمهایشان بالید و کم کم بزرگ شد .با گریه هایشان گریستم و با خنده هایشان خندیدم .و امروز کنار من بودی و بی گناه سیلی خوردی از کسی که لباس خاکستری مرا پوشیده بود مقابل چشم حیرت زده ی من سیلی خوردی در بی پناهی و ناچاری وخدایی که تنها دوستت بود دید که بی گناه سیلی خوردی از حشره ای که در لباس من خزیده بود همان لباسی که من به دیوار خاطراتم آویخته بودم. و آن لحظه اندیشیدم کاش پس از جنگ سوزانده بودمش تا تنپوش بلایی چنین نمی شد.  پسرم! به تن های تکیده ای که در لباس من سال های پیش جنگیدند شک نکن. به قهرمانان قصه های من شک نکن. به رودخانه های خون آلود اروند و کارون شک نکن. به تن های مجروح تنگه ی چزابه شک نکن. به بدن های خاک آلود دشت های مهران شک نکن. فقط  به حشره ای شک کن که در لباس من خزیده بود..

********************

يک شنبه 21 تير 1388  ـ 12 ماه جولای 2009

با آتش همیشه زیرخاکستر چه خواهيد کرد؟

برگرفته ای از نامهء کروبی به شاهرودی

به نظر من مسئولانی که با تدارک این تحرک ها زمینه ساز حوادث خونین پس از انتخابات شدند باید پاسخگو باشند و با ضرب و زور رادیو و تلویزیون و زندان نمی توان جای شاکی و متهم را عوض کرد. حرکت مسالمت جوی مردم ایران بزرگتر از آن است که با نسبت دادن به خارج یا گروه های طرد شده از مردم بدنام شود. عاملان و مسئولان دولتی هم فرض که با خشونت و زندان و تهدید بخواهند موقتاً این موج را خاموش کنند، ولی با آتش همیشه زیرخاکستر چه خواهند کرد؟ با این بحران مشروعیت داخلی و بین المللی خود چه خواهند کرد؟ چرا فکر نمی کنند که دورهء این روش ها به سر آمده است و ملت ایران، ملت خمینی و یاران انقلاب اسلامی بالاخره نخواهند گذاشت نظام جمهوری اسلامی برآمده از خون ده ها هزار شهید در غصب بماند؟ ممکن است که کروبی را هم به دیار فانی بفرستند اما ملت زنده می ماند و حق خود را می گیرد. من از مقامات دلسوز نظام می خواهم که اجازه ندهند این روش ها که به زیان کشور و نظام است ادامه یابد... شمار زیادی از بازداشت شدگان بیماران و حتی زنان باردار و شماری از آنان از مسئولین نظام در رده های مختلف طی دهه های اخیر بوده اند و این در حالی است که هیچ کدام از آنان از حق قانونی انتخاب وکیل و مذاکره با او برخوردار نبوده و محل نگهداری اکثریت آنها برای خانواده های شان معلوم نیست و حتی سلامت بسیاری از آنان هنوز برای وابستگانشان محرز نمی باشد. این دردآور است که متولین و دولتمردان از طرفی مشارکت چهل میلیونی مردم را به رخ دنیا میکشند و میگویند اختلافات هم یک اختلافات درون خانوادگی است و از طرف دیگر با کمال خشونت و بی رحمی به سرکوب اعتراض قانونی آنان پرداخته و هرگز مانند عضو یک خانواده با آنان برخورد نمی کنند. مگر خداوند متعال نمی فرماید که با همدیگر مهربان باشید؟ این چه رحم و رافت و همدلی و مهربانی است که همه ابعاد آن ضرب و شتم، حبس و زندان، داغ و درفش و حتی قتل و جرح معترضان عضو درون این خانواده است؟ 

********************

شنبه 20 تير 1388  ـ 11 ماه جولای 2009

روزي دو ميليون دلار سود، از ايران به عراق

سايت جام جم آن لاين

پژوهش های ميدانی و پرسش از زائران نشان مي‌دهد هر زائر ايراني در هر سفر به طور متوسط يك ميليون تومان جنس بنجل را از بازارهاي عراق خريداري مي‌كند، اما مصطفي خاكسار قهرودي، رئيس سازمان حج و زيارت، در گفتگو با «جام‌جم»، ميزان سودآوري ايرانيان را براي كشور عراق به طور متوسط كمتر از اين مقدار تخمين مي‌زند و مي‌گويد: هر زائر ايراني حدود پانصد دلار براي عراق سودآوري دارد. به گفته خاكسار قهرودي، ايران روزانه بيش از سه هزار زائر به عراق مي‌فرستد كه اين رقم بدون احتساب زائران غيرمجاز و انفرادي است. قهرودي معتقد است: تعداد زائران سازمان نيافته نيز در ايام خاص با شمار زائران مجاز برابر مي‌شود. از اين اظهارات مي‌توان نتيجه گرفت كه اگر شمار متوسط زائران ايراني را در روزهاي عادي حدود چهار هزار نفر (با احتساب زائران مجاز و غيرمجاز) در نظر بگيريم كه هر يك براي عراق پانصد دلار سودآوري داشته باشند، ايران روزانه حدود دو ميليون دلار براي اين كشور سودآوري دارد كه اين رقم در ايام خاص، با در نظر گرفتن نزديك به شش هزار زائر ايراني در اين كشور به سه ميليون دلار در روز مي‌رسد! عراق اين روزها هر بشكه نفتش را با قيمت تقريبا هفتاد دلار روانه بازار مي‌كند در حالي كه سودآوري هر زائر ايراني براي اين كشور (پانصد دلار) بيش از هفت برابر هر بشكه نفت است، اما به رغم سودآوري بالاي زائران ايراني، امكاناتي كه در اختيار آنها قرار مي‌گيرد در حدي بسيار پايين است.

