|
||
فهرست مقالات | صفحات اول | دربارهء سکولاريسم نو | دربارهء نشريهء ما | تماس | جستجو | فيلترشکن | English Section |
||
گفتگوهای اختصاصی | عکس و کاريکاتور | عکس و مکث | کوتاه و گويا | جمعه گردی ها |
||
پيوندها |
فهرست مطالب |
سال پنجم ـ شماره 1116 ـ جمعه 21 بهمن 1390 ـ 10 فوريه 2012 |
سايت شبکهء سکولارهای سبز>>>
پيوند به نسخهء رايگان اينترنتی>>>>
و پيوند به يک ويدئو>>>
=========== ========== ========== ========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== ============= =========== ============ =========== =========== =========== ===========
|
نقش ویرانگر ملی – مذهبی ها در گذشته و نقش سازنده آنان در آینده ایران
استقبال از پیشنهاد «مجامع اسلامی ایرانیان» برای ایجاد جبهه مردم سالاری جنبش جمهوری خواهان دمکرات و لائیک
تمام امامزادههای تهران در سال جاری در تکاپوی همایشی ممکن
استقلال، حاکمیت دولتی، حاکمیت ملی،
زوال طبقه متوسط،خطری برای آینده دموکراسی
فعاليت های شبکه سکولارهای سبز ايران گفتگوگر:سعيد بهبهانی ازتلويزيون ميهن >>>
استقبال از پیشنهاد «مجامع اسلامی ایرانیان» برای ایجاد جبهه مردم سالاری جنبش جمهوری خواهان دمکرات و لائیک
جمعه گردی های اسماعيل نوری علا
سه گفتار ويدئوئی از اسماعيل نوری علا:چرا فدرالیسم موضوع اینجائی است>>>
پنج لازمهء دموکراتيککه در استبداد مفقود اند>>>
ضرورت های ايجاد رهبری در شفافيت تمام بخش دوممناظره دربرنامهء عليرضا ميبدی، در تلويزيون پارس>>>
دربارهء لزوم اتحاد در اپوزيسيون بيانيه جبهه ملی ايران، آمريکا و اروپا
همهء «ما» مسئولیم، ولی ما بیشتر!
رژیم خامنهای، زخمخورده و گرفتار
اعلامیه جهانی حقوق بشر پیوستیم
گفتگوی ويدئوئی با برگزار کنندگان کنفرانس «اتحاد برای دموکراسی» در استکهلم
به استکهلم نمیروم؛ شفاف نیستند
همه جلسات بايد رسانه ای باشدگفتگوی تلويزيونی با اسفنديار منفردزاده >>>
|
22 بهمن، روز عزای ملی، بر حکومت اسلامی وقت سرنگونی باد! قصد من پرداختن به ضرورت وفاداری به اصل شفافيت در نزد مخالفان حکومت اسلامی است که، در تقابل با آن حکومت، مدعی دموکراسی و آزادی اند و در راه استقرار يک حکومت امروزی و شفاف و ملت مدار مبارزه می کنند. آيا اين سازمان ها و شخصيت ها نيز نبايد در کار خود شفاف باشند؟ و آيا ضرورت هائی گريز ناپذير وجود دارند که مانع اين «رفع کدورت» می شوند؟ بنظر من، از آنجا که در حال حاضر هيچ سازمان و شخصيتی در اپوزيسيون حکومت اسلامی دارای نمايندگی از جانب مردم (چه در داخل و چه در خارج کشور) نيست، هيچ بهانه ای از جانب آنان برای پنهان داشتن فعاليت های مبارزاتی شان نمی تواند قابل توجيه باشد.>>>
راه انداختن کارزاری برای آزادی «زندانیان سیاسی ویژه» یک زمینه سیاسی دارد: آلترناتیوسازی از داخل! تنها از این راه میتوان گسترش توقع جامعه و تنوع مطالبات سیاسی و اجتماعی را متوقف و یا هدایت کرد و آن را در چهارچوب مطالبات «راه سبز امید» و «رهبران»اش قاب گرفت! اما باید راهی فراگیر و همه جانبه را در برابر پتانسیل انقلابی که در کشور انباشته شده و دیر یا زود با شدتی بیشتر منفجر خواهد شد گشود، وگرنه به زودی سرکوبگران، آنهایی نخواهند بود که امروز هستند بلکه همین زندانیان سیاسی ویژه خواهند بود!>>>