********************

جمعه 19 تير 1388  ـ 10 ماه جولای 2009

تشکیل حزب از سوی خاتمی و موسوی مردود است

کيهان چاپ تهران

اكنون قریب سه هفته از ركوردشكنی مردم در انتخابات 22 خرداد و نصاب شكنی از نظامهای به اصطلاح دموكراتیك دنیا می گذرد. تب و تاب انتخابات فروكش كرده است و چرخ زندگی مردم پس از دو هفته اغتشاش گری اوباش، به حالت طبیعی دوباره به چرخش آمده است. گذران این روزها اما، برای عده ای كه تمكین به رای ملت را نپذیرفته اند با مشقتی دوچندان همراه است چرا كه علاوه بر متحمل شدن هزینه شكست- كه البته تا اینجای آن در هر بازی انتخاباتی طبیعی می نماید- هزینه سنگین نمایان شدن ماهیت حقیقی خود را كه معجونی از قانون گریزی، قلدر مابی و همراهی با دشمنان قسم خورده این ملت است متحمل شده اند. این روزها و در حالی كه ملت چشم امید به تركیب آینده دولت قانونی و برآمده از متن خود دوخته اند، جریان شكست خورده وابسته به غرب، مشق سرویس های اطلاعاتی و امنیتی بیگانه را برای تولید ناامنی در كشور املا می كند. روزی نیست كه كاندیدای شكست خورده به توهم داشتن پشتوانهء اجتماعی با صدور بیانیه و نطق های به اصطلاح آتشین، از وعده های چنین و چنان خود برای آینده ایران و تلاش برای احقاق آنچه كه حقوق ملت(!) می خواندش سخن نگوید و صد البته كه این سخنان را نزد عموم ملت بهایی نیست. و اما موضوعی مهم در میان است و آن اینكه، دغدغه اعتبار از كف رفته اصلاح طلبان، كه اینك با مرگ گفتمانی و عملیاتی خود مواجهند، آنقدر هست كه راه چاره را در ترتیب دادن سازوكار «انسجام تشكیلاتی» و اجماع بر سر آنچه فصل مشترك همه مخالفین نظام است دانسته و دست به اقدامی برای ایجاد همگرایی عملیاتی در اردوگاه از هم متلاشی اصلاح طلبی زده اند. فلسفهء آنچه كه میرحسین موسوی در بیانیه شماره9 خود مبنی بر تشكیل گروهی برای صیانت از آراء ملت(!!) مطرح ساخت نیز جز این نیست. گردهم آمدن خاتمی، موسوی و كروبی، سران شكست خورده و مغموم جبههء قانون گریزان در روز دوشنبه هفته گذشته نیز دنباله وار بودن همین مساله را تایید می كند. سیدمحمد خاتمی كه ماه ها قبل از انتخابات «عاقبت سنجی» را در عدم رویارویی با احمدی نژاد یافته و صلاح خویش را در پنهان شدن پشت میرحسین موسوی دیده بود، روز دوشنبه دو كاندیدای شكست خورده اصلاح طلب را به جلسه ای فرامی خواند كه حاصل آن رجزخوانی های بی مایه و تكراری همچون ضرورت پایان دادن به دستگیری فعالین سیاسی- بخوانید سران آشوبگر- بوده است. جناح شكست خورده اما سودایی دیگر به سر دارد و آن فراهم آوردن ساز وكارهای تشكیل یك جبهه منسجم در قالب یك حزب سیاسی است. آن گونه كه برخی سایت های خبری و روزنامه های نزدیك به اصلاح طلبان هم تاكید كردند عزم موسوی و خاتمی بر آن است تا به تاسیس حزب بپردازند. پرواضح است مخالفین دولت برآنند تا بدین شكل، اجماعی از اپوزیسیون را سازماندهی كنند تا حیات رو به اتمام خویش را چارهای بكنند. ناگفته پیداست چنین حركتی به دلایل واضحی از جمله آن كه اولیات تشكیل حزب كه همانا «سلامت سیاسی افراد تشكیل دهنده» آن است به اندازه حداقلی هم در جریان حامی موسوی و خاتمی وجود ندارد و از همین روست كه پیشاپیش غیرقانونی و صددرصد مردود است. البته جناح قانون گریزان به خوبی بر این نكته واقف است و از آن جا كه احترام به قانون فقط در لفاظی های چند هفته اخیر آن ها وجهی صوری و عوام فریبانه دارد با علم به موانع طبیعی و عقلانی قانونی سعی در «موج سازی» و بازتولید فضای التهاب در مردم و در نهایت مظلوم نمایی روبهانه دارند.

********************

پنج شنبه 18 تير 1388  ـ 9 ماه جولای 2009

بالاترين ميزان دموكراسي جهان در انتخابات رياست جمهوري ايران رقم خورد

دكتر محمود احمدي ‌نژاد (ملقب به محمود خالی بند)

به گزارش ايسنا، دكتر محمود احمدي ‌نژاد (ملقب به محمود خالی بند) سه ‌شنبه‌ شب در ارتباط زندهء تلويزيوني پس از بخش خبري 21 شبكهء اول سيما گفت: «بالاترين ميزان دموكراسي جهان در انتخابات رياست جمهوري ايران رقم خورد. همهء ملت ايران به سرنوشت و آرمان كشور خود علاقه‌مند، حساس و پايبند هستند... ساختار اجراي انتخابات ايران كاملاً مردمي و بسيار مستحكم، منظم و دقيق است. انتخابات اخير ايران آغازي جديد براي ايران و جهان و منشاء تحولات بزرگ در منطقه و جهان است و مدعيان سياستمداري نمي‌توانند حماسه عظيم ملت ايران را زير سوال ببرند... صيانت از حقوق و اموال ملت، اجراي عدالت و طرح تحولات اقتصادي و توسعهء مهرورزي و برادري از اولويت‌هاي دولت است و مسير ملت روشن‌تر از گذشته و با اقتدار بيشتر ادامه پيدا خواهد کرد... آزادي ‌هاي اجتماعي به عنوان يك اصل و در چارچوب قانون بايد در همهء بخش‌ها توسعه يابد... ‌راه ملت ايران صراط مستقيم و بدون افراط و تفريط است و همه در برابر قانون مساوي و بدون استثناء ملتزم به قانون هستند... همه بايد به جوانان اعتماد بيشتري داشته باشيم. جوانان امروز آگاه‌تر و متدين‌تر هستند... انتقاد و روحيه انتقاد كردن رمز پيشرفت يك ملت است و همهء ملت ايران، از جمله 40 ميليون رأي دهنده در انتخابات و رييس‌ جمهور ، خواهان اصلاح و پيشرفت كشور در عرصه‌هاي مختلف هستند. همهء ملت ايران دنبال عزت، برادري و ارتقاي جايگاه ايران در جهان هستند. احترام، كرامت، دوستي و عدالت تنظيم كنندهء روابط مردم است... من از همه براي كار و اصلاح امور دعوت مي‌كنم... كساني كه توانايي و ظرفيت اداره امور را دارند؛ خودشان را معرفي كنند. توصيه‌ها و سفارش‌ها در انتخاب همكاران نقشي نخواهد داشت... ساختن ايران و حضور مؤثر در عرصه‌هاي جهاني لازم و ملزوم همديگر هستند. بدون حضور موثر در مناسبات جهاني و اصلاح امور، اجازه نمي‌دهند ايران را بسازيم. حضور فعال در مديريت جهاني فضاي لازم را براي ساختن ايران تأمين مي‌كند... دشمنان تلاش كردند با دخالت و مشوه كردن انتخابات، اقتدار ملت ايران را كاهش دهند. اما دشمنان ملت ايران دچار تناقض در نحوهء رفتار با ايران هستند. از موضع حكمت، اقتدار و عزت با دشمنان برخورد مي‌شود. دشمنان، ملت بزرگ ايران را نمي‌شناسند و دست خودشان را در برابر ملت ايران باز كرده اند. اميدواريم دشمنان بيدار و اصلاح شوند. نظام‌هاي جهاني بايد به نفع ملت‌ها و عدالت و برادري تغيير كنند. حرکات بچه‌گانه و دخالت دشمنان در امور ايران، دولت برآمده از ارادهء ملت را با اقتدار چند برابري در عرصه جهاني وارد مي‌كند».