توازن دشوار میان آزادی مذهب و سکولاریسم در ژانویه 2012 دو موضوع یکی در کشور آذربایجان و دیگری در ایالات متحده دشواری توازن میان آزادی دینی و جدایی دین از دولت را به نمایش گذاشتند. موضوع مطرح در آذربایجان، ممنوعیت خواندن نماز در ساعات اداری و موضوع مطرح برای دیوان عالی کشور در امریکا، ضوابط استخدام افراد در نهادهای مذهبی بود. موضوع در آذربایجان این است که آیا دولت حق دارد جلوی نماز خواندن کارکنان را در ساعات اداری بگیرد. در ایالات متحده نیز مسئله این است که آیا نهادهای مذهبی در یک جامعهی سکولار می توانند بر اساس مذهب علیه متقاضیان مشاغل در این نهادها اِعمال تبعیض کنند یا خیر.>>>
نيروهای سياسی که ارادهء ايجاد تغيير در ايران دارند آيا افراد و محافلی که جمهوري خواه، سکولار، دموکرات و آينده نگر هستند می توانند تشکيلاتی داشته باشند که برای ايجاد تغيير در ايران مستقل عمل کند و در عين حال با هر نيروی ديگری به تناسب پلاتفرم خود و اوضاع کشور، همکاری و ائتلاف کند؟ اقلاً در 30 سال گذشته چنين چيزی شکل نگرفته است. مطمئناً نمي شود اين امر را تقصير مجاهدين، سلطنت طلب ها، اصلاح طلبان، و تجزيه طلبان انداخت. آنها کار خود را کرده اند و تلاش برای يافتن متحد در چارچوب ديدگاه هايشان کرده و می کنند و نمي شود به آنها خرده گرفت. حزب افراد جمهوري خواه و سکولار برای ايران را که قرار نيست کسی بسازد که جمهوري خواه نيست، سکولار نيست، يا به تماميت ارضی ايران اعتقادی ندارد؛ هرچند اگر چنين حزبی با اراده ای برای ايجاد تغيير در ايران وجود داشت مي توانست با همه اين نيروها برای اهداف معين، همکاری و ائتلاف کند. سؤال اين است که آيا چنين حزبی را می شود با برنامه های حداقلی ساخت که بارها برای آن تلاش شده است؟>>>
حزب توده ایران هنوز منتقدان را «عامل امپریالیسم و ارتجاع» می داند! درج پاره ای از واقعیت تاریخی در مورد چگونگی پیدایش حزب توده ایران و سیاست ها و عملکردهای این حزب در ادوار مختلف تاریخ هفتاد ساله ایران و نیز ارائهء اسناد و مدارکی که بعضاً وابستگی این حزب را به روسیه (شوروی سابق) به اثبات می رسانند، از قرار معلوم به مذاق رهبران بازمانده ی حزب توده ایران ناگوار آمده و آنان را بر آن داشته است که یکبار دیگر در مقابل دگراندیشان منتقد به حزب توده، عکس العملی بغایت زشت و نابخردانه از خود نشان دهند.>>>
خواب عمیق حکومت ایران در آغوش روسها روسها خوب میدانند که ثبات سیاسی در ایران، زمینهی صادرات گاز این کشور را به اروپای منتظر فراهم میکند و هر چقدر کشمکش ایران و غرب بالا بگیرد، جایگاه روسها برای اروپاییها مستحکمتر میشود؛ از این جهت، شرایط فعلی ایران، موقعیت ایدهال آنهاست تا بدون رقیب، گازشان را صادر کنند. تحریم نفت ایران هم توسط اروپا، بر شعف روسها افزود. آنها برای قدرت داران ایران، خاطرات پنجاه سال تحریم کوباییها را تعریف کردهاند که به دستور جان اف کندی اجرا شد ولی از طریق کمکهای روسیه، چین، ونزوئلا، کانادا و اسپانیا تا به امروز دوام آوردهاند. قابل پیشبینیست که آنها هرگز به سخنان برونو رودریگز، وزیر خارجهی کوبا اشاره نخواهند کرد که گفت: "تحریمها برای ما نهصد و هفتاد و پنج میلیارد دلار خسارت بر جای گذاشته است".>>>