********************

چهار شنبه 17 تير 1388  ـ 8 ماه جولای 2009

وب‌لاگ‌ نويسان و تاريخ ذهنی جنبش اعتراضی مردم ايرانی

ف.م. سخن

آنچه وب لاگ نويسان طی چند هفته ی گذشته در رابطه با انتخابات رياست جمهوری و جنبش اعتراضی مردم ايران انجام دادند شايسته ی تقدير است. نقش آگاهی دهنده ی وب لاگ نويسان ديگر امروز بر کسی پوشيده نيست. نه تنها وب لاگ نويسان داخل ايران، بل که وب لاگ نويسان خارج از کشور نيز نقشی مهم در گسترشِ اطلاعات و اخبار مربوط به ايران داشته اند. وب لاگ نويسان خارج از کشور، با نگرانی بسيار، رويدادهای داخلی را دنبال کرده و ضمن اطلاع رسانی، به تفسير و ارائه نظر پرداخته اند. از ترويج مبارزه ی بدون خشونت در وب لاگ "فانوس" تا تفسير وقايع در وب لاگ "پارسانوشت"، از کاريکاتورها و نوشته های روشنگر "نيک آهنگ کوثر" تا نوشته های عرفانی داريوش ميم در "ملکوت"، از فريادهای پُردرد و رنج "عبدالقادر بلوچ" تا نوشته های سياه پوش "فل سفه"، و هر آن چه که اين روزها در اکثر وب لاگ های فارسی شاهد آن بوديم نشان دهنده ی مسئوليت وب لاگ نويسان در قبال حوادث رخ داده در ايران است. اگر فيلم های گرفته شده در اين ايام، ظاهر رويدادها و فجايع را به تصوير کشيده، مطالب نوشته شده در وب لاگ ها، آن چه را که در مغز و درونِ وب لاگ نويسان ايرانی می گذشته ترسيم کرده و اين موضوعِ ساده ای نيست. کافی ست به خاطر آوريم رويدادهای تلخی را که در اوايل انقلاب به چشم ديديم. جز چند تصوير نادر از اعدام ها يا چند نوشته و خاطره از کسانی که مستقيماً درگير حوادث بوده اند و آن چه را هم که نوشته اند سال ها بعد نوشته اند، کدام فيلم و نوشته ی موثر، که در لحظه رويداد تهيه شده، باقی مانده است که بتواند حال و روز ايرانيان را در آن ايام نشان دهد؟ ما چه می دانيم وقتی در آن دوران، درگيری خيابانی رخ می داده، يا اعتراف و توبه ی يک زندانی از تلويزيون پخش می شده، جوانی که اين ها را می ديده، چه حسی در درون خود داشته، و چه حالت های روحی و روانی را تجربه می کرده است؟ امروز وب لاگ نويسان ايرانی، با نوشتن‌شان، تمام اين حالات را ثبت می کنند و برای آيندگان به يادگار می گذارند تا روزی تاريخ نويسان، اين صفحات را بگشايند و تاريخ دوران ما را بر اساس مکتوبات به جا مانده بنويسند.

********************

سه شنبه 16 تير 1388  ـ 7 ماه جولای 2009

با حکومت ايران چه بايد کرد؟

شیرین عبادی ـ آنگليکا بر

شيرين عبادی، که در مصاحبه ای با تلویزیون بی بی سی فارسی می گفت، اظهار داشتک«تا زمانی که خشونت ها پایان نپذیرفته نباید با دولت ایران هیچ مذاکره ای صورت پذیرد و چنین انتخاباتی باید باطل شود». وی، ضمن ابراز مخالفت با تحریم های اقتصادی ایران که به گفتهء وی مردم ایران را زیر فشار می گذارند، خواستار "تحریم سیاسی" تهران برای تغییر رفتار آن شد. در عين حال، آنگليکا بر، که ریاست هیات رسیدگی به مساپل ایران را درپارلمان اروپا به عهده دارد، نيز در گفت و گویی با شبکهء رادیویی آلمان گفت: "طبيعی است که نمی‌توان اين جنايات عليه تظاهرکنندگان معترض را جزو مسايل داخلی به شمار آورد. ما با اين قضيه در مورد چين و کشتاری که در ميدان صلح آسمانی روی داد، آشنا هستيم". وی افزود: "انتظار من اين است که سازمان ملل متحد در روند اوضاع مداخله کند. به نظر من اکنون بايد در تمامی سطوح دست به فعاليت‌های ديپلماتيک زد و بهترين اقدام اين است که شخص بان کی‌مون، دبيرکل سازمان ملل تقاضای انجام سفری فوری به ايران را مطرح کند." آنگليکا همچنين تاکید کرد: "اتحاديه اروپا بيش از اندازه به انتظار نشسته است. هيات ما با موافقت پارلمان ايران خواستار اين شده بود که اتحاديه‌ی اروپا، نمايندگی‌ای در تهران داير کند تا از اين طريق گفت‌گويی واقعی ميان طرفين انجام گيرد و ما هم بتوانيم تماسی مستقيم با مردم ايران داشته باشيم، اما از به نتيجه رسيدن اين تلاش‌ها جلوگيری شده است." در همین روز، بان کی مون، برای بار دوم، خواستار آن شد که دولت ایران در مواجهه با مخالفان خود از زور و خشونت استفاده نکند. او با ابراز نگرانی از خشونت هایی که طی روزهای گذشته توسط دولت جمهوری اسلامی علیه مخالفان به کار گرفته شده تصریح کرد که باید راه حلی مسالمت آمیز برای حل اختلافاتی که پس از انتخابات ایران به وجود آمده پیدا شود. دبیرکل سازمان ملل همچنین از تهران خواست که حقوق پایه مدنی همچون آزادی بیان و رسانه ها و حق اجتماع را مورد احترام قرار دهد و فورا به بازداشت مخالفان و استفاده از خشونت خاتمه دهد.    (منبع: تغيير برای برابری)

********************

دو شنبه 15 تير 1388  ـ 6 ماه جولای 2009

شما بسیج را بی آبرو کرديد

مهدی کروبی

بی.بی.سی: مهدی کروبی، از نامزدهای معترض به نتایج انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری، بار دیگر اعلام کرده است که "با پشت گرمی مردم" به اعتراض هایش ادامه خواهد داد و در عین حال از آنچه "بی آبرو کردن بسیج" خوانده نیز انتقاد کرده است. آقای کروبی یکشنبه 14 تیر (5 ژوئیه) در دیدار با جمعی از اعضای ستاد انتخاباتی اش و همچنین نویسندگان برخی از سایت های خبری نزدیک به او سخنرانی کرده است. او با اشاره به اظهارتی که گفته شده برخی از اغتشاشگران لباس بسیج را بر تن کرده بودند تا از این لباس سو استفاده کنند گفته است:"شما عمدی یا غیر عمدی بسیج را بی آبرو کردید و آنان را مجبور کرده تا به مردم حمله کنند و آنان را مورد ضرب و شتم قرار دهند." اشاره آقای کروبی به اظهارات حسین طائب، فرمانده نیروی مقاومت بسیج است که پیش از این گفته بود "اغتشاشگران در جریان اعتراض‌های پس از اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری برای انجام خرابکاری لباس پلیس یا بسیج را پوشیده بودند." آقای کروبی گفته است:"اگر شما سندی از کسانی که این فجایع را انجام دادند دارید آنها را به مردم معرفی کنید . "البته به مانند زمان قتل های زنجیره ای عمل نکنید و مدتی دیگر فردی را از اسرای منافق جلوی دوربین بیاورید و به او بگویید که اعتراف کند این کارها را انجام داده است به طوری که تا به امروز هنوز ابهامات آن فجایع برطرف نشده است." او بار دیگر به موضوع قتل ندا آقا سلطان که در یکی از خیابان های تهران و در جریان اعتراض های مردمی صورت گرفت اشاره کرده و گفته همان افرادی که 19 نفر دیگر از شهروندان را به قتل رساندند، ندا آقا سلطان را نیز به قتل رسانده اند. به گفتهء آقای کروبی "همان هایی این قتل هاو فجایع را انجام داده اند که با باتوم، اسلحه و با خشونت به خوابگاه ها، مجتمع های مسکونی، حریم خانواده ها، جمع مردم اعم از زن و مرد حمله کردند و به گفته فرمانده نیروی انتظامی 1030 نفر را بازداشت کردند. با اینکه مستندات بیانگر این است که مجروحان و بازداشت کنندگان بیشتر از اینها هستند اما به آمار ارائه شده از سوی مراجع رسمی اکتفا می کنیم ولی تاکید داریم که عوامل این حوادث مجازات شوند.»  آقای کروبی گفته است "شاید به گفته آقایان پرونده این انتخابات بسته شده باشد ولی تبعات آن هنوز نمایان نشده است. این دولت در آینده مشکلات فراوانی را با جامعه، دانشگاهیان، نخبگان و روشنفکران خواهد داشت. زیرا دولتی که بدون رای مردم سکان اداره کشور را برعهده بگیرد مشروعیت ندارد و البته روز به روز این واقعیت آشکار تر می شود».

********************

يک شنبه 14 تير 1388  ـ 5 ماه جولای 2009

تشکیل حزب توسط موسوی فتنه است، چشم فتنه را باید کور کرد

حسین شریعتمداری

بی.بی.سی: حسین شریعتمداری، نماینده آیت الله خامنه ای در روزنامه کیهان و مدیرمسئول روزنامه کیهان چاپ تهران، میرحسین موسوی و محمد خاتمی را به جنایت و خیانت متهم کرده و تلاش احتمالی آنها برای تشکیل حزب یا "جمعیت" را فتنه ای دانسته که باید جلوی آن را گرفت. او در سرمقاله شماره روز شنبه 13 تیر (4 ژوئیه) این روزنامه، بیانیه روز چهارشنبه آقای موسوی را "بخشی از یک مأموریت دیکته شده بیرونی" نامید که در عین حال هدف دیگری را هم دنبال می کند: "فرار از مجازات قطعی به جرم قتل انسان های بی گناه، برپایی آشوب و بلوا، اجیر کردن اراذل و اوباش برای تعرض به جان و مال و ناموس مردم، همکاری آشکار با بیگانگان و ایفای نقش ستون پنجم آمریکا در داخل کشور و ده ها جرم مشهود دیگر". آقای شریعتمداری که از حامیان اصلی نامزدی محمود احمدی نژاد در انتخابات ریاست جمهوری بود، نوشته است که آقای موسوی و آقای خاتمی "متهمان اصلی" این "جنایات" و "خیانت" هستند و "باید در دادگاهی علنی و در مقابل چشم مردم مظلوم و خونخواه پاسخگوی آن باشند". آقای موسوی روز چهارشنبه 10 تیر در واکنش به تأیید صحت انتخابات ریاست جمهوری ایران توسط شورای نگهبان، بیانیه ای صادر کرد و گفت که اکثریت جامعه، مشروعیت سیاسی دولت برآمده از این انتخابات را نمی پذیرند. در بیانیه آقای موسوی آمده بود: " گروهی از نخبگان بر سر آنند که گرد هم آیند و با تشکیل جمعیتی قانونی، صیانت از حقوق و آرای پایمال شده مردم در انتخابات گذشته را از طریق انتشار مدارک و اسناد تقلب و تخلف های انجام گرفته و نیز رجوع به محاکم قضایی پیگیری کنند و نتایج آن را مستمرا به اطلاع عموم مردم برسانند". او گفته بود که به این جمع خواهد پیوست. اما مدیرمسئول کیهان این اقدام را "زمینه سازی برای تشکیل یک حزب اپوزیسیون با شعار نامشروع بودن دولت دهم" دانسته است که آقای موسوی و آقای خاتمی "اعضای اصلی" آن خواهند بود. آقای شریعتمداری با بر شمردن اتهاماتی که از نظر او به آقای موسوی و آقای خاتمی وارد است، می نویسد که این حزب "نمی تواند قانونی باشد" بنابراین ممکن است آقای موسوی بخواهد آن را "بدون مجوز قانونی" تشکیل دهد. مدیرمسئول کیهان چنین حزبی را در صورت تشکیل "ستون پنجم دشمن" و "آتش زیر خاکستر فتنه" نامیده و نوشته است: "چاره آن، این سخن حضرت امیر علیه السلام است که چشم فتنه را باید کور کرد".

********************

دلیل مخالفت شما با احمدی نژاد و سیستم فعلی‌ چیست؟

(آرش جهاندار: arashjahan09@gmail.com)

نوشته کوتاهی به قلم شخصی‌ به نام محمد که ظاهرا از طرفداران پر و پا قرص موج سبز است خطاب به آقای اسماعیل نوری علا در شماره 575 درج شده است. صرف نظر از لحن گستاخانه و توهین آمیز، این نوشته به خوبی‌ نشان میدهد که چه تلاش فراوانی‌ لازم است تا الفبای دمکراسی نه در عمل بلکه حتا در پلمیک‌های ساده فهمیده و به کار گرفته شود. نوشته محمد آقا را میشود در دو کلمه خلاصه کرد: تهمت و تهدید. کوچک‌ترین اثری از استدلال در این نوشته دیده نمی‌شود. آقای عزیز، بسیار مایلم بدانم که دلیل مخالفت شما با احمدی نژاد و سیستم فعلی‌ چیست؟

********************

شنبه 13 تير 1388  ـ 4 ماه جولای 2009

جناب آقای نوری علا، سلام

(محمد: khordada88@gmail.com)

مطالب ذکر شدهء شما در مقالات اخیرتان در جهت تقویت کودتاچیان 22 خرداد 88 می باشد. امیدوارم این حرکت از روی نا آگاهی شما باشد. بسیار جالب است که در بزنگاه های مهم تاریخی و حساس حاکمیت جهل و جور، مبلغین سکوت گورستانی انتخابات، لابد بفرموده، ناگهان از رخوت خود به در می آیند و شروع به هم آوایی با برادر حسین معروف می کنند. آقای نوری علا، رنگ سبز جنبش مردم ایران را نه احمدی نژاد بوزینه می تواند کور رنگ کند نه شما لشگریان گمنام ولایت در خارج از کشور. حداقل آزادگی این را داشته باشید که مدتی دهان ببندید و یا بقول خودتان سکوت گورستانی را رعایت کنید.

ای مگس عرصهء سیمرغ نه جولانگه توست

عـرض خـود می بـری و زحـمت ما می داری

********************

جمعه 12 تير 1388  ـ 3 ماه جولای 2009

انتخاباتي را که می توانست باعث افزايش موقعيت بين المللي و منطقه اي ايران شود

علي اصغر زارعي

تعدادي از نمايندگان مجلس شوراي اسلامي صبح روز پنجشنبه از مجروحان اغتشاشات اخير در تهران که در يکي از مراکز درماني تهران بستري هستند عيادت و از آنها با اهدا دسته گل دلجويي کردند. علي اصغر زارعي در حاشيه عيادت از مجروحان اغتشاشات اخير در يکي از مراکز درماني تهران به خبرنگار ايرنا گفت : «بر اساس وظيفه اي که دارم بر خود واجب دانستم تا از مجروحان حوادث اخير ديدن و از آنها دلجويي کرده و از وضعيت درماني آنها آگاه شوم ... ريشهء اين حوادث بايد پيگري شود و عوامل اصلي ايجاد اين ناآرامي ها شناخته و به ميز محاکمه کشانده شوند چرا که بايد احقاق حقوق کساني که در اين حوادث متضرر شده اند صورت گيرد. آشوبگران و سران آنها، انتخاباتي را که برگزاري آن باعث افزايش موقعيت بين المللي و منطقه اي ايران مي شده به يک وسيله براي سودجويي دشمنان تبديل کردند و با ايجاد اغتشاش و دامن زدن به اعتراضات مردمي سعي کردند تا امنيت و نظام را زير سئوال ببرند.  البته آسيبي که بسيجيان و نيروهاي انتظامي ديدند در برابر حفظ حيثيت و امنيت ملي جزئي بوده ،اما نيازمند قدرداني و دلجويي است. مسئولين قضايي بايد اين مسئله را به جد پيگيري و عاملين اين حادثه را شناسايي کرده و آنها را به پاي ميز محاکمه بکشانند.

 

*********************

پنج شنبه 11 تير 1388  ـ 2 ماه جولای 2009

قتل ندا آقاسلطان يک سناريوی از پيش تعيين شده بود

سردار اسماعيل احمدی مقدم، فرمانده نيروی انتظامی

به گزارش خبرنگار «اجتماعی» خبرگزاری دانشجويان ايران (ايسنا)، سردار اسماعيل احمدی مقدم روز چهار‌شنبه در حاشيهء نشست روسای پليس راهنمايی و رانندگی نيروی انتظامی، با اشاره به اغتشاشات و اقدامات غيرقانونی انجام شده طی دو هفته گذشته، گفت: «مهم‌ترين مساله اين است که فاصله شعار تا عمل چقدر است، چرا که همهء کانديداها شعار قانون‌گرايی دادند، اما در عمل ديديم که نه تنها قانون را رعايت نکردند، بلکه به قانون اساسی هم بی‌توجهی کردند... برخی کانديداهای رياست جمهوری جامعه را به نافرمانی مدنی دعوت کردند، اما حتی راهکار هم ارائه نکردند و گفتند بر اساس شعور خود اقدام به اقدامات غير قانونی کنند... دعوت مردم به نافرمانی و رفتارهای غيرقانونی نتايج بسيار ناگواری دارد. متاسفانه، طی دو هفته گذشته سرقت در تهران دو برابر شد و کلانتری‌ها نيز قادر به ارائهء خدمات به مردم نبودند و بايد گفت که دود بی‌قانونی و بی‌نظمی به چشم کل جامعه رفت. در واقع ناجا بزرگ ‌ترين شاکی وقايع دو هفته است... متاسفانه ماموران نيروی انتظامی از هر دو طرف درگيری سنگ می‌خوردند، به شکلی که بيش از پانصد تن از ماموران ناجا در اغتشاشات دو هفتهء گذشته مجروح و بستری شدند، اين در حالي ست که ماموران ناجا بسيار خويشتنداری کرده و تلاش کردند با کمترين درگيری، موضوع را فيصله دهند. افرادی که پليس را در مقابل اين اجتماعات غيرقانونی قرار دادند، ناجا از آن‌ها بسيار گله‌مند است و اين افراد خيانت بزرگی به کشور کرده‌اند. چرا بايد شرايطی باشد که مجبور شويم واحد ضداغتشاش به خيابان‌ها بيايند؟ اين افراد همچنين در بيانيه‌ها و اعلاميه‌های خود، ماموران ما را هم به نافرمانی دعوت کردند و رفتار اوپوزيسيونی با شعار قانون‌گرايی دادند. وقتی قرار است يک اجتماع غيرقانونی پراکنده شود، تفکيک برای ماموران ناجا امکان‌پذير نيست. نيروی انتظامی از پانزده روز قبل از انتخابات پيش‌بينی احتمال وقوع اين مسايل را می‌کرد و اشراف کامل اطلاعاتی و عملياتی داشت. خوشبختانه با کمترين خسارت از آنچه که تلاش می‌شد به صورت يک براندازی نرم، خصوصاً با اتاق عمليات رسانه‌های خارجی، در کشور ما ايجاد شود ناکام ماند... نيروی انتظامی در اغتشاشات اخير يک‌هزار و سی و دو نفر را در تهران بازداشت کرد که اکثر آن‌ها آزاد شده‌اند و افراد ديگری هم که در بازداشت به سر می‌برند در صورتی که جرايم خفيف ‌تری داشته باشند، به زودی آزاد شده و متهمان اصلی اين اغتشاشات به دادسرا ارجاع می‌شوند. در اغتشاشات اخير بيست تن کشته شدند که ماموران ناجا در بين کشته ‌شدگان نبودند. قتل ندا آقا سلطان هم یک سناریوی از پیش تعیین شده است و دکتر آرش حجازی، یکی از شاهدان این ماجرا که در این پرونده نقش داشته و اقدام به سم پاشی علیه نظام کرده، فراری است و وزارت اطلاعات در پی دستگیری این فرد است».    (پيوند به مصاحبهء بی.بی.سی انگليسی به دکتر آرش حجازی>>>       خبر فارسی>>>)

*********************

چهار شنبه 10 تير 1388  ـ 1 ماه جولای 2009

برای ما اصل نظام و انقلاب مهم است

محمد خاتمی

به گزارش ايلنا، سيد محمد خاتمی، در ديدار با هيات منتخب کميسيون امنيت ملی و سياست خارجی مجلس شورای اسلامی، که روزهای اخير برای حل مسائل پيش آمده ديدارهايی را با مسئولان و شخصيت‌های سياسی و مذهبی کشور انجام می‌دهند، گفت: «مطمئن هستم همهء شما از سر دلسوزی برای نظام، اسلام، ايران و انقلاب تلاش می‌کنيد. من خودم را فرزند و مخلص انقلاب می‌دانم. همواره عشق به امام داشته‌ام و در حد خودم تلاش کرده‌ام. بعد از انقلاب هم هر جا که بودم و احساس کردم بايد در عرصه باشم حضور داشته‌ام و الان هم همين طور است. برايم نظام امر مقدسی بوده که حاصل انقلاب اصيل دينی و مردمی بوده است که برای آن هزينه پرداختيم. من در اصلاحاتی که از ديدگاه خودم تبيين کرده‌ام گفتم حرکت اصلاحی حرکتی است که بيش از صد سال است در جامعه ما بروز و ظهور دارد که اوج آن را در انقلاب اسلامی مشاهده می کنيم و حاصل انقلاب اسلامی هم جمهوری اسلامی است. تفاوتی که امام و انقلاب ما با ساير جنبش‌ها داشته اين است که انقلاب اسلامی، جمهوری اسلامی را عرضه کرد و معتقدم يکی از موارد تضعيف نظام اين است که در داخل از معيارهای جمهوری اسلامی منحرف شويم؛ طبيعی است بيگانگان هم هدفشان لطمه زدن به اين دستاورد است. وقتی انقلاب اسلامی رخ داد در عرصهء حيات اجتماعی يک واقعيت رخ داد و در اينجاست که اصول‌گرايی و ارزش‌گرايی مطرح می‌شود و اين سئوال پيش می‌آيد که ما از چه دفاع می‌کنيم؟ پاسخ آن روشن است: از جمهوری اسلامی؛ همان ‌گونه‌ای که امام راحل گفت و در قانون اساسی نيز آمده است. بنده مهندس موسوی را از سرمايه ‌های متدين، اصيل و ارزشمند انقلاب می‌دانم و آمدن ايشان در عرصه را يک فرصت و غنيمت می‌دانستم. شور و هيجانی که در اين انتخابات وجود داشت در هيچ يک از انتخابات‌های گذشته وجود نداشت و بنده نيز در ايجاد اين شور موثر بودم، وقتی بنده از عرصه کناره ‌گيری کردم دوستان خيلی گلايه می‌کردند اما در آغاز دههء چهارم انقلاب جو عظيمی ايجاد شد و در اين انتخابات شعار تحريم را يا نمی‌شنيديم يا آن را بسيار بی‌رمق می‌ديديم. ما بايد جلوی خدشه دار شدن اعتماد عمومی را بگيريم تا اصل نظام لطمه نبيند چرا که ضرر اين مساله بسيار بيشتر از آن است که چه کسی رييس جمهور است. پاسخ دادن به اعتراض منطقی و رفتار مدنی جامعه و بخش‌های عظيمی که به اين انتخابات اشکال و ايراد دارند اين نيست که با ايجاد فضای امنيتی و اعمال زور و دستگيری‌ها و نسبت‌های ناروا به مردم و شخصيت‌های محترم قصه را از مسير خود منحرف کنيم؛ راهکار بازگرداندن اعتماد هم بيان شده است. برويد تلاش کنيد آن راهکار عملی شود. به هر حال يک حادثه‌ای رخ داده، عده‌ای هم به آن اعتراض دارند و بايد اشکالات را رفع و مردم را قانع کرد که حل اين مساله می‌تواند با تشکيل يک هيات بی‌طرف صورت پذيرد. فضای امنيتی و نظامی کنونی نيز بايد تغيير بکند و جامعه را به سوی آرامش برد. و معتقدم هنوز هم همه راه‌ها بسته نيست. ما رهبری را دوست داريم و نسبت به ايشان علاقه داريم. کاش می‌توانستم آن چه در جلسه مشترک ميان ما و ايشان در جلسه‌ای که در روزهای قبل از تصميم‌گيری من برای کانديداتوری گذشت را بيان می‌کردم.» وی با بيان اينکه «برای ما اصل نظام و انقلاب مهم است. بايد فضايی وجود داشته باشد که هر کس آزادانه حرف خودش را بيان کند و فضا طوری باشد که در آينده مطمئن باشيم مردم به عرصه می‌آيند. بايد اصولگرايی و اصلاح طلبی را از نو معنا کرد و عقلای قوم حتماً می‌توانند به نظرات مشترکی برسند».

 

احمدی نژاد خطاب به قاتلان لباس شخصی: خسته نباشید

سايت حکومتی شبکه ایران: رئیس جمهور صبح امروز سه‌شنبه در اولین دیدار خود پس از پیروزی در انتخابات، به وزارت اطلاعات رفت و با محسنی‌اژه‌ای، وزیر اطلاعات، معاونین، مدیران و کارکنان این وزارتخانه از نزدیک به گفتگو پرداخت. دیدار و گفت‌و‌گوی مستقیم رئیس‌جمهور با کارکنان وزارت اطلاعات پس از آن صورت می‌گیرد که اعضای این وزارتخانه در هفته‌های پیش از انتخابات ریاست‌جمهوری و پس از آن روزهای پرکار و سنگینی را گذراندند. گفته می‌شود که انتخاب این وزارت‌خانه برای انجام اولین دیدار پس از پیروزی در انتخابات بيست و دوم خرداد، با هدف "تشکر" احمدی‌نژاد از تلاش‌های شبانه‌روزی نیروهای اطلاعاتی در مقابله با سیاست‌های پنهان دشمنان صورت گرفته است.

*********************

https://newsecul.ipower.com/

بازگشت به خانه

 

محل اظهار نظر شما:

شما با اين آدرس ها می توانيد با ما تماس گرفته

و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:

admin@newsecularism.com

newsecularism@gmail.com

newsecularism@yahoo.com

0000

 

New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fax: 509-352-9630

jjjjjjjj