سومين مناظرهء سياسی در برنامهء ياران بمديريت عليرضا ميبدی با حضور اسماعيل نوری علا، کاظم علمداری، اميرعلی فصيحی، سعيد بهبهانی، و حسين حجازی>>>
شورای هماهنگی سبز امید تنها تیغ مبارزه با رژیم را کند می کندبه دلایل زیر معتقدم شورای هماهنگی سبز امید، به مردم ایران خیانت می کند:1 ) چگونه است که اعضای شورای مدیریت این شورا، حاضر نیستند خودشان را معرفی کنند؟ 2) طبیعی است که مردم ایران به گروهی چون شورای هماهنگی سبز امید، اعتماد نمی کنند، چه آنکه نه اعضا مشخصی دارند و نه برنامه و هدف اعلام شده ای دارند. به این دلیل یک تظاهرات نیم بند راه می افتد که تنها باعث بدنامی مبارزه با رژیم است...! 3) نبود تظاهرات 25 بهمن که شورا اعلام کرده بهتر از بودن آن است؛ به دلیل اینکه تظاهرات ناموفق و بدون حضور گسترده مردم، تنها باعث می شود که رژیم مدعی شود که جنبش آزادی خواهی ایران، سرکوب شده اند. 4) شورای سبز امید، نظام جنایتکار اسلامی را در مقابل کنش های اجتماعی و فعالیت های آزادی خواهان ایرانی، واکسینه می کند... باید خطاب به این شورای هماهنگی سبز امید، یادآور شد که وجود همین شورای هماهنگی سبز امید، در حالی که نه سیاست های آنها مشخص است و نه اسم اعضا آن مشخص است، تنها خیانت به جنبش آزادی خواهی ایران است، چرا که تنها باعث کند شدن تیغ مبارزه با رژیم می شود! شاید به من پاسخ بدهید که آنها به عنوان فعال سیاسی و شهروند حق دارند فعالیت سیاسی داشته باشند، اما مساله این است که این گروه، خود را نماینده جنبش آزادی خواهی مردم ایران معرفی می کنند...! آقای امیرارجمند، گفته است: «ما باید سعی کنیم که هزینه ها را توزیع و شجاعت مدنی را بالاببریم». باید به آقای ارجمند گفت دو سال پیش، در خرداد ماه، سه و نیم میلیون ایرانی به خیابان آمدند، اما اصلاح طلبانی چون ایشان، مردم را به خانه های خود بازگرداندند! مردم ایران هم آماده هزینه دادن هستند و هم در شجاعت، دست کمی از مردم سوریه ندارند، اما مساله این است که مردم ایران حاضر نیستند برای اصلاح طلبان جان خود را به خطر بیاندازند. می دانيد چرا اصلاح طلبان، از سرنگونی رژیم اینچنین وحشت دارند و هر جا فشاری مضاعف بر رژیم می بینند، پا به میدان می گذارند؟! به دو دلیل ساده: 1) بسیاری از این اشخاص اصلاح طلب، در سی سال جنایت رژیم آخوندی نقشی غیر قابل انکار داشته اند، آنها خوب می دانند اگر این نظام ساقط شود، بسیاری از آنها باید در دادگاه ها پاسخگوی اعمال خود باشند. 2) اصلاح طلبان به خوبی می دانند که اگر این نظام ساقط شود و یک حکومت مردم سالار بر سر کار بیاید،این اشخاص در ساختار حکومت آینده جایی نخواهند داشت، به دو دلیل ساده، یکی به سبب سابقه بد و مشارکت در جنایات رژیم و دیگری توان مدیریتی ضعیف!
|
© 2007 ـ New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fax: 509-352-9630 